Subject Areas :
علیرضا سرگزی 1 , هستی پارسا منفرد 2 *
1 - عضو هیئت علمی گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل
2 -
Keywords:
Abstract :
Quarterly Journal of Value Chain Management, (2025), 5(2): 78–100
The Role of Social Support in Empowerment with an Emphasis on Moderation and Sustainable Development
Alireza Sargazi1, Hasti Parsa Monfared1*
1. Department of Agricultural Economics, University of Zabol, Zabol, Iran
*yasamansand@gmail.com
|
| A B S T R A C T | |
Received: 5 July 2025 Revised: 10 Aug 2025 Accepted: 20 Aug 2025 Available Online: 20 Sep 2025 | The study of human and non-human factors related to the process of growth and development has long been a central theme in the works of scholars in the humanities and social sciences, and among the most important of these in the field of human factors is the role and significance of women. However, what has received relatively less attention in the literature is the deconstruction of theories with regard to the gender factor. Achieving sustainable and endogenous development in any society requires the participation of women on the basis of moderation. No society can compete in global development relying solely on half of its workforce. Women’s empowerment and its decisive role in sustainable development are among the issues that are currently being emphasized both theoretically and practically. The present study addresses the effect of social support on women’s empowerment with regard to moderation and development. Women’s empowerment was considered in terms of psychological empowerment, economic empowerment, empowerment based on agency, and physical empowerment. Social support was assessed through emotional support, self-esteem support, instrumental support, informational support, and social network support. The theoretical framework of this research was constructed on the basis of Giddens’ structuration theory, empowerment theories, and Sarason’s social support theory. The research method was survey-based, and the statistical population included women in Sistan and Baluchestan Province. Using Cochran’s formula, the sample size was calculated at 440, and cluster sampling was employed. The findings show that social support significantly affects psychological, economic, and physical empowerment as well as overall empowerment. The results also indicate that informational support and social network support, with beta coefficients of 0.37 and 0.31 respectively, are capable of explaining the dependent variable.
Keywords: Women’s Empowerment, Social Support, Moderation, Sustainable Development. | ||
Article type: Research Paper DOI:
|
*Corresponding author: Hasti Parsa Monfared
E-mail address: yasamansand@gmail.com
فصلنامه مدیریت زنجیره ارزش ، سال 1404، دورۀ 5، شمارۀ 2، صفحات 78 تا 100
|
۲۵۳۸-۳۲۵۶
|
بررسی نقش حمایت اجتماعی بر توانمندسازی با نگرش اعتدال و توسعه پایدار
علیرضا سرگزی1، هستی پارسا منفرد1*
گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
چکیده |
|
|
بررسي عوامل انساني و غيرانساني مرتبط با فرايند رشد و توسعه از جمله موضوعاتي است که دانشمندان مختلف علوم انساني و اجتماعي به آن پرداخته اند و از مهم ترين آنها در مبحث عوامل انساني، بررسي نقش و اهميت زنان است. اما آنچه که در ادبيات مربوط کمتر مورد بحث و بررسي قرار گرفته، کالبد شکافي تئوري هاي ارائه شده با توجه به عامل جنسيت است. براي دست يابي به توسعه پايدار و درونزا, در هر جامعه اي نياز به مشارکت زنان بر اساس اعتدال احساس مي شود. هيچ جامعه اي نمي تواند تنها با نيروي کار نيمي از جمعيت خود, با توسعه جهاني رقابت کند. توانمندسازی زنان و نقش تعیین کننده آن در توسعه پایدار از جمله موضوعاتی است که در حال حاضر از نظر تئوری و کاربرد به آن توجه میشود. تحقیق حاضر به تاثیر حمایت اجتماعی در توانمندی زنان با نگرش اعتدال و توسعه پرداخته است. توانمندسازی زنان شامل ابعاد توانمندسازی روانشناختی، توانمندسازی اقتصادی، توانمندی بر حسب عاملیت و توانمندسازی جسمی بوده است. حمایت اجتماعی با ابعاد حمایت عاطفی، حمایت خود ارزشمندی، حمایت ابزاری، حمایت اطلاعاتی و حمایت شبکه های اجتماعی سنجیده شده است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریه ساختاریابی گیدنز، نظریات توانمندسازی و نظریه حمایت اجتماعی ساراسون شکل گرفته است. روش تحقیق بصورت پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل زنان استان سیستان و بلوچستان و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 440 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری بصورت خوشه ای بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که حمایت اجتماعی بر توانمندسازی روانشناختی، توانمندسازی اقتصادی، توانمندسازی جسمی و توانمندسازی کل تاثیر داشته است. نتایج حاکی از آن است که ابعاد حمایت اطلاعاتی و حمایت شبکه اجتماعی با ضرایب بتای 0.37 و 0.31 قابلیت تبیین متغیر وابسته را دارا هستند.
