تاثیر آموزش شهروندان و رویدادهای فرهنگی بر ارتقاء برند شهر خلاق رشت
حسن احمدی
1
(
عضو هیات علمی/ دانشگاه گیلان
)
علی اکبر سالاری پور
2
(
دانشیار، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه گیلان
)
آرمان حمیدی
3
(
گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان
)
رقیه میرزایی
4
(
گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان
)
علی رحیمی
5
(
گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان
)
کلید واژه: شهر رشت, برندسازی, شهر خلاق, رویدادهای فرهنگی, اقدامات آموزشی,
چکیده مقاله :
مقدمه: تأثیر آموزش شهروندی و رویدادهای فرهنگی در ارتقای برند یک شهر خلاق می تواند قابل توجه باشد زیرا با فرهنگ سازی فرهنگ یادگیری و برگزاری رویدادهای فرهنگی متنوع، شهر می تواند نتایج مثبت بسیاری را تجربه کند. آموزش مدنی و رویدادهای هنری می تواند به پرورش ذهنیت خلاق در میان ساکنان کمک کند. همچنین میزبانی رویدادهای فرهنگی می تواند باعث تقویت هویت فرهنگی و هنری و جذب گردشگران فرهنگی و تسهیل ارتباطات بین المللی شود. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر ارتقا و موفقیت برندسازی شهر خلاق رشت و شناسایی مهمترین امر در دستیابی به این مهم می باشد. لذا به همین منظور سه شاخص "آقدامات آموزشی"، "رویدادهای فرهنگی" و "برند شهر خلاق رشت" برای این پژوهش در نظر گرفته شده است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- کمی است. در این تحقیق تأثیر دو شاخص اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر برند شهر خلاق رشت با استفاده از پرسشنامه سنجیده شده است. همچنین در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شد و در نهایت مدل ساختاری این پژوهش را بررسی خواهیم کرد. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان شهر رشت تشکیل می دهند و در این تحقیق در مجموع 393 پرسشنامه به منظور جمع آوری اطلاعات تکمیل شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت میباشد. یافته ها: بر اساس یافته ها، شاخص برند شهر خلاق رشت با میانگین 40/3 بیشترین میانگین را در بین شاخص ها دارد. همچنین شاخص های رویدادهای فرهنگی و فعالیت های آموزشی به ترتیب با میانگین 15/3 و 43/2 در رتبه های بعدی قرار دارند. از سوی دیگر، بر اساس نتایج مدلسازی، رویدادهای فرهنگی و اقدامات آموزشی توانسته است حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را که شاخص برندسازی شهر خلاق رشت است، تشکیل دهد. نتایج: از آنجایی که رویدادهای فرهنگی بیشتری اثر گذاری را بر برند شهر خلاق رشت داشته اند؛در نتیجه برگزاری جشنواره های و رویدادهای فرهنگی مطلوب در کنار ارائه آموزش های با کیفیت به مردم و شناساندن مفهوم خلاقیت به مردم و نهادینه کردن آن می تواند تاثیر قابل توجهی در ایجاد یک تصویر مطلوب از این شهر و در نهایت موفقیت برندسازی خلاقیت شهر رشت داشته باشد.
چکیده انگلیسی :
Introduction: The effect of citizenship education and cultural events in enhancing the brand of a creative city can be significant because by cultivating a culture of learning and organizing diverse cultural events, the city can experience many positive results. Civic education and art events can help foster a creative mindset among residents. Also, hosting cultural events can strengthen cultural and artistic identity and attract cultural tourists and facilitate international communication. Research aim: The purpose of this research is to investigate the impact of educational measures and cultural events on the promotion and success of branding of the creative city of Rasht and to identify the most important thing in achieving this goal. Therefore, for this purpose, three indicators of "educational activities", "cultural events" and "brand of the creative city of Rasht" have been considered for this research. Methodology: This research is based on applied purpose and descriptive-quantitative in terms of method. In this research, the effect of two indicators of educational measures and cultural events on the brand of the creative city of Rasht has been measured using a questionnaire. Also, SPSS and Smart PLS3 software were used in data analysis, and finally we will examine the structural model of this research. The citizens of Rasht city are the statistical population of this research, and in this research, a total of 393 questionnaires were completed in order to collect information. Studied Areas: The geographical area of this research is the city of Rasht. Results: According to the findings, the "Creative City Brand of Rasht" index has the highest average among indices with an average of 3.40. Also, the indicators of "cultural events" and "educational activities" are in the next place with the averages of 3.15 and 2.43, respectively. On the other hand, according to the results of the modeling, cultural events and educational measures have managed to form about 32% of the changes in the dependent variable variance, which is the branding index of the creative city of Rasht. Conclusion: Since more cultural events have had an impact on the Rasht creative city brand, as a result, holding festivals and desirable cultural events along with providing quality education to the people and introducing the concept of creativity to the people and institutionalizing it can have a significant impact. In creating a favorable image of this city and ultimately the success of the branding of the city of Rasht.
Research Article Dor:
The effect of citizen education and cultural events on the promotion of the brand of the creative city of Rasht
ABSTRACT
Introduction: The effect of citizenship education and cultural events in enhancing the brand of a creative city can be significant because by cultivating a culture of learning and organizing diverse cultural events, the city can experience many positive results. Civic education and art events can help foster a creative mindset among residents. Also, hosting cultural events can strengthen cultural and artistic identity and attract cultural tourists and facilitate international communication.
Research aim: The purpose of this research is to investigate the impact of educational measures and cultural events on the promotion and success of branding of the creative city of Rasht and to identify the most important thing in achieving this goal. Therefore, for this purpose, three indicators of "educational activities", "cultural events" and "brand of the creative city of Rasht" have been considered for this research.
Methodology: This research is based on applied purpose and descriptive-quantitative in terms of method. In this research, the effect of two indicators of educational measures and cultural events on the brand of the creative city of Rasht has been measured using a questionnaire. Also, SPSS and Smart PLS3 software were used in data analysis, and finally we will examine the structural model of this research. The citizens of Rasht city are the statistical population of this research, and in this research, a total of 393 questionnaires were completed in order to collect information.
Studied Areas: The geographical area of this research is the city of Rasht.
Results: According to the findings, the "Creative City Brand of Rasht" index has the highest average among indices with an average of 3.40. Also, the indicators of "cultural events" and "educational activities" are in the next place with the averages of 3.15 and 2.43, respectively. On the other hand, according to the results of the modeling, cultural events and educational measures have managed to form about 32% of the changes in the dependent variable variance, which is the branding index of the creative city of Rasht.
Conclusion: Since more cultural events have had an impact on the Rasht creative city brand, as a result, holding festivals and desirable cultural events along with providing quality education to the people and introducing the concept of creativity to the people and institutionalizing it can have a significant impact. In creating a favorable image of this city and ultimately the success of the branding of the city of Rasht..
KEYWORDS: Creative city, cultural events, educational activities, branding, Rasht city
فصلنامه علمی مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی
دوره ، شماره
شاپای چاپی شاپای الکترونیکی
http://jshsp.iaurasht.ac.ir
صص.
مقاله پژوهشیDor:.
تاثیر آموزش شهروندان و رویدادهای فرهنگی بر ارتقاء برند شهر خلاق رشت
تاریخ دریافت
تاریخ پذیرش
چکیده
مقدمه: تأثیر آموزش شهروندی و رویدادهای فرهنگی در ارتقای برند یک شهر خلاق می تواند قابل توجه باشد زیرا با فرهنگ سازی فرهنگ یادگیری و برگزاری رویدادهای فرهنگی متنوع، شهر می تواند نتایج مثبت بسیاری را تجربه کند. آموزش مدنی و رویدادهای هنری می تواند به پرورش ذهنیت خلاق در میان ساکنان کمک کند. همچنین میزبانی رویدادهای فرهنگی می تواند باعث تقویت هویت فرهنگی و هنری و جذب گردشگران فرهنگی و تسهیل ارتباطات بین المللی شود.
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر ارتقا و موفقیت برندسازی شهر خلاق رشت و شناسایی مهمترین امر در دستیابی به این مهم می باشد. لذا به همین منظور سه شاخص "آقدامات آموزشی"، "رویدادهای فرهنگی" و "برند شهر خلاق رشت" برای این پژوهش در نظر گرفته شده است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- کمی است. در این تحقیق تأثیر دو شاخص اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر برند شهر خلاق رشت با استفاده از پرسشنامه سنجیده شده است. همچنین در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شد و در نهایت مدل ساختاری این پژوهش را بررسی خواهیم کرد. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان شهر رشت تشکیل می دهند و در این تحقیق در مجموع 393 پرسشنامه به منظور جمع آوری اطلاعات تکمیل شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت میباشد.
یافته ها: بر اساس یافته ها، شاخص «برند شهر خلاق رشت» با میانگین 40/3 بیشترین میانگین را در بین شاخص ها دارد. همچنین شاخص های «رویدادهای فرهنگی» و «فعالیت های آموزشی» به ترتیب با میانگین 15/3 و 43/2 در رتبه های بعدی قرار دارند. از سوی دیگر، بر اساس نتایج مدلسازی، رویدادهای فرهنگی و اقدامات آموزشی توانسته است حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را که شاخص برندسازی شهر خلاق رشت است، تشکیل دهد.
