The Moderating Effect of Corporate Governance on the Relationship Between Independent Audit Quality and Tax Gap
Subject Areas : Ethics and accountingMahnaz Norouzi Asl Balkanlou 1 , Hamzeh Didar 2 , Mehrdad Panahi Dorcheh 3
1 - PhD. student, Department of Accounting, Faculty of Economics and Management, Urmia University, Urmia, Iran
2 - Associate Professor, Department of Accounting, Faculty of Economics and Management, Urmia University, Urmia, Iran
3 - PhD. student, Department of Accounting, Faculty of Economics and Management, Urmia University, Urmia, Iran
Keywords: Corporate governance, Tax gap, Tax avoidance, Financial statements, Independent audit quality, Tax evasion, Audit institutions.,
Abstract :
Purpose: The purpose of the present study is to investigate the moderating effect of corporate governance on the relationship between the quality of independent audits and the tax gap in companies listed on the Tehran Stock Exchange. Method: A multivariate regression method based on combined data was used for data analysis. The statistical population of the research comprises the companies listed on the Tehran Stock Exchange and OTC. Findings: The findings of the first hypothesis of the research show that there is a negative and significant relationship between the quality of independent auditing and the tax gap. In other words, increasing the quality of independent auditing reduces the tax gap. The results of the second hypothesis indicate that the moderating effect of corporate governance on the relationship between independent audit quality and the tax gap is positive and significant. This means that with the increase in corporate governance, the relationship between the quality of independent auditing and the tax gap intensifies. Conclusion: To accurately diagnose tax issues, the Tax Administration should focus on the tenure and continuity of the relationship between audit institutions and companies. Companies can also utilize expert auditors from auditing organizations and seek accreditation from "A" rated institutions to enhance the quality of reported profits and earn investors' trust. The research's second hypothesis indicates a lack of proper corporate governance in Iran, suggesting the need to enhance corporate governance criteria as a monitoring mechanism.
احمدی لویه، افشین؛ نیکومرام، هاشم؛ بنیمهد، بهمن (1400). حق انتخاب حسابرس و اجتناب مالیاتی براساس نظریه انتخاب گلاسر. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، 10(38)، ص1-16.
باباجانی، جعفر؛ عبدی، مجید (1389). رابطه حاکمیت شرکتی و سود مشمول مالیات شرکتها. پژوهشهای حسابداری مالی، شماره5، ص65-86.
حساس یگانه، یحیی (1384). نقش سرمایهگذاران نهادی در حاکمیت شرکتهای سهامی. حسابدار، شماره 164-165.
حساس یگانه، یحیی؛ رضایی، شهروز (1397). مدلی برای تاثیر مسئولیت اجتماعی و هزینههای مدیریت مالیات شرکت بر اجتناب و فرار مالیاتی. مطالعات تجربی حسابداری مالی، 15(58)، ص27-58.
حساس یگانه، یحیی؛ رئیسی، زهره؛ حسینی، سید مجتبی (1388). رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. علوم مدیریت ایران، 4(13)، ص100-75.
خرمآبادی، مهدی؛ لشگر آراء، سهیلا؛ پورغلامرضا، ندا (1401). بررسی نقش کیفیت حاکمیت شرکتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکتها و اجتناب مالیاتی. پژوهشهای راهبردی بودجه و مالی، 3(1)، ص125-97.
خواجوی، شکراله؛ کیامهر، محمد (1394). بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و اجتناب مالیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پژوهشنامه مالیات، 23(74)، ص87-108.
خوشکار، فرزین؛ اسلامی ساراب، مجید؛ کرمی، علی (1400). نقش تعدیلگر مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها بر
رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی. رویکردهای پژوهشی نوین مدیریت و حسابداری، 5(19)، ص384-401.
دیدار، حمزه؛ منصورفر، غلامرضا؛ کفعمی، مهدی (1393). بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر شکاف مالیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 21(4)، ص409-430.
رحمانیان کوشککی، عبدالرسول؛ بادیاب، آرش (1402). تاثیر حاکمیت شرکتی، سودآوری و اندازه شرکت بر ارزش شرکت با نقش میانجی سرمایه فکری. مطالعات اخلاق و رفتار در حسابداری و حسابرسی، 3(1)، ص89-114.
رحمتی نودهی، رسول (1394). روزنامه دنیای اقتصاد، شماره 3535.
رحیمیکیا، اقبال؛ محمدی، شاپور؛ غضنفری، مهدی (1394). تشخیص فرار مالیاتی با استفاده از سیستم هوشمند ترکیبی. پژوهشنامه مالیات، ۲۳(۲۶)، ص۱۳۶-۱۶۴.
سلیمی نوه، اسدلله (1388). بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی با ریسک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
شجاع لله کائی، طاهره؛ نیککار، بهزاد (1396). بررسی رابطه میان معیارهای نظام راهبری شرکتی و کیفیت حسابرسی با اجتناب از پرداخت مالیات در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، 6(24)، ص41-56.
عبداله میلانی، مهنوش؛ اکبرپور روشن، نرگس (1391). فرار مالیاتی ناشی از اقتصاد غیررسمی در ایران. پژوهشنامه مالیات، ۲۰(۱۳)، ص۱۴۱-۱۶۸.
عفری، علی؛ طاهریفرد، احمدرضا (1400). بررسی شاخصهای حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی. بررسی مسایل و سیاستهای اقتصادی، 21(1)، ص5-26.
مجتهدزاده، ویدا؛ آقایی، پروین (1383). عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی مستقل از دیدگاه حسابرسان مستقل و استفادهکنندگان. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره38، ص53-76.
نمازی، محمد؛ صادقزاده مهارلوئی، محمد (1396). پیشبینی فرار مالیاتی با استفاده از الگوریتمهای دادهکاوی درخت تصمیم. حسابداری مالی، ۹(۳۶)، ص۷۶-۱۰۱.
نمازی، نوید رضا؛ اسماعیلپور، حسن (1400). تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزشافزوده شرکتها با تأکید بر نقش میانجی مسؤلیت اجتماعی. پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، 13(52)، ص150-115.
نمازیان، علی؛ پورحیدری، امید؛ زینلی، حدیث (1400). بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی و کیفیت حاکمیت شرکتی بر فرار مالیاتی و فساد مالیاتی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 28(3)، ص507-532.
نمازیان، علی؛ پورحیدری، امید؛ زینلی، حدیث (1401). بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی و کیفیت حاکمیت شرکتی بر اجتناب مالیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. راهبرد مدیریت مالی، 10(4)، ص177-196.
نونهال نهر، علیاکبر؛ جبارزاده کنگرلویی، سعید؛ پورکریم، یعقوب (1389). رابطه بین کیفیت حسابرس و قابلیت اتکای اقلام تعهدی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره 61، ص55-70.
یاراحمدی، حسین؛ طاهرینیا، مسعود؛ گیوکی، ابراهیم؛ طالبنیا، قدرتاله (1400). دلایل شکاف بین درآمد مشمول مالیات ابرازی و درآمد مشمول مالیات تشخیصی شرکتهای غیرتولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش سرمایهگذاری، 10(40)، ص707-727.
Abdelfattah, T. & Aboud, A. (2020). Tax avoidance, corporate governance, and corporate social responsibility: The case of the Egyptian capital market. Journal of International Accounting, Auditing and Taxation, No. 38.
Abdullah, N.A.H., Halim, A., Ahmad, H. & Rus, R.M. (2008). Predicting corporate failure of Malaysia’s listed companies: Comparing multiple discriminant analysis, logistic regression and the hazard model. International research journal of finance and economics, 15, p. 201-217.
Armstrong, C.S., Blouin, J.L., Jagolinzer, A.D. & Larcker, D.F. (2015). Corporate governance, incentives, and tax avoidance. Journal of Accounting and Economics, 60(1), p.1-17.
Bradshaw, M., Liao, G. & Ma, M.S. (2019). Agency costs and tax planning when the government is a major shareholder. Journal of Accounting and Economics, 67(2-3), p. 255-277.
DeAngelo, L. (1981). Auditor size and audit quality. Journal of Accounting and Economics, No. 3,
p. 297-322.
Fakhfakh, I. & Jarboui, A. (2020). Audit certification, earnings management and risk governance: a moderated-mediation analysis. Journal of Financial Reporting and Accounting, 18(2), p. 277-299.
Fama, E.F. & Jensen, M.C. (1983). Seperation of ownership and control. Journal of law and Economics, 26(12), p. 301-325.
Hassan, Y., Hijazi, R. & Naser, K. (2017). Does audit committee substitute or complement other corporate governance mechanisms: Evidence from an emerging economy. Managerial Auditing Journal, 32(7), p. 658-681.
Kanagaretnam, K., Lobo, G. & Whalen, D. (2007). Does Good Corporate Governance Reduce Information Asymmetry around Quarterly Earnings Announcements? Journal of Accounting and Public Policy, No. 26, p. 497-522.
