ساخت و بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه ریسکپذیری در ازدواج
محورهای موضوعی : روان سنجی
1 - مرکز مشاوره صبا/ سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران/ تهران / ایران
کلید واژه: اعتباریابی, سنجش پرسشنامه, کلید واژه ها: ریسکپذیری در ازدواج,
چکیده مقاله :
چکیدهانتخاب همسر چه برای مرد و چه برای زن یک مرحله جدید و سرنوشت ساز است، بنابراین در این مورد نباید سطحی عمل نمود بلکه دقت و توجه عمیق و مشورت و بررسیهای دقیق لازم است هدف این پژوهش اعتباریابی پرسشنامه دوازده مولفهای ریسکپذیری در ازدواج بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین شهر تهران،300 نفر(150 زن و150مرد) بهعنوان نمونه با روش نمونهگیری دردسترس که به کلینیک رجوع کرده کردند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسشنامه دوازده مولفهای ریسکپذیری در ازواج. اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی (با روش مولفههای اصلی و چرخش واریماکس) و تحلیل عاملی تاییدی انجام گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی دوازده مولفه آسیبهای قبل ازدواج (93/0=α)، بیثباتی الگوی ازدواج (83/0=α)، ازدواج فرار از سیستم اصلی (82/0=α)، تفاوت اصلی زوجین(85/0=α)، آسیبهای احتمالی مراسم ازدواج (80/0=α)، عوامل وابستهساز به خانواده اصلی(77/0=α)، وجود عناصر مشکلساز در ازدواج (77/0=α)، تجربه ناایمنیهای قبل ازدواج (71/0=α)، ازدواج عامل التیامبخش ازدواج (73/0=α)، وجود اعضای دردسرساز در ازدواج (52/0=α)، محل اسکان و مسایل آن در ازدواج (58/0=α) و وجود تفاوتهای فردی (46/0=α) را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مدل دوازده عاملی را مورد تأیید قرار داد. آلفای کرونباخ کل 96/0 به دست آمد. نتایج نشان داد پرسشنامه حاضر برای ارزیابی ریسکپذیری در ازدواج کیفیت روانسنجی دارد و میتواند در مطالعات و موقعیتهای مختلف استفاده شود. کلید واژه ها: ریسکپذیری در ازدواج، سنجش پرسشنامه، اعتباریابی.
AbstractChoosing a spouse for both a man and a woman is a new and crucial stage, so it should not be superficial in this case, but careful attention, careful consideration and careful consultation are needed. The purpose of this study was to validate the twelve component risk-taking components of marriage. . The research design was descriptive-survey. The statistical population of the present study, all couples in Tehran, 300 (150 women and 150 men) were selected as sample by available sampling method, which were referred to the clinic.The research tool was a twelve questionnaire on risk aversion in marriage. The reliability of the questionnaire was evaluated using Cronbach's alpha and its validity using exploratory factor analysis (with principal components and varimax rotation) and confirmatory factor analysis. The exploratory factor analysis of twelve components of premarital injury (α = 0.93), instability of marriage pattern (α = 0.83), escape from the marital system (α = 0.82), main difference of couples (α = 0.85) , Possible marital events injury (α = 0.80), factors related to the main family (α = 0.77), presence of problematic elements in marriage (α = 0.77), premarital immobility experience (α = 0.71) , Marriage of marital healing factor (α = 0.73), presence of troublesome members in marriage (α = 0.52), place of residence and issues in marriage (α = 0.58), and individual differences (α = 0.46) ) Showed. Confirmatory factor analysis confirmed the twelve-factor model. Cronbach's alpha was 0.96. The results showed that the present questionnaire has a psychometric quality for assessing risk taking in marriage and can be used in various studies and situations.Key Words: Marital Viability, Questionnaire Measurement, Validation.
_||_
ساخت و بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه ریسکپذیری در ازدواج
حسین کاویانفر1
معصومه بهرامی2
منیره کردلو3
چکیده
انتخاب همسر چه برای مرد و چه برای زن یک مرحله جدید و سرنوشت ساز است، بنابراین در این مورد نباید سطحی عمل نمود بلکه دقت و توجه عمیق و مشورت و بررسیهای دقیق لازم است هدف این پژوهش اعتباریابی پرسشنامه دوازده مولفهای ریسکپذیری در ازدواج بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین شهر تهران،300 نفر(150 زن و150مرد) بهعنوان نمونه با روش نمونهگیری دردسترس که به کلینیک رجوع کرده کردند، انتخاب شدند.
