بررسی نقش آموزش و اطلاعرسانی در تمایل سرمایهگذاران به استفاده از روشهای ساختوساز صنعتی در پروژههای بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری (مورد مطالعه: شهر همدان)
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری
مهرداد سرهادی
1
(استادیار گروه معماری، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران)
سیدحسین حسینی
2
(دانشجوی دکتری مدیریت پروژه و ساخت، دانشگاه تهران، تهران، ایران)
امین زمانی
3
(دانشجوی دکتری مدیریت پروژه و ساخت، دانشگاه تهران، تهران، ایران)
کلید واژه: بافتهای فرسوده شهری, شهر همدان, روشهای ساختوساز صنعتی, فرآیند بهسازی و نوسازی,
چکیده مقاله :
بافت فرسوده شهر همدان بیش از 35 درصد مساحت شهر را در برمیگیرد و بیش از 50 درصد جمعیت شهری را در خود جای داده است، و به دلیل تأثیرات چندگانه و مخرب اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که متوجه ساکنان این بافتها میکند، یکی از مناطق با اولویت بالا محسوب میشود. روشهای ساختوساز صنعتی بهعنوان رویکردی در جهت ساخت ساز پایدار، با عوارض زیستمحیطی کم و قابلیت انطباق با سبکهای مختلف معماری مطرح شدهاند، و میتوانند بهعنوان راهبردِ مؤثری در جهت مواجه با چالشهای زمانی، هزینهای و کیفیتی پروژههای بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری محسوب شوند. این تحقیق که با رویکردی قیاسی و کمی به انجام رسیده است در تلاش است تا با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی، و بررسی استنباطی دادههای میدانی، تأثیر فعالیتهای آموزشی و اطلاع رسانی را بر افزایش تمایل سرمایهگذاران به استفاده از این روشها مورد مطالعه قرار دهد. نتایج نشان میدهند که فعالیتهای آموزشی و اطلاع رسانی به ترتیب 56 و 65 درصد بر تمایل سرمایه گذران فعال در حوزه بافتهای فرسوده، و سرمایهگذاران فعال در خارج از این بافتها، بهمنظور استفاده از روشهای ساختوساز صنعتی تأثیرگذار هستند و این تأثیر بر سرمایهگذارانی با توان مالی بالاتر، بیشتر از سایر سرمایهگذاران است. همچنین یافتهها بیانگر این واقعیت است که سرمایهگذاران فعال در بافتهای فرسوده تمایل بیشتری به استفاده از این روشها از خود نشان میدهند. این یافتهها میتواند تأثیر چشمگیری بر افزایش اثربخشی و کارایی فعالیتهای ترویجی در حوزه سیاستگذاری شهری داشته باشد.
Hamedan city distressed regions include more than 35 percent of city area, and more than 50 percent of Hamedan inhabitants live in these regions. Due to the multiple economic, cultural, and social destructive influences of these regions on their inhabitants, they are considered as high priority regions. Off-site construction methods have been proposed as an approach for sustainable construction with minimum negative environmental effects and high potential to adapt with different architectural styles. These methods can be used as a strategy for confronting with time, cost, and quality challenges of rehabilitation and renovation projects in distressed urban areas. This research that has been done with deductive and quantitative approach is trying to use descriptive-analytic methods, and inferential evaluation of field data, in order to study the influence of training and informing activities on the tendency of investors for using these methods. The results show that training and informing activities subsequently have 56 and 65 percent impact on the decision and tendency of investors in distressed urban area and other investors for using off-site construction methods, and this impact on investors with more financial resources is higher than others. Furthermore, findings reflect this reality that more active investors in urban distressed areas have more tendencies to use these methods. Research findings can have influential impact on efficiency and effectiveness of promotional activities in the realm of urban policy making.
_||_