Investigating the effect of globalization and traditionalism on cultural particularism (Case study of Hamedan)
Subject Areas : Urban Sociological StudiesAli Hejazifar 1 , منصور حقیقتیان 2 , Mansour Haghighatian 3 , Asghar Mohamadi 4
1 - PhD Student in Cultural Sociology, Islamic Azad University, Dehaghan Branch
2 - دانشیار. دانشگاه ازاد دهاقان
3 - Associate Professor, Department of Sociology, Dehaghan Branch, Islamic Azad University, Dehaghan, Iran
4 - Assistant Professor of Department of Sociology, University of Dehaghan,
Keywords: "Globalization", "cultural particularism", "cultural generalism", "traditionalism",
Abstract :
Culture is the distinguishing factor of societies and groups and the main pillar of the personality and human identity of every nation and we can talk about culture and specific cultural identity. Immigrant acceptance in big cities with different cultures and ethnicities has caused cultural diversity, the culture of native and non-native people has been influenced by two currents of particularism and generalism, cultural separation is one of its consequences. This research was conducted with the aim of investigating the effect of the components of globalization and traditionalism on cultural particularism in the Hamadan city and with the approach of cultural system and Parsons pattern variables, as well as the theories of globalization and traditionalism. The research was conducted with a survey method and using a questionnaire with a sample size of 500 people who were selected by multi-stage cluster method and random sampling. SPSS and PLS statistical software were also used for data analysis. Based on the analysis of structural equations, the research hypotheses have been confirmed, and it tells about the significant impact of globalization, traditionalism, cyberspace, education, religiosity and being an immigrant or a native on cultural particularism. Overall, independent variables explain 67% of the dependent variable variance, ie cultural particularism.
_||_
سال سیزدهم ـ شمارهی چهل و نهم ـ زمستان 1402
بررسی تأثیر جهانیشدن و سنتگرایی بر خاصگرایی فرهنگی (مطالعه موردی همدان)
علی حجازیفر1، منصور حقیقتیان2، اصغر محمدی3
چکیده
فرهنگ عامل تمایز جوامع و گروهها و رکن اصلی شخصیت و هویت انسانی هر ملت است و میتوان از فرهنگ و هویت فرهنگی خاص سخن گفت. مهاجرپذیری در کلانشهرها با فرهنگها و قومیتهای گوناگون، سبب تنوع فرهنگی شده، فرهنگ افراد بومی و غیربومی را تحت تأثیر دو جریان خاصگرایی و عامگرایی قرار داده، جداییگزینی فرهنگی از پیامدهای آن است. هدف پژوهش بررسی تأثیر مؤلفههای جهانیشدن و سنتگرایی، همچنین مهاجر بودن، دینداری، فضای مجازی، میزان تحصیلات و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر خاصگرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی و نیز تفاوت آن در میان افراد بومی و غیربومی بوده و با رویکرد نظام فرهنگی و متغیرهای الگویی پارسونز و نظریههای جهانیشدن و سنتگرایی انجام شده است. تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با نمونهای به حجم 500 نفر که با روش خوشهای چندمرحلهای و نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند، انجام و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS وPLS استفاده شده است. بر اساس تحليل معادلات ساختاری، فرضیههای تحقیق تأیید و حکایت از تأثیر معنادار متغیرهای مستقل بر خاصگرایی فرهنگی دارد؛ و در مجموع نیز 67 درصد واریانس خاصگرایی فرهنگی را توضیح میدهند.
واژگان کلیدی: خاصگرایی فرهنگی، عامگرایی فرهنگی، جهانیشدن، سنتگرایی
مقدمه
فراهم ساختن امکان و وسایل ارتباط بین انسانها، سازگاری افراد با ارزشهای موجود، تعیین هنجارها و الگوهای رفتاری و آرمانی در جامعه، تعیین هویت فردی و جمعی و مشخص کردن نوع انتظارات افراد از یکدیگر، ازجمله کارکردهای فرهنگ است (جهانبخش، 1393: 20). ریشهها و علل بسیاری از انتخابها و رفتارها در فرهنگ نهفته است (شمساحمر، 1400) که به چشم سایر فرهنگها بیگانه و عجیب میآید (گیدنز، 1389: 39). در شهرهای مهاجرپذیر و برخوردار از تنوع قومی که افراد با ریشههای فرهنگی و خردهفرهنگهای متفاوت در کنار هم قرار میگیرند و نوعی ناهمگرایی فرهنگی وجود دارد و نیز افراد بومی و مهاجر بر عناصر فرهنگی و هویت خود تکیه میکنند، مفهومی با عنوان خاصگرایی، جداییگزینی و مرزبندی فرهنگی خودنمایی میکند. تنوع و تکثّر فرهنگی4 میتواند با همزیستی و یا تنشها و تعارضها همراه و حتی تهدیدی در برابر یکپارچگی گفتمان فرهنگ غالب باشد؛ زیرا هر گروه و جامعهای دارای مجموعهای از ویژگیهای انحصاری و خاص فرهنگی است که با نمایان ساختن مرزهای هویتی، آن را از سایر گروهها و جوامع متمایز میسازد (شمساحمر، 1400)؛ و تأکید بر این تمایز و استقلال فرهنگی و یا نفی فرهنگهای دیگر، به شکلگیری فرهنگهای خاص محلی، قومی، دینی، ملی و ... میانجامد.
بیان مسئله
در سالیان اخیر و با ورود بیشازپیش مهاجران به کلانشهر همدان پدیده خاصگرایی فرهنگی5 و پیامدهای آن، نمود بیشتری داشته است. اگرچه این پیامدها در شهر همدان قابل تصور و پیشبینی نبوده و از دید بررسیهای علمی نیز دور مانده است. شهر همدان که در دورههای گوناگون میزبان اقوام و از تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی برخوردار بوده و بهعنوان شهری مهاجرپذیر (اسماعیلی، 1396: 63) از مهاجرت داخلی که «در نیمقرن اخیر یکی از ابعاد مهم پویایی جمعیت ایران بوده است» (صادقی و ولدوند، 1394: 57)، بیتأثیر نمانده و به دلایل جنگ تحمیلی؛ محرومیت و شرایط بد آب و هوایی استانهای همجوار؛ قطب منطقهای در پذیرش دانشجو؛ و مهاجرت از نقاط دیگر استان (با قومیتهای گوناگون)، پذیرای مهاجران بوده و به تنوع فرهنگی و تمایزات اجتماعی افزوده و مناسبات اجتماعی جدیدی را به وجود آورده و واکنش به تغییر در بافت جمعیتی و افزایش جمعیت غیربومی، با داعیة ویژه بودن فرهنگ خود با تکیهبر سابقه تاریخی- فرهنگی را در بین شهروندان بومی به همراه داشته است. این موضوع در کنار جداییگزینی مکانی و فرهنگی بخشی از مهاجران و سکونت آنان در مناطق و شهرکهای خاص، خاصگرایی فرهنگی را در این قلمرو مکانی افزایش داده است که این مسئله در محافل خصوصی آشکارتر است؛ و در صورت تشدید آن میتواند به افزایش تعارضات فرهنگی و اجتماعی بیانجامد. ضمن اینکه فرآیند جهانیشدن6 و فرهنگ ملی نیز بر فرهنگ بومی و خردهفرهنگها و جریان خاصگرایی/ عامگرایی در این شهر تأثیرگذار بوده است.
اهمیت و هدف پژوهش
بنابر آنچه گفته شد، مورد توجه و بررسی قرار گرفتن تنوع قومی و فرهنگی بین شهروندان که با نوعی جداییگزینی فرهنگی و اجتماعی همراه است ضمن ارزش مطالعاتی و شناخت شدت و ضعف خاصگرایی فرهنگی و نیز برخی عوامل جامعهشناختی آن، به مدیران فرهنگی و اجرایی شهر در شناخت و تصمیمگیری در حوزهی برنامهریزی، مدیریت و نیز امنیت شهری کمک نموده و به افزایش تفاهم فرهنگی و وفاق اجتماعی یاری میرساند. ازاینرو سنجش میزان خاصگرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی و نیز تأثیر شرایط فرامرزی مانند جهانیشدن و فضای مجازی، همچنین متغیرهای سنتگرایی و دینداری بهعنوان نقطه مقابل و نیز متغیرهای زمینهای مانند مهاجر بودن، تحصیلات و پایگاه اقتصادی- اجتماعی شهروندان مد نظر پژوهشگر بوده است.
پیشینه تحقیق
در ارتباط با خاصگرایی فرهنگی، موضوعات مرتبط و عوامل مؤثر بر آن، با رویکردهای مختلف و متناسب با شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعة هدف، تحقیقات متفاوتی انجام شده است؛ که بیشتر آنها به روش توصیفی- تحلیلی و در بسیاری نیز خاصگرایی فرهنگی متغیر فرعی است. چارچوب نظری پژوهشها، بهطور عمده رویکرد خاصگرایی فرهنگی و دیالکتیک جهانگرایی و خاصگرایی بوده است.