ابزار پژوهش عبارت بود از پرسشنامه دوازده مولفهای ریسکپذیری در ازواج. اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی (با روش مولفههای اصلی و چرخش واریماکس) و تحلیل عاملی تاییدی انجام گرفت. تحليل عاملي اكتشافي دوازده مولفه آسیبهای قبل ازدواج (93/0=α)، بیثباتی الگوی ازدواج (83/0=α)، ازدواج فرار از سیستم اصلی (82/0=α)، تفاوت اصلی زوجین(85/0=α)، آسیبهای احتمالی مراسم ازدواج (80/0=α)، عوامل وابستهساز به خانواده اصلی(77/0=α)، وجود عناصر مشکلساز در ازدواج (77/0=α)، تجربه ناایمنیهای قبل ازدواج (71/0=α)، ازدواج عامل التیامبخش ازدواج (73/0=α)، وجود اعضای دردسرساز در ازدواج (52/0=α)، محل اسکان و مسایل آن در ازدواج (58/0=α) و وجود تفاوتهای فردی (46/0=α) را نشان داد. همچنین تحليل عاملي تأييدي مدل دوازده عاملي را مورد تأييد قرار داد. آلفای کرونباخ کل 96/0 به دست آمد. نتایج نشان داد پرسشنامه حاضر برای ارزیابی ریسکپذیری در ازدواج کیفیت روانسنجی دارد و میتواند در مطالعات و موقعیتهای مختلف استفاده شود.
کلید واژه ها: ریسکپذیری در ازدواج، سنجش پرسشنامه، اعتباریابی.
خانواده در زمره مهمترین سیستمهای اجتماعی است که براساس ازدواج بین دو جنس مخالف شکل میگیرد. حفظ و تداوم خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. خانواده به عنوان واحد اجتماعی، کانون رشد و تکامل، التیام و شفادهندگی و تغییر و تحول آسیبها و عوارض است که هم بستر شکوفایی و هم بستر فروپاشی روابط میان اعضایش است. خانواده نهادی است که از یک سو با جامعهی بزرگتر در تعامل است و از سوی دیگر مستقیماً با فرد در ارتباط است. اهمیت این نهاد به حدی است که برخی از صاحبنظران آن را از ارکان اساسی جامعه به حساب میآورند و تحقق جامعهی سالم را در گرو دستیابی با خانوادهی سالم میپندارند (ادلتی و ردزوان4،2010). خانواده جوهرهای زنده و در حال تغییر است که با استفاده از اعضای خویش و در جریان ارتباطی دائمی، تعاملی و طرحدار با یکدیگر یک کل را سازماندهی میکنند و در طول زمان و مکان گسترش مییابد (احمدی، نبیپور، کیمیایی و افضلي،2010).
تحولات اجتماعی دهه های گذشته در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات، چالشها، مسایل و نیازهای جدید و متنوعی روبرو کرده است به گونهای که در طی همین مدت نظام خانواده به شکلی فزاینده به علل و عوامل متعدد و پیچیدهای در معرض تهدید قرار گرفته است. هنگامی که کارکردهای خانواده از قبیل کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی یکی پس از دیگری آسیب میبیند، اعضای آن به تدریج احساس رضایتمندی خود را از دست میدهند. این روند در ابتدا موجب گسستگی روانی و سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت، واقعه حقوقی طلاق می شود (عابدی، بوالهری و نقیزاده،2015). مدرنیته و جهانی شدن تغییرات قابل توجهی را در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیستمهای قانونی نظیر خانواده به ارمغان آورده است و این فرآیند تهدیدی جدی را برای بسیاری از ارزشهای مربوط به روابط خانوادگی نظیر ثبات در زندگی زناشویی موجب شده است (لئونگ،2005). زندگی زناشویی یکی از جهانیترین نیازهای بشری است که از دو نفر با تواناییها و استعدادهای متفاوت و با نیازها و علایق مختلف و در یک کلام با شخصیتهای گوناگون تشکیل شده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ5،2008، ترجمه حسین شاهی برواتی و همکاران،1392).
ازدواج مهمترین پیوندی است بین دو فرد روی میدهد و سرآغاز شکلگیری کانون حمایتی- عاطفی است که در کیفیت زندگی افراد و تربیت نسلهای بعدی نقش حیاتی دارد. بهطوری که در پژوهش وایت و گالگر6 (2000)، نشان داده شد 93 درصد افراد مورد مطالعه، داشتن ازدواج شاد را یکی از اصلیترین اولویتهای زندگی خویش میدانستند و بر این باور بودند که ازدواج یک تعهد مادامالعمر است که جز در حالتهای اضطراری نباید به آن پایان داد. ازدواج نهادی اجتماعی است که پایه و اساس ارتباط انسانی را تشکیل می دهد و در آن زن و مرد با نیروی نهفته ناشی از غرایز و آیین و عشق به هم جذب و آزادانه و کامل تسلیم یکدیگر میشوند تا واحد پویایی به نام خانواده را ایجاد کنند (آلوییس و فری7،2009).
