بینامتنیت و نقیضه سازى در شعر شفیعى کدکنى (م. سرشک)
محورهای موضوعی : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسیمجتبى بشردوست 1 , سعیده سجادى 2
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامى واحد تهران
2 - دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامى واحد تهران مرکز
کلید واژه: بینامتنیت, شفیعى کدکنى, ادبیات کلاسیک فارسى, شعر معاصر فارسى, نقیضه سازى,
چکیده مقاله :
در شعر و ادبیات همیشه شاعران و نویسندگانى بوده اند که اندیشه و کلامشان متأثر از متون گذشته بوده است. این رابطه، یکى از شاخه هاى بینامتنیت شمرده مى شود و در میان روابط بینامتنى که یک اثر ادبى مى تواند با آثار پیش از خود داشته باشد، نقیضه سازى جایگاه ویژه اى دارد. این تمهید موجد رابطه پیچیده ترى میان متون گشته و شاعر به واسطه آن چیزى بیش از یک تقلید یا وابستگى صرف را به مخاطب ارائه مى دهد. در ادبیات معاصر، شفیعى کدکنى از جمله شاعرانى است که به دلیل تسلط بر متون کلاسیک، توانسته با پل زدن میان شعر خود و ادب دیروز پایه هاى هنرى و محتوایى آن را استوارتر ساخته و در عین حال در بسیارى موارد نگرش یا فرم آن ها را با دید انتقادى خویش به بوته نقد کشد که این ویژگى وى در مسیر شاعرى به خلق نقیضه هایى ناب انجامیده است. نقیضه هاى شفیعى کدکنى چهره اى مبتکرانه به آثارش ارزانى داشته و شاعر را به جمع نقیضه پردازان متبحّر پیوند مى دهد. تعداد بى شمارى از نقیضه هاى وى به حوزه معنایى تعلق داشته و موفق ترین آن ها نقیضه هاى اجتماعى - انتقادى معطوف به اسطوره ها است.