تأثیر گرایشات فردی بر شکل گیری الگوهای جابجایی در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 4 و 10 شهر شیراز)
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ایرویا اطمینانی قصرالدشتی 1 , مهیار اردشیری 2 , حمید ماجدی 3
1 - دانش آموخته دکتری شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار شهرسازی، واحد بیضاء، دانشگاه آزاد اسلامی، بیضاء، ایران
3 - دانشیار شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
بسیاری از مطالعات بمنظور نیل به اهداف حمل و نقل پایدار درون شهری، در جهت بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر شکلگیری انواع الگوهای جابجایی تلاش نموده و در این راستا به نتایج تعیین کنندهای مبنی بر وجود ارتباط بین خصوصیات محیط مصنوع، ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی و رفتار سفر شهروندان رسیدهاند. لیکن در این میان آنچه کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ تأثیر عوامل ذهنی همچون گرایشات و تمایلات افراد بر پذیرش و انتخاب شیوههای خاص سفر میباشد. بدین منظور این تحقیق به شناخت ارتباط بین گرایشات افراد ساکن در مناطق شهری و الگوی جابجاییهای روزانه آنان پرداخته است. در این مطالعه با استفاده از تحلیل آماری دادههای گردآوری شده از دو محدوده مسکونی در شهر شیراز، فرضیه وجود ارتباط بین گرایشات فردی و تعداد سفرهای غیرکاری افراد به مقاصد مختلف با سه شیوه جابجایی (خودرو شخصی، حمل و نقل عمومی و پیاده/ دوچرخه) مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان میدهند که گرایشات افراد نسبت به سفر با خودرو، سیاستگذاریهای محیطی، کارایی و امنیت سفر در شیوه انجام سفرهای غیرکاری توسط آنان تأثیرگذار بوده است، بطوریکه گرایش مثبت در جهت سیاستگذاریهای محیطی رابطه معکوسی با تعداد سفرهای غیرکاری انجام شده با خودرو شخصی توسط افراد و در مقابل رابطه مستقیمی با سفرهای پیاده داشته است. همچنین گرایش افراد نسبت به ناکارایی سفرهای شخصی با خودرو تأثیر مثبتی بر تعداد سفرهای انجام شده توسط آنان با استفاده از حمل و نقل عمومی داشته است. از اینرو، شناخت گرایشات سفر ساکنین و جهت دهی مناسب به آنها در برنامهریزی و سیاستگذاریهای حمل و نقل، میتواند نقش بسزایی در افزایش سفرهای پایدار درون شهری همچون استفاده از حمل و نقل عمومی و پیاده روی بخصوص در سفرهای غیرکاری و تفریحی داشته باشد.
Multiple studies have been investigated the factors that influence individuals’ trip patterns in order to achieve sustainable transport and most of them showed that a relationship among built environment, socio-demographic factors and travel behavior of citizens. Nevertheless, the impacts of subjective dimensions such as the individuals᾿ attitudes on the adoption of various trip modes have been less regarded. This study leads to investigate the relationship between the individuals᾿ attitudes and travel behavior of citizens in two residential areas of Shiraz, Iran. Statistical analysis of collected data from has been done based on this hypothesis that there is a relationships between individuals’ attitudes and frequency of non-work trips in three modes (car, public transport, walking/cycling) to different destinations. Results show that individuals᾿ attitudes toward travel, pro-environmental policies, efficiency and safety in car trips have significantly influenced on trip modes. Positive attitude toward pro-environmental policies has a non-direct relationship to car use and direct relationship to walking. Moreover, individuals’ attitude towards car trips’ inefficiency leads them to use more public transportations. Accordingly, identifying the personal attitudes towards trip could play a vital role in expanding sustainable trip modes in transportation planning such as public transportation and walking specifically in non-work and leisure trips.
