نقد و بررسی کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»؛ از مجموعه آثار معمار دبدبه
محمد دبدبه
1
(
کارشناسیارشد معماری داخلی، پژوهشگر/ تحلیلگر و نظریهپرداز فعال مسائل حوزۀ تخصصی معماری/ معماری داخلی و مدرس دانشگاه
)
مرتضی صدیق
2
(
دکتری معماری، استادیار، عضو هئیت علمی مؤسسۀ آموزش عالی دیلمان، مدرس دانشگاه علم و صنعت ایران
)
مجید رضوانپناه
3
(
بیتکوینر، محقق بلاکچین و مدرس
)
کلید واژه: طراحی, ادراک, معماری داخلی, بوطیقای فضا, رفتار انسانی,
چکیده مقاله :
مسئلهای که امروزه موردتوجۀ معماران، معماران داخلی و طراحان داخلی قرار گرفته است تأثیر نوع بوطیقای فضا در آفرینش معماری داخلی بناها بر حس انسان بوده است. یکی از مواردی که باعث افسردگی و نبود حس شادابی در انسان میشود؛ نبود نور مناسب در روز، رنگ و از همه مهمتر طراحی غیراصولی، طوریکه این موارد نقش مهمی بر ادراک و رفتار انسان داشته است. پژوهش موردمطالعۀ حاضر بهلحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی برخوردار بوده است که با تجزیهوتحلیل کتاب حاضر در روند گردآوری و جمعآوری اطلاعات دادهها از روش کتب کتابخانهای و مستندات مکتوب بهره گرفته شده است. هدف از نقد و بررسی صورت گرفته شده روی کتاب طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی؛ شناخت انسان با رویاروییهای گوناگون و هدایت اهداف در نوع پروسۀ طراحی در حل مشکلات موردواکاوی قرار گرفته را برخوردار میباشد. اثر حاضر در چهار فصل که فصل اول - چیستی طراحی داخلی؛ فصل دوم - ادراک؛ فصل سوم - رفتار انسانی؛ و فصل چهارم راهنمای طراحی داخلی؛ بوده که با نگرشهای گویا درپی تلاش جهت شناخت کامل از رویۀ طراحی محیط معماری، معماری داخلی و تأثیر آن بر روحوروان انسان مدنظر قرار گرفته شده را برخوردار میباشد.
چکیده انگلیسی :
Architects, interior architects, and interior designers have all considered how the poetic of space affects the human senses when creating a building's interior architecture. Lack of appropriate daytime lighting, color, and most crucially, unprincipled design, have all been linked to depression and a lack of a sense of freshness in humans. As a result, these factors have had a significant impact on human perception and behavior. In terms of research methodology, the current study was descriptive-analytical. The method of library research and written documents have been employed in the process of data collection by reviewing the current book. The purpose of the review of the book "Design Based on Human Perception and Behavior" is to understand the human being in various interactions and direct the goals of the design process in resolving the analyzed issues. After making an effort to fully comprehend the design process of the architectural environment, interior architecture, and its impact on the human spirit, the present work is divided into four chapters: the first chapter, "What is Interior Design?"; the second, "Perception"; the third, "Human Behavior," and the fourth, "Interior Design Guide."
نقد و بررسی کتاب
«طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»؛ از مجموعه آثار معمار دبدبه1
چكيده
مسئلهای که امروزه موردتوجۀ معماران، معماران داخلی و طراحان داخلی قرار گرفته است تأثیر نوع بوطیقای فضا در آفرینش معماری داخلی بناها بر حس انسان بوده است. یکی از مواردی که باعث افسردگی و نبود حس شادابی در انسان میشود؛ نبود نور مناسب در روز، رنگ و از همه مهمتر طراحی غیراصولی، طوریکه این موارد نقش مهمی بر ادراک و رفتار انسان داشته است. پژوهش موردمطالعۀ حاضر بهلحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی برخوردار بوده است که با تجزیهوتحلیل کتاب حاضر در روند گردآوری و جمعآوری اطلاعات دادهها از روش کتب کتابخانهای و مستندات مکتوب بهره گرفته شده است. هدف از نقد و بررسی صورت گرفته شده روی کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»؛ شناخت انسان با رویاروییهای گوناگون و هدایت اهداف در نوع پروسۀ طراحی در حل مشکلات موردواکاوی قرار گرفته را برخوردار میباشد. اثر حاضر در چهار فصل که فصل اول - چیستی طراحی داخلی؛ فصل دوم - ادراک؛ فصل سوم - رفتار انسانی؛ و فصل چهارم راهنمای طراحی داخلی؛ بوده که با نگرشهای گویا درپی تلاش جهت شناخت کامل از رویۀ طراحی محیط معماری، معماری داخلی و تأثیر آن بر روحوروان انسان مدنظر قرار گرفته شده را برخوردار میباشد.
واژههاي كليدي: بوطیقای فضا، معماری داخلی، طراحی، ادراک، رفتار انسانی
1- مقدمه
ادراک1 انسان از خود و خلق معنا، برداشت همکُنشی بوده که انسان از درک متقابل بین خود درونی و محیط بیرونی دریافت میکند. بهبیان دیگر، ساختارهای محیطی مفهومات درونی را تشکیل و از توصیف بیرون میتوان به مفهوم درون پی برد. انسان باتوجه به نیازها، ارزشها و آرمانهای خود محیط ایجاد شده را میتواند متحول سازد و در رویاروی با عناصر آنها را تحتتأثیر محیط ساخته شده موردبهرهبرداری قرار دهد طوریکه فناوری نُو با تکنولوژی رُوز موجب پیشرفت چشمگیر در تأثرات بهوجود آمده بر محیط طراحی2 میگردد لازم بهذکر بوده است.
وجود دگرگونیهای سریع و صریح در محیط باعث مشکلات وسیع در نظام زیستمحیط دررابطه با دخالت انسان پدید میآید در این رابطه باید باتوجه به تأثیرات بلند مدت آن بر زیستمحیط و محیط انسان برآیندهای سازگار و ناسازگار را مدنظر قرار داد چراکه امروزه در قرن معاصر با رشد شهرنشینی و ویژگی و خصوصیات بنیادی در امر الگوهای رفتاری و روانی انسانها نقشهای اجتماعی-فرهنگی میتواند تحمیلکنندۀ موقعیتهای ساختار کالبدی با رشد معیارهای الگویی در ایجاد فرمهای خلأهای رفتاری و روانی باشد و ابعاد متفاوتی برای رفتار سایر ساکنان در محیط طراحی بهوجود آورد (مرتضوی، 1380). در ایجاد بهرهگیری از علوم رفتاری درجهت آراستن و منعقدکردن پایههای رفتاری برای بهانجام رساندن پایداری بناها مورد «ثبات»، گام مهم بهشمار میآید. لذا، میتوان عنوان نمود بستر شکل رفتارهای انسانها از نیازهای رفتاری و روانی موردبررسی قرار میگیرد این نوع شیوه بهکارگیری در سطوح گوناگون تعیینکنندۀ عوامل با رویکردهای متمایز میباشد (لنگ، 1397).
معماران، معماران داخلی و طراحان بناها باتوجه با اندیشههای بهدست آمده تعاریفی با چشمانداز گسترده در راستای تأمین نیازهای انسانها گام برمیدارند طوریکه هدف طراحان نمود و ایجاد محیطی مملو از نیازهای اولیه تا اساسی انسان بوده است. بهبیان دیگر، ادراک و رفتار انسان برای ارضای نیازها، نیازمند شناخت محیط طراحی است (مطلبی، 1380). در نقد و بررسی صورت گرفته شده روی کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»؛3 اگر بخواهیم یک تعریف کلی از معماری داخلی4 داشته باشیم باید اینگونه عنوان کرد معماری داخلی با بوطیقای فضای داخل که با سقف، دیوار، کف و سایر اِلمانهای تشکیل شده است سروکار دارد. همانطورکه در معماری5 باید همۀ نیازهای انسان را برای طراحی فضای بیرون درنظر گرفت، معمار داخلی هم باید به طراحی فضای داخلی توجه داشته باشد. همچنین میتوان عنوان نمود استفاده از هرم سلسلهمراتب نیازهای مَزلو6 را لازمۀ کار طراحی و معماری داخلی بهکار برد. ما انسانها در فضاهای مختلف با کاربریهای مختلف قرار میگیریم که برای انجام فعالیت مربوطه طراحی و ساخته شدهاند؛ اما آنچه مهمترین نقش را در معماری داخلی دارد: نور، رنگ، بافت، تهویه و غیره، میباشد که هر کدام با جزئیات مربوطه اجرا میشوند.
