تبیین شناخت مثال خیر بر اساس روش دیالکتیک افلاطون
محورهای موضوعی : پژوهشهای معرفت شناختیسید محمد نقیب 1 , محمد اکوان 2
1 - دانشجوی دکترا فلسفه غرب دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکز
2 - گروه فلسفه و حکمت، دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
کلید واژه: "مثال خیر", "افلاطون", "دیالکتیک", "مراتب شناخت", "شناخت شهودی",
چکیده مقاله :
چکیده : در این مقاله به تبیین نگرش افلاطون در خصوص چگونگی شناخت مثال خیر از طریق فرایند دیالکتیک پرداخته شده است. روش نگارنده جهت رسیدن به این امر، تحلیل آثار افلاطون و مفسران او در خصوص چگونگی ارتباط دیالکتیک و مثال خیر و نقش دیالکتیک در فرایند معرفتشناختی انسان به مثال خیر بوده است. دستاورد تحقیق نشانگر آن است که از نظر افلاطون شناخت انسان دارای مراتبی است که با هر مرتبهای از آن مرحله-ای متناظر از هستی را میشناسیم. مثال خیر منشأ هستی و معرفت و خود در فوق مراتب هستی و معرفت جای دارد. فلسفۀ افلاطون جستوجوی نفس حقیقت توسط عالیترین مرتبۀ شناسایی انسان، یعنی عقل است که آن لمحهای الهی از عالم حقیقت است و انسان توسط آن، عالم ایدهها و نهایتاً مثال خیر را مورد شناخت قرار میدهد و دیالکتیک، روش فلسفی او جهت درک این عوالم است که دارای دو وجه عقلانی- مفهومی و عقلانی– شهودی است. نگارنده در صدد است تا فرایند شناخت مثال خیر را بر اساس مبانی فلسفۀ افلاطون بهگونهای تبیین نماید که هم انسجام درونی و هم سیر منطقی داشته باشد.
Abstract: This paper aims to explain the Plato’s viewpoint concerning the quality of knowledge of Forms (Ideas) of Good through the process of dialectic. In order to achieve this goal, author has analyzed the Plato’s works and his commentators regarding the quality of relation between dialectic and Forms (Ideas) of Good and the role of dialectic in the process of human’s epistemology to Forms (Ideas) of Good. The achievement of the paper represents that based on Plato’s idea the knowledge of human enjoys some stages and with every stage one recognizes the step of equal of being. Forms (Ideas) of Good is the origin of being and knowledge and it is in the highest stage of being and knowledge. The philosophy of Plato is to seek the soul of truth by the highest level of human’s knowledge, that is intellect. Intellect is the divine glance of the world of truth and human knows the world of ideas and Forms (Ideas) of Good. Dialectic is Plato’s philosophical method in order to perceive these worlds which possesses two intellectual-conceptual and intellectual-intuitive dimensions. Based on Plato’s philosophy, the author tries to explain the process of knowledge of Forms (Ideas) of Good so that it enjoys both an inner solidarity and a logical development.
ادواردز، پل. (1366). معنای دیالکتیک در فلسفۀ غرب، ترجمۀ شهرام پازوکی، مجلۀ فرهنگ، شماره 1، زمستان.
استید، کریستوفر.(1387). فلسفه در مسیحیت باستان، ترجمۀ عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، چاپ دوم، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
اشتراوس، لئو. (1396). ضیافت افلاطون، ترجمۀ آذرفزا، چاپ اول، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
افلاطون. (1367). دورۀ آثار افلاطون، ترجمۀ محمدحسن لطفی؛ رضا کاویانی، چاپ دوم، تهران: انتشارات خوارزمی.
بریه، امیل. (1374). تاریخ فلسفۀ دورۀ یونانی، جلد اول، ترجمۀ علی مراد داودی، چاپ دوم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
بورمان، کارل. (1393). افلاطون، ترجمۀ محمدحسن لطفی، چاپ چهارم، تهران: انتشارات طرح نو.
پاپاس، نیکلاس. (1387). کتاب راهنمای جمهوری افلاطون، ترجمۀ بهزاد سبزی، چاپ اول، تهران: انتشارات حکمت.
تسلر، ادوارد. (1394). کلیات تاریخ فلسفۀ یونان، ترجمۀ حسن فتحی، چاپ اول، تهران: انتشارات حکمت.
راسل، برتراند. (1395).تاریخ فلسفۀ غرب، ترجمۀ نجف دریابندری، چاپ دهم، تهران: نشر پرواز.
ژیلسون، اتین. (1394). هستی در اندیشۀ فیلسوفان، ترجمه سید حمید طالبزاده؛ محمدرضا شمشیری، چاپ چهارم، تهران: انتشارات حکمت.
...، اتین. (1388). خدا و فلسفه، ترجمۀ شهرام پازوکی، چاپ دوم، تهران: انتشارت حقیقت.
سکام، لینل. (1396). فلسفه و عشق، ترجمۀ رحیم کوشش، چاپ اول، تهران: انتشارات سبزان.
عبدالکریمی، بیژن. (1385). تفکر و سیاست، چاپ دوم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
فتحی، حسن. (1382). دیالکتیک در فلسفة افلاطون، مجلة پژوهشهای فلسفی دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، شمارة 186، بهار.
فتحی زاده، مرتضی. (1379). سرچشمة افلاطونی نظریة کلاسیک معرفت، خرد نامة صدرا، شمارة 21، پاییز.
فولکیه، پل. (1362). دیالکتیک، ترجمه مصطفی رحیمی، چاپ اول، تهران: انتشارات آگاه.
گاتری، ویلیام کیت چیمبرز. (1389). فیلسوفان یونان باستان از طالس تا ارسطو، ترجمۀ حسن فتحی، چاپ سوم، تهران: نشرعلم.
گادامر، هانس گئورک. (1382). مثال خیر در فلسفۀ افلاطونی – ارسطویی، ترجمۀ حسن فتحی، چاپ اول، تهران: انتشارات حکمت.
مروین هر، ریچارد. (1396). افلاطون، ترجمۀ ملیحه ابویی مهریزی، چاپ اول، تهران: نشر فارسی.
معصوم، حسین. (1384). مفهوم دیالکتیک در فلسفة افلاطون، مجلة پژوهشهای فلسفی، شمارة 3، پاییز 1384.
مینار، لئون. (1392). شناسایی و هستی، علی مراد داودی، چاپ اول، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی.
هاملین، دیوید و. (1374). تاریخ معرفتشناسی، شاپور اعتماد، چاپ اول، تهران: انتشارات پژوهشگاۀ علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
هایلند، درو. (1395). زیباییشناسی افلاطون یا پرسش از زیبایی، ترجمۀ عبدالله سالاروند، چاپ اول، تهران: انتشارات نقشجهان.
یاسپرس، کارل. (1357). افلاطون، ترجمۀ محمدحسن لطفی، چاپ اول، تهران: انتشارات خوارزمی.
Dancy, R. M. (2004). Plato’s Introduction of Forms. New York: Cambridge University Press
Denyer, N. (2007). Sun and line: The role of the good. In the Cambridge Companion to Plato’s Republic. G. R. F. Ferrari (Ed). California: Cambridge University Press.
Sedley, D. (2007). Philosophy, the forms and the art of ruling. In the Cambridge Companion to Plato’s Republic. G. R. F. Ferrari (Ed). California: Cambridge University Press.
Kahn, C. (2006). Plato on recollection. In A Companion to Plato. Hugh H. Benson (ed). Blackwell Publishing.
Annas, J. (2003). Plato: A Very Short Introduction. Oxford: Oxford University Press.
_||_