پیشینه داخلی پژوهش
طهماسبی و همکاران (1401) دریافتند که رابطه معناداری بین توسعه صنعتی شهر کنگان و متغیرهای خاصگرایی وجود دارد. موسویسرشت و باباییفرد (1401) با لحاظ ویژگیهای خاصگرایی و عامگرایی فرهنگی هویت قومی مردم عرب خوزستان، برخی از متغیرهای مؤثر بر بازآفرینی هویت قومی را شناسایی که حاکی از وجود چهار بعد کنشی بازآفرینانه: «تغییر»، «نوآوری»، «بازآوری» در مؤلفههای هویت قومی و تشدید «واگرایی» با فرهنگ رسمی است. یافتههای باقری و همکاران (1401) بیانگر تأثیر معنیدار متغیرهای سرمایۀ فرهنگی، قانونگرایی، میزان استفاده از رسانههای جمعی، اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی و قومگرایی (با تأثیر منفی) بر میزان همگرایی بین قومی در شهر اهواز است. بر اساس تحقیق رستگار و هادی (1400)، ساکنان بومی شهر بندرعباس با ارزیابی منفی از ساکنان غیربومی، آنان را بهمثابه دیگری معضلهدار تفسیر میکنند چون منافع اقتصادی و ارزشهای فرهنگی خود را تا حدی ازدسترفته تلقی میکنند؛ که نتیجه آن انحصارطلبی و خاصگرایی و نیز فرسایش سرمایه اجتماعی است. رستمبیگی (1400) تلفیق خاصگرایی و عامگرایی فرهنگی را بهعنوان واکنش به جهانیشدن در نظر گرفته که میتواند هنرهای سنتی را در کنار حفظ ارزشهای بومی، فراتر از مرزهای جغرافیایی قرار دهد. منصورینیا و همکاران (1398) با استناد به نظریه پارسونز نشان دادند که در مدل جهتگیری انتخابهای کنشگران، عموماً خاصگرایی و مؤلفههای آن در مقایسه با عامگرایی، از توجه بیشتری برخوردار است. نتیجه تحقیق رضائیامینلویی و دیلمقانی (1397) این بود که افراد و اقشار گوناگون برای حل بحران هویت ناشی از جهانیشدن، به خاصگرایی فرهنگی متوسل میشوند. بررسی افضلیانسلامی و همکاران (1397) حاکی از رابطه مثبت و معنادار عامگرایی با مشارکت اجتماعی و مؤید نظر پارسونز مبنی بر تأثیر عامگرایی بر توسعه و حاکم بودن خاصگرایی در جوامع سنتی است. یافتههای بابائی و همکاران (1396) نشان داد که بین تحصیلات، وضعیت مالی، احساس امنیت، امید به زندگی، میزان استفاده از اینترنت با متغیر جهتگیری ارزشی (عامگرایانه، خاصگرایانه و...) رابطه معنیداری وجود دارد. بررسی قزلسفلی و حبیبیرضیآباد (1395) نشان داد که جهانیشدن با تضعیف حاکمیتهای ملی؛ تشدید تنشهای سیاسی و قومی؛ و هژمونی فرهنگی- خاصگرایی فرهنگی، سبب تقویت خاصگراییهای قومی شده است. خالقینژاد و کارخانه (1394) با اشاره به تأثیر جهانیشدن بر فرهنگهای ملی، نتیجه گرفتهاند که در گذر زمان و با آشکار شدن نقاط ضعف فرهنگ و هویت جهانی، شاهد تغییر و تحول و یا بازگشت و حتی پررنگتر شدن فرهنگها و هویتهای خاص هستیم. شفیعینیا (1394) دریافت که رشد خاصگرايیهاي قومی و مذهبی و يا هويتخواهیهاي فراملی ناشی از تأثیر فناوريهای نوین است. ازجمله نتایج پژوهش وطنی و ساعی (1394) رابطة معنادار و معکوس بین استفاده از اینترنت و خاصگرایی است. پژوهش رضادوست و همکاران (1393) حاکی از رابطة مشارکت اجتماعی، اعتماد و تعهد اجتماعی، پایگاه و تحصیلات با عامگرایی و رابطة احساس آنومی، محرومیتنسبی و اعتماد خاص با خاصگرایی است. حبیبی فهیم و همکاران (1391) نتیجه گرفتند که میزان استفاده از اینترنت بر رشد عامگرایی مؤثر است. سپهرنیا (1390) در مطالعهاش، جهانیشدن را عامل همگونی و نیز خاصگرائی دانسته، زیرا عدهای با از دست دادن هویت سنتی، زیر لوای خاصگرائیهای فرهنگی در مقابل جهانیشدن قرار میگیرند. شفیعپور (1390) جهانيشدن را فرآیندی دیالکتیکی در نظر گرفته است که همزمان، خاصگرايي فرهنگي متعادل در مقابل آن به وجود میآید. بر اساس مطالعه احمدی (1389)، طرد جهانیشدن، تأکید بر سرزمین، بازسازی روایت تاریخی، تشکیل جماعتهای منسجم، متمایز شدن از دیگران و تأکید بر مطلقگرایی از ویژگیهای خاصگرایی است. پورحسندرزی (1388) نتیجه گرفت که آینده، دوران فرهنگهای مختلف است كه به واسطۀ جهانیشدن و آگاهی به یكدیگر نزدیکتر شدهاند. پژوهش ربانی و همکاران (1388)، خاصگرایی شهروندان بومی، زنان و اهل سنت را به ترتیب کمتر از غیربومیها، مردان و شیعیان نشان میدهد. گلمحمدی (1380) در بررسی خود نشان داد: جهان شاهد احیای خاصگرایی فرهنگی است و علت آن، بحران هویت ناشی از جهانیشدن و پناه بردن به ایدئولوژیهای خاصگرایانه است. در بررسی روناسی و احمدی (1387) مشخص شد که تحصیلات دانشگاهی سبب گرایش بیشتر به عامگرایی است. تحقیق عظیمیهاشمی (1373) حاکی از این بود که احساس مسئولیت، تعهد تعمیمیافته، تحرک فیزیکی و روانی دارای تأثیر بر عامگرایی و روابط درونگروهی تقویتکنندة خاصگرایی است.
پیشینه خارجی پژوهش
7 و همکاران (2021) ارتباط تمایز بین ارزشهای عامگرا و خاصگرا با تبیین رفتار اجتماعی را تأیید و اعتماد، آگاهی سیاسی، فعالیتهای انجمنی و نیز تحصیلات و درآمد پایین را بهعنوان شاخصهایی برای خاصگرایی معرفی کردند. پارامور8 (2020) استدلال کرد که حمله لیبرالیسم به کنفوسیوسگرایی، در گنجاندن ایدههای خاصگرایی در پیدایش تفکر سیاسی در چین و ژاپن مؤثر بود. زیگادلو9 (2018). با چارچوب نظری خاصگرایی، ماهیت مفهوم چهره (mianzi) بهعنوان پدیدهای اجتماعی و عنصر اساسی فرهنگ در چین (نه «صورت») را بررسی و نتیجه گرفت که علیرغم گرایش به «کوچک شدن جهان»، فرهنگهای معین ویژگی خاص خود را حفظ میکنند. رمزی10 (2018)، مفهوم «عصبیت» ابنخلدون و دلالت آن برای مسلمانان ساکن در کشورهای غیراسلامی را در تقابل جهانیشدن و خاصگرایی مطالعه و روششناسی، افکار و رویکرد سید نورسی در حفظ همبستگی فرهنگی را ارائه میکند. در بررسی مایر (2018) دین عامل خاصگرایی معرفی شده است. پندنزا11 (2017) در بررسی «حرکت از جهانیگرایی به سمت خاصگرایی»، در نظر گرفتن جهانیگرایی (انتزاعی) بهعنوان یک ارزش مستقل، سبب غفلت از نحوۀ زندگی و روابط مردم تلقی و مفهوم جهانیگرایی اجتماعی را مطرح میکند، در حالی که در میان زندگی روزمره قرار داشته باشد، بدون اینکه تمدد عامگرایی را کنار بگذارد. چن12 و همکاران (2017)، در بررسی تأثیر بعد فرهنگی عامگرایی- خاصگرایی بر نگرش مدیران، دریافتند که علیرغم زندگی مدیران برزیلی و چینی در فرهنگهای خاصتر، در قضاوت نسبت به طرفداری رابطهای از مدیران آمریکایی خشنتر بودند. نتایج بررسی تاریخی مککین13 (2015) بیانگر آن است که خاصگرایی فرهنگی متکی بر گویش و زبان است. انسانها خاصگرایی فرهنگی را از زبان شروع و به تفکر ختم مینمایند و نقطه پایانی آن کنش اجتماعی است. نتیجه مطالعه روتوندی و استانکا14 (2015) این بود که خاصگرایی اثر علی مثبتی بر احتمال ارائه رشوه دارد. سورک15 (2013) نشان داد که تقویمهای سیاسی و شهادتشناسی، به نشانۀ مهم هویت و ابزار نمادین بسیج سیاسی در فلسطین تبدیل شده و برای پیشبرد خاصگرایی فلسطینی مهم است. و پیشبینی کرد که شهیدپروری بخشی از حافظۀ سیاسی و ملی فلسطین در آینده خواهد بود. تامپکینز16 و همکاران (2010)، بااینکه ایالات متحده را بهطور کلی عامگرا و ترکیه را خاصگرا در نظر گرفته بودند. دریافتند که دانشجویان آمریکایی ازنظر خاصگرایی و دانشجویان تُرک ازنظر عامگرایی امتیاز بالاتری کسب کردند. ما و مکلین17 (2007) با قرار دادن بعد فرهنگی جهانگرایی در مقابل خاصگرایی ارزشهای شخصی، نشان دادند که وجود و شدت ارزشها با رفتار و تصمیمگیری افراد مرتبط است. نتیجه بررسی جورجیو18 (2005) این بود که فرهنگهای دیاسپوریک به یک اندازه از ایدئولوژیهای جهانیشدن و خاصگرایی بهرهمند و به آنها وابستهاند. پژوهش بِرّی19 و دیگران (1976) حاکی از خاصگرایی فرهنگی شدید در تمامی اقوام و عدم تحمل تنوع قومی و چندفرهنگی در کانادا است. دارندگان وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایینتر بیشتر قومگرا بودهاند.
میتوان گفت تحقیق مشابه و منطبق با پژوهش حاضر انجام نشده و معدود پژوهشهایی که به متغیرهای مشترک با این تحقیق و بهویژه خاصگرایی فرهنگی پرداختهاند، فاقد رویکرد جامعهشناختی و بیشتر در سطح کلان صورت گرفته و جنبه کاربردی کمتری دارند. همچنین بیشتر این پژوهشها با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادي و با رویکرد نظری و انتزاعی صورت گرفتهاند؛ و در بسیاری از آنها خاصگرایی فرهنگی متغیر فرعی بوده است. پژوهش حاضر با رویکرد جامعهشناختی و در سطح خرد، در قلمرو مکانی شهر همدان که از شهروندان بومی و مهاجر و تنوع فرهنگی برخوردار است انجام شد که پیشتر انجام نشده است. پژوهش با روش پیمایشی صورت گرفته و از جامعیت بیشتر و نتایج نظری و کاربردی برخوردار است؛ که ضمن بررسی تأثیر جهانیشدن و سنتگرایی بر خاصگرایی فرهنگی، خاصگرایی/ عامگرایی شهروندان بومی و مهاجر مقایسه شده است. همچنین در تحقیق حاضر از تحليل معادلات ساختاری استفاده و مدل آن ترسیم شده است که در پژوهشهای پیشین به چشم نمیخورد.
چارچوب نظری
ازجمله دیدگاه نظری در مورد فرهنگ، رویکرد خاصگرایانه است. بواس با این رویکرد، تفاوت اساسی گروههای انسانی را از نوع فرهنگی و هر فرهنگ را منحصربهفرد و خاص (جهانبخش، 1393: 30) و ویژگیهای فرهنگی را مبتنی بر زمینههای فرهنگی خاص میداند (مور، 2009: 3)؛ که با مرزبندی و تمایز بین خود و دیگران و حتی اعتقاد به برتری خود، بر خاصگرایی تأکید دارند. نوع واکنش فرهنگها در مقابل هم و در مقابل جهانيشدن، با توجه به غنا و توان هويتبخشي، در طيفی از انفعال تا ستيزهجويي بروز مييابد؛ و بهطور کلی تحت عنوان عامگرايي و خاصگرايي فرهنگي دستهبندي شدهاند (کاووسی، 1393: 160). خاصگرایی فرهنگی تأکید بر عناصر و ویژگیهای فرهنگی و ایدئولوژی خاص همراه با سوگیری ارزشی و موضع سرسختانه نسبت به دیگر فرهنگها است.