نتایج: از آنجایی که رویدادهای فرهنگی بیشتری اثر گذاری را بر برند شهر خلاق رشت داشته اند؛در نتیجه برگزاری جشنواره های و رویدادهای فرهنگی مطلوب در کنار ارائه آموزش های با کیفیت به مردم و شناساندن مفهوم خلاقیت به مردم و نهادینه کردن آن می تواند تاثیر قابل توجهی در ایجاد یک تصویر مطلوب از این شهر و در نهایت موفقیت برندسازی خلاقیت شهر رشت داشته باشد.
کلیدواژهها: شهر خلاق، رویدادهای فرهنگی، اقدامات آموزشی، برندسازی، شهر رشت
مقدمه
یونسکو در سال 2004 با هدف ترویج شبکهای از شهرها که در زمینههای خاص همکاری میکنند، شبکه شهرهای خلاق (UCCN) را ایجاد کرد که شامل هفت حوزه خلاق از جمله: صنایع دستی و هنر محلی، طراحی، فیلم، غذا، ادبیات، هنرهای رسانه ای و موسیقی بود (Rodríguez-Gutiérrez et al, 2020: 1). شهرها با پیوستن به این شبکه، ملزم به اشتراک گذاری بهترین روشها و نوآوریهای خود و ایجاد مشارکتهای مربوط به بخشهای عمومی و خصوصی میشوند (UNESCO, 2019: 2). ریشههای شکلگیری شهرهای خلاق باید در شرایط اجتماعی- اقتصادی و سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم بررسی شوند، زمانی که شاهد افزایش بهره وری در کشورهای صنعتی بودیم، کشورهای در حال توسعه شروع به حرکت به سمت تولید سنتی کردند و با استفاده از خدمات، دانش، خلاقیت و نوآوری به دوران بعد از صنعت وارد شدند (Kozina et al, 2021: 2). در گفتمان نوین توسعه شهری مباحث جدیدی مانند تغییرات اقلیمی، جهانی شدن و بحرانهای زیست محیطی، توسعه محلی، رشد شهرنشینی، مهاجرت، توسعه اطلاعات و ارتباطات، ترافیک، پیاده مداری و حقوق شهروندی از جمله عواملی هستند که ضرورت شکل گیری شهرهای خلاق را دوچندان کرده است (سلیمانی، ۱۴۰0: 100). از یک دهه و نیم گذشته فرهنگ و خلاقیت به مفاهیم کلیدی در میان برنامهریزان شهری و سیاست گذاران تبدیل شده است. شهرهای زیادی در سرتاسر جهان وجود دارند که اقتصاد آنها یا حداقل تصویر و برند آنها، تا حدود زیادی به صنایع خلاق و فرهنگی مانند تئاتر، سینما، انتشارات، هنر، ادبیات، موسیقی و غیره وابستگی دارد (Nijboer & Rasterhoff. 2017: 22). بسیاری از ادبیات پیرامون مفاهیم طبقه خلاق و شهر خلاق هنرمندان را به عنوان یک گروه اصلی در این زمینه معرفی کردهاند (Borén & Young, 2017: 22). همچنین از نظر تاریخی، دانشگاه-ها از دیرباز بازیگران کلیدی فرهنگی در شهرها و جوامع بودهاند بهطوری که از بسیاری از دانشگاهها به عنوان سر منشا تولید و حفظ فرهنگ یاد شده است (Comunian et al, 2015: 373). همچنین عرصه محیطهای آموزشی و دانشگاهها بستر مناسبی جهت نیل به اهداف شهر خلاق است. این مکان علاوه بر دعوت و پذیرش طبقه خلاق، بستری مناسب جهت فعالیتها و رویدادهای خلاقانه به شمار میرود. ارتباط این فعالیتها با محیط شهری و شهروندان باعث افزایش خلاقیت عمومی خواهد شد (رهگذر و شهابیان، 1391: 67). لذا در همین راستا دو مفهوم شهر خلاق لندری (2008) و ظهور طبقه خلاق فلوریدا (2004) گفتمان نوینی را در مورد پیامدهای اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی توسعه زیرساختهای فکری در شهرها برای جذب جمعیت «طبقه خلاق» جدید برانگیختند. این انتقال یا به عبارتی جذب طبقه خلاق مستلزم استراتژیها، سیستمها و سیاستهای جدیدی بین بخش عمومی برای نوآوری آموزشی و تلاش سیستمهای آموزشی برای استقلال و تداوم خلاقیت است (Wright & Davis, 2014: 42). بنابراین شهرهای خلاق به واسطه جذب افراد خلاق و اشاعه دانش خلق شده توسط این افراد، دارای تأثیر زیادی در اقتصاد ملی و همچنین رشد منطقهای خواهند بود (قره بگلو و کارگر، 1395: 44). همچنین به عنوان مکانی جهت ظهور و بروز ایدههای جدید و گشایش دریچههای علم و هنر، پرورش دهنده طبقه خلاق جامعه محسوب میگردند. بنابراین میتوانند در روند ارتقای خلاقیت جامعه تأثیر عمیقی داشته باشند. با این حال متاسفانه عرصه محیطهای آموزشی کشور با حصاری از فضاهای شهر جدا شده و درب آنها غالبا حتی بر روی دانشپژوهان سایر مراکز نیز بسته است. بنابراین از پتانسیل این عرصهها در جهت ارتقای خلاقیت و بهرهگیری بهینه از طبقه خلاق استفاده مناسبی نمیشود (رهگذر و شهابیان، 1391: 67). در آذر ماه سال 1394، رشت به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی در فهرست شبکۀ شهرهای خلاق یونسکو ثبت شد. علی رغم کسب این برند جهانی، شهر رشت از لحاظ شاخص های شهر خلاق جایگاه خوبی ندارد و از مزایای این برند در راستای توسعۀ همه جانبۀ شهر به خوبی استفاده نشده است (حسینی و همکاران، 1396 : ۲09). به همین دلیل امروزه شهرها بیش ازگذشته نگران تصویر و هویت خود و ارائه تصویری ماندگار در ذهن مخاطبین می باشند و مدیران شهری ابزارهای مختلف بازاریابی را به منظور بهبود مدیریت شهرشان در این محیط رقابتی استفاده می کنند که یکی از آن ابزارها و روش ها، برندسازی است (Pecot, 2015: 3). طی چند سال اخیر بعد از آنکه شهر رشت موفق به کسب برند شهر خلاق خوراک شناسی از سوی سازمان یونسکو شد، جشنوارههای مختلفی در این شهر برگزار شد که به اعتقاد عموم، این جشنوارهها نه به لحاظ کیفی و نه به لحاظ کمی رضایت بخش نبوده است. آنها بر این باور هستند که برگزاری هرچه بهتر و بیشتر طیف گوناگونی از این دست جشنوارهها که در راستای برند این شهر باشند، با تأکید بر تبلیغات گستردۀ آن در سطح ملی و فراملی برای جذب هرچه بیشتر گردشگر و مطرح کردن برند خلاقیت خود میتواند در بهبود و ارتقای جایگاه این شهر در میان مقاصد گردشگری و جذب هرچه بیشتر علاقه مندان و گردشگران بسیار کارآمد باشد (حمیدی و همکاران، 1400: 456).
