باورستیزی رندانه و عرفانی حافظ
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیعلی شهمرادی 1 , نعمت اصفهانی عمران 2 , حمید طبسی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسألۀ باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به¬گونه¬ای که این موضوع دربارۀ پایبندی یا عدم پایبندی حافظ به حدود و ارزشهای دینی، کانون اختلافنظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشتهای سطحی از شعر وی گردیده¬است؛ اما درحقیقت یکی از خصایص اشعار عرفانی، کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در حوزۀ وسیع معنایی، قابل مطالعه و تحقیق است. مقالۀ حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و بر مبنای نقد محتوایی و معنایی، فراهم¬آمده و نگارنده کوشیده¬است تا موضوع باورستیزی در اندیشه¬های عرفانی حافظ را از نظر محتوایی، شرح و تبیین نماید و همچنین با ذکر مصادیقی، ابیات باورستیز با رویکرد عرفانی را تحلیل و بررسی¬کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که باورستیزی یکی از شایعترین شیوههایی است که حافظ برای مخالفت با برخی از سنتهای فکری و مذهبی به¬کاربرده و بهعنوان یک متفکّر و مصلح اجتماعی، جراح وار و با نیشتر طنز، بیماریهای فکری و اعتقادی را جراحی¬کرده و بر زخمها مرهم نهاده¬است، لذا برای تحقق این امر بهناچار الفاظ و عباراتی را برمیگزیند تا با رستاخیزی در عادتهای مألوف ذهنی و زبانی، تحوّلی عمیق در باورهای اجتماعی ایجادکند و با بهرهگیری از هنرهایی چون باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، عقل¬ستیزی، آشناییزدایی، تصاویر متناقض و حرکت در خلاف عرف و عادت عامه، باحفظ حیات هنری و جاودانگی در این حریم به مقصود خیرخواهانه و اصلاحطلبانه خود دست¬یابد. کلیدواژهها: حافظ، اندیشه¬های عرفانی، آشناییزدایی، باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، خلاف¬آمد عادت.