واژگان کلیدی: توانمندسازی زنان، حمایت اجتماعی، اعتدال، توسعه. |
| تاریخ دریافت:14/04/1404 تاریخ بازنگری: 19/05/1404 تاریخ پذیرش: 29/05/1404 تاریخ انتشار: 29/06/1404 مقاله علمی پژوهشی
|
* نویسندۀ مسئول: هستی پارسا منفرد
آدرس پست الکترونیک yasamansand@gmail.com :
مقدمه
امروزه رشد و توسعه به عنوان يک آرزو و ايده آل، هدفي است که همه جوامع، ملت ها و دولت ها به دنبال آن هستند. اما سوال اساسي اين است که عوامل موثر براي رسيدن به توسعه چه هستند؟ بدون ترديد مجموعه عوامل متعددي را براي توسعه بايد مدنظر قرار داد، منتها مهم ترين و اساسي ترين عامل را بايد در منابع انساني با استفاده از توان نرم افزاري انسان ها که همان سرمايه انساني است جستجو نمود. به عبارت ديگر حضور کمي و کيفي عوامل انساني در اين فرايند نقش اساسي را ايفا مي کند و وقتي هم صحبت از منابع انساني مي شود، جنسيت خاصي مطرح نبوده و زن و مرد از هم تفکيک نشده اند با توجه به اين که زنان نصف جمعيت جامعه محسوب شده و با حذف آنها نصف جمعيت عملا از جمعيت فعال جامعه حذف خواهند شد، لذا پرداختن به موضوع جداگانه اي تحت عنوان زن و توسعه نگرش هاي خاصي را به همراه داشته و شايد بازخوردهاي مناسبي براي نگارنده نداشته باشد. ولي از آنجا که تفسير موضوع چه در بعد نظري و چه در بعد عملي، به اين مقوله به اندازه کافي توجه شده است، لذا کل مطالب با نگاه جنسيتي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. از نظر تاريخي موضوع زن و توسعه به 3 دهه اخير برمي گردد، يعني زماني که زنان به عنوان نيروهاي فعال اقتصادي مطرح شدند و به همين دليل 1975 تا 1985 ميلادي توسط سازمان ملل به نام دهه زنان نام گذاري شد. در حقيقت يک دهه را به زنان اختصاص دادند و بحث هاي مختلفي براي ارتباط بين توسعه و زنان شکل گرفت، اما سوال اساسي و کليدي اين است که حلقه اتصال زنان و توسعه چه چيزي است؟ به عبارت ديگر، چه عاملي زنان را به توسعه پيوند مي دهد؟ به اعتقاد نگارنده و با توجه به مطالعات و بررسي هاي مختلف، حلقه اتصال زن و توسعه فرايندي است به نام توانمندسازي زنان يعني روشن سازي عوامل موثر بر توانمندسازي زنان است که مي تواند زنان را به توسعه پيوند دهد. بر اين باورم، توانمندسازي کليد ي تر از همه مولفه هاست و مساله يا مشکل اصلي جامعه هم به همين موضوع برمي گردد. به عبارت روشن تر، حلقه اتصال بين زنان و توسعه به درستي تبيين نشده است. اما قبل از توضيح اين ارتباطات بهتر است تعريفي از مفهوم توانمندسازي ارائه شود. توانمندسازی زنان از جمله مولفه های مهم در توسعه پایدار است. زنان قربانیان اصلی در مواردی چون فقر، خشونت، عدم برخورداری از تغذیه و بهداشت مناسب هستند، از این رو توجه به بهبود موقعیت زنان نفع همگانی را در بر دارد. مطالعات در حوزه توانمندسازی زنان بطور گسترده انجام میشود. در این مورد مجامع بین المللی در مورد این موضوع دست به تحقیقات گسترده ای زدهاند که میتوان به مطالعات انجام شده توسط سازمان ملل و بانک جهانی اشاره کرد. از طرف دیگر بیشتر کشورها نیز دریافته اند که بدون توانمندی زنان توسعه پایدار محقق نخواهد شد. پرورش فرزندان، اداره امور منزل، حفظ محیط زیست، بهره وری صحیح از منابع، صرفه جویی در انرژی مباحثی هستند که زنان بطور مستقیم با آنان مرتبط هستند، پس توانمند بودن و توانمند ساختن زنان به جامعه در رسیدن به اهداف توسعه کمک خو.اهد کرد و از طرف دیگر به ترقی و تعالی نیمه از جامعه نیز منجر میشود.
از آنجائیکه توانمندی زنان یک پدیده اجتماعی است و پدیده های اجتماعی تک علتی نیستند، توانمند شدن زنان به عوامل درونی و بیرونی متعددی بستگی دارد. از طرفی عواملی درونی چون وضعیت جسمانی، روانی ، وضعیت اقتصادی خانواده بر توانمندی فرد نقش تعیین کنندهای دارد . از طرف دیگر ساختارهای موجود اجتماعی در این مورد میتواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. یکی از عواملی که میتواند در توانمندی افراد نقش داشته باشد، تاثیر حمایت اجتماعی بر توانمندی آنان است. پژوهشهاي متعددي ثابت كرده اندكه هر چه ميزان حمايـت اجتمـاعي افـزايش يابـد،سطح توانمندیازی نيز افزايش پيدا ميكند و بالعكس. از اين نگاه، داشتن توانمندی مـشروط بـه داشتن حمايت اجتماعي است (قدسي، 1402).
حمايت اجتماعي مفهومي چند بعدي است كه به اشكال و طرق مختلفي تعريف شده است. براي مثال، ميتوان آن را بـه عنـوان يـك منبع فراهم شده توسط ديگران، به عنوان امكاناتي براي مقابله با استرس، يا يك مبادله اي از منابع تعريف نمود (شولتز و شوارتزر، 2024). برخي از پژوهش گران، حمايت اجتمـاعي را ميزان برخورداري از محبت، همراهي، مراقبت، احترام، توجه، و كمك دريافت شده توسط فرد از سوي افراد يا گروههاي ديگر نظير اعضاي خانواده، دوستان، و ديگران مهم تعريـف كرده اند (سارافينو، 2018). برخي، حمايت اجتماعي را واقعيتي اجتماعي و برخي ديگر، آن را ناشي از ادراك و تصور فرد ميدانند. از این رو در این مطالعه به تاثیر حمایت اجتماعی بر توانمندسازی زنان پرداخته شده است.
مبانی نظری تحقیق
در انتخاب چارچوب نظری تحقیق از نظریه ساختاریابی گیدنز، نظریه حمایت اجتماعی ساراسون و نظریه توانمندسازی زنان استفاده شده است.
نظریه ساختاریابی گیدنز
در نظریه گیدنز، عاملیت و ساختار، برای کوچکترین مساله مانند ذهنیت فرد تا نظامهای جهانی قابل کار بست است(پیرسون،135:1401) در نظریه ساختاری شدن، حیطه اصلی مطالعه علم اجتماعی نه تجربه فرد کنشگر و نه وجود هیچ شکلی از کلیت اجتماعی است ، بلکه اعمال اجتماعی است که در طول زمان و مکان نظم یافته اند. چارچوب تفکرات گیدنز بر حسب مسائل جامعه شناختی است. همین شالوده جامعه شناختی او را از سایر نظریه پردازان اروپایی که سعی دارند مسائل فلسفی را به وسیله ابزارهای جامعه شناختی حل کنند، متمایز میگرداند (کوهن، 224:1399). گیدنز ساختار را برحسب قواعد و منابع تعریف می کند (کرایب ، 1403) او معتقد است جامعه شناسی فقط با درنظر گرفتن کردارهای اجتماعی به عنوان موضوع مطالعه می تواند بر دوگانگی سنتی کنش و ساختار فائق آید. این دوگانگی در واقع دو وجهی بودن است: یک «چیز» یا یک موضوع مورد مطالعه با دو وجه وجود دارد، بر اساس نظریه ی ساختاربندی، قلمرو پژوهش اساسی علوم اجتماعی نه تجربه ی کنشگر فردی و نه وجود نوعی کلیت اجتماعی، بلکه کردارهای اجتماعی سامان یافته در زمان و مکان است. قواعد از نظر گیدنز در جمع و در ارتباط با اجتماع معنی می یابند. این قواعد را نمیتوان جدا از منابع اجتماعی مفهوم سازی کرد. قواعد متضمن رویه های ارزشمند تعامل اجتماعی است قواعد از یک سو به شکل گیری معنا مربوط است و از سویی دیگر منوط به تایید شیوه های رفتار است (گیدنز، 16:2014).