امروزه یکی از معضلات جوامع جهان سومی از جمله کشور ایران، عدم موجود توامان نیروی کار ماهر و بخصوص آموزش دیده می باشد که چرخه صنعت خلاق در شهرها را مورد تهدید قرار داده است تا جایی که بعضا شاهد محدودیت در منابع انسانی طبقه خلاق در این شهرها هستیم. از سویی دیگر آموزش شهروندان و رویدادهای فرهنگی این امکان را به آن ها می دهد تا بهتر با تاریخ و فرهنگ شهرشان آشنا شوند و درک بهتری از هویت شهری خود پیدا کنند. همچنین برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری به معرفی هنرمندان و فرهنگ های مختلف جامعه و درک بهتر این ارزش های فرهنگی و هنری و ترویج آن ها در جامعه کمک بسزایی می کند. در نتیجه شهروندان به عنوان سفیرانی برای برندسازی شهر خود شناخته می شوند که در جهت تقویت برند خلاقیت شهر خود می کوشند که نهایتا شهر به عنوان یک برند شهر خلاق و پویا شناخته شود. از آنجایی که در مقوله برندسازیی و شهر خلاق در ایران کمتر به مباحث فرهنگی و آموزشی پرداخته شده است به همین دلیل کمبود منابع در خصوص پشینه پژوهش، یکی از محدودیت های این پژوهش می باشد. همچنین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر برندسازی شهر خلاق رشت، به این موضوع پرداخته است. همچنین این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر می باشد:
1.اقدامات آموزشی و برگزاری رویداد های فرهنگی تا چه میزان میتوانند بر برندسازی شهر خلاق رشت موثر واقع شوند؟
2.شاخص های "رویدادهای فرهنگی" و "اقدامات آموزشی" کدامیک بیشترین اثر گذاری را بر برندسازی شهر خلاق دارد؟
شهر خلاق:
عنوان شهر خلاق و یا به اصطلاح "Creative city" به شهرهایی اطلاق میشود که قادر هستند راه حل و پاسخ مناسبی برای مشکلات روزمره خود ارائه دهند (لطفی و عباسی، ۱۴۰۰: 24). امروزه توجه به مفهوم خلاقیت در جهان مطرح شده است و بهطور پیوسته درحال رشد و فراگیری است. این مفهوم بر بهره گیری از امکانات فرهنگی و هنری به عنوان داراییهای ارزنده در راستای جذب افراد فعال ماهر و تحصیل کرده تاکید دارد (Grodach, 2012: 82). فلوریدا به عنوان نظریه پرداز شهر خلاق، با زمینهای که توسط سیاستهای فرهنگی شهری و استراتژیهای شهرهای خلاق ایجاد شده بود، توانست یک مفهوم جدید و جذاب را وارد مباحث عمومی کند که به بازسازی اقتصادی و نیروی کار ظاهرا متحرک و انعطاف پذیر پاسخ دهد (Grodach, 2017: 86). رویکردهای جدید به سیاست فرهنگی از دهه 1990 به موازات پارادایم شهر خلاق به وجود آمده است که به دنبال رویکردی نظاممند، مرتبط و متوازنتر برای اهداف سیاست فرهنگی بوده اند. این جهت-گیری را میتوان پارادایم جدید سیاست فرهنگی نامید که توسعه در بستر محلی یک حکومت فرهنگی جدید برای تقویت ارزش فرهنگی را پوشش میدهد (Mulero & Rius-Ulldemolins, 2017: 3). این پارادایم جدید سیاست فرهنگی نشان دهنده تلاشی برای توسعه یک مدل حکمرانی در بخش فرهنگی میباشد بهطوری که کل سیستم به سمت تولید فرهنگی هدایت شود (Rius-Ulldemolins, 2005: 11). جنبههای متفاوتی برای جذابیت شهری وجود دارد از جمله جنبههای فیزیکی اقتصاد خلاق مانند مکانهایی برای عرضه فرهنگ و محصولات فرهنگی، مناطق و مقاصد فرهنگی، جشنوارهها و نمایشگاهها، مکانهای عرضه مواد غذایی میباشند که همگی افراد و کسب و کارها را به سمت خود جذب میکند (Goldberg-Miller, 2019: 28). در طول دو دهه اخیر، تاریخ نویسان برنامههایی را برای سالنهای سینما، تئاترها و سالنهای کنسرت به عنوان منابع مهم جهت مطالعه زندگی شهروندان، زندگی فرهنگی شهری، توسعه ذائقه و فرآیندهای شاخص سازی تعریف کردهاند (Weber, 2008: 99). برای شهرهایی که به دنبال ارتقا موقعیت رقابتی خود هستند، استفاده از فرهنگ به عنوان محرک رشد اقتصادی شهری در حال حاضر یکی از ویژگیهای تثبیت شده برنامه سیاست است. صنایع فرهنگی از مد تا بازیهای رایانه ای، بخش رشد پیشرو را تشکیل میدهند (Bayliss, 2007: 889). جهت تشکیل یک خوشه برای صنایع خلاق که عامل حیاتی آنها خلاقیت، مهارت و استعداد افراد است، وجود محیطی که بتوان خلاقیت را پرورش داد و شکوفا کرد، ضروری است. در نظریه شهر خلاق، محیط خلاق و ساختار اجتماعی خلاقیت و مهمتر از همه، زمینه اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی است که برای یکپارچگی سیاستهای صنعتی، شهری و فرهنگی حیاتی میباشد (Mommaas, 2004: 509). با توجه به اینکه کیفیت زندگی در شهر مستقیما متاثر از نوع نگاه به مسائل شهری است بنابراین خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی میتواند شهرها را تحت تاثیر قرار دهد (باقری کشکولی و همکاران، ۱۳۹۹: 794). در نتیجه از آن جایی که مفهوم شهر خلاق در چندین سال اخیر برای دانشگاهیان و سیاست گذاران بسیار جذاب بوده است (Markusen, 2006: 1923). در برخی کشورها توجه زیادی توسط سیاست گذاران و اندیشکدهها به نقش دانشگاهها (به ویژه رشتههای هنر و علوم انسانی) در تقویت اقتصاد خلاق شده است (Comunian & Faggian, 2011: 2). همچنین خلاقیت در شهر در پی گسترش فرهنگ سازمانی شهر و به دنبال پرورش قدرت تفکر در خصوص شهرها و ارائه مدل مناسبی در جهت چگونگی تغییر شرایط محیطی و نیل به شکوفایی شهری میباشد (Landry, 2012: 8).
برندسازی شهرهای خلاق:
اولین تعریف منسجم از شهر خلاق به بایان چینی و لندری (1995) نسبت داده می شود (رفاهی دهر و شمس، 1403: 4). همچنین برند شهری تلفیقی از تمام داشته های شهری و متمایز از سایر شهرهاست که با یک روایت صادقانه، مبتنی بر ظرفیت های درونی در قالب یک برنامه ریزی راهبردی و آینده نگر شکل می گیرد (مینائی و همکاران، 1399: 296). از سویی دیگر در خصوص رابطه دو مفهوم شهر خلاق و برندینگ می توان گفت: شهر خلاق و برندسازی دو روی یک سکه هستند که به شدت به هم وابسته اند و بدون تحقق یکی از آن ها تحقق دیگری غیرممکن است. به همین جهت مدیریت شهری باید توجه ویژه ای به امر برندسازی شهرهای خلاق داشته باشد؛ چرا که بدون برندسازی و مطرح شدن برند آن شهر چه در عرصۀ ملی و چه بین المللی، پروژۀ شهر خلاق با شکست روبه رو خواهد شد (حمیدی و همکاران 1400: 455). برندسازی شهر هدف خود را ایجاد یک تصویر جذاب برای گردشگران و سرمایه گذاران و همچنین تقویت هویت محلی ساکنان محلی قرار می دهد (Castillo-Villar, 2018: 33). برند شهری از دیدگاه محتوایی، حاصل یک روایت منسجم، عمیق، جامع و به روز شده از تمامیِ عناصر شهری و نقش شهر در سطوح ملی و جهانی می باشد. برند شهری تلفیقی از تمامی داشته های شهری و متمایز از سایر شهرها است که با یک روایت صادقانه، مبتنی بر ظرفیت های درونی در قالب یک برنامه ریزی راهبردی و آینده نگر شکل می گیرد (Rivas, 2015: 6). باید توجه نمود که برند شهری و مکانی را نمی توان تنها به نام آن محل، نشان ها و نمادها محدود نمود، بلکه علاوه بر این ها، برند شهری حاصل برقراری ارتباط و ادراکات مثبت با عناصر و عوامل متنوع محلی همچون شهروندان، فرهنگ مهمان نوازی، آب و هوا، موقعیت جغرافیایی، تاریخ، میراث کالبدی و فرهنگی، نظام و ساختار معماری و... می باشد که به طور کلی عناصر هویتی شهر نیز محسوب می شوند (Medić, 2010: 155). به عبارتی دیگر برند شهری حاصل اداراکات انسانی از مجموعه ای از ویژگی ها و صفات شهری، در تفاوت با سایر مکانها، و نمایانگرِ جوانبی از هویت آن شهر است که تحت فعالیت های برنامه ریزی شده در حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری، بدل به تصاویر مثبت ذهنی می شود. این فرایند رو به سوی مشتریان و مصرف کنندگان بالفعل و بالقوّه می باشد که اهدافی چون گردشگری، سرمایه گذاری، مهاجرت و... را دنبال می کنند (Prilenska, 2012: 15).مکانهای سوم1 به عنوان یکی از دیدگاههای مطرح و تأثیرگذار در حوزه زیستپذیری توسط اولدبرگ در کتاب مکانهای خوب باشکوه2 ارائه شد. این مکان، فضایی نیمه عمومی در بستر زندگی روزمره است که حیات و زندگیای را که در خانه (مکان اول) و محل کار (مکان دوم) صورت میگیرد، موردحمایت قرار داده و تکمیل مینماید که نه مالکیت عمومی دارند و نه توسط دولت ایجاد شدهاند (Ray Olden berg, 1991: 45-50). بهطورکلی، دیدگاه تجربی بر اساس پژوهشهای انجامگرفته در زمینه کیفیت محیطی ادراکی استوار است؛ بهعبارتدیگر، این مرور تنها به مطالعاتی محدود میشود که (الف) بر روی کیفیت محیط سکونتی متمرکز شده باشند، (ب) در آنها رضایتمندی از سکونت معیار غالب ارزیابی باشند، (ج) مشاهدهگران ساکنان خود محل باشند و (د) محیطهای سکونتی بر مبنای گستره وسیعی از شاخصها ارزیابی شوند. در این مطالعات، ساکنان در مورد موقعیت و شرایط سکونتی فعلی بر مبنای مجموعهای از شاخصهای کیفیت مورد سؤال قرار میگیرند (Van Poll, 1997: 18).
