کاربرد هوش مصنوعی در ایده پردازی فرمی فضای معماری تعلقپذیر با رویکرد روانشناسی محیط (نمونه موردی: مرکز شهر آینده ی ایرانی- اسلامی)
علی پردل
1
(
دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، دانشکده فنی مهندسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
ندا ضیاء بخش
2
(
استادیار، گروه معماری، دانشکده فنی مهندسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
کلید واژه: کاربرد هوش مصنوعی, , , , , ایده پردازی فرمی, , , , , روانشناسی محیط, , , , , فضای معماری تعلق پذیر, , , , , مرکز شهر آینده ایرانی-اسلامی,
چکیده مقاله :
هوش مصنوعی یک فناوری درحال تحول است که مزایای اقتصادی و اجتماعی بسیار بزرگی برای آینده ترسیم کرده است. این فناوری ظرفیت آن را دارد که در نحوه زندگی، کار، یادگیری و اکتشاف و تعامل ما، انقلابی ایجاد کند. اما کاربرد آن در معماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش این است که با بررسی مبانی نظری روانشناسی محیط، شاخصههای فضای معماری تعلق پذیر شناسایی و سپس با بررسی نمونه موردی، تأثیر استفاده از هوش مصنوعی در خلق فضای معماری تعلق پذیر از جنبه فرمی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کیفی است که با مطالعه منابع کتابخانه ای و سپس تحلیل داده ها به شیوه منطقی صورت گرفته است. ابزار پژوهش در این تحقیق هوش مصنوعی میدجرنی است که چند وقتی است در حوزه خلق تصاویر هنری از واژگان ورودی به آن، معرفی شده و مورد توجه هنرمندان و معمارن مختلفی قرار گرفته است. در نهایت میتوان نتیجه گرفته، درست است که با طرحهای مفهومی روبهرو هستیم که در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل نمیشوند، اما میتوانند روی خلاقیت معماران تأثیرگذاری مثبتی داشته باشند و آیندهای را بسازد که امروزه به ذهن اکثر افراد نخواهد رسید. کاربرد این تصاویر در خلق فضاهای تعلق پذیر تنها نمونه ای از کاربرد هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری میباشد و میتواند برای پژوهشگران معماری در حوزه های مختلف، الهام بخش باشد.
چکیده انگلیسی :
Artificial intelligence is an evolving technology that has drawn great economic and social benefits for the future. This technology has the capacity to create a revolution in the way we live, work, learn, discover and interact. But its use in architecture has received less attention. The aim of this research is to identify the characteristics of the belonging architectural space by examining the theoretical foundations of environmental psychology, and then by examining a case study, the effect of the use of artificial intelligence in the creation of the belonging architectural space is examined from a formal aspect. The research method in this research is descriptive-analytical and of a qualitative type, which was done by studying library sources and then analyzing the data in a logical way. The research tool in this research is the Midjourney artificial intelligence, which has been introduced for some time in the field of creating artistic images from input words and has been the focus of various artists and architects. Finally, we can conclude that it is true that we are dealing with conceptual designs that will not become reality in the near future, but they can have a positive impact on the creativity of architects and create a future that most people cannot imagine today. The use of these images in creating belonging spaces is only one example of the use of artificial intelligence in the architectural design process and can be an inspiration for architectural researchers in various fields.
کاربرد هوش مصنوعی در ایده پردازی فرمی فضای معماری تعلقپذیر
با رویکرد روانشناسی محیط
(نمونه موردی: مرکز شهر آینده ی ایرانی- اسلامی)
چکیده
هوش مصنوعي يك فناوري درحال تحول است كه مزاياي اقتصادي و اجتماعي بسيار بزرگي براي آينده ترسيم كرده است. اين فناوري ظرفيت آن را دارد كه در نحوه زندگي، كار، يادگيري و اكتشاف و تعامل ما، انقلابي ايجاد كند. اما کاربرد آن در معماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش این است که با بررسی مبانی نظری روانشناسی محیط، شاخصههای فضای معماری تعلق پذیر شناسایی و سپس با بررسی نمونه موردی، تأثیر استفاده از هوش مصنوعی در خلق فضای معماری تعلق پذیر از جنبه فرمی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کیفی است که با مطالعه منابع کتابخانه ای و سپس تحلیل داده ها به شیوه منطقی صورت گرفته است. ابزار پژوهش در این تحقیق هوش مصنوعی میدجرنی است که چند وقتی است در حوزه خلق تصاویر هنری از واژگان ورودی به آن، معرفی شده و مورد توجه هنرمندان و معمارن مختلفی قرار گرفته است. در نهایت میتوان نتیجه گرفته، درست است که با طرحهای مفهومی روبهرو هستیم که در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل نمیشوند، اما میتوانند روی خلاقیت معماران تأثیرگذاری مثبتی داشته باشند و آیندهای را بسازد که امروزه به ذهن اکثر افراد نخواهد رسید. کاربرد این تصاویر در خلق فضاهای تعلق پذیر تنها نمونه ای از کاربرد هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری میباشد و میتواند برای پژوهشگران معماری در حوزه های مختلف، الهام بخش باشد.
