اثربخشی آموزش کنترل تکانه و رفتاردرمانی دیالکتیک بر تکانشگری، بیبرنامگی حرکتی و شناختی دختران نوجوان مبتلا به اختلال نامنظم خلقی اخلال گرانه
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیسامره امامقلی پور 1 , سعید زمانی 2 , امیر حسین جهانگیری 3 , سعید ایمانی 4 , نرگس زمانی 5
1 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران
2 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران
3 - دپارتمان روان شناسی بالینی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
4 - دپارتمان روان شناسی بالینی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
5 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران
کلید واژه: کنترل تکانه, رفتاردرمانی دیالکتیک, تکانشگری, اختلال نامنظم خلقی,
چکیده مقاله :
رفتارهای تکانشی و خطرپذیری که در مجموع با عنوان رفتارهای مخاطره آمیز خوانده می شود، دربرگیرنده طیف گسترد ه ای از رفتارهایرشدنایافته است که عموما همراه با درجات خطر بالا است. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی آموزش کنترل تکانه و رفتاردرمانی دیالکتیک بر تکانشگری دختران نوجوان مبتلا به اختلال نامنظم خلقی اخلال گرانه بود. بدین منظور طی یک پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل از بین زنان مبتلا به اختلال نامنظم خلقی اخلال گرانه 21 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 7 نفری (آموزش کنترل تکانه و رفتاردرمانی دیالکتیکی) و گروه کنترل تقسیم و از نظر تکانشگری مورد آزمون قرار گرفتند. گروههای آزمایشی آموزشکنترل تکانه و رفتاردرمانی دیالکتیک را دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که نمرات خرده مقیاسهای تکانشگری گروه آزمایشی کنترل تکانه و رفتاردرمانی دیالکتیکی با گروه کنترل و نمرات خرده مقیاسهای تکانشگری گروه آزمایشی کنترل تکانه و رفتاردرمانی دیالکتیکی تفاوت معناداری دارد. بنابراین در حوزه ی درمان و زمینه کار با افرادی که در حالت بحران و تکانشگری به سر می برند، کنترل تکانه و رفتاردرمانی دیالکتیکی با توجه به ماهیت آن، کارا و نوید بخش به نظر می رسد.
Impulsive and risky behaviors which are collectively referred to as risky behaviors, encompasses a broad range of immature behaviors that are generally associated with degrees of high risk. The aim of this study was to determine the effectiveness of impulse control and dialectical behavior therapy training on impulsivity of adolescent girls with disruptive mood dysregulation disorder. For this purpose, in a semi-experimental study with a control and experimental group, 21 people were selected among women with disruptive mood dysregulation disorder. They were divided into three groups of 7 patients each (impulse control and dialectical behavior therapy training) and control group, randomly, and they were tested in terms of impulsivity. The experimental group, underwent impulse control and dialectical behavior therapy training. The control group did not undergo any intervention. The results of analysis of covariance indicated that there is a significant difference between impulsivity subscales scores of impulse control of experimental group and dialectical behavioral therapy with the control group and impulsivity subscale scores of impulsive control of experimental group and dialectical behavior therapy. In the field of treatment and working with people who are living in a state of crisis and impulsivity, impulse control and dialectical behavior therapy, seem to be effective and promising, due to their nature