بررسی عوامل موثر در سرزندگی مجتمعهای مسکونی بزرگ مقیاس: مطالعه موردی مجتمع مسکونی آسمان تبریز
محورهای موضوعی : کالبدیمیرستار صدرموسوی، 1 , محمدرضا پورمحمدی 2 , علی آذر 3
1 - استاد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
2 - استاد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
3 - دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
کلید واژه: پایداری شهری, واژگان کلیدی: سرزندگی, مجتمعهای مسکونی, کیفیت شهری,
چکیده مقاله :
چکیده اگر شهر به مانند یک موجود زنده فرض شود برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. برخورداری از مسکن مناسب به عنوان پایه و اساس سرزندگی، نقش زیادی در آسایش شهروندان دارد. امروزه تأمین مسکن به عنوان یکی از مسائل اساسی در ساخت و توسعه شهرها مطرح است. در ایران همراه با رشد شهرنشینی و ازدیاد جمعیت و کمبود زمین مناسب جهت ساخت و ساز، احداث مجتمعهای مسکونی از جمله اقداماتی در جهت پاسخ گویی به این نیاز روزافزون مسکن میباشد. اما در شرایط فعلی مجتمع های مسکونی از نظر برخی از نظریه پردازان شهری از جهت مطلوبیت های شهری با مشکل مواجه هستند که فقدان یا پایین بودن میزان سرزندگی از جمله آنها می باشد. سازگاری بین کاربری ها، داشتن فضای شهری مطلوب، امنیت شهری و سرمایه اجتماعی از شاخص های موثر سرزندگی در سطح مجتمع های مسکونی محسوب می گردد. بررسی و تبیین مفهوم سرزندگی در مجتمع های مسکونی بزرگ مقیاس و مشخص نمودن عوامل اصلی موثر در سرزندگی مجتمع های مسکونی از اهداف این تحقیق می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای می باشد و روش بررسی آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی روی 29 متغیر سرزندگی مجتمع مسکونی آسمان، چهار عامل به عنوان عامل های اصلی شناسایی گردیدند. عامل اول (عامل کالبدی)با مجموع بار عاملی 17/7 از نظر مجموع و با میانگین 79/. در صدر عوامل سرزندگی مجتمع مسکونی آسمان قرار گرفته است. عامل دوم (اجتماعی- فرهنگی) با مجموع 85/3 و با میانگین 37/. و عامل سوم (اقتصادی) با مجموع39/. بار عاملی و با میانگین73/. و عامل چهارم نیز (عامل محیطی) با مجموع بارعاملی24/3 و با میانگین 81/. در مرتبههای بعدی قرار دارد. همچنین نتایج نحقیق نشان داد، بر اساس آزمون T-test میزان سرزندگی در مجتمع مسکونی آسمان در حد 81/3 قرار دارد که بیانگر وضعیت مناسب آن نسبت به سایر سکونتگاههای شهری میباشد.
منابع
حسین زاده، کریم و دیگران (1388)، «تحلیلوارزیابیکیفیسنجهایپایداریشهریدرشهرتبریز»، فصلنامه مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، سال اول، شماره دوم، پاییز، صص 18-1.
خستو، مریم و سعیدی رضوانی، نوید (1389)، «عواملموثربرسرزندگیفضاهایشهری»، نشریه هویت شهر، سال چهارم، شماره 6، صص 74-64.
عبداله زاده طرف، اکبر (1387)، تدوین اصول واحکام طراحی فضاهای بین مجتمعهای مسکونی با رویکرد سرزندگی فضایی-اجتماعی، پایاننامه کارشناسی ارشد طراحی شهری، تهران، دانشگاه علم و صنعت ایران.
گلکار، کوروش (1386)، «مفهوم کیفیت سرزندگی در طراحی شهری»، نشریه علمی پژوهشی صفه، شماره 44.
لنارد، کروهرست، سوزان وهنری (1377)، «طراحی فضای شهری و زندگی اجتماعی» فصلنامه، معماریوشهرسازی، شماره 44 و45، صص 25-36.
لینچ، کوین (1386)؛ تئوری شکل خوب شهر، ترجمه ی سید حسین بحرینی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
Jacobs, J. , 1961, the Death and Life of Great American Cities. Vintage Books, New York
Landry,Charles; Bianchini ,Franco (1994),The Creative city, published by comedia the Round, Bounres Green,Glos
Lee, K. & Allen, N. J. (2002). Organizational citizenship behavior and workplace deviance: The role of affect and cognation. Journal of Applied Psychology, 87: 131-142.
Oberlink,mia R. 2008. »Opportunities for creating livable communities«, New York.
Rogers, G. O. , & Sukolratanametee, S. 2009. Neighborhood Design and Sense of Community: Comparing Suburban Neighborhoods in Houston Texas. Landscape and Urban Planning,vol 92, 325-334.
Selezneva, Elena (2011), «Urban Vitality: Exploring the Centrality Condition», Delft University of Technology, department of Urbanism, Delft University of Technology, Delft.
Paumier, CY, (2007). » Creating a Vibrant City Center«, (ULI)Urban Land Institute, Washington, D. C.
United Nations Environment Programmed (UNEP), 2007. Livable Cities.