واژگان كليدي: کاربرد هوش مصنوعی، ایده پردازی فرمی، روانشناسی محیط، فضای معماری تعلق پذیر، مرکز شهر آینده ایرانی-اسلامی
1- مقدمه
رایانه در حال فرا گرفتن سراسر جهان است و قابلیت های آن ، تفاوت های میان فرهنگ ها و شیوه های زندگی را زدوده است. شهرها و کشورها هر چه بیشتر شبیه به هم می گردند و ارزش های سنتی رنگ می بازد. (محمودی، 1392) این نسل به فضاها به صورت مکانی میاندیشد که در آن انسان با ماشین ها سخن می گوید، جایی که زندگی و حساسیت انسانی از بین رفته است. همه چیز در حال استاندارد شدن است و یکسان نگری در تار و پودها تنیده است. معماران به کارهایی می پردازند که به وسیلة رایانه ها و فقط بر پایه الگوهای منطقی رایانه فهم و طراحی شده اند . در این جا است که فضای معماری بی روح و بی جان خواهد شد. باید در مقابل این افراد جنگید و باید به دنبال فضاهایی بر مبنای تفاوت بود. معمار باید به تفاوت ها امکان دهد تا به تجربه درآیند. باید در پی خلق مکان هایی بود که حس کالبد را تقویت کند تا انسان بتواند به واسطة کالبد خود، حسی واقعی و عینی از فضا داشته باشد. (محمودی، 1392)
با بررسی متون نظریه پردازان مرتبط، متوجه می شویم تعاریف متفاوتی از روانشناسی محیطی ارائه شده است. این دانش به عنوان شاخه ای از روانشناسی و زیر مجموعه ای از علوم رفتاری، به مطالعه رفتارهای انسان در رابطه با سکونت گاه یا محیط کالبدی پیرامونش میپردازد. از نگاه وی مکان در این رویکرد به یک مکان نمادین تبدیل میگردد که در آن هر یک از عناصر به صورت سمبل وار و نمادگونه، بخشی از فرهنگ اجتماعی محیط خود را نشان می دهند. بنابراین حس تعلق و ارتباط مکانی براساس نگرش وی، به صورت نمادها و سمبل های فرهنگی- اجتماعی کالبدی در محیط بروز می نماید و فرد براساس کدها و انگاره های فرهنگی خود این نمادها را کشف و ارتباط خود با محیط را ایجاد می نماید. (راپاپورت، 1384)
1-2-ضرورت تحقیق
امروزه طراحی فرمهای گوناگون محیط ساخته شده پیش از این که بر احساس و نگرشهای شخصی طراحان متکی باشد بر دانش و آگاهی آنان متکی است. آشنایی طراحان به دانشهایی که به گونه ای مستقیم و یا غیر مستقیم به حرفه طراحی کمک میکنند برای طراحان این امکان را به وجود می آورد تا طرح های ارائه شده آنها بیش از پیش با نیازها و فرهنگ استفاده کنندگان سازگار بوده و لذا محیط های طراحی شده به وسیله آنها شرایط لازم را برای یک زندگی انسانی فراهم آورند. آشنایی به روان شناسی محیطی در کنار سایر علوم رفتاری میتواند نقش مهمی در این خصوص ایفا نماید.
3-1-هدف پژوهش
1-4-سوالات تحقیق
1. چگونه میتوان با استفاده از هوش مصنوعی به خلق فضاهای تعلق پذیر کمک کرد؟
2. فضای تعلق پذیر از دیدگاه روانشناسی محیط دارای چه خصوصیاتی است؟
5-1- مدل تحقیق:
موضوع تحقیق |
اهداف تحقیق |
سوالات تحقیق تحقیق |
فرضیه های تحقیق تحقیق |
چارچوب نظری تحقیق |
روش تحقیق |
متغیرهای تحقیق |
نوع تحقیق |
روش تجزیه و تحلیل |
نمودار 1: مدل تحقیق ( منبع: نگارندگان)
2- فضای معماری
معماران و روانشناسان، جامعه شناسان تعاریف و طبقه بندی های مختلفی از محیط دارند، به حدی که تعریف معنای دقیق آن دشوار است. فضای معماری، مفهومی است پیچیده و مرکب که ابعاد گوناگون دارد. داده های فضایی، جنبه های اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی، معماری، نمادی، جغرافیایی، تاریخی، و زیستی از ابعاد مهم فضای معماری محسوب می شوند ادبیات محیط و فضای معماری، بین واژه های متنوع؛ محیط کالبدی، محیط اجتماعی، محیط روانشناختی و محیط رفتاری تمایز قائل می شود فضای معماری اصلی ترین معیار تعاریف محیط در مباحث معماری است. در طراحی معماری با استفاده از تغییر و ایجاد فضایی جدید تالش می شود با توجه به کاربرد ، مصالح و توانایی هایی که در اختیار است، هنر معماری را به زیبایی به نمایش میگذارند. بسیاری از معماران ، فضا را ذات و ماهیت معماری می دانند ، اما فضا قابل تعریف نیست. فضا در مفهوم به تنهایی هیچ چیز خاصی را مطرح نمی کند اما طبق گفته ی برنارد چومی معمار معروف معاصر ، فضا جوهر معماری و شهرسازی است. بنابراین شناخت و استفاده صحیح از این جوهر در معماری نقش اساسی دارد. فضا ، حوزههای گسترش یابنده و در عین حال فراگیرنده بوده و جایگاهی یا محیطی را در ابعاد جسمانی یا فیزیکی و روانشناختی تعریف می نماید. از کل روابط شکل، رنگ و حرکت شکل گرفته، گاه خالی یا منفی است و گاه فاصله میان عناصر را مشخص می نماید، خواه این فاصله در سطح باشد یا در عمق که توسط قواعد پرسپکتیو مجسم می شود. (هاشم نژاد و موسوی ، 1388)
ویژگی های فضا وابستگی بسیاری به معمار و طراحی آن دارد. معمار با توجه به مصالح، شکل و ابعاد و فرهنگ جامعه تالش می کند، درک جدیدی را بوجود بیاورد تا هر شخصی درک دقیقی از آن فضا در ذهنش داشته باشد. این ویژگی ها شامل فضای خصوصی؛ فضای عمومی؛ فضاهای نیمه خصوصی یا نیمه عمومی؛ فضای باز؛ فضای نیمه باز و فضای بسته می باشد.
