طبیعت در شعر فروغ فرخزاد؛ از انس و همخوابگی با شعر تا حلول
محورهای موضوعی : مطالعات نقد ادبیعنایتاله دارائی 1 , عفت نجار نوبری 2
1 - دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه علامه طباطبائی تهران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
کلید واژه: نماد, طبیعت, جنسیت, فروغ فرخزاد, جاندارانگاری, همذاتپنداری, نقد بومگرا,
چکیده مقاله :
پیشینۀ جلوهگری طبیعت در ادب فارسی، بهدرازای تاریخ ادبیات است. از قرن بیستم میلادی، دیدگاه انسان به طبیعت دگرگون شد که ظهور زیستبومگرایی (Ecologism) و بهتبع آن، شکلگیری نقد بومگرا (Ecocriticism) را در پی داشت. در این نقد، رابطۀ ادبیات و محیطزیست بررسی میشود. هدف این پژوهش، بررسیِ چگونگی بازنمایی طبیعت در شعر فروغ فرخزاد است؛ اینکه پدیدههای خوشایند یا ناخوشایند طبیعت و همچنین بازنمایی جنسیتمحورِ طبیعت در شعر او چگونه است؟ روش پژوهش، آمیختهای از نقد بومگرا و بلاغت است. نمودِ طبیعت در دو دورۀ شعری فروغ متفاوت است. در دورۀ اول (اسیر، دیوار، عصیان) او از بیرون به طبیعت مینگرد (بهصورت تشبیه و استعاره و بهندرت جاندارانگاری و نماد). در دورۀ دوم (تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد) طبیعت، نمادین و جاندار است. فروغ به همذاتپنداری با طبیعت میرسد و دستانش را در باغچه میکارد. پدیدههای خوشایند طبیعی در شعر فروغ، نشانگر آرمانهای والای انسان هستند؛ مانند آسمان و ستارهها (برتری و آگاهی)، پرندگان (رهایی و شادی)، زمین و روییدنیها (باروری و خرّمی)، آب و باران (پاکی و لطافت) و آتش (عشق و شور). در شعر او، لجنزار، سنگلاخ، سنگ (بیعاطفگی)، شب، مار، کلاغ (ملامتگر و سخنچین) و باد (مرگ و نیستی) بهصورت نامطلوب بازنمایی شده است. فروغ، فرهنگ تاریخی و اسطورهای مردسالار را بازتولید میکند. او مرد را همانند آسمان، ماه، خورشید و باران بهگونهای والا، نورانی، گرم، فعال، پاک و پالاینده بازنمایی میکند؛ درحالیکه زن را بهسانِ پرنده، زمین، کشتزار، شبنم، سنگلاخ و لجنزار بهصورتی کوچک، ضعیف، پذیرنده و آلوده نمایانده است. اشعار فروغ مخالف دیدگاه فمینیستهاست.
The history of showing nature in Persian literature is as long as the history of literature. Since the 20th century, man's view of nature has changed, which led to the emergence of ecologism and, as a result, the formation of "Ecocriticism". In this criticism, the relationship between literature and environment is examined. The purpose of this research is to investigate how nature is represented in Forough Farrokhzad's poetry; How are the pleasant or unpleasant phenomena of nature, as well as the gender-oriented representation of nature in her poetry? The research method is a combination of ecocriticism and rhetoric. The presence of nature is different in two periods of Forough's poetry. In the first period (captive, wall, rebellion), she looks at nature from the outside (in the form of similes and metaphors and rarely in animism and symbols). In the second period (Rebirth and let's believe the beginning of the cold season), nature is symbolic and alive. Forough identifies herself with nature and plants her hands in the garden. The pleasant natural phenomena in Forough's poetry indicate the lofty ideals of man; Like the sky and stars (superiority and awareness), birds (liberation and happiness), earth and plants (fertility and abundance), water and rain (purity and tenderness) and fire (love and passion). In her poetry, mud, rock, stone (indifference), night, snake, crow (reprehensible and talkative) and wind (death and inexistence) are represented in an unfavorable way. Forough reproduces the patriarchal historical and mythological culture. she represents the man like the sky, moon, sun and rain in a lofty, bright, warm, active, pure and purifying way; While the woman is shown as small, weak, receptive and polluted like a bird, earth, fields, dew, rocks and mud. Forough's poems are against the views of feminists.
براهنی، رضا.(1371). طلا در مس (در شعر و شاعری). چاپ اول. تهران: رضا براهنی.
پارساپور، زهرا.(1391). «نقد بومگرا، رویکردی نو در نقد ادبی». نقد ادبی. پاییز. س 5. ش 19. صص 7- 26.
پورشهرام، سوسن.(1387). «پژوهشی نو در شعر فروغ فرخزاد». بهار ادب. سال اول. زمستان. ش 2. صص 91- 112.
ذکاوت، مسیح.(1390). «درآمدی بر بومنقد». نامۀ نقد: مجموعه مقالات نخستین همایش ملی نظریه و نقد ادبی در ایران. به کوشش محمود فتوحی. تهران: خانۀ کتاب. صص 677- 697.
زرقانی، سیدمهدی.(1390). «تحلیل تعامل سه شاعر زن با نمونهای از سنت فرهنگی رایج ایرانی». پژوهش زبان و ادبیات فارسی. بهار. ش 20. صص 229- 256.
سیهپوش، حمید.(1376). زنی تنها: یادنامۀ فروغ فرخزاد. چاپ اول. تهران: نگاه.
شفیعی کدکنی، محمدرضا.(1390). با چراغ و آینه در جستجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران. چ سوم. تهران: سخن.
همو.(1387). ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت. چاپ پنجم. تهران: سخن.
شمیسا، سیروس.(1376). نگاهی به فروغ. چاپ سوم. تهران: مروارید.
صادقی شهپر، رضا و جعفری، سید حسین. (1391). «نمادپردازی در شعر فروغ فرخزاد با تکیه بر نمادینگی آب». ادب و عرفان (ادبستان). دورۀ 4. ش 13. صص 63-76.
عمارتیمقدم، داوود.(1387). «معرفی و نقد کتاب اکوکریتیسیزم». نقد ادبی. زمستان. سال 1. شمارۀ 4. صص 195- 206.
فرخزاد، فروغ.(1383). مجموعۀ اشعار. چاپ اول. تهران: شادان.
کِنی، مایکل.(1385). «زیستبومگرایی». مقدمهای بر ایدئولوژیهای سیاسی. رابرت اِکِلشال و دیگران. ترجمۀ محمد قائد. چاپ دوم. تهران: نشر مرکز. صص 275- 311.
مرادی کوچی، شهناز.(1379). شناختنامۀ فروغ فرخزاد. چاپ اول. تهران: قطره.
مشرف آزاد تهرانی، محمود (م. آزاد). (1376). پریشادخت شعر: زندگی و شعر فروغ فرخزاد. چاپ اول. تهران: ثالث.
یوسفی، غلامحسین. (1388). چشمۀ روشن: دیداری با شاعران. چاپ دوازدهم. تهران: علمی.
_||_