پارسونز فرهنگ را نیروی عمده پیونددهندۀ عناصر گوناگون جهان اجتماعی و میانجی کُنش متقابل در بین کنشگران و جهتدهنده به آن میداند؛ و ازجمله قلمرویی که برای نظاﻡ فرهنگی در نظر میگیرد، معیارها و هنجارهای مرتبط با درستی و نادرستی کنشهای انسانی است (شمساحمر، 1400: 549). پارسونز با الهام از تمايز تونيس بين گمنشافت و گزلشافت، همبستگی مکانیکی و ارگانیکی دورکیم و جامعه سنتی و دیوانسالار وبر، مبتنی بر الگوهای ارزشی، میان جوامع انسانی تفاوت قائل شد؛ و برای تحلیل و طبقهبندی روابط اجتماعی در دوراهیهای کنش، «متغیرهای الگویی»20 را به شكل تقابلهای دوگانۀ تصمیمگیری، و در قالب سنخهای نگرشی و ارزیابی مطرح کرد و مقایسۀ گروهها، فرهنگها و خرده نظامها را ممکن ساخت (اسمیت و رایلی، 1394؛ اسمیت، 1383). متغیرهای الگویی قالبهای پیشساختهای است که در فرآیند جامعهپذیری و فرهنگپذیری در ذهن افراد ایجاد شده و بر رفتار و عملکرد آنان تأثیر میگذارد. در الگوی عامگرایی/ خاصگرایی سطح عمل اجتماعی افراد مد نظر است و اینکه آیا در روابط اجتماعی خود بر اساس معیارهای کلی برخورد میکنند یا بر اساس معیارهای خاص محلی و شخصی (افضلیانسلامی و همکاران، 1397: 18). درواقع شکلگیری هویت قومی، نژادی، زبانی، محلی و دینی، سبب احساس تعلق افراد به جغرافیا و یا گروه خاص، تفاوت در انتخابهای فرهنگی و ارزشی و متمایز شدن با دیگر گروهها میگردد. در خاصگرایی کنشگر شیء (فیزیکی یا اجتماعی) را بر اساس ویژگیهای خاصش داوری میکند؛ اما در عامگرایی داوری فرد بر مبنای معیارهای قابلتعمیم بر مجموعهای از اشیا خواهد بود (روشه بهنقلاز: افضلیانسلامی: 19). در حالت خاصگرایی روابط از قوانین و استانداردهای انتزاعی اجتماعی اهمیت بیشتری دارند (تامپکینز و همکاران، 2010)، افراد با معیار فردی و عینی به مقایسه و سنجش ارزشها پرداخته و ارتباط با دیگران بر اساس مناسبات خاص مانند دوستی و خویشاوندی است. در حالت عامگرایی ضمن تکیهبر اصول انتزاعی مانند انصاف و عدالت، ارتباط با مردم بر اساس هنجارهای عام و رفتار با تمام افراد مشابه است. پارسونز معتقد بود با پیچیدهتر و تمایزیافتهتر شدن جوامع، نظامهای فرهنگی نیز انتزاعیتر، انعطافپذیرتر و کلیتر میشوند (اسمیت و رایلی، 1394؛ اسمیت، 1383). پارسونز فرهنگ را تعیینکننده اهداف غایی و هدایتگر جامعه و نظام اجتماعی میداند (اسمیت، 1383: 57)؛ که با تشکیل نمادهای معنیدار مشترک توسط نظام فرهنگی تحقق مییابد (هال و نیتس، 1391: 19)؛ و این نمادهای متفاوت، متمایزکننده اعضای جامعه و گروهها است. خاصگرایی فرهنگی «توسل به عناصر هویتبخش فرهنگی خاص است که در آن بر بیهمتایی شیوهها، اعمال و ایدههای یک گروه یا جماعت معین تأکید میشود» (گلمحمدی، 1396: 154)؛ و تأکید بر عناصر هویتبخش فرهنگی خاص؛ واکنش در برابر جهانیشدن و تأکید بر خلوص فرهنگی (پیترسون21، 1999 و صالحیامیری و محمدی، 1392)؛ ذاتباوری و برنتافتن تساهل و کثرتگرایی فرهنگی (گلمحمدی، 1396: 155)؛ و تأکید بر اعمال و باورهای گروه یا جماعتی معین و پابندی بر عقاید دینی، آدابورسوم و سنتها از مؤلفههای خاصگرایی است.
خاصگرايي فرهنگی مفهومي چندوجهی است که میتواند الف) به شکلگیری جنبشهای اجتماعی و ملی و انواع بنيادگرايي بیانجامد ب) نوعی انزوا را برای گروهها، اقوام و ملتها به ارمغان بیاورد ج) جداییگزینی و مرزبندی فرهنگی را در درون یک جامعه ایجاد نماید د) بهعنوان نوعی واکنش، مقاومت و مقابله در برابر جهانیشدن بروز نماید و یا ه) با درک شرایط و واقعیت دنیای جدید، ضمن توجه به عناصر هویتبخش زبانی، دینی، قومی، فرهنگ و هويت ملي و فروملی، با حفظ ارتباطات و ایجاد تفاهم فرهنگی و همبستگی اجتماعی در بین گروه یا جامعهای، در برابر دیگر گروهها، جوامع و فرهنگها و بهویژه جهانیشدن و امپریالیسم فرهنگی عمل نماید.
رویکرد عامگرایانه، نظریه فرهنگی است که در مقابل خاصگرایی و توسط تایلور22 مطرح شده است. وی معتقد بود که فرهنگ تعبیری از کل زندگی اجتماعی و اکتسابی است و در شرایط یکسان همة جوامع، فرهنگ یکسانی خواهند داشت (جهانبخش، 1393: 29). تایلور وحدت روانی در بین نوع بشر و الگوی تکامل و پیشرفت فکری او در طول زمان را دو قانون اصلی و مشترک فرهنگ بشری در نظر میگیرد (شمساحمر، 1400: 363). رويكرد عامگرايي فرهنگي بهصورت آميزش و همزيستي؛ تحول و تعالي؛ و همگونسازي فرهنگي مشاهده ميشود (کاووسی، 1393: 160). در عامگرایی اصول، ارزشها و معیارهای عام و فراگیر مد نظر است که دربارهی همهی مردم و در همه جا معتبر بوده و اعتبار آنها به علائق و تعلقات محلی، قومی، زبانی، نژادی و دینی فرد بستگی ندارد (گلمحمدی، 1396: 127). معنا و جلوه دیگر عامگرایی نداشتن اصول و باورهای ارزشی معین و بیتفاوتی نسبت به دیگر فرهنگها است که مغایر با عامگرایی مبتنی بر رشد فرهنگی در تابآوری آگاهانه همراه با کنشگری در برابر فرهنگها و نظامهای ارزشی دیگر است. عامگرایی فرهنگی23 در وسیعترین شکل خود همان جهانیشدن فرهنگ یا فرهنگ جهانی است.
بهطورکلی، دو رویکرد از جهانیشدن فرهنگ وجود دارد: نخست؛ فرایندی است که با هماهنگ و یکنواخت شدن شیوههای زندگی سنتی و به چالش کشیدن خاصگراییهای فرهنگی، سبب همگونسازی فرهنگی، از میان رفتن گوناگونی و تنّوع و شکلگیری فرهنگ جهانی واحد میشود؛ که از آن به غربی کردن فرهنگ جهانی یا «امپریالیسم فرهنگی» یاد میشود. گیدنز24 جهانیشدن را نتیجه گسترشطلبی و عامگرایی نظام اجتماعی مدرن میداند. جهانیشدن با شکستن مرزهای ملی و محلی و نابودی فاصلههای مکانی و زمانی، افزایش همسویی مؤلفههای گوناگون فرهنگی، تضعیف نظارت دولتهای ملی، در معرض تهدید قرار گرفتن فرهنگهای سنتی و اشاعه ارزشها و هنجارهای فرهنگ جهانی، سبب رشد عامگرایی میشود (گیدنز، 1384، شمساحمر،1400). در رویکرد دوم، اعتقاد به رشد و گسترش خردهفرهنگهای بومی و محلی در کنار یکدیگر و تداوم هویتهای چندگانه و تنوع فرهنگی است که به شکلگیری و گسترش فرهنگی خاص در عرصه جهانی میانجامد. بر اساس نظر گیدنز، رابرتسون25 و فدرستون، در فرآیند جهانیشدن شاهد دیالکتیک عام و خاص و حضور همزمان عامگرایی و همگونی و خاصگرایی و ناهمگونی هستیم (تاملینسون، 1381: 33). همانگونه که رابرتسون میگوید باید هم به خاص و تفاوت و هم به عام و انسجام هر دو توجه کرد؛ زیرا ما شاهد یک فرایند عظیم دووجهی هستیم که همزمان متضمن عام گردانیدن خاص و خاص گردانیدن عام است (رابرتسون، 1992). ازاینرو همزمان با تأثیر جهانیشدن بر عامگرایی، جهان شاهد احیای خاصگرایی فرهنگی است و علت آن، بحران هویت ناشی از جهانیشدن و پناه بردن به ایدئولوژیهای خاصگرایانه است (گلمحمدی، 1396)؛ بنابراین جهانیشدن فرهنگی نوعی فرایند دووجهی و دیالكتیكی و از پیامدهای مدرنیته بوده (شمساحمر، 1400: 265) و در برابر سنتگرایی26 قرار دارد. سُنت مجموعهای از آیینها، مراسم و الگوهای رفتاری ویژه پیشین است که بهنوعی عامل وحدت رویه تاریخی در یک جامعه و یا حوزه فرهنگی است که پیوندهای تاریخی و اجتماعی را ایجاد، هویت فرهنگی را تقویت (شمساحمر، 1400: 100) و به تعبیر گیدنز (1383) از عوامل مرزبندی با دیگر گروهها و تقویت خاصگرایی است و همانگونه که پارسونز اشاره دارد تغییر ارزشهای سنتی عامل سوگیری عامگرایانه است (شعیبی، 1395: 100). سنن محمل انتقال میراث یک قوم و مظهر هویت یک قوم، ملت و گروه و عامل وحدت آنان است. سنت و دین همیشه پیوند تنگاتنگ داشتهاند (گیدنز، 1383: 422). گنون27 نیز دین را بخشی از سنت یا مصداقی از مصادیق آن میپندارد (حسنزاده و شیخ، 1395: 75). دین از مهمترین عناصر فرهنگ و از عوامل متمایزکننده وابستگان یک فرهنگ از فرهنگهای دیگر (هانتینگتون، 1378: 92 و 109)؛ و از عوامل انسجام گروهی و خاصگرایی است و علت آن است که هر مذهبی خود را بهترین و حقیقیترین مذهب میداند (هریسون و هانتینگتون، 1388: 237). دورکیم، اسمیت و دیویس جدایی افراد از اعضای اجتماعات و ملتهای دیگر را از كاركردهای دین میدانند (همیلتون، 1390)؛ که بهعنوان یک واقعیت اجتماعی هزاران سال بر جوامع بشری تأثیر داشته و دارای کارکردهای هویتبخشی و همبستگی اجتماعی است (گیدنز، 2006: 533).
