تجلی زیباییشناسی مکتب فلسفی اصفهان در معماری قدسی مساجد عصر صفوی (نمونه موردی: مسجد امام اصفهان)
محورهای موضوعی : تاریخ ایران اسلامیمریم داورزنی 1 , امیر اکبری 2 , سید سینا تقوی 3
1 - فارغالتحصیل کارشناسی ارشد، معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد، ایران.
2 - استادیار گروه تاریخ، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
3 - فارغالتحصیل کارشناسی، معماری، دانشگاه غیرانتفاعی خیام، مشهد، ایران.
کلید واژه: زیباییشناسی, مکتب فلسفی اصفهان, معماری قدسی, مسجد امام اصفهان,
چکیده مقاله :
همراه با شکلگیری حکومت صفوی، زمینه برای گسترش مکاتب فلسفی فراهم گردید. در این دوران مکتب فلسفی اصفهان که شخصیتهای برجستهای همچون ملاصدرا پایهگذار آن بوده است، شکل گرفت و تمام مبانی اعتقادی فلاسفه پیشین خود را تکمیل نمود. در این دوران حضور ملاصدرا و پایهگذاران این مکتب در شهر اصفهان زمینهساز شکلگیری دورهی شکوفایی حکمت و فلسفه گشت. از سویی دیگر عصر صفوی یکی از دوران شاخص در نمایش پیوند میان معماری و مکاتب فلسفی بوده است که، تاثیر زیادی از مبانی مکتب فلسفی اصفهان گرفته است و باشکوهترین معماری نسبت به ادوار گذشته را ایجاد نموده است که به طور قطع متعالیترین جلوه آن در فضای مسجد نمود پیدا کرده است. لذا پژوهش حاضر سعی بر پاسخ به این است که، اندیشههای ملاصدرا به عنوان برجستهترین شخصیت مکتب اصفهان چه تاثیری بر زیباییشناسی معماری عصر صفوی گذاشته است؟ و این تاثیر چگونه به کالبد بدل گشته است؟ در این راستا با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی تاریخی ابتدا به بررسی مکتب فلسفلی اصفهان، مبانی زیباییشناسی ملاصدرا و سپس نحوه تاثیرگذاری آن بر معماری قدسی مسجد عصر صفوی را بررسی کرده است.
With the formation of the Safavid government, the ground was prepared for the expansion of philosophical schools. During this period, the philosophical school of Isfahan, which was founded by prominent personalities such as Mulla Sadra, was formed and completed all the doctrinal foundations of its previous philosophers. During this period, the presence of Mulla Sadra and the founders of this school in the city of Isfahan paved the way for the formation of a flourishing period of wisdom and philosophy. On the other hand, the Safavid era was one of the most significant periods in showing the connection between architecture and philosophical schools, which has greatly influenced the foundations of the philosophical school of Isfahan and has created the most magnificent architecture compared to previous eras, which is definitely the highest expression in space. The mosque has appeared. Therefore, the present study tries to answer the question, what effect has the ideas of Mulla Sadra as the most prominent figure of the Isfahan school had on the aesthetics of Safavid architecture? And how did this effect become physical? In this regard, using the historical descriptive-analytical method, first to study the philosophical school of Isfahan, Mulla Sadra's aesthetic foundations and then how it affects the sacred architecture of the Safavid mosque.
_||_