"تحلیل تأثیر پویایی نفت، طلا و شاخص بورس بر اقتصاد ایران: رهیافتی نوین با الگوی SVAR-DCC-GARCH"
تارا حیدری
1
(
دانشجوی دکتری مهندسی مالی گروه مدیریت مالی واحدعلوم تحقیقات,دانشگاه آزاد اسلامی ,تهران , ایران
)
میر فیض فلاح شمس
2
(
گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
هاشمi نیکومرام
3
(
گروه مدیریت مالی دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
فریدون رهنمای رودپشتی
4
(
گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،ایران
)
غلامرضا زمردیان
5
(
گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
کلید واژه: شاخص بورس, نوسانات اقتصادی, خودرگرسیون برداری, تحلیل پویا, ناهمسانی شرطی تعمیم یافته چندمتغیره,
چکیده مقاله :
در اقتصاد جهانی، قیمت نفت به عنوان یکی از شاخصهای اصلی تغییرات نرخ ارز مورد توجه قرار گرفته است. این اهمیت به دلیل معاملات بینالمللی نفت با دلار آمریکا صورت میپذیرد. مقاله حاضر رابطه پویایی میان قیمت نفت، طلا و شاخص بورس ایران در بازه زمانی 1370 تا 1401 با الگوی SVAR-DCC-GARCH بررسی میکند. نتایج نشان میدهد افزایش رشد شاخص سهام ممکن است قیمت طلا را افزایش دهد، اما تأثیری بر بازار نفت ندارد. افزایش در بازار طلا و نفت تأثیر قابل توجهی در بازار سهام ایران ندارد و جالب است که ارتباط مشخصی میان بازار نفت و طلا وجود ندارد. این نتایج در طول نوسانات زمانی تغییر میکنند. در نهایت، با استفاده از الگوی SVAR-DCC-GARCH، این مقاله به تحلیل رابطه پویایی بین قیمت نفت، طلا و شاخص بورس در اقتصاد ایران میپردازد و نتایج نشان میدهد که این رابطه در شرایط مختلف با عنصر زمان تغییر میکند، که موجب فهم بهتر از تأثیر تغییرات در این شاخصها بر اقتصاد ایران خواهد شد.
چکیده انگلیسی :
In the global economy, oil prices have been considered a key indicator of exchange rate fluctuations. This significance arises from the fact that international oil transactions are largely conducted in US dollars. Emphasizing this importance, the present article examines the dynamic relationship between oil prices, gold, and the stock index in the Iranian economy during the period from 1370 to 1401 using the SVAR-DCC-GARCH model. The results indicate that an increase in the growth of the stock index may lead to an increase in the price of gold, while having no significant impact on the oil market. Furthermore, increases in the gold and oil markets do not notably affect the Iranian stock market, and interestingly, there is no distinct correlation between the oil and gold markets. These findings vary throughout temporal fluctuations. Ultimately, employing the SVAR-DCC-GARCH model, this article analyzes the dynamic relationship between oil prices, gold, and the stock index in the Iranian economy, revealing that this relationship changes under different conditions over time. This contributes to a better understanding of the effects of fluctuations in these indicators on the Iranian economy.
_||_
فصلنامه مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار شماره چهل و هشتم / پائیز 1400
|
|
"تحلیل تأثیر پویایی نفت، طلا و شاخص بورس بر اقتصاد ایران: رهیافتی نوین با الگوی SVAR-DCC-GARCH"
چکیده
در اقتصاد جهانی، قیمت نفت به عنوان یکی از شاخصهای اصلی تغییرات نرخ ارز مورد توجه قرار گرفته است. این اهمیت به دلیل معاملات بینالمللی نفت با دلار آمریکا صورت میپذیرد. مقاله حاضر رابطه پویایی میان قیمت نفت، طلا و شاخص بورس ایران در بازه زمانی 1370 تا 1401 با الگوی SVAR-DCC-GARCH بررسی میکند. نتایج نشان میدهد افزایش رشد شاخص سهام ممکن است قیمت طلا را افزایش دهد، اما تأثیری بر بازار نفت ندارد. افزایش در بازار طلا و نفت تأثیر قابل توجهی در بازار سهام ایران ندارد و جالب است که ارتباط مشخصی میان بازار نفت و طلا وجود ندارد. این نتایج در طول نوسانات زمانی تغییر میکنند. در نهایت، با استفاده از الگوی SVAR-DCC-GARCH، این مقاله به تحلیل رابطه پویایی بین قیمت نفت، طلا و شاخص بورس در اقتصاد ایران میپردازد و نتایج نشان میدهد که این رابطه در شرایط مختلف با عنصر زمان تغییر میکند، که موجب فهم بهتر از تأثیر تغییرات در این شاخصها بر اقتصاد ایران خواهد شد.
