پیشبینی طرحوارههای ناسازگار اولیه براساس الگوهای ارتباط والد- فرزند و سبکهای دلبستگی
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیعاطفه خراسانی زاده 1 , طاهره رنجبری پور 2 , حمید پورشریفی 3 , فریبرز باقری 4 , جعفر پویامنش 5
1 - دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه ازاد اسلامی.کرج.ایران
2 - استادیار گروه روانشناسی،دانشگاه آزاد اسلامی،کرج،ایران
3 - استاد گروه روانشناسی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران.
4 - دانشیار گروه روانشناسی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات،تهران،ایران
5 - استادیار گروه روانشناسی،دانشگاه آزاد اسلامی،ابهر،ایران
کلید واژه: الگوی ارتباط والد ـ فرزند, طرحواره, سبکهای دلبستگی,
چکیده مقاله :
طرحوارههای ناسازگار اولیه، الگوهای عمیق، فراگیر و ناکارآمدی است که در کودکی یا نوجوانی شکل گرفته، در بزرگسالی تداوم مییابد و در عمیق ترین سطح شناخت، عمل که معمولاً فرد نسبت به آنها آگاهی ندارد، عمل میکند. به طور معمول فرض میشود طرحوارهها در نتیجه تجارب اولیه با مظاهر دلبستگی پرورش می یابند. هدف این پژوهش تعیین نقش میانجیگر سبکهای دلبستگی در رابطه بین الگوهای ارتباط والد- فرزند با طرحوارههای ناسازگار اولیه بود. برای این منظور، 420 دانشجوی دانشگاههای آزاد واحد تهران در سال تحصیلی 97-1396 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و از نظر الگوی ارتباط والد- فرزندی ، طرحوارهها، و دلبستگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد از میان مولفههای الگوی ارتباط مادر و فرزند، کنترل، درهمتنیدگی، انعطاف ناپذیری و بی تفاوتی؛ از الگوی ارتباط پدر و فرزند، درهمتنیدگی و از میان سبکهای دلبستگی، سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی پیشبینی کننده معنادار طرحوارههای ناسازگار اولیه هستند. به نظر میرسد با اصلاح الگوهای ارتباط والد- فرزند و با توجه به سبکهای دلبستگی میتوان از شکل گیری طرحوارههای ناسازگار جلوگیری کرد.
Early maladaptive schemas are profound, inclusive and ineffective patterns developed in childhood or adolescence, continue in adulthood, and act at the deepest level of cognition-in a way the person does not know about them. Typically, schemas are supposed to be developed as a result of initial experiences with attachment manifestations. The purpose of this study was to explore the role of attachment styles as a mediator in parent-child relationship patterns with early maladaptive schemas. For this purpose, 420 students of Azad University of Tehran in the academic year of 2017-2018 were selected through availability sampling and were evaluated for parental-child relationship patterns, schemas and attachment. Hierarchical regression analysis showed that among the components of mother-child relationship pattern " control, intertwine , inflexibility and indifference", and among the components of father-child relationship pattern " intertwine " , and among attachment styles, " ambivalent and avoidant attachment styles" were meaningful predictors of early maladaptive schemas. It seems that through modifying parent-child relationship patterns and considering attachment styles, we can prevent the formation of maladaptive schemas.
_||_