ازدواج پیوند مشترک دو فرد با حفظ استقلال نسبی هر یک در جهت تکامل شخصیت طرفین است (دیزجانی،خرامین،1395). ازدواج به عنوان یک رویداد بهنجار در زندگی شخصی تعریف میشود که در بزرگسالی اتفاق میافتد و به معنی زندگی مشترک دو نفر با خصوصیات و نیازهای متفاوت است (سوینک و گاریپ8،2010). استحکام خانواده به ازدواج و رابطه زناشویی پایدار و بنیادین بستگی دارد، یعنی هر گونه تزلزل و سستی در رضایت زناشویی، افزون بر آن که آرامش روانی زوجها را مختل میکند، بقا و دوام خانواده را نیز در معرض خطر قرار میدهد (نجاتی،2010).
اندرسون9 (1994)، ازدواج سالم را به معنای حضور چندین عنصر مثل تعهد، رضایت زناشویی، ارتباط و عدم وجود عناصری خشونت و خیانت میداند (به نقل از شروود10، 2008). به نظر میرسد هم تعهد نسبت به همسر و هم تعهد نسبت به نهاد ازدواج برای موفقیت ازدواج مهم باشد (لامبرت و دولاهیت11، 2008).
هر ازدواج موفق حاوی سه رکن اساسی تعهد، جاذبه و تفاهم است که در این بین تعهد زناشویی قویترین و پایدارترین عامل پیشبینی کننده کیفیت و ثبات زناشویی است (موسکو12،2009). آماده شدن برای ازدواج رویکرد نسبتا تازهای برای پیشگیری از نارضایتی و شکست در زندگی زناشویی است و مبتنی بر این دیدگاه است که زوجها میتوانند یاد بگیرند که چگونه ازدواجهای موفق و پایداری داشته باشند و هدف زیربنایی بسیاری از رویکردهای آمادهسازی نیز کمک به قویتر شدن پیوندهای زناشویی است (السون، دفرین و اولسون13،2012).
رضایت زناشویی یک ارزیابی جهانی از وضعیت ازدواج فرد بوده و بازتابی از سعادت زناشویی و عملکرد آن است (زاینا14 و همکاران،2012). رضایت زناشویی سازهای چند بعدی و متشکل از ابعاد مختلف است و از طریق ارزیابی تعاملات جاری بین زوج مانند علاقه متقابل، مراقبت از هم، پذیرش یکدیگر، تفاهم و هماهنگی زوج در اموری چون گذراندن اوقات فراغت، تقسیم کار، روابط جنسی، ابراز احساسات و کیفیت ارتباط قابل سنجش است (اسپریچر15 و دیگران،2008، اولسون و دیگران،2011). براساس یافتههای پژوهشی (محسنزاده، نظری و عارفی،1390)، دو دسته از عوامل قبل از ازدواج شامل، ازدواج با انگیزه نامناسب (فرار از فشارهای اجتماعی مجرد ماندن و فضای ناخوشایند خانه پدری) و ازدواج اجباری و عوامل بعد از ازدواج شامل، تعارض با خانواده همسر، حضور اندک شوهر در منزل و تداوم معاشرتهای مجردی، تعارض بر سر نگرشهای نقش جنسیتی، خشونت زناشویی، خیانت، بدگمانی و مشکلات مالی، نارضایتی زناشویی را رقم میزنند. در پژوهشهای مختلف برخورداری از سلامت روان، تطابق عاطفی، هیجانی، همسانی در هوش، تعهد، وفاداری، گذشت، عقاید مشترک، دوستی و صمیمیت، برادری و مساوات و اعتماد از مهمترین ملاکهای انتخاب همسر و ازدواج موفق ذکر شده است (جبرائیلی و همکاران،2013). خالدی و همکاران(1393)، در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که احترام، رابطه جنسی مطلوب و تعهد نقش مهمی در نگهداری زندگی مشترک داراست. طبق رویکرد شناختی عوامل موثر بر ازدواج و ساختار آن عبارتند از: شخصیت زوجین در ازدواج، سبک های دلبستگی، همانندی و همسانی نیازها، نگرشهای ناکارآمد، انتظارات غیرمنطقی از ازدواج و باورهای غیرمنطقی از یکدیگر (لطفی کاشانی و وزیری،2011). در مطالعهای پتی16 (2010)، رضایت از ازدواج را سطح ادراک شده خرسندی و حمایت تجربه شده توسط زوج تعریف میکند و معتقد است اگر بتوان عوامل پیشبینی رضایت زناشویی را مشخص کرد، میتوان به زوجها برای رسیدن به سطح بالایی از رضایت کمک کرد. زوج هایی که مسئولیتپذیرند، به رابطه شان وفادارند، مذهبی