آموزش شهروندان:
برای تبدیل شدن به یک برند پویا و قرار گرفتن در مسیر برندسازی، نیاز به آموزش موثر و متداوم داریم (Mollaei et al, 2021: 714). بنابراین جوامع مختلف و شهرها باید به این باور برسند که تربیت نیروی انسانی انعطاف پذیر سبب تحقق توسعه پایدار خواهد شد که اساس آن توجه به آموزش و یادگیری مستمر است. در جوامعی که یادگیری و بالاخص یادگیری مادام العمر شهروندان از اهمیت بیشتری برخوردار است، شانس فزایندهای برای خلاق بودن خواهند داشت زیرا با بهبود یافتن شرایط، زمینه را جهت جذب و پرورش طبقه خلاق فراهم خواهند نمود (امیرانتخابی و همکاران، 1397: 478). توجه به این موضوع درحال افزایش است که بخش آموزش عالی عاملی مهم جهت رشد مهارتهای خلاقانه و پرورش استعداد خواهد بود و این مهارتها و خلاقیتها به کمک آموزش و تمرین به دست میآید. از اینرو ایجاد سیستم آموزشی و صنعتی که موجب پرورش خلاقیت گردد و آن را ترویج دهد به اندازه ارزش فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه میباشد (Scott, 2010: 117). آموزش و مشارکت در فعالیتهای فرهنگی محله محور به عنوان وسیلهای برای تقویت انسجام اجتماعی، افزایش اعتماد به نفس شخصی و بهبود مهارتهای زندگی، بهبود رفاه ذهنی و جسمی مردم، تقویت توانایی مردم برای عمل به عنوان شهروندان دموکراتیک و توسعه مسیرهای جدید آموزشی و اشتغال، ترویج میشود (Sasaki, 2010: 4). این جهتگیریهای جدید به منظور حمایت از شیوههای واقعی جوامع محلی و اجازه مشارکت مستقیم و مدیریت سیاستهای فرهنگی توسط خود جوامع است (Bertacchini & Segre, 2016: 69). آشنایی با فرآیند و سازوکار برندسازی در کنار آموزش مولفه های برندسازی در سیستم آموزش عالی به خصوص در رشته های هنری، می تواند نقش بسزایی در توانمند سازی دانشجویان این رشته ها در مراکز آموزش عالی ایفا کند؛ که همین امر عاملی مهم و کلیدی در حضور و فعالیت پویای دانشجویان و هنرمندان در عرصه رقابت کسب و کارها می باشد (جعفریان و همکاران 1400: 128). آموزش برندسازی حرفه ای مرتبط، به موقع و کوتاه تر در سراسر سازمانشان؛ و ارتباطات نزدیک تر با دانشگاه ها برای شناسایی استعدادها و ایده های جدید برندسازی (Alpert et al, 2022: 218). در نتیجه آموزش شهروندان خلاق برای یک فرهنگ مشارکتی مستلزم آن است که مربیان توجه خود را از ارائه محتوا به ظرفیت سازی، از تهیه برنامه درسی به ایجاد برنامه درسی مشترک، از ارائه آموزش به شبکه های یادگیری هدایت شونده، تغییر دهند و با انجام این کار، آنها به جوانان کمک می کنند تا ظرفیت های خلاقیت در آن ها شکوفا شود (Wright et al., 2013: 13).
رویدادهای فرهنگی:
در چند دهه اخیر شاهد افزایش نقش صنایع فرهنگی و خلاق در توسعه شهرهای جهانی بوده ایم (شمسی و همکاران، 1397: 430). در میان صنایع فرهنگی و خلاق، رویدادها و جشنواره ها به عنوان یک استراتژی مهم در حوزه گردشگری می باشد که اخیرا مورد توجه پژوهشگران و مدیران شهری قرار گرفته است و آن هم به دلیل توانایی بالای جذب گردشگران در تمام طول سال می باشد (جلیلیان و همکاران، 1398: 36). راهبردهای فرهنگی کلید بقای شهرها هستند از جمله این راهبردهای فرهنگی که توسعه شهری را تسریع میکند، ایجاد رویدادهای بزرگ میباشد (Mulero & Rius-Ulldemolins, 2017: 2). ابعاد فرهنگی شهرهای خلاق موجب تبدیل این شهرها به شهرهایی قابل زندگی شده است و از سویی دیگر هم محرک اقتصادی برای چشم انداز فراصنعتی شدند (O'Connor et al, 2020: 1). راهبردهای فرهنگی محلی تا حدی مبتنی بر منابع و ویژگی محلی است چنانچه ویژگیهای خاص محلی شامل زبان، میراث معماری، طراحی شهری یا ظهور و بروز هنرمندان محلی میباشد (d’Ovidio & Pradel, 2013: 35). در حالت کلی جهان فرهنگی یک سیستم پیچیده و مرتبط با یکدیگر است. در حالی که متخصصان صنایع فرهنگی به خوبی از این موضوع آگاهی دارند (Ulldemolins, 2014: 76). امروزه جشنواره های مدرن بر جنبه های فرهنگی، تصویری، هنری، سنتی و اجتماعی تمرکز دارند که موضوعات مختلفی را در برمی گیرند که هدف این رویداد ها آگاه کردن اعضای جامعه از ماهیت رویدادها، واقعیت ها و فرآیندها و در نهایت ایجاد حس تعلق شهروندان می باشد (Levickaitė, 2011: 37).
روش پژوهش
این پژوهش بر مبناى هدف کاربردى و از نظر روش، توصیفى - کمى می باشد. جمع آورى یافته ها، اطلاعات و داده ها جهت تجزیه و تحلیل، از روش میدانی و اسنادی است. در این پژوهش تأثیر دو شاخص اقدامات آموزشی و رویدادهای فرهنگی بر برند شهر خلاق رشت که روایی آن با براساس نظر متخصصین تایید شده، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت 5 سطحی مورد سنجش قرار گرفته است؛ که ارزیابی اقدامات مدیریت شهری رشت را در این حوزه میسر کرده است. همچنین در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهاى SPSS و Smart PLS3 استفاده شده که در نهایت به بررسی مدل ساختاری این پژوهش پرداخته شده است. برای ارزیابی شاخص های پژوهش از دیدگاه ها و نظرات شهروندان بهره گرفته شده است. انتخاب شهروندان به عنوان جامعه آماری این پژوهش به دلیل اگاهی و اشراف کامل ساکنین این شهر به مسائل و مشکلات و همچنین کمبودها و کاستی موجود در شهر خود می باشد همچنین نمونه گیری به روش ساده تصادفی انجام گرفته است. محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران در جامعه نامحدود بوده است که با خطای 05/0 درصد و سطح اطمینان 95 درصد برابر با 96/1 می باشد. لذا باتوجه به فرمول کوکران تعداد نهایی پرسشنامه 384 بدست امده است که در این پژوهش مجموعا 393 پرسشنامه در راستای جمع آوری اطلاعات تکمیل شده است. در نهایت در جدول زیر به مستندسازی شاخص های پرداخته ایم.
جدول 1. مستند سازی شاخص های پژوهش
شاخص | عنوان مقالات | نویسندگان |
آموزش شهورندان و شهر خلاق | Creative graduates and creative cities: exploring the geography of creative education in the UK | Comunian, R., & Faggian, A. (2014) |
Creative universities and their creative city-regions | Powell, J. (2007) | |
Looking for the creative city: urban development through education and cultural strategies in Medellin, Colombia | Zamudio, R. M., & Barar, F. (2014) | |
The creative class in utero? The Australian city, the creative economy and the role of higher education | Atkinson, R., & Easthope, H. (2008) | |
Higher education and the creative economy: Creative graduates, knowledge transfer and regional impact debates | Comunian, R., Gilmore, A., & Jacobi, S. (2015) | |
Educating the creative workforce: New directions for twenty‐first century schooling | McWilliam, E., & Haukka, S. (2008) | |
رویدادهای فرهنگی و شهر خلاق | Branding the design city: cultural policy and creative events in Seoul | Lee, H. (2015) |
Festivals as a vehicle for place promotion: cars, contestation and the creative city ethos | Rofe, M. W., & Woosnam, C. L. (2016) | |
Exploring the intangible impacts of cultural events on the creative sector: Experiences from the Cultural Olympiad programmes of Torino 2006 and London 2012 | Pappalepore, I. (2016) | |
Festivalization as a creative city strategy | Zherdev, N. (2014) | |
City branding of denpasar city as a creative city through the denpasar festival event | Setianti, Y., Dida, S., & Putri, N. P. C. U. (2018) | |
Selling streetness as experience: The role of street art tours in branding the creative city | Andron, S. (2018) |
قلمرو جغرافیایی پژوهش
رشت از سال 1394 به عنوان تنها شهر ایرانی خلاق در زمینه غذا و خوراك شناخته می شود. این موضوع به دلیل فرهنگ غذایی غنی در این شهر است که تکیه بر میراث بومی و محصولات محلی دارد. از جمله اقدامات و اهداف پیشبینی شده در قالب شهر خلاق غذا و خوراك می توان به احداث موزه غذا در جهت حفاظت از میراث ناملموس رشت در فرهنگ غذایی، حمایت از چرخه تحقیق و توسعه در تعامل با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، توانمندسازی زنان و گروه های آسیب پذیر با فراهم کردن فرصت های آموزشی و شغلی، همکاری با سایر شهرهای خلاق غذا و خوراك به منظور تبادل دانش و تجربه، اشاره داشت (سالاری پور و همکاران، 1399: 132). این شهر با جمعیت بالغ بر 956971 نفر براساس سرشماری سال 1395 (مرکز آمار ایران، 1395)، به عنوان یکی از پرجمعیت ترین و بزرگترین شهرهای شمالی کشور می باشد که در عین حال به عنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگری کشور نیز شناخته می شود (فریدی و همکاران، 1399: 75). از جمله بناها و فضاهای فرهنگی-تاریخی شهر رشت می توان به عمارت کلاه فرهنگی، خانه میرزا کوچک خان، بقعه متبرکه خواهر امام و مهم تر از همه به پیاده راه فرهنگی مرکز شهر اشاره کرد.این پیاده راه تبدیل به یک شاخصه هویتی و برند این شهر تبدیل شده است (مولوی و حمیدی، 1400: 12) که همه ساله رویداد های مربوط به جشواره های غذایی در این مکان برگزار می شود.