منابع، تسهیلاتی هستند که کنشگران جهت انجام امور از آنها استفاده می کنند. گیدنز منابع را شامل چیزهای میداند که قدرت را بوجود می آورند. وقتی کنشگران تعامل میکنند از منابع استفاده میکنند، و وقتی از منابع استفاده میکنند ،کنش دیگران را شکل میدهند (تارنر، 2023).
فرایند توانمندسازی ، بر جنبه مهم پویایی روند توانمندسازی تاکید دارد: پتانسیل توانمندسازی نه تنها از لحاظ منابع و توانایی های شخصی مردم، بلکه از نظر قوانین و مقررات ساختار اجتماعی وجود دارد. ارتباط ساخته شده توسط گیدنز میان ساختار اجتماعی و عاملان انسانی تبیین نظری این مورد که توانمندسازی اجتماعات و توانمند سازی فردی که هم بخشی دارند را تقویت میکند(گیدنز، 2014).
از این رو، توانمندسازی ممکن است به یک فرایند دایره ای شکل از تغییرات اجتماعی و فعال سازی تواناییها و منابع مقایسه شود ، که در آن عوامل انسانی در نیازبه کنش توانمند همراه با سایرعوامل انسانی عمل میکند. ساختار اجتماعی که با استفاده از این فعالیتها بوجود آمده شامل حفظ و باز تولید عناصر از ساختار اجتماعی موجود، و اخلاقی یک فرایند تحلیل انتقادی اجتماعی است. در حوزه ارتباطی، مردمی که توانمند شده اند یاد می گیرند که چگونه وضعیت خود را به گونه ای متفاوت درك کنند، و در نتیجه تشکیل یک ساختار نمادینی که در آن سهیم هستند را می دهد و به آنها معنای اجتماعی جدیدی از وضعیتشان و روابط آنها با دیگران را می بخشد. در حوزه هنجاری، مردم درك هنجارهای نو اجتماعی خاصی که بر آنها تأثیرمیگذارد را می آموزند. توانمندسازی ممکن است از نظر توانایی افراد در تاثیرگذاری برای تغییر در نظر گرفته شود، اما نمیتوان توانایی فردی که در فعالیت اختصاصی اش بروز یافته است را بدون ارتباط با ساختارهای موجود کنترلی که این شخص از طریق رفتارش تقویت کرده، تفسیر کرده و تغییرداده درك کرد.کارائی فردی از طریق ساختارهای کنترلی که در سیستمهای اجتماعی جای دارند استحکام مییابد. از این رو فرایند توانمندسازی به آنچه از قبل در جامعه وجود داشته بستگی دارد، اما موفقیت این فرایند به اینکه چه و به چه میزان تغییرات در سطح فردی، در سطح اجتماعات و درنظام اجتماعی به این فرایند مرتبط است به وقوع پیوسته است تعریف شده است. توانمندسازی اجتماعات بستگی به کسب توانایی در دسترسی به منابع ضروری دارد ، که می تواند به دو نوع تقسیم شود : منابع تخصیصی و منابع معتبر . منابع تخصیصی منابع مادی هستند مانند مواد خام ، فن آوری ها ، و تولیداتی که از طریق ترکیبی از این آمدهاند. منابع معتبر، منابع سازمانی هستند که می تواند به سه نوع تقسیم شوند : 1. سازمان دادن زمان فضای اجتماعی ، به عنوان مثال، ایجاد مسیرهای زندگی روزمره. 2. سازمان دادن انسانها در ارتباط متقابل . 3. سازمان فرصتهای زندگی: شکل دادن فرصتهای خود توانمندی و خود بیانی(گیدنز، 2014).
اعتدال
اعتدال یک اصل بنیادی ارسطویی در تفسیر پیدایش و تحول و نابودی پدیدههاست.ارسطو بهعنوان یک متفکر واقعیتگرا، در جستوجوی مبانی عینی بود تا بتواند جهان و حوادث آن را تفسیر کند. ارسطو روش انتزاعی افلاطون را که تفسیر جهان براساس مفاهیم انتزاعی و فرضیات ذهنی بود، نمیپذیرفت. بلکه از روشی پیروی میکرد که آن را فوسیکوس مینامید؛ یعنی روشی مبنی بر واقعیتهای جهان. او پیدایش پدیدهها را از عناصر چهارگانه براساس اعتدال، تفسیر میکرد به این معنا که اگر اجتماع عناصر و ترکیب و امتزاج آنها متعادل و متناسب باشد، به نسبت میزان این اعتدال و تناسب، موجوداتی پدید میآیند؛ از مرکبات جمادی گرفته تا نبات و حیوان.
و اگر این اعتدال آسیب ببیند، این پدیدهها دچار انحلال و نابودی میشوند. ارسطو طبیعت را دارای قوانینی میدانست که ثابت و استوارند. او میگفت: هرگز کار طبیعت، گزاف و بیهوده نیست. بلکه حساب وکتاب روشن و ثابتی دارد. چنانکه علوم تجربی جدید هم بر این قوانین استوارند!
اعتدال در طب قدیم هم یک اصل اساسی بود که سلامت و بیماریها براساس اعتدال و عدم اعتدال عناصر و اخلاط و طبایع، تفسیر میشدند.
