بررسی نگارههای گذر سیاوش از آتش بر اساس نظریۀ بیشمتنی ژرار ژنت
محورهای موضوعی : حماسه
1 - دانشگاه فردوسی مشهد
کلید واژه: شاهنامه, نگارگری, سیاوش, بیشمتنیّت, ژنت,
چکیده مقاله :
طبق نظریۀ بیش متنیّت ژنت، شاهنامه یک پیش متن است و نگاره های شاهنامه که بر مبنای آن تولید شده و برای روایت متنیِ شاهنامه یک روایت تصویری خلق کرده است، بیش متن به شمار می آید. حال پرسش این است که بیش متن نگاره ها در چه مواردی مطابق با پیش متن شاهنامه بوده و در چه مواردی دچار تراگونی و تغییر شده است؟ برای پاسخ به این پرسش به خوانش تطبیقی و بینانشانه ای متن و تصویر می پردازیم. به این منظور روایت گذر سیاوش از آتش را که یکی از پربسامدترین مجالس در سنّت نگارگری ایرانی است، انتخاب می کنیم. به این ترتیب، پژوهش پیشِ رو به نقش روابط بینامتنی در تولید اثر توجه دارد و بر آن است تا با روی کرد بینامتنی چگونگی گشتار (انتقال) روایت متنی به روایت تصویری را بررسی و تبیین کند. پرسش های تحقیق به این شرح است: از نظرگاه روابط بینامتنی، نگارۀ گذر سیاوش از آتش چه میزان ارجاع های صریح به متن دارد؟ با توجّه به روابط بینامتنی، روایت تصویری تا چه حد دچار تغییر شده و تا چه حد یک سان و بدون تغییر باقی مانده است؟ روش پژوهش به این شرح است که نخست با بیان روایت متنی به تأویل و نمادشناسی عناصر اصلی می پردازیم و سپس با روی کرد تطبیقی روایت تصویری نگارگران را بررسی می کنیم. پس از آن نگاره ها را با روی کرد بیش متنیّت ژنت از دو منظر گشتار همان گونی و تراگونی تحلیل می کنیم. هدف تحقیق ارائۀ نمونه ای عملی برای تبیین کارکرد نظریۀ بیش متنیّت در پیکرۀ مطالعاتی هنر ایرانی است.
Abstract According to Genette’s theory Shahnameh is a hypotext and its pictures and drawings are considered as hypertext. Now this question arises that under what circumstances hypertexts of drawings are in accordance with hypotext of Shahnameh and in what circumstances they undergo transformation and change. To answer these questions comparative and semiotic approach are applied to both Shahnameh and its drawings. The tale of fire trial of Siavash which is the most popular and frequent scenes portrayed in the tradition of Persian paintings is chosen. The present article deals with the role of intertextual relationship between Shahnameh and its pictures in production of its paintings and the study seeks to examine and express how the narrative text had been transformed into a pictorial version. The study deals with the following questions: From the standpoint of intertextual relationship to what extent the painting of Siavash’s fire trial shows direct reference to the text? To what extent the narrative in terms of images undergo changes or rather stay intact? The research method is as follows: First the narrative is studied in terms of interpreting the symbolism of the main elements, then comparative approach is applied to the image version of the narrative. Finally employing Genette’s transtextuality theory, the paintings are analyzed from two perspectives to verify whether or not modifications had taken place in the process of transition of the theme from the text to the image. The purpose of the article is to provide a practical example to express how the theory of transtextuality lends itself to the body of Persian art studies.
- آبادانی، فرهاد. (بیتا). چهارشنبهسوری و جشن نزول فروهرها، شیراز: دانشگاه پهلوی شیراز.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم. (۱۳۵۴). مردم و شاهنامه، تهران: سازمان رادیو تلویزیون ملّی ایران.
- آدامووا، ادل و گیوزالیان، لئون. (۱۳۸۶). نگارههای شاهنامه، ترجمۀ زهره فیضی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرهنگستان هنر.
- آیتاللّهی، حبیبالله. (۱۳۷۷). «رنگ در قرآن»، فصلنامه دانشور، سال ششم، شمارۀ ۲۱، صص ۱- ۲۴.