هدف از ارتقاء ادراکات رفتار انسانی، وجودیتمکانی-وجودیتفضایی در محیط طراحی میتواند در برخورد با ادراك محیط یکی از بُعدهای اساسی در روند طراحی باشد که در صورت ارتباط بین انسان و محیط بهوجود میآید درحقیقت حرکت در فضا میتواند منجربه دریافت تجربیات نُو و ادراك فضاي معماري عنوان شود و از آنجایی که فضاهاي معماري باوجود انسان تبیین میگردد، هویت7 فضا را میتوان متأثر از وجودیت انسانی مدنظر قرار گرفت، بهبیانی، امري که توسط فهم نیازها و خواستهاي طبیعی و درحینحال نیازهاي متعالی انسان درك میشود این مفهوم بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به واکاوی خواستهاي متعالی انسان درارتباط بوده میباشد. طراحی فضاهای اطراف یکی اصلیترین مؤلفههای طراحی محیط میباشد که محیطهای اطراف را پدید میآورند. هرآن چیزی که معماران در محیط خلق میکنند محیط بالقوه بر ادراک و رفتار انسانی بوده که بر او میتواند مؤثر واقع شود (نیکزاد، 1384). در ارتباط با مفهوم طراحی محیط، انسان باید در برخورد با اندریافتهای چون اشیاء ادراکات تأثیرگذار متأثر از جایگاه هر شیء کجاست و یا درمقابل هر شیء دیگر چه رفتاری باید مدنظر داشت میتوان عنوان نمود در تصورات هر انسان اشیاء همیشه در ارتباط با محیطی خاص مطرح میگردد (گروتر، 1383). در دنیای امروزی که رشد جمعیت باعث ایجاد فضاهای شلوغ و پرتنش شده است، فشارهای روانی ناشی از تماسهای بیش از اندازه بین افراد، ضرورت گسترش تحقیقات راجعبه مفاهیم حریم و روابط بین زیر معیارهای این اصول با محیط مصنوع را الزامی میکند که نخستین گام انسان در برقراری ارتباط با محیط پیرامونش احساس آن محیط است. «احساس محیط»، مبنا و پایۀ ادراک و شناخت رفتاری، محیط بوده است. مراحل احساس، ادراک و شناخت رفتاری، دربرگیرندۀ فرایندها، مراحل و عوامل تأثیرگذار پیچیدهای است که انسان واقعیات محسوس را بهواسطۀ گیرندههای حسی شناسایی کرده، پس از تفسیر و تعبیر به ادراک انجامیده، و تکامل آن به شناخت پدیدههای عالم هستی ختم میگردد. طوریکه انسان در ارتباط با محیط و دیگران فرایندی تحت عنوان ادراکی را تجربه میکند. آنچهکه هدف اصلی این پژوهش در نقد کتاب حاضر میباشد؛ شناخت کامل از معماری-معماری داخلی-طراحی داخلی و دکوراسیون داخلی میباشد. همچنین بهکارگیری اصول طراحی محیط، انواع خطوط، سطح، حجم، فرم، سبک، جزئیات، مبلمان و گیاه میباشد. مسئلۀ مهمی که امروزه مواجه آن هستیم قرار گرفتن در فضاهای مسکونی نامطلوب و مساحت کم بوده است. همینطور فضای داخلی خانههای امروز در مقایسه با گذشته حس شادابی را ندارند. چنانکه راهکاری باید درنظر گرفته شود؛ تبدیل فضاها به فضای مطلوب که انسان را بهخود وابسته کند تا تمایل به ترک آن نداشته باشد و زمان بیشتری در آن فضا صرف شود.
2- پرسش پژوهش
آیا طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی در راستای محیط طراحی بهدست آمده میتواند فرآوردهای طراحی را با مؤلفههای رویکردی مؤثر؛ و دررابطهبا ارزیابی ارزشهای تأملات و تفکرات انسانی در ساختار کالبد طراحی عنوان؛ و یا حتی طراحی براساس ادراکات و رفتارهای عینی و ذهنی میتواند نیازهای انسان را در محیط برآورد سازد؟
3- فرضیۀ پژوهش
طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی میتواند علاوهبر ادراکات، فضای میان انسان و محیط را متفاوت و گوناگون جلوه دهد طوریکه تمایل به انتخاب در ابعاد و تناسبات، بافت، چیدمان، رنگ، روشنایی و سایر موارد میتواند با چشمانداز وسیع با بستری گسترده پدید آید. طراحی میتواند واقعیت یک شیء را در محیط مبدل سازد چراکه هدف طراحی لازمۀ عناصر مختلف و حفظ ارزشها در محیط طراحی بهشمار میآید.
4- هدف پژوهش
هدف پژوهش حاضر از نقد و بررسی کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»، تبیین و شناسایی عوامل تأثیرگذار و تأثرپذیر بر تأملات اثربخش و اثرپذیر بر طراحی بهوجود آمده در محیط بوده و هدف اصلی پژوهش پیشرو، بررسی تحلیلی عوامل مختلف اثرگذار بر ایجاد محیط طراحی یا طراحی محیطی موردواکاوی بوده است. در راستای رسیدن به این هدف، با شناسایی مؤلفهها تبیین رویکردها و اولویتبندیها درجهت ارتقاء هرچه بیشتر محیط درنظر بوده برخوردار است.
5- روش تحقیق
پژوهش موردمطالعۀ حاضر بهلحاظ نوع روش تحقیق، از نوع روش تحقیقی توصیفی-تحلیلی برخوردار بوده که با تجزیهوتحلیل و واکاوی کتاب حاضر و همچنین درجهت بهرهوری گردآوری و جمعآوری اطلاعات دادهها از روش کتب کتابخانهای و مستندات مکتوب پرداخته بهرهمند بوده است. برای انجام فرایند پژوهش، مطالعات صورت گرفته شده مربوط به مباحثی چون طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی با پیوندهای از اِلمانهای تأثیرگذار موردارزیابی قرار گرفته است.
6- پیشینۀ پژوهش
در بررسی ادبیات و سوابق مربوط به پیشینۀ پژوهش حاضر، میتوان دررابطهبا طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی در زمینۀ طراحی محیط، معماری و بهخصوص معماری داخلی بر اندریافتهای محیط دربهوجود آمدن هویتمکانی-هویتفضایی برخوردار بوده است. طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی را میتوان از مفاهیم حیات انسان در محیط با محدودۀ مرزی در راستای نیازهای فردی برشمرد. پرداختن به موضوع طراحی باتوجه به نقشی که در زندگی انسان دارد، همواره از مصادیق گوناگون موردبررسی و ارزیابی قرارگرفته است، چنانکه مطالعات در این حوزه در مصادیق داخلی و خارجی صورت گرفته شده است که بهبرخی از آنها در این پژوهش پرداخته گردیده که عبارتانداز:
محمد دبدبه8، در کتاب خود با عنوان «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»، به بررسی جامع طراحی در محیط طراحی، ادراک و عوامل تأثیرگذار در طراحی، عواملهای رفتار انسانی در رویارویی با محیط طراحی، راهنمای طراحی داخلی و پایداری پرداخته و با پژواک بهعمل آمده از پژوهش معتقد است محیط طراحی در همۀ شرایط میتواند تعیین کنندۀ کُنشهای انسانی باشد که باید به این پیشآمد در طراحی محیط سلطه جست (دبدبه، 1400). همچنین در کتاب دیگر وی از مجموعه کتابهای سهجلدی «سبکها در طراحی داخلی»، به بررسی جامع سبکها در طراحی داخلی، معرفی سبکها در معماری داخلی، نوع فرهنگ، متریال، اقلیم هر منطقه مختص به سبک و شیوههای بیان در طراحی داخلی/ معماری داخلی پرداختهاند (جلد 1) - (دبدبه، شاطری وایقان، 1398الف). (جلد 2) - (دبدبه، شاطریوایقان، کهیازاده، 1398ب). و (جلد 3) - (دبدبه، شاطریوایقان، کهیازاده، 1398ج). درنتیجه، برآن باورند سبک9 در طراحی داخلی یکی از اصلیترین فرنامها در معماری داخلی با وجودیت هنر و آرایشات همراه بوده که منجربه زیبایی چشمنواز در آثار میگردد طوریکه این مسئله در طراحی و سبکشناسی10 سبکهای طراحی داخلی یکی از پایههای اساسی بهشمار میآید. درواقع سبکها ذهنیت روشنی از سبکهای گوناگونن در تجلیگاه انسان بوده که میتوان آن را از نظرهای متفاوت طراحی و با فرایندهای رهیافتی دررابطهبا رویکردهایی گوناگون مدنظر قرار داد.
مسعود ایلوخانی11، در کتاب خود با عنوان «گرافیک محیطی»، به تاریخچۀ گرافیک محیطی، بررسی کلی مبانی هنر و گرافیک محیطی، نقش گرافیک در طراحی گرافیک محیطی، مسائل و موضوعات فرهنگی، اجتماعی، جامعهشناسی و روانشناسی، انواع طرحها، نمونهها و کاربردها در گرافیک محیط پرداخته و برآن است تا با خلق ایدههای خلاق در محیط طراحی میتوان به یک استراتژی هماهنگ دست پیدا کرد (ایلوخانی، 1388).