تصویر 1. موقعیت محدودۀ مورد مطالعه
یافتهها و بحث
یافتههای توصیفی
پس از تکمیل 393 پرسشنامه به وسیله جامعه آماری این پژوهش، اکنون به تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از آن می پردازیم که در این بخش به بررسی اطلاعات فردی جامعه آماری این پژوهش می پردازیم.
جدول 2. اطلاعات فردی جامعه آماری
گروه های سنی | درصد | اطلاعات شغلی | درصد | اطلاعات تحصیلی | درصد | جنسیت | درصد |
کمتر از 20 سال | 1/11 | بیکار | 7/15 | کارشناسی و پایین تر | 6/89 | زن | 7/59 |
20-30 | 3/52 | شاغل | 2/41 | کارشناسی ارشد و بالاتر | 4/10 | مرد | 3/40 |
31-40 | 4/19 | در حال تحصیل | 1/43 |
|
|
|
|
بالاتر از 40 سال | 2/17 |
|
|
|
|
|
|
براساس داده های بدست آمده از جدول 2، گروه سنی 20 تا 30 سال از لحاظ تقسیم بندی سنی بزرگترین گروه جامعه آماری این پژوهش را تشکیل میدهند. همچنین شهروندان شاغل و در حین تحصیل با تحصیلات کارشناسی و پایینتر نیز جز بزرگترین گروه تشکیل دهنده جامعه آماری این پژوهش هستند.
یافتههای تحلیلی
در ادامه، این بخش به بررسی میانگین گویه ها و شاخص های و همچنین کدبندی گویه های پژوهش می پردازیم.
جدول 3. انحراف از معیار و میانگین شاخص ها و گویه های پژوهش
شاخصها | کد گویهها | گویه ها | میانگین | انحراف از معیار | بارعاملی |
رویدادهای فرهنگی | A1 | برگزاری جشنواره ها و رویدادها در سطح ملی | 44/3 | 105/1 | 765/0 |
A2 | ارتقا سرزندگی و نشاط اجتماعی از طریق برگزاری جشنواره ها و رویدادها | 65/3 | 095/1 | 721/0 | |
A3 | ارتقا مشارکت اجتماعی به موجب برگزاری جشنواره ها و رویدادها | 41/3 | 089/1 | 665/0 | |
A4 | مطابقت امکانات و تسهیلات جشنواره ها و رویداد های برگزار شده با نیاز مردم | 99/2 | 958/0 | 672/0 | |
A5 | تنوع مطلوب موضوعی جشنواره ها و رویدادها | 99/2 | 008/1 | 737/0 | |
A6 | برگزاری خلاقانه جشنواره ها و رویدادها | 67/2 | 036/1 | 722/0 | |
A7 | ترویج برند این شهر توسط جشنواره ها و رویدادها | 22/3 | 151/1 | 697/0 | |
A8 | جذب گردشگر به موجب برگزاری جشنواره ها و رویدادها | 17/3 | 111/1 | 800/0 | |
A9 | ارتقا سطح فرهنگی و هنری شهروندان به موجب برگزاری جشنواره ها و رویدادها | 18/3 | 101/1 | 763/0 | |
A10 | ظرفیت سازی در خصوص گسترش جامعه اطلاعاتی و ارتباطی | 82/2 | 964/0 | 627/0 | |
| کل | 15/3 | 763/0 |
| |
اقدامات آموزشی | B1 | وجود تداوم چرخه یادگیری و آموزش | 65/2 | 040/1 | 775/0 |
B2 | وجود مراکز آموزشی در حوزه کارآفرینی و کسب و کار در شهر | 38/2 | 067/1 | 760/0 | |
B3 | رضایت از خدمات مراکز آموزش عالی | 71/2 | 059/1 | 679/0 | |
B4 | تناسب آموزش اکادمیک با کار آفرینی و توسعه خلاقیت | 30/2 | 061/1 | 762/0 | |
B5 | کارایی مراکز آموزشی در بهبود استعدادها و خلاقیت شهروندان | 60/2 | 091/1 | 710/0 | |
B6 | ارائه آموزش های لازم در حوزه کارآفرینی از سوی دولت | 24/2 | 068/1 | 805/ | |
B7 | اشغال زایی متناسب با تخصص از سوی دولت | 17/2 | 110/1 | 779/0 | |
| کل | 43/2 | 807/0 |
| |
برند شهر خلاق رشت | C1 | توسعه شهر رشت به موجب برندسازی خلاقیت این شهر | 50/3 | 079/1 | 673/0 |
C2 | رشد اقتصاد محلی به موجب برندسازی خلاقیت | 45/3 | 119/1 | 758/0 | |
C3 | اشتغال زائی به موجب برندسازی خلاقیت | 26/3 | 117/1 | 768/0 | |
C4 | افزایش رستوران ها و غذاخوری ها به موجب برندسازی خلاقیت | 77/3 | 034/1 | 651/0 | |
C5 | ارتقا سطح کیفی رستوران ها و غذاخور ها به موجب برندسازی خلاقیت | 34/3 | 057/1 | 722/0 | |
C6 | علاقمندی نسل جوان به فرهنگ بومی به موجب برندسازی خلاقیت | 28/3 | 024/1 | 733/0 | |
C7 | ترویج فرهنگ بومی به موجب برندسازی خلاقیت | 37/3 | 015/1 | 767/0 | |
C8 | ارتقا تعاملات فرهنگی و میان قومی به موجب برندسازی خلاقیت | 21/3 | 012/1 | 713/0 | |
C9 | عملکرد شهر رشت به عنوان شهر خلاق غذا و خوراک در سطح ملی | 51/3 | 081/1 | 708/0 | |
C10 | بهبود وضعیت اقتصادی شهروندان به موجب برندسازی خلاقیت | 30/3 | 130/1 | 759/0 | |
| کل | 40/3 | 776/0 |
|
تصویر 2. مدل ساختاری پژوهش
در این بخش با بهره گیری از نرم افزار Smart PLS3 ضمن ارزیابی و سنجش نقش کلی متغیرها، مدل مطلوب برای این تحقیق ارائه شده است. در این شیوه مدلسازی مقادیر بارهای عاملی هر یک از متغیرها باید حداقل 4/0 باشند. به این صورت که اگر بار عاملی هر متغیر بیش از حد استاندارد 4/0 باشد؛ در این صورت این گویه از دقت لازم برای سنجش آن سازه یا صفت مکنون برخوردار است و می توان این گویه یا سوال مورد نظر را حفظ کرد. همچنین از شاخص آلفای کرونباخ (Cronbach's Alpha) و شاخص پایایی ترکیبی (Composite reliability) به منظور بررسی پایایی و ارزیابی قابلیت اطمینان سازگاری درونی متغیرهای مدل اندازه گیری بهره گرفته شده است. در همین راستا برای این شاخص ها مقادیر بالای 7/0 قابل قبول است و هرچه این مقدار به 1 نزدیکتر باشد نتایج به دست آمده مطلوبتر خواهد بود. در ادامه از شاخص متوسط واریانس استخراج شده (AVE) به منظور سنجش و بررسی روایی همگرایی مدل پژوهش استفاده شده است. روایی همگرا به منظور بررسی اینکه هر متغیر دارای بیشترین همبستگی با سازه خود نسبت به سایر متغیرها باشد مورد استفاده قرار می گیرد. این شاخص به بررسی تبیین واریانس نشانگرها توسط متغیر پنهان می پردازد، به بیانی دیگر به سنجش و بررسی میزان همبستگی تمامی متغیرهای پنهان با سوالات مربوط به خودشان می پردازد که حداقل مقدار قابل قبول برای این شاخص، 5/0 می باشد. و در انتها نیز از ضریب Rho بهره گرفته شده است که مهمترین آزمون برای اندازه گیری همگرایی و تک بعدی بودن متغیرهای پنهان در برآورد حداقل مربعات جزئی می باشد که مقادیر بالای 7/0 برای این شاخص قابل قبول می باشد.
باتوجه به نتایج مدلسازی، در شاخص "رویدادهای فرهنگی"، گویه ی "جذب گردشگر به موجب برگزاری جشنواره ها و رویدادها" باتوجه به بارعاملی آن (800/0) بیشترین همبستگی را با این شاخص دارد لذا برگذاری جشنواره های و رویداد های فرهنگی علاوه بر جذب گردشگر، بیشترین همبستگی و تاثیر گذاری را خود شاخص رویدادهای فرهنگی دارد و به عبارتی مهمترین و اصلی ترین بازوی این شاخص می باشد. در شاخص "اقدامات آموزشی" گویه ی "ارائه آموزش های لازم در حوزه کارآفرینی از سوی دولت" با داشتن بالاترین بار عاملی (805/0) در بین سایر گویه های این شاخص دارد که این امر حاکی از اهمیت ویژه سیاست ها و راهبردهای آموزشی دولت در خصوص کارآفرینی در حوزه برند شهر خلاق می باشد. در مرحله اخر در شاخص "برند شهر خلاق رشت" گویه ی "اشتغال زائی به موجب برندسازی خلاقیت" با داستن بالاترین بار عاملی در بین سایر گویه ها (768/0) تاثیر گذارترین عامل بر این شاخص می باشد که دولت و مدیریت محلی می تواند با سرمایه گذاری در این حوزه به ارتقا هرچه بیشتر کیفیت این برند کمک کند. در نهایت رویدادهای فرهنگی و اقدامات آموزشی در مجموع موفق شده اند حدودا 32 درصد از تغییرات واریانس متغییر وابسته که همان شاخص برندسازی شهر خلاق رشت می باشد، تشکیل بدهند. رویدادهای فرهنگی با اختصاص ضریب مسیر 383/0 بیشترین اثرگذاری را بر برندسازی شهر خلاق رشت داشته است. در ادامه شاخص "اقدامات آموزشی" با اختصاص ضریب 256/0 تاثیر قابل توجهی بر برندسازی خلاقیت این شهر دارا می باشد.
