اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر کاهش نشانگان اختلال وسواس فکری- عملی
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی
1 - دپارتمان روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، سنندج، ایران
کلید واژه: خانواده درمانی ساختاری, وسواس فکری- عملی,
چکیده مقاله :
افکارمزاحمورخنهکننده و اعمال تکراری،ازویژگیهایافرادمبتلابهوسواس فکری- عملیاست که مشکلات متعددی را برای بیماران ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر کاهش نشانگان اختلال وسواس فکری- عملی بود. بدین منظور، طی یک پژوهشنیمهآزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل، 24 نفر از بیماران با تشخیص وسواس فکری- عملی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان سنندج همراه با خانواده های آنها به صورت نمونه ی داوطلب، انتخابو به صورت تصادفیدردوگروهآزمایشوکنترلکاربندیشدند. گروهآزمایشبهمدت8جلسه ی60-45دقیقهای بهصورتخانوادگی،تحتخانواده درمانی ساختاریقرارگرفتند ولی گروه کنترل هیچ مداخله ی روان شناختی دریافت نکرد. گروهها قبل و بعد از مداخله از نظر میزانوسواسفکری- عملی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیلمانکووانشان داد که خانواده درمانی ساختاری به طور معناداری مولفه های وسواس های آلودگی اجبارهای شست و شو، اجبارهای نظم و ترتیب، اجبارهای وارسی، افکار وسواسی آسیب به خود و دیگران، افکار وسواسی خشونت و تکانه های وسواسی آسیب به خود و دیگران را کاهش داده است. این پژوهش، نقش و تاثیر محیط خانواده درایجاد و تشدید اختلالات روانی به خصوص اختلال وسواس فکری- عملی را در رابطه با کاهشنشانگان اختلال وسواس فکری- عملیموردتاییدقرارداد.
Intrusive thoughts and repetitive actions are the characteristics of obsessive-compulsive disorder that creates numerous problems for patients affected by this illness. The object of this study is to evaluate the effectiveness of structural family therapy in reducing symptoms of obsessive-compulsive disorder. In order to do so, in a quasi-experimental study with pretest, posttest, and control group design, 24 volunteer patients diagnosed with obsessive compulsive disorder who referred to treatment centers of Sannandaj city along with their families were selected using convenience sampling method and randomly assigned into experimental and control groups. The subjects in the experimental group received eight sessions of structural family therapy; whereas, subjects in the control group received no psychological intervention. Subjects in both groups were evaluated for the level of obsessive- compulsive symptoms before and after the intervention. The data analyzes using MANCOVA demonstrated that Structural Family Therapy is significant in terms of reducing contamination obsessions (CONO), washing compulsions (WASC), ordering compulsions (ORDC), checking compulsions (CHKC), obsessional thoughts about harm to self/others (OTAHSO), obsessional thoughts about violence (OTAV), and obsessional impulses to harm self/others (OITHSO) (p≤0/05). According to this study, the role and influence of family in creation and aggregation of mental disorders especially obsessive-compulsive disorder is confirmed.
_||_