عطیه ملکآورزمانی12 در کتاب خود با عنوان «ماندگاری ادراکی در فضای معماری»، به بررسی کلی و عوامل ماندگاری در معماری ازجمله: تمایل انسان در خلق هنر، معناپذیری، پایداری، ادراک در معماری ازجمله: وجودیت ادراک، فلسفۀ ادراک و پرداختن به روانشناسی محیط، فرایند و شناخت، تأثیرگذاری و تأثرپذیری، درک تصورات ذهنی، عوامل، معنا و ادراک، کهن الگوها ازجمله: رمزهای نمادین، زبان الگوها، ویژگیها و اندگاری ادراک در معماری (ملکآورزمانی، 1398).
جان پایل13 و جودث گورا14، در کتاب خود با عنوان «تاریخ طراحی داخلی»، بررسی جامع تاریخ طراحی داخلی، پیش از تاریخ تا آغاز تمدن، تمدنهای کلاسیک: یونان و روم، صدر مسیحیت، بیزانس و رومانسک، سنتهای اسلامی و آسیایی، اواخر قرون وسطی، عصر رنسانس در ایتالیا، باروک و روکوکو در ایتالیا و شمال اروپا، رنسانس، باروک و روکوکو در فرانسه و اسپانیا، رنسانس، تا جرجین در سرزمینهای شمال غرب اروپا و انگلستان، آمریکای فدرال و مستعمراتی، ریجنسی، احیاء و انقلاب صنعتی، دورۀ ویکتوریا، جنبش زیباییشناسی، هنرنو و جدایی وین، التقاطگرایی، پیدایش مدرنیسم، آرتدکو و طراحی صنعتی، گسترش مدرنیسم اولیه در اروپا، مدرنیسم در آمریکا، استیلای مدرنیسم، بعد از سبک بینالمللی اواخر قرن بیستم و طراحی در زمینهای جدید پرداختهاند (پایل، گورا، 1398). درنتیجه، برآن باورند طراحی داخلی با تمام دورههای سبکی از گذشته تا به امروز دارای پیشرفتهای محیطی برای ادراک و رفتار انسانی بهصورت منسجم طراحی محیط را پدید آوردند چراکه پرداختن به سیرتاریخ طراحی میتوان نوع نگرشهای ارتباطی بین انسانها را بهتصویر کشید و خصوصیات محیطی، فرهنگی، اجتماعی و معماری، معماری داخلی و سایر موارد را بهارمغان آورد.
آنتونی سالی15، در کتاب خود با عنوان «بیان مفهومی طراحی داخلی»، به بررسی بیان مفهومی در طراحی داخلی، نگاهی جامع به کانسپتها در طراحی داخلی: طراحی پلان، گردش حرکت، شکل حجمی، ساخت، مصالح، رنگ و روشنایی پرداخته است (سالی، 1398). درنتیجه، هدف پژوهش برآن است که بینش ادراکات انسانی در محیط طراحی بابهکارگیری مفاهیم، ایدهها و نحوۀ فرمولبندی مدنظر بوده و مواردی اعماز: برنامهریزی، گردش، سهبعدی، ساختوساز، مواد، رنگ و نور بوده که کُنشهای طراحان را در محیط طراحی را دربرمیگیرد. که میتوان هریک از مفاهیم طراحی را بهطور مستقل باتمرکز و ارتباطهای زمینۀ درجهت فرایند طراحی و برآیندهای طراحی موردواکاوی قرار گرفت دانست.
کریس گریملی16 و میمی لاو17، در کتاب خود با عنوان «مرجع و مشخصات فنی طراحی داخلی»، به بررسی فنی طراحی داخلی، اصول طراحی داخلی، فضا طراحی داخلی، سطوح طراحی داخلی، محیط طراحی داخلی، عناصر طراحی داخلی بهره جسته است (گریملی، لاو، 1396). درنتیجه، هدف پژوهش برآن است فرایند طراحی نیازمند بهکارگیری اطلاعات پایه و بهرهوری از نگرشهای گوناگون و دربردارنده موضوعاتی نظیر آشنایی با ابزارهای مدیریت پروژه، زنجیرههای فضایی، نرمافزارهای طراحی، ارائۀ دیجیتالی، راهکارهای طراحی پایدار، اندازههای استاندارد مبلمان، آئیننامههای دسترسی، قوانین رنگ و تضاد رنگی، رنگآمیزی، پوششهای دیوار و کف، نورپردازی مصنوعی و طبیعی، سیستمهای تأسیساتی توکار، اصول ترسیم فنی و سایر موارد مربوطه پرداخته را دارا میباشد.
مری گیلیت18، از مجموعه کتابهای سه جلدی خود با عنوانهای «راهنمای کاربردی طراحی داخلی (1)»، به بررسی طراحی داخلی براساس: اصول و مبانی: نور/ رنگ، منطقهبندی/ سبکشناسی (گیلیت، 1393الف). «راهنمای کاربردی طراحی داخلی (2)»، به بررسی طراحی داخلی براساس: دیوارها/ سقف/ کف (گیلیت، 1393ب). و «راهنمای کاربردی طراحی داخلی (3)»، به بررسی طراحی داخلی براساس: اثاثیه/ چیدمان/ پرداخت نهایی (گیلیت، 1393ج). درنتیجه، هدف پژوهش برآن است که راهنمای کاربردی طراحی داخلی، دانش و هنر طراحی داخلی را به خواننده میآموزد. طوریکه هنر بهکار بردن اشیاء باید بهگونهای لحاظ گردد که هم کارآیی و هم نمای خوبی را در محیط ایفاء و یک طراحی بهینه و کارآمد بهکل فرایند پروسۀ طراحی بهوجود آورد.
دیوید چپمن19، درکتاب خود با عنوان «آفرینش محلات و مکانها در محیط انسانساخت»، واژۀ سرزندگی، بهخوديخود دلالت بر جنبوجوش، کُنشگری فرد و تحركات او صدق میکند، همچنین براي یک مکان شهري، مقصود از سرزندگی میتواند بر پایۀ استدلال محیط در میزان ادراکات آفرینشگری آن مکان شهر مدنظر بوده باشد. وی سرزندگی را یکی از ویژگی و خصوصیات کالبدي فضا مؤثر دانسته طوریکه هر محیط میتواند باعث بهوجود آمدن رفتارهای از فرد را بهوجود آورد (چپمن، 1395). درنتیجه، با خلق آفرینشگریها گوناگون و ثمربخش در محیط طراحی میتوان مسیر روشن در آینده با آرمانهای کارآمد دست یافت.
كـوين اندرو ليـنچ20، در کتاب خود با عنوان «تئوری شکل شهر»، وجود سرزندگی را از محورهای اساسی وضعیت چگونگی یک شهر محیط طراحی عنوان کرده که عبارتانداز: حس، سازگاری، دسترسی، بازرسی، گزینش، توان و عـدالت. در تعریف او از سرزندگی، آمده تا چه میزان میتواند بر گونههای عملکرد شکل یک شهر، ساختار و توانـاییهـاي افراد در خلق آفرینشگری در محیط و تغییر و تحولات بهعمل آمده در آینده تأثیرگذار باشد. درنتیجه، سرزندگی را عامل اصلی سلامتی محیط تلقی نمود. پایداری افراد را تضمین میکند چراکه وجود عدم نور مناسب باعث افسردگی و تأثیرات جبرانناپذیری برای محیطزیست و محیط طراحی پدید میآورد (ليـنچ، 1395).