و با ایمان هستند، اهل صداقت و راستی هستند و با تدبیر خود زمینه لازم را برای رشد و پیشرفت همسرشان فراهم میکنند، در زندگی زوجی موفقترند و رضایت بیشتری دارند (والتون و تاکوچی17،2010، فاطیما و اجمل18،2012). براساس دیدگاه هاوکینز و همکاران (2004)، یکی از روشهای تعیین محتوا و فعالیتهای مشاوره قبل از ازدواج توجه به عوامل پیشبینی کننده قبل از ازدواج در مورد پیشبینی کیفیت زندگی زناشویی و ازدواج موفق است. زوج هایی که دارای الگوهای تعاملی مناسب قبل از ازدواج نیستند، بعد از ازدواج رضایت زناشویی کمتری را تجربه میکنند. بسیاری از پژوهشها فاکتورهای انتخاب همسر را تا حد زیادی در ایجاد این ناپایداری موثر میدانند (ضرغام حاجبی و همکاران،1396). سیبلی19 (2010)، دوستی و رفاقت بین زوجها، تدریجی بودن فرآیند شکلگیری تعهد، داشتن الگوهای والدینی مثبت، پرهیز از االگوهای منفی، داشتن طرحی برای آینده و استفاده از کلمات تاییدی و تحسین را عوامل موثر بر شکلگیری تعهد و ماندگاری ازدواجها دانسته است.
یافتههای پژوهش قلیزاده و همکاران (1394)، نشان داد که عواملی چون، کم رنگ شدن ارزشهای اخلاقی و عدم پایبندی به آنها در ارتباط با جنس مخالف، افزایش توقعات، انحرافات و نارضایتی جنسی، تغییر در نقشهای جنسیتی، تاثیر منفی رسانهها، وجود باورهای نادرست در فرد، فقدان آمادگی و مهارت در فرد و خانواده برای انتخاب و زندگی مشترک، فقدان مهارت جنسی، عدم توانایی برای حل مشکل و تعارض در زوجین، فرهنگ تحمیل در انتخاب همسر، قدرت طلبی و سلطهگری در خانواده و فرهنگ اقتصادی نادرست، تفاوت در خرده فرهنگها و عدم کفایت زوجین در زمینههای مختلف در بروز اختلافات زناشویی و طلاق آنها موثر بوده است. یافتههای بهدست آمده از پژوهش ولدخانی و همکاران (1395) به تاثیر منفی ازدواج در سنین نوجوانی و ازدواج براساس سبکهای همسرگزینی که به نوعی با اجبار همراهند بر کیفیت زندگی زناشویی اشاره دارد. عدم تعهد به رابطه زناشویی عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد، هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر میگذارد و آن ها را دچار تغییرات فیزیولوژیکی و شناختی میکند (گیورتز، سگرین و ووسزیلدو20،2016).
روش
پژوهش حاضر از پژوهش حاضر توصيفي- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین شهر تهران بودند. 300 نفر(150 زن و150مرد) بهعنوان نمونه با روش نمونهگیری دردسترس که به کلینیک رجوع کرده کردند، انتخاب شدند.
پرسشنامه ریسکپذیری در ازدواج: این مقیاس در سال 1395 توسط کردلو، کاویاننفر و بهرامی ساخته شده و دارای 60 عبارت است. این مقیاس بر اساس طیف لیکرت است که از 1 تا 6 نمرهگذاری شده است (کاملاً مخالف = 1؛ تاحدی مخالف = 2؛ مخالف = 3؛ موافق = 4؛ تاحدی موافق = 5؛ کاملاً موافق = 6). مجموع امتیازهای عبارتهای هر زیرمقیاس نشاندهنده امتیاز فرد و مجموع کل امتیازهای فرد میزان ریسکپذیری را نشان میدهد. مولفه های آن شامل آسیبهای قبل ازدواج سوالات 1 تا15، بیثباتی الگوی ازدواج سوالات 16تا 19، ازدواج فرار از سیستم اصلی سوالات20 تا 25، تفاوت اصلی زوجین عبارات 26 تا 30، آسیبهای احتمالی مراسم ازدواج عبارات 31 تا 36، عوامل وابستهساز به خانواده اصلی سوالات 37 تا 40، وجود عناصر مشکلساز در ازدواج سوالات 41 تا 44، تجربه ناایمنیهای قبل ازدواج سوالات 45 تا 50، ازدواج عامل التیامبخش ازدواج سوالات 51 تا 54، وجود اعضای دردسرساز در ازدواج سوالات 55 و 56، محل اسکان و مسایل آن در ازدواج سوالات 57 و 58، وجود تفاوتهای فردی سوالات 59 و 60 است.
