شاهنامه بینافرهنگی: بررسی نسخه مصوّر شاهنامه بزرگ ایلخانی
محورهای موضوعی :
تکتونواستراتیگرافی
فاطمه ماه وان
1
1 - دانشگاه فردوسی مشهد
تاریخ دریافت : 1400/04/23
تاریخ پذیرش : 1401/04/25
تاریخ انتشار : 1401/07/01
کلید واژه:
حماسه,
نگارگری,
شاهنامه بزرگ ایلخانی,
مغول,
هنر چین,
چکیده مقاله :
شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از شاهکارهای عصر مغول و مکتب تبریز است. این نسخه مصوّر به خوبی روایت شاهان ایلخانی و ارتباطات فرهنگی و هنری آن روزگار را با زبان تصویر بیان میکند. این شاهکار ایلخانی از دست حوادث روزگار مصون نمانده و به خاطر طمع صاحبانش شیرازه آن گسسته شده است، اما همان اوراق برجای مانده به خوبی اوج هنر ایلخانی را به نمایش میگذارد. این پژوهش نگارههای این نسخه را از منظر شاخصههای تصویری بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه هنر ایران و شرق دور در این نسخه با هم گره خورده است. این پیوند در نمایش چهرههای چینی – مغولی و شیوه تصویرگری طبیعت (درخت، کوه و ابر) مشهود است. علاوه بر این شاخصههای تصویری دیگر این نسخه نظیر نمادپردازی فرهمندی شاهان، شیوه تصویرگری صحنههای نبرد و سوگنگاری نیز بررسی میشود. در برخی موارد نیز نگارههای این نسخه با نسخه جامع التواریخ که هر دو در یک دوره و یک سبک به تصویر درآمدهاند قیاس میشود. حاصل بررسی نشان میدهد که در نگارههای شاهنامه بزرگ ایلخانی اسلوب هنری فرهنگهای مختلف با هم درآمیخته است: از سویی تأثیرپذیری از نقاشی چینی در چهرهپردازی و منظرهسازی به چشم میخورد، از سوی دیگر فرهنگ مغولی بر نگارهها غلبه دارد، علاوه بر این بنمایه نگارهها در تصاویر ایران باستان ریشه دارد، حتّی این تأثیرپذیری تا فرهنگهای دوردست نظیر هنر بیزانس هم پیش رفته است. از این رو میتوان این نسخه را شاهنامهای بینافرهنگی دانست که چندین سنّت فرهنگی (مغول، چین، ایران باستان، بیزانس) را در یک نسخه واحد تلفیق کردهاست.
چکیده انگلیسی:
AbstractThe Great Ilkhanid Shahnameh is one of the masterpieces of the Mongol era in Tabriz school. This illustrated manuscript well expresses the visual narration of the Ilkhanid kings and artistic relations of that time. This study examines these illustrations from the perspective of visual features to show how Iraninan and Far Eastern art were intertwined in this work. This connection is quite evident in the display of chinese mongolian portraits and the manner of illustrating nature (tree, mountain, cloud). Moreover other illustrated features in this version such as the symbolic Farr of kings, picturing the battle scenes and mourning rituals are also examined. In some cases the paintings are compared with their counterparts in Jamee al Tavarikh both belong to the same era using the same style. The results show that the artistic style of many cultures are intermingled in the illustrations of the Great Ilkhanid Shahnameh. On one hand the influence of the Chinese painting in depicting portraits and scenary is evident and on the other hand Mongolian culture dominates the paintings. Moreover the theme of the illustrations is rooted in the paintings of the ancient Iran. One can even find traces of influence of the fartetched art such as Byzantine art in this work. Therefore this version of Shahnameh can be regarded as an intercultural Shahnameh which blends many cultural traditions such as Mongolian, Chinese, old Persian, and Byzantine into one unified copy.
منابع و مأخذ:
بایرامزاده، رضا و احمدی علیایی، سعید. (۱۳۹۵). «تداوم حضور نقشمایه هالۀ نور از دوران باستان تا هنرهای مسیحی و اسلامی»، نگارینۀ هنر اسلامی، دوره سوم، شماره دهم، صص ۵۹- ۶۹.
