کاوش کیفیت مقصد در میان ذهنیت زنان حاشیهنشین مهاجر شهر یزد، یک مطالعه زمینهای
محورهای موضوعی : فصلنامه زن و جامعهفاطمه جعفری نعیمی 1 , ملیحه علی مندگاری 2 , علی روحانی 3
1 - فاطمه جعفرینعیمی؛ دانشجوی کارشناسی ارشد جمعیت شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
2 - ملیحه علیمندگاری؛ دانشیار جمعیت شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
3 - دانشیار جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
کلید واژه: شهر یزد, زنان مهاجر, مقصد مهاجرتی, هزینه و فایده, مطلوبیت,
چکیده مقاله :
هدف: تغییر همیشه اصل اساسی زندگی بشر بوده است. قلب جامعه مدرن، تغییر و ارتباط است. فرایند توسعه، تغییر در مبدأها و مقاصد را تسهیل کرده است. مهاجرت یکی از پیامدهای اصلی این وضعیت است. دراینمیان، زنان در سالهای اخیر هر چه بیشتر به گردونه مهاجرت وارد شدهاند و مهاجرتها سمت و سوی زنانه به خود گرفته است. نظریههای کلاسیک رابطهای خطی از دافعه تا جاذبه را ترسیم میکردند ؛ اما بهنظر میرسد ارزیابی از مقصد و زندگی از دید یک زن مهاجر، پیچیدگیهای خاص خود را دارا است. درواقع هدف پژوهش حاضر واکاوی این فرآیند بوده است.
روش: با استفاده از روش نظریه زمینهای سیستماتیک، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استانهای مختلف کشور به صورت هدفمند و به شیوه نمونهگیری نظری انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و تحلیل دادهها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.
یافتهها: بر پایه یافتههای پژوهش؛ 384 مفهوم، 77 مقوله فرعی، 14 مقوله اصلی و در نهایت مقوله مرکزی دلربایی مقصد استخراج گردید. بهطورکلی نتایج نشان داد که زندگی در شهرهای کوچک و در حال توسعه مطلوبیت بیشتری برای زنان مهاجر دارد. آنها در این شهرها مطلوبیت بیشتری بهلحاظ شغلی، حفظ امنیت و ... پیدا میکنند. فرآیندی که در شهرهای بزرگ تا حد زیادی رنگ میبازد و مطلوبیت خود را از دست میدهد؛ اما این ارزیابی هیچوقت دائمی نیست و زن مهاجر بهطور پیوسته در مورد واقعیتهای زندگی خود بازاندیشی میکند. در نتیجه با توجه به این امر که تصمیم به مهاجرت بر اساس هزینه-فایده بوده و هیچ بستری دارای مطلوبیت کامل نیست، برای دستیابی به درک عمیق و دیدی وسیعتر در حوزه مهاجرت زنان بهویژه شرایط زندگی در مقصد و میزان مطلوبیت یا آسیب حاصل از مهاجرت برای زنان، تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
Introduction: Change has always been the basic principle of human life. The heart of modern society is change and communication. The development process has facilitated the change in origins and destinations. Migration is one of the main consequences of this situation. In the meantime, in recent years, women have increasingly entered the migration cycle, and migrations have taken a female direction. Classical theories drew a linear relationship from repulsion to attraction, but it seems that the evaluation of the destination and life from the perspective of an immigrant woman has its own complexities. In fact, the aim of the current research was to investigate this process.
Methods: Using the method of systematic grounded theory, 21 women who immigrated to Yazd city from different provinces of the country were selected purposefully and theoretically. The data collection tool was semi-structured interview and data analysis was done using open, central and selective coding method.
Results: Based on research findings; 384 concepts, 77 sub-categories, 14 main categories and finally the central category of attractiveness of the destination were extracted.
Conclusion: In general, the results showed that living in small and developing cities is more favorable for immigrant women. They find more favorability in these cities in terms of jobs, maintaining security, etc. A process that fades to a great extent in big cities and loses its usefulness. But this assessment is never permanent and the immigrant woman constantly rethinks about the realities of her life.