براي تجزيه و تحليل اطلاعات پژوهش حاضر، از نرم افزارهاي آماريSpss و Lisrel استفاده گرديد. بهمنظور سنجش پايايي مقياس، از ضريب آلفاي كرونباخ و براي بررسي روايي سازه، نيز از روایی همگرا و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده گرديد.
یافتهها
هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخصهای روانسنجی پرسشنامه ریسکپذیری در زوجین بود. جدول1، بیانگر میانگین، انحراف استاندارد دادههای بهدست آمده از آزمودنیها در جدول 1 آمده است.
جدول1: آمار توصیفی متغیرهای پژوهش (300=n)
متغیرها | جنسیت | تعداد | میانگین | انحراف استاندارد | کجی | کشیدگی |
آسیبهای قبل از ازدواج | زن | 150 | 84/35 | 74/1 | 97/0 | 71/0 |
مرد | 150 | 52/35 | 68/1 | 96/0 | 67/0 | |
بیثباتی الگوی ازدواج | زن | 150 | 10/10 | 96/5 | 78/0 | 44/0- |
مرد | 150 | 97/8 | 12/5 | 98/0 | 28/0 | |
ازدواج فرار از سیستم اصلی | زن | 150 | 31/15 | 27/7 | 89/0 | 27/0 |
مرد | 150 | 55/16 | 06/7 | 85/0 | 30/0 | |
تفاوتهای اساسی زوجین | زن | 150 | 79/13 | 90/6 | 69/0 | 10/0- |
مرد | 150 | 47/13 | 51/6 | 76/0 | 06/0 | |
آسیبهای احتمالی مراسم ازدواج | زن | 150 | 28/16 | 96/6 | 70/0 | 23/0 |
مرد | 150 | 30/16 | 66/6 | 65/0 | 05/0- | |
عوامل وابستهساز به خانواده اصلی | زن | 150 | 28/10 | 05/0 | 67/0 | 12/0- |
مرد | 150 | 31/9 | 52/4 | 90/0 | 31/0 | |
وجود عناصر مشکلساز در ازدواج | زن | 150 | 68/11 | 17/5 | 55/0 | 06/0- |
مرد | 150 | 48/11 | 08/5 | 48/0 | 11/0- | |
تجربه ناایمنیهای قبل از ازدواج | زن | 150 | 06/15 | 44/6 | 67/0 | 20/0 |
مرد | 150 | 08/14 | 87/5 | 86/0 | 38/0 | |
ازدواج عامل التیامبخش زخمها | زن | 150 | 77/10 | 83/4 | 52/0 | 36/0- |
مرد | 150 | 46/10 | 54/4 | 49/0 | 34/0- | |
وجود اعضای دردسر ساز در ازدواج | زن | 150 | 10/4 | 62/2 | 17/1 | 48/0 |
مرد | 150 | 05/4 | 24/2 | 11/1 | 89/0 | |
محل اسکان و مساییل آن در ازدواج | زن | 150 | 11/6 | 97/2 | 47/0 | 58/0- |
مرد | 150 | 78/5 | 70/2 | 49/0 | 45/0- | |
وجود تفاوتهای فردی | زن | 150 | 30/6 | 95/2 | 26/0 | 88/0- |
مرد | 150 | 59/5 | 50/2 | 48/0 | 13/0- |
آزمون کایزر- مایر- اولکین21 اولین هدف تحلیل عاملی را مبنی بر این که آیا واریانس متغیرهای تحقیق تحت تاثیر واریانس مشترک برخی عاملهای پنهانی و اساسی هست را مورد آزمون قرار میدهد. مقدار این آماره در پژوهش حاضر برابر با 92/0 است که انجام تحلیل عاملی برای دادههای مورد نظر امکانپذیر بوده و میتوان دادهها را به یک سری عاملهای پنهانی تقلیل داد. در ادامه جدول یافتههای این دو آماره آورده میشود:
تحلیل عامل اکتشافی
جدول2: آزمون KMO و کرویت بارتلت
KMO کرویت بارتلت P |
924/0 10724 000/0 |
برای بررسی روایی سازه این مقیاس از تحلیل اکتشافی استفاده شد. در تحلیل عاملی با استفاده از روش تحلیل مولفههای اصلی و با استفاده از چرخش واریماکس و مقادیر بالاتر از یک، 12 عامل شناسایی شد.