جدول 4. ضرایب پایایی
Rho | آلفای کرونباخ | AVE | CR (پایایی ترکیبی) | شاخص/گویه |
899/0 | 895/0 | 516/0 | 914/0 | رویدادهای فرهنگی |
881/0 | 873/0 | 568/0 | 902/0 | اقدامات آموزشی |
905/0 | 901/0 | 527/0 | 918/0 | برند شهر خلاق رشت |
همانطور که در جدول 4 قابل مشاهده است مقادیر پایایی ترکیبی، آلفای کرونباخ ، متوسط واریانس و Rho بدست آمده برای تمامی متغیرها قابل قبول و مطلوب می باشد. برهمین اساس پایایی و همسانی درونی گویه های پژوهش و روایی همگرایی مورد تایید قرار می گیرند.
از شاخص فورنل و لاکر به جهت بررسی روایی واگرایی (روایی تشخیصی) مدل اندازه گیری تحقیق استفاده شده است. جذر میانگین واریانس استخراج شده هر متغیر پنهان باید بیشتر از حداکثر همبستگی آن متغیر با دیگر متغیرهای پنهان مدل باشد. به بیانی ساده تر، مقادیر موجود در قطر اصلی ماتریس باید از مقدار همبستگی میان آنها که در خانه های زیرین و چپ قطر اصلی ترتیب داده شده اند، بیشتر باشد.
جدول 5. ماتریس مقایسه جذر AVE و ضرایب همبستگی سازه ها
رویدادهای فرهنگی | برند شهر خلاق رشت | اقدامات آموزشی |
|
|
| 754/0 | اقدامات آموزشی |
| 726/0 | 465/0 | برند شهر خلاق رشت |
719/0 | 522/0 | 546/0 | رویدادهای فرهنگی |
همانگونه که در جدول 5 قابل مشاهده است مقادیر موجود در قطر اصلی ماتریس اعدادی به مراتب بزرگتر از مقادیر زیرین و سمت چپ قطر اصلی می باشد پس در نتیجه در پژوهش حاضر سازه ها در مدل، تعامل بیشتری با شاخص های خود نسبت به سازه های دیگر دارند بر همین اساس روایی واگرای این مدل مورد تایید قرار گرفته است.
تصویر 3. آزمون معناداری مدل
باتوجه به تصویر (3) و آزمون معناداری مدل پژوهش که همه مقادیر بدست آمده بزرگتر از 58/2 می باشند، در نتیجه آزمون معناداری این مدل با سطح اطمینان 99درصد مورد قبول می باشد.
در این بخش به برازش کیفیت مدل تحقیق پرداخته شده است. کیفیت و قدرت پیش بینی ساختاری مدل تحقیق در Smart PLS بوسیله شاخصهای ضریب ، شاخص افزونگی ( یا validated redundancy) و شاخص اشتراکی (validated communality) قابل بررسی میباشد. ضریب معیاری برای اتصال بخش اندازهگیری و بخش ساختاری مدلسازی معادلات ساختاری به کار میرود و مقدار آن بیانکننده تاثیری است که یک متغیر برونزا بر یک متغیر درونزا میگذارد. این مقدار از صفر تا یک متغیر است که هرچه این مقدار بزرگتر باشد، مطلوبتر خواهد بود. در همین راستا مقادیر هر چه به عدد 67/0 نزدیکتر باشد مطلوب، و اگر نزدیک به 33/0 باشد، معمولی و اگر نزدیک به 19/0 باشد، ضعیف ارزیابی میشود. همچنین مقادیر مثبت شاخص اشتراکی بیانگر کیفیت مناسب مدل اندازهگیری و مقادیر بالای صفر شاخص افزونگی نشانگر توانایی بالای مدل ساختاری در پیش بینی میباشد که یا توجه به مقادیر بالای شاخص اشتراکی بدست آمده که همگی بالای 35/0 می باشد گویای توانایی بالای مدل در پیشبینی مدل می باشد.
جدول 6. تاثیر بر متغیرهای درون زا
مسیر |
| شاخص افزونگی | شاخص اشتراکی | ضریب مسیر | آماره T | نتیجه |
مبدا : رویدادهای فرهنگی ↓ مقصد : برند شهر خلاق رشت |
319/0 |
153/0 | 390/0
416/0 |
383/0 |
818/6 |
تایید |
مبدا : اقدامات آموزشی ↓ مقصد : برند شهر خلاق رشت |
319/0 |
153/0 | 267/0
409/0 |
256/0 |
435/5 |
تایید |
باتوجه به جدول 6 براساس مقادیر، و تعدیل یافته به ترتیب برابر 319/0 و 315/0 می باشند که برهمین اساس مدل ساختاری پژوهش دارای کیفیت و قدرت پیش بینی مناسبی می باشد. باتوجه به نتاج حاصل شده رویدادهای فرهنگی بیشتری اثرگذاری را بر برند شهر خلاق رشت دارا می باشد. همچنین هردو فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیر دوشاخص مدنظر بر برندسازی شهر خلاق رشت، براساس اماره T مورد تایید قرار گرفته اند.
نتیجهگیری
در پژوهش حاضر شاخص "برند شهر خلاق رشت" با کسب میانگین 4/3 بالاترین میانگین را به خود اختصاص داد سپس شاخص "رویداد های فرهنگی" با کسب میانگین 15/3 جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است که این امر با توجه به کسب میانگین متوسط، نشان دهنده برگزاری جشنواره ها و رویدادهای فرهنگی به میزان نسبتا قابل قبولی می باشد اما از طرفی شاخص "اقدامات آموزشی" با کسب میانگین 43/2 پایین ترین میانگین را درمیان شاخص های پژوهش به خود اختصاص داد است که نشان از ضعف عملکرد مدیریت شهری در حوزه آموزش شهروندان اقدامات اموزشی می باشد که موجب قطع شدن چرخه خلاقیت در شهر می شود. اما در بین گویه های این پژوهش "افزایش رستوران ها و غذاخوری ها به موجب برندسازی خلاقیت" بالاترین میانگین و در مقابل گویه ی "اشغال زایی متناسب با تخصص از سوی دولت" پایین ترین میانگین را در بین تمامی گویه های پژوهش به خود اختصاص داده؛ این نتیجه نشان میدهد که شهر رشت با کسب عنوان برند خلاق در زمینه غذا و خوراک شناسی، موجب جذب سرمایهگذاریهای خصوصی برای افتتاح رستورانها و غذاخوریها شده است. این موضوع نشانگر علاقه و تمایل سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در این حوزه است که در نتیجه آن، بهبود و ارتقای این برند در شهر رشت را به همراه داشته است اما در مقابل دولت و مدیریت محلی به دلیل انفعال در این حوزه از رقابت با سرمایه گذاران خصوصی بازمانده است و در نتیجه شاهد اشتغال زایی مطلوبی از سوی نهادهای دولتی در این حوزه شاهد نیستیم.