ارسطو اعتدال را در اخلاق هم، اساس قرار داد. از نظر وی اخلاق بر اعتدال استوار بود. شجاعت اعتدالی بود در میانه ترسویی و بیباکی و همینطور سخاوت، عفت و حکمت همه براساس اعتدال تفسیر میشدند. حکمای اسلام نیز اخلاق را براساس اعتدال تفسیر میکردند. اگرچه در جهان امروز این واژه را در قلمرو علوم تجربی و طب و ... چندان جدی نمیگیرند، اما در عرف مردم، هنوز هم آن را به کار میبرند. اعتدال امروزه در زمینه سیاست به معنای دقیق ارسطویی نیست. بلکه منظور از آن، تدبیر مبنی بر خرد و دانش و تجارب عینی از روابط و ضوابط حاکم بر حوادث داخلی و بینالمللی است. بنابراین اعتدال در سیاست عبارت است از رفتار براساس عقل و منطق و ملاحظات شرایط عینی کشور و جهان و پرهیز از تعصب و احساسات تند و رفتار برخاسته از جهل و جمود. اعتدال در شعار رییسجمهور منتخب مردم، یعنی همین که کار براساس عقل و دانش خواهد بود. یعنی تدبیر کشور را بر کارشناسی علمی و تخصص، استوار خواهم ساخت و از جانبداریهای غیرمنطقی و رفتارهای برخاسته از احساسات و تعصب و جهل و جمود پرهیز خواهم کرد. روش تدبیری براساس علم و تخصص، در برابر روش تسخیری و خودخواهانه قرار دارد که اساس آن، خودمحوری و غرور و جهل است، اگر مفهوم اعتدال در کشور به درستی پیاده شود، در پی آن توسعه نیز به دست می آید، که همه مردم کشور چه مردان و چه زنان در این توسعه نقش داشته اند.
نظریه حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی مکانیسمی تز ارتباطات میان فردی است که افراد را از تاثیرات تنیدگی منفی محافظت میکند (دراکر، 2021). حمایت اجتماعی را می توان به هر گونه محرکی که به پیشرفت اهداف فرد حمایت شده کمک کند دانست (دیمتئو،1397) ساراسـون (2018) حمايـت اجتمـاعي را مفهـومي چند بعدي ميداند كه هر دو بعد واقعي و تصوري را در بر ميگيرد (عليپـور، 1400). در مجموع، شايد بتوان گفت كه حمايت اجتماعي يعني اين احساس كه شخص مـورد توجـه ديگران است و ديگران براي او ارزش قائلند و اينكه او به يك شبكة اجتماعي متعلق است (گاچل و ديگران، 1400).
دسته بندي هاي گوناگون ي توسط پژوهشگران از مفهوم حمايت اجتماعي به عمل آمـده است. در واقع، اين دسته بندي ها در پاسخ به اين سئوال بوده است كـه حمايـت اجتمـاعي،به طور ويژه چه چيزي را براي يك شخص فراهم مي آورد؟ سارافينو با جمع بنـدي نظـرات برخي از پژوهشگران به دسته بندي حمايـت اجتمـاعي در پـنج مقولـة حمايـت عـاطفي، ارزشيابانه1، ابزاري يا ملموس، اطلاعاتي، و شبكه اي پرداخت (سارافينو، 2018). درنتا وهمكاران (2016) بر اساس طبقه بندي ويلـز (1985)، حمايـت اجتمـاعي را بـه سـه دسـتةعاطفي، ابزاري، و اطلاعاتي تقسيم بندي كرده اند. ديويسون و همكاران (1401) از حمايـت اجتماعي ساختاري و كاركردي نام برده اند. دفتر اروپايي سازمان جهاني بهداشت (1400) حمايت اجتماعي را در چهار مقولة عاطفي، اطلاعاتي، ابـزاري، و ارزشيابانـه دسـته بنـدي كرده است . هم چنين گاچل و همكاران (1400) در طبقه بندي حمايت اجتماعي به حمايت ارزشيابانه، اطلاعاتي، همراهي اجتماعي، و ابزاري اشاره كرده اند.
نظریه توانمندسازی زنان
اين مفهوم در ادبيات تحقيق تعاريف متعددي دارد مفهوم توانمندسازي به معناي برتري فردي به فرد ديگر (زن بر مرد) نيست، بلکه در اين مسير ارتقاي خودباوري و خوداتکايي زنان مدنظر قرار مي گيرد. تعريف ديگري که از اين مفهوم به دست مي آيد اين است که مفهوم توانمندسازي به معناي بهره گيري از نتايج توسعه نيست، بلکه حضور فعال و مستمر زنان در اجراي برنامه توسعه است. طبق مطالعات اينجانب، توانمندسازي با توجه به تعاريف ارائه شده از طرف سازمان ملل متحد شامل پنج بخش عمده است که عبارتند از:
1- احساس ارزش داشتن
2- حق مالکيت و تصميم گيري
3- حق دسترسي به فرصت ها و منابع
4- حق کنترل زندگي خود در داخل و بيرون از خانه
5- قدرت تاثيرگذاري بر جريان تغييرات اجتماعي براي به وجود آوردن نظام عادلا نه اقتصادي در محدوده ملي و جهاني
با توجه به اين تعريف زنان بايد به عنوان شهروندان فعال قلمداد شوند که در بعضي از تعاريف به نام کنترل شهروندي هم تعبير مي شود (که از عالي ترين سطح و نوع مشارکت مطرح مي شود)، و معناي تصميم گيري و مشارکت در امور زندگي خانوادگي و اجتماعي است. رفاه، دسترسي، آگاهي و کنترل، معيارهاي ديگري هستند که در فرآيند توانمندسازي اهميت دارند، اما موضوع اصلي بحث اين است که چه عواملي در توانمندسازي زنان موثرند؟ در پاسخ به اين سوال به طور ساده به فهرستي از عوامل موثر اشاره مي شود. به طور مثال محققين اعتقاد دارند عواملي مثل دسترسي بيشتر به تحصيلا ت رسمي، دسترسي به منابع مالي، بهبود وضع سلا مت، برخورداري از حق مالکيت قانوني، رفع تبعيض از بازار کار و نهايتا حذف باورهاي سنتي مي تواند بر توانمندسازي زنان نقش موثري ايفا کنند.
