ارتقاء فرآیند آموزش در زمینه طراحی معماری با بهرهگیری از معیارهای ارزیابی سطح سواد اطلاعاتی: مورد مطالعه - اکانر و رادکلیف
سینا قاضی زاده
1
(
گروه معماری، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
)
محمد هادی کابلی
2
(
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند
)
سعید صالحی
3
(
گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران
)
کلید واژه: اعتباریابی, سواد اطلاعاتی, پایاسازی, اکانر-رادکلیف, دانشجویان کارشناسی معماری,
چکیده مقاله :
سیستم آموزش کنونی مقاطع تحصیلات کارشناسی دانشگاه های کشور، یکی از دلایل عدم توفیق فارغ التحصیلان رشته معماری (که جامعه بزرگی از فارغ التحصیلان کشور را تشکیل می دهند) در زمان رویارویی با مسائل طراحی و چالش های مربوط به آن است؛ از این رو بررسی علل و برطرف سازی مولفه های عدم توفیق جهت ارتقا فرآیند آموزش طراحی معماری ضروری می نماید. مبحث سواد اطلاعاتی و نحوه ارزیابی آن در رشته های دیگر از توفیق بالایی برخوردار بوده است و می توان از آن در این راستا بهره گرفت. روش تحقیق مورد نظر در این پژوهش، روش همبستگی و در بخش کمی رویکرد پیمایشی است. در این پژوهش مولفه های سنجش سواد اطلاعاتی که شامل 6 گروه است مورد مطالعه قرار گرفت. پژوهش حاضر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب به روش نمونه گیری غیراحتمالی ساده انجام و جهت جمع آوری اطلاعات از جامعه نمونه از پرسشنامه تنظیم شده برای این منظور استفاده شده است. تعداد اعضای جامعه نمونه براساس جدول مورگان 341 نفر تعیین شده است. با توجه به نتایج برازش رگرسیون خطی چندمتغیره به ترتیب راهبرد جست وجو اطلاعات، ارزیابی، مکانیابی اطلاعات، توصیف مسئله و ترکیب جدبد اطلاعات بیشترین تأثیر را در ارتقا سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان این رشته و مقطع دارند حال آنکه عامل کیفیت استفاده از اطلاعات هیچ تأثیری در ارتقا کیفیت آموزش ندارد. بنابراین با تکیه بر این روش می توان دانشجویان را در بدو ورود ارزیابی و گروه بندی کرد و رویکرد مناسب آموزشی را نسبت به آنان اعمال نمود.
چکیده انگلیسی :
The effectiveness of architectural education at the undergraduate level is a matter of paramount concern in many academic institutions, especially within the context of a nation's higher education system. Graduates holding a Bachelor's degree in architecture often face considerable challenges when it comes to addressing complex architectural design issues, which may serve as indicators of the shortcomings within the existing educational framework of universities. the primary objective of this research is to propose a pragmatic solution that involves the initial categorization of students based on their information literacy skills. Subsequently, we aim to explore the impact of various information literacy criteria on the overall quality of architectural education. One of the pivotal questions that this research aims to address is whether the criteria associated with information literacy significantly contribute to the enhancement of architectural education. In pursuit of these research objectives, we have employed a correlation-based research methodology, complemented by a quantitative survey approach. This research was conducted at the Islamic Azad University of Tehran West Branch, where we carefully selected our sample group. To collect data, we designed a tailored questionnaire that facilitated the systematic collection of information relevant to the study's objectives. The target population for this research comprises undergraduate architecture students who were enrolled at this university during the academic year 2016-2017. Leveraging Morgan's table, we determined a sample size of 341 individuals for the study.