فضای مجازی که محصول فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی در عصر جهانیشدن است، سبب تحول در تعاملات انسانی، نزدیکی ذائقهها و تأثیر بر هویت فردی و اجتماعی و جریان خاصگرایی/ عامگرایی فرهنگی شده است. گیدنز با تأکید بر تأثیر دوگانة فضای مجازی، یعنی همزیستی و خاصگرایی، جریان اطلاعات را سبب ترغیب به نگرش عام و جهانی میداند (گیدنز، 1389: 110). فضاي مجازي با ویژگیهای؛ فرامکانی و فرازمانی، گمنامی، تنوع، سرعت و دستیابی آسان به اطلاعات (رجبی، 1398: 7)، با شکستن مرزها، افزایش آگاهی و آشنایی کاربران با جهان و گسترش ارتباطات، سبب دگرگونی در فرهنگ شده (موحد علوی، 1394: 12) و بهتدریج جوامع و قومیتها را از خاصگرایی فرهنگی به سمت عامگرایی سوق داده و به فرآیند جهانیشدن سرعت بخشیده است (اوون28، 2007: 71). بعد دیگر کارکرد دوگانة فضای مجازی تقویت خاصگراییهای فرهنگی است (فکوهی و عیاری، 1388: 7). افراد و اقشار گوناگون برای حل بحران هویت ناشی از فضای مجازی به انواع و اشکال خاصگراییهای فرهنگی متوسل میشوند (امینلو و دیلمقانی، 1397: 6). مهاجرت بهعنوان یک پدیده اجتماعی علاوه بر افراد مهاجر، جامعه مبدأ و مقصد را تحت تأثیر قرار میدهد. تفاوتهای فرهنگی مبدأ و مقصد و تعارض فرهنگي مهاجران، از بين رفتن هويت فرهنگي و بومي مهاجران، تنوع فرهنگی و تأثیر مهاجران بر فرهنگ جامعه جدید، از پیامدهای مهاجرت است (محرابیشاتوری، ۱۳۹۳). همچنین یکی از موارد تمایز میان خود و دیگری، دوگانهی «بومی» در برابر «غیربومی» است که در زیست روزمره ساکنین شهرهای مهاجرپذیر معنا شده، سبب نوعی خاصگرایی فرهنگی میشود (رستگاری، 1400: 35)؛ و ازنظر بسیاری از مردم اقلیتها تهدیدی برای فرهنگ به حساب میآیند (گیدنز، 1389: 374). تحصیلات مهمترین عامل و علامت تجدد و ارزشهای نوین بوده (سو، 1380) و بر عامگرایی تأثیرگذار است. پژوهش پارسونز (1959) نیز حاکی از کارکرد مدرسه در جامعهپذیر نمودن نسل جدید با ارزشهای عامگرا است. در پژوهش لرنر هم تحصیلات و سواد متغیر مهمی در سوگیری ارزشی به سمت متغیر الگویی عامگرایی است (روناسی، 1387: 94-93).
بوردیو طبقه و فرهنگ را به هم گره زده و معتقد است از نظامهای بینش، سلیقه، قضاوت و گرایشهای خاص ناشی از تجربیات گذشته، عادتوارههایی را تشکیل میشود که پاسخگویی به شرایط اجتماعی، تصمیمگیری و انتخاب را برای فرد ممکن میسازند (ممتاز، 1383: 73-74). پارسونز شرايط اجتماعي افراد را در حس فردگرايي یا ديگرخواهي و همبستگي اجتماعي مؤثر میداند. به عقیدهی پارسونز در جوامعی که پایگاه اجتماعی وابسته به روابط بیولوژیکی است، موقعیتهای اجتماعی نیز به اشخاص وابسته است؛ اما زمانی که نفوذ پایگاه تحت تأثیر کسب امتیاز شخصی است، نظامی از ردههای «مای» غیرشخصی تکامل مییابند که سبب تمایل به قواعد هنجاری بیان کنندة تعلق و شهروندی شده، زمینههای هنجاری عام جایگزین الزامات ملموس خاص میشود (اسکیدمور، بهنقلاز شعیبی، 1395: 31)؛ و افراد دارای پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالاتر، از نگرش و جهتگیری عامگرایانهتری برخوردارند.
الگوی مفهومی پژوهش
پرسشهای پژوهش این است که:
-خاصگرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی چه میزان است؟
-تأثیر متغیرهای جهانیشدن، سنتگرایی، فضای مجازی، تحصیلات، دینداری و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر خاصگرایی فرهنگی چگونه است و چه رابطهای با آن دارند؟
-و میزان خاصگرایی فرهنگی شهروندان بومی و غیربومی (مهاجران) چه تفاوتی دارد؟
فرضیههای پژوهش
1. جهانیشدن بر خاصگرایی فرهنگی شهروندان همدانی تأثیر دارد.
2. سنتگرایی شهروندان بر خاصگرایی فرهنگی آنان تأثیر دارد.
3. دینداری بر خاصگرایی فرهنگی شهروندان همدانی تأثیر دارد.
4. فضای مجازی بر خاصگرایی فرهنگی شهروندان همدانی تأثیر دارد.
5. مهاجر بودن بر خاصگرایی فرهنگی شهروندان همدانی تأثیر دارد.
6. میزان تحصیلات شهروندان بر خاصگرایی فرهنگی آنان تأثیر دارد.
7. پایگاه اقتصادی- اجتماعی شهروندان بر خاصگرایی فرهنگی آنان تأثیر دارد.
8. جهانیشدن بر خاصگرایی فرهنگی شهروندان همدانی با نقش میانجی فضای مجازی تأثیر دارد.
9. سنتگرایی بر خاصگرایی فرهنگی شهروندان همدانی با نقش میانجی دینداری تأثیر دارد.
روش پژوهش:
پژوهش کمّی از دسته تحقیقات پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل شهروندان 18 تا 65 سال شهر همدان با حجم نمونه 500 نفر بوده که با روش خوشهای چندمرحلهای و نمونهگیری تصادفی نمونهها تعیین شده است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزارهای SPSS و PLS و آمار توصیفی و استنباطي استفاده شده است. سنجش روایی با روش اعتبار صوری و محتوایی و استفاده ازنظر اساتید و متخصصین و اعمال نظرات اصلاحی انجام شد. برای تعیین روایی سازه، از آزمون همگنبودن و بررسی تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد که همه سؤالات تأیید و در مدل اندازهگیری بیرونی باقی ماندند. آزمون روایی مدل اندازهگیری بر اساس روایی همگرا با استفاده از آزمون میانگین واریانس استخراجی و مقایسه ضریب پایایی ترکیبی و واگرا با آزمون فورنل و لارکر مورد سنجش قرار گرفته است. پایایی ابزار گردآوری اطلاعات و مدل اندازهگیری، بر اساس آزمونهای آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سنجیده شد. آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 798/0 است. کیفیت مدل اندازهگیری با استفاده از آزمون روایی متقاطع شاخص اشتراکی بررسی و برازش متغیر ملاک در فرضیههای پژوهش، از شاخصهای ضریب تعیین R2، Gof و استون-گیسر (Q2) استفاده شده است.
بررسی نرمال بودن متغیرها
جدول 1- بررسی نرمال بودن متغیرها
متغير | آماره Z | سطح معناداری |
خاص گرایی فرهنگی | 054/0 | 002/0 |
پایگاه اقتصادی- اجتماعی | 324/0 | 001/0 |
جهانیشدن | 1/0 | 001/0 |
سنتگرایی | 071/0 | 001/0 |
دینداری | 089/0 | 001/0 |
فضای مجازی | 087/0 | 001/0 |
نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف29 (جدول1) نشان داد که سطح معناداری متغیرهای پژوهش کمتراز 05/0 و حاکی از غیرنرمال بودن متغیرها است؛ بنابراین برای آزمون فرضیهها و الگوسازی معادلات ساختاری از نرمافزار Smart PLS استفاده شده است.
همانگونه که اشاره شد روایی مدل اندازهگیری بر اساس روایی همگرا با استفاده از آزمون میانگین واریانس استخراجی (AVE) و آزمون مقایسه ضریب پایایی ترکیبی (CR) و روایی واگرا با آزمون فورنل و لارکر30 مورد سنجش قرار گرفته است. پایایی سازه نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ31، پایایی ترکیبی و میزان واریانس استخراج شده محاسبه شده است (جدولهای 2 و 3).
جدول 2- مقادیر آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده
ردیف | متغیر | ضریب آلفای کرونباخ () | ضریب پایایی ترکیبی (CR) | ضریب پایایی اشتراکی (AVE) |
بزرگتراز 7/0 | بزرگتراز 7/0 | بزرگتراز 5/0 | ||
1 | مهاجر بودن | 0/737 | 0/762 | 0/554 |
2 | تحصیلات | 0/736 | 0/717 | 0/551 |
3 | جهانیشدن | 0/834 | 0/870 | 0/630 |
4 | خاص گرایی فرهنگی | 0/859 | 0/880 | 0/633 |
5 | دینداری | 0/912 | 0/924 | 0/736 |
6 | سنتگرایی | 0/861 | 0/891 | 0/684 |
7 | فضای مجازی | 0/890 | 0/901 | 0/719 |
8 | پایگاه اقتصادی اجتماعی | 0/889 | 0/720 | 0/538 |
جدول 3- بررسی روایی واگرا در مدل اندازهگیری پژوهش
| بومی یا مهاجر بودن | تحصیلات | جهانیشدن | خاصگرایی فرهنگی | دینداری | سنتگرایی | فضای مجازی | پایگاه اقتصادی اجتماعی |
بومی یا مهاجر بودن | 0/744 |
|
|
|
|
|
|
|
تحصیلات | 0/697 | 0/742 |
|
|
|
|
|
|
جهانیشدن | -0/437 | -0/429 | 0/794 |
|
|
|
|
|
خاصگرایی فرهنگی | 0/453 | 0/487 | -0/719 | 0/796 |
|
|
|
|
دینداری | 0/214 | 0/128 | -0/464 | 0/460 | 0/858 |
|
|
|
سنتگرایی | 0/278 | 0/314 | -0/592 | 0/665 | 0/446 | 0/827 |
|
|
فضای مجازی | -0/491 | -0/534 | 0/487 | -0/521 | -0/260 | -0/235 | 0/848 |
|
پایگاهاقتصادی اجتماعی | -0/320 | -0/394 | 0/254 | -0/375 | -0/020 | -0/263 | 0/357 | 0/733 |
بر اساس جدول (2) میانگین واریانس استخراجی تمامی متغیرها بیشتر از 5/0 و بنابراین روایی همگرایی مدل اندازهگیری تائید شده است. جدول (3) نیز گویای آن است که مقادیر روی قطر اصلی یعنی جذر میانگین واریانس استخراجی، بیشتر از اعداد هر ردیف بوده و بنابراین بین متغیرها روایی واگرا (عدم همخطی) وجود دارد. همچنین با توجه به جدول (2) که ضرایب آلفای کرونباخ تمامی متغیرها بیشتر از 7/0 است. همبستگی بین سؤالات متغیرها در خارج از مدل اندازهگیری مورد تائید و دارای همسانی درونی هستند. از آنجا که پایایی ترکیبی برای تمام متغیرها بیشتر از 7/0 است، لذا بین سؤالات هر متغیر در داخل مدل اندازهگیری نیز همبستگی وجود دارد. پایایی اشتراکی به میزان تعمیمپذیری هر سوال از یک مدل به مدل دیگر میپردازد و از آنجا که مقادیر پایایی اشتراکی، همگی بیشتر از 5/0 بوده و مورد تائید هستند؛ بنابراین پایایی ابزار گردآوری اطلاعات و مدل اندازهگیری تأیید میشود.