7- چشمانداز صاحباندیشان
طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی یک از بُعدهای ضروری در آفرینش محیط طراحی با آماج انسان بوده است. مکانها و فضاهای که براساس نیاز انسانی در محیط طراحی شود دارای ویژگی و خصوصیات منحصربهفرد را میتواند بهارمغان آورد صاحباندیشان چشمگیری دررابطهبا محیط-طراحی بر ادراکات و رفتارات انسانی نگریستهاند که در این پژوهش بهبرخی از آنها اشاره گشته است. جی.پی. گیلفورد21، روانشناس روانسنجی22 و دررابطهبا هوش معتقد بود، انعطافپذیری از ویژگیهای کلیدی تفکر خلاق یا مهارتهای تفکر واگرا بهشمار میآید. ارزش تفکر خلاق در این بوده است که منجربه انعطافپذیری در انتخاب گردد. کارل راجرز23، روانشناس شخصیت و یکی از چهرههای اصلی رویکرد روانشناسی انسانگرایانه24 و اگزیستانسیالیستی25 بر این باور بود، اگر فردی بخواهد خلاق باشد، به دو ویژگی سلامت روان و آزادی روانی نیاز دارد. ادوارد رلف26، جغرافیدان دررابطهبا مکان برآن معتقد است، مکان از محیط طبیعی و مصنوعی در انجام عوامل انسانی و معنایی تشکیل یافته طوریکه تجربۀ آن میتواند در مقیاسهای گوناگون متفاوت باشد. تیم کرسول27، یکی دیگر از جغرافیدان سرشناس دررابطهبا مکان براین باور است، مکان ترکیبی از ماده، معنی و عمل بوده است (Cresswell, 2009). کریستین نوربرگ-شولتز28 معمار دررابطهبا با ماهیت مکان معتقد داشت، مکان و رابطۀ آن با روحمکان جوهرۀ اصلی و ارتباطی انسان و مکان بوده و میتوان به معنا سوق داد (شولتز، 1393). رعناسادات حبیبی29 یکی دیگر معماران دررابطهبا مکان برآن معتقد است، مکان وقتی تبدیل به مکان میگردد که انسان در ارتباط با لایههای دیگر و دررابطهبا آن قرار میگیرد که باعث شناخت او از محیط و خود برخوردار میگردد (حبیبی، 1387). افلاطون30 از فیلسوفان نامی دررابطهبا ماهیت فضا برآن باور بود عالم جهان هستی و یا بهتعبیری فضا، کلیتی جسمانی، مقید، قابل رویت، عینی و قابل لمس بوده است که فضای عینی و نامحدود را بهوجود میآورد (دبدبه، 1399 الف). ارسطو31 یکی دیگر از فیلسوفان سرشناس عصر خود براین اعتقاد داشت، مکان ظرف اشیاست که فضا را بهوجود میآورد. بهطورکلی فضا را محدودهای جزئی از محدودۀ کلیتر که مرز آن با مرز شکل در خود جای داده است تطابق دارد که فضای عینی و محدود را بهوجود میآورد (همان). میزان محرکی که انسان در فضا ایجاد میکند با ویژگی فضاهای داخلی ارتباط مستقیم میتواند داشته باشد (Aiello, 1987). این ویژگیها عمدتاً حواس بدن انسان اعماز: شنوایی، بویایی، چشایی، بینایی، و بساوایی که به این پنج حس «حواس پنجگانه»، گویند که باعث تحرک حسها در انسان میشود و برای نخستین بار توسط ارسطو طبقهبندی شدهاند و شاهد پیشرفت حواس و وابستگی زیادی به تاریخ تکامل انسان داشتهاند طوریکه هرکدام از حسها بر ادراکات و رفتار انسانی در محیط طراحی تأثیر میگذارد.
از دیدگاه برخی روانشناسان محیطی متغیرهای مختلفی ازجمله: الگوهای فضایی نامنظم در یک فضا، پیچیدگی و مرموز بودن فضا، تراکم زیاد الگوهای فضایی، بازتعریف فضا، میزان گرما و رطوبت، شکل و فرم فضا، ناتوانی در جهتیابی، ازدحام، ویژگیهای سمعی و بصری عناصر مختلف در فضا. شدت تنوع و تغییر ناگهانی فضا در افزایش میزان تحریک موثر است (Evans, Mccoy, 1988). رنگ بهعنوان یکی از عناصر جداییناپذیر معماری بر اخلاقیات و رفتار کاربران فضا و ساختمان تأثیر میگذارد و همچنین بر حالات روانی و عاطفی آنها نیز تأثیرگذار بوده است. انسان پدیدههای اطراف خود را با رنگ مشاهده و به آن واکنش نشان میدهد. هر رنگ پیام خاصی برای بینندگان دارد که مدتهاست موضوع تحقیقات دانشمندان و روانشناسان بوده است. ترزا آمابیل32، ارتباط بین محیط ساخته شده و خلاقیت محیط طراحی با عواملهای مؤثر در رشد و افزایش خلاقیت پیوندگیهای مرتبط دانسته وی، آفرینشگری را دررابطهبا محیط طراحی (انسانی)، عنوان نموده است. درنتیجه میتوان گفت، اگر محیط طراحی ساخته شده با آفرینشگریهای کارا حاصل شده میباشد
8- فرایند راهبردهای طراحی
مهمترین بخش حرفۀ یک معمار، معمار داخلی و طراح، داشتن هنر و علم درک رفتار افراد بهمنظور ایجاد فضاهای کاربردی خلاقانه با آفرینشگریها نُو درون ساختاری محیط طراحی بوده است. طوریکه مسئولیت آنان شامل وظایف متنوعی اعماز: سازماندهی مکان-فضا-محیط باتوجه به عملکردهای عناصر گسترده، حصول اطمینان از مطابق بودن طرحها با طراحی ساختمانها، مسائل ایمنی، اکوستیک، چیدمان، تزئینات و سایر موارد مرتبط باید نگریست. محیط مفهومی است متعسر که دارای ابعاد گوناگونی میباشد و دادههای که از آن متأثر میشود دارای ویژگی و خصوصیات متمایزی در محیط طراحی به انسان بهعمل میآورد. اطلاعات محیط از طریق فرایندهای ادراکی بهدست میآید که بهوسیلۀ طرحوارههای ذهنی برانگیخته شده و توسط نیازهای انسانی هدایت میشوند. این طرحوارهها تا حدودی فطری و تا حدودی آموختنی هستند و پیوند ادراکات و شناخت را برقرار میسازند. طرحوارهها نهتنها فرایندهای ادراکی، بلکه واکنشهای احساسی (عاطفه)، و اعمال (رفتار فضایی)، را هدایت میکند و درمقابل، ریشۀ فرایندها و دررابطهبا کُنشها نیز طرحوارههای ذهنی را بهعنوان حاصل رفتار ادراکات تحتتأثیر قرار میدهند. طوریکه ادراک فرایند کسب اطلاعات از محیط اطراف است. براساس (جدول 1)، فرایندهای راهبردهای طراحی (محیط بهعمل آور دررابطهبا انسان) در طراحی محیط موردبررسی قرار گرفته است. محیط ساخته شده براساس نیازهای انسان، دارای قابلیتهایی است که مسبب رفتارهای انسان را با عنوانهای دیگر فراهم میسازد.
جدول1- فرایندهای راهبردهای طراحی - (مأخذ: نگارندگان)
ردیف | فرایندهای راهبردهای طراحی (محیط بهعمل آور دررابطهبا انسان) | |
1 | هفت اصل در طراحی | - نور (عنصری که توان دیدن را به فرد میدهد) - فرم (تودۀ فیزیکی یک شیء است که سهبعدی بوده و وزن دارد) - فضا (همان محدودۀ در دسترس کاربر است) - بافت (مشخصهای از یک شیء که با لمس کردن یا دیدن بهچشم میآید) - شکل (خط بیرونی یک شیء را تشکیل میدهد) - رنگ (همان خاصیت بصری فرم است) - حجم (عنصر مهم طراحی داخلی است که بهصورت اجسام توپر توخالی نمایان گشته است) |
2 | معیارهای ارزیابی طراحی
| - وحدت/ کثرت - تمایز/ تشابه - تداوم/ تحوّل - انسان/ هویت |
3 | اصولهای طراحی | - وحدت و هماهنگی - هارمونی و هماهنگی - ریتم - تعادل - بافت (عنصر) - یکپارچگی و گوناگونی (وحدت و کثرت) - تفاوتها و شباهتها - چیدمان عناصر |
8-1- رابطۀ انسان و محیط طراحی
رابطۀ انسان با محیط طراحی پیوندی دوسویه بوده است. هر دو بهنوعی برهم تأثیرگذار میباشند و ازهم نیز متأثر میشوند. وینستون چرچیل33، برآن باور بود، ما بناها (ساختمان)، را شکل میدهیم و بعداً بناها در سیطرۀ تاریخ ما را شکل میدهند. کریستوفر الکساندر34، برآن باور داشت، الگوی رویدادها را که بر زندگی در بناها و شهرها غالب است، نمیتوان از فضاهایی که در آن رخ میدهند جدا نمود (الکساندر، ۱۳۸۶). اگر معماری را شکل دادن هدفمند به مکان-فضا-محیط زندگی انسان تعریف کنیم، درخواهیم یافت که دو عامل درآن نهفته بوده که عبارتاستاز: 1) زندگی و 2) شکل. آثار معماری همانند خلق ایده است و معمار درپی خلق آن، و آنچه در این خلقها صورت خواهد گرفت زندگی انسان میباشد. پس انسان هم سازنده ایدههاست و هم خود بهصورت محتوای ایدهها در آن قرار میگیرد و شکل میپذیرد. ایروین آلتمن35، براین است، محیط و رفتار آنقدر درهمتنیده شدهاند که بهسختی میتوان آنها را ازهم تفکیک کرد بهبیان دیگر، رفتار را نمیتوان مستقل از رابطۀ درونی آن با محیط درک کرد، رفتار را باید در بستری محیطی عنوان نمود (آلتمن، 1382). طوریکه انسان با محیط اطراف خود ارتباط برقرار میکند و محیط میتواند تأثیر مستقیمی بر روان انسان و احساس رضایت او از محیط داشته باشد.