جدول3: نتایج تحلیل عامل اکتشافی پرسشنامه
سوالات | عوامل | |||||||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | |
1 | 625/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
2 | 639/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
3 | 660/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
4 | 619/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
5 | 622/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
6 | 649/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
7 | 697/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
8 | 699/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
9 | 694/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
10 | 491/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
11 | 466/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
12 | 555/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
13 | 571/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
14 | 466/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
15 | 470/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
16 |
| 465/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
17 |
| 766/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
18 |
| 693/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
19 |
| 674/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
20 |
|
| 540/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
21 |
|
| 387/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
22 |
|
| 689/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
23 |
|
| 637/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
24 |
|
| 623/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
25 |
|
| 481/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
26 |
|
|
| 494/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
27 |
|
|
| 793/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
28 |
|
|
| 484/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
29 |
|
|
| 513/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
30 |
|
|
| 703/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
31 |
|
|
|
| 499/0 |
|
|
|
|
|
|
|
32 |
|
|
|
| 620/0 |
|
|
|
|
|
|
|
33 |
|
|
|
| 542/0 |
|
|
|
|
|
|
|
34 |
|
|
|
| 561/0 |
|
|
|
|
|
|
|
35 |
|
|
|
| 557/0 |
|
|
|
|
|
|
|
36 |
|
|
|
| 580/0 |
|
|
|
|
|
|
|
37 |
|
|
|
|
| 744/0 |
|
|
|
|
|
|
38 |
|
|
|
|
| 674/0 |
|
|
|
|
|
|
39 |
|
|
|
|
| 736/0 |
|
|
|
|
|
|
40 |
|
|
|
|
| 392/0 |
|
|
|
|
|
|
41 |
|
|
|
|
|
| 630/0 |
|
|
|
|
|
42 |
|
|
|
|
|
| 712/0 |
|
|
|
|
|
43 |
|
|
|
|
|
| 624/0 |
|
|
|
|
|
44 |
|
|
|
|
|
| 449/0 |
|
|
|
|
|
45 |
|
|
|
|
|
|
| 344/0 |
|
|
|
|
46 |
|
|
|
|
|
|
| 615/0 |
|
|
|
|
47 |
|
|
|
|
|
|
| 405/0 |
|
|
|
|
48 |
|
|
|
|
|
|
| 457/0 |
|
|
|
|
49 |
|
|
|
|
|
|
| 601/0 |
|
|
|
|
50 |
|
|
|
|
|
|
| 574/0 |
|
|
|
|
51 |
|
|
|
|
|
|
|
| 428/0 |
|
|
|
52 |
|
|
|
|
|
|
|
| 561/0 |
|
|
|
53 |
|
|
|
|
|
|
|
| 655/0 |
|
|
|
54 |
|
|
|
|
|
|
|
| 568/0 |
|
|
|
55 |
|
|
|
|
|
|
|
|
| 655/0 |
|
|
56 |
|
|
|
|
|
|
|
|
| 626/0 |
|
|
57 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| 355/0 |
|
58 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| 721/0 |
|
59 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| 769/0 |
60 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| 428/0 |
تحلیل عامل تاییدی
به منظور روایی عوامل استخراج شده پرسشنامه (عوامل 12گانه) از نرم افزار لیزرل استفاده شد.
جدول4: شاخصهای نیکویی برازش پرسشنامه
RMSEA | NFI | AGFI | CFI | NNFI | GFI | X2/df | P |
06/0 | 93/0 | 86/0 | 96/0 | 96/0 | 70/0 | 35/2 | 001/0 |
چنانچه در جدول4 مشاهده میشود، میزان AGFI، NNFI، CFI، GFI ، NFI و RMSEM به ترتیب ذکر شده است. شاخصهای برازندگی متعادل و نیکویی برازش دامنه صفر تا یک هستند. از نقطه نظر بنتلر و بونت22، زمانی که جذر برآورد خطای تقریب کمتر از 10/0 باشد، تحلیل برازش قابل قبولی را گزارش میدهد (فرزاد و همکاران،1386).