تعلق به مکان به عنوان پیوندی مؤثر که مردم با مکان برقرار میکنند تعریف میشود، جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و در آن احساس راحتی و امنیت دارند. نظریه پردازی به نام توان، مکان را فضایی تعریف میکند که معنادار شده است. آنچه که به عنوان فضا، نامفهوم است، هنگامی که آن را بهتر بشناسیم و به آن ارزش عطا کنیم، به مکان تبدیل می شود. ( سیاوش پور و همکاران، 1393)
2-1-شناخت فضا و چگونگی معماری فضا
شناخت و معماری فضا با استفاده از مصالح و روش های مختلف موضوع اصلی معماری به حساب می آید. چرا که شناخت و معماری درست فضا، باعث ایجاد ارتباط سالم و درست همه افراد با آن فضا می باشد. شناخت کاربرد و فرهنگ فضا و معماری فضا بر پایه این عوامل کاریست که عالوه بر دانش نیازمند تجربه است. در معماری هر چه وحدت و یکپارچی بین فضای درون و بیرون حفظ شود و با توجه قواعد و توانایی ها مانند معماری سنتی ایران، وحدت در تمام معماری وجود داشته باشد ، بهترین استفاده از فضا در معماری شده است.
3-پیشینه روانشناسی محیط
موضوع روان شناسی محیط از اواخر دهه60 قرن بیستم مطرح گردید. "پرو شانسکی، ایتلسن و ریولین در سال 1970 میلادی ظهور علم روان شناسی محیط را در کتابی با عنوان «روان شناسی محیط: انسان و محیط اجتماعی -کالبدی» اعلام کردند. البته پیش از این در دهههای 1960 و 1970 ، پژوهش هایی به جهت بررسی تأثیر متقابل انسان و محیط تحت عنوان «علوم اکورفتاری» یا «روانشناسی اکولوژیک» منتشر می شدند (مرتضوی، 1380). توجه به مطالعه رفتار انسان و مکان و محیطی که رفتار در آن شکل می گیرد، ابتدا با واژه «روانشناسی بوم شناختی» ارائه شد. بر خالف روانشناسان سنتی که پژوهش های انجام شده آنان توجهی به ارتباط بین رفتار انسان و محیط کالبدی او نداشت، در روانشناسی بوم شناختی مفهوم ارتباط انسان با محیط یا بوم خویش مورد توجه قرار گرفت. همچنین جنبش های دوره معماری مدرن در شکل گیری علم روانشناسی محیط نقش اساسی داشته است. نقدهای انجام شده در باب فضاهای کسالت آور و جرم خیز در مجتمع های مسکونی و شهرهای مدرن از جمله شهرک پروئیت ایگو در امریکا که نهایتاً منهدم گردیدند، را می توان سرآغازی بر لزوم توجه به نیازهای انسانی از محیط مطلوب دانست. (امامقلی و همکاران،1393)
4-تعریف روانشناسی محیط
با بررسی متون نظریه پردازان مرتبط، متوجه می شویم تعاریف متفاوتی از روانشناسی محیطی ارائه شده است. (جدول 1) این دانش به عنوان شاخه ای از روانشناسی و زیر مجموعه ای از علوم رفتاری، به مطالعه رفتارهای انسان در رابطه با سکونتگاه یا محیط کالبدی پیرامونش میپردازد. اکثر پژوهشگران، اگون برون سویک، کورت لوین و رابرت گیفورد را پایه گذاران این رشته می داند. اگون برونسویک در سال 1943 برای نخستین بار اصطالح "روانشناسی محیط" را به کار برده است. (مرتضوی،1380)
جدول1: نام نظریه پردازان و تعریف روانشناسی محیط (منبع: عابدی، جودی 1394)
تاریخ | نام نظریه پرداز | تعریف ارائه شده از روانشناسی محیط |
1970 | کریک | مطالعه روان شناختی رفتار انسان، به گونه ای که به زندگی روزمره او در محیط کالبدی مرتبط باشد. |
1976 | گرامان | روان شناسی محیط، مکمل روان شناسی عمومی فاقد محیط است. |
1981 | کانتر | شاخه ای از روانشناسی است که به مطالعه و تحلیل تعاملات، تقابلات، تجارب و کنشهای انسان با جنبههای مختلف محیط اجتماعی و فیزیکی توجه دارد. |
1982 | راسل | حیطه ای از روانشناسی است که به فراهم کردن رابطه نظام مند بین شخص و محیط میپردازد. |
1982 | هالاهان | روانشناسی محیط، مناسبات مشترک بین محیط فیزیکی و رفتار و تجربه انسان را مورد بررسی قرار میدهد. |
1990 | پروشانسکی | روانشناسی محیط، با تعاملات و روابط میان مردم و محیط شان سر و کار دارد. |
1997 | گیفورد | روانشناسی محیط، بررسی متقابل بین فرد و قرارگاه فیزیکی وی است. |
4-1-ادراک و روانشناسی محیط
ادراک و روانشناسی محیط، به عنــوان شــاخه ای از علــم روانشناســی؛ به بررســی روانشناختی رفتار انسان در محیط میپردازد و پژوهش های مرتبط با رفتار انسان و چگونگی تأثیر عوامل مؤثر بر ادراک و شناخت از محیط را واکاوی مینماید. روانشناسی محیط به دلیل بازنمایی اثر ویژگی های کالبدی محیط بر رفتــار، با حوزه های کارکردی مرتبط بــا دانش محیطی از جمله طراحی شهری پیوند ناگستنی خواهد داشت، از سوی دیگر طراحی شهری در پیوند با روانشناسی محیط نیز موثر خواهد بود . لذا بنظر میرسد که با توجه به مطالب ذکر شده، توجه تواماً به دانش محیطی و روانشانسی محیطی میتواند کمک قابل توجهی به طراحان و همچنین طرح ریزی محیطی با ویژگی های روانشناختی در راستای سلامت فردی و اجتماعی داشته باشد . و میتواند جوابگوی نیازهای انسانی بوده و بستری مناسب برای پیدایش رفتارهای مورد درخواست خود نقش بسزائی داشته باشد.(کرمونا و تیزدل، ۱۳۹۰) در این میان بینایی، بیشترین ارتباط ما با محیط را بر عهده دارد.