با توجه به نتایج مدلسازی، مشخص شده است که در شاخص "رویدادهای فرهنگی" بیشترین اثرپذیری را از گویه "جذب گردشگران از طریق برگزاری جشنوارهها و رویدادها" داشته است چنانچه تحقیقات پیشین نیز اشاره کرده اند که ایجاد رویداد های بزرگ از جمله مهمترین استراتژی های شهرهای خلاق برای توسعه گردشگری در این شهرها می باشد (Mulero & Rius-Ulldemolins, 2017; García, 2004; Rius-Ulldemolins et al., 2016). از این رو، برگزاری رویدادهای فرهنگی نه تنها منجر به توسعه شهر رشت و جذب طیف وسیعی از گردشگران داخلی و خارجی میشود، بلکه مهمترین عامل برای ارتقاء سطح کمی و کیفی رویدادهای فرهنگی در شهر رشت می باشد. در گام بعدی گویه "ارائه آموزشهای مرتبط با کارآفرینی از سوی دولت" بیشترین اثر گذاری را بر شاخص "اقدامات آموزشی" دارا می باشد. این مسأله نشاندهنده اهمیت ویژه نقش دولت و همچنین سیاست گذاری های آن در زمینه ترویج کارآفرینی به عنوان عنصر اساسی در توسعه برند شهر خلاق رشت است؛ چنانچه در راستای همین امر، امیر انتخابی و همکاران (1397) اشاره کردند که یکی از اساسی ترین مشکلات شهرهای خلاق عدم توجه مدیریت شهری به ارائه فرصت های آموزشی به شهروندان علی الخصوص در حوزه خود اشتغالی می باشد. همچنین صفایی پور و جعفری (1400) در پژوهش خود به اهمیت بالای وجود موسسات و مراکز آموزشی در جهت ارتقا شاخص های شهر خلاق اشاره کرده اند. در مرحله آخر، در شاخص "برند شهر خلاق رشت"، گویه "ایجاد اشتغال از طریق برندسازی بر اساس خلاقیت" به عنوان تأثیرگذارترین عامل شناخته شده است. در این زمینه، دولت و مدیریت محلی میتوانند با سرمایهگذاری در این حوزه و تعامل دوسویه با سرمایه گذاران خصوصی و ارائه تسهیلات مناسب، به ارتقاء کیفیت برند شهر خلاق رشت و ایجاد فرصتهای اشتغال بیشتر کمک کنند. رویدادهای فرهنگی و اقدامات آموزشی در مجموع موفق شده اند حدودا 32 درصد از تغییرات واریانس متغییر وابسته که همان شاخص برندسازی شهر خلاق رشت می باشد، تشکیل بدهند. این بدان معناست برگزاری جشنواره های و رویدادهای فرهنگی مطلوب در کنار ارائه آموزش های با کیفیت به مردم و شناساندن مفهوم خلاقیت به مردم و نهادینه کردن آن می تواند تاثیر قابل توجهی در ایجاد یک تصویر مطلوب از این شهر و در نهایت موفقیت برندسازی خلاقیت شهر رشت داشته باشد. در ادامه رویدادهای فرهنگی با اختصاص ضریب مسیر 383/0 بیشترین اثرگذاری را بر برندسازی شهر خلاق رشت داشته است که این امر نشان دهنده اهمیت بالای این شاخص در صنعت برندیگ و ارائه یک تصویر مطلوب از یک برند می باشد. در همین راستا باتوجه به میانگین بدست آمده از گویه های این شاخص، شهروندان از برگزاری این جشنواره ها و رویدادها موجب ارتقاء سرزندگی و نشاط اجتماعی در شهر شده است ابراز رضایت کرده اند اما در مقابل اذعان کرده اند که این رویدادهای از کیفیت و تنوع مطلوبی برخوردار نبوده است چرا که به خوبی از ظرفیت فضای مجازی و بستر اینترنت چه در خصوص تبلیغات و چه معرفی دستاوردهای آن بهره گرفته نشده است. برگزاری رویدادهای فرهنگی نظیر جشنوارهها و فسیتوالهای برآمده از فرهنگ بومی و قومی شهر رشت یک اقدام موثر در راستای برندسازی شهر خلاق رشت است که از طرف دیگر می تواند بستر مناسبی برای جلب مشارکت اجتماعی و فعالیت مدنی شهروندان قلمداد شود. این امر به افزایش سطح آگاهی شهروندان در خصوص جایگاه فعالیتهای فرهنگی و جمعی در توسعه اجتماعی و اقتصادی شهر رشت و استقبال جامعه محلی از برگزاری چنین رویدادهایی منجر میشود. آنچه که اهمیت دارد نقش مدیران شهری در هدایت و تبدیل فرصتهای فرهنگی و اجتماعی درونی شهر به اقدامات عملیاتی در راستای برندسازی شهر رشت است.
در ادامه شاخص "اقدامات آموزشی" با اختصاص ضریب 256/0 تاثیر قابل توجهی بر برندسازی خلاقیت این شهر دارا می باشد. در همین راستا میانگین تمامی گویه های این شاخص پایینتر از حد متوسط و غیر قابل قبول می باشد که نشان از کم توجهی به سرمایه های انسانی و اجتماعی می باشد. در این زمینه مراکز آموزشی به ویژه مراکز آموزش عالی با امکاناتی که در اختیار دارند میتوانند با برنامهریزی و هدایت مدیریت شهری، نقش فعال تری در حوزه برندسازی شهر خلاق رشت ایفا نمایند. این امر نیازمند ایجاد یک انگیزه جمعی بین مدیریت شهری و نهادهای آموزشی با هدف افزایش همکاری دو جانبه برای ارتقاء فعالیت این مراکز در خصوص برندسازی شهری است. با توجه به میزان اثرگذاری و نقش اقدامات آموزشی در برندسازی خلاقیت بیش از پیش روشن میشود. در این خصوص اقداماتی نظیر برگزاری دورهها و کارگاههای آموزش کارآفرینی متناسب با توانمندیهای جامعه و پتانسیلهای موجود، امکانسنجی فعالیتهای کارآفرینانه در سطح شهر و جاذب گردشگر و معرفی آن به شهروندان علاقمند برای سرمایهگذاری، حمایت از کسب و کارهای بومی و محلی و ... میتواند به ارتقاء میانگین گویههای مربوط به شاخص اقدامات آموزشی بیانجامد.
آموزش شهروندان و برگزاری رویدادهای فرهنگی از جمله اقدامات کلانی هستند که میتوانند تأثیر مثبت و چشمگیری بر برند شهر خلاق رشت داشته باشند. این اقدامات به صورت یکپارچه و اکادمیک میتوانند به توسعه و ارتقاء شهر رشت به عنوان یک مقصد جذاب و خلاق کمک کنند. آموزش مهارتهای خلاقیت میتواند به تولید ایدههای نوآورانه و پروژههای خلاق در شهر کمک کند. همچنین، برگزاری کارگاههای هنری و فرهنگی میتواند ارتقاء فرهنگ محلی و تعاملات اجتماعی در جامعه را ترویج کند و به افراد این اجازه را بدهد که به عنوان سفیران فرهنگی شهر خود به عمل کنند. این اقدامات به شهروندان تعلق و دلبستگی بیشتری نسبت به شهر خود میدهند و میتوانند به افزایش تفاوتهای مثبت برند شهر کمک کنند که در نهایت مدیریت شهری رشت با بهری گیری از این پتانسیل ها و با عطف توجه به مسائل فرهنگی و آموزشی که از جمله سیاست های غیر ملموس می باشند در کنار اقدامات و سیاست های کالبدی و زود بازده می تواند گامی مهم در راستای ارتقای هرچه بهتر برند شهر خلاق رشت چه در عرصه ملی و چه بین المللی بردارد.
منابع
امیرانتخابی، شهرام؛ قلی پور، یاسر و میثمی، سعید. (۱۳۹۷). تحلیلی بر ارتباط شهر یادگیرنده و شهر خلاق در راستای دستیابی به شهر پایدار(مطالعه موردی: شهر رشت)، مجله مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، ۱۳(۴۳)، ۴۶۵-۴۸۲.
جعفریان، حانیه، نایب زاده، شهناز، داودی رکن آبادی، حاتمی نسب، سید حسن. (1401). تبیین پدیدارشناختی مولفه های برندسازی در سرفصل های آموزشی هنر و تحلیل شکاف میان حوزه آموزش و اجراء.فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی، 10(20)، 125-146. https://dorl.net/dor/20.1001.1.27170454.1400.10.19.6.7
جلیلیان، نگار، کروبی، مهدی، قادری، اسماعیل. (1398). امکان سنجی توسعه گردشگری رویداد ؤ(با تاکید بر رویدادهای فرهنگی)و تاثیر آن بر تعدیل فصلی بودن مقصدهای گردشگری (مطالعه موردی: شهر همدان). مطالعات مدیریت گردشگری، 14(45), 35-56. https://doi.org/10.22054/tms.2019.27611.1794
حسینی، سیدعلی؛ قلی پور، یاسر و اعظم مظفری (1396). تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با توسعۀ پایدار شهری (نمونۀ موردی: شهر رشت). نشریۀ معماری و شهرسازی ایران، 8 (1)، ۲09 – ۲۲7. https://doi.org/10.30475/isau.2018.62058
حمیدی، آرمان؛ سالاری پور، علی اکبر و حسام، مهدی (۱۴۰۰). ارزیابی سیاست های مدیریت شهری در بهره برداری از برند شهر خلاق (مطالعه موردی: رشت)، فصلنامه پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری، ۹(۲)، ۴۳۹-۴۶۱. https://doi.org/10.22059/jurbangeo.2021.314497.1412
رفاهی دهر، میترا و شمس، مجید. (1403). شهر خلاق و نقش آن در توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر همدان). مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 19(3)، 1-13. https://dorl.net/dor/20.1001.1.25385968.1403.19.3.1.9
سالاری پور، علی اکبر، حسام، مهدی، برادران، آرش، حمیدی، آرمان. (1399). تبیین راهبردهای توسعه گردشگری خلاق در شهر رشت. نشریه گردشگری شهری، 7(3), 127-142. https://doi.org/10.22059/jut.2020.303292.801
سلیمانی، علیرضا. (۱۴۰۰). شناسایی و تحلیل عناصر موثر بر توسعه شهر خلاق در کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)، فصلنامه برنامه ریزی توسعه کالبدی، ۶(۲۱)، ۹۹-۱۱۰. https://doi.org/10.30473/psp.2021.47775.2158
شمسی، خضر؛ کرکه آبادی، زینب و کامیابی، سعید. (1397). مروری بر مفهوم شهرخلاق با تأکید بر سنجش وضعیت خلاقیت شهری (نمونه موردی: مناطق 3 گانه قزوین). مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 13(2)، 427-443.
شهابیان، پویان، رهگذر، عرفانه. (1391). پیوند محیط خلاق با شهر. منظر، 4(19)، 67-73.
صدیقه لطفی، سمیه عباسی، (۱۴۰۰). تحلیل تحقق پذیری شهر خلاق در شهرهای میانی. مورد مطالعه: شهر ساری، فصلنامه آمایش جغرافیایی فضا، ۱۱(۴۰)، ۱۹-۴۰. https://doi.org/10.30488/gps.2021.140326.2834
صفایی پور، مسعود؛ جعفری، یحیی. (1400). تحلیل وضعیت مؤلفههای گردشگری خلاق در کلانشهر تبریز بهعنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی. ۲۱ (۶۰) :۱۰۷-۱۲۶.
