بررسی تطبیقی دیدگاه اسلام و دیوید ویکارت در زمینه تربیت اوان کودکی
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشیمحمدحسین حیدری 1 , شهلا حسینی 2 , زهره سعادتمند 3
1 - دانشیار فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 - دانشجوی دکتری گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
3 - دانشیار گروه برنامهریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
کلید واژه: اسلام, تربیت اوان کودکی, دیوید ویکارت, مطالعه تطبیقی,
چکیده مقاله :
افزایش روزافزون متقاضیان آموزشهای دوره اوان کودکی، نیاز والدین شاغل و جامعه، و حل مسائل حاکم بر سر راه آموزش اوان کودکی، ضرورت تهیه برنامههای کیفی و غنی را در این دوره نشان میدهد. به این خاطر هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی آموزههای اسلام و دیوید ویکارت در زمینه تربیت اوان کودکی است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل فرارونده انجام شد. در بخش یافتهها، ابتدا از طریق کدگذاری به تحلیل محتوای آثار ویکارت پرداخته شد که طی آن مفاهیمی همچون آموزش و یادگیری مبتنی بر رشد، یادگیری فعال، بکار گیری روش حل مسئله، رشد همهجانبه، سنجش مشاهدهای و ارتباط بین خانه و مدرسه شناسایی گردید. در آموزههایی اسلامی نیز در باب تعلیم و تربیت کودکان پیشدبستان، برخی مقولهها همچون تربیت مبتنی بر دین اسلام، پرورش مهارتهای تفکر، تعامل خانه، جامعه و مراکز پیشدبستان، سنجش جایگزین (واقعی)، کودک محوری، پرورش هویت ملی کودکان، توجه به تفاوتها ، برنامه درسی غیرمتمرکز و تربیت همهجانبه شناسایی و معرفی شد. با بررسی مقولههای کدگذاری شده، تشابهت ها و تفاوت دیدگاههای اسلام و ویکارت در زمینه تربیت اوان کودکی نمایان گشت. درنتیجه طبق یافتهها، انتظار میرود در راستای اثربخشی برنامههای تربیتی پیش از دبستان و رشد و بالندگی کودکان از یافتههای این تحقیق در جهت بصیرت به اهداف، محتوا، اصول، روشها و نحوه ارزشیابی از تعلیم و تربیت کودکان پیش از دبستان استفاده به عمل آورد.
AbstractIncreasing number of applicants for early childhood education, the need for working parents and the need of society, and solving existing problems in childhood education demonstrate the necessity of providing quality and rich programs in this course. For this reason, the purpose of this study is to compare the teachings of Islam and Divid Vikart in the field of early childhood education. This qualitative research utilized a transcendental analytic method. In the findings section, first, through coding, the content of ViKart’s works were analyzed, through which concepts such as education and learning based on growth, active learning, applying the problem solving method, all-round growth, observational measurement, and having a relationship between home and school were identified. About the education of preschool children, in Islamic teachings too, some concepts, such as Islamic-based education, the development of thinking skills, interaction of the home, society and preschool centers, alternative measurements (real), child-centered, the development of national children's identities, attention to differences, the decentralized curriculum and all-round education were identified and introduced. Through reviewing the Codified concepts, the similarities and differences between the views of Islam and Vikart were appeared in the field of early childhood education. As a result, according to the findings, it is expected that, in line with the effectiveness of early childhood education programs and the growth and development of children, from the findings of this research can be used in order to insight into the goals, content, principles, methods and the manner of evaluation of early childhood education.
_||_