شاخصهای محتوایی و صوری ادبیات تعلیمی
محورهای موضوعی : شاهنامهرحمان مشتاق مهر 1 , سردار بافکر 2
1 - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
کلید واژه: ادبیات تعلیمی, شاخصهای محتوایی و صوری, انواع ادبی,
چکیده مقاله :
ادبیات تعلیمی مهمترین و اصلیترین گونۀ ادبی است که نیکبختی انسان را در بهبود منش اخلاقی او میداند و همّ خود را متوجه آموزش و تعلیم اندیشههای پسندیده دینی، عرفانی، فلسفی، مسائل اخلاقی، علوم و فنون؛ تهذیب نفس، تذکیه ذهن، پروش قوای روحی و تعالی و کمال انسان میکند. ادبیات تعلیمی شاخصهای محتوایی و صوری خاصی دارد که حدّ و مرز و وجوه تفارق آن را با انواع دیگر کاملاً معین و مشخص میکند. برخی از آنها، شرط اصلی، لازم و کافی برای ادبیات تعلیمی هستند که فقدان آنها تعلیمی بودن متن ادبی را منتفی میکند و بعضی از آنها فرعیاند. هدف این مقاله کشف ارتباطات تازه میان محتوا، زبان، صور خیال، موسیقی شعر، مباحث دستوری، صنایع ادبی و... با ادبیات تعلیمی است. برای هر یک از این شاخصها، نمونههایی از مثنوی، رباعی، قصیده، غزل، نثر و... آورده شده است و نقاط ضعف و قوّت آنها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. آشنایی با این شاخصها، در تشخیص متن تعلیمی از غیر آن، نگاه علمی به ادبیات و شناخت بهتر بسیاری از آثار ادبی تعلیمی کمک میکند.
Didactic literature has special formal and content indexes content that determine its distinction from other genres. Some of them are main, necessary and sufficient condition. If they don’t exist, we have no didactic literature .some of these condition are ancillary. The purpose of the present paper is to discover new relationships between content, language, imagery, music, poetry, debates grammatical, literary industry and the educational literature. For each of these parameters, samples of couplets, quatrains, odes, sonnets, prose and their strengths and weaknesses have been examined. Familiarities with these criteria help us to make distinction between didactic and non- didactic literature. Besides, it gives us a scientific glance to the didactic literature.