اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن¬آگاهی بر کاهش شدت علایم افسردگی و شیدایی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیمقداد طالبی زاده 1 , المیرا شاهمیر 2 , سلیمان جعفری فرد 3
1 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران ایران
2 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران ایران
3 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران ایران
کلید واژه: افسردگی, اختلال دوقطبی, درمان شناختی مبتنی بر ذهن¬آگاهی, علایم شیدایی,
چکیده مقاله :
اختلال دوقطبی، اختلالی مزمن و عود کننده ای است که مداخلات مختلفی برای درمان آن معرفی شده است. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، تکنیک های مراقبه ای را با برخی از جنبه های درمان شناختی ترکیب کرده و برای درمان این اختلال، پیشنهاد شده است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش شدت علایم افسردگی و شیدایی در بیماران مبتلا بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه تجربی با گمارش تصادفی و پیش آزمون- پس آزمون 19 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی که در مرحله ی بهبود نسبی به سر می بردند در دو گروه آزمایش (9n=) و گواه (10=n) کاربندی شدند و شرکت کنندگان گروه آزمایش، طی 8 جلسه، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. آزمودنیها، قبل و بعد از اتمام پژوهش از نظر نشانه های افسردگی و شیدایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، موجب کاهش شدت علایم افسردگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد اما چنین کاهشی در شدت علایم شیدایی مشاهده نشد. اگرچه این یافته ها مقدماتی است با این وجود پیشنهاد می شود که از درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می توان به عنوان گزینه ی مناسبی برای درمان اختلال دوقطبی، به خصوص درمان علایم افسردگی آن استفاده شود.
Bipolar disorder is characterized as a chronic disorder which maintains elevated relapse rate. Mindfulness-based cognitive therapy, which is generally based on meditative techniques integrated with some aspects of cognitive therapy, has been recommended for the treatment of this disorder. Hence, the research purpose was to carry out an investigation into the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy in the decrease of depression and maniac symptoms of individuals diagnosed with bipolar disorder. A semi-experimental method with post-test-pre-test design was employed and a sample of 19 individuals diagnosed with bipolar disorder was assigned to the experimental (n=9) and control (n=10) groups. The subjects underwent 8 sessions of mindfulness-based cognitive therapy and were tested in terms of maniac and depression symptoms. Covariance analysis indicated that mindfulness-based cognitive therapy could significantly reduce the depression symptoms in the experimental group as compared to the control group. However, no improvement was observed in maniac symptoms. Overall, mindfulness-based cognitive therapy can be a preferred therapy in the treatment of bipolar disorder in general and depression symptoms, in particular.