کلیدواژه ها: تحلیل پویا، خودرگرسیون برداری، ناهمسانی شرطی تعمیم یافته چندمتغیره، نوسانات اقتصادی، شاخص بورس
مقدمه
تحلیل تأثیرات نوسانات قیمت نفت، طلا و شاخص بورس بر اقتصاد و بازارهای مالی یکی از مسائل اساسی و جذاب در عرصه اقتصاد و مالی میباشد. نفت بهعنوان منبع عمدهای از درآمد و نقدینگی در اقتصادهای جهانی بهشمار میرود و تغییرات قیمت آن تأثیرات وسیعی بر سایر قطاعها و شاخصهای اقتصادی دارد. همچنین، طلا بهعنوان یکی از ابزارهای مهم سرمایهگذاری و نگهداری ارزش در دوران نوسانات اقتصادی بهشمار میآید. در عین حال، شاخصهای بورس نیز بهعنوان نمایندههای اصلی عملکرد اقتصادی و مالی یک کشور بهشمار میآیند.در این میان، اقتصاد ایران بهعنوان یکی از کشورهایی با اهمیت نفتی بالا و بازارهای مالی پویا و پیچیده، تأثیرات این تغییرات را بهطور ویژه تجربه میکند. تحلیل تأثیرات این تغییرات در اقتصاد ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا تأثیرات این تغییرات میتوانند از تورم و نرخ ارز تا سلامت بازارهای مالی و سرمایهگذاریها را شکل دهند.
بهمنظور تحلیل رابطه پویایی بین قیمت نفت، طلا و شاخص بورس در اقتصاد ایران و همچنین تأثیرات آن بر تعاملات اقتصادی و مالی، در این مقاله از یک رویکرد تحلیلی پیشرفته استفاده میشود. الگوی SVAR-DCC-GARCH که تلفیقی از مدلهای انتشار متغیرهای پنهان (SVAR)، مدلهای همبستگی شرطی دینامیکی (DCC) و مدلهای جارچ (GARCH) است، به تحلیل دقیق تأثیرات تغییرات نفت، طلا و شاخص بورس در دوره زمانی موردنظر از سال 1370 تا 1401 میپردازد.برخورداری از این ابزار تحلیلی پیشرفته به ما امکان میدهد تا اثرات انتقالی و دینامیکی این تغییرات را در بین متغیرهای اقتصادی و مالی ایران بررسی کرده و تأثیر زمان و نوسانات بازار را بهطور دقیقتر ارزیابی کنیم. همچنین، این مقاله بهمنظور افزایش دقت و قابلیت پیشبینی نتایج، از دادههای جدید و بهروز اقتصاد ایران پس از سال 2020 استفاده میکند.در بررسی عناصر مؤثر بر نوسانات بازار سهام، تغییرات قیمت نفت و نوسانات آن در رابطه با بازده بازار سهام مورد توجه قرار گرفته است، چرا که نقش اساسی قیمت نفت خام در توسعه اقتصادی و سیاسی کشورهای صنعتی و نوظهور، قابل رؤیت است. مبنای نظری رابطه بین نوسانات قیمت نفت و بازار سهام، این است که تغییرات قیمت نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی مانند تورم، رشد اقتصادی و غیره و در پی آن بر سود مورد انتظار بازار سهام تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، افزایش قیمت نفت منجر به کاهش تولید