متغیرهای پژوهش:
خاصگرایی فرهنگی: عبارت است از «توسل به عناصر هویتبخش فرهنگی خاص که بر بیهمتائی شیوهها، اعمال و ایدههای یک گروه یا جماعت معین تأکید میشود» (گلمحمدی، 1396).
تعریف عملیاتی: خاصگرایی فرهنگی با سه شاخص کلی و شاخصهای جزئی آنها تعیین شده است:
1) واکنش به جهانیشدن، با اشکال، سرسختی در پذیرش دیگر فرهنگها، فراموش نکردن فرهنگ بومی، مقاومت و بیزاری از تغییرات فرهنگی و آدابورسوم و مقابله با عوامل آن. 2) توسل به عناصر هویتبخشِ زبانی، دینی، قومی و نژادی مانند علاقمندی به زبان مادری، عدم تمایل به یادگیری و بیزاری از زبانهای بیگانه، دوست داشتن و تعصب به باورها و عقاید دینی، عدم تمایل به حضور قومیتهای غریبه در محیط زندگی، حمایت از قومیتهای بومی و داشتن تعصب نژادی. 3) پابندی به عقایدِ دینی و سنتها مانند تعصب بر روی عقاید دینی، برخورد با افراد بیتفاوت نسبت به اعتقادات دینی، عشق ورزیدن به آدابورسوم، عدم تمایل به ترک سنتها و برتر دانستن آنها.
جهانیشدن: فرآیند فشردگی زمان و فضا، ادغام کم وبیش مردم دنیا در جامعه جهانی (همان: 20) و شبکهای گسترده و متراکم از پیوندها، مناسبات اجتماعی و وابستگیهای متقابل ناشی از گسترش ارتباط و نوعی همجواری و کاهش فاصلههای جغرافیایی (تاملینسون، 1381: 14)؛ که سیمای ظاهری و نحوه نگرش به جهان را دگرگون میسازد (گیدنز، 1389: 76).
تعریف عملیاتی: این مؤلفه با شاخصهای میزان اثرپذیری از شرایط جهانی و احساس نسبت به سبک زندگی مدرن و غربی، میزان تمایل به مد و بِرَندها (اروپایی) و انطباق زندگی با مقتضیات زمانه و پشت کردن به فرهنگ خودی سنجیده شد.
سنتگرایی: ارج نهادن به باورهای اجتماعی برجای مانده از گذشته و آزموده شده در طول قرون و اعصار (ساروخانی، 1375: 887) و آموزهها و اصول کسانی است که سنت را قابل اعتمادتر از افکار، احساسات و افعال حاصل از تجربه و تفکر شخصی میدانند (ملکیان، 1381: 357). گیدنز سنت را چسبی میداند که نظامهای اجتماعی پیشامدرن را با هم نگاه داشته و به انسجام اجتماعی و تداوم گذشته کمک میکند (حاجیحیدری و متقیزاده، 1391: 44).
تعریف عملیاتی: سنتگرایی یعنی تعلق خاطر و التزام نظری و عملی به اصول و حقایق همهجایی و همیشگی؛ که با شاخصهای، تعلق خاطر به گذشته و سنتها، التزام عملی به حفظ، پیروی و انتقال آدابورسوم سنتی، مقابله با سنتشکنی، نگهداری مواریث کهن و اعتقاد به بهتر بودن سنتها نسبت به نوپدیدها مورد سنجش قرار گرفته است.
دینداری: ازنظر دورکیم دین پدیده اجتماعی و نظامی از باورداشتها، مفاهیم، کنش و مناسک عملی است (همیلتون، 1390). دینداری مصداق و جلوهای از مفهوم کلی دین و التزام فرد متدین به رعایت فرامین دینی است (پیراهری، 1395: 101)؛ و شامل مجموعه رفتارها، باورها و نگرشهای مرتبط با اصول و فروع دین است (دورکیم، 1383).
تعریف عملیاتی: این متغیر با مؤلفههای میزان تعلق و التزام به اصول و فروع دین اسلام و بر اساس ابعاد پنجگانهی گلاك و استارك شامل: بعد «مناسکی32»، یعنی انجام اعمال مذهبی مانند نماز، روزه، شرکت در مراسم مذهبی و دعا و نیایش و زیارت اماکن مقدس. بعد «پیامدی33» یعنی اعتقاد به کارکرد دین و تأثیر آن در زندگی دنیوی فردی و اجتماعی و اخروی، بعد «باور» یا «اعتقادی34» به معنای اعتقاد به خداوند، پیامبران الهی، زندگی پس از مرگ و معاد و منجی آخرالزمان و بعد «تجربی35 (عاطفی)» یعنی نوع و میزان ارتباط با خدا و بعد «شناختی36 (دانش)» یعنی میزان آشنایی با احکام مربوط به اصول و فروع دین، مورد سنجش قرار گرفته است.
فضای مجازی: فضای تعاملی و زندگی کاربران اینترنت و شبکه جهانی اطلاعات و ارتباطات است (استریت37، 1999)؛ که با میزان و گسترة استفاده از فضای مجازی، خدمات و محتوای آن سنجیده شد.
مهاجر بودن: جابجایی افراد از مکانی به مکان دیگر با هدف اسکان در مکان جدید است (کیوز38، 2014). مهاجر افرادیاند که از سایر استانها و شهرستانهای استان به شهر همدان مهاجرت و شهروندان غیربومی محسوب میشوند.
پایگاه اقتصادی- اجتماعی: جایگاه فرد در سلسله مراتب گروه بر اساس منزلت، امتیازات و تفاوت با دیگر اعضا است (رفیعپور، 1380: 418). این متغیر با بیشتر پدیدههای اجتماعی مرتبط بوده و تأثیرگذار است.
تعریف عملیاتی: این متغیر با شاخص ترکیبی و معرفهای تحصیلات، منزلت شغلی، دارایی، محل سکونت و نیز شغل و تحصیلات والدین سنجیده شده است.
تحصیلات: به معنای چیزی را بدست آوردن است؛ که در اینجا بدست آوردن علم و دانش مد نظر است. دانشمندان و محققان آموزش و کسب علم و دانش و سطح سواد را در امور مختلف جامعهی بشری مؤثر میدانند. ازنظر اینگلهارت39 افراد با تحصیلات بالاتر، بیشتر فرامادی هستند (اینگلهارت و دیگران، 1999: 675).
تعریف عملیاتی: منظور از تحصیلات، میزان مدرک تحصیلی رسمی دریافت شده از موسسات آموزشی معتبر و مورد پذیرش نظام آموزشی کشور میباشد.
یافتهها
یافتههای توصیفی نشان داد که 4/50 درصد جمعیت نمونه مرد و 6/49 درصد زن بودهاند. ازنظر سنی بیشترین فراوانی (%30) مربوط به گروه سنی کمتراز 25 سال و گروههای بعدی درصد کمتر بودند. پاسخگویان با تحصیلات لیسانس بیشترین فراوانی را داشتهاند (4/32 درصد). در ضمن 55 درصد نمونه بالاتر از دیپلم و دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. پایگاه اقتصادی- اجتماعی پاسخگویان به ترتیب در سطح متوسط، پایین و بالا قرار دارد. 35 درصد پاسخگویان مهاجر که 6/20 درصد آنان مهاجرانِ شهرستانهای استان میباشند. همچنین حدود 88 درصد شهروندان همدانی از اینترنت و فضای مجازی استفاده میکنند. شاخصهای آماری متغیرهای پژوهش نیز برابر جدول زیر است.
جدول 4- آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
متغیر | ميانگين | درصد | انحراف معيار | واريانس |
خاصگرایی فرهنگی | 74/2 | 6/54 | 482/0 | 232/0 |
جهانیشدن | 28/3 | 6/65 | 669/0 | 449/0 |
سنتگرایی | 17/3 | 4/63 | 72/0 | 519/0 |
دینداری | 63/3 | 6/72 | 803/0 | 646/0 |
فضای مجازی | 69/2 | 8/53 | 903/0 | 816/0 |
پایگاه اقتصادی- اجتماعی | 27/2 | 4/45 | 741/0 | 549/0 |
جدول (4) نشان ميدهد كه دینداری بیشترین و پایگاه اقتصادی- اجتماعی کمترین میزان میانگین را دارند. فرضيهها با استفاده از تحليل معادلات ساختاری تحت نرمافزار PLS بررسی و در جدول (5 و 6) خلاصه شده است.
جدول 5- آزمون معناداری فرضیههای پژوهش
فرضیه | روابط | ضریب مسیر | انحراف معیار | t-value | سطح معناداری | نتیجه |
اول | جهانیشدنï خاصگرایی فرهنگی | 328/0- | 028/0 | 709/11 | 001/0 | معنادار |
دوم | سنتگرایی ï خاصگرایی فرهنگی | 324/0 | 012/0 | 574/27 | 001/0 | معنادار |
سوم | دینداری ï خاصگرایی فرهنگی | 111/0 | 016/0 | 987/6 | 006/0 | معنادار |
چهارم | فضای مجازی ï خاصگرایی فرهنگی | 166/0- | 035/0 | 688/4 | 018/0 | معنادار |
پنجم | مهاجر بودن ï خاصگرایی فرهنگی | 052/0- | 023/0 | 287/2 | 046/0 | معنادار |
ششم | تحصیلات ï خاصگرایی فرهنگی | 095/0- | 038/0 | 513/2 | 001/0 | معنادار |
هفتم | پایگاه اقتصادیاجتماعی ï خاصگرایی فرهنگی | 104/0- | 017/0 | 038/6 | 009/0 | معنادار |
جدول 6- آزمون معناداری فرضیههای پژوهش
فرضیه | روابط | ضریب مسیر (بتا) | انحراف معیار | t-value | سطح معناداری | نتیجه | ||
اثر مستقیم | اثر غیرمستقیم | اثر کل | ||||||
هشتم | جهانیشدنï خاصگرایی فرهنگی | 328/0- | 08/0- | 408/0- | 028/0 | 709/11 | 001/0 | معنادار |
جهانیشدنï فضای مجازی | 487/0 | - | 487/0 | 054/0 | 963/8 | 003/0 | ||
فضای مجازی ïخاصگرایی فرهنگی | 166/0- | - | 166/0- | 035/0 | 688/4 | 018/0 | ||
نهم | سنتگرایی ï خاصگرایی فرهنگی | 324/0 | 049/0 | 373/0 | 012/0 | 574/27 | 001/0 | معنادار |
سنتگرایی ï دینداری | 446/0 | - | 446/0 | 049/0 | 028/9 | 003/0 | ||
دینداری ï خاصگرایی فرهنگی | 111/0 | - | 111/0 | 016/0 | 987/6 | 006/0 |
از نتایج جدول (5) و (6) میتوان نتیجه گرفت که:
1) فرضیهها و معناداری رابطة متغیرهای مستقل و وابسته (خاصگرایی فرهنگی) تأیید شده است.
2) متغیرهای سنتگرایی و دینداری به صورت مستقیم (مثبت) و جهانیشدن، فضای مجازی، تحصیلات، مهاجر بودن و پایگاه اقتصادیاجتماعی به صورت غیرمستقیم (معکوس) بر خاصگرایی فرهنگی تأثیر میگذارند.
