تحلیل قرائت منقول از امام صادق(ع) در آیۀ 2 سورۀ معارج
محورهای موضوعی : تاریخ قرائاتزهرا زارعی 1 , الهه شاهپسند 2
1 - علوم قرآنی،دانشکده علوم قرآنی مشهد، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، قم، ایران
2 - استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، دانشکدۀ علوم قرآنی مشهد
کلید واژه: شأن نزول, قرائات منسوب به ائمه(ع), سورۀ معارج, واقعۀ غدیر,
چکیده مقاله :
برخی قرائتها از مصحف رسمی ماهیتی کاملاً شیعی دارند و همین موجب طرح اتهاماتی به شیعه در خصوص اعتقاد به تحریف قرآن شده است؛ اهمیت بررسی چنین قرائاتی از همینجا روشن میشود. به همین منظور، این مقاله به بررسی موردی قرائت منسوب به امام صادق(ع) از آیۀ 2 سورۀ معارج پرداخته که مشتمل بر افزودۀ وِلایَة علی(ع) است. این پژوهش در دو بخشِ الف) تاریخ گذاری روایت با استفاده از روش تحلیل اسناد-متن و ب) تحلیل تاریخی روایت به منظور رسیدن به انگیزههای نشر آن، به بررسی ماهیت این قرائت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که تاریخ نشر این روایت در حوالی سال 148 قمری است. دقت در فضای تاریخی و گفتمانی تاریخ به دست آمده نیز نشان میدهد که این روایت در فضای مبارزۀ فرهنگی و سیاسی علیه عباسیان و به منظور افزایش بصیرت جامعه در تشخیص مصداق واقعی ولیّ منتشر شده است. واژگان کلیدی: قرائات منسوب به ائمه(ع)، مصحف حضرت زهرا(س)، سورۀ معارج، شأن نزول، واقعۀ غدیر.
Analysis of reading attributed to Imaam Sadeq from the second verse of “Maʿāriǧ”Some readings on formal volumes have a pure Shiite essence that led to accusations against shia toward interpolation of Quran. And this shows the importance of examination of these readings.This article does a case study on the reading akin to Imaam Sadeq from the second verse of “Maʿāriǧ” chapter that consists of the run-in term “Wilāya ʿAlī”.This research in two sections: a. Dating of narration based on “isnaad-qum-matn” analysis, b. Historical analysis of narration in order to finding the motivation of distribution, tends to study characteristics of this reading and concluded that distribution date of this reading is around year 148 of lunar calendar. Examining historical and disputation atmosphere of the era obtains that this reading distributed in the aura of political and cultural warfare against “ʿAbbāsiyān” house for improving vision of the society toward distinguish of the real instance of “Walī”.
_||_