میشود، زیرا نهادهها گرانتر میشوند و مستقیماً به افزایش سطح تورم منجر میشود و این امر باعث کاهش درآمد مورد انتظار سرمایهگذاران از بازار سهام میشود. از این رو، این رابطه توسط سیاستگذاران و و همچنین توسط مدیران پورتفوی که به دنبال مزایای تنوع بین المللی هستند، به دقت رصد می شود، زیرا نفت به عنوان محرک اصلی فعالیتهای صنعتی و اقتصادی در نظر گرفته می شود (آیدوگان1 و همکاران، 2017). با این فرض که عاملان اقتصادی منطقی هستند، بسیار راحت است که مدیران سرمایهگذاری، با ترکیب نفت و سهام به جای سرمایه گذاری در یکی از این دو، در راستای به حداقل رساندن ریسک، پرتفوی سرمایهگذاری را بهینه کنند. برای سیاستگذاران، تدوین برنامههای اقدام مناسب برای کاهش مؤثر هرگونه اثرات بالقوه شوکهای نوسانات نفتی و جلوگیری از سرایت مالی، بهویژه در دورههای بحران، به نحوه مدلسازی ساختاری انتقال نوسانات بستگی دارد (بوری2، 2015).
علیرغم گستردگی مطالعات موجود در زمینه رابطه بین بازار کالا و بازار سهام، مطالعه ای که به تحلیل رابطه پویا بین بازار نفت، بازار طلا و بازار سهام در اقتصاد ایران با تکیه بر الگوی ترکیبی زمانی پرداخته باشد، صورت نگرفته است و از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با پرداختن به این موضوع، خلأ موجود را پوشش دهد. در ادامه، ما بهطور دقیقتر به مدلسازی رابطه پویایی میان قیمت نفت، طلا و شاخص بورس با استفاده از الگوی SVAR-DCC-GARCH میپردازیم و نتایج تحلیلهای ما را ارائه میدهیم.
پیشینه پژوهش
علیرغم اینکه حجم قابل توجهی از ادبیات در مورد رابطه بین بازار کالا و بازارهای سهام وجود دارد، بین اقتصاددانان و دانشگاهیان درباره این رابطه اتفاق نظر وجود ندارد. مطالعه جونز و کاول3 (1996) اولین مطالعه ای بود که واکنش چهار بازار سهام توسعه یافته (کانادا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده) به شوک های نفتی را با استفاده از یک مدل ارزش فعلی استاندارد بررسی کرد. آنها دریافتند که تغییرات قیمت نفت خام تأثیر منفی قابل توجهی بر بازده بازار سهام دارد و تغییرات در بازده سهام را می توان تا حدی با تأثیر حرکت قیمت نفت بر جریان های نقدی جاری و آتی به حساب آورد. به طور مشابه، مطالعات بعدی به نتایج موازی با جونز و کاول (1996) رسیدند و کشف کردند که تغییرات قیمت نفت تأثیر منفی بر بازده سهام دارد. در مقابل، برخی دیگر، رابطه مثبتی را بین قیمت نفت و بازده سهام نشان دادند، در حالی که هیچ ارتباط معناداری توسط هوانگ4 و همکاران (1996)، وی5 (2003) و کانگ6 و همکاران (2008) یافت نشد.