8-1-2- ماهیت مکان36
ماهیت مکان، در پدیدۀ مکان همسو با هویت، حسمکان و روحمکان در ساختار مکان با چشماندازی گسترده با مقولهای از فضا برای انسان در محیط تداعی میشود. پدیداری ماهیت مکان برگرفته از عناصر وابسته از وجوه نیاز انسان تجلی میگردد و بهواسطۀ تعامل با محیط و سطوح با برجستگیهای از آثار دربهوجود آمدن اثرها بهویژه عناصر پایه همچون معنا در ذهن مخاطب نهان مییابد. ماهیت مکانی همچون نیاز تأمین انرژی بدن انسان برای بقاء او امری مهم تلقی میشود و در تعلقات وسیع در امر مکان در محیط میباشد. بهبیانی، مکان زمانی مکان میشود که انسان در ارتباط با لایههای درونی و بیرونی دیگر در رابطه و ارتباط با آن قرار گیرد. این لایهها میتواند توسط فعالیتهای انسانی با محیط و در ارتباط با طبیعت قرار گیرد و آن را برای انسانها نمایان سازد و لایههای شناخت از محیط پیرامون را در فرد شفاف سازد (دبدبه، 1399 ب).
8-1-3- ماهیت فضا37
واژۀ فضا واژهای پررمزوراز که اغلب موردواکاوی یا سوءاستفاده قرار میگیرد. ماهیت فضا برای کاوش محیط انسانی امری حیاتی بهحساب میآید طوریکه برمبنای فضای وجودی بهمثابه تصورات محیطی از مکان و فهم آن از فضای بهدست آمده بخش اساسی و ضروری انسان با پایهریزی مفاهیم تلقی میگردد. فضا تعاریف متعدد و گستردهای دارد که نمیتوان تعریف جامع از آن داشت ولی رمزوراز جاودانگی آن در ماهیت آن نهان هویت مییابد هویدا و آن را تبدیل به ماهیت فضا میکند. با این وجود، ماهیت فضا کلیتی از نگرشها با الگوهای ذهنی بوده که با عینیت یافتن آنفضا میتوان به واحدیت فضایی با درک بالا و هماهنگ بین معماری و مخاطب ایفای نقش نمود. طوریکه برای رسیدن به ماهیت فضا باید طراحی مجموعهها از فضاهای ساختاری عملکردهای از منظر بیرونی و درونی مدنظر گرفته تا به آن معنا دهد چنانکه حضور انسان در فضا باعث ماندگاری ادراکی و جاودانگی او برای نسلهای آینده خواهد بود.
9- نقد و بررسی کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»؛ از مجموعه آثار معمار دبدبه
1-9- مشخصات اصول ظاهری و نگارشی
کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»، دارای 168 صفحه بوده است طراح گرافیست، صفحهآرا و ویراستاری آن توسط خود نویسندۀ کتاب «محمد دبدبه»، معروف به «معمار دبدبه»،38 صورت گرفته و توسط انتشارات طحان گستر معروف به طحان - (ناشر تخصصی کتب معماری و شهرسازی)، به چاپ رسیده برخوردار میباشد. جلد کتاب بهصورت ماهرانه و با کیفیت بسیار بالا طراحی شده همچنین برای استناد صریح این موضوع تصویر جلد کتاب براساس (شکل 1)، موردواکاوی و بررسی میباشد.
شکل 1- تصویر جلد کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی» - (مأخذ: نویسندۀ اثر – محمد دبدبه)
لازم بهذکر است حروفنگاری و رجوع به متن کتاب استفاده از فونت بیبیسینسیم - “BBCNassim”، بوده است نکتۀ حائزاهمیت بهکارگیری از این نوع فونت در این است که خواننده را جلب و خواندن کتاب را آسان نموده برخوردار میباشد. همچنین ویرایش تخصصی سطح زبان و بینایی این اثر را راحتتر و گویاتر و مناسب هر خواننده قرار داده و قواعد نگارشی کتاب بادقت بالا و رعایت اصول عملکردی تدوین گشته است.
2-9- واکاوی فصول
معماری، معماری داخلی و طراحی آفرینش فضاها بودهاند، فضاهایی که درعین زیبا و خاطرهانگیز بودن میتوانند کارآمد نیز باشد. نویسندۀ اثر براین باور است که با کمی تأمل در ضرورت نیازهای ادراکی و رفتاری انسانی به این نتیجه میرسیم که محیط طراحی علاوهبر ادراکات حسی، عقلی، معنایی و رفتاری قابلیتهای مختلفی را در فضا بهوجود میآورد. فصول کتاب که از چهار فصل تشکیل و با طبقهبندی و دررابطهبا اصول راهبردی برای عملکرد بهتر موردبررسی و ارزیابی دقیق با شفافسازی و واکاوی محتوایی مرزهای اهداف اصلی کتاب قرار گرفته است.
9-2-1- واکاوی محتوای فصل اول - چیستی طراحی داخلی39
راهنمای فصل اول - چیستی طراحی داخلی، براساس (شکل 2).
شکل 2- تحلیل محتوای فصل اول - چیستی طراحی داخلی - (مأخذ: نویسندۀ اثر - محمد دبدبه)
9-2-1-1- نقد و واکاوی
معماری داخلی را میتوان روح و نشاط یک بنا میتوان عنوان کرد طوریکه هماهنگی و کاربرد هریک از عناصر درکنارهم در کاربریهای گوناگون باعث ایجاد آفرینش بوطیقای فضایی در محیط طراحی تلقی میشود (دبدبه، 1394). طراحی داخلی صرفاً بهبود وضعیت بصری و ظاهری یک فضا نیست بلکه هدف از آن بهینهسازی و سازگاری کارکردهای موردنیاز در محیط طراحی است. فعالیت انسانی در طراحی داخلی بناها سرآغاز دیرینه داشته و اهمیت اصلی آن طبق گفتارهای گذشتگانمان از قرن بیستم میلادی اوج یافته اما لازم بهذکر بوده که نویسنده معتقد است انسان از بدو تولد بر روی زمین در نزد پرورگار با معماری بیرونی و داخلی منحصربهفرد که خداوند معمار انسان و (جهان)، بوده آفرینش گشته است. علاقۀ انسان به معماری و تزئینات داخلی آمیخته با هنرهای وجودی همسو و بهمثابه هویت با فرزانگی و اندیشههای ریشهای پیوندی متمایز با دیگر حوزهها و علوم برخوردار بوده است. اجزاء موردتوجه در طراحی را میتوان اشاره به رویکرد، سبکشناسی و جزئیات هر اثر در محیط طراحی برای اثر، که هریک دارای زیرمجموعههای برای طراحی تلقی نمود. اگر بخواهیم در یک تعریف معماری و معماری داخلی را بیان کنیم میتوان معماری را با مسائلی در مقایسهای بزرگ شهری در ارتباط نمود و معماری داخلی را در مقیاس انسانی و در ارتباط با فضاها و تجلی با جهان بیرون عنوان نمود. مهمترین وظیفۀ یک طراح داخلی بهکارگیری راهبردهای کاربردی و داشتن هنر و علم با سازماندهی فضا بر عملکردهای گوناگون اعماز: ریشههای طراحی، معیارهای ارزیابی در طراحی و اصول طراحی (وحدت و هماهنگی، هارمونی و هماهنگی، ریتم، تعادل، بافت (عنصر)، یکپارچگی و گوناگونی (وحدت و کثرت)، تفاوتها و شباهتها و چیدمان عناصر)، مدنظر قرار داد. نقطۀ تأکید در طراحی فضا را میتوان علاوهبر نقاط کانونی هدفمند دانست. در این میان زیباییشناسی نوعی ادراک حسی بوده که تجربۀ زیباییشناختی را در محیط طراحی بهوجود میآورد. گاهاً روشنایی و عناصر طبیعی در زیباییشناسی و اجزای فیزیکی در محیط طراحی داخلی پدیدآورندۀ این موضوع میباشد. دررابطهبا ارگونومی محیط طراحی با حوزههای کاربردی میتوان با درنظر گرفتن ابعاد انسانی جهت سهولت هرچه بیشتر از محیط طراحی بهره جست. درنتیجه میتوان گفت، صور راز جاودانگی معماری و معماری داخلی، یکی از کهنترین و مهمترین مسائل در جهان هستی بهشمار میآید و آن را میتوان بهواسط انسان در زمان بهتحقق ماندگاری در زندگی آدمیان تجربه و به یک هویت واحد دست یافت جاودانه ساخت.
9-2-2- واکاوی محتوای فصل دوم - ادراک40
راهنمای فصل دوم - ادراک، براساس (شکل 3).