احساس محیط |
ادراک محیط |
نمودار 2: رابطه احساس و ادراک در روانشناسی محیط ( منبع: نگارندگان)
5-ضرورت توجه به روانشناسی محیط در طراحی معماری
امروزه طراحی فرمهای گوناگون محیط ساخته شده پیش از این که بر احساس و نگرشهای شخصی طراحان متکی باشد بر دانش و آگاهی آنان متکی است. آشنایی طراحان به دانشهایی که به گونه ای مستقیم و یا غیر مستقیم به حرفه طراحی کمک میکنند برای طراحان این امکان را به وجود میآورد تا طرح های ارائه شده آنها بیش از پیش با نیازها و فرهنگ استفاده کنندگان سازگار بوده و لذا محیط های طراحی شده به وسیله آنها شرایط لازم را برای یک زندگی انسانی فراهم آورند. آشنایی به روان شناسی محیطی در کنار سایر علوم رفتاری میتواند نقش مهمی در این خصوص ایفا نماید. حرفه و مدارس معماری ما اکنون وارد مرحله ای تازه از عمر کوتاه اما پرنشیب و فراز خود شده اند. تأسیس دوره های تحصیلات تکمیلی در معماری و طراحی شهری علی رغم وجود موانع و مشکلات متعدد مدارس ما را متعهد میسازد تا گامی اساسی در نحوه نگرش خود نسبت به پژوهش در این دوره ها و در سطح هیئتهای علمی این مدارس بردارند. حرکت در جهت ایجاد فضای تحقیق در حرفه طراحی اکنون بدون توجه به دانشهای روز و روشهای مناسب پژوهش امری اگر نه محال بلکه کند خواهد بود. (مطلبی، ص52، 1380)
6-تعلق به مکان
نمودار 3: رابطه فضا و مکان در روانشناسی محیط ( منبع: نگارندگان)
|
6-1-حس تعلق به مکان
حس تعلق به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که به منظور بهره مندی و تداوم حضور انسان در مکان، نقش تعیین کننده ای مییابد. تعلق به مکان که بر پایه حس مکان به وجود می آید فراتر از آگاهی از استقرار در یک مکان است. این حس به پیوند فرد با مکان منجر شده و در آن انسان خود را جزئی از مکان می داند و براساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی عملکردها و شخصیت، نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می سازد و مکان برای او قابل احترام می شود. بالاترین مرحله رابطه انسان و فضا، حس تعهّد و تعلّق شخص نسبت به فضاست این حس از دو عامل مؤثر فضا و انسان به صورت توأمان ساخته شده و تغییرات هرکدام در میزان تعلّق مؤثر است. (توسلی، بنیادی، 1386)
6-2-عوامل شکل دهنده حس تعلق به مکان
6-2-1-عوامل ادراکی- شناختی:
همانطور که اشاره شد حس تعلق ترکيبی پيچيده از معانی، نمادها و کيفيتهای محيطی است که شخص یا گروه به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه از یک مکان خاص ادراك میکنند. این معنا که عمدتاً بر پایه ارتباط عاطفی فرد با محيط قرار دارد، در طراحی به صورت نمود کالبدی خود را نمایان میسازد. شناخت و ادراك فرد از یک مکان از شروط اوليه برای ایجاد حس تعلق به مکان میباشد، بدین منظور محيطهای با خوانایی و تمایز کالبدی برای استفاده کنندگان جزء محيط های مطلوب بوده و ادراك و شناخت بهتری از سوی افراد در آن صورت میگيرد. (مطلبی، 1390)
2-2-6-عوامل اجتماعی- فرهنگی:
به همان نسبت که عوامل ادراکی- شناختی فردی در شکل گيری حس تعلق موثر میباشد، نقش متغيرهای اجتماعی نظير فرهنگ، نمادها و نشانههای اجتماعی نيز از اهميت بالایی برخوردار است، به طوری که تا قبل از سال 1978 عمده تحقيقات صورت گرفته بر نقش عوامل اجتماعی در شکل گيری این حس پرداخته بوده و متغيرهای کالبدی جایگاهی در تحقيق نداشتند. محققينی همچون راپاپورت، پروشانسکی، ریجر و الواراکاس با پژوهشهای خود بر نقش عوامل کالبدی تاکيد نموده، اما اشاره داشتهاند که آنچه محيط کالبدی را به عنوان بستر تعامل اجتماعی بيان میکند، در اصل نمادها و سمبل های محيطی مشترك اجتماعی از یک طرف و از طرف دیگر قابليت محيطی در تامين و گسترش این بعد از نيازهای انسانی است. در این دسته از عوامل، عناصر کالبدی نظير فرمها شامل اشکال، بافت و رنگ منبعث ازلایه های اجتماعی محيط نقش ارتباطی با استفاده کنندگان ایفاء مینماید. که هر یک براساس دادههای فرهنگی در طول تاریخ معماری محيط، به دست آمده و حاوی معنای خاص خود میباشند (مطلبی ،1390).
