اثربخشی مداخله خانواده مدار با استفاده از فضای مجازی بر تکانشگری در مبتلایان به اختلال دوقطبی
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیالهام عبدی 1 , اسحق رحیمیان بوگر 2 , الهام عبدی 3 , راهب قربانی 4
1 - گروه روانشناسی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
2 - دانشیار روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، مهدیشهر، سمنان، ایران.
3 - گروه روانشناسی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
4 - مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران.
کلید واژه: اختلال دوقطبی, تکانشگری, مداخله خانوادهمدار مبتنی بر رویکرد میکلوویتز,
چکیده مقاله :
اختلال دوقطبی یکی از رایج ترین اختلال های روانی است. مشخصه اصلی این اختلال دوره های تکرار شونده شیدایی و افسردگی است. تکرار این دوره ها بر حیطه های مختلف زندگی از جمله شناخت، هیجان، روابط و عملکرد زندگی تاثیر نامطلوب می گذارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله خانواده مدار با استفاده از فضای مجازی بر تکانشگری در مبتلایان به اختلال دوقطبی بود. برای این منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون _پس آزمون و پیگیری 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به همراه اعضای خانواده آنها را انتخاب و به به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها قبل، بعد و دو ماه بعد از اتمام پژوهش از نظر تکانشکری مورد آزمون قرار گرفتند. مداخله خانواده مدار مبتنی بر رویکرد میکلوویتز با استفاده از فضای مجازی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایح تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد مداخله خانواده مدار مبتنی بر رویکرد میکلوویتز با استفاده از فضای مجازی در نمرات تکانشگری گروه آزمایش موثر است. در نتیجه می توان گفت مداخله خانواده مدار با رویکرد میکلوویتز می تواند در بهبود تکانشگری در مبتلایان به اختلال دوقطبی موثر باشد.
Bipolar disorder is one of the most common mental disorders, which main characteristics are recurring periods of mania and depression. Such periods adversely affect various areas of a person’s life including cognition, emotions, relationships and life performance. The aim of this study was to determine the effectiveness of family-centered intervention using cyberspace on the impulsivity in patients with bipolar disorder. For this purpose, during semi-experimental research with pre-test-post-test and follow-up, 30 patients with bipolar disorder referred to counseling centers and psychological services along with their family members were selected by convenience sampling method and randomly divided into two experimental and control groups. Family-centered intervention based on Miklowitz's approach using cyberspace was implemented for the experimental group and the control group was not subjected to any intervention. Subjects were tested for impulsivity before, after and two months after completing the research. The results of the variance analysis with repeated measurements showed that the family-centered intervention based on the Miklowitz approach using cyberspace is effective in the experimental group's impulsivity scores. As a result, it can be concluded that family-oriented intervention with Miklowitz approach can be effective in reducing impulsivity in bipolar disorder patients.
_||_