بلر، شیلا. (۱۳۸۷)، «الگوهای هنرپروری و آفرینش هنری در ایران دوره ایلخانان»، گلستان هنر، ش ۱۳، ص ۳۲-۴۷.
بهار، مهرداد. (۱۳۷۵)، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران: آگاه.
پورداوود، ابراهیم. (۱۳۷۷). یشتها (ج ۲)، تهران: اساطیر.
حسینی، محمود. (۱۳۹۲)، شاهنامۀ بزرگ ایلخانی (دموت)، تهران، عطار.
حصوری، علی. (۱۳۸۷)، سیاوشان، چاپ سوم، تهران: چشمه.
خزایی، محمّد. (۱۳۸۷)، «شاهنامۀ سلطان ابوسعید مهمترین شاهکار نگارگری دورۀ ایلخانی»، کتاب ماه هنر، ش ۱۲۶، ص ۱۴-۱۹.
دوست محمّد هروی. (۱۳۷۲)، «دیباچه مرقع بهرام میرزا»، کتابآرایی در تمدّن اسلامی، چاپ نجیب مایل هروی، مشهد: آستان قدس رضوی.
ذکاء، یحیا. (۱۳۶۷)، «ابر»، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
سرافرازی، عباس و لعل شاطری، مصطفی. (۱۳۹۴)، «تأثیر هنر چین بر مصوّرسازی کتب عصر ایلخانان»، مطالعات تاریخی جهان اسلام، ش ۵، ص ۷۹-۱۰۸.
سعیدنیا، احمد. (۱۳۷۹)، «پژوهشی در ربع رشیدی»، هنرهای زیبا، ش ۷، ص ۴۷-۵۸.
سودآور، ابوالعلاء. (۱۳۸۳)، فرّه ایزدی در آیین پادشاهی ایران باستان، تهران: میرک.
طالبپور، فریده. (۱۳۸۷)، «بررسی نقوش کاشیهای کاخ آباقاخان در تخت سلیمان»، نگره، ش ۸ و۹، ص ۱۹-۲۹.
فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۸۵)، شاهنامۀ فردوسی (همراه با چهار مقدمۀ قدیم شاهنامه مقدمۀ شاهنامۀ ابومنصوری، مقدمۀ نسخه فلورانس، مقدمۀ نسخه لندن و مقدمۀ شاهنامة بایسنغری)، چاپ عباس اقبال آشتیانی، مجتبا مینوی، سعید نفیسی، به اهتمام بهمن خلیفه، تهران: طلایه.
فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۸۶)، شاهنامه، چاپ جلال خالقیمطلق، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
گرابار، اولگ. (۱۳۶۹)، «یادداشتهایی دربارۀ تصاویر شاهنامۀ دوموت»، چیستا، ش ۷۴- ۷۵، ص ۵۶۹- ۵۵۷.
گری، بازل. (۱۳۸۴)، نقّاشی ایرانی، ترجمۀ عربعلی شروه، تهران: دنیای نو.
گریشمن، رمان. (۱۳۷۰). هنر ایران در دوره پارتی و ساسانی، ترجمۀ بهرام فرهوشی، تهران: علمی فرهنگی.
ماهوان، فاطمه و یاحقّی، محمّد جعفر. (۱۳۹۴). «بررسی نمادهای تصویری فرّ (با تأکید بر نگارههای شاهنامه)»، پژوهشنامه ادب حماسی، بهار و تابستان، دوره ۱۱، شماره ۱۹، صص ۱۱۹-۱۵۷.
مرادخانی، حجّت، سجودی، فرزان، نصری، امیر. (۱۳۹۰)، «تطبیق نشانهشناختی نگارههای شاهنامۀ بایسنغری و نقّاشیهای مکتب سونگ و یوان چین»، نقشمایه، ش ۹، ص ۷-۱۴.