6-2-3-عوامل محیطی و کالبدی:
این دسته از عوامل براساس نظریه مکان-رفتار در روانشناسی محيطی، به دسته بندی محيط به دو عامل مهم فعاليت و کالبد میپردازند. فعاليت های حاکم در یک محيط را براساس عوامل اجتماعی، کنش ها و تعاملات عمومی انسانها تعریف میکنند و کالبد را به همراه متغيرهای فرم و ساماندهی اجزاء، به عنوان مهم ترین عوامل در شکل گيری حس تعلق محيط ارزیابی مینماید. عناصر کالبدی از طریق ایجاد تمایز محيطی، ارتباط درون و بيرون در فضاها به ایجاد حس تعلق میپردازند. از سوی دیگر عناصر کالبدی از طریق هم سازی و قابليت تامين نيازهای انسان در مکان در ایجاد حس تعلق موثر می باشند. از طرفی عناصر کالبدی محيط به عنوان مولفههای فرهنگی و نمادها، واسطه ذهنی در ایجاد ارتباط ذهنی بين استفاده کنندگان از مکان را فراهم مینمایند. در این سطح، عناصر کالبدی منبعث از خاطرهها و تصاویر ذهنی استفاده کنندگان بوده و به صورت نماد گونه، ناشی از فرهنگ و ارزش های اجتماعی، نقش خود را ایفا مینمایند. (مطلبی، 1390)
نمودار4: عوامل شکل دهنده حس تعلق به مکان ( منبع: نگارندگان)
|
7- نظریه ارتباط غیرکلامی راپاپورت
راپاپورت با تأکید بر نقش مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی در شکل گیری محیط کالبدی، با ارائه نظریه ارتباط غیرکلامی، محیط را مجموعهای از عناصر کالبدی ثابت، نیمه ثابت و متحرک تقسیم می کند که فرد براساس کدها و انگاره های فرهنگی خود، معنا و مفهوم خاص خود را از محیط و عناصر آن استنباط می کند (راپاپورت، 1384 ) از نگاه وی مکان در این رویکرد به یک مکان نمادین تبدیل میگردد که در آن هر یک از عناصر به صورت سمبل وار و نمادگونه، بخشی از فرهنگ اجتماعی محیط خود را نشان می دهند. بنابراین حس تعلق و ارتباط مکانی براساس نگرش وی، به صورت نمادها و سمبل های فرهنگی- اجتماعی- کالبدی در محیط بروز می نماید و فرد براساس کدها و انگاره های فرهنگی خود این نمادها را کشف و ارتباط خود با محیط را ایجاد می نماید. (همان، 1384 )
8-نحوه بازتاب هویت ایرانی - اسلامی در فضای معماری
در بین دیدگاه های مختلف پیرامون برداشت و بازتاب معماری ایرانی -اسلامی، سه گروه کلی قابل ارزیابی است. گروه اول به برداشت صریح و مستقیم از معماری گذشته باور دارند. سلطانزاده این مورد را کاربرد برخی فرم ها، ترکیب ها، عناصر و یا تزیینات سنتی، به صورت کما بیش مستقیم به نحوی که نه تنها برای معماران بلکه برای مردم غیرمتخصص نیز قابل شناسایی و درک باشد، میداند. (سلطان زاده، 1385) گروه دوم شامل این دیدگاه است که در نگاه به معماری ایرانی – اسلامی، باید برداشتی غیر صریح داشت در این حالت در بسیاری از موارد از الگوها، چهارچوب ها و عناصر معماری ایرانی بهره گرفته می شود اما به شکل نوین. گروه سوم نگاهی مفهومی به معماری سنتی دارند به این منظور که نکاتی از مفاهیم اصیل به کار رفته در معماری سنتی می باید در معماری معاصر در نظر گرفته شود. مفهوم نه تنها در معماری امروز ما بلکه در معماری دنیا تا ابد قابل دوام و تکرار است. (میرمیران، 1375).