برای سنجش پایایی سنجش پرسشنامه ریسکپذیری از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی کل (96/0) و عوامل آن بیانگر این است که ابزار از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
جدول 5: ضریب پایایی پرسشنامه و عوامل (420 n=)
عوامل | تعداد | سوالات | آلفای کرونباخ |
آسیبهای قبل از ازدواج | 15 | 1-15 | 93/0 |
بیثباتی الگوی ازدواج | 4 | 16-19 | 83/0 |
ازدواج فرار از سیستم اصلی | 6 | 20-25 | 82/0 |
تفاوتهای اساسی زوجین | 5 | 26-30 | 85/0 |
آسیبهای احتمالی مراسم ازدواج | 6 | 31-36 | 80/0 |
عوامل زمینهساز به خانواده اصلی | 4 | 40-37 | 77/0 |
وجود عناصر مشکلساز در ازدواج | 4 | 44-41 | 77/0 |
تجربه ناایمنیهای قبل از ازدواج | 6 | 50-45 | 71/0 |
ازدواج عامل التیامبخش زخمها | 4 | 51-54 | 73/0 |
وجود عناصر دردسر ساز در ازدواج | 2 | 55 - 56 | 52/0 |
محل اسکان و مسایل آن در ازدواج | 2 | 57-58 | 58/0 |
وجود تفاوتهای فردی | 2 | 59-60 | 46/0 |
ریسکپذیری | 60 | 96/0 |
بحث و نتیجهگیری
همانطور که دیدیم رضایت زناشویی یکی از عوامل موثر در ثبات و پایانی خانواده ها و ازدواج و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان و همچنین جامعه است. در روابط زناشوئی عوامل متعددی باعث رضایت همسران از یکدیگر می شود. سازگاری زناشویی بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها تأثیر می گذارد. در واقع سنگ زیربنای عملکرد خوب خانواده است و نقش والدینی را تسهیل می کند، عمر زن و شوهر را زیاد می کند، باعث افزایش سلامتی، توسعه اقتصادی، رضایت بیشتر از زندگی، کاهش مشکلات روان شناختی، مدیریت بهتر تعارض، مهارت های ارتباطی و حل مسأله و مهارتهای بهتر حل تعارضات می شود.اما در صورتی که سازگاری وجود نداشته باشد، این جنبه های مثبت از بین می روند و باعث مشکلات عدیده ای هم در زمینه ی فردی و هم اجتماعی می شود. شکست در زندگی زناشویی آسیب های عمیق و گسترده ای به افراد و خانواده ها وارد می آورد. به همین دلیل در دهه های اخیر متخصصان حوزه خانواده به مطالعه سازوکارهای موثر در ایجاد یک ازدواج موفق علاقمند گردیدند.
در رابطه با روایی محتوا نظر پنج نفر صاحبنظر در این رشته روانشناسی بررسی شد. و پرسشنامه با اصلاحات لازم مورد تایید قرار گرفت. تحلیل اکتشافی، 12 مولفه ریسکپذیری در ازدواج استخراج کرد و تحلیل تاییدی نیز آن را تایید نمود. بنابراین نتایج این پژوهش نشان میدهد ابزار ساخته شده توسط محقق، برای سنجش ریسکپذیری در ازدواج از روایی لازم برخوردار است. میتوان گفت که نتایج بهدست آمده از این پژوهش با برخی یافتههای پژوهشهای قبلی از جمله ولدخانی و همکاران (1395)، چراغی و همکاران (1394)، فتحی و آزادیان (1396)، پتی (2010)، فاطیما و اجمل (2012) و جبریلی و همکاران (2013) همسو است. از طرفی نتایج بررسی پایایی این مقیاس با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ نشان داد که از پایایی بالایی برخوردار است.
به طور کلی نتایج حاضر نشان داد که پرسشنامه ریسکپذیری در ازدواج از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و محققان از آن میتوانند به عنوان ابزاری معتبر در اندازهگیری ریسکپذیری در ابعاد ذکر شده استفاده نمایند. همچنین این پرسشنامه میتواند در موقعیتهای مشاوره ازدواج و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اینکه جامعه پژوهش محدود به نمونههای دردسترس بعضی کاینیکها است، لذا پیشنهاد میشود چنین پژوهشی در خصوص تعیین روایی و پایایی پرسشنامه در سایر مناطق نیز انجام شود.
منابع
· دیزجانی، فاطمه؛ خرامین، شیرعلی (1395). تاثیر واقعیت درمانی بر رضایت زناشویی. مجله ارمغان دانش 21(2).
· چراغی، مونا؛ مظاهری، محمدعلی؛ موتابی، فرشته؛ پناغی، لیلی؛ صادقی، منصوره السادات و سلمانی، خدیجه (1394). پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس کیفیت ارتباط همسران با دو خانواده اصلی. مجله راهبرد فرهنگ (31).
· ضرغام حاجبی، مجید؛ کمالیان، تهمینه و ارجمند، سوگند (1396). مقایسه رضایت زناشویی در ازدواج های سنتی و مدرن بین دانشجویان متاهل شهر تهران. فصلنامه علمی و تخصصی روان شناسی، علوم اجتماعی و علوم تربیتی،1(2).
· قلی زاده، آذر؛ بانکی پورفرد، امیرحسین و مسعودی نیا،زهرا (1393). مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق. جامعه شناسی کاربردی،26(1).
· گلدنبرگ، ه. و گلدنبرگ، آ. (2008). خانواده درمانی. ترجمه حمیدرضا حسین شاهی برواتی، سیامک نقش بندی و الهام ارجمند(1392). تهران. روان.
