بررسی نقش بنیاد گرایی اسلامی در آسیای مرکزی( مطالعه ی موردی ازبکستان)
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیسید داوود آقائی 1 , محمد رضا دمیری 2
1 - استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
2 - دانشجوی دکترای علوم سیاسی
کلید واژه: بنیادگرایی اسلامی"حزبالتحریر"جنبش اسلامی"آسیای مرکزی" ازبکستان",
چکیده مقاله :
بنیادگرایی اسلامی به عنوان یک جریان تندرو مدعی بازگشت به اسلام راستین و عدم سازش با دنیای مدرن، در صحنه داخلی کشورها و هم چنین در روابط بینالملل به عنوان یک تهدید و رقیب جدی در جوامع کنونی تبدیل شده است. یکی از این مناطق دارای جریان های مذهبی فعال، منطقه آسیای مرکزی با مرکزیت جمهوری ازبکستان است. بیشک در تقویت این جریانهای اسلامی، گروه های اسلامی سایر کشورها، و جریان تندرو طالبان و همین طور شرایط داخلی حاکم بر جامعه نقش فعالی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که مهم ترین عامل کلیدی در به چالش کشاندن حاکمیت سیاسی کشورهای آسیای مرکزی (به ویژه ازبکستان) چیست؟ فرضیه اصلی آن است که بنیادگرایی اسلامی به عنوان مهم ترین رقیب و تهدید جدی علیه حاکمیت و امنیت این کشورها (به ویژه ازبکستان) است. در این پژوهش از روش توصیفی –تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی استفاده شده است. حاصل این پژوهش، تبیین و نشان دادن حضور و نقش بنیادگرایی اسلامی در ازبکستان به عنوان یک واقعیت جدی در ایجاد چالش در مسائل امنیتی – سیاسی این کشور است.
Abstract: Islamic fundamentalism as an extremist movement that claims for the true Islam and denial of modern world, has regarded as a serious threat to international community. These movements are active in Central Asia region particularly in the Republic of Uzbekistan. Islamic groups in other countries and Taliban have undoubtedly strengthened the Islamic movements in Uzbekistan. This study tries to answer this main question: what is the most important factor in challenging the political sovereignty of Central Asian states (especially Uzbekistan)? The primary hypothesis in this study assumes that Islamic fundamentalism is a major competitor and serious threat to the sovereignty and security of these states (especially Uzbekistan).