اخوانالمسلمین و النهضه: عقاید مشابه مسیر متفاوت
محورهای موضوعی : جامعه شناسی سیاسیسیدعبدالامیر نبوی 1 , حسین ابراهیم نیا 2
1 - استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
2 - دانشجوی دکتری روابط بینالملل، پژوهشگر میهمان عضو گروه مصر و شمال آفریقا مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
کلید واژه: مصر, اخوانالمسلمین, النهضه, ارتش, احزاب سیاسی, تونس,
چکیده مقاله :
شمالآفریقا در آخرین روزهای سال 2010 وقایعی را پشت سر نهاد که هر یک نیز برای خود توضیح و تفسیری طولانی در بردارد دو کشور آغازگر این تحولات تونس و مصر اکنون نیز با بحرانهایی متفاوت روبرو میباشند در مصر دولت اخوانالمسلمین سقوط کرده و عملاً این گروه توسط نظامیان در آستانه حذف از سپهر عمومی قرارگرفته است؛ در تونس النهضه در حال چانهزنی سیاسی با دیگر گروههای سیاسی این کشور است و باتجربهای که از سرنوشت اخوان در مصر اندوخت سعی کرد با انعطاف از بازی سیاست در این کشور حذف نشود؛ حال نیز با این پرسش مواجه میشویم که چرا دو گروه اخوانالمسلمین و النهضه با اساس تفکرات ایدئولوژی مشابه مسیر متفاوتی پیمودند؟ که یکی از سپهر سیاسی حذف و دیگری همچنان به چانهزنی سیاسی مشغول است. آنچه که به نظر میرسد بافت اجتماعی دو کشور با چهار نیروی اثرگذار روبرو هست که عبارتاند از: مردم (جوانان)، ارتش، گروههای سیاسی به حاشیه راندهشده و درنهایت عوامل تأثیرگذار خارجی بر سپهر عمومی؛ همچنین نکته متفاوت در این دو کشور عملکرد یکی برای الگوسازی (اخوان مصر) و دیگر پیروی از الگوی (النهضه تونس) هست که نباید ازنظر دور داشت؛ لذا پژوهش تلاش دارد بافهم علمکرد سیاسی و اجتماعی از گروههای اسلامی به بحث بپردازد که سبب میشود تمایزات و تغییرات گروههای اسلامی با ایدئولوژی مشابه را بهتر تحلیل و توضیح داد. به همین جهت با گردآوری دادههای لازم، توصیف، تجزیه، تحلیل و استنباط روابط دادههای مزبور پرداخته تا میزان اثرگذاری متغیر مستقل بر وابسته را موردسنجش قرار دهد.
The initiated of the changes in Tunisia and Egypt are now faced with differing crises In Egypt, the Muslim Brotherhood has virtually collapsed in the wake of the military has been removed from the public sphere; In Tunisia, Ennahda's political bargaining with other political groups in the country And experienced the fate of Egypt's Muslim Brotherhood has sought the flexibility of playing politics in this country is not excluded; Now we are faced with the question of why groups the similar the Muslim Brotherhood and Ennahda with the ideology thoughts traveled a different path? It seems that the social fabric of the country is faced with four influential forces include: People (youth), Military, political groups marginalized and eventually regional and global factors in Egypt and Tunisia; To collect data necessary to describe, analyze, analysis of the data addressed to the effectiveness of the independent variable on the dependent assessed.
منابع فارسی
- ابراهیمنیا، حسین (1391)، «بررسی تأثیر روی کار آمدن جریانهای اسلامگرای تونس بر موقعیت بنیادگرایی اسلامی سال 2010 تا کنون»، پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته روابط بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج.
- احمدیان، حسن (1390)، «انقلاب تونس؛ زمینهها و پیامدها»، فصلنامه پژوهشکده تحقیقات راهبردی، بهار، در: http://www.isrjournals.ir
- افتخاری، اصغر (1390)، بیداری اسلامی در نظر و عمل، تهران :دانشگاه امام صادق (ع).
