اثربخشی مداخله معنویتدرمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی و بهبود بهزیستی روانشناختی همسران جانبازان و ایثارگران
محورهای موضوعی : علوم اجتماعیآرمین محمودی 1 , فرزین امینی 2
1 - گروه روانشناسی و علوم تربیتی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران
2 - گروه روانشناسی و علوم تربیتی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران
کلید واژه: کیفیت زندگی, : بهزیستی روانشناختی, معنویتدرمانی شناختی- رفتاری,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنویتدرمانی شناختی- رفتاری بر میزان بهزیستی روانشناختی، کیفیت زندگی همسران جانبازان بود. نمونهی این پژوهش، شامل 40 نفر از همسران جانبازان شهرستان شهرضا بود که به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب شدند و به مقیاس بهزیستی روانشناختی، فرم کوتاه پرسشنامهی زمینهیابی سلامت ، پاسخ دادند. سپس این افراد به تصادف در دو گروه آزمایش (13 نفر) و کنترل (13نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مراحل پسآزمون و پیگیری، مجدداً به پرسشنامههای پژوهش، پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، هشت جلسهی گروهی معنویتدرمانی شناختی- رفتاری، اجرا شد، اما گروه کنترل در معرض هیچ مداخلهای قرار نگرفت. برای تحلیل دادههای این پژوهش، از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون مان ویتنی- یو استفاده شد. نتایج نشان داد که با کنترل نمرات پیشآزمون، میزان بهزیستی روانشناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مراحل پسآزمون و پیگیری، افزایش معناداری داشته است (05/0P
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral spirituality on the psychological well-being, quality of life of veterans' spouses. The sample consisted of 40 wives of veterans of Shahreza city who were selected through accessible sampling method and responded to the psychological well-being scale, a short form of health-related questionnaire. Then, they were randomly assigned to experimental (13) and control (13 people) groups. Both groups responded to the questionnaires in the post-test and follow up phases. For the experimental group, eight sessions of cognitive-behavioral spirituality therapy were performed, but the control group was not exposed to any intervention. To analyze the data, multivariate covariance analysis and Mann Whitney U test were used. The results showed that, by controlling the pre-test scores, the psychological well-being of the experimental group was significantly increased in the post-test and follow-up stages compared to the control group (P
_||_