سارا لانگه، یکی از نظریه پردازان در امور زنان، که معتقد است برای توانمندسازی زنان باید پنج مرحله را که به ترتیب شامل رفاه، دسترسی، آگاهی، مشارکت و کنترل می باشد، طی کرد. در مرحله رفاه، رفاه مادی زنان مانند تغذیه و درآمد بررسی می شود. در این مرحله از توانمندسازی، رفع تبعیض بین زنان و مردان مد نظر قرار می گیرد. در مرحله دسترسی، زنان باید به عوامل تولید (زمین، کار، سرمایه)، کارهای مولّد درآمد، خدمات آموزش های مهارت زا که استخدام و تولید را ممکن می سازد و حتی محصول و دسترنج خود دسترسی داشته باشند. در مرحله آگاهی، زنان باید تشخیص دهند که مشکلات آن ها ناشی از کمبودهای شخصی شان نیست، بلکه نشأت گرفته از نقش های جنسیتی مربوط به فرهنگ بوده و لذا قابل تغییر است. آگاهی در این مفهوم به معنای باور داشتن برابری است. در مرحله مشارکت، زنان در تمام برنامه های مربوط به خود شرکت می کنند. مشارکت آن ها باید با تعداد و شمار آن ها در جامعه متناسب باشد. در نهایت، برابری در کنترل به معنی توازن قدرت میان زنان و مردان است (لانگه، 1402)
آمارتیاسن در کتاب توسعه به مثابه آزادی فصلی را اختصاص به زنان داده است این فصل به نام نقش فاعلی زنان و تحولات اجتماعی، به اهمیت بهداشت و سلامتی زنان با نقش فاعلی آنان اشاره میکند و تاثیر این نقش را در حوزه هایی چون میزان فاعلیت زنان بر باروری و تقویت بقای کودکان را بررسی میکند. سن این دو حوزه را نه تنها در جهت توانمندی زنان بلکه تاثیر آن را بر توسعه جوامع نیز مهم میشمارد. سن نقش فاعلی زنان را از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی تا مشارکتهای سیاسی قابل تعمیم میداند. وی فراگیری گسترده فاعلیت زنان را یکی از بخشهای فراموش شده مطالعات توسعه میداند. سن اعتقاد بر این دارد که در عصر حاضر هیچ چیزی مهمتر از درك کافی از مشارکتهای سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی زنان نیست، در واقع او توجه به این موضوع را بررسی جنبه مهم توسعه به مثابه آزادی میداند(سن، 229:1400). مالهاترا توانمندسازی زنان را فرایندی تعریف میکند که به وسیلة آن زنان برای سازماندهی خودشان توانمند میشوند و اعتماد به نفس خود را افزایش میدهند و از حقوق خود برای انتخاب مستقل و کنترل بر منابع، که منجر به از بین رفتن جایگاه فرودستی ایشان میگردد؛ دفاع می کنند (مالهاترا، 5:2012). با توجه به تعاریف و اجزاء توانمندسازی زنان، مالهاترا، شولر و بوندر از جمله نظریه پردازانی هستند که بطور اصولی توانمندسازی را یک فرایند محسوب میکنند، یعنی، معرف پیشرفت از یک موقعیت نابرابری جنسیتی به موقعیت دیگر یعنی برابری جنسیتی میدانند. این فرایند از سطح فردی (احساس ذهنی و توان عینی برای انجام امور) شروع می شود و تا سطوح اجتماعی(توان مشارکت در فعالیت های گروهی و جمعی)، سیاسی (کنترل بر تصمیمات سیاسی)، اقتصادی (توان کنترل تصمیمگیری های اقتصادی) و نهادی (به چالش کشیدن نهادها و ساختارهای نابرابر موجود) را در برمیگیرد. نایلا کبیر از جمله زنان محققی است که در زمینه توانمندی زنان تحقیقات گستردهای را انجام داده است کبیر در این مورد معتقد است که زنان در دنیای کنونی توسط هنجارها ،ارزشها، باورها و رسوم متفاوت از مردان متمایز شده اند که بصورت فرهنگ رایج در طی اعصار عمل کرده است (کبیر، 22:2010).
پیشینه تحقیق
در تحقیقی که توسط محمود کتابی و همکاران (1402) بر روی عوامل موثر بر توانمندسازی زنان صورت گرفت ، نشان داده شده است که افزایش سطح تحصیلات، بهبود وضع سلامت، برخورداری از حق مالکیت قانونی، رفع تبعیض از بازار کار و حذف باورهای سنتی در افزایش توانمندی زنان نقش موثر دارد. از میان این متغیرها ، افزایش سطح تحصیلات بیشترین تاثیر مستقیم و سایر متغیرها تاثیر غیر مستقیم در توانمند سازی دارند. زنان دارای تحصیلات بالا از نظر بنیه مالی و حق مالکیت در سطح بالاتری قرار دارند. تحقیق "مشارکت، راهکار اصلی توانمندسازی زنان" به این امر توجه کرده است که زنان بهعنوان عامل مؤثر در امور مختلف کشاورزی و اقتصادی و اجتماعی و از نظر مشارکت نیروی انسانی مورد نیاز در جامعه بیشترین سهم را دارند، به گونه ای که بدون کمک و مشارکت آنان، رسیدن به توسعه اقتصادی امری ناممکن است. در تحقیقی دیگر بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی رابطه وجود داشته است(خسروی و ناهیدپور، 1403). در تحقیق دیگری بین حمایت اجتماعی و همسر آزاری نتایج بدست آمده نشان میدهد در مقیاس حمایت اجتماعی و زیر مقیاس های آن و نمره کل استرس ادراك شده و در متغیر همسر آزاری و زیر مقیاس های آن(جسمانی، عاطفی، جنسی) بین دو گروه همسر معتاد و زنان دارای همسر غیر معتاد تفاوت معنادار وجود دارد. میزان حمایت اجتماعی، استرس ادراك شده و میزان همسر آزاری در زنان دارای همسر معتاد و زنان دارای همسر غیر معتاد متفاوت می باشد( ستوده ناورودی، زینعلی، و خستگان 1401). در تحقیق دیگر به نقش حمایت اجتماعی و تعرضات در خانواده نتایج نشان میدهد، متغیر حمایت اجتماعی در خانواده اثر مستقیم چندانی بر تعارض خانواده با کار ندارد اما از طریق احساس از گران باری نقش خانوادگی و ابهام نقش خانوادگی تاثیر کاهنده بر تعارض خانواده با کار دارد (نبوی، و شهریاری، 1401). در تحقیقات دیگر نیز به نقش حمایت اجتماعی در خودکارآمدی، باور به اثربخشی درمان (رحیمیان بوگر و همکاران، 1400) نقش حمایت اجتماعی و سازگاری در دانشگاه (زکی،1399) اشاره شده است. حمایت اجتماعی در برخی از افراد موجب بهبود وضعیت آنها شده است در صورتی که شواهدی نیز موجود است که نشان میدهد وجود شبکه های اجتماعی در برخی موارد ضررشان بیشتر از نفعشان بوده است (گودمن و همکاران1، 2021).
فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی: حمایت اجتماعی بر توانمندسازی زنان تاثیر دارد.
فرضیه های فرعی:
· حمایت اجتماعی بر توانمندسازی روانشناختی زنان تاثیر دارد.