شکل 3- تحلیل محتوای فصل دوم - ادراک - (مأخذ: نویسندۀ اثر - محمد دبدبه)
9-2-2-1- نقد و واکاوی
انسان برای برقراری ارتباط و تعامل مناسب با محیط کالبدی اطراف به دریافت اطلاعات نیازمند ادراک محیط میباشد که انسان از طریق آن دادههای لازم را براساس نیاز از محیط پیرامون برمیگزیند (دبدبه، 1395). اولریک نیسر41 معتقد بود، انسان در هر مرحلۀ ادراك، هم قطب درون و هم قطب بیرون بهصورت همسنگ بر یکدیگر تأثیر دارند. بهبیان دیگر، هیچ انسانی با محیط ارتباط برقرار نمیكند مگر آنكه اسکیما42 و انگیزۀ اكتشاف داشته باشد. دریک تقسیمبندی ادراکات انسانی را میتوان به ادراک شنوایی، ادراک بینایی، ادراک بویایی و ادراک لامسه براساس (شکل 4)، تقسیم کرد طوریکه هریک جایگاه متمایزی نسبت بهیکدیگر دارند. در فلسفه، ادراک از مباحث مهم شناختشناسانه و مهمترین گام در شناخت خویشتن و هستی بوده و سهم اساسی در بازشناسی نوع رابطۀ انسان با کیهان دارد براساس (شکل 5).
شکل 4- گیرندههای حسی انسان - (مأخذ: نگارندگان) |
شکل 5- رابطۀ انسان با جهان هستی - (مأخذ: نگارندگان) |
در روانشناسی محیط، به بررسی رفتار انسان در محیط میپردازد و پژوهشهای مرتبط با رفتار انسان و چگونگی تأثیر عوامل مؤثر بر ادراک و شناخت از محیط را واکاوی مینماید و فرایند بنیادین رفتار انسانی را براساس گامهای متوالی همچون احساس، ادراک، شناخت و رفتار را شکل میدهد. در زمینۀ معرفی عوامل مؤثر بر ادراک میتوان به علوم تجربی و رفتاری اشاره نمود که در این زمینه مطالعات دامنهداری بر کیفیت ادراک و دریافتهای محیطی صورت گرفته و جزء جداییناپذیر از تعریف ادراک بدل گردیده است. در این راستاء رفتار فضایی و فضای شخصی دو موضوع مرتبط به انسان و محیط پیرامون اوست. بهبیان دیگر، «انسان برای ارضای نیازهای فیزیولوژیک و اجتماعی خود و بهمنظور ایفای نقشهای اجتماعی، احتیاج به فضاهایی با حدود و شرایط مناسب دارد و فقط هنگامی که نتواند شرایط موردنظر را بهوجود آورد، تغییر رفتار میدهد و خود را با شرایط موجود سازگار میکند». محیط، همانطورکه در ایجاد خود از افراد و فرهنگشان تأثیر میپذیرد پس میتواند بر رفتار آنها نیز تأثیرگذار باشد. انسانها در دنیای چندحسی زندگی میکنند که با دیدن، بوها، صداها، مزهها و پدیدههای چشیدنی احاطه شدهاند؛ و روشی که این محرکها تبدیل به تجربه میشوند به فهم ما از محیط پیرامون کمک میکند. «حواس پنجگانه» - شنوایی، بویایی، بینایی، بساوایی و چشایی، برای نخستین بار توسط ارسطو طبقهبندی شدهاند و شاهد پیشرفت حواس وابستگی زیادی به تاریخ تکامل داشته در این راستاء شاید بتوان مؤثرترین فیلسوف نظریهپرداز در این مبانی را موریس مرلو-پونتی43، دانست. وی در مورد کارکرد و نقش حواس با نظریههای فلاسفۀ مقدم او کاملاً متفاوت بوده است. دررابطهبا ارتباط ادراک، محیط و فضای داخلی میتوان به نظریۀ ماکس ورتهایمر44، بنیانگذار گشتالت (روانشناسی)45، دررابطهبا یادگیری معتقد بود بینش حاصل از درک موقعیت یادگیری یک كل یکپارچه و كشف روابط میان اجزای تشکیلدهندۀ موقعیت یادگیری حاصل میشود. وولفگانگ کهلر46، یکی دیگر از نظریهپردازان گشتالت بر این باور بود که یادگیری زمانی به بینش سوق پیدا میکند كه بتوان از راه درک روابط میان اجزای موقعیت، به یک كل سازمانیافته، به تمامیت آن موقعیت راه یافت. همچنین هر چیزی که درمقابل چشم ظاهر شود، میتواند مفهوم بصری، جنبههای اطلاعاتی، زیباییشناسی و غیره، داشته باشد. و دررابطه با ارتباط بصری موضوعاتی چون، پیامهای بصری، عناصر اولیۀ بصری، درک بصری و ویژگیهای بصری را میتواند درپی داشته باشد. در زندگی روزمره و در طبيعت، وجود خط میتواند تصویری خاص با ارتباطهای بصری گوناگون در آثار بهوجود آورد. درنتیجه میتوان گفت، ادراک یکی از موضوعات ارزشمند در طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی بوده و باید به آن توجه ویژه نمود.
9-2-3- واکاوی محتوای فصل سوم – رفتار انسانی47
راهنمای فصل سوم - رفتار انسانی، براساس (شکل 7).
شکل7- تحلیل محتوای فصل سوم - رفتار انسانی- (مأخذ: نویسندۀ اثر - محمد دبدبه)
9-2-3-1- نقد و واکاوی
رفتار، برآیندى از انگیزهها و نیازهاى فرد، قابلیت محیط، تصویر ذهنی فرد از دنیاى خارج ناشی از ادراک او و معنای که این تصویر براى او دارد میباشد. مقر رفتاری و یا یک مکان رفتار، عنصری برای واکاوی محیط طراحی بوده است که کارکردهای اصلی فضاهای معماری را تشریح و یا برای طراحی اصولی بهکار گرفته میشود (دبدبه، 1396). راجر بارکر48، روانشناسمحیط، معتقد بود عناصر تشکیلدهندۀ مقر رفتاری شامل فعالیتهای مستمر و پایدار در یک مکان، قلمرو و یا آرایش سهبعدی محیطی مکان، رفتار و وجود دورۀ زمانی است. دررابطه با آنتروپومتری49، مردمسنجی و یا انسانسنجی به اندازهگیری بخشهای گوناگون بدن انسان بهمنظور شناسایی تفاوتها و دستهبندیهای فیزیکی مردمان گفته میشود. واژۀ آنتروپومتری ریشۀ یونانی دارد، همچنین میتوان بهصورت کلی اشاره به اندازهگیری انسان داشت. در این راستا درک فرایندهای شناخت و عاطفه میتواند در ادراک زیباییهای محیط و انتخاب مردم در استفاده از عناصر محیط نقش مهمی داشته باشند. همچنین یکی از اصلیترین تفاوتهای فردی در فرم نقشههای شناختی ویژگی و خصوصیات بارز هر محیط بستگی دارد. شکلگیری تصویر ذهنی فرایندی دوطرفه بین شخص و محیط بوده که امکان تقویت تصور یک مکان خاص از طریق بالابردن قابلیتهای شخصی یا از طریق قابل تشخیص ساختن سازۀ محیط برخوردار بوده است. فرایند احساس میتواند از ابتدای دریافت اطلاعات تا انتقال آن به مغز را شامل شود، بدون آنکه دربردارندۀ واکاوی و اعمال بعدی مغز روی این اطلاعات باشد، مرحلهای است که در آن اطلاعات ارسال شده توسط حواس به مغز و دستگاه عصبی، سازماندهی و تفسیر میشود. و میتوان گفت، حواس یا حس در انسان گنجایش فیزیولوژیک یک موجود زنده برای ادراک او بهشمار میآید. مطالعاتی که در زمینههای مختلف علمی صورت گرفته، جنبههای گوناگونی دارد. حواس انسانی برای بقای انسان امری ضروری در پاسخگویی به تغییرات محیطی، نظم و هماهنگی بدن میباشد. "ارسطو"، بر این باور داشت پنج حس در انسان وجود دارد که عبارتانداز: شنوایی، بویایی، چشایی، بینایی، و بساوایی (لامسه)، که به این پنج حس «حواس پنجگانه»، گویند. اطلاعات محیط را میتوان فرایندهای ادراکی که بهوسیلۀ طرحوارههای ذهنی برانگیخته شده و توسط نیازهای انسانی هدایت میشوند عنوان نمود. آبراهام مزلو50، سلسلهمراتب نیازهای انسانی را اینطور بیان نموده که عبارتانداز: 1) نیازهای فیزیولوژیکی، 2) نیازهای ایمنی، 3) نیازهای تعلق، 4) نیازهای احترام، و 5) نیاز به خود شکوفایی. الکساندر لیتون51، نیازهای انسانی را اینطور بیان نموده که عبارتانداز: 1) امنیت فیزیکی، 2) ارضای جنسی، 3) ابزار دشمنی، 4) حفظ علایق شخصی، 5) شناسایی شدن، 6) بیان خودانگیختگی، 7) ابزار عشق، 8) تشخیص جایگاه خود و دیگران در جامعه، 9) حفظ و مراقبت از عضویت در گروهی معین، و 10) تعلق به یک نظم معنوی را عنوان نموده است. ادراک، فرایند کسب اطلاعات از محیط اطراف بوده و یکی از مواردی که باتوجه به مسئلۀ ادراک و حواس اتفاق میافتد و با رفتار مرتبط است بحث یادگیری میباشد. روانشناسی محیط بر تأثیرپذیری رفتار، عوامل و شرایط فیزیکی میتواند اثرگذار باشد بهطورکلی در بحث روانشناسی محیط قبل از پرداختن به یک مکان خاص باید مفاهیم پایهای را موردتوجه قرار داد. درنتیجه میتوان گفت، رفتار انسانی یکی از عواملی مهم در محیط طراحی بوده که سبب بهوجود آمدن رویدادهای گوناگون در زندگی انسان میشود.