3) رابطه بیشتر متغیرهای مستقل و وابسته با سطح اطمینان 99% معنادار است و تنها رابطه فضای مجازی و مهاجر بودن با خاصگرایی فرهنگی در سطح 95% معنادار بوده است.
4) بر اساس آزمون سوبل (Sobel) نقش میانجی متغیر فضای مجازی بین جهانیشدن و خاصگرایی فرهنگی با سطح اطمینان 95% تأیید شده و به میزان 17% خاصگرایی فرهنگی را تبیین میکند؛ بنابراین خاصگرایی فرهنگی همزمان از مسیر مستقیم و غیرمستقیم بهطورکلی (اثر کل) به میزان 41% به صورت معکوس تحت تأثیر جهانیشدن است.
5) همچنین نقش میانجی متغیر دینداری بین سنتگرایی و خاصگرایی فرهنگی با سطح اطمینان 95% تأیید شده و به میزان 11% خاصگرایی فرهنگی را تبیین میکند؛ بنابراین خاصگرایی فرهنگی همزمان از مسیر مستقیم و غیرمستقیم بهطورکلی (اثر کل) به میزان 37% تحت تأثیر سنتگرایی است.
6) کیفیت مدل اندازهگیری با استفاده از آزمون روایی متقاطع شاخص اشتراکی40 به بررسی کیفیت اندازهگیری متغیرها بر اساس سؤالات آنها میپردازد. در جدول (7) کیفیت مدل اندازهگیری پژوهش برای تک تک متغیرها آورده شده است:
جدول شماره 7- کیفیت مدل اندازهگیری پژوهش
متغیر | کیفیت مدل | نتیجه |
خاص گرایی فرهنگی | 174/0 | قوی |
پایگاه اجتماعی- اقتصادی | 177/0 | قوی |
جهانیشدن | 3/0 | قوی |
سنتگرایی | 354/0 | بسیار قوی |
دینداری | 352/0 | بسیار قوی |
فضای مجازی | 326/0 | قوی |
بومی یا مهاجر بودن | 207/0 | قوی |
7)مقادیر حکایت از ارزیابی کیفیت مدل اندازهگیری در سطوح بسیار قوی (متغیرهای دینداری و سنتگرایی) و قوی (متغیرهای خاصگرایی فرهنگی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، جهانیشدن، فضای مجازی و مهاجر بودن) دارد.
برای سنجش میزان برازش متغیر ملاک، از شاخصهای ضریب تعیین R2، Gof و استون-گیسر (Q2) استفاده شده است. مقدار شاخص R2 تنظیمشده حاکی از آن است که در مجموع متغیرهای مستقل (جهانیشدن، سنتگرایی، دینداری، فضای مجازی، میزان تحصیلات، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و مهاجر/ بومی بودن)، به میزان 1/67 درصد و به صورتی بسیار قوی خاصگرایی فرهنگی را بهعنوان متغیر درونزا یا ملاک مورد برازش قرار میدهند. آزمون Gof نیز که مربوط به شاخص نیکویی برازش و کیفیتسنجی مدل است و با سه مقدار استاندارد ارزیابی میگردد (ضعیف =01/0، متوسط =26/0 و قوی =36/0) قدرت برازش این نرمافزار برای بررسی پژوهش را در حد بسیار قوی (142/1) نشان میدهد. همچنین میزان شاخص استون-گیسرQ2 که کیفیت مدل ساختاری را برای متغیر درونزا، در سه سطح ارزیابی میکند (ضعیف =02/0، متوسط =15/0 و قوی =35/0). برای متغیر خاصگرایی فرهنگی 139% بوده و کیفیت مدل ساختاری پژوهش به صورتی متوسط ارزیابی میشود.
الگوی اندازهگیری پژوهش در حالت تخمین ضرایب و معناداری ضرایب در شکل (1) آورده شده است.
شکل 1 - مدل اندازهگیری پژوهش در حالت تخمین ضرایب و معناداری ضرایب
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر جهانیشدن و سنتگرایی بر خاصگرایی فرهنگی شهروندان بومی و غیربومی (مهاجر) در کلانشهر مهاجرپذیر و برخوردار از تنوع قومی و فرهنگی همدان پرداخته و سنجش میزان خاصگرایی فرهنگی و نیز تأثیر شرایط فرامرزی مانند جهانیشدن و فضای مجازی، همچنین متغیرهای سنتگرایی، دینداری، مهاجر بودن، تحصیلات و پایگاه اقتصادی- اجتماعی شهروندان مد نظر پژوهشگر بوده است. خاصگرایی فرهنگی بیانگر تفاوت فرهنگی و مرزبندی و تمایز اعضای فرهنگها تحت عنوان گروه خودی و غریبه است؛ و میتواند به همبستگی در درون هر یک از گروهها و پیدایش گرایش کلیشهای نسبت به غریبهها گردد. در حالت خاصگرایی افراد تمایل دارند با اعضای دایره اجتماعی خود معاشرت کنند (سو، 1380: 35). رهیافت عامگرایی فرهنگی ضمن پذیرش چندصدایی، ارتباط با مردم بر اساس هنجارهای عام است. مرزبندی و تمایز گروهها و فرهنگها؛ تکیهبر حافظة مشترک ذهنی؛ جستجوی فرهنگ خالص و اعتقاد به برتری فرهنگ از علل و عوامل خاصگرایی فرهنگی است.
نتایج پژوهش فرضیه اول مبنی بر تأثیر جهانیشدن بر خاصگرایی فرهنگی را تأیید (328/0- β=و 001/0P=)؛ و شاخصهای جهانیشدن سبب افزایش نگرشهای عامگرایانه بوده و به معنای تأثیر بیشتر عامگرایی در دیالکتیک عام و خاص مورد نظر گیدنز، رابرتسون و فدرستون در فرآیند جهانیشدن است (تاملینسون، 1381)؛ که نتیجة آن کمرنگ شدن نسبی مرزهای فرهنگی و نیز نوعی فشار جهانگرایی بر فرهنگهای خاص (تامپکینز، 2010) بوده است. امّا این نتیجه به معنای از بین رفتن خاصگرایی فرهنگی نیست؛ و به تعبیر رابرتسون (1992) عامگرایی و همگونی و خاصگرایی و ناهمگونی همزمان حضور دارند. تحقیق رضائیامینلویی (1397) و رستمبیگی (1400) حاکی از تأثیر جهانیشدن بر عامگرایی است. ضمن اینکه دیالکتیک خاصگرایی و عامگرایی فرهنگی، تأثیر دوگانه جهانیشدن، تلفیق و حضور همزمان خاصگرایی و عامگرایی مورد توجه پژوهش رضائیامینلویی، رستمبیگی، موسویسرشت (1401) خالقینژاد (1394)، سپهرنیا (1390)، شفیعپور (1390) و جورجیو (2005) بوده است.
نتایج پژوهش فرضیه دوم مبنی بر تأثیر سنتگرایی بر خاصگرایی فرهنگی را تأیید (324/0- β=و 001/0P=)؛ و تأثیر مستقیم سنتگرایی بر خاصگرایی فرهنگی بیانگر وجود ارزشهای سنتی در شهر همدان و تأثیر آن در ایجاد پیوندهای تاریخی و اجتماعی و تقویت هویت فرهنگی است و به تعبیر طباطبایی در مواجههِ سنّت و تجدد میتوان از «گسست در عین تداوم» سخن گفت (مرشدی، 1401)؛ و با نظر پارسونز و گیدنز که معتقدند سنت از عوامل مرزبندی با دیگر گروهها و تقویت خاصگرایی است و با نتیجه پژوهش سپهرنیا (1390) و (شعیبی، 1395)، مطابقت دارد. بررسی افضلیانسلامی (1397) نیز حاکی از رابطه مثبت عامگرایی و رابطه معکوس سنتگرایی با مشارکت اجتماعی است و میتوان نتیجه گرفت رابطه سنتگرایی و عامگرایی معکوس خواهد بود.
نتایج پژوهش فرضیه سوم مبنی بر تأثیر دینداری بر خاصگرایی فرهنگی را تأیید (111/0- β=و 006/0P=)؛ و که با نظریههای جامعهشناختی (دورکیم، دیویس، پارسونز، گیدنز و هانتینگتون) مبنی بر اثر هویتبخشی؛ همبستگی اجتماعی؛ معنابخشی و تقویت یگانگی افراد جامعه منطبق بوده و حاکی از پایبندی به ارزشهای دینی در این شهر است؛ و با پژوهش شعیبی انطباق دارد. ضمن اینکه نقش میانجی متغیر دینداری یعنی فرضیه نهم نیز تأیید شده و اثر کل سنتگرایی بر خاصگرایی فرهنگی را افزایش داده است. در بررسی مایر (2018) دین عامل خاصگرایی معرفی شده و پژوهش امینیزاده (1394) از رابطه منفی هویت مذهبی در بعد مناسکی با هویت جهانی (عامگرایی) حکایت دارد.
نتایج پژوهش فرضیه چهارم مبنی بر تأثیر فضای مجازی بر خاصگرایی فرهنگی را تأیید (166/0- β=و 018/0P=)؛ و حاکی از تأثیر معکوس فضای مجازی بر خاصگرایی فرهنگی است؛ یعنی افزایش میزان استفاده از فضای مجازی، با کاهش خاصگرایی و تقویت عامگرایی فرهنگی همراه است؛ و مؤید نظر گیدنز (1389) و تحقیق شفیعینیا و حبیبی فهیم مبنی بر تأثیر عامگرایی بیشتر در اثر دوگانه فضای مجازی است. چون رواج فنآوری اطلاعات موجب تسهیل جریان اطلاعات بهعنوان منبع تجارب جدید و تغییر ارزشها و کاهش وابستگی به سنتها و ترغیب مردم به نگرش جهانی است؛ که به دگرگونی مرزهای امر محلی و جهانی و تقویت گرایش عام و همزیستی فرهنگی میانجامد. انحصارات رسانهاي نیز به يک شکل شدن فرهنگ منجر و به اعتقاد بسیاری تهدیدی برای هویت فرهنگی است (گیدنز، 1389). همچنین تأثیر فضای مجازی در نقش میانجی یعنی فرضیه هشتم تأیید شده و اثر کل (منفی) جهانیشدن بر خاصگرایی فرهنگی را افزایش داده است. نتایج پژوهش صبوری و آذرگون (1392). حاکی از تأثیر فضای مجازی بر هویت جهانی است و پژوهش رفیع و عباسزادهمرزبالی (1398) نیز نشان داد که نفوذ فضای مجازی توانسته بر گرایش ایرانیان نسبت به ابعاد اصیلتر هویت ملی (ایرانیت و اسلامیت) تأثیر منفی داشته باشد و بر گرایش نسبت به بُعد مدرن هویت ملی (هویت جهانی) بیفزاید. همچنین پژوهش بابایی (1396) حاکی از تأثیر میزان استفاده از اینترنت بر جهتگیری ارزشی (عامگرایانه) بوده و یافتههای باقری (1401) بیانگر تأثیر میزان استفاده از رسانههای جمعی بر میزان همگرایی بین قومی (عامگرایی) است.