جدول 2: شاخصه های بهره گیری از معماری ایرانی اسلامی(رضوی پور،1397)
شاخصه های معماری ایرانی - اسلامی | ویژگی ها | مصداق ها |
شاخصه های فرمی | ویژگی های شکلی و صوری بناهای ایرانی | استفاده از انواع طاق، قوس و گنبد و ... |
شاخصه های الگویی | استنباط تجریدی از یک واقعیت معماری | الگوی چهار تایی ، الگوی چلیپایی و ... |
شاخصه های مفهومی | تداوم و تکرار مفاهیم اصیل مستقل از فرم و الگو | مقیاس انسانی، بینش نمادین، پیمون، رعایت سلسله مراتب و ... |
9-تعریف هوش مصنوعی
هوش مصنوعی یاAartificial intelligence شاخه ای از علوم رایانه است که هدف اصلیاش آن است که ماشینهای هوشمندی تولید کند که توانایی انجام وظایفی که نیازمند به هوش انسانی است را داشته باشد. هوش مصنوعی در حقیقت نوعی شبیه سازی هوش انسانی برای کامپیوتر است و منظور از هوش مصنوعی در واقع ماشینی است که به گونه ای برنامه نویسی شده که همانند انسان فکر کند و توانایی تقلید از رفتار انسان و حتی احساسات انسان را داشته باشد را داشته باشد. هوش مصنوعی به عنوان یک رشته دانشگاهی در دهه 1950 به وجود آمد و تا بیش از نیم قرن در ابهام نسبی قرارداشت. هوش مصنوعی را میتوان با توجه به انواع شناختی، عاطفی و اجتماعی، به هوش مصنوعی خرد، عمومی و فوق العاده طبقه بندی کرد. همه این انواع، مشترک بوده و تفاوت بین آنها غالبا در استفاده های گوناگون از هوش مصنوعی می باشد. (کاپلان و هانالاین ، 2019)
اما وقتی که استفاده از هوش مصنوعی به امری عادی و روزمره تبدیل می شود، غالبا حساسیت ها در مورد آن کاهش یافته و تبدیل به یک ابزار میشود. این پدیده به عنوان "اثر هوش مصنوعی" توصیف می شود که وقتی رخ می دهد که تماشاگران رفتار یک برنامه هوش مصنوعی را با استدلال اینکه این یک هوش واقعی نیست، کم اهمیت می شمرند. همان طور که آرتور کالرک نویسنده داستانهای علمی گفت: هر فناوری به اندازه کافی پیشرفته، از جادو قابل تشخیص نیست، اما زمانی که فناوری را درک میکنیم، جادو از بین میرود. (کارلتون و همکاران، 2020)
10-ضرورت هوش مصنوعی
از آنجا که پس از سال 2030 دامنه آثار هوش مصنوعی هم در حوزه اقتصاد و هم در اجتماع افزایش چشمگیری خواهد یافت، بنابراین برای کشورها ضرورت خواهد داشت راهبردهایی برای ایجاد یک سکوی پرتاب به سوی آینده فراهم آورده باشند. هوش مصنوعی دارای این توانایی است که با خلق خدمات نوآورانه جدید و الگوهای کسب وکارِ کاملاً متفاوت تغییراتی بنیادی در بازارهای جهانی ایجاد کند. بخشهایی از منطقه تاکنون هوش مصنوعی و عصر دیجیتال را با آغوش باز پذیرفته اند. طبق تحلیل های شرکت بین المللی داده سرمایه گذاری در سامانه های هوشِ شناختی و مصنوعی در خاورمیانه وآفریقا از 5/37میدیون دلار در 2017 تا 100 میلیون دلار در 2021 افزایش خواهد یافت که نمایانگر یک رشد 32 درصدی است. (جابری، 1398)
هوش مصنوعي يك فناوري درحال تحول است كه مزاياي اقتصادي و اجتماعي بسيار بزرگي براي آينده ترسيم كرده است. اين فناوري ظرفيت آن را دارد كه در نحوه زندگي، كار، يادگيري و اكتشاف و تعامل ما انقلابي ايجاد كند. پژوهش هاي هوش مصنوعي مي تواند اولويتهاي ملي شامل افزايش رفاه اقتصادي، بهبود فرصتهاي آموزشي، كيفيت زندگي و همچنين افزايش امنيت ملي و داخلي را تحكيم بخشد. به دليل اين مزاياي بالقوه، دولت ايلات متحده سال هاي زيادي است كه بر پژوهش هاي هوش مصنوعي سرمايه گذاري كرده است. چه بسا نسل های آینده نقش های سنتی دولتها را نپذیرند. شاید آنها همچنان شغلی داشته باشند، اما انتظار میرود بسیاری از این شغلها با حرفههای هوش مصنوعی مرتبط باشند. علاوه بر این نیاز دانشگاهها به پژوهشگران و کارکنانی متخصص در زمیته هوش مصنوعی، در نتیجه ارائه واحدها و برنامه های تخصصی، افزایش خواهد یافت .بنابر این دانشگاه ها باید دوره های جدید را در زمینه هوش مصنوعی و زیرشاخه های آن ایجاد کنند. در ایران مانند بسیاری از کشورها ، حوزه هوش مصنوعی، به خصوص در معماری هنوز مورد توجه دانشگاه ها و برنامه ریزان قرار نگرفته است. (جابری، 1398)
11- سطوح هوش مصنوعی
برای هوش مصنوعی، با توجه به حضور انسان در حلقه آن میتوان مراحل مختلفی را در نظر گرفت. برای مثال در تقسـيم بنـدی زیـر چهـار سطح مختلف برای هوش مصنوعی مشخص شده است که آخرین سطح آن "هوش خودکار" است:
شکل 1 : سطوح هوش مصنوعی (Coopers، 2018)
12-هوش مصنوعی میدجرنی
میدجرنی یک سیستم هوش مصنوعی است که بر اساس دستورهای نوشتاری، به خلق تصاویر هنری منحصربه فرد و زیبا میپردازد. در واقع این سامانه دارای قابلیت ایجاد تصاویر هنری شگفتانگیز، با کیفیت و وضوح بالا، از طریق دریافت پیامهای متنی است. الگوریتمهای Midjourney"" به گونهای طراحی شدهاست که در کوتاهترین زمان ممکن با دسترسی به حجم انبوهی از تصاویر و جستجو میان آنها بتواند الگوهای بصری مرتبط با درخواست شما را پیدا کند. میدجرنی، عبارات سرچ شدهی کاربر را میگیرد، سپس عبارات را با استفاده از الگوریتم هوش مصنوعی اجرا کرده و به الگوریتم اجازه میدهد با جداکردن تصاویر منبع و اعمال تکنیکهای مختلف هنری بر روی آن یک خروجی تصویری به کاربر ارائه دهد. میدجرنی در دسته هوش مصنوعی یاری شده قرار می گیرد یعنی هوشی مصنوعی که در تصمصم گیری ها و عمل به انسان یاری می رساند یا می تواند الهام بخش او در ایده یابی در فرایند های طراحی معماری باشد و به طبع آن به افزایش خلاقیت معمار بیانجامد.