Nazir, M.S. & Afza, T. (2018). Does managerial behavior of managing earnings mitigate the relationship between corporate governance and firm value? Evidence from an emerging market. Future Business Journal, 4(1), p. 139-156.
OECD (2004). Corporate Governance: Corporate Governance: A Survey of Developments in OECD Countries. Paris: Organization for Economic Cooperation and Development.
Sudibyo, Y.A. & Jianfu, S. (2016). Political connections, state ownership enterprise and tax avoidance: evidence from Indonesia. Corporate Ownership and Control, 13(3), p. 279-283.
Watkins, A.L., Hillison, W. & Morecroft, S.E. (2004). Audit quality: asynthesis of theory and empirical evidence. Journal of Accounting Literature, No. 23, p. 153-193.
Zureigat, Q.M. (2011). The effect of ownership structure on audit quality: Evidence from Jordan. International Journal of Business and Social Science, 2(10), p. 38-46.
بررسی اثر تعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر تعدیلگری حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس می باشد.
روش: برای تجزیه تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون چند متغیره براساس داده های ترکیبی استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 1230 مشاهده سال- شرکت برای سال های 1387 تا 1396 می باشد. و با استفاده از نرم افزارهاي اكسل و ايويوز تجزيه و تحليل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد، اما اثر تعدیلگری حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی مثبت و معنادار است.
نتیجه گیری: سازمان امور مالیاتی در جهت تشخیص صحیح مالیات به مساله دوره تصدی و استمرار رابطه بین موسسات حسابرسی و شرکت ها توجه بیشتری کنند.همچنین شرکت ها برای اعتبار بخشی و افزایش کیفیت سود گزارش شده می توانند از حسابرسان متخصص و شاغل در سازمان حسابرسی و نیز موسسه های دارای رتبه الف استفاده کنند تا از این طریق اعتماد سرمایه گذاران را کسب کنند. باتوجه به نتیجه فرضیه دوم حاکمیت شرکتی به گونه ای درست در ایران رعایت نمی شود و بهتر است در معیار های حاکمیت شرکتی به عنوان ابزار نظارتی بهبود حاصل شود.
واژگان کلیدی: حاکمیت شرکتی، شکاف مالیاتی،اجتناب مالیاتی،کیفیت صورت های مالی، تضاد منافع، کیفیت حسابرسی مستقل.
1.مقدمه:
درآمد مالیاتی نقش به سزایی در تامین هزینه های دولت دارد و این مکان را فراهم می کند دولت در راستای شکوفایی، رشد و رونق اقتصادی سرمایه گذاری کند که بخش عمده مالیات های وصولی از محل مالیات عملکرد اشخاص حقوقی تامین می شود. لذا اگر عملیات شرکت به سود منتهی شود قبل از هر تصمیمی در این رابطه باید سهم دولت محاسبه و تحت عنوان مالیات پرداخته شود (باباجانی و عبدی،1389). به دنبال تخصصی شدن فعالیت شرکت ها و در نتیجه تفکیک مدیریت از مالکیت ،مدیران به عنوان نماینده سهامداران شرکت را اداره می کنند. با برقراری رابطه نمایندگی هر یک از طرفین رابطه به دنبال حداکثر کردن منافع خود می باشند از ان جا که تابع مطلوبیت طرفین درگیر در رابطه نمایندگی متفاوت است بین آن ها تضاد منافع به وجود می اید پس این امکان وجود دارد که یکی از طرفین در راستای منافع شخصی خود اقداماتی انجام دهد که با هدف حداکثر رساندن سایر طرف ها در تضاد باشد (فاما و جنسن1،1983). در این راستا بین منافع دولت به عنوان یکی از ذینفعان شرکت ها ومنافع ذینفعان شرکت ها تناقض ایجاد می شود. چون دولت ها برای تشخیص مالیات بر اظهارنامه های مالیاتی که توسط مودیان مالیاتی تنظیم و تسلیم می گردد تکیه می کند علی رغم تکیه دولت بر اظهارنامه های مودیان در همه کشورها مالیات ابراز شده با مالیات تعیینی در بیشتر موارد یکسان نمی باشد که در اصطلاح به آن شکاف مالیاتی می گویند. شکاف مالیاتی عبارت است از تفاوت بین مالیات وصول شده و آنچه طبق قانون باید وصول شود و از دو بخش عمده فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی تشکیل شده است هر دو منجر به کاهش درآمد مالیاتی دولت ها می شوداما از لحاظ مفهومی دو پدیده کاملا جدا از هم هستند تمایز مفهومی اساسا ناشی از مشروعیت یا وجاهت قانونی (اجتناب مالیاتی)در مقابل عدم مشروعیت یا عدم وجاهت قانونی(فرار مالیاتی)است. فرار مالیاتی به معنای شکستن حریم قانون است وقتی مؤدی از گزارش درآمدهای مشمول مالیات خویش عدول ورزد یا به شیوه عامدانهای نظیر گزارش کمتر از واقع درآمد فروش، گزارش بیش از واقع کسورات یا تنظیم اظهارنامه غیرواقعی از تعهدات مالیاتی خود طفره رود در حقیقت مرتکب عمل غیر قانونی گردیده است. که مستوجب تنبیه مدنی یا جزایی است از این رو کسی که از پرداخت مالیات فرار می کند نگران کشف اعمال خلاف قانون خویش است اما اجتناب مالیاتی در چارچوب قوانین صورت می گیرد و ناظر بر کاهش تعهدات مالیاتی فرد از طریق دور زدن قانون یا استفاده کامل از ظرایف قانونی است لذا از منظر جرم شناسی قابل تعقیب نیست (میلانی و پور روشن،1391).
یکی از مهم ترین علل ایجاد شکاف مالیاتی رعایت نشدن شفافیت در ارائه اطلاعات مالی توسط شرکت ها است. رسوایی های مالی اخیر در سطح جهان، انرون2 و ورلدکام3 در آمریکا و پارلامات4 در اروپا، نگرانی هایی را در رابطه با قابلیت اتکای صورت های مالی ایجاد کرده است نابودی آرتوراندرسون5 یکی از 5موسسه حسابرسی بزرگ ایالات متحده آمریکا در سال2002 شوکی را به حرفه حسابداری در دنیا وارد کرد. این رسوایی ها و پیامدهای پس از آن دلیل اصلی برای توجه بیشتر به کیفیت صورت های مالی بود. این رسوایی های مالی اعتماد استفاده کنندگان به کیفیت صورت های مالی را کاهش داد(عبدالله و همکاران،2008). این رسوایی های مالی نیاز به حسابرسی مستقل6 برای ایجاد اعتماد به استفاده کنندگان از کیفیت صورت های مالی احساس شد حسابرس مستقل از طریق اعتباردهی به صورت های مالی و اطلاعات دیگری که به آن ها رسیدگی می کنند موجب شفافیت اطلاعات مالی شرکت ها می شوند. لذا انتظار می رود حسابرسی مستقل بتواند با ایفای نقش موثر حسابرسی صورت های مالی با کیفیت بالا به شکاف مالیاتی کمتر بینجامد. شکست انرون هم چنین توجه به نقش حاکمیت شرکتی در شرکت ها را قوی تر ساخت که انتشار قانون ساربنز آکسلی7 در آمریکا از جمله واکنش به این رسوایی بود.و نیز به خاطر کاهش مشکلات نمایندگی نیاز به حاکمیت شرکتی8 و مکانیزم های آن در جهت رعایت حقوق سایر ذی نفعان9 از جمله دولت در شرکت ها احساس شد حاکمیت شرکتی بر اطلاعاتی که شرکت ها برای سهامداران و سایر ذی نفعان افشا می کنند اثر می گذارد و احتمال افشا نشدن کامل و مطلوب اطلاعات را کاهش می دهد( کاناگارتنام و همکاران10،2007). لذا انتظار می رود حاکمیت شرکتی با کیفیت بالا به افشا شدن کامل و مطلوب اطلاعات و رعایت حقوق سایر ذینفعان از جمله دولت بر انجام حسابرسی موثر صورت های مالی با کیفیت بالا توسط حسابرسی مستقل به شکاف مالیاتی کمتر بینجامد.
این پژوهش تلاش می کند به جنبه های مختلف حاکمیت شرکتی توجه کند و سازوکارهایی را به کار گیرد که طبق مبانی نظری و مطالعات قبلی، انتظار رود در رابطه بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی تغییر ایجاد کند.به بیانی، آنچه در این پژوهش به آن توجه شده، حصول اطمینان از این مطلب است که آیا طبق مبانی نظری حاکمیت شرکتی که ادعا می شود، در صورت قوی بودن، حقوق سایر ذینفعان(از جمله دولت) را لحاظ می کند. در مورد رابطه بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی نیز مصداق دارد؟به بیان ساده تر، آیا اثر تعدیلگری حاکمیت شرکتی در ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه معنادار است؟ در رابطه با نوآوری پژوهش، پس از بررسی پیشینه پژوهش های مختلفی که در این زمینه انجام شده است، باید گفت این پژوهش برای اولین بار در ایران به بررسی اثر تعدیل گری حاکمیت شرکتی در رابطه کیفیت حسابرسی و شکاف مالیاتی پرداخته است. علاوه بر این مورد فوق به طور همزمان در شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران انجام شده است.
2.مبانی نظری
2-1.حاکمیت شرکتی:
در دهه های اخیر، حاکمیت شرکتی یکی از جنبه های اساسی تجارت شده و توجه به آن روز به روز در حال افزایش است. بررسی ادبیات موجود نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی درباره حاکمیت شرکتی وجود ندارد و تفاوت های بسیاری درباره تعریف حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف بر اساس تفاوت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و .... به چشم می خورد. عمده ترین عامل تمایز تعاریف ارائه شده را می توان پهنه و گستره شمول حاکمیت شرکتی دانست.
حاکمیت شرکتی مفهومی چندرشته ای است که هدف نهایی آن دستیابی به شفافیت پاسخگویی، عدالت، (انصاف) و رعایت حقوق ذينفعان. است تعاریف ارائه شده برای حاکمیت شرکتی در یک طیفی ارائه شده اند که یک سر آن طیف را دیدگاه های محدود (در قالب تئوری نمایندگی و ارتباط شرکت با سهامداران) و آن سوی طیف را دیدگاه های گسترده (در قالب تئوری ذینفعان و شبکه ای از روابط بین شرکت و جامعه) شکل میدهند(خرم آبادی و همکاران،1401).
تعریف فدراسیون بین المللی حسابداران11 در سال ۲۰۰۵ که در زمره دیدگاه های محدود تلقی میشود حاکمیت شرکتی عبارت از مسئولیت ها و شیوه های به کار برده شده توسط هیئت مدیره و مدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر راهبردی که تضمین کننده دستیابی به اهداف کنترل ریسک ها و مصرف مسئولانه منابع است.
تعریف های محدود، متمرکز بر قابلیت های سیستم قانونی یک کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت است؛ تعاریف محدود اساسا برای مقایسه میان کشورها مناسب هستند و قوانین هر کشور نقش تعیین کنندهای در سیستم راهبری شرکتی دارد.
بر اساس دیدگاه های گسترده، حاکمیت شرکتی را میتوان مجموعه قوانین ، مقررات، نهادها و روش هایی تعریف کرد که تعیین میکنند شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره میشوند(حساس یگانه و همکاران، 1397).
تعریف های گسترده تر راهبری شرکتی بر سطح پاسخگویی وسیع تری نسبت به سهامداران و دیگر ذینفعان تاکید دارند. این تعاریف نشان می دهند که شرکت ها در برابر کل جامعه، نسل های آینده و منابع طبیعی(محیط زیست) مسئولیت دارند. در این دیدگاه، سیستم راهبری شرکتی موانع و اهرم های تعادل درون سازمانی و برون سازمانی برای شرکت هاست که تضمین می کند، آنها مسئولیت خود را نسبت به تمام ذینفعان انجام می دهند و در تمام زمینه های فعالیت تجاری، به صورت مسئولانه عمل می کنند. استدلال منطقی در این دید گاه آن است که منافع سهامداران را فقط می توان با درنظر گرفتن منافع ذینفعان براورده کرد.
از نظر موسسات مالی بین المللی رویه های اصلاح شده حاکمیت شرکتی از طریق تقویت توانایی شرکتها در رقابت برای دستیابی به سرمایه جهانی نقش کلیدی در ایجاد رونق اقتصادی و افزایش اشتغال ایفا می کنند. سلیمی نوه(1388) بیان کرد دلایل اهمیت حاکمیت شرکتی به شرح زیر می باشد:
1- چارچوبی را برای ایجاد اعتماد بلندمدت میان شرکت ها و تهیه کنندگان خارجی سرمایه (اعتباردهندگان و سرمایه گذاران )فراهم می کند.
2- مدیریت و نظارت بر ریسک جهانی پیش روی شرکت را منطقی می سازد.
3- با منصوب کردن مدیرانی که بانک تجربیات و ایده های نو هستند، تفکرات استراتژیک را به تمام سطوح شرکت منتقل می شود.
4- با تقسیم فرآیند تصمیم گیری، اتکا به مدیران ارشد، مسئولیت آن ها را محدود می کند.
حاکمیت شرکتی برای ذینفعان از جمله اعتبار دهندگان، سرمایه گذاران، کارکنان و هیات مدیره و هم چنین بخش های اقتصادی مفید است و با رفع تضاد منافع به ذ نفعان کمک می کند و بدین ترتیب عملکرد شرکت را هم بهبود می بخشد و در پی آن بازدهی مناسب سرمایه گذاری را برای سهامداران ایجاد می کند مزایای به دست آمده از حاکمیت شرکتی به طور مستقیم (گردش بهتر سرمایه دستیابی به هزینه پایین تر سرمایه )و غیر مستقیم (اعتبار فرصت های سرمایه گذاری بیشتر)خواهد بود. شرکت هایی که دارای حاکمیت شرکتی مناسبی هستند از سیستم های قانونی قوی تری، تخصیص منابع کاراتر، ثبات مالی و اقتصادی و نرخ رشد ملی وجهانی بالاتری نیز برخوردارند حاکمیت شرکتی یک عنصر مهم در افزایش اعتماد سرمایه گذار، ارتقای حس رقابتی و در نهایت بهبود رشد اقتصادی دارد البته ناگفته نماند که این فرایندها ساده نیست مزایای حاکمیت شرکتی در بلندمدت ظاهر می شود و هزینه های کوتاه مدت بر شرکت تحمیل می کند و مدیران اجرایی هم چون بر نتایج کوتاه مدت شرکت تمرکز دارند بالتبع فقط این هزینه ها را می بینند و به مزایای آن توجهی نمی کنند(حساس یگانه، 1388).
حاکمیت شرکتي خوب باعث افزایش رقابت پذیري، جذب سرمایه گذاري و توسعه بازار سرمایه ميشود. برخي اعتقاد دارند مشخص کردن ترکیب و تعامل سازوکارهاي مختلف حاکمیت شرکتي به منظور تعیین بهترین سیستم ممکن از اهمیت بالایي برخوردار است (حسن و همکاران، 2017). در حاکمیت شرکتي مطلوب و ایده آل سازوکارهاي موجود با یکدیگر تعامل مناسب داشته و براي رسیدن به نتیجه مطلوب تلاش ميکنند.
ساختار حاکمیت شرکتی در اکثر کشورها مجموعهای از قوانین و بهترین رویه های اجرا می باشد. منابع اصلی حاکمیت شرکتی می تواند ترکیبی از قوانین کشوری، محلی، قوانین بورس اوراق بهادار، رویه های قضایی، استانداردهای پذیرش شرکت ها در بورس، بهترین رویه های اجرا و مکانیسم های اصلاح بازار باشد. در ایران منابع حاکمیت شرکتی به قرار زیر است: (حساس یگانه، 1384)
1- قانون مدنی مصوب 1307 و اصلاحیه های بعد آن
2- قانون تجارت مصوب 1311 و لایحه اصلاحیه مربوط به شرکتهای سهامی مصوب 1347
3- قانون بازار اوراق بهادار مصوب آذرماه 1384
4- قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی مصوب دی ماه 1388
5- سایر قوانین، مقررات، آیین نامه و دستورالعمل های بورس اوراق بهادار
6- قوانین در دست تدوین و تصویب مثل پیش نویس اصلاحیه قانون تجارت
اصول حاکمیت شرکتی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی12 در سال 1999 به تایید وزرای کشورهای عضو رسید و در سال 2002 اصول حاکمیت شرکتی توسط دست اندرکاران سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، مورد بازبینی قرار گرفت و در سال 2004 سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، نسخه بازبینی شده اصول حاکمیت شرکتی را با تائید 30 کشور عضو منتشر کرد(OECD، 2004)
اصولی حاکمیت شرکتی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی به این شرح است:
ایجاد زیربنای لازم برای اجرای کار آمد اصول حاکمیت شرکتی (تامین مبنایی برای چارچوب مؤثر حاکمیت شرکتی)
اصول حاکمیت شرکتی باید در راستای افزایش شفافیت و کارایی بازارها اجرا شود.همچنین، باید با قوانین داخلی سازگار باشد و مسئولیت های قانون گذار، مدیران و دستگاه های اجرایی نیز از یکدیگر تفکیک شوند.
حقوق سهامداران عمده و جزء (حقوق سهام داران و کارکردهای اصلی مالکیتی )
اصول حاکمیت شرکتی باید از حقوق تمامی سهامداران، حمایت کند.
رفتار یکسان با سهامداران
حاکمیت شرکتی باید به نحوی باشد که با تمامی سهامداران نظیر سهامداران جزء و خارجی، مانند سهامداران عمده برخورد شود. همچنین تمامی سهامداران می توانند در صورت تجاوز به حقوق آنها نسبت به جبران خسارت خود اقدام کنند.
نقش کارمندان در حاکمیت شرکتی (نقشی ذینفعان در حاکمیت شرکتی)
اصول حاکمیت شرکتی باید حقوق قانونی کارمندان و ذینفعان را بر اساس قراردادهای متقابل به رسمیت بشناسد و همکاری پویا بین شرکت و کارمندان را به منظور ایجاد ثروت،شغل و بهبود وضع مالی شرکت ترویج کند. در این ارتباط کارمندان باید بتوانند به عملکرد غیرقانونی هیئت مدیره اعتراض کنند و این موضوع نباید موقعیت آنها را تهدید کند.
شفافیت در اجرای اطلاعات (افشای اطلاعات)
شرکت ها باید اطلاعات مالی و عملکرد هیئت مدیره را به صورت دوره ای در اختیار سهامداران قرار دهند. این افشای اطلاعات باید دربرگیرنده صورتهای مالی، فعالیت شرکت و تغییرات ترکیب سهامداران باشد. این اطلاعات باید بر اساسی استانداردهای حسابداری و مالی تهیه شود. همچنین حسابرسی سالیانه باید توسط حسابرس مستقل تهیه و در اختیار سهامداران و سایر افراد ذینفع قرار داده شود. حسابرسان مستقل باید توسط سهامداران انتخاب شوند .
مسئولیت های هیئت مدیره
در سیستم حاکمیت شرکتی ضرورت دارد برنامه ها و رهنمودهای استراتژیک جهت نظارت موثر هیئت مدیره بر مدیران و نحوه پاسخگویی هیئت مدیره به شرکت و سهامداران مشخص شود.
2-2.کیفیت حسابرسی:
علی رغم توجه و اهميت كيفيت حسابرسی مستقل تاکنون تعریف کاملی برای آن ارائه نشده است و پژوهش گران نیز به یک مفهوم جامع در این زمینه نرسیده اند. براساس ادبيات، پژوهشگران ابعاد چندگانهای برای کیفیت حسابرسی در نظر گرفته اند، که به تعاریفی ظاهرا متفاوت منجر شده است(زوریگات13، ۲۰۱۱). کیفیت حسابرسی از موضوعات مهم و مطرح در حسابرسی است که قوانین، استانداردها، مؤسسات حسابرسی و پژوهشگران دانشگاهی به دنبال تعیین شاخص های آن هستند (نمازی و اسماعیل پور، 1400). کیفیت حسابرسی را می توان به صورت یک طیف در نظر گرفت، که شکست های حسابرسی در پایین ترین حد آن قرار می گیرد. شکست های حسابرسی دو نوع می باشد. اول شکست اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری14 (GAAP) است و زمانی رخ می دهد که اصول حسابرسی توسط حسابرسان اجرا نمی شود و یا مورد تاکید قرار نمی گیرد. دوم، شکست گزارش حسابرسی است که حسابرسی نتواند گزارش دقیقی ارائه نماید.
دی آنجلو (۱۹۸۱) او کیفیت حسابرسی را ارزیابی بازار از احتمال این موضوع تعریف کرده است که حسابرس:
1- موارد تحریفات با اهمیت در صورت های مالی و یا سیستم حسابداری صاحب کاررا کشف کند.
2- تحریف با اهمیت کشف شده را گزارش نماید.
احتمال این که حسابرس موارد تحریف با اهمیت را کشف کند به شایستگی حسابرس و احتمال این که حسابرس موارد تحریفات با اهمیت کشف شده را گزارش کند به استقلال حسابرس بستگی دارد.
بیانیه مفاهیم حسابرسی (6#SAR) به توانایی حسابرس برای اعمال کنترل بر کیفیت اطلاعات اشاره دارد، که این کیفیت با اطمینان از مطابقت با اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) حاصل می گردد. این مطلب، به توانایی های کشف تحریف با اهمیت توسط حسابرس در تعریف دی آنجلو اشاره می کند همچنین احتمال گزارش این تحریف ها به استقلال حسابرس بستگی دارد استقلال حسابرس یکی از ویژگی های حسابرس است که اولین دلیل توجیه کننده تقاضا (تضاد منافع بین تهیه کنندگان و کاربران صورتهای مالی)برای حسابرس می باشد بنابراین این دو جز مهم کیفیت حسابرسی شایستگی و استقلال حسابرس است که به توانایی نظارت وی بستگی دارد.(واتکینز و همکاران15 ،۲۰۰۴)
با توجه به تعاریف مختلف مطرح شده در مورد کیفیت حسابرسی، چارچوب آن را می توان به این صورت بیان کرد: کیفیت حسابرسی عبارت است از حسن شهرت و مراقبت های حرفه ای حسابرس که در نتیجه حسن شهرت حسابرس، بر اعتبار صورت های مالی افزوده می شود و بر اثر نظارت و مراقبت های حرفه ای حسابرس، كيفيت اطلاعات صورت های مالی افزایش می یابد.(نونهال نهر و همکاران، ۱۳۸۹)
شهرت حسابرسی بر پایه باور کاربران درباره قدرت نظارتی حسابرس قرار دارد. قدرت نظارتی حسابرس، کیفیت اطلاعات صورت های مالی را با فراهم کردن دقت، کاهش اشتباهات و جانب داری ها تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین نقش نظارتی حسابرس بیانگر توانایی حسابرس برای ارائه اطلاعات گزارش شده صاحبکار است که تفاوت کمی با شرایط واقعی او (غیر قابل مشاهده) دارد. قدرت نظارتی بیش تر حسابرس، گزارش های مالی را به شرایط اقتصادی واقعی صاحبکار نزدیک تر می کند و کیفیت اطلاعات آن را افزایش می دهد. کارایی قدرت نظارتی حسابرس توسط صلاحیت و استقلال تحت تأثیر قرار می گیرد. شهرت حسابرس، اعتبار اطلاعات یا چگونگی درک اطلاعات معتبر را تحت تأثیر قرار می دهد. شهرت حسابرس با درک بازار از صلاحیت و استقلال (استقلال ظاهری) حسابرس رابطه دارد و توانایی حسابرس برای افزایش اعتبار صورت های مالی را(حتی در غیاب کیفیت اطلاعات ارائه شده )نشان می دهد.(واتکینز و همکاران،۲۰۰۴ )
عوامل مهم در ارزیابی کیفیت کار حسابرسی، عبارتند از:
1- شاخص های کارایی: این شاخص ها به توانایی حسابرسان ( تجربه، دانش و تحصیلات)بستگی دارد. رفتار حرفه ای، یک رفتار عمومی است شامل محدودیت ها و قضاوت های اخلاقی است که به این طبقه اختصاص دارد.
2- انگیزه های اقتصادی: به دلیل متاثر بودن کارایی مؤسسات حسابرسی از ملاحظات - اقتصادی (حق الزحمه، هزینه ها و منافع) هنگام کشف و گزارشگری موارد با اهمیت انگیزه های مزبور باید ارزیابی شوند.
3- ساختار بازار حسابرسی: کارایی حسابرسان تحت تاثیر اخلاق حرفهای و وجود فعل و انفعال در محیط کاری میان گروه های هم پیشه است. تاثیر چرخش اجباری حسابرسان بر عوامل مزبور، موضوع بحث طرفداران و مخالفان چرخش اجباری بوده است. طرفداران این قاعده را راهی برای بهبود کیفیت حسابرسی می دانند. زیرا، آشنایی و انس با صاحب کار باعث کاهش ایجاد دیدگاه های نو در حسابرس می شود چرخش باعث ایجاد رقابت در بازار و بهبود کیفیت حسابرسی و افزایش تعداد موسسات رقیب می شود به نظر مخالفان این مزایا در سطح وسیع اثبات نشده ونمی تواند هزینه ها و ریسک های مربوط به چرخش را پوشش دهد اما انان این را هم قبول دارند که بهترین کار حسابرسی تنها در چند سال اولیه حسابرسی حاصل می شود.
در سال 1973، کمیته مفاهیم بنیادی حسابرسی چهار عامل تضاد منافع، پیامدهای اقتصادی با اهمیت، پیچیدگی و عدم دسترسی مستقیم را از عوامل توجیه کننده تقاضا برای خدمات حسابرسی عنوان نمود و از طرفی در دهه 80 واندا والاس در مقاله ای سه فرضیه مباشرت(نظارت) اطلاعات و بیمه را از عوامل توجیه کننده تقاضا برای خدمات حسابرسی مطرح نمود که در واقع شکل گسترش یافته چهار عوامل مطرح شده توسط کمیته مفاهیم بنیادی می باشد.
2-3.ماليات:
مالیات16 واژهای عربی است و در فارسی به معنای باج، خراج و زکات مال است. مالیات قسمتی از درآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاستهای مالی در راستای حفظ منابع ،اقتصادی اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین و به وسیله اهرمهای اداری و اجرایی دولت وصول میشود عده ای مالیات را مبلغی میدانند که دولت از اشخاص شرکتها و موسسات بر طبق قانون برای تامین مخارج عمومی اخذ می نماید. مالیات مهم ترین ابزار کسب درآمد دولت ها برای انجام وظایف مربوطه است(رحیمی کیا، ۱۳۹۴).
اصولا مالیات یکی از ابزارهای مؤثر تصمیم گیری در سیاست های مالی دولت است که دولت با استفاده از آن هم در متغیرهای کلان اقتصادی مانند رشد اقتصادی، تورم و بیکاری و هم در تخصیص منابع و توزیع درآمد اثر مطلوبی میگذارد( یاراحمدی و همکاران، ۱۴۰۰)
2-4.شکاف مالیاتی:
دولت به عنوان یکی از ذینفعان شرکتها، برای تشخیص مالیات بر اظهارنامه های مالیاتی که توسط مؤدیان مالیاتی تنظیم و تسلیم میگردد، تکیه میکند. علیرغم تکیه دولت بر اظهار نامه های مؤدیان در همه کشورها مالیات ابراز شده با مالیات تعیینی در بیشتر موارد یکسان نمی باشد. که در اصطلاح از آن به عنوان شکاف مالیاتی یاد می شود.
شکاف مالیاتی عبارت است از تفاوت بین مالیات وصول شده و آنچه طبق قانون باید وصول شود. شکاف مالیاتی از دو بخش عمده فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی تشکیل شده است فرار مالیاتی زمانی رخ میدهد که مؤدی از گزارش درآمد مشمول مالیات مربوط به کار یا سرمایه خود خودداری میکند دست به یک اقدام غیرقانونی میزند که وی را در معرض برخورد قانونی از جانب مراجع مالیاتی قرار میدهد در مقابل اجتناب مالیاتی در چارچوب قوانین مالیاتی انجام میشود و مؤدی دلیلی برای نگرانی بابت کشف احتمالی اقدامات خویش ندارد (دیدار و همکاران، 1393).
پدیده فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی به عنوان یک ضد ارزش میتوان تهدیدی جدی برای تداوم زندگی اجتماعی و تحقق رفاه اجتماعی باشد. از این رو شناخت عوامل بروز و تشدید این دو مقوله و ارائه راه کارها و پیشنهادهای علمی - کاربردی به ویژه در رابطه با اجتناب مالیاتی که از مجرای قانونی شکل میگیرد و کشف آن به مراتب دشوارتر از فرار مالیاتی است امری اجتناب ناپذیر است (خواجوی وکیامهر ، ۱۳۹۴).
فرار مالیاتی
فرار مالیاتی، یک نوع تخلف از قانون است. وقتی که یک مودی مالیاتی از ارائه گزارش درست در مورد درآمدهای حاصل ازکاریا سرمایه خود مشمول پرداخت مالیات می شود، امتناع می کند، یک نوع عمل غیر رسمی انجام می دهد که او را از چشم مقامات دولتی و مالیاتی کشور دور نگه می دارد. هر وضعیتی از عدم تمکین که منجر به عدول از تکالیف مالیاتی، قانونی اشخاص حقیقی و حقوقی گردد، فرار مالیاتی به حساب می آید. از جمله، عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی در موعد مقرر قانونی، گزارش کمتر از واقع درآمد سود یا ثروت،گزارش بیش از واقع کسورات، ارائه اطلاعات مخدوش، تأخیر در پرداخت به موقع مالیات برای سوء استفاده از شرایط تورمی و هرگونه تلاش غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات به مقامات مسؤل فرار مالیاتی خوانده می شود.نمازی و صادق زاده مهارلوئی (۱۳۹۶) فرار مالیاتی را قوانین نقض شده و به تبع ،آن کاهش درآمد مشمول مالیات شرکتها تعریف کرده اند. فرار و فساد مالیاتی جزء موانعی است که از دو بعد بر درآمدهای مالیاتی تأثیر میگذارد یکی اینکه توانایی دولت در جمع آوری مالیات و عدم اتکای دولت بر درآمدهای غیرمالیاتی را کاهش میدهد و با کاهش درآمدهای مالیاتی کشور سیاست مالی و روشهای کسب درآمد دولت را نیز تغییر میدهد دوم اینکه با توجه به عدم وصول درآمدهای غیرمالیاتی، به خصوص در سالهای اخیر دولت را وادار میکند که برای کسب درآمدهای ،جایگزین نرخ های مالیاتی را افزایش دهد و این کار به تشدید فرار و فساد مالیاتی منجر می.شود از آنجا که طی سالهای اخیر در پژوهشهای داخلی به تأثیر هم زمان نرخ مؤثر مالیاتی و کیفیت حاکمیت شرکتی بر فرار مالیاتی و فساد ،مالیاتی چندان توجهی نشده است(نمازیان و همکاران،1400).
سلیمان ،دوفرنت موفو و گورکاتا (۲۰۱۶) معتقدند که مردم مالیات واقعی خود را از طریق فساد مالیاتی پنهان میکنند نکته مهم این است که برای رسیدن به اهداف مربوط به سلامت ،مالیاتی تنها شناخت علتها معلول ها کافی نیست بلکه باید موانع مشکلات و پیچیدگی های مالی شفافیت گزارشگری مالی و ضعف های قانونی را نیز برطرف کرد.
اجتناب مالیاتی
اجتناب و فرار مالیاتی هر دو منجر به کاهش درآمد مالیاتی دولت ها میشوند؛ ولی از لحاظ مفهومی، دو پدیده کاملاً جدا از هم هستند تمایز مفهومی اجتناب مالیاتی و فرار مالیاتی اساساً ناشی از مشروعیت یا وجاهت قانونی یکی در مقابل عدم مشروعیت یا عدم وجاهت قانونی دیگری است. اجتناب از مالیات استفاده از راه های قانونی مختلف توسط مؤدی به منظور کاهش میزان مالیات خود را گویند از این رو اجتناب از مالیات رفتاری قانونی است؛ در حالی که فرار مالیاتی رفتاری غیر قانونی محسوب میشود(خواجوی و کیا مهر، 1394). همچنین رحمتی نودهی(1394) در این باره بیان میکند اجتناب از مالیات، از خلا های قانونی در قانون مالیات ها نشات میگیرد.
3.پیشینه پژوهش:
فاخ فاخ و جاربوی17 (۲۰۲۰) در پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر کیفیت گزارش حسابرسی برریسک حسابرسی با توجه به نقش تعدیل گری مدیریت سود و حاکمیت شرکتی به این موضوع پرداخته اند. این تحقیق به طور تجربی نشان می دهد که حاکمیت ریسک هم رابطه بین افشای به موقع و مدیریت سود و هم رابطه بین مدیریت سود و ریسک حسابرسی را تعدیل میکند یعنی نقش میانجی مدیریت سود بسته به سطح حاکمیت ریسک متفاوت است. این مطالعه به منظور مستندسازی اثر میانجی مدیریت سود بر رابطه بین مؤلفه های گواهی حسابرسی است. این مطالعه تحت سطوح مختلف اثربخشی حاکمیت شرکتی در زمینه تونس انجام شده است.
عبدالفتاح و ابود18 (۲۰۲۰) پژوهشی تحت عنوان اجتناب مالیاتی، حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی شرکت را انجام دادند در این پژوهش رابطه بین اجتناب از مالیات، حاکمیت شرکتی و افشای مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR)و همچنین تأثیر CSR بر بازده بازار سهام شرکت های مصری برای بازه زمانی ۲۰۱۶ - ۲۰۰۷ مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اجتناب مالیاتی با افشای اطلاعات مسئولیت اجتماعی ارتباط مثبت دارد. همچنین مشاغل دارای یک هیئت مدیره خانوادگی افشای CSR بیشتری را ارائه می دهند. سرانجام، یافته های این مطالعه نشان میدهد که شرکتهایی که افشای CSR بالاتری دارند، بازده سهام بیشتری دارند که نشان میدهد CSR ارزش افزایشی دارد.
برادشو و همکاران19 ( ۲۰۱۹ ) آنها دریافتند؛ الف) نرخ مؤثر مالیاتی در طول زمان بین شرکت های کاملاً داخلی و شرکت های چندملیتی اساسا کاهش یکسانی داشته و اکثر شرکت های کاملاً داخلی از مالیات ها با نرخی برابر یا بزرگتر از شرکت های چندملیتی برخوردار و هردو نوع شرکت از کاهش نرخ مؤثر مالیاتی در طول زمان بهره مند شده اند ب) اجتناب مالیاتی کمتر و احتمال ارتقای مدیریت به سطوح بالاتر با نرخ های مؤثر مالیاتی در شرکت های تحت مالکیت دولتی وجود دارد، زیرا نرخ های مؤثر مالیاتی در شرکت های تحت مالکیت دولتی نسبت به شرکت های غیر دولتی بالاتر است.
نظیر و افزا20(2018) در پژوهشی بررسی کردند که نقش تعدیلی مدیریت سود اختیاری چگونه بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت تاثیر میگذارد. آن ها دریافتند که تاثیر حاکمیت شرکتی بر ارزش شرکت و کاهش مشکل نمایندگی مثبت و معنادار است. همچنین حاکمیت شرکتی باعث کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران جهت دستکاری سود میگردد. عالوه بر این، نقش تعدیلی رفتار فرصت طلبانه مدیران جهت دستکاری سود بر رابطه حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت معنادار است و تاثیر آن منفی میباشد.
سودیفو و جیانفو21( 2016 ) روابط بین ارتباطات سیاسی، مالکیت دولتی و اجتناب مالیاتی را مورد مطالعه قرارداند. نتايج نشان داد، شرکت های دارای روابط سیاسی در مقايسه با ديگر شرکت ها، مالیات کم تری پردا خت می کنند.
آرمسترانگ و همکاران22 (۲۰۱۵) نشان دادند حاکمیت شرکتی به تعدیل سیاست های اجتناب از پرداخت مالیات منجر میشود به بیان دیگر افزایش نظارت بر عملکرد شرکت از طریق سهامداران عمده سطوح پایین اجتناب از پرداخت مالیات (سیاست های محافظه کارانه را افزایش داده و سطوح بالای اجتناب از پرداخت مالیات (سیاست های متهورانه) را کاهش می دهد. این نتایج به طور خلاصه نشان میدهد نقد شوندگی سهام عاملی بازدارنده در استفاده مدیریت از برنامه های مالیاتی بیش از حد متهورانه یا محافظه کارانه است.
رحمانیان کوشککی و بادیاب(1402) به تاثیر حاکمیت شرکتی، سودآوری و اندازه شرکت بر ارزش شرکت با نقش میانجی سرمایه فکری پرداختند. طبق یافته ها تاثیر سودآوری بر سرمایه فکری و ارزش شرکت تأیید شد. اندازه شرکت نیز تاثیر معناداری بر ارزش شرکت داشته است، در حالی که تاثیر آن بر سرمایه فکری تایید نگردید. علاوهبر این، تاثیر سرمایه فکری بر ارزش شرکت نیز مورد تأیید قرار نگرفت. در نهایت نتایج نشان داد که نقش میانجی سرمایه فکری در رابطه بین حاکمیت شرکت، سودآوری و اندازه شرکت، با ارزش شرکت قابل پذیرش نیست.
نمازیان و همکاران(1401) به بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی وکیفیت حاکمیت شرکتی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافتههای پژوهش نشانمیدهد که رابطه مثبت و معنیداری میان نرخ مؤثر مالیاتی و اجتناب مالیاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار وجود دارد، به طوریکه با افزایش نرخ مؤثر مالیاتی بر اجتناب مالیاتی آنها افزوده می شود، لیکن با اضافه شدن متغیر کیفیت حاکمیت شرکتی به رابطه فوق، اثر معنی داری بر رابطه میان نرخ مؤثر مالیاتی و اجتناب مالیاتی وجودندارد. با توجه به تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی بر اجتناب مالیاتی انتظار میرود با افزایش نرخ مؤثر مالیاتی، شرکتها نسبت به اجتناب مالیاتی اقدام نمایند، ولی به دلیل عدمتأثیر کیفیت حاکمیت شرکتی بر آن رابطه، در عمل نشان داده می شود اجتناب مالیاتی کاهش نمی یابد. همچنین، اندازه شرکت، داراییهای ثابت مشهود و نرخ بازده داراییها نیز سبب کاهش، و عمر شرکت سبب افزایش اجتناب مالیاتی میگردد.
خرم آبادی و همکاران(1401) به بررسی نقش کیفیت حاکمیت شرکتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی پرداختند. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی ۱۳۹۸-۱۳۹۳ است که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد ۱۲۷ شرکت به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین کیفیت حاکمیت شرکتی نقش میانجی در رابطه بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی دارد.
عفری و طاهری فرد(1400) به بررسی شاخص های حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی پرداختند. در این پژوهش 109 شرکت در بازه زمانی سالهای 1387 تا 1393 مورد آزمون قرار گرفتهاند. نتایج برآورد مدل رگرسیون تحقیق نشان میدهد اندازه هیأتمدیره در سطح خطای 5% معنادار بوده و رابطه مستقیم با اجتناب از پرداخت مالیات شرکتها داشته است. در نتیجه میتوان ادعا کرد با افزایش تعداد اعضای هیأتمدیره اجتناب از پرداخت مالیات افزایش مییابد. نتایج برآورد مدل رگرسیون فرضیه دوم یعنی اعضای غیرموظف هیأتمدیره در سطح خطای 5% معنادار بوده و رابطه معکوس با اجتناب از پرداخت مالیات شرکتها داشته است. بدین معنا که با افزایش تعداد اعضای غیرموظف هیأتمدیره اجتناب از پرداخت مالیات کاهش مییابد. نتایج برآورد مدل رگرسیون فرضیه سوم یعنی جدا بودن هیأتمدیره از مدیرعامل در سطح خطای 5% معنادار بوده و رابطه مثبت و مستقیمی با اجتناب مالیاتی شرکت داشته است؛ یعنی در صورت جدا بودن هیأتمدیره از مدیرعامل اجتناب از پرداخت مالیات افزایش مییابد.
نمازیان و همکاران(1400) به بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی و کیفیت حاکمیت شرکتی بر فرار مالیاتی و فساد مالیاتی پرداختند. یافتههای پژوهش را میتوان از دو بعد بررسی کرد. بعد اول تأثیر منفی کیفیت حاکمیت شرکتی بر فرار و فساد مالیاتی و بعد دوم، بیتأثیربودن کیفیت حاکمیت شرکتی روی رابطه نرخ مؤثر مالیاتی بر فرار و فساد مالیاتی است. برای استدلال این یافته میتوان گفت که کیفیت حاکمیت شرکتی در ایران بهطور کامل توسعه نیافته است و سازوکارها و ساختارهای فعلی آن در ایران هنوز بهطور استاندارد و همهگیر پیادهسازی نشده و این تأثیر را کاهش داده است. همچنین، اندازه شرکت بر اساس نظریه قدرت سیاسی، رشد فروش طبق نظریه اثر مالیاتی و نرخ بازده داراییها بهدلیل تأثیر بر عملکرد شرکتها، روی فرار مالیاتی تأثیر مثبت گذاشته است. تغییرات داراییهای ثابت مشهود با توجه به تفاوت سود حسابداری و سود محاسبه مالیات بالاتر یا پایینتر (بسته به قوانین مالیاتی و حسابداری قابل اجرا روی اموال، ماشینآلات و تجهیزات) نیز، بر فرار مالیاتی تأثیر مثبت و داراییهای ثابت مشهود بر فرار مالیاتی تأثیر منفی گذاشته است. افزون بر این، نوسانهای فروش و نرخ بازده داراییها، بر فساد مالیاتی تأثیر مثبتی داشته است؛ اما تأثیر رشد فروش، نسبت ارزش بازار به دفتری سهام و سن شرکت، بر اساس نظریه چرخه عمر، بر فساد مالیاتی منفی بوده است.
احمدی لویه و همکاران(1400) حق انتخاب حسابرس و اجتناب مالیاتی بر اساس نظریه انتخاب گلاسر را بررسی کردند. نتایج بدست آمده در پژوهش نشان داد که شرکت های دارای حق انتخاب حسابرس در انتخاب حسابرس خود به منافع خود از جمله اجتناب مالیاتی توجه می کنند و حسابرسان نیز به دلیل اینکه با مسئله انتخاب مجدد در حسابرسی های بعدی همراه هستند، کوشش می کنند تا از طریق همکاری با این شرکت ها در زمینه اجتناب مالیاتی رضایت آن ها را جلب نمایند و در نهابت این جریان موجب می شود تا اجتناب مالیاتی برای شرکت های دارای حق انتخاب حسابرس بیشتر از شرکت های فاقد حق انتخاب حسابرس باشد.
خوشکار و همکاران(1400) به بررسی نقش تعدیلگر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها برر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی شرکتها پرداختند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین کیفیت حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و مسئولیت پذیری اجتماعی، این رابطه منفی و معنی دار را تقویت می کند . آن ها بیان کردند که رابطه حاکمیت شرکتی با اجتناب از مالیات تحت ترأثیر تئوری نمایندگی است. در این راستا، مکانیسم های حاکمیت شرکتی توانسته اند به کاهش مشکل نمایندگی و بهبود شفافیت اطلاعات کمک کنند؛ یعنی میتوان گفت در شررکت هایی که در آن ها نظام راهبری مؤثری بر وظایغ هیئت مدیره، ساختار مالکیت، کمیته های حسابرسی و... حاکم بوده است که دلیل تعهد به ارائه اطالعات شفاف و متناسب با نیازهای ذینفعان و همچنین در راستای اهداف شرکت و ارائه صورت های مالی معتبر، شرکت ها کمتر اقدام به اجتناب از پرداخت مالیات کرده اند.
شجاع لله کائی و نیک کار(1396) به بررسی رابطه میان معیارهای نظام راهبری شرکتی و کیفیت حسابرسی با اجتناب از پرداخت مالیات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در راستای این هدف، 96 شرکت برای دوره 5 ساله مورد پژوهش در بازه زمانی 1390 الی 1394 انتخاب شد. برای آزمون فرضیهها از روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سازوکارهای شاخص حاکمیت شرکتی یعنی شاخصهای اندازهی هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره و مالکیت نهادی ارتباط منفی و معناداری با شاخص اجتناب از پرداخت مالیات دارند. اما رابطه بین شاخص دوگانگی مدیرعامل و شاخص اجتناب از پرداخت مالیات از لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین ضریب تأثیرگذاری متغیرهای توضیح دهنده کیفیت حسابرسی یعنی اندازه موسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس بر شاخص اجتناب از پرداخت مالیات نیز منفی و معنادار است. به عبارت دیگر میتوان بیان داشت که با بهبود در معیارهای نظام راهبری شرکتی و کیفیت حسابرسی، اجتناب از پرداخت مالیات کمتری در شرکتها مشاهده خواهد شد.
خواجوی و کیا مهر(1394) در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و اجتناب مالیاتی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. دوره زمانی پژوهش، 1391-1381 بوده و نمونه انتخابی شامل 130 شرکت میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش در حالت تلفیقی (ترکیبی)، از مدلهای رگرسیونی چند متغیره در نرمافزاراقتصادسنجی ایویوز استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کیفیت حسابرس (اندازه مؤسسه حسابرسی) بر اجتناب مالیاتی شرکتهای بورسی بر اساس هزینه مؤثر مالیاتی و تفاوت دفتری مالیات، تأثیر مستقیم و معنیدار دارد. این در حالی است که کیفیت حسابرسی (دوره تصدی حسابرس) بر اجتناب مالیاتی شرکتهای بورسی تنها بر اساس هزینه مؤثر مالیاتی، تأثیر مستقیم و معنیدار دارد.
دیدار و همکاران (1393) به بررسی رابطه بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و شکاف مالیاتی پرداختند این ارزیابی از طریق بررسی رابطه بین برخی از سازوکارهای حاکمیت شرکتی شامل استقلال هیات مدیره، دوگانگی نقش مدیر عامل، سهامداران نهادی، مالکیت دولتی، حسابرسی داخلی، اظهارنظر حسابرس، تغییر حسابرس و معامله با اشخاص وابسته با شکاف مالیاتی انجام گرفته است هم چنین برای نتیجه گیری بهتر دو متغیر کنترلی اندازه شرکت واهرم مالی نیز وارد مدل پژوهش شده است برای این منظور 110شرکت نمونه برای دوره شش ساله در بازه زمانی 1385تا 1390بررسی شده است آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیونی چند متغیره براساس داده های تلفیقی انجام گرفت نتایج پژوهش بیانگر این است که رابطه متغیرهای استقلال هیات مدیره ،مالکیت دولتی، نوع اظهارنظر حسابرس، تغییر حسابرس و اهرم مالی با شکاف مالیاتی منفی است و متغیرهای حسابرسی داخلی و اندازه شرکت رابطه مثبتی با شکاف مالیاتی دارند هم چنین متغیرهای دوگانگی نقش مدیرعامل، سهامداران نهادی و معامله با اشخاص وابسته رابطه معناداری با شکاف مالیاتی ندارند.
4.فرضیه های پژوهش:
همان طور که مطرح شد این پژوهش در صدد بررسی تاثیر حسابرسی مستقل بر شکاف مالیاتی و نیز تاثیر تعدیلگری حاکمیت شرکتی بر این رابطه است، براین اساس دو فرضیه اصلی به صورت زیر بیان می شود:
فرضیه اصلی اول: بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه ی معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم: اثر تعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی معنادار است.
5.روش انجام پژوهش:
این پژوهش از این لحاظ که به دنبال تعیین رابطه بین حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی و اثر تعدیلی حاکمیت شرکتی بر این رابطه است از نظر روش اماری، همبستگی می باشد. به دلیل اینکه نتایج این پژوهش به حل یک مشکل یا موضوع خاص می پردازد و می تواند مورد استفاده گروه کثیری از استفاده کنندگان از اطلاعات مالی شرکت ها قرار گیرد از نظر هدف ،کاربردی است. روش استنتاج، توصیفی – مشاهدهای است.طرح پژوهش، پس رویدادی (از طریق استفاده از اطلاعات گذشته )جهت اجرای پژوهش از رویکرد پس رویدادی استفاده می شود از روش پس رویدادی زمانی استفاده می شود که پژوهشگر پس از وقوع رویدادها به بررسی موضوع می پردازد.
5-1.روش و ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش:
در این پژوهش در بخش جمع آوری داده های مربوط به معیارهای اندازه گیری متغیرهای تعدیل گر و مستقل و وابسته این پژوهش از صورت های مالی حسابرسی شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از پایگاه های اینترنتی مانند سایت کدال به دست امده است. در این پژوهش اطلاعات مربوط به مبانی نظری به صورت کتابخانه ای وبا استفاده از کتب و مقالات فارسی و انگلیسی جمع آوری شده است.
5-2.قلمرو پژوهش:
قلمرو زمانی: شامل دوره 10 ساله براساس صورت های مالی سال های 1387الی1396می باشد.
قلمرو مکانی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران می باشد.
قلمرو موضوعی پژوهش: در چارچوب فرضیه های تدوین شده و محدود به بررسی اثر تعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی است.
5-3.جامعه و نمونه آماری پژوهش:
جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران می باشد. روش نمونه گیری این پژوهش به روش حذفی (غربالگری)با توجه به معیارهای از پیش تعیین شده می باشد نمونه آماری انتخاب شده در این پژوهش ان دسته از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران را شامل می شود که دارای معیارهای زیر باشند:
جدول 1- نمونه گیری برای انجام آزمون های تجربی
ردیف | شرح محدودیت | تعداد شرکت ها |
1 | تعداد کل شرکت ها | 493 |
2 | شرکت هایی که دوره مالی آن ها منتهی به ۲۹ اسفند نیست. | (52) |
3 | شرکت هایی که در بازه زمانی 1387 الی 1396 از لیست بورس و فرابورس حذف شده اند. | (178) |
4 | اطلاعات مالی مورد نیاز در طی سال های 1387الی1396 به طور کامل در دسترس نیست. | (31) |
5 | شرکت هایی که سال مالی خود را طی دوره مدنظر تغییر داده اند. | (13) |
6 | شرکت هایی که بیش از سه ماه وقفه معاملاتی داشته اند. | (96) |
7 | مجموع شرکت هایی که به عنوان جامعه آماری و نمونه پژوهش انتخاب شده اند. | 123 |
8 | تعداد مشاهدات سال شرکت | 1230 |
نمونه آماری این پژوهش شامل 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در بازه 10 زمانی ساله از سال های 1387 الی 1396 است.
5-4.روش مورد استفاده برای تجزیه تحلیل داده ها:
در این پژوهش داده های مربوط به متغیر وابسته و متغیرهای کنترل به صورت کمی و داده های مربوط به متغیر مستقل و متغیر تعدیلگری به صورت کیفی می باشند.برای تجزیه تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون چندگانه براساس داده های ترکیبی استفاده شده است. به دلیل کیفی بودن داده های مربوط به متغیرهای مستقل و تعدیل گر، آن ها در قالب صفر و یک تعریف میشوند. متغیرهای صفر و یک بدین صورت تعریف می شوند که به شرکت هایی که دارای حاکمیت شرکتی مطلوبی هستند، عدد یک و شرکت هایی که از حاکمیت شرکتی ضعیفی برخوردارند، عدد صفر اختصاص می یابد. از حاصل جمع اعداد تخصیص داده شده (صفر و یک)به مکانیزم های نه گانه فوق برای هر شرکت، حاکمیت شرکتی به دست آمده است.حداقل نمره حاکمیت شرکتی صفر و حداکثر نمره در این پژوهش 9 می باشد. هرچقدر عدد نهایی مربوط به حاکمیت شرکتی هر شرکت به حداکثر آن یعنی عدد 9 نزدیک شود حاکمیت شرکتی قوی تر و هر چقدر مقدار آن به صفر نزدیک باشد نشان دهنده حاکمیت شرکتی ضعیف تر است.
به منظور اندازه گیری کیفیت حسابرسی از سه مکانیزم استفاده شده است. که مجموع اعداد تخصیص یافته به این مکانیزم ها برابر با کیفیت حسابرسی هر شرکت است. سه مکانیزم مذکور بدین صورت اندازه گیری میشوند، اندازه موسسه حسابرسی: اگر حسابرس سازمان حسابرسی باشد یک در غیر این صورت صفر لحاظ می شود. دومین مکانیزم: امتیازات کنترل کیفی موسسات حسابرسی: اگر شرکت توسط سازمان حسابرسی ویا موسسه های دارای رتبه الف حسابرسی شود عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر خواهد بود. مکانیزم سوم: اگر دوره تصدی حسابرس بیش از3 سال حسابرس شرکت صاحبکار بوده باشد یک در غیر این صورت صفر لحاظ می شود. حداقل نمره کیفیت حسابرسی مستقل صفر و حداکثر نمره در این پژوهش 3 می باشد. هرچقدر عدد نهایی مربوط به کیفیت حسابرسی هر شرکت به حداکثر آن یعنی عدد 3 نزدیک شود کیفیت حسابرسی قوی تر و هر چقدر مقدار آن به صفر نزدیک باشد نشان دهنده کیفیت حسابرسی ضعیف تر است. ضمنا تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار های Stata و Eviews انجام شد.
5-6.مدل پژوهش:
در این پژوهش به منظور آزمون فرضیه اصلی اول مدل تجربی این فرضیه به شرح زیر خواهد بود:
TGit=β0+β1Aqualityit+β2DELit+β3LEVit+β4OLit+εit
و نیز به منظور آزمون فرضیه اصلی دوم مدل تجربی این فرضیه به شرح زیر خواهد بود:
TGit=β0+ β1 Aqualityit+β2CGit+β3 (Aqualityit.CGit) +β4 DELit + β5 LEVit + β6 OLit + εit
متغیرهای موجود در مدل رگرسیونی فوق در جدول زیر نشان داده شده است:
جدول2-جدول معرفی متغیرهای مدل پژوهش
وضعیت سودآوری | اهرم مالی | وقفه انتشار صورت مالی | کیفیت حسابرسی مستقل | شکاف مالیاتی | حاکمیت شرکتی | نام متغیر |
OL | LEVERAGE | DELAY | AQuality | TG | CG | نماد متغیر |
کنترلی | کنترلی | کنترلی | مستقل | وابسته | تعدیلگر | نوع متغیر |
5-7.تبیین متغیرهای پژوهش:
با توجه به پرسش اصلی پژوهش و براساس مطالعات انجام شده، متغیرهای این پژوهش به منظور آزمون فرضیه ها به صورت زیر تقسیم بندی می شود:
5-7-1.متغیر تعدیلگر:
در این پژوهش حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته شده است. به منظور اندازه گیری حاکمیت شرکتی از نه مکانیزم استفاده شده است که عبارتند از : استقلال هیات مدیره، دوگانگی نقش مدیر عامل، میزان مالکیت سهامداران نهادی، وجود واحد حسابرسی داخلی، نوع اظهارنظر حسابرس، تغییر حسابرس، معامله با اشخاص وابسته، کیفیت افشا، تعدیلات سنواتی.
استقلال هیات مدیره
این متغیر نشان دهنده ترکیب اکثریت اعضای هیات مدیره از اعضای غیر موظف نشان دهنده استقلال هیات مدیره است به منظور اندازه گیری این متغیر ،ابتدا تعداد اعضای غیر موظف هیات مدیره برای هر شرکت جمع آوری و سپس به کل تعداد اعضای هیات مدیره آن شرکت تقسیم شده است تا درصد اعضا غیر موظف مشخص شود سپس میانگین درصد اعضا غیر موظف کل شرکت های مورد نمونه گیری را نیز به دست می اوریم:
DUAL = کل اعضای هیات مدیره/تعداد اعضای غیر موظف هیات مدیره
اگر نسبت درصد اعضای غیر موظف به کل اعضای هیات مدیره از میانگین درصد محاسبه شده برای کل شرکت ها کمتر باشد صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
دوگانگی نقش مدیر عامل
این متغیر نشان دهنده ی مجزا بودن وظیفه مدیر عاملی از رییس هیات مدیره می باشد.
اگر پست مدیر عامل و رئیس هیات مدیره بر عهده یک نفر باشد صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
میزان مالکیت سهامداران نهادی
به اشخاص حقیقی یا حقوقی اطلاق می شود که تعداد قابل ملاحظه ای از سهام عادی شرکت را در اختیار داشته باشد. موسسات سرمایه گذاری ،نهادهای عمومی غیر دولتی و یا سایر شرکت های از جمله سهامداران نهادی محسوب می شود.
اگر میزان مالکیت سهامداران نهادی کمتر از میانگین درصد مالکیت سهامداران نهادی کل شرکت های نمونه گیری شده باشد صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
وجود واحد حسابرسی داخلی
نداشتن واحد حسابرسی داخلی صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
نوع اظهارنظر حسابرس
اظهارنظرغیر مقبول صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
تغییر حسابرس
تغییر نکردن شرکای امضا کننده گزارش حسابرسی شرکت در یک سال گذشته صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
معامله با اشخاص وابسته
معامله با اشخاص وابسته از موضوعات عادی تجارت و بازرگانی است اگر نسبت معامله با اشخاص وابسته به فروش یک شرکت بیشتر از میانگین این نسبت برای کل شرکت های نمونه گیری شده باشد صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
کیفیت افشا
این متغیر نشان دهنده در دسترس بودن گسترده اطلاعات مربوط و قابل اتکا در خصوص نتایج عملکرد دورهای، وضعیت مالی، فرصت های سرمایه گذاری و ...توسط شرکت است. برای سنجش متغیر کیفیت افشا از امتیازهای تعلق گرفته به هر شرکت که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و از طریق اعلامیه کیفیت افشا و اطلاع رسانی مناسب، منتشر می شود، استفاده شده است. برای تبدیل امتیاز کلی کیفیت افشا به متغیر مورد استفاده در این پژوهش این گونه عمل شده که اگر امتیاز کلی سالانه شرکت مورد نظر از میانگین امتیاز کل شرکت های مورد نمونه گیری برای آن سال پایین تر باشد صفر در غیر این صورت یک لحاظ می شود.
تعدیلات سنواتی
برای اندازه گیری این متغیر از لگاریتم طبیعی قدر مطلق آن استفاده شده است. وجود تعدیلات سنواتی خالص از مالیات صفردرغیر این صورت یک لحاظ می شود.
مدل مفهومی پژوهش حاضر به شرح زیر است :
شکل 1- مدل مفهومی پژوهش
5-7-2.متغیر مستقل:
در این پژوهش کیفیت حسابرسی مستقل به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. به منظور اندازه گیری کیفیت حسابرسی از سه مکانیزم استفاده شده است. اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و امتیاز کنترل کیفیت موسسات حسابرسی
اندازه موسسه حسابرسی
اگر حسابرس سازمان حسابرسی باشد یک در غیر این صورت صفر لحاظ می شود.
دوره تصدی حسابرس
اگر حسابرس بیش از3 سال حسابرس شرکت صاحب کار بوده باشد یک در غیر این صورت صفر لحاظ می شود(مجتهدزاده و اقایی، 1383).
امتیاز کنترل کیفیت موسسات حسابرسی
امتیازات کنترل کیفی موسسات حسابرسی هر ساله توسط جامعه حسابداران رسمی تعیین می شود. به منظور اندازه گیری کیفیت موسسات حسابرسی به این صورت عمل میشود که اگر شرکت توسط سازمان حسابرسی ویا موسسه های دارای رتبه الف حسابرسی شود عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر خواهد بود.
5-7-3.متغیر وابسته:
در این پژوهش شکاف مالیاتی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. در این پژوهش این متغیر از اختلاف بین مالیات ابرازی (اظهارشده)و مالیات تعیینی(تشخیصی قطعی یا نظرنهایی شورای عالی مالیاتی)به دست می آید اولویت در انتخاب مالیات تعیینی مالیات قطعی است و در مواردی که مالیات هنوز قطعی نشده باشد از مالیات تشخیصی استفاده می شود.
5-7-4.متغیرهای کنترلی:
در این پژوهش متغیرهای وقفه انتشار صورتهای مالی ،اهرم مالی و وضعیت سودآوری که یک متغیر مجازی است، به عنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شده است.
وقفه انتشار صورتهای مالی
لگاریتم طبیعی فاصله زمانی بین تاریخ پایان سال مالی شرکت و تاریخ مجمع عمومی به دست می آید.
اهرم مالی
از نسبت کل بدهی به کل دارایی شرکت به دست می آید. انتظار می رود شرکت هایی که حجم بالایی از دارایی های خود را از محل بدهی تامین کرده اند اطلاعات حسابداری با کیفیتی را گزارش نکنند تا منابع شرکت را هر چه بیشتر حفظ کرده و در آینده از میزان بدهی های خود بکاهند و در نتیجه میزان شکاف مالیاتی در آن ها بیشتر شود.
وضعیت سودآوری
یک متغیر مجازی است، چنان چه شرکت