تأثیر روی و پتاسیم بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم در شرایط آبیاری معمول و کم آبیاری
محورهای موضوعی : مجله علمی- پژوهشی اکوفیزیولوژی گیاهیمجتبی قلعه نوی 1 , غلامرضا معاف پوریان 2 , مسلم درستکار 3
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
2 - استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی فارس
3 - استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی فارس
کلید واژه: عملکرد دانه, گندم, سولفات روی, کم آبیاری,
چکیده مقاله :
با توجه به محدودیت آب، استفاده از عناصر غذایی می تواند در کاهش خسارت تنش خشکی مورد بررسی قرار گیرد. به منظور بررسی اثر کاربرد سولفات روی و سولفات پتاسیم در دو روش آبیاری، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان مرودشت استان فارس انجام گرفت. دو روش آبیاری (آبیاری معمولی و کم آبیاری (آبیاری یک در میان)) به عنوان کرت اصلی و سطوح مختلف سولفات روی (صفر، 15، 30 و 45 کیلوگرم در هکتار) و سولفات پتاسیم (صفر، 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار) به عنوان کرت فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و وزن هزار دانه گندم در آبیاری معمولی بیشتر از شرایط کم آبیاری بود. مصرف 45 و 225 کیلوگرم سولفات روی و پتاسیم سبب تولید بیشترین مقدار این صفات شد. همچنین بین دو سطح 30 و 45 کیلوگرم در هکتار کاربرد سولفات روی و 150 و 225 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که در روش کم آبیاری با کاربرد سولفات روی به میزان 30 کیلوگرم در هکتار می توان به عملکرد دانه در شرایط آبیاری معمولی و عدم کاربرد روی دست یافت. همچنین با کاربرد 225 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم در روش کم آبیاری به عملکرد دانه گندم در روش آبیاری معمولی و سطح کاربرد سولفات پتاسیم به میزان 75 کیلوگرم در هکتار رسید. با توجه به گسترش روش های کم آبیاری استفاده از عناصر غذایی ضد تنش به مانند روی و پتاسیم می تواند در توسعه این روش ها موثر باشد.
Due to water limitation, using nutrients can reduce the loss resulted from stress. In order to investigate the effect of zinc Sulfate and potassium sulfate in two irrigation methods, an experiment based on split factorial in a randomized complete block design (RCBD) with three replications was conducted. Two irrigation methods (conventional irrigation and deficit irrigation) were considered as main plots and different levels of zinc (zero, 15, 30 and 45 kg/ha) and potassium sulfate (zero, 75, 150 and 225 kg/ha) as sub plot. The results showed that the spike length, number of grains per spike, grain yield, biological yield and 1000 grain weight in conventional irrigation were more than deficit irrigation. Application of 45 and 225 kg/ha zinc sulfate and potassium sulfate produced the highest value of these traits. There was no significant difference between the two levels 30 and 45 kg/ha application of zinc sulfate and 150 and 225 kg/ha potassium sulfate. In deficit irrigation application of 30 kg/ha zinc sulfate or 225 kg/ha potassium increased grain yield to normal irrigation values. With the development of deficit irrigation using anti-stress nutrients such as zinc and potassium can be effective in amplification of irrigation methods.