1-12-روش کار با میدجرنی
روش استفاده از پلتفرمMidjourney به شکل خلاصه به صورت زیر است. شما در Discord(شبکه اجتماعی)، عضو شده و وارد یکی از کانالهای به سرعت در حال رشد میشوید (فرقی نمیکند چه کانالی) پس از ورود به کانال، کلمه imagine و بکاسلش / را تایپ میکنید. حالا میتوانید پیام متنی را در ادامه کلمه prompt تایپ کنید. محتوای پیام متنی دقیقا تصویری را توصیف میکند که شما در نظر دارید در خروجی ببینید.
هر بار که دستوری را به میدجرنی میدهید، یک نتیجه فوری از چهارتصویر که مانند ماتریس در کنارهم هستند، دریافت میکنید، هر 4 تصویر شکلهای متفاوتی از موضوع درخواستی شما هستند. در زیر هرتصویر چند دکمه وجود دارد که هرکدام معنایی دارد. برای مثال دکمهU یکی از تصاویر 1 تا 4 را برای شما بزرگ میکند. دکمه Vاز هوش مصنوعی می خواهد تا تصویر را با تم متفاوتی ارائه دهد. فلش دایره ای نیز برای همان جمله یک خروجی جدید ارائه میکند.
شکل 2: رابط کاربری میدجرنی(منبع: نگارندگان)
13-ایده پردازی فرمی فضای معماری در هوش مصنوعی:
از آنجا که ایده پردازی فرمی بخشی از فرایند طراحی معماری به شمار می آید می توان با استفاده از هوش مصنوعی میدجرنی که به خلق تصاویر هنری از واژگان و عبارات ورودی می پردازد، به نحوی استفاده کرد که تصویر خلق شده متناسب با موضوع مورد نظر معمار، در فرایند طراحی معماری باشد. به طور مثال برای خلق فضای معماری تعلق پذیر باید ابتدا به دنبال واژگان و ایده های متنی مناسب بود. به طوری که با وارد کردن آن واژه ها به هوش مصنوعی تصویر ساز میدجرنی، بتوان به تصاویر هنری الهام بخشی دست یافت که معمار را به سوی خلق اثر معماری تعلق پذیر، مرتبط با واژگان ورودی به هوش مصنوعی، هدایت کرده و در خلق اثر معماری تعلق پذیر یاری رساند. در این پژوهش با وارد کردن واژگان زیر تصاویر هنری الهام بخشی را که تماماً توسط هوش مصنوعی ایجاد شده را میتوان مشاهده کرد:
جدول4: موضوع وارد شده به هوش مصنوعی میدجرنی و تصویر خلق شده توسط آن. (منبع: نگارندگان)
ردیف | موضوع وارد شده به هوش مصنوعی | تصویر خلق شده توسط هوش مصنوعی |
1 | مرکز شهر ایرانی – اسلامی آینده |
|
2 | مرکز شهر ایرانی و پلازای شهری آینده |
|
3 | برج های ایرانی اسلامی آینده |
|
4 | مرکز شهر ایرانی – اسلامی سبز |
|
14-نتیجه گیری:
طبق آنچه گفته شد، هوش مصنوعی با سرعت فزایندهای همانند اینترنت و رسانههای اجتماعی، در حال ورود به زندگی روزمره انسان است. از این رو هوش مصنوعی نه تنها زندگی شخصی ما را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه نحوه تصمیم گیری معماران و فرایندهای طراحی را نیز تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. درست است که در حال حاظر با طرحهای مفهومی روبهرو هستیم که در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل نمیشوند، اما میتوانند روی خلاقیت معماران تأثیرگذاری مثبتی داشته باشند و آیندهای را بسازد که امروزه به ذهن اکثر افراد نخواهد رسید. پیشبینی می شود در آینده نزدیک هوش مصنوعی نقش پررنگتری در دنیای معماری و طراحی ساختمانها پیدا کند. کاربرد این تصاویر در خلق فضاهای تعلق پذیر تنها نمونه ای از کاربرد هوش مصنوعی در فرایند طراحی معماری میباشد و میتواند برای پژوهشگران معماری در حوزه های مختلف، الهام بخش باشد.
