تحلیلی بر تضاد دو اصل مداخلات بشردوستانه و حاکمیت ملی
محورهای موضوعی : سیاست خارجی
1 - استادیار گروه حقوق، واحد شهریار، دانشگاه آزاد اسلامی، شهریار، ایران
کلید واژه: مداخلات بشردوستانه . حقوق بشر . حاکمیت ملی . قواعد آمره,
چکیده مقاله :
چکیده بدون تردید رعایت قواعد آمره از جمله اصول مسلم ، قطعی و لازم الاجرا در حقوق بین الملل می باشد . قواعدی که تخطی از آن به هیچ وجه امکان پذیر نیست .لذا احترام به دو اصل حاکمیت ملی و حقوق بشر نیز امری بدیهی و مسلم می باشد. . اما آنچه که در اینجا مورد سوال می باشد این است که در صورت تضاد بین این دو اصل از د قواعده آمره ، کدامیک را باید به عنوان اصلی برتر در نظر گرفت . که در اینجا دو دیدگاه کاملا متضاد در برابر یکدیگر قرار دارند . اول عده ای از صاحب نظران که با استدلال های حقوقی و یا بعضا سیاسی به دنبال تاکید جدی یر اصل حاکمیت ملی کشورها دارند . و در نهایت گروهی دیگر که با استدلال های حقوقی ، اخلاقی و حتی فطری - بشری به دنبال برتری قائل شدن اصل حمایت از حقوق بشر می باشند . اما آنچه که در این پژوهش بدان اشاره شده است ، تاکید بر اولویت به حقوق بشر می باشد . اما نه بدان معنا که کاملا به حاکمیت ملی کشورها خدشه وارد خدشه وارد گردد، بلکه این امر بستگی به آن دارد که از چه منظری به حاکمیت ملی کشورها نگریسته می شود . اگر به حاکمیت ملی نگاهی غیر سنتی و عاری از نگاه دوران وستفالی داشته باشیم ، می توان گفت که مداخلات بشردوستانه در جهت حمایت از حقوق بشر هیچگونه منافاتی با حاکمیت ملی کشورها نخواهد داشت .
چکیده با توجه به اینکه افراد و نخبگانسیاسی دارای اصول نسبتا ثابت فکری هستند ، لذا مبانی فکری و فلسفی آنان و ارزش ها و عناصر فرهنگی یک جامعه مطمئنا در شکل گیری دیدگاههای سیاست خارجی اشان تاثیر گذار خواهد بود. لذا شناخت مبانی فکری و اندیشه فلسفی رهبران ونخبگان سیاسی می تواند در بررسی سیاست خارجی هر کشوری مثمر ثمر باشد. با این اوصاف می توان گفت، پیوند میان متغیرهای فرهنگی و سیاست خارجی از سه طریق مطالعه اعتقادات و اسطوره ها، تصاویر و برداشتها و در نهایت عادات و ایستارها مورد بررسی قرار داد. و این فرهنگ است که از طریق باورها، اسطوره ها، قواعد وهنجارها بر اندیشه و رفتار سیاستمداران اثر می گذارد. لذا در خصوص جمهوری خلق چین به عنوان مطالعه موردی این سوال مطرح است که آیا زمینه های تاریخی و مبانی فکری حاصل از اندیشه های کنفسیوس و دیگر اندیشه های رایج در این کشور بر سیاست خارجی این کشور تاثیرگذار بوده است و یا خیر .و در صورت ایفای نقش ، این اثرگذاری را در کدام بخش از سیاست خارجی این کشور می توان مشاهده نمود.
_||_