4-2-9- واکاوی محتوای فصل چهارم – راهنمای طراحی داخلی52
راهنمای فصل چهارم – راهنمای طراحی داخلی، براساس (شکل 8).
شکل8- تحلیل محتوای فصل چهارم - راهنمای طراحی داخلی- (مأخذ: نویسندۀ اثر - محمد دبدبه)
9-2-4-1- نقد و واکاوی
سلسلهمراتب عوامل تأثرگذار در طراحی فضای داخلی را میتوان از تنوع بسیار وسیع همراه با سطوح آفرینش طرحهای متنوع برای سطحهای گوناگون عنوان نمود که هریک میتواند فضاهای با کاربریهای بیشمار را بهوجود آورند. رنگ جزوء جالبترین جنبههای طراحی داخلی و یکی از ضروریترین مباحث در محیط میباشد (دبدبه، 1397). میتوان دررابطهبا سیستمهای تنظیم تناسبات برحسب تناسبات انسانی، برمبنای ابعاد و تناسبات بدن انسان بُعدهای ارگونومی53 و مقیاس را مدنظر قرار داد که این امر باعث بهوجود آمدن افزایش قدرت درک فضایی در یک مکان خاص در هر فضا میباشد و با بهکارگیری تکنیکهایی مانند تکنیک اسکمپر54، خلاقیت و پرورش ایدهها برای حل مسائل در محیط طراحی با کاربریهای متنوع همچون مسکونی، عملکردهای کاربردی میتوان مدنظر قرار داد. استفاده از روش فنگشویی پاسخی در رسیدن به یک فضای مطلوب و رضایتمند برای انسان بهشمار میآید. برای ایجاد زیبایی در جهت گسترش زیباییشناسی - زیباییشناختی، دررابطهبا بینایی تنها چیزی که میتوان زیبایی را دید نور و روشنایی در محیط میباشد. وجود سبک در طراحی داخلی یکی از مهمترین عناوین در معماری داخلی با هنر و تزئینات همراه بوده که منجربه زیبایی خارقالعاده در آثار میگردد. هر محیط بدون وجود فضای سبز محیطی بیروح و عاری از اصول زیباییشناسی، ویژگیهای اکولوژیک و زمینههای توسعۀ معماری پایدار54 بهحساب میآید. طورکه وجود فضای سبز میتواند باعث بهوجود آمدن تهویۀ مطبوع و راههای مقابله با گرمایش در ساختمانها مؤثر واقع شوند. در ادامۀ میتوان اشاره به اتمسفر55 در بستر پدیدارشناسی نُو داشت درواقع مفهوم اتمسفر مؤلفۀ احساس دررابطهبا اتمسفر، از اهمیت جدی برخوردار بوده است، چراکه احساس بهمثابۀ اتمسفر بیان میشود و اتمسفر ابعاد و سطوح مختلف داشته همچنین اتمسفر با امر درون و برون معنا مییابد طوریکه امر درون و برون ناشی از مدل سوژه - ابژه نشأت میگیرد اما اتمسفر میکوشد دیوار میان برون و درون نور تا درون و برون را یکی کند. لازم بهذکر بوده بهکارگیری و بهرهوری انرژی نکتۀ اساسی در جستوجوی پایداری در بخش ساختوساز میباشد. پایداری نیز مانند بسیاری از مفاهیم و اصطلاحات دیگر، در جوامع گوناگون انسانی و شرایط خاص زیستمحیطی میتواند بار معنای خاصی بههمراه داشته باشد. مفهوم توسعۀ پایدار56 یک تغییر در اداراک و فهم انسان با محیطزیست57 با یکدیگر در طبیعت بوده است. معماری پایدار روشی در طراحی بوده که در جهت صرفهجویی در مصرف انرژی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر انجام میگیرد. بهبیان دیگر، معماری پایدار را میتوان یک سیستم فرعی از کل سیستمهای پایدار تعریف نمود. درنتیجه میتوان گفت، استفاده و بهکارگیری اصولی و حرفهای از کاربردهای راهنمای طراحی داخلی در محیط طراحی میتواند نقش بهسزایی در ایجاد معماری و بهخصوص معماری داخلی فاخر بهوجود آورد.
10- نتیجهگیری
بیگمان، کتاب حاضر یکی از منابع ارزشمند در امر طراحی محیط بهشمار میآید هدف این اثر تلاش جهت شناخت کامل از معماری داخلی و تأثیر بر روحوروان انسان و با بیان طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی؛ تفاوتها و شباهتهایی که میان این سه حوزۀ معماری داخلی، طراحی داخلی و دکوراسیون داخلی وجود دارد بوده است که تاکنون چنین پژوهش وسیعی در این زمینه انجام نگرفته موردواکاوی دقیق صورت گرفته برخوردار میباشد. وجود انسان در هر مرحله از روند طراحی محیط بر نحوۀ ساخت آن تأثیرگذار میباشد چه از نظر هویت، ادراک، رفتار و یا حتی راهنمایی برای طراحی اهمیت بهسزایی میتواند داشته باشد. طراحی باوجود روحمکان58 و حسمکان59 در خلق بوطیقای آفرینش فضایی60 و هویت آن شکل خواهد گرفت. سخن آخر، نویسندۀ اثر دررابطهبا طراحی برآن است که فرایند طراحی نیازمند به یک حساسیت زیباییشناختی بوده دارد، که معمولاً بخشی از سیستم فکری یک هنرمند بانی اثر پدید میآید. زیبایی وقتی حاصل میشود که حواسهای انسان نوعی زیباییشناسی را درک کنند. طوریکه این عوامل باعث بهوجود آمدن یک طراحی سازگار با نیاز انسان تبیین میشود.
امید است با مطالعۀ این کتاب توسط اساتید، دانشجویان، جامعۀ دانشگاهی و دوستداران/ خودآموختگان دررابطهبا طراحی راهکارهای مؤثر در حوزۀ معماری، معماری داخلی و طراحی محیط اقدام و نتیجۀ مطلوب بهعمل آید.
11- پینوشت
31. Aristotle 32. Teresa Amabile 33. Sir Winston Leonard Spencer Churchill 34. Christopher Alexander 35. Irwin Altman 36. Existential of Place/ Existence of place 37. Existential of Space/ Existence of Space 38. Dabdabeh the Architect 39. Interior Design Quiddity 40. Perception 41. Ulric Neisser 42. Schema 43. Maurice Merleau-Ponty 44. Max Wertheimer 45. Gestalt Psychology 46. Wolfgang Kohler 47. Human Behavioism 48. Roger Barker 49. Anthropometry 50. Abraham Maslow 51. Alexander Leighton 52. Interior Design Guide 53. Human Factors and Ergonomics 54. Scamper 55. Atmosphere 56. Sustainable Development 57. Environment 58. Genius Loci 59. Sense of Place 60. Space Creation | 1. Perception 2. Environment of Design 3. Design Based on Human Perception and Behavior 4. Interior Architecture 5. Architecture 6. Maslow's Hierarchy of Needs 7. Identity 8. Mohammad Dabdabeh 9. Style 10. Stylistics 11. Masoud Ilokhani 12. Atieh Malakavarzamani 13. John Pile 14. Judith Gura 15. Antony Sally 16. Chris Grimley 17. Mimi Love 18. Mary Gilliatt 19. David Chapman 20. Kevin Andrew Lynch 21. J. P. Guilford 22. Psychometric 23. Carl Ransom Rogers 24. Humanistic Approach 25. Client-Centered Approach 26. Edward Relph 27. Tim Cresswell 28. Christian Norberg-Schulz 29. Rana Sadat Habibi 30. Plato |
تشكر و قدرداني
بدینوسیله این پژوهش از کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»؛ گردآوری و استخراج شده است. پیام نویسندۀ پرآوازۀ اثر جناب آقای محمد دبدبه معروف به «معمار دبدبه»، دررابطهبا همراهی وی، براین است:
با یاری ایزدمنان و همراهی مجموعۀ انتشارات طحان - (گستر) - (ناشر تخصصی معماری و شهرسازی)، و مدیر توانمند جناب آقای ابوالفضل چلاغلو، که در مراحل مجوز و چاپ کتاب معاضدت نمودهاند صمیمانه سپاسگزارم.