فان7 و همکاران (2015) دریافتند که تغییرات قیمت نفت بر بازارهای کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت، تأثیر متفاوتی میگذارد. بولدانوف8 و همکاران (2016) همبستگی مشروط زمانی متغیر بین قیمت نفت (قیمت نفت خام برنت) و نوسانات بازار سهام برای کشورهای واردکننده نفت و صادرکننده نفت را در بازه زمانی ژانویه 2000 تا دسامبر 2014 مورد مطالعه قرار دادند. در مطالعه تجربی آنها، نویسندگان شش اقتصاد عمده واردکننده/صادرکننده نفت، یعنی کانادا، روسیه و نروژ (سه کشور صادرکننده نفت) و ایالات متحده، چین و ژاپن (سه کشور واردکننده نفت) را با تکیه بر مدل خانواده BEKK به منظور مطالعه رابطه زمان متغیر بازار سهام نفت برای اقتصادهای واردکننده و صادرکننده نفت به کار گرفتند. یافته های تجربی، پویایی متغیر با زمان برای کشورهای واردکننده و صادرکننده نفت را به نمایش گذاشت. به طور مشابه، آیدوگان و همکاران (2017) با تکیه بر یک مدل چند متغیره cDCC-GARCH و داده های روزانه از ژانویه 2005 تا فوریه 2016 برای به دست آوردن همبستگی پویا بین نفت خام و بازده بازار سهام استفاده کردند. یافتههای اصلی این تحقیق نشان میدهد که همبستگی متغیر زمانی بین قیمت نفت و سهام برای کشورهای واردکننده نفت بیشتر از کشورهای صادرکننده نفت است. خالفوری و همکاران (2019) با استفاده از دادههای روزانه در بازه زمانی ژانویه 2010 تا دسامبر 2016، سرریز نوسان بین بازار نفت و بازار سهام کشورهای واردکننده و صادرکننده نفت را با استفاده از نسخه های متقارن و نامتقارن مدل های DCC و cDCC بررسی کردند و نشان می دهد که کشورهای واردکننده نفت به شدت تحت تاثیر شوک های تاخیری قیمت نفت هستند و شواهد کمتری از وابستگی متقابل بین بازارهای سهام برای کشورهای واردکننده و صادرکننده نفت وجود دارد. آکوک و سیسویر9 (2019) رابطه پویا بین نفت، طلا و بازده بازار سهام در ترکیه را با استفاده از نسخه های مختلف چارچوب SVAR-DCC-GARCH بررسی کرد و نتایج آنها از حضور همجنبش و سرریز نوسانات متغیر با زمان از طلا و نفت به بازار سهام ترکیه پشتیبانی میکند.
احمد و هو10 (2020) از یک مدل سه متغیره VAR-BEKK-GARCH برای بررسی رابطه پویا بین بازار سهام چین، بازارهای کالا و قیمت جهانی نفت استفاده میکند و تعامل قابلتوجه بازده یکطرفه از بازار سهام چین و بازار جهانی نفت به شاخصهای کالاهای کلیدی در چین را نشان می دهد. سرور11 و همکاران (2020) تلاش میکند تا سرریز نوسان بین بازده نفت و بازار سهام (یعنی کراچی، شانگهای و بمبئی) را با استفاده از یک مدل دو متغیره BEKK-GARCH که دوره 1997 تا 2014 را پوشش میدهد، بررسی کند. آنها نقش مهم شوکهای تاریخی و نوسانات یک بازار را بر نوسانات فعلی خود بازار در هر سه بازار نفت و سهام تایید کردهاند. وین12 و همکاران (2022) از روش رگرسیون کمی MODWT-Vine برای مطالعه وابستگی پویا و اثرات سرایت ریسک در بین بازار بینالمللی نفت، بازار کالای چین و بازار سهام چین در مقیاسهای زمانی متعدد استفاده کردند و نشان دادند که برای مقیاس زمانی اصلی، همبستگی مثبت بین نفت و سهام با تأثیر بازار کالای چین کاهش مییابد. دای13 و همکاران (2022) با ترکیب روش تحلیل موجک با روش سرریز نوسانات فرکانس زمانی، تغییرات سرریز بازار کالاهای چین، بازار سهام، قیمت نفت خام، عدم قطعیت سیاست اقتصادی و شاخص تمایل سرمایه گذاران را در چشم انداز کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بررسی کردند و نشان دادند، درجه زیادی از سرریز در میان معاملات آتی کالاهای مختلف در چین وجود دارد که به طور قابل توجهی در طول شیوع رویدادهای بحران اقتصادی بزرگ و رویدادهای بهداشت و ایمنی افزایش می یابد. ژو14 و همکاران (2022) رویکرد خودرگرسیون بردار پارامتر متغیر با زمان را برای بررسی تعاملات نوسانات پویا بازارهای سهام، کالا و کربن در چین، با تمرکز ویژه بر اثرات شوکهای رویداد شدید بر تعاملات بازار، اتخاذ میکند و نشان میدهد، یک علیت گرنجر دو طرفه بین نوسانات بازار سهام و کالا مشاهده می شود، در حالی که این بازارها به صورت یک طرفه گرنجر باعث نوسانات بازار کربن می شوند.
