بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی با فلسفه آموزشی و کیفیت زندگی کاری دانشجو معلمان (مطالعه موردی: دانشگاه تهران
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیسهراب محمدی پویا 1 , مرضیه دهقان 2
1 - دانشجو
2 - عضوهیات علمی
کلید واژه: کیفیت زندگی کاری, واژگان کلیدی: ذهنیت فلسفی, فلسفه آموزشی, دانشجو معلمان,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی با فلسفه آموزشی و کیفیت زندگی کاری در بین دانشجو معلمان صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجو معلمان (دانشجویان مقطع ارشد رشتههای ویژه فرهنگیان) دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 156 نفر تشکیل میدهند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان 113 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای ذهنیت فلسفی سلطانی (1375)، فلسفه آموزشی پاتریشا (1972) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1972) می باشد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آماری فراوانی، آزمون t تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفادهشده است. یافتهها نشان داد که میانگین ذهنیت فلسفی دانشجو معلمان در سطح معنیداری 01/0 پایینتر از حد متوسط بوده و تنها بُعد جامعیت بالاتر از حد متوسط بود. میانگین فلسفه آموزشی در بین دانشجو معلمان بالاتر از حد متوسط قرار گرفت و نیز فلسفه آموزشی غالب در بین آنان، پیشرفت گرایی بود. میانگین کیفیت زندگی کاری نیز برابر با حد متوسط ارزیابی شد اما ابعاد پرداخت منصفانه و کافی و قانونگرایی در سازمان، پایینتر از حد متوسط قرار داشتند. نتایج نشان دادند که همبستگی بین ذهنیت فلسفی و فلسفه آموزشی در سطح 05/0 معنیدار میباشد. همچنین همبستگی بین ذهنیت فلسفی و کیفیت زندگی کاری در سطح معنیداری 01/0 نشان داده شد. ضرایب رگرسیون نشانگر آن بودند که در بین ابعاد ذهنیت فلسفی، بعد تعمق و انعظافپذیری در پیش بینی فلسفه آموزشی تأثیر دارند. همچنین این نتیجه بهدست آمد که بعد جامعیت نیز در پیشبینی کیفیت زندگی کاری تأثیر دارد.
Abstract This study is investigates relations among Philosophic Mindedness, education philosophy and quality of work life in teachers student. Sample of research is 156 teachers student from college of psychology and educational science of University of Tehran in 2014-2015 (master students). Based on Kerjesi and Morgan table, 113 people have been selected as a sample. Research method of study is Descriptive and Correlational research method. Research tools include questionnaires of Sultani’s Philosophic Mindedness (1994), Patricia’s Educational philosophy (1972) and Walton’s quality of work life (1972). For analyzing of data have been used One-Sample T-Test, Pearson Correlation Coefficient and Multiple Regression. Finding shows that middle of Philosophic Mindedness of teachers student is with significant level 0.01 lower than average and only Comprehensiveness aspect is higher than average. The average of educational philosophy among teachers student is higher than middle and also educational philosophy in them are Progressivism. Also quality of work life is middle but also aspects adequate and fair compensation and constitutionalism in the work organization are lower than middle. Finding shows that correlation between Philosophic Mindedness and educational philosophy with significant level 0.05. Correlation between Philosophic Mindedness and quality of work life are with significant level 0.01. Multiple Regressions demonstrates that Philosophic Mindedness, Penetration and Flexibility effect on educational philosophy. Also comprehensive aspect impacts on quality of work life.