بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثّر بر طلاق در شهرستان زنجان در سال 1387
محورهای موضوعی : خانوادهدکتر مهدی قدیمی 1 , زهرا محمدی 2 , رقیه عباسی 3
1 - استادیار، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان
2 -
3 -
کلید واژه: عوامل فردی, عوامل اقتصادی, طلاق, عوامل اجتماعی, عوامل فرهنگی, شهرستان زنجان,
چکیده مقاله :
طلاق اندوهبارترین و تلخترین نوع رهایی از جهنم ناسازگاریهاست که در زندگی زوجین به علّت عدم سنخیت فرهنگی و اجتماعی و در اثر سوء تفاهمها، رفتارها و تصوّرات غلط از یکدیگر و یا وجود بیماری، اعتیاد، خشونتهای خانگی، دخالتهای دیگران و دهها عامل دیگر به وقوع میپیوندد. آمار نشان میدهد که هر ساله بر تعداد طلاقها افزوده میشود و خطر از هم پاشیدن بر بسیاری از کانونهای خانوادگی سایه افکنده است. برای اجرای این تحقیق از سه روش اسنادی1، میدانی2، و روش پیمایشی یا زمینهیابی3، استفاده شده است. در روش اسنادی با استفاده از کتب، منابع و تحقیقات دیگران به روش کتابخانهای اطلاعات مربوط به طلاق گردآوری شد و در این قسمت نظریات ادیان مختلف به ویژه دین مبین اسلام در مورد طلاق مطالعه شده است و نظریات جامعهشناسی و روانشناسی در زمینهی طلاق گردآوری گردیده است. در مرحلهی دوم با استفاده از روش میدانی و با استفاده از تکنیک مشاهده4 و مصاحبه عمیق سعی شد که از طریق فرمول نمونهگیری «اشباع طبقات»، با 50 زوج از هم جدا شده، مصاحبههای عمیق صورت گیرد و در مرحلهی سوم با استفاده از روش پیمایشی و با استفاده از «پرسشنامه» سعی شد با 500 زوج طلاق گرفته «مصاحبه همراه با پرسشنامه» انجام گیرد که نتایج این پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار spssو تجزیه و تحلیل با کامپیوتر به صورت جداول توزیع فراوانی آورده شده است و در پایان نیز جدول توزیع فراوانی عوامل مؤثر بر طلاق ارایه شده است که در آن سهم هر یک از عوامل تاثیرگذار در طلاق به صورت درصد آورده شده است. جمعیت آماری این پژوهش شامل کلیهی زوجهایی بوده است که طی 6 ماه (اردیبهشت ماه تا مهرماه 1387) به دادگاههای خانواده و دادگستری شهرستان زنجان مراجعه نموده و پرونده آنها منجر به صدور طلاق شده است که از بین این 500 زوج 50 نمونه از طریق فرمول نمونهگیری اشباع طبقات، برای مصاحبه عمیق انتخاب شدهاند.با توجه به نتایج بهدست آمده از پژوهش حاضر، بیشترین میزان طلاق در بین خانوادههای غیرمرفه، با زوجین کمسواد، مردان شغل کارگر و زنان خانهدار مشاهده میگردد که از این جامعهی آماری مورد مطالعه 69% زوجین بدون فرزند میباشند.