فرضیات پژوهش
با توجه به دیدگاههای موجود در زمینه رابطه بین بازار طلا، بورس و نفت، فرضیاتی به شرح ذیل، تدوین شده و مورد آزمون قرار گرفتند:
1. بین نوسانات قیمت نفت و بازدهی شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
2. بین نوسانات قیمت طلا و بازدهی شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.
3. بین نوسانات قیمت نفت و نوسان قیمت طلا در ایران رابطه معناداری وجود دارد.
روش شناسی پژوهش
در مطالعه حاضر با تکیه بر الگوی VAR-DCC-GARCH به تحلیل تقابل بین بازار نفت، طلا و بورس اوراق بهادار در بازه زمانی 1370 تا 1401 پرداخته شده است. این همبستگی های پویا سرریزهای نوسان بین متغیرها را نشان می دهد. روش شناسی تجربی به این صورت است که ابتدا مدل VAR ساختاری چند متغیره، به متغیرهای رشد قیمت نفت، رشد قیمت طلا و رشد شاخص سهام، برازش داده شده و باقیمانده ها به دست آمدند. سپس، باقیمانده ها استاندارد شدند و در نهایت، فرآیند DCC-GARCH برآورد شده و همبستگی های پویا ارزیابی شدند. به منظور تعیین نوع ساختار بین متغیرها، آزمون علیت بوت استرپ با استفاده از مدل VAR سه متغیره صرف نظر از ثابت بودن یا نبودن متغیرها اعمال می شود. مدل ساختاری نیز با توجه به نوع علیت بین متغیرها تعریف میشود و در صورتی که متغیری نتواند هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی را تحت تأثیر قرار دهد، نقش علیت آن از مدل حذف میشود.
اگر الگوی رگرسیون خودبرداری از درجه p در مقیاس k بعدی به صورت معادله (1) تعریف شود،
که در آن، بردارهای متغیرهای قابل مشاهده، ماتریس ضرایب و بردار ضرایب ثابت است. مدل VAR مبتنی بر فرض ثبات (معکوسپذیر) است. بردار باقیمانده های الگو هستند که دارای میانگین صفر و واریانس ثابت هستند و همبستگی سریالی بین آنها وجود ندارد. ماتریس غیرمنفرد B اثرات آنی شوک های ساختاری را بر روی متغیرهای سیستم نشان می دهد.
مدل SVAR یک مدل ساختاری است که شکل تقلیلیافته الگوی VAR است و در این الگو، محدودیت برای A و B می تواند اضافه شود. بسته به محدودیت های اعمال شده، سه نوع مدل SVAR قابل تشخیص است:
· مدل A: B روی IK تنظیم شده است (حداقل تعداد محدودیت ها برای شناسایی است).
· مدل A: B روی IK تنظیم شده است (حداقل تعداد محدودیت هایی که برای شناسایی اعمال می شود مانند مدل A است).
· مدل AB: محدودیت ها را می توان روی هر دو ماتریس قرار داد (حداقل تعداد محدودیت ها برای شناسایی است.
در مطالعه حاضر، محدودیت بر روی ضرایب الگو اعمال شده است.