منابع:
1) امامقلی، عقیل و همکاران.( 1393) روانشناسی محیطی عرصه مشترک معماری و علوم رفتاری، مجله فصلنامه علوم رفتاری ،40-23.
2) توسلی،محمود، بنیادی، ناصر،(1386). طراحی فضای شهری، انتشارات شهیدی، تهران.
3) جابری، طالب (1398). هوش مصنوعی در جهان، دفتر مطالعات سیاسی مجلس شورای اسلامی، گروه بنیادین حکومتی، تهران
4) راپاپورت، آموس، (1384). معنی محیط ساخته شده-رویکردی در ارتباط غیرکلامی، ترجمه: فرح حبیب، انتشارات پردازش و برنامه ریزی شهری، تهران.
5) رضوی پور مریم سادات (1398). بررسی هویت ایرانی اسلامی در معماری پروژه های مسکن مهر، نشریه مطالعات ملی، ایران.
6) سلطان زاده، حسین (1385). چگونگی بازتاب نشانه های سنتی در معماری معاصر. فصلنامه معماری و فرهنگ، شماره 25، ص 67-55.
7) سیاوش پور، بهرام و همکاران (1393). ابعاد تشکیل دهنده حس تعلق به مکان. ششمین کنفرانس ملی برنامهریزی مدیریت شهری با تاکید بر مولفه های شهر اسلامی، مشهد مقدس.
8) عابدی، محمد حسین، جودی، پروانه. (1394) بررسی تاثیر روانشناسی محیطی در فضاهای آموزشی و معماری، امارات متحده عربی، دبی.
9) کارمونا، متیو، و تیزدل، استیو. (1390 )خوانش مفاهیم طراحی شهری. آذرخش، تهران.
10) محمـودی، م، (1392 ). طراحـی فضاهـای آموزشـی بـا رویکـرد انعطافپذیـری، انتشـارات دانشـگاه تهـران، چـاپ دوم.
11) مرتضوی، شهرناز. (1380). روانشناسی محیط. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
12) مطلبی، قاسم. (1380). روانشناسی محیط، دانشی نو در خدمت معماری و طراحی شهری. مجله هنرهای زیبا، شماره 10 ، تهران.
13) میرمیران، هادی. (1379). مدرسه ی شهید مطهری (سپهسالار): نگاهی به معماری دوره قاجار شکوفایی ساخت و افول پرداخت.
14) هاشم نژاد، هاشم و موسوی، سید محمد علی.(1388). طراحی معماری فضاهای بهداشتی – درمانی جدید، چاپ اول، انتشارات مهر ایمان
15) Amr Elsaadani, Mark Purdy and Elizabeth Hakutangwi, Pivoting with AI: How Artificial Intelligence Can Drive Diversification in the Middle East, accentureconsulting, 2018.
16) Carleton, A. D., Harper, E., Menzies, T., Xie, T., Eldh, S., & Lyu, M. R. (2020). The AI Effect: Working at the Intersection of AI and SE. IEEE Software, 37, 26-35. doi:10.1109/MS.2020.2987666
17) Erik Brynjolfsson and Andrew McAfee, The Second Machine Age Work, Progress, and Prosperity in a Time of Brilliant Technologies , W.W. Norton & Company, 2014.
18) Impact of Artificial Intelligence in Germany, Pricewaterhouse Coopers GmbH Wirtschaftsprüfungsgesellschaft, june 2018, p.6.
19) Kaplan, A. M., & Haenlein, M. (2009). The fairyland of Second Life: Virtual social worlds and how to use them. Business horizons, 52, 563–572.
20) -NSTC, The National Artificial Intelligence Research and Developmenf Strategic Plan. 2016.
21) World Government Summit, Summary Report 2018: Global Governance of AI Rountable, Dubay, 2018
The application of artificial intelligence in the formal ideation of the belonging architectural space
with the approach of environmental psychology
(Case study: The future Islamic-Iranian city center)
Abstract
Artificial intelligence is an evolving technology that has drawn great economic and social benefits for the future. This technology has the capacity to create a revolution in the way we live, work, learn, discover and interact. But its use in architecture has received less attention. The aim of this research is to identify the characteristics of the belonging architectural space by examining the theoretical foundations of environmental psychology, and then by examining a case study, the effect of the use of artificial intelligence in the creation of the belonging architectural space is examined from a formal aspect. The research method in this research is descriptive-analytical and of a qualitative type, which was done by studying library sources and then analyzing the data in a logical way. The research tool in this research is the Midjourney artificial intelligence, which has been introduced for some time in the field of creating artistic images from input words and has been the focus of various artists and architects. Finally, we can conclude that it is true that we are dealing with conceptual designs that will not become reality in the near future, but they can have a positive impact on the creativity of architects and create a future that most people cannot imagine today. The use of these images in creating belonging spaces is only one example of the use of artificial intelligence in the architectural design process and can be an inspiration for architectural researchers in various fields.
Key words: application of artificial intelligence, formal ideation, environmental psychology, belonging architectural space, The future Islamic-Iranian city center.