واقعات (مکاشفات) لاهیجی در شرح گلشنراز
محورهای موضوعی : اسطورهعلی محمد پشتدار 1 , محمدرضا عباسپور خرمالو 2
1 - استادیار دانشگاه پیام نور تهران
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن
کلید واژه: عرفان, لاهیجی, گلشنراز, واقعه(مکاشفه), اشراق (= ادراکات فراحسی),
چکیده مقاله :
عرفان علم معرفت و شناخت باطنی است. عارف با تزکیة باطن و از راههای فرا حسی به عوالمی وارد میشود که برای جسم و حواس جسمانی امکانپذیر نیست. در این مسیر عنصر نفس یا روان نقش مهمی ایفا میکند. یکی از راههای مهم ورود به عالم فوق طبیعی، کشف عارفانه (واقعه) است. انسان از راه مکاشفه یا گاه الهام یا در شرایطی ویژه به مغیّبات علم پیدا میکند؛ اما واقعه از عناصر فرا حسی است که نفس ناطقة آدمی به کمک آن از گذشته و آینده باخبر میشود، به طوری که علم حاصل از این راه میتواند در زندگی و بیداری فرد تأثیرگذار باشد. شناسایی و روایت و تحلیل و واقعات یک عارف اشراقی چون شیخ محمّد لاهیجی شاهدی گویا برای اثبات این نیروی عظیم فرا حسی در نفس انسان است. لاهیجی در ضمن شرح گلشنراز، ده واقعة خود را روایت کرده که در همة این واقعات، بیاستثنا پس از رهاکردن وجود خاکی و اتصال به افلاک و نور مطلق در نورالانوار فانی شده است. این وصال یا تجرید منتهای مشرب اشراقی است که هر عارف در آرزوی آن است.
Muslim mystics believe that true understanding is the lifting of the veils that obscure the face of the heart. Also, they believe that unveiling is a mode of knowledge superior to reason. Mohammad Lahiji (d. 912/1506), the Persian mystic, in Sharh-e Gulshan-e Rāz, a commentary on the Gulshan-e Rāz of Mahmud Shabestari, speaks about his ten unveilings. In this article these unveilings are analyzed in the light of Islamic mysticism.
_||_