· حمایت اجتماعی بر توانمندسازی جسمی زنان تاثیر دارد.
· حمایت اجتماعی بر توانمندسازی بر حسب عاملیت زنان تاثیر دارد.
· حمایت اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی زنان تاثیر دارد.
شکل1. مدل مفهومی پژوهش
|
روش شناسی تحقیق
پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردي، از نظر روش گردآوري دادهها، توصيفي و از نظر نوع، تحليل همبستگي دو متغيره است. حجم جامعه آماری کل زنان در سطح استان سیستان و بلوچستان بودند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران2 که میزان خطای برآورد d=./.5 و Z =1/96 بود، 400 نفر،محاسبه شد که از روش نمونهگیری تصادفی جهت توزیع پرسشنامه استفاده شد. جهت جمع آوري اطلاعات مورد نياز، علاوه بر مطالعه کتابخانه اي، از روش ميداني نيز استفاده شد. در جريان مطالعه پيمايشي از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی این دو پرسشنامه توسط اساتید و خبرگان حوزه مدیریت و علوم اجتماعی مورد تایید قرار گرفت و براي سنجش پايايي پرسشنامه ها از آزمون آلفاي کرونباخ استفاده شد. که برای پرسشنامه حمایت اجتماعی، 0.825 و برای پرسشنامه توانمندسازی 0.863 محاسبه گردید که این نشان از اعتبار بالای پرسشنامه ها دارد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های رگرسیون خطی و چند متغیره انجام گرفت.
یافته های تحقیق
فرضیه اصلی: حمایت اجتماعی بر توانمندسازی زنان تاثیر دارد.
جدول 1: رگرسیون چندمتغیری جهت پیش بینی «توانمندسازی کل»از طریق «حمایت اجتماعی»
منبع تغییرات | مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | میزانF | سطح معناداری |
رگرسیون | 84.31 | 5 | 77.63 | 4.72 | 0.001 |
باقی مانده | 64.19 | 145 | 25.13 |
متغیر ملاک | متغیر های پیش بینی کننده | ضریب بتا | میزان T | سطح معناداری |
توانمندسازی | حمایت عاطفی | 0.05 | 0.05 | 0.598 |
حمایت ابزاری | 0.01- | 0.12- | 0.898 | |
حمایت خود ارزشمندی | 0.05 | 0.63 | 0.530 | |
حمایت اطلاعاتی | 0.37 | 3.01 | 0.003 | |
حمایت شبکه اجتماعی | 0.31 | 3.20 | 0.002 |
با توجه به جدول 1 و با تأکید بر میزان F بدست آمده، میتوان مطرح نمود که ارتباط معنی داری بین «حمایت اجتماعی» با «توانمندسازی» در سطح 0.01=α مشاهده میشود. ضرایب رگرسیون چندمتغیری با روش ورود همزمان و همچنین ضرایب رگرسیون بدست نشان داده است ، ارتباط مثبت معنی داری بین «حمایت اطلاعاتی» و «حمایت شبکه اجتماعی» با «توانمندسازی کل»، مشاهده میشود. بدین ترتیب که با افزایش «حمایت اطلاعاتی» و «حمایت شبکه اجتماعی»،
«توانمندسازی کل» نیز افزایش می یابد و با کاهش آنها ،«توانمندسازی کل» نیز کاهش می یابد.
فرضیه فرعی اول: حمایت اجتماعی بر توانمندسازی روانشناختی زنان تاثیر دارد.
جدول 2: رگرسیون چندمتغیری جهت پیش بینی «توانمندسازی روانشناختی»از طریق «حمایت اجتماعی»
منبع تغییرات | مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | میزانF | سطح معناداری |
رگرسیون | 60.20 | 5 | 52.41 | 12.85 | 0.001 |
باقی مانده | 58.87 | 269 | 56.32 |
متغیر ملاک | متغیر های پیش بینی کننده | ضریب بتا | میزان T | سطح معناداری |
توانمندسازی | حمایت عاطفی | 0.05- | 0.74- | 0.485 |
حمایت ابزاری | 0.05 | 0.70 | 0.481 | |
حمایت خود ارزشمندی | 0.35 | 5.56 | 0.001 | |
حمایت اطلاعاتی | 0.16 | 1.99 | 0.047 | |
حمایت شبکه اجتماعی | 0.10- | 1.59- | 0.113 |
با توجه به جدول 2 و با تأکید بر میزان F بدست آمده، میتوان مطرح نمود که ارتباط معنی داری بین «حمایت اجتماعی» با «توانمندسازی روانشناختی» در سطح 0.01=α مشاهده میشود. با توجه به ضرایب رگرسیون چندمتغیری با روش ورود همزمان و همچنین ضرایب رگرسیون بدست آمده ،نشان داده شده است که ارتباط مثبت معنی داری بین «حمایت خودارزشمندی» با «توانمندسازی روانشناختی»، مشاهده میشود. بدین ترتیب که با افزایش «حمایت خودارزشمندی»، «توانمندسازی روانشناختی»نیز افزایش می یابد و با کاهش آن ،«توانمندسازی روانشناختی»نیز کاهش می یابد. در این مورد حمایت خود ارزشمندی 83 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده است . حمایت اطلاعاتی نیز به میزان 23 درصد قابلیت تبیین و پیش بینی تغییرات متغیر وابسته را داشته است
فرضیه فرعی دوم: حمایت اجتماعی بر توانمندسازی جسمی زنان تاثیر دارد.
جدول 3: رگرسیون چندمتغیری جهت پیش بینی «توانمندسازی جسمی»از طریق «حمایت اجتماعی»
منبع تغییرات | مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | میزانF | سطح معناداری |
رگرسیون | 76.22 | 5 | 75.45 | 3.75 | 0.003 |
باقی مانده | 84.36 | 298 | 19.12 |
متغیر ملاک | متغیر های پیش بینی کننده | ضریب بتا | میزان T | سطح معناداری |
توانمندسازی | حمایت عاطفی | 0.06 | 0.95 | 0.339 |
حمایت ابزاری | 0.13 | 1.98 | 0.056 | |
حمایت خود ارزشمندی | 0.07 | 1.20 | 0.230 | |
حمایت اطلاعاتی | 0.01 | 0.19 | 0.846 | |
حمایت شبکه اجتماعی | 0.02 | 0.43 | 0.665 |
با توجه به جدول 3 و با تأکید بر میزان F بدست آمده، می توان مطرح نمود که ارتباط معنی داری بین «حمایت اجتماعی» با «توانمندسازی جسمی» در سطح 0.05=α مشاهده میشود. ضرایب رگرسیون چندمتغیری با روش ورود همزمان و همچنین ضرایب رگرسیون بدست آمده ،نشان داده است که ارتباط مثبت معنی داری بین «حمایت ابزاری» با «توانمندسازی جسمی»، مشاهده میشود. بدین ترتیب که با افزایش «حمایت ابزاری»، «توانمندسازی جسمی»نیز افزایش مییابد و با کاهش آن ،«توانمندسازی جسمی»نیز کاهش می یابد.