مدل DCC-GARCH که عضوی از خانواده GARCH چند متغیره است، از این باقیمانده های استاندارد شده برای تخمین همبستگی های شرطی پویا استفاده می کند. انگل و کرونر15 (1995) یک مدل GARCH چند متغیره (M-GARCH) را برای مدلسازی انتقال نوسانات بین متغیرهای چندگانه معرفی کردند. این روش می تواند به طور مؤثر همبستگی مشروط بین دارایی ها را برآورد کند. مشکل اساسی در تخمین مدل های M-GARCH این است که تعداد پارامترهایی که باید تخمین زده شوند بسیار زیاد است و با افزایش تعداد متغیرها به صورت تصاعدی افزایش مییابد. برای غلبه بر این مشکل انگل16 و همکاران (1990) و بولرسلیو17 (1990) یک مدل GARCH همبستگی شرطی ثابت (CCC-GARCH) را معرفی کردند. مدل CCC-GARCH فرض میکند که همه همبستگیهای شرطی بین متغیرهای مختلف ثابت است. با این حال، همبستگی مشروط ممکن است در طول زمان تغییر کند زیرا آنها توسط نوسانات مشروط به روز می شوند. برای حل مشکل ابعاد در M-GARCH و مشکل همبستگی ثابت در CCC-GARCH، انگل (2002) مدل همبستگی شرطی پویا (DCC-GARCH) را توسعه داد که فرض همبستگی شرطی ثابت را آسان می کند و امکان همبستگی های متغیر با زمان را فراهم می کند که با توجه به مقادیر گذشته متغیرها قابل اندازه گیری هستند. در مدل DCC-GARCH، تعداد پارامترها به صورت نمایی افزایش نمییابد، بلکه به صورت خطی افزایش مییابد و در نتیجه مشکل ابعاد حل میشود. با توجه به این امر که حرکت مشترک بین قیمت کالاها و بازار سهام ماهیت متفاوتی نسبت به زمان دارد، استفاده از روش DCC GARCH چند متغیره با زمان مناسب است.
در الگوی VAR(SVAR)-DCC-GARCH، مدل VAR(SVAR) برای برآورد معادله میانگین شرطی الگوی DCC-GARCH استفاده میشود.
تجزیه و تحلیل داده ها
در این بخش به تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده پرداخته میشود. بررسیها نشان میدهد که کمترین شاخص سهام در سال 1372 و بیشترین آن در سال 1399 بوده است. این شاخص از سال 1370 تا 1399 به طور متوسط، روندی صعودی را طی کرده است. قیمت سکه در سال 1371 دارای کمترین مقدار و در سال 1395 دارای بیشترین مقدار بوده است و به طور متوسط، روندی صعودی را طی کرده است. قیمت نفت در سال 1370 دارای کمترین مقدار و در سال 1397 دارای بیشترین مقدار بوده است و از سال 1397 تا 1399 دارای روندی نزولی بوده است.
روند تغییر متغیرها در نمونه مورد بررسی در نمودار (1) نشان داده شده است. با توجه به نمودار تغییر همزمان متغیرها میتوان بیان داشت با توجه به روند تغییر متغیرها نمیتوان نوع ارتباط بین متغیرها را تفسیر کرد.
نمودار 1 روند تغییر متغیرها در نمونه کشورهای مورد بررسی
قبل از تخمین مدل SVAR، برای حضور ریشههای واحد از آزمونهای دیکی-فولر (ADF)، فیلیپس-پرون (PP) و کویتکوفسکی-فیلیپس-اشمیت-شین (KPSS) استفاده شده است. فرضیه صفر آزمونهای ADF و PP این است که این سری دارای ریشه واحد است، در حالی که فرضیه صفر آزمون KPSS ریشه واحد نیست.
جدول 1 آزمون ریشه (واحد منبع: یافته های پژوهشگر)
| ADF | PP | KPPS |
Stock | -801/4(01/0) | -87/72(01/0) | 001/2(01/0) |
Gold | -113/4(01/0) | -1/111(01/0) | 016/1(01/0) |
Oil | -512/5(01/0) | -21/97(01/0) | 841/0(01/0) |
نتایج مندرج در جدول 2 نشان میدهد که تمام سری های لگاریتمی پایا هستند و از آنها برای تخمین مدل SVAR استفاده می شود.
به منظور بررسی این مسئله که کدام متغیرها علت و معلول یکدیگر هستند، از آزمون علیت گرانجر مبتنی بر بوت استرپ استفاده شده است که نتایج آن در جدول 2 نشان داده شده است.
