کاربرد هوش مصنوعی در ایده پردازی فرمی فضای معماری تعلقپذیر با رویکرد روانشناسی محیط(نمونه موردی: مرکز شهر آینده ی ایرانی- اسلامی)
علی پردل
1
(
دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، دانشکده فنی مهندسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
ندا ضیاء بخش
2
(
استادیار، گروه معماری، دانشکده فنی و مهندسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
کلید واژه: روانشناسی محیط, کاربرد هوش مصنوعی, ایده پردازی فرمی, فضای معماری تعلق پذیر, مرکز شهر آینده ایرانی-اسلامی,
چکیده مقاله :
هوش مصنوعی یک فناوری درحال تحول است که مزایای اقتصادی و اجتماعی بسیار بزرگی برای آینده ترسیم کرده است. این فناوری ظرفیت آن را دارد که در نحوه زندگی، کار، یادگیری و اکتشاف و تعامل ما، انقلابی ایجاد کند. اما کاربرد آن در معماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش این است که با بررسی مبانی نظری روانشناسی محیط، شاخصههای فضای معماری تعلق پذیر شناسایی و سپس با بررسی نمونه موردی، تأثیر استفاده از هوش مصنوعی در خلق فضای معماری تعلق پذیر از جنبه فرمی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کیفی است که با مطالعه منابع کتابخانه ای و سپس تحلیل داده ها به شیوه منطقی صورت گرفته است. ابزار پژوهش در این تحقیق هوش مصنوعی میدجرنی است که چند وقتی است در حوزه خلق تصاویر هنری از واژگان ورودی به آن، معرفی شده و مورد توجه هنرمندان و معمارن مختلفی قرار گرفته است. در نهایت میتوان نتیجه گرفته، درست است که با طرحهای مفهومی روبهرو هستیم که در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل نمیشوند، اما میتوانند روی خلاقیت معماران تأثیرگذاری مثبتی داشته باشند و آیندهای را بسازد که امروزه به ذهن اکثر افراد نخواهد رسید. کاربرد این تصاویر در خلق فضاهای تعلق پذیر تنها نمونه ای از کاربرد هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری میباشد و میتواند برای پژوهشگران معماری در حوزه های مختلف، الهام بخش باشد
چکیده انگلیسی :
Artificial intelligence is an evolving technology that has drawn great economic and social benefits for the future. This technology has the capacity to create a revolution in the way we live, work, learn, discover and interact. But its use in architecture has received less attention. The aim of this research is to identify the characteristics of the belonging architectural space by examining the theoretical foundations of environmental psychology, and then by examining a case study, the effect of the use of artificial intelligence in the creation of the belonging architectural space is examined from a formal aspect. The research method in this research is descriptive-analytical and of a qualitative type, which was done by studying library sources and then analyzing the data in a logical way. The research tool in this research is the Midjourney artificial intelligence, which has been introduced for some time in the field of creating artistic images from input words and has been the focus of various artists and architects. Finally, we can conclude that it is true that we are dealing with conceptual designs that will not become reality in the near future, but they can have a positive impact on the creativity of architects and create a future that most people cannot imagine today. The use of these images in creating belonging spaces is only one example of the use of artificial intelligence in the architectural design process and can be an inspiration for architectural researchers in various fields
_||_