فرضیه فرعی سوم: حمایت اجتماعی بر توانمندسازی بر حسب عاملیت زنان تاثیر دارد.
جدول 4: رگرسیون چندمتغیری جهت پیش بینی «توانمندسازی بر حسب عاملیت»از طریق «حمایت اجتماعی»
منبع تغییرات | مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | میزانF | سطح معناداری |
رگرسیون | 33.19 | 5 | 86.39 | 4.20 | 0.001 |
باقی مانده | 64.19 | 207 | 48.9 | ||
|
|
|
|
|
|
متغیر ملاک | متغیر های پیش بینی کننده | ضریب بتا | میزان T | سطح معناداری |
توانمندسازی | حمایت عاطفی | 0.12 | 1.54 | 0.123 |
حمایت ابزاری | 0.15- | 1.73- | 0.085 | |
حمایت خود ارزشمندی | 0.19 | 2.48 | 0.014 | |
حمایت اطلاعاتی | 0.31 | 3.18 | 0.002 | |
حمایت شبکه اجتماعی | 0.01 | 0.17 | 0.862 |
با توجه به جدول 4 و با تأکید بر میزان F بدست آمده، می توان مطرح نمود که ارتباط معنی داری بین «حمایت اجتماعی» با «توانمندسازی بر حسب عاملیت» در سطح 0.01=α مشاهده می شود. ضرایب رگرسیون چندمتغیری با روش ورود همزمان و همچنین ضرایب رگرسیون بدست آمده ،نشان میدهد که ارتباط مثبت معنی داری بین «خودارزشمندی» و «حمایت اطلاعاتی» با «عاملیت»، مشاهده می شود. بدین ترتیب که با افزایش «خودارزشمندی» و «حمایت اطلاعاتی»، "عاملیت" نیز افزایش می یابد و با کاهش آنها نیز کاهش می یابد. حمایت خود ارزشمندی به میزان 0.19 درصد قابلیت پیش بینی تغییرات توانمندسازی را داشته است. همچنین حمایت اطلاعاتی به میزان 0.31 درصد قابلیت تبیین و پیش بینی تغییرات در عاملیت زنان را داشته است.
فرضیه فرعی چهارم: حمایت اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی زنان تاثیر دارد.
جدول 5: رگرسیون چندمتغیری جهت پیش بینی «توانمندسازی اقتصادی»از طریق «حمایت اجتماعی»
منبع تغییرات | مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | میزانF | سطح معناداری |
رگرسیون | 54.18 | 5 | 70.36 | 3.39 | 0.007 |
باقی مانده | 30.13 | 125 | 81.10 |
متغیر ملاک | متغیر های پیش بینی کننده | ضریب بتا | میزان T | سطح معناداری |
توانمندسازی | حمایت عاطفی | 0.09 | 0.87 | 0.382 |
حمایت ابزاری | 0.18- | 1.82- | 0.070 | |
حمایت خود ارزشمندی | 0.09 | 1.01 | 0.310 | |
حمایت اطلاعاتی | 0.25 | 2.17 | 0.032 | |
حمایت شبکه اجتماعی | 0.08 | 0.89 | 0.372 |
با توجه به جدول 5 و با تأکید بر میزان F بدست آمده، می توان مطرح نمود که ارتباط معنی داری بین مؤلفه های «حمایت اجتماعی» با «توانمندسازی اقتصادی» در سطح 0.01=α مشاهده میشود. به عبارتی دیگر توان پیش بینی «توانمندسازی اقتصادی » از طریق مؤلفه های «حمایت اجتماعی» وجود دارد. در جدول 5 با توجه به ضرایب رگرسیون چندمتغیری با روش ورود همزمان و همچنین ضرایب رگرسیون نشان داده است که ارتباط مثبت معنی داری بین «حمایت اطلاعاتی» با «توانمندی اقتصادی»، مشاهده میشود. بدین ترتیب که با افزایش «حمایت اطلاعاتی»، «توانمندی اقتصادی» نیز افزایش می یابد و با کاهش آن،«توانمندی اقتصادی» نیز کاهش می یابد. حمایت اطلاعاتی قابلیت تبیین 25 درصد تغییرات در توانمندی اقتصادی را داشته است .
بحث و نتیجه گیری
حمایت اجتماعی با پنج بعد در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. ابعاد حمایت اجتماعی شامل حمایت عاطفی، حمایت ابزاری، حمایت خودارزشمندی، حمایت اطلاعاتی و حمایت شبکه اجتماعی است. در بررسی آمار توصیفی پاسخگویان اظهار داشته اند که به میزان زیادی از حمایت اجتماعی برخوردار هستند.. ارتباط مثبت معنی داری بین «خودارزشمندی» با «توانمندسازی روانشناختی»، مشاهده می شود. بدین ترتیب که با افزایش «خودارزشمندی»، «توانمندسازی روانشناختی» نیز افزایش می یابد و با کاهش آن، «توانمندسازی روانشناختی» نیز کاهش می یابد. ارتباط مثبت معنی داری بین «حمایت ابزاری» با «توانمندسازی جسمی»، مشاهده می شود. بدین ترتیب که با افزایش «حمایت ابزاری»، «توانمندسازی جسمی» نیز افزایش می یابد و با کاهش آن، «توانمندسازی جسمی» نیز کاهش می یابد. ارتباط مثبت معنی داری بین «حمایت اطلاعاتی» با «توانمندی اقتصادی»، مشاهده می شود. بدین ترتیب که با افزایش «حمایت اطلاعاتی»، «توانمندی اقتصادی» نیز افزایش می یابد و با کاهش آن، «توانمندی اقتصادی» نیز کاهش می یابد. در مورد توانمندی کل ارتباط مثبت معنی داری بین «حمایت اطلاعاتی» و «حمایت شبکه اجتماعی» با «توانمندسازی»، مشاهده می شود. بدین ترتیب که با افزایش «حمایت اطلاعاتی(0.37) و «حمایت شبکه اجتماعی»(0.31)، «توانمندسازی» نیز افزایش می یابد و با کاهش آنها، «توانمندسازی» نیز کاهش می یابد.