جدول 2 آزمون علیت گرانجر (واحد منبع: یافته های پژوهشگر)
| Stock | Gold | Oil |
Stock | ---- | 515/3(008/0) | 118/1(348/0) |
Gold | 244/1(292/0) | ---- | 863/0(483/0) |
Oil | 424/0(791/0) | 483/0(747/0) | ---- |
با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون علیت گرانجر مندرج در جدول 2، تغییرات شاخص سهام میتواند بر قیمت طلا تأثیرگذار باشد و علیت گرانجر بین سایر متغیرها وجود ندارد.
به منظور بررسی وجود اثرات ناهمسانی در الگوی VARدر راستای صحت استفاده از الگوهای ناهمسانی واریانس، از آزمون ARCH-LM استفاده شده است. مقدار معناداری آزمون از 05/0 کمتر است که دلالت بر مناسب بودن استفاده از الگوهای ناهمسانی واریانس دارد. همچنین، از معیارهای اطلاعاتی آکائیک (AIC)، شوارتز-بیزین (SC) و حنان-کوئین (HQ) برای تنظیم طول وقفه بهینه مدل SVAR و الگوی GARCH استفاده شده است و نتایج در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3 تعیین وقفه بهینه الگو (واحد منبع: یافته های پژوهشگر)
الگو | AIC | SC | HQ | ARCH-LM |
---|---|---|---|---|
VAR(1) | -917/16* | -686/16* | -823/16* | 79/353(00/0) |
VAR(2) | -872/16 | -468/16 | -708/16 | ------ |
VAR(3) | -885/16 | -308/16 | -650/16 | ------ |
VAR(4) | -830/16 | -080/16 | -525/16 | ------ |
GARCH(0,1) | -968/1 | -930/1 | -953/1 | ------ |
GARCH(1,1) | -495/2* | -439/2* | -472/2* | ------ |
GARCH(0,2) | -957/1 | -900/1 | -958/1 | ------ |
با توجه به مقادیر محدودیت به دست آمده از آزمون علیت گرانجر و وقفه بهینه، الگوی SVAR به مشاهدات برازش داده شد. مقادیر برآوردشده ضرایب رگرسیونی الگوی SVAR در بررسی روابط بین متغیرها در جدول 4 نشان داده شده است.
جدول 4 برازش الگوی SVAR (واحد منبع: یافته های پژوهشگر)
| StockGrowth | OilGrowth | GoldGrowth | |||
---|---|---|---|---|---|---|
| ضریب ذگرسیونی | معناداری | ضریب ذگرسیونی | معناداری | ضریب ذگرسیونی | معناداری |
StockGrowth(-1) | 616/0 | 000/0*** | ---- | ---- | 063/0 | 029/0* |
OilGrowth(-1) | ---- | ---- | 303/0 | 000/0*** | ---- | ---- |
GoldGrowth(-1) | ---- | ---- | ---- | ---- | 240/0 | 001/0*** |
(***) معناداری در سطح اطمینان 99%؛ (**) معناداری در سطح اطمینان 95%؛ (*) معناداری در سطح اطمینان 90% | ||||||
F | 67/99*** | 43/16*** | 812/8*** | |||
| 580/0 | 292/0 | 298/0 |
نتایج برازش الگوی SVAR به مشاهدات مندرج در جدول 4، نشان میدهند که مقدار معناداری آزمون F از 01/0 کمتر است و با اطمینان 99% میتوان بیان داشت، الگو معنادار است و حداقل یکی از متغیرهای مستقل الگو بر وابسته تأثیرگذار است. رشد شاخص سهام، قیمت نفت و قیمت طلا در دوره قبل میتواند منجر به افزایش رشد در دوره های آتی شود و این اثر در بازار سهام بیشتر از بازار طلا و نفت است. همچنین، افزایش رونق در بازار سهام، تأثیر مثبت و معناداری بر رشد قیمت طلا دارد ولی بر بازار نفت تأثیرگذار نیست. علاوه بر این بین بازار نفت و بازار طلا نیز پیوند معناداری وجود ندارد.