علی باقری کشکولی، اصغر ضرابی، میرنجف موسوی، (۱۳۹۹). تحلیل فضایی شاخص های توسعه پایدار به منظورتحقق پذیری شهرهای خلاق (مطالعه موردی: شهرهای استان یزد)، فصلنامه پژوهش های جغرافیای انسانی، ۵۲(۱۱۳)، ۷۹۳-۸۱۶. https://doi.org/10.22059/jhgr.2017.235520.1007478
فریدی فشتمی، عالیه، سالاری پور، علی اکبر، حسام، مهدی. (1399). تبیین عوامل موثر بر دلبستگی و وفاداری گردشگران به مقاصد گردشگری مطالعه موردی: شهر رشت. نشریه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، 25(4)، 71-83. https://doi.org/10.22059/jfaup.2021.328339.672665
قره بگلو، مینو، کارگر، طناز. (1395). بینشی نوین در خوشههای خلاق شهری (پتانسیلهای فضای واسط میدان نقشجهان و دانشگاه هنر اصفهان به عنوان مکان جاذب طبقة خلاق). باغ نظر, 13(45), 43-60.
محمدزاده، ربابه، آقائی زاده، اسماعیل، اوجی، روح اله. (1400). ارائة الگوی منطقهبندی شهری بهینه در ایران (نمونة موردی: شهر رشت). پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری، 9(4)، 933-955. https://doi.org/10.22059/jurbangeo.2021.320159.1475
مرکز آمار ایران (1395). نتایج آمارگیری نفوس و مسکن سال 1395، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، مرکز آمار ایران، تهران.
مولوی، مهرناز، حمیدی، آرمان. (1400). ارزیابی مولفه های موثر بر جذابیت مقاصد گردشگری(نمونه موردی: رشت). نشریه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی, 26(4), 5-13. https://doi.org/10.22059/jfaup.2022.338230.672741
مینائی، آرین؛ ماجدی، حمید و زرآبادی، زهراالسادات. (1399). تحلیلی بر توانهای بالقوّه برندسازی بندرانزلی، با تأکید بر مؤلفههای کالبدی و فضایی، از منظر تصاویر ذهنی سهامداران برند مکانی. مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 15(1)، 295-315.
Alpert, F., Brown, M., Ferrier, E., Gonzalez-Arcos, C. F., & Piehler, R. (2022). Branding’s academic–practitioner gap: Managers’ views. Journal of Product & Brand Management, 31(2), 218-237. https://doi.org/10.1108/JPBM-09-2020-3105
Bayliss, D. (2007). The rise of the creative city: Culture and creativity in Copenhagen. European planning studies, 15(7), 889-903. https:// doi/abs/10.1080/09654310701356183
Bertacchini, E., & Segre, G. (2016). Introduction: Culture, sustainable development and social quality: A paradigm shift in the economic analysis of cultural production and heritage conservation. City, Culture and Society, 7(2), 69-70. https://doi.org/10.1016/j.ccs.2015.12.007
Borén, T., & Young, C. (2017). Artists and creative city policy: Resistance, the mundane and engagement in Stockholm, Sweden. City, culture and society, 8, 21-26. https://doi.org/10.1016/j.ccs.2016.05.002
Castillo-Villar, F. R. (2018). City branding and the theory of social representation. Bitacora Urbano Territorial, 28(1), 33-38.
Comunian, R., & Faggian, A. (2011). Higher education and the creative city. In Handbook of creative cities. Edward Elgar Publishing.
Comunian, R., Gilmore, A., & Jacobi, S. (2015). Higher education and the creative economy: Creative graduates, knowledge transfer and regional impact debates. Geography Compass, 9(7), 371-383. http://dx.doi.org/10.1111/gec3.12220
d’Ovidio, M., & Pradel, M. (2013). Social innovation and institutionalisation in the cognitive–cultural economy: Two contrasting experiences from Southern Europe. Cities, 33, 69-76. https://doi.org/10.1016/j.cities.2012.07.002
García, B. (2004). Urban regeneration, arts programming and major events: Glasgow 1990, Sydney 2000 and Barcelona 2004. International journal of cultural policy, 10(1), 103-118.
Goldberg-Miller, S. B. (2019). Creative city strategies on the municipal agenda in New York. City, Culture and Society, 17, 26-37. https://doi.org/10.1016/j.ccs.2018.08.004
Grodach, C. (2012). Before and after the creative city: The politics of urban cultural policy in Austin, Texas. Journal of Urban Affairs, 34(1), 81-97.
Grodach, C. (2017). Urban cultural policy and creative city making. Cities, 68(2017), 82-91. https://doi.org/10.1016/j.cities.2017.05.015
Kozina, J., Bole, D., & Tiran, J. (2021). Forgotten values of industrial city still alive: What can the creative city learn from its industrial counterpart?. City, Culture and Society, 25, 100395. https://doi.org/10.1016/j.ccs.2021.100395
Landry, C. (2012). Creativity, Culture & the City: A question of interconnection. RUHR. 2010 GmbH.
Levickaitė, R. (2011). City festival-a traditional cultural expression of the creative industries (the case of International Contemporary Dance Festival “New Baltic Dance”). Limes: Borderland Studies, 4(1), 36-53. https://doi.org/10.3846/20290187.2011.577178
Markusen, A. (2006). Urban development and the politics of a creative class: evidence from a study of artists. Environment and planning A, 38(10), 1921-1940. https://doi.org/10.1068/a38179
Medić, M., Banožić, M., County, V. S., & Pancić, M. (2010). Branding Impact on the Economic Development of Cities and Counties-Example Branding City of Ilok. Interdisciplinary Management Research VI, 152-161.
Mollaei, R., Siadat, S. A., Hoveida, R., & Rizaneh, J. (2021). Designing a Model of Personal Branding for Employees With an Emphasis on Organizational Training: The Case of the Administrative Staff of the Judiciary of the Islamic Republic of Iran. Iranian Journal of Management Studies, 14(4), 699-720. https://doi.org/10.22059/ijms.2020.309396.674202
Mommaas, H. (2004) Cultural clusters and the post-industrial city: towards the remapping of urban cultural policy, Urban Studies, 41, pp. 507–532. https://doi.org/10.1080/0042098042000178663
Mulero, M. P., & Rius-Ulldemolins, J. (2017). From creative city to generative governance of the cultural policy system? The case of Barcelona's candidature as UNESCO City of Literature. City, culture and society, 10, 1-10. https://doi.org/10.1016/j.ccs.2017.05.001
Nijboer, H., & Rasterhoff, C. (2017). Linked cultural events: Digitizing past events and implications for analyzing the ‘Creative City’. In Digital research and education in architectural heritage (pp. 22-33). Springer, Cham. https://doi.org/10.1007/978-3-319-76992-9_2
O'Connor, J., Gu, X., & Lim, M. K. (2020). Creative cities, creative classes and the global modern. City, Culture and Society, 21, 100344. https://doi.org/10.1016/j.ccs.2020.100344
Pecot, F., & Barnier, V. (2015, January). City brand management: the role of brand heritage in city branding. In 14th IMTC (International Marketing Trends Conference), Paris (pp. 22-24).
Prilenska, V. (2012). City branding as a tool for urban regeneration: Towards a theoretical framework. Architecture and urban planning, 6, 12-16.
Rius-Ulldemolins, J. (2005). Un nou paradigma de la política cultural. Estudi sociològic del cas Barcelona. Barcelona: Universitat Autònoma de Barcelona—École des Hautes Études en Sciences Sociales.
Rius-Ulldemolins, J., Hernàndez I Martí, G. M., & Torres, F. (2016). Urban development and cultural policy “white elephants”: Barcelona and Valencia. European Planning Studies, 24(1), 61-75.
Rivas, M. (2015). Innovative place brand management, Re-learning city branding. Connecting cities building successes, European Union.
Rodríguez-Gutiérrez, P., González Santa Cruz, F., Pemberthy Gallo, L. S., & López-Guzmán, T. (2020). Gastronomic satisfaction of the tourist: Empirical study in the Creative City of Popayán, Colombia. Journal of Ethnic Foods, 7(1), 1-12. https://doi.org/10.1186/s42779-019-0044-0
Sasaki, M. (2010). Urban regeneration through cultural creativity and social inclusion: Rethinking creative city theory through a Japanese case study. Cities, 27, S3-S9. https://doi.org/10.1016/j.cities.2010.03.002
Scott, A. J. (2010). Cultural economy and the creative field of the city. Geografiska Annaler: series B, human geography, 92(2), 115-130. https://doi.org/10.1111/j.1468-0467.2010.00337.x
Ulldemolins, J. R. (2014). La governança i la gestió de les institucions culturals nacionals: de l’oposició entre art i economia a l’articulació entre política cultural i management. Papers: revista de sociologia, 99(1), 73-95.
UNESCO (2019). Creative Cities Programme Guidelines for the Membership Monitoring Report, Retrieved Octobr 7, 2020, from https://en.unesco.org/creative-cities/sites/creative-cities/files/uccn_membership_monitoring_guidelines_2019.pdf.
Weber, W. (2008) The Great Transformation of Musical Taste: Concert Programming from Haydn to Brahms. Cambridge University Press, New York.
Wright, N., & Davis, R. (2014). Educating the creative citizen: Design education programs in the knowledge economy. Techne Series: Research in Sloyd Education and Craft Science A, 21(2), 43-62.
Wright, N., Davis, B., & Bucolo, S. (2013). The creative citizen: understanding the value of design education programs in the knowledge economy. In DRS//CUMULUS Oslo 2013: Proceedings from the 2nd International Conference for Design Education Researchers (pp. 2230-2246). ABMmedia.
[1] . Third places
[2] . The Great Good Place