در تحقیقاتی متفاوتی که در ایران انجام شده به نقش حمایت اجتماعی اشاره شده است. در تحقیقی به عدم حمایت دولت از زنان کارآفرین( کلانتری، فمی و سروشمهر،1389) اشاره شده است. در تحقیق دیگری ضعف شبکه های حمایتی (سلحشوری، و قریب،1390) از جمله عواملی شناخته شده که در بررسی های آسیب شناسی خانواده مورد توجه بوده است. در مطالعه دیگری به بررسی شیوه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمانهای حمایتی پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان از این دارد که اجرای برنامه های توانمندسازی نتایج مثبتی را در برداشته است و در ابعاد مختلف توانمندی روانشناختی زنان نیز بهبود حاصل شده است(کیمیائی،1402). نبود یا ضعف شبکه های حمایت اجتماعی ( قاضی نژاد، عباسیان، 1402) در بروز آسیبها در خانواده موثر بوده است. گودمن وهمکاران در این مورد اشاره به این نکته دارند که توانمندسازی جمعی مقبولیت، تعلق و روابط متقابل عاطفی نقش کاتالیزور در توانمندسازی فردی را دارد. این توانمندی که همبستگی اجتماعی را نیز در بر میگیرد، دگرگونی و تغییر اجتماعی را میسر میسازد (گادمن، 2021) در مجموع مقایسه نتایج تحقیق در مورد حمایت اجتماعی، حاکی از آن است که مولفه های حمایت اجتماعی در جهت توانمندی زنان عمل میکنند.
فهرست منابع
پیرسون، کریستوفر(1401)، معنای مدرنیت، گفتگوی کریستوفر پیرسون با آنتونی گیدنز، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران ،انتشارات کویر
چلبی، مسعود(1395)، جامعه شناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی نشرنی.تهران, چاپ چهارم.
خسروی،زهره ، ناهیدپور، فرزانه (1401)، بررسی رضایت از زندگی، باور به عادلانه بودن دنیا حمایت های اجتماعی در دانشجویان ایرانی و هندی، فصلنامه جامعه شناسی زنان، سال سوم، شماره دوم
دیمتئو، م. ر (1400)، روانشناسی سلامت، ترجمه م. کاویانی، م. عباسپور، ح. محمدی، غ. تقی زاده، و و کیمیا، تهران: انتشارات سمت.
رحیمیان بوگر ،اسحق ، مهاجری، محمدرضا ، بشارت ،محمدعلی ، طالع پسند ، سیاوش (1390)، تعیین کننده های روان شناختی، اجتماعی و ساختاری خودمدیریتی دیابت مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، شماره 59.
زکی محمدعلی ،(1389)، سازگاری جوانان با دانشگاه و رابطه آن با حمایت اجتماعی؛ بررسی موردی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان ،دوفصلنامه پژوهش جوانان ، فرهنگ و جامعه، شماره 4.
ستوده ناورودی، سید امید ،زینعلی، شینا، و خستگان، نوشین(1402)، رابطه بین همسر آزاری، حمایت اجتماعی و استرس ادراك شده در زنان دارای همسران معتاد و غیر معتاد شهر رشت، مجله پرستاری و مامایی جامع نگر.
سلحشوری، پروانه و قریب، مینا(1401)، بررسی کمی اطلاعات علمی پیرامون آسیب شناسی خانواده در ایران، همایش آسیب شناسی خانواده،تبریز
سن،آمارتیا(1400)، توسعه به مثابه آزادی، ترجمه وحید محمودی، انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
شهبازی، حسن (1403)، مشارکت، راهکار اصلی توانمندسازی زنان، مجله تعاون، دوره جدید، شماره 154، 84.
صدقپور،صالح، بهرام، اسدی، مسعود و میر نادر میری (1389)، رابطه نیازهای بنیادین و حمایت اجتماعی در سازگاری آموزشی، اجتماعی و عاطفی دانش آموزان، مجله روانشناسی33، سال چهاردهم، شماره 1
قاضی نژاد، مریم، عباسیان ، ماریا (1402)، مطالعه کیفی عوامل اجتماعی همسرکشی، زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان).
کیمیائی، سید علی (1402) ، شیوه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار،فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم.
گروسی ، سعیده ، آدینه نژاد، راحله(1389)، بررسی رابطه عوامل اجتماعی با تعارض نقشهای خانوادگی وشغلی در بین زنان شهر کرمان، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد.
Clegg, S.R... . (2019) Frameworks of Power. London: Sage Publications.
Decker, C. L. (2021). Social support and adolescent cancer survivor: A review of the literature. Psycho Oncology, 16, 1-11
Giddens, A, (2014) the Constitution of Society, London, Polity.
Goodman, L, A. Bohlig, A. Litwin, S. R. Weintraub, A., Green, J., Walker, L., White, &
Kabeer, Naila (2010) 'Reflections on the Measurement of Women’s Empowerment.' In: Discussing Women’s Empowerment: Theory and Practice. SIDA: Swedish International Development Cooperation Agency.
Malhotra, A., Schuler, S.R. & Boender, C. (2012). Measuring women’s empowerment as a variable in international development. Background paper prepared for the World Bank workshop on poverty and gender. Washington, D.C.: International Center for Research on Women.
N., Ryan (2021). Applying Feminist Theory To Community Practice: A Multilevel Empowerment Intervention for Low-Income Women with Depression reachingoutaboutdepression.org,
Sarason, Barbara R.; Pierce, Gregory R.; Bannerman, Ann; Sarason, Irwin G (1993). Investigating the antecedents of perceived social support: Parents' views of and behavior toward their children. Journal of Personality and Social Psychology, Vol 65(5), Nov 1993, 1071-1085
Sarason, I.G., Levine, H.M., Basham, R.B., and Sarason, B.R. (1983). Assessing social support: The social support questionnaire. Journal of Personality and Social Psychology , 44, 127-39
Sustainable Rural Development, Oxford University Press and Community Development Journal, Vol. 36, No. 4, pp: 289-302
Turner, Jonathan H.(2023) The Structure of Sociological Theory, United States, Wadswort
[1] Goodman et al
[2] - Cochran formula