- آیت اللّهی، حبیباللّه، (1377)، «رنگ در قرآن مجید»، فصلنامه دانشور، سال ششم، شمارۀ 21، صص 1-24.
- اسماعیلپور، ابوالقاسم. (۱۳۷۷). اسطوره، بیان نمادین، تهران: سروش.
- امیه، پیر. (۱۳۴۹). تاریخ عیلام، ترجمۀ شیرین بیانی، تهران: دانشگاه تهران.
- بهار، مهرداد. (۱۳۷۵). پژوهشی در اساطیر ایران، پارۀ نخست و دوم، تهران: آگه.
- حسنلی، کاووس و احمدیان، لیلا. (۱۳۸۶). «کارکرد رنگ سیاه و سپید در شاهنامه»، ادبپژوهی، سال اوّل، شمارهۀ دوم، تابستان، صص ۱۴۳- ۱۶۵.
- حصوری، علی. (۱۳۸۷). سیاوشان، تهران: چشمه.
- دورکیم، امیل. (۱۳۸۳). صور بنیانی حیات دینی، ترجمۀ باقر پرهام، تهران، مرکز.
- شریفی، لیلا و ادهم ضرغام. (۱۳۹۰). «سیر تحوّل تصویر اسب از دورۀ ماد تا دورۀ هخامنشی»، نگره، دورۀ ۸، شمارۀ ۲۸، صص ۴۱- ۵۷.
- فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۸۹). شاهنامه، به کوشش جلال خالقیمطلق و همکاران، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- کوپر، جی، سی. (۱۳۷۹). فرهنگ نمادهای سنّتی، ترجمۀ ملیحه کرباسیان، تهران: فرشاد.
- گری، بازل. (۱۳۶۹). نقّاشی ایران، ترجمۀ عربعلی شروه، تهران: عصر جدید.
- ماحوزی، مهدی. (۱۳۷۷): «اسب در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی»، مجلّۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شماره ۱۴۶ - شمارۀ پیاپی ۹۹۶، صص ۲۰۹- ۲۳۵.
- ماهوان، فاطمه. (۱۳۹۵). متنپژوهی شاهنامه با استفاده از نگارهها، رسالۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، استاد راهنما دکتر محمّدجعفر یاحقی، استادان مشاور: پرفسور چارلز ملویل و دکتر گابریل وندنبرگ، رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، دانشکـدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد.
- ماهوان، فاطمه. (۱۳۹۵). شاهنامهنگاری؛ گذر از متن به تصویر، تهران: معین.
- مشکور، محمّدجواد. (۱۳۵۷). فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
- موحّد، صمد. (۱۳۶۷). «آتش»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج1، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، صص ۹۱- ۹۳.
- نامورمطلق، بهمن. (۱۳۸۶). «ترامتنیّت، مطالعۀ روابط یک متن بـا دیـگر متنها» پژوهشنامه علوم انسانی، شمارۀ ۵۶، صص ۸۳- ۹۸.
- نامورمطلق، بهمن. (۱۳۸۷). «درآمدی بر گسترش بیشمتنی شاهنامه»، اسطورهمتن هویّت ساز، به کوشش بهمن نامورمطلق، تهران: علمی و فرهنگی، صص ۵۳- ۷۸.
- نامورمطلق، بهمن. (۱۳۹۰). درآمدی بر بینامتیّت، تهران: سخن.
- واعظ کاشفی. (۱۳۵۰). فتوتنامۀ سلطانی، به اهتمام محمّدجعفر محجوب، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
- هال، جیمز (۱۳۸۰). فرهنگ نگارهای نمادها در شرق و غرب، ترجمۀ رقیه بهزادی، تهران: فرهنگ معاصر.
- هینلز، جان راسل. (۱۳۷۹). شناخت اساطیر ایران، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضّلی، تهران: آویشن و چشمه.
- یاحقی، محمّدجعفر. (۱۳۸۶). فرهنگ اساطیر و داستانوارهها، تهران: فرهنگ معاصر.
- Genette, Garard (1997): Palimpsests: Literature in the Second degree, Channa Newman and Claude Doubinsky (Trans), University of Nebraska Press, Lincoln NE and London.
منبع تصویری:
_||_