راهبرد امنیتی روسیه در دوره 2005-2015؛ از موازنهگرایی نرم تا موازنهگرایی سخت
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیسید سعید میرترابی 1 , محمد باقر علی تبار 2
1 - عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی، ایران
2 - دانشجوی دکتری رشته روابط بینالملل دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان،
کلید واژه: امنیت, تهدید, واژههای کلیدی: روسیه, قدرت چیرهطلب, موازنهسازی,
چکیده مقاله :
چکیده فروپاشی ساختار دوقطبی نظام بینالملل سبب شد ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت باقیمانده در قالب قدرت هژمون یا چیره طلب در صحنه جهانی عمل کند. این وضعیت موجب شد بسیاری از مطالعات در حوزه روابط قدرتهای بزرگ، بر شیوه واکنش قدرتهای درجه دوم نسبت به سیاست قدرت هژمون تمرکز پیدا کند و در این باره؛ بهویژه الگوی رفتاری روسیه به عنوان قدرت درجه دوم بهجا مانده از شوروی سابق مورد توجه قرار گیرد. این مقاله با ابزار کتابخانهای و روش علی– تحلیلی، مبانی راهبرد امنیتی روسیه را در دوره زمانی 2005 تا 2015 مورد توجه قرار داده است. ادعایی که مقاله به عنوان فرضیه مطرح کرده، این است که چارچوب کلان راهبرد امنیتی مسکو در دوره زمانی 2005-2015، موازنهسازی نرم در برابر تهدید قدرت هژمون بوده؛ اما روسیه موازنهسازی سختِ محاسبه شده و هدفمند را نیز در شرایط خاص مدنظر داشته است. مقاله با تمرکز بر واکنش مسکو در قبال بحرانهای گرجستان(2008)، اوکراین(2014) و سوریه(2011-2015) این ادعا را آزمون کرده است. بر اساس ایده مقاله میتوان گفت مداخله نظامی روسها در بحران سوریه، در پی محاسبات مسکو از شدت یافتن تهدیدهای امنیتی پس از سقوط احتمالی دولت بشار اسد صورت گرفته و در عین حال، مسکو دامنه این مداخله نظامی را بهگونهای تعیین کرده که سبب تحریک امریکا و متحدانش به عمل متقابل و رویارویی احتمالی نظامی در صحنه میدانی سوریه نگردد.
Abstract: The disintegration of bipolar system led to the rise of the United States as world dominating and hegemon power. This change in international system led the researcher to focus their study on the reaction of smaller power to the policy of hegemon power. In this direction, Russia's behavior in recent years against the United States has been studies. The article by a causal-analytical approach studies Russia's security strategy during 2005 to 2015. The underlying hypothesis is that the grand security strategy of Russia in the said period had been soft balancing against the hegemon. Nevertheless, Russia has kept the option of hard but calculable balancing against the hegemon in exceptional situations. The article refers to the reaction of Russia in Georgian crisis (2008), Ukraine crisis (2014) and Syrian crisis (2011-2017) and evaluated the hypothesis in the above said crises. The article is of the view that the Russian intervention in the Syrian crisis is related to the perception of Russia about the possible scenario of Assad's fall and the resultant security threat for Russia but Russia has been careful that the military intervention in Syria should not expand to the level which instigate the United States and its allies and direct them to a possible military confrontation.
_||_