- بشیریه، حسین(1388)، جامعهشناسی سیاسی، تهران، نشر نی، چاپ هفدهم.
- بشیریه، حسین (1388)، دولت و جامعه مدنی:گفتمانهای جامعهشناسی سیاسی، قم: نقد و نظر.
- تحلیل سیاسی هفته (بیتا)، مصر در مسیر فرسایش (به بهانه حوادث ششم اکتبر)، در:
- ترنر، برایان، (1384)، رویکردی جامعهشناختی به شرقشناسی، پستمدرنیسم و جهانیشدن، ترجمه محمدعلی فروغی، تهران: یادآوران.
- حسین ابراهیم نیا(1392)، «جنبش تمرد در تونس»، وبگاه پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 4 شهریورماه، در:
- روآ، اولویه (1387)، تجربه اسلام سیاسی، ترجمه محسن مدیر شانه چی و حسین مطعی امین، تهران: انتشارات الهدی.
- شفیعی، حسن، حسین ابراهیمنیا و منیره عروجی (1390)، «شبکههای مجازی در عصر جهانیشدن؛ بررسی تحولات اخیر - خاورمیانه عربی»،مجموعه مقالات هویت اسلامی و جهانیشدن.
- قوام، عبدالعلی (1385)، اصول سیاست خارجی و سیاست بینالملل، تهران: نشر سمت.
- متقی، ابراهیم (1390)، «بیداری اسلامی و گسترش روح دمکراتیک در خاورمیانه»، فصلنامه دیپلماسی صلح، شماره چهارم.
- مصلی، احمد (1391)، گفتمانهای بنیادگرایی جدید در باب جامعه مدنی و کثرتگرایی و مردمسالاری، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: فرهنگ جاوید.
- کامروا، مهران (1392)، «کشوری که شرق و غرب را میخرد»، در: وبگاه دیپلماسی ایرانی، در:
http://www.irdiplomacy.ir/fa/
- نبوی، عبدالامیر و حسین ابراهیم نیا (1392)، «برکناری محمد مرسی؛ ریشههای داخلی و واکنشهای خارجی»،در: وبگاه مرکز پژوهشهای مجلس،
- نبوی، عبدالامیر (1384)، «ظهور ودگرگونی جریانهای اسلامگرا:مروری بر رویکردها و نظریهها»، دو فصلنامه دانش سیاسی، شماره دوم، پاییز و زمستان.
- نش، کیت، (1388)، جامعهشناسی سیاسی معاصر؛جهانیشدن سیاست، قدرت، تهران: کویر.
- هانتینگتون، ساموئل (1382)، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر علم، چاپ سوم.
- هوشنگی، حسین (1390)، «زمینههای اجتماعی رشد بنیادگرایی و سلفیگری: اختلاف نظرها در باب تعاریف و دستهبندی در باب واکنشها در جهان اسلام»، مجله داخلیدانشگاه امام صادق (ع).
- وبگاه واحد مرکزی خبر (1392)، «اخبار مصر و تونس»، در:
http://www.iribnews.ir and http://www.aljazeera.com/news/middleeast/ and http://www.aljazeera.net/countries/egypt
English Source
- Alexis Arieff (2012), Political Transition in Tunisia, Analyst in African Affairs, Congressional Research Service
- Asef Bayat, (2009), Life as Politics: How Ordinary People Changethe Middle East, Stanford: Stanford University Press,
- Blaydes, Lisa (2011), Elections and Distributive Politics in Mubarak’s Egypt, Cambridge University Press.
- Freedom House (2010), Freedom in the World-Tunisia.
- Gasiorowski, M. (2013), The Government and Politics Middle East and North Africa, Westview Press.
- Gause, F. Gregory (2011), “Why Middle East Studies Missed the Arab Spring”, Foreign Affairs, July/August.
- Ghannushi and Turabi, (1981), Al harakat Al-Islamiyyah Wa Al-Tahdith.
- Jaen-Pierre Filiu (2011), “The Arab Revolution”, Hurst Company London.
- Roy, Olivier (2012), “Arab Society in Revolt”, Washington, Brookings.