توابع پاسخ ضربه ای (آنی)، تاثیر تکانه های واحد ایزوله را بر روی متغیرهای سیستم با توجه به وقفه پاسخی مشخص، توصیف میکنند. نتایج به دست آمده از تابع پاسخ آنی متغیرها نسبت به یکدیگر در نمودار 2 نشان داده شده است.
نمودار 2 نمودار عکس العمل آنی متغیرهای الگو نسبت به یکدیگر (الگوی SVAR) (واحد منبع: یافته های پژوهشگر)
نمودار عکس العمل آنی متغیرها نسبت به یکدیگر، گواه وجود ارتباط بین بازار سهام و بازار طلا و واکنش بازار طلا نسبت به تغییرات بازار سهام است.
برای نشان دادن سهم عوامل مختلف در ایجاد یک انحراف استاندارد در هر یک از متغیرهای الگو، تجزیه واریانس خطای پیشبینی (FEVD) استفاده شده است. بر خلاف تابع پاسخ ضربه ای که اثرات شوک یک متغیر را بر روی متغیرهای دیگر نشان می دهد، FEVD سهم سایر متغیرهای درون زا را برای ایجاد یک شوک انحراف استاندارد در هر متغیر نشان می دهد. نتایج نشان میدهد که هر متغیر تحت تأثیر کدام منطقه و متغیر است.
نمودار 3 نمودار تجزیه واریانس خطای پیشبینی(واحد منبع: یافته های پژوهشگر)
تجزیه واریانس خطای پیشبینی، گواه این مطلب هستند که 100% تغییرات متغیر رشد سهام توسط خود متغیر ایجاد میشود، ولی نوسانات رشد سهام میتواند منجر به تغییرات رشد قیمت نفت و قیمت طلا شود.
با توجه به نتایج به دست آمده از روابط در الگوی SVAR، در نهایت به برازش الگوی SVAR-DCC-GARCH به مشاهدات پرداخته شد. نتایج به دست آمده از برازش الگوی DCC-GARCH در جدول 4 نشان داده شده است.
جدول 5 برازش الگوی DCC-GARCH، VAR-DCC-GARCH و SVAR-DCC-GARCH(واحد منبع: یافته های پژوهشگر)
| پارامتر | DCC-GARCH | VAR-DCC-GARCH | SVAR-DCC-GARCH | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ضریب | معناداری | ضریب | معناداری | ضریب | معناداری | |||||||
StockGrowth |
| 175/4 | 061/0* | 254/4 | 067/0* | 503/4 | 050/0* | ||||||
| 205/0 | 001/0*** | 206/0 | 001/0*** | 210/0 | 001/0*** | |||||||
| 701/0 | 000/0*** | 699/0 | 000/0*** | 688/0 | 000/0*** | |||||||
OilGrowth |
| 500/14 | 014/0** | 689/15 | 020/0** | 150/16 | 027/0** | ||||||
| 558/0 | 001/0*** | 543/0 | 001/0*** | 563/0 | 001/0*** | |||||||
| 318/0 | 000/0*** | 319/0 | 000/0*** | 295/0 | 000/0*** | |||||||
GoldGrowth |
| 000/0 | 000/1 | 000/0 | 000/1 | 000/0 | 000/1 | ||||||
| 000/0 | 000/1 | 000/0 | 000/1 | 000/0 | 000/1 | |||||||
| 998/0 | 000/0*** | 999/0 | 000/0*** | 999/0 | 000/0*** | |||||||
DCC |
| 000/0 | 980/0 | 000/0 | 998/0 | 000/0 | 997/0 | ||||||
| 918/0 | 000/0*** | 890/0 | 000/0*** | 891/0 | 000/0*** | |||||||
(***) معناداری در سطح اطمینان 99%؛ (**) معناداری در سطح اطمینان 95%؛ (*) معناداری در سطح اطمینان 90%؛ | |||||||||||||
AIC | 856/18 | 880/18 | 872/18 | ||||||||||
SC | 348/19 | 374/19 | 366/19 | ||||||||||
HQ | 056/19 | 080/19 | 072/19 |