نتایج پژوهش فرضیه پنجم مبنی بر تأثیر مهاجر بودن بر خاصگرایی فرهنگی را تأیید (052/0- β=و 046/0P=). با این توضیح که رابطه معکوس مهاجر بودن با خاصگرایی فرهنگی به معنای تأثیر آن در افزایش عامگرایی نیست. بلکه ناشی از بیشتر بودن خاصگرایی شهروندان بومی نسبت به مهاجران است که در واکنش به حضور جمعیت غیربومی و داشتن داعیة ویژه بودن فرهنگ خود با تکیهبر سابقه تاریخی- فرهنگی است. نتایج تحقیق رستگار و هادی (1400) حاکی از تأثیر مهاجر بودن (بومی و غیربومی) بر خاصگرایی است؛ زیرا ساکنان بومی افراد غیربومی را بهمثابه دیگری معضلهدار تفسیر که سبب از دست رفتن منافع اقتصادی و ارزشهای فرهنگی آنان میشود. نتیجه پژوهش طهماسبی (1401) نیز حاکی از رابطه معناداری بین توسعه صنعتی شهر کنگان و خاصگرایی است؛ که بهویژه ناشی از شکاف بومی و غیربومی (نیروی کار مهاجر) است. نتایج بررسی ربانی (1388) با این پژوهش مغایر و خاصگرایی شهروندان غیربومی (در بندرعباس) کمی بیش از افراد بومی است.
نتایج پژوهش فرضیه ششم مبنی بر تأثیر تحصیلات بر خاصگرایی فرهنگی را تأیید (095/0- β=و 001/0P=) و بیانگر تأثیر معکوس تحصیلات بر خاصگرایی فرهنگی است و بالا رفتن آن سبب افزایش گرایش به عامگرایی است؛ که با دیدگاه پارسونز، لرنر و هانتینگتون و نیز پژوهشهای لرنر (1964)، روناسی (1387) بلازیو (2021) و رضادوست (1393) و بابایی (1396) مبنی بر تأثیر تحصیلات بر گرایش بیشتر به عامگرایی است مطابق است.
نتایج پژوهش فرضیه هفتم مبنی بر تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر خاصگرایی فرهنگی را تأیید (104/0- β=و 009/0P=)؛ و حاکی از تأثیر معکوس پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر خاصگرایی است؛ به عبارت دیگر بالا رفتن پایگاه سبب افزایش رویکرد عامگرایانه است. پژوهش رضادوست (1393) و بِرّی (1976) نیز مؤید رابطة پایگاه با عامگرایی است. همچنین پژوهش بلازیو (2021) و بابایی (1396) از تأثیر وضعیت مالی و درآمد بر گرایش به خاصگرایی/ عامگرایی حکایت دارد.
در مجموع میتوان گفت در روابط اجتماعی و رویکردهای فرهنگی حاکم بر قلمرو مکانی پژوهش با نوعی دوگانهها اعم از خاصگرایی- عامگرایی، بومی- غیربومی، خردهفرهنگ- فرهنگ غالب و نیز امر محلی و جهانی روبرو هستیم؛ که شهروندانی با قومیت، گویشها و فرهنگهای گوناگون ضمن جداییگزینی نسبی بهطورکلی از همزیستی فرهنگی برخوردار، ترکیب جمعیتی خاص با تنوع فرهنگی و هویتی ترکیبی را شکل داده و همزمان خاصگرایی و عامگرایی فرهنگی را شاهد هستیم. از طرفی فرآیند جهانیشدن و توسعهی فنآوریهای نوین در حوزهی اطلاعات و ارتباطات، ویژگیهای فرهنگی را دستخوش تغییر کرده و بسیاری از آنچه خاص شمرده میشد را به عام تبدیل و به تغییرات فرهنگی سرعت بخشیده و سبب عامگرایی و نوعی فرهنگ فراگیر شده است. البته آنگونه که گیدنز، رابرتسون، فدرستون و کاستلز گفتهاند؛ جهانیشدن فرهنگی نوعی فرایند و تحول دیالکتیکی است و فرهنگهای متفاوت بومی و محلی و نیز عامگرایی و خاصگرایی فرهنگها و هویتها و زندگی گروههای قومی و فرهنگهای گوناگون در شهرهایی چندفرهنگی تداوم دارد (گیدنز، 1389: 89)؛ و توجه و تأکید مهاجران و اکثریت بومی بر سنتهای فرهنگی خود به معنای صرف نظر از اشتراکات فرهنگی در قلمرو پژوهش حاضر نبوده و مصداق دیدگاه سیلورستون (2003 بهنقلاز: جورجیو، 2005) است که بر دیالکتیک بین اقلیت و اکثریت و اجزای مختلف فرهنگها تأکید دارد. باید افزود که رویکرد طبقات مختلف با ویژگیهای متفاوت فردی و اجتماعی یکسان نبوده و از سطوح گوناگون خاصگرایی یا عامگرایی فرهنگی برخوردار و در سه دسته قرار دارند:
1) وابستگی شدید به ارزشها، سنتها و فرهنگ بومی و سعی در حفظ آن در برابر دیگر فرهنگها و فرهنگ جهانی.
2) علاقهمندی به فرهنگ خود و تمایل به ارتباطات فرامحلی و فراملی، همزیستی و بهرهمندی از عناصر فرهنگی نو.
3) عدم وابستگی به فرهنگ بومی- محلی و دارای رویکرد عامگرایانه و ارتباطات بین فرهنگی در سطح ملی و جهانی.
پیشنهادها
1- فضای مجازی گرایش عام و جهانی را تقویت و از خاصگرایی کاسته و به همزیستی فرهنگی کمک مینماید؛ اما به نظر میرسد برای پیشگیری از استحاله و بیتفاوتی فرهنگی بهویژه در مورد جوانان، ترویج و تقویت فرهنگ بومی- محلی و ملی و نوعی خاصگرایی فرهنگی متعادل و به تعبیر الیسون (1397) «خاصگرایی تعدیلشده» در فضای مجازی که به تقویت هویت فرهنگی بیانجامد و نیز برنامهریزی و بهرهگیری از سازمانها و نهادهای آموزشی و فرهنگی و رسانههای گوناگون در این زمینه مؤثر خواهد بود.
2- با ایجاد شناخت و آگاهی نسبت به اقوام و فرهنگهای گوناگون، تکیهبر آیینها و آدابورسوم و دستآوردهای مشترک، از طریق صدا و سیما و دیگر رسانهها بهویژه فضای مجازی میتوان به تقویت احساسات عامگرایانه در سطح ملی و محلی و کاهش مرزبندی و جداییگزینی شهروندان بومی و غیربومی و خاصگرایی افراطی کمک کرد.
منابع
- احمدی، فهیمه (1389). مطالعه نمودهای خاصگرایی فرهنگی: راهی برای مبارزه با بحران هویت در وبلاگهای ایرانی. مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی، 1 (5)، صص 15-26.
- اسمیت، آنتونی (1383). ناسیونالیسم (نظریه، ایدئولوژی، تاریخ)، مترجم: منصور انصاری، تهران: مؤسسه مطالعات ملی، تمدن ایرانی.
- اسمیت، فیلیپ و رایلی، الگزندر (1394). نظریه فرهنگی، مترجم: محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی.
- افضلیانسلامی، موسی؛ زمانیمقدم، مسعود و صالحی، اسماعیل (1397). بررسی مشارکت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان خواف. مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان. 13 (2). 7-46.
- بابائی، م. میرعلوی، س.م و رئیسیمبارکه، س (2017). رابطه بین شاخصهای اقتصادی و اجتماعی توسعه انسانی در سطح خرد و جهتگیری ارزشی (مورد مطالعه: ساکنان شهرهای سیاهکل و لاهیجان استان گیلان). علوم اجتماعی. 11(38)، 341-378.
- باقری، م. نواح، ر و شجاعیبرجویی، ح (2022). الگوسازی ساختاری عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بر همگرایی بین قومی در شهر اهواز. پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران. 11(3). 39-66.
- پورحسندرزی، قاسم (1388). خاصگراییهای فرهنگی و فرهنگ جهانی، فصلنامه خط اول، رهیافت انقلاب اسلامی، سال سوم، شماره 9، صص 45-60
- پیراهی، نیر. کشاورز، حمیدرضا و فتحی، منیژه (1395). بررسی گونههای مختلف دینداری در مواجهه با مؤلفههای مدرنیته (مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، فصلنامه جامعه، فرهنگ و رسانه، سال پنجم، شماره 18، 123- 99.
- تاملینسون، جان (1381). جهانیشدن و فرهنگ، ترجمه: محسن حکیمی، تهران: نشر دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- جهانبخش، محمدعلی (1393). جامعهشناسی فرهنگی ایران، چاپ چهارم، تهران، مبنای خرد.
- حاجیحیدری، حامد و متقیزاده، علی (1391). بازسازی الگوی بازاندیشی گیدنز بر مبنای مواضع اخیرتر او راجع به سنت، فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، دور اول، شماره 3: 41- 83.
- خالقینژاد، مریم و کارخانه، مهسا (2018). خاص گرایی فرهنگی و تضاد با جهانیشدن فرهنگی، مرکز بینالمللی مطالعات صلح (IPSC)، فصلنامه دیپلماسی صلح عادلانه، شماره 12.
- حبیبی فهیم، حبیباله و همکاران (1391). رابطه فضای مجازی و عامگرایی کاربران اینترنت در میان کارکنان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، 23(2): 159-140.
- حسنزاده، صالح و شیخ، مهدی (1395). رابطه سنتگرایی با معرفت دینی، آینه معرفت، 16(47)، 61-86.
- ربانی، ر؛ پورافکاری، ن؛ کتابی، م و رئوفی، م (1388). بررسی موانع فرهنگی- اجتماعی توسعه با تأکید بر خاصگرایی (مطالعه موردی هرمزگان شهر بندرعباس).جامعهشناسی کاربردی. 20(3). 35. 135-156.
- رجبی، علیمحمد (1398). چیستی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تهران: انتشارات پشتیبان.
- رستگار، یاسر و هادی، سیما (2020). هویت بومی در برابر هویت غیربومی؛ پژوهشی کیفی درباره ناسازگاریهای هویتی در شهر بندرعباس. فصلنامه علوم اجتماعی. 27(90)، 60-33.
- رستمبیگی، سمانه (ثمین). (1400). جهانیشدن در تولید و آموزش هنرهای سنتی. هنرهای صناعی ایران. 4(1)، پیاپی 6، 17-26.
- رضادوست، کریم و همکاران (1393). جهتگیریهای عامگرایانه و عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر آن (مورد مطالعه: جامعهی شهری دهدشت)، مطالعات توسعۀ اجتماعی- فرهنگی، 3(2)، 50-29.
- رضائیامینلویی، حسین و دیلمقانی، فرشید (1397). تحلیل بحران هویت قومی در ایران در بستر جهانیشدن و فضای مجازی با رویکرد علم پایداری، همایش الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، دوره 7، 379-357.
- رفیعپور، فرامرز (1378). آنومی یا آشفتگی اجتماعی، تهران، سروش.
