نقش تجربههای دینی در پیشبینی حل مسئله اجتماعی
محورهای موضوعی : روان درمانگریلیلا رشیدبیگی 1 , فریده یوسفی 2
1 - دانشجو دکتری دانشگاه شیراز
2 - دانشیار دانشگاه شیراز
کلید واژه: تجربه دینی, بنیادگرایی مذهبی, جهتگیری پرسشگری, حل مسئله اجتماعی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر شناخت نقش تجربههای دینی در پیشبینی حل مسئله اجتماعی بود. بدین منظور تعداد 416 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز که باروش نمونهبرداری خوشهای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه بنیادگرایی مذهبی (آلتمیر و هانسبرگر، 2004)، مقیاس پرسشگری (بتسون و شوئنراد، 1991) و سیاهة حل مسئله اجتماعی (دزوریلا، نزوومیدوـالیویرز، 2002) را تکمیل کردند. دادههابا استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوهگام بهگام مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان دادند بعد خودانتقادگری (از ابعاد جهتگیری پرسشگری) جهتگیری مثبت به مسئله را به صورت مثبت و معنادار پیشبینی میکند. همچنین ابعاد خودانتقادگری و پیچیدگی به صورت مثبت و معنادار حل مسئله منطقی را پیشبینی میکنند. علاوه بر این، بنیادگرایی به صورت مثبت و معنادار و تساهلگرایی به صورت منفی و معنادار، جهتگیری منفی به مسئله را پیشبینی میکنند. نتایج تحلیل رگرسیون مشخص کرد بعد تساهل گرایی، بنیادگرایی و خودانتقادگری نقشی معنادار در پیشبینی حل مسئله تکانشیـاجتنابی دارند. بنابراین، تجربههای دینی میتوانند نقش مهمی در چگونگی حل مسئله اجتماعی ایفا نمایند.
the aim of the present study was to investigate the role of religious experiences in predicting social problem solving. Four hundred and sixteen students who studied in MA level at Shiraz University were selected using multistage cluster sampling. The participants completed the Religious Fundamentalism-Revised Questionnaire (RF-R) (Altemeyer & Hunsberger, 2004), the Quest scale (Batson & Schoenrade, 1991) and the Social Problem Solving inventory-Revised Short Form (SPS-R:SF) (D’Zurilla, Nezu,&Maydeu-Olivares, 2002). The data were analyzed using multiple regression (stepwise method). The results indicated that self-criticism (one dimension of the quest) was the positive and significant predictor of positive problem solving orientation. Self-criticism and complexity were the positive and significant predictors of rational problem solving. Moreover, the fundamentalism was the positive and significant predictor of negative problem solving orientation, and tolerance was the negative and significant predictor of negative problem orientation. The regression analysis indicated that tolerance, fundamentalism and selfcriticism significantly predicted impulsive/avoidance problem solving style The findings suggested that the religious experience may play an important role in social problem solving styles