مقدم اشرفی، م. (۱۳۶۷). همگامی نقاشی با ادبیّات در ایران، ترجمۀ رویین پاکباز، تهران: نگاه.
وصافالحضره، عبدالله بن فضلالله. (۱۳۳۸)، تاریخ وصّاف، تهران: ابن سینا.
یاحقّی، محمّدجعفر. (۱۳۸۶). فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران: معاصر.
Sources
Bayram-zade. R & Ahmadi. S (1395). “Tadavom-e Hozoor-e Naghsh-maye-ye Noor az Doran-e Bastan ta Honar-ha-ye Masihi va Islami”, Negarine Hanar-e Islami, No. p 59-69.
Sh (1387). “Olgoo-ha-ye Honar-parvari va Afarinesh Honari dar Iran-e Dore-ye Ilkhanid”, Golestan-e Honar, No. 13 p 32-47.
M & Kasraeeyan. N (1375). Pazhooheshi dar Asatir-e Iran, Tehran, Agah.
A (1377). Yasht-ha, Vol 2, Tehran, Asatir.
M (1392), Shahname-ye Bozorg-e Ilkhani (Demotte),Tehran: Attar.
Hasoori, A (1387), Siavoshan, Tehran:
M (1387). “Shahname-ye Soltan Aboo-saeed Mohemtarin Shahkar-e Negargari-ye Ilkhanid”, Ketab-e Mah, No. 126 p 14-19.
Doost Mohammad Heravi (1372), “Dibache-ye Moragha-e Bahram Mirza”, Ketab-araee dar Tamaddon-e Islami, Najib Mayel Heravi, Mashhad: Astan Qods Razavi.
Y (1367), “Abr”, Daerat al-Maaref-e Bozorg-e Islami, Tehran, Markaz-e Daerat al-Maaref-e Bozorg-e Islami.
A & Lal Shateri. M (1394). “Tasir-e Honar-e Chin bar Mosavvar-sazi-ye Kotob-e Illkhanid”, Motaleat-e Tarikhi-ye Jahan-e Islam, No. 5 p 79-108.
A (1379). “Pazhooheshi dar Rab’-e Rashidi”, Honar-ha-ye Ziba, No. 7 p 47-58.
Soodavar, A (1383). Farreh Izadi dar Aeen-e Padeshahi-ye Iran Bastan, Tehran:
Taleb poor. F (1387), “Barrasi-ye Noghoosh-e Kakh-e Abagha Khan dar Takht-e Soleyman”, Negare, 8-9 p 19-29.
Ferdowsi, A (1385). Shahnameh, Tehran:
Ferdowsi, A (1386). Shahnameh, Critical edition by Khaleghi Motlagh. J, Tehran: Markaz-e Daerat al-Maaref-e Bozorg-e Islami.
O (1369). “Yaddasht-ha-ee darbare-ye Tasavir-e Shahname-ye Demotte”, Chista, No. 74-75 p. 569-557.
B (1384). Naghashi-ye Irani, Trans. Sharve. A, Tehran: Donya-ye no.
R (1370), Honar-e Iran dar Dore-ye Parti va Sasani, Trans. Farevashi. B, Tehran: Elmi va Farhangi.
F, Yahaghi. M.J (1394), “Barrasi-ye Namad-ha-ye Tasviri-ye Far”, Pazhoohesh Name-ye Adab-e Hemasi, No. 19 p 119-157.
Morad khani. H & Sojoodi. F & Nasri. A (1390), “Tatbigh-e Neshane Shenakhti-ye Negare-ha-ye Shahname Baysonghori va maktab-e Song-Hua Yuan China”, Naghsh-maye, No. 9 7-14.
Moghaddam Ashrafi. M (1367). Hamgami-ye Naghashi ba Adabiyat dar Iran, Pakbaz. R, Tehran: Agah.
Vassaf al-Hazre. A (1338). Tarikh Vassaf, Tehran: Ibn-e Sina.
M.J (1386), Farhange Asatir va Esharat-e Dastani dar Adab-e Farsi, Tehran: ,Mo’aser.
_||_