· محسن زاده، فرشاد؛ نظری، علی محمد و عارفی، مختار (1390). مطالعه کیفی عوامل نارضایتی زناشویی و اقدام به طلاق (مطالعه موردی شهر کرمانشاه). فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده،14(53).
· ولدخانی،مریم، محمودپور،عبدالباسط، فرح بخش،کیومرث و سلیمی بجستانی،حسین(1395). تاثیر سن ازدواج، الگوهای همسرگزینی و تفاوت سنی زوجین بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر تهران. فصلنامه مطالعات روان شناسی بالینی، 7(25).
· Ahmadi, K., Nabipoor, S. M., Kimiaee, S. A., &Afazli, M. H. (2010). Effect of family problem solvingon martial Satisfacation. Journal of Applied Science, 1(2), 682 – 687.
· Alois, S., & Frey, B. S. (2009). Does Marriage make people happy or do happy?
· Edalayi, A., Redzuan, M. (2010). Perception of Womem towards Family Values and Their Marital Satisfaction. Journal of American Science. 6(4). 7-132.
· Fatima, M., &Ajmal, M. A. (2012). Happy Marriage: A Qualitative Study. Pakistan Journal of Social and Clinical Psychology, 9(2).
· Givertz, M., Burke, T., Segrin, C., &Woszidlo, A. (2016). Attachment orientation in couples in families. Current Opinion in Psychology.
· Jebraeili, H., ZadehMohamadi, A., &Heidari, M. (2013). Differences in mate selection criteria between sexes. Journal of family Research. 9(34): 155-172. Persian.
· Lotfi, Kashani, F. and Vaziri, S. (2011). The effect of sexual skills trainingon marital satisfaction. Procedia – Social and Behavioral Sciences, 30, 2581-2585.
· Lambert, N. M. &Dollahite, D. C. (2008). The Threefold Cord: Marital Commitment in Religious Couples. Journal of Family Issues. 29: 592-614.
· Loudov, E. I. & Jani, E. K. (2013). Haviger JAO. Infidelity as a Threatening Factor to the Existence.
· Mosco, J. (2009). Commitment and attachment dimensions. In partial fulfillment of the requirements for the degree of Doctor of Philosophy: Purdue University.
· Nejati, H. (2010). Marital Psychology. 10th ed. Tehran: Bikaran. Persian.
· Olson, D., Dfryn, C. & Olson, A. (2012). Marriage and marital communication skills efficiently. Translation Nader Fathi& Ahmad Reza Bhyrayy. Tehran: Psychology and Art, 146-148.
· Sherwood, E. M. (2008). Marital strength in Canadian military couples: A ground theory approach. Unpublished doctoral dissertation, University of Calgary.
· Sprecher, S., Wanzel, A. & Harvey, J. (2008). Handbook of Relationship Initiation. New York: Taylor & Francis Group.
· Sevinc, M., &Garip, E. (2010). A study of parents child raising styles and marital harmony. Procedia-Social and Behavioral Sciences. 2(2). 1348-1353.
· Sibley, D. S. (2010). An exploration of the construction of commitment leading to marriage. Southern Utah University.
· Petty, B. D. (2010). Developing the Art of becoming a Couple: A Grounded Theory Study of the Positive Influence of Married and Loving It, The Qualitative Report, 15(5).
· Waite, L. J., & Gallagher, M. (2000). The case for marriage: Why married people are happier, healthier, and better off financially. New York: Doubleday.
· Walton, E., & Takeuchi, D. T. (2010). Family Structure, Family Processes and Well-Being Among Asian Americans: Considering Gender and Nativity, Journal of Family Issues, 31(3).
· Zainah, A. Z., Nasir, R., Ruzy, S. H., &Noraini, M. A. (2012). Effects of demographic variabls on marital satisfaction, Asian Social Science, Bangi Malaysia, 8(9).
[1] . دانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی دانشگاه مازندران Hosseinkavianfar@yahoo.com
[2] . کارشناسی ارشد سنجش و اندازهگیری دانشگاه علامه طباطبایی masomehbahrami2020@yahoo.com
[3] . دانشجوی دکترای مشاوره دانشگاه آزاد واحد تهران شمال Mkordloo@gmail.com
[4] . Edalayi & Redzuan
[5] . Goldenberg & Goldenberg
[6] . Waite & Gallagher
[7] . Alois & Frey
[8] . Sevinc & Garip
[9] . Anderson
[10] . Sherwood
[11] . Lambert &Dollahite
[12] . Mosco
[13] . Olson, Dfryn & Olson
[14] . Zainah
[15] . Sprecher
[16] . Petty
[17] . Walton & Takeuchi
[18] . Fatima & Ajmal
[19] . Sibley
[20] . Givertz, Burke, Segrin & Woszidlo
[21] . Kaiser- Mayer- Olkin
[22] . Bentler & Boont