منطق سیاست خارجی دولت صفویه : پیوند انتزاع وانضمام عزت طلبی
محورهای موضوعی : روابط خارجی ایرانحسن خدادی 1 , جهان رزقی شیرسوار 2
1 - دانشگاه مازندران
2 - دانشگاه علامه طباطبایی
کلید واژه: "سیاست خارجی", "عزت جوئی", "سطح انتزاع", "سطح انضمام", "منزلت طلبی",
چکیده مقاله :
برای تامل و تدبر سنجیدهتر درباب ریشه های شکل گیری سیاست خارجی عزت طلبی در فرهنگ سیاسی ایرانیان ، داشتن بنیانی تئوریک امری اجتنابناپذیر است.از اینرو در این مقاله نگارندگان میکوشند تا با ایجاد پیوند سازنده میان سطح انتزاع عزت طلبی (بنیان تئوریک)و سطح انضمام عزت طلبی (عمل)، ،سیاست خارجی منزلت طلب دوران صفویه(شاه اسماعیل صفوی ) را به عنوان اولین مصداق تاریخی عزت طلبی در سیاست خارجی معاصر ایرانیان مورد بررسی قرار دهند. خوانندگان محترم این مقاله با تجزیه و تحلیل مباحث مطرح شده در آن به خوبی میتوانند پیوند میان سطح تئوریک با سطح عمل را در تاریخ سیاست خارجی ایران معاصر ردیابی کنند و از این رهگذر به نتایج مفیدی دست یابند.بنابراین ، مقالة حاضر با کاربست مفهوم تحلیلی عزت جوئی و با رویکردی تاریخی و روشی توصیفی ـ تحلیلی ، در پی اثبات این فرضیه است که مفاهیم دیگری بجز کسب قدرت و امنیّت همچون عزت جوئی قابلیّت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه دارد و بالتبع آن، سوال اصلی پژوهش پیش رو اینگونه است که آیا مفاهیم دیگری بجز کسب قدرت و امنیّت همچون عزت جوئی با سه مؤلّفۀ محدودیّت خودخواسته در منازعات ، اولویّت هویّت و منزلت جوئی قابلیّت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه دارد ؟
In order to think more carefully about the roots of foreign policy formation in Iranian political culture, it is inevitable to have a theoretical foundation. To seek honor (action), the dignified foreign policy of the Safavid era (Shah Ismail Safavid) as the first historical example of honor in contemporary Iranian foreign policy. Dear readers of this article, by analyzing the issues raised in it, you can very well trace the connection between the theoretical level and the practical level in the history of contemporary Iranian foreign policy and achieve useful results.Therefore, the present article, using the analytical concept of "dignity" and with a historical approach and descriptive-analytical approach, seeks to prove the hypothesis that other concepts besides gaining power and security such as "dignity" are able to explain Iran's foreign policy during the Safavid period. Therefore, the main question of the present study is whether concepts other than the acquisition of "power" and "security" such as "dignity" with the three components of "voluntary limitation in conflict", "identity priority" and "dignity seeking" are possible. Explains Iran's foreign policy during the Safavid period?
_||_