از جناب آقای دکتر مرتضی صدیق، که من را در انجام فرایند نقد و بررسی کتاب در ساختار مقاله، یاری نمودهاند صمیمانه تشکر میکنم.
و در آخر حمایتهای معنوی رفیق عزیزم جناب آقای مجید رضوانپناه، که من را در انجام فرایند نقد و بررسی کتاب در قالب مقاله، جهت آشنایی جامعۀ معماری/ معماری داخلی و دوستداران طراحی مرتبط با این حوزه مساعدت دادند صمیمانه متشکرم.
منابع
1. ایلوخانی، مسعود، (1388)، گرافیک محیطی، ویراستار علمی: علیاکبر رژدام، چاپ اول، تهران: انتشارات فاطمی.
2. آلتمن، ایروین، (۱۳۸۲)، محیط و رفتار اجتماعی: خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام، ترجمۀ: علی نمازیان، ویراستار: جواهر افسر، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران.
3. پایل، جاناف، و گورا، جودث، (1398)، تاریخ طراحی داخلی، ترجمۀ: محمدرضا نامداری، لیدا حسینزاده و الهه نشاطی، ویراستار: مهدی آتشی، چاپ اول، تهران: انتشارات کتابکده کسری.
4. چپمن، دیوید، (1395)، آفرینش محلات و مکانها در محیط انسانساخت، ترجمۀ: شهرزاد فریادی و منوچهر طبیبیان، چاپ سوم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
5. حبیبی، رعناسادات، (1387)، تصویرهای ذهنی و مفهوم مکان، فصلنامۀ علمیپژوهشی-هنرهای زیبا، شمارۀ 35، صص 50-39.
6. دبدبه، محمد، (1394)، دست نوشتههای از مجموعه آثار (چیستی طراحی داخلی/ محیط طراحی).
7. دبدبه، محمد، (1395)، دست نوشتههای از مجموعه آثار (ادراک/ محیط طراحی).
8. دبدبه، محمد، (1396)، دست نوشتههای از مجموعه آثار (رفتار انسانی/ محیط طراحی).
9. دبدبه، محمد، (1397)، دست نوشتههای از مجموعه آثار (راهنمای طراحی داخلی/ محیط طراحی).
10. دبدبه، محمد، (1399 الف)، وجودیت فضا، اولین کنفرانس ملی عمران، معماری و فناوری اطلاعات در زندگی شهری، مؤسسۀ آموزش عالی غیرانتفاعی-توس، مشهد-ایران، صص 10-1.
11. دبدبه، محمد، (1399 الف)، وجودیت مکان، اولین کنفرانس ملی عمران، معماری و فناوری اطلاعات در زندگی شهری، مؤسسۀ آموزش عالی غیرانتفاعی-توس، مشهد-ایران، صص 14-1.
12. دبدبه، محمد، (1400)، ماهیت هنر و تزئینات در معماری داخلی (در طراحی و دکوراسیون داخلی)، چاپ اول، تهران: انتشارات اول و آخر
13. دبدبه، محمد، شاطری وایقان، امید، (1398 الف)، سبکها در طراحی داخلی (جلد اول)، ، چاپ اول، تهران: انتشارات پشوتن.
14. دبدبه، محمد، شاطری وایقان، امید، و کهیازاده، وحید، (1398 ب)، سبکها در طراحی داخلی (جلد دوم)، چاپ اول، تهران: انتشارات پشوتن.
15. دبدبه، محمد، شاطری وایقان، امید، و کهیازاده، وحید، (1398 ج)، سبکها در طراحی داخلی (جلد سوم)، چاپ اول، تهران: انتشارات پشوتن.
16. سالی، آنتولی، (1398)، بیان مفهموی طراحی داخلی، ترجمۀ آزاده فرزادپور، چاپ اول، مشهد: انتشارات کتابکده کسری.
17. الکساندر، کریستوفر، (۱۳۸۶)، معماری و راز جاودانگی: راه بیزمان ساختن، ویراست دوم، ترجمۀ: مهرداد قیومی
بیدهندی با مقدمۀ مهدی حجت، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران.
18. گروتر، یورگکورت، (1383)، زیبایی شناسی در معماری، ترجمۀ: جهانشاه پاکزاد و عبدالرضا همایون، چاپ دوم، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران.
19. گریملی، کریس، و لاو، میمی، (1396)، «مرجع و مشخصات فنی طراحی داخلی»، چاپ دوم، مشهد: انتشارات کتابکده کسری.
20. گیلیت، مری، (1393 الف)، راهنمایی کاربردی طراحی داخلی (1)، ترجمۀ: ارمیا ذوالریاستین و علیرضا صحراگرد، چاپ سوم، تهران: انتشارات پشوتن.
21. گیلیت، مری، (1393 ب)، راهنمایی کاربردی طراحی داخلی (2)، ترجمۀ: ارمیا ذوالریاستین و علیرضا صحراگرد، چاپ سوم، تهران: انتشارات پشوتن.
22. گیلیت، مری، (1393 ج)، راهنمایی کاربردی طراحی داخلی (3)، ترجمۀ: ارمیا ذوالریاستین، چاپ سوم، تهران: انتشارات پشوتن.
23. لنگ، جان، (1397)، آفرینش نظریۀ معماری: نقش علوم رفتاری در طراحی محیطی، ترجمۀ: علیرضا عینیفر، چاپ دهم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
24. ليـنچ، كـوين اندرو، (1395)، تئوری شکل شهر، چاپ هفتم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
25. مرتضوی، شهرناز، (1380)، روانشناسی محیط و کاربرد آن، چاپ اول، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران.
26. مطلبی، قاسم، (1380)، روانشناسی محیطی: دانشی نو در خدمت معماری و طراحی شهری، فصلنامۀ علمیپژوهشی-هنرهای زیبا، شمارۀ 10، صص 67-52.
27. ملکآورزمانی، عطیه، (1398)، ماندگاری ادراکی در فضای معماری، چاپ اول، تهران: انتشارات سیمای دانش-آذر
28. نوربرگ-شولتز، کریستیان، (1393)، گزینهای از معماری: معنا و مکان، ترجمۀ: ویدا نوروزبراز جانی، چاپ اول، تهران: انتشارات نقش پرهام.
29. نیکزاد، محمود، (1384)، روانشناسی اجتماعی: پیشرفتهای علمی و پژوهشهای کاربردی - مطالعۀ رفتار انسان در محیط اجتماعی، چاپ اول، تهران: انتشارات کیهان.
30. Aiello, John R. (1987). Human Spatial Behavior, In Stokols, Daniel. and Altman, Irwin. (Eds). Handbook of Environmental Psychology. NewYork: Wiley.
31. Cresswell, Tim. (2009). Place, International Encyclopedia of Human Geography, ed. Nigel Thrift & Rob Kitchen. Vol. 8, Oxford: Elsevier, pp. 169-177.
32. Evans, Gary W. Mccoy, Janetta Mitchell. (1998). When Buildings Don’t Work: The Role of Architecture in Human Health, Journal of Environmental physiology, (18): pp. 85-94.
BOOK REVIEW
“DESIGN BASED ON HUMAN PERCEPTION AND BEHAVIOR”
FROM THE ARCHITECT DABDABEH'S COLLECTION OF WORKS
Abstract
Architects, interior architects, and interior designers have all considered how the poetic of space affects the human senses when creating a building's interior architecture. Lack of appropriate daytime lighting, color, and most crucially, unprincipled design, have all been linked to depression and a lack of a sense of freshness in humans. As a result, these factors have had a significant impact on human perception and behavior. In terms of research methodology, the current study was descriptive-analytical. The method of library research and written documents have been employed in the process of data collection by reviewing the current book. The purpose of the review of the book "Design Based on Human Perception and Behavior" is to understand the human being in various interactions and direct the goals of the design process in resolving the analyzed issues. After making an effort to fully comprehend the design process of the architectural environment, interior architecture, and its impact on the human spirit, the present work is divided into four chapters: the first chapter, "What is Interior Design?"; the second, "Perception"; the third, "Human Behavior," and the fourth, "Interior Design Guide."
.
Keywords: Space Poetic, Interior Architecture, Design, Perception, Human Behavior
[1] این مقاله مستخرج از کتاب «طراحی براساس ادراک و رفتار انسانی»؛ از مجموعه آثار «محمد دبدبه»، معروف به «معمار دبدبه»، میباشد.