- روناسی، حمیدرضا و احمدی، اکبر (1387). بررسی سوگیریهای ارزشی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 4، فصلنامه علمی- پژوهشی علوم اجتماعی، سال چهارم، شماره 18، صص 83-113
- سپهرنیا، رزیتا (1390). بررسی نقش جهانیشدن در شکلگیري خاصگراییهاي فرهنگی. مطالعات راهبردي سیاستگذاری عمومي، 2(5)، 121-144.
- سرافرازی، مهرزاد و همکاران (1393). جهانیشدن (مفاهیم، دیدگاهها، ابعاد، آثار و پیامدها)، تهران: مرکز ملی مطالعات جهانیشدن.
- سو، آلوین.ی (1380). تغییر اجتماعی و توسعه، ترجمه محمود حبیبیمظاهری، چاپ دوم، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
- شعیبی، محیا (1395). بررسی جامعهشناختی همبستگی اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین شهروندان شهر تهران و ارائه الگوی مطلوب، پایاننامه برای دریافت درجه دکتری از دانشگاه آزاد اسلامی - واحد تهران مرکز.
- شفیعپور، ابراهیم (1390). جهانيشدن فرهنگي و تأثير آن بر هويت ملي؛ فرصتها و تهديدها، پاياننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشكده حقوق و علوم سياسي.
- شفیعینیا، عباس (1394). «پیامدهای شبکههای اجتماعی مجازی (مطالعه موردی هویت ملی و هویت قومی کردها)» فصلنامه علمی- تخصصی پژوهشهاي سياسی، سال پنجم، شماره 13، صص 62-83
- شمساحمر، مهران (1400). ساختار و کارکردهای فرهنگ: تأملی در خاستگاه چیستی و چرایی فرهنگ اجتماعی، تهران: آگرین کتاب (کتاب الکترونیکی فیدیبو).
- صالحیامیري، سیدرضا و محمدی، سعید (1392). دیپلماسی فرهنگی، چاپ دوم، تهران: ققنوس
- صبوریخسروشاهی، حبیب و آذرگون، نسرین (1392). فضای مجازی و هویت جهانی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی). مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی (مطالعات راهبردی جهانیشدن)، 4(10)، 28- 1.
- رفیع، حسین و عباسزادهمرزبالی، مجید (1398). چالشهای ناشی از فرآیند جهانیشدن و فضای مجازی برای هویت ملی و راهکارهای مقابله با آنها، مجله سیاست و روابط بینالملل، 3(6): 111-85.
- طهماسبی، اکبر. جهانبخش، اسماعیل و حقیقتیان، منصور (1401) «بررسی پیامدهای اجتماعی توسعه صنعتی شهر کنگان با تأکید بر تشدید خاصگرایی و نابرابری اجتماعی»، جامعهشناسی سیاسی ایران، 5(1)، پیاپی 17، 304 -328.
- قزلسفلی، محمدتقی، حبیبیرضیآباد، اکبر (1395). تأثیر جهانیشدن بر خاصگراییهای قومی در خاورمیانه (مطالعه موردی: ترکیه، عراق و سوریه). فصلنامه سیاست، سال چهل و ششم شماره ۴ (پیاپی 40)، صص ۹۷۹ -۹۹۴.
- کاووسی، اسماعیل (1393). رویکرد چندرشتهای به جهانیشدن، فصل ششم: فرهنگ و جهانیشدن، مرکزملی مطالعات جهانیشدن
- گلمحمدی، احمد (1396). جهانیشدن فرهنگ، هویت، چاپ هشتم، تهران، نشر ني.
- گیدنز، آنتونی (1389). جامعهشناسی، ترجمه: ترجمه حسن چاوشیان، ویرایش چهارم، تهران: نشر نی.
- گیدنز، آنتونی (1384). پیامدهای مدرنیت، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر مرکز.
- گیدنز، آنتونی (1383). چکیده آثار آنتونی گیدنز / ویراستار: فیلیپ کسل؛ ترجمه حسن چاوشیان، تهران: ققنوس
- مرشدی، ابوالفضل (1401). جامعه ایرانی در منازعه سنّت و تجدّد: گسست در عین تداوم. تداوم و تغییر اجتماعی،1(2): 217-228.
- موحد علوی، علیرضا (1394). نفوذ فرهنگی، رویکرد تعاملگرایانه مبتنی بر دیپلماسی نظام سلطه، ویژگیها و راهکارهای مقابله. مطالعات عملیات روانی، (42)، 91-102.
- منصورینیا، ا؛ فغانیماکرانی، خ و آقااحمدی، ق (1398). اولویتبندی و اعتباربخشی مدل جهتگیری انتخابهای ممکن فراروی کنشگران در نظریه حسابداری فرهنگی. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، 8(31)، 202-185.
- موسویسرشت، سیدمعین و باباییفرد، اسداله. (1401). بازآفرینی هویت فرهنگی قومی در میان مردم عرب خوزستان. توسعه اجتماعی، 16(3)، 63- 92.
- وطنی، سونیا و ساعی، منصور (1394). بررسی رابطه بین میزان بهرهمندی از رسانههای نوین (اینترنت) و میزان پایبندی نسل جوان به ارزشهای اجتماعی. علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی شوشتر، 9 (3)30، 173- 206.
- عظیمیهاشمی، مژگان (1373). عامگرایی و عوامل مؤثر بر آن، پایاننامه کارشناسی ارشد پژوهشگری اجتماعی، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
- هریسون، لارنس و هانتینگتون، ساموئل (1388). اهمیت فرهنگ، ترجمه: انجمن توسعه مدیریت ایران، چاپ دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر
- همیلتون، ملکم (1390). جامعهشناسی دین. ترجمه محسن ثلاثی. چاپ سوم. تهران: نشر ثالث.
- Berry, John W; Kalin, Rudolf & Taylor, Donald M (1976). "Multiculturalism and Ethnic Attitudes in Canada: A Summary of a National Survey". Ministry of State for Science and Technology.Ottawa.
- De Blasio, G., Scalise, D., & Sestito, P. (2021). Universalism vs. particularism: a round trip from sociology to economics. Review of Social Economy, 79(2), 286-309.
- Chen, Chao C. Gaspar, Joseph P. Friedman, Ray. Newburry, William. Nippa, Michael C. Xin, Katherine. Parente, Ronaldo. (2017). Paradoxical Relationships Between Cultural Norms of Particularism and Attitudes Toward Relational Favoritism: A Cultural Reflectivity Perspective. Journal Journal of Business Ethics volume 145, pages 63–79.
- Caves, Roger. W. (2004). Encyclopedia of the City. New York. Routledge.
- Georgiou, M. (2005). Diasporic media across Europe: Multicultural societies and the universalism–particularism continuum. Journal of ethnic and migration studies, 31(3), 481-498.
- Giddens, A. (2006). Sociology (5th ed). Cambridge: Polity Press.
- Ingelhart, Ronald and Abramsion Paul E. (1999). "Measuring Postmaterialism", American Political Science Review, Vol. 93, No. 3, PP 665-677
- Ma, L. & McLean Parks, J. (2007). Rules or relationships: Scale development of universalism versus particularism as individual values. In IACM 2007 Meetings http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.1111663
- Mayer, A. E. (2018). Cultural particularism as a bar to women’s rights: Reflections on the Middle Eastern experience. In Women's rights, human rights (pp. 176-188). Routledge.
- McCain, Stewart. (2015). Speaking like a State? Cultural Imperialism, linguistic Particularism and local officialsin the Napoleonic Enquiry into the Patois, 1800-12. French History, 29(4): 510-529.
- Owen, T. (2007). Culture of Crime Control: THROUGH A POST-FOUCAULDIAN LENS, Quoted in Internet Journal of Criminology. (3). 1-13.
- Paramore, K. (2020). Liberalism, Cultural Particularism, and the Rule of Law in Modern East Asia: The Anti-Confucian Essentialisms of Chen Duxiu and Fukuzawa Yukichi Compared. Modern Intellectual History, 17(2), 527-542.
- Pendenza, M. (2017). Societal cosmopolitanism: the drift from universalism towards particularism. Distinktion: Journal of Social Theory, 18(1), 3-17.
- Peterson, Robert. D. Wunder, D. F., & Mueller, H. L. (1999). Social problems: Globalization in the twenty-first century: New Jerecy: Prentice Hall.
- Robertson,Roland. (1992). Globalization: social Theory and Global Culture. London: Sage.
- Rotondi, V., & Stanca, L. (2015). The effect of particularism on corruption: Theory and empirical evidence. Journal of Economic Psychology, 51, 219-235. https://doi.org/10.1016/j.joep.2015.09.008
- SOREK, T. (2013). Calendars, Martyrs, and Palestinian Particularism under British Rule. Journal of Palestine Studies, 43(1), 6-23.
- Strate, Lance (1999). "The varieties of cyberspace: Problems in definition and delimitation". Western Journal of Communication. 63(3): 382–412.
- T;dh, John W; Kalin, Rudolf & Taylor, Donald M (1976). "Multiculturalism and Ethnic Attitudes in Canada: A Summary of a National Survey". Ministry of State for Science and Technology.Ottawa.
- Tompkins, Donald. Galbraith, Diane., & Tompkins, Patricia. (2010). "Universalism, Particularism and cultural self-awareness: a comparison of American and Turkish university students". Journal of International Business and Cultural Studies. 3(10). 26-46.
- Zygadło, P. (2018). Cultural Particularism and Intercultural Communication: The Case of Chinese Face. IAFOR Journal of Cultural Studies. 3 (2): 65-78.
COPYRIGHTS © 2023 by the authors. Licensee Advances in Sociological Urban Studies Journal. This article is an open access article distributed under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution 4.0 International (CC BY 4.0) (http://creativecommons.org/licenses/by/4.0/).
|
[1] دانشجوی دکتری گروه جامعهشناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران
danesh.h.f@gmail.com
[2] دانشیار گروه جامعهشناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران (نویسندۀ مسئول).
mansour_haghighatian@yahoo.com
[3] استادیار گروه جامعهشناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران asghar.mo.de@gmail.com تاریخ وصول 11/5/1402 تاریخ پذیرش5/9/1402
[4] . Cultural Pluralism
[5] . Cultural Particularism
[6] . Globalization
[7] .De Blasio
[8] .Paramore
[9] . Zygadło
[10] .Ramzy, M. I.
[11] . Pendenza
[12] . Chen
[13] . McCain
[14] .Rotondi & Stanca
[15] .SOREK
[16] . Tompkins
[17] . Ma & McLean
[18] .Georgiou
[19] . Berry
[20] . Pattern variables
[21] . Peterson
[22] . Taylor
[23] . cultural generalism
[24] . Anthony Giddens
[25] . Robertson
[26] . Traditionalism
[27] .Rene Guenon
[28] .Tim Owen
[29] . Kolmogrov-Smirnov (KS)
[30] . Fornell-Larcker
[31] Cronbach's Alpha
[32] . ritualistic
[33] . consequential
[34] . ideological
[35] .experimental
[36] . intellectual
[37] . Strate, Lance
[38] . Caves, R.W
[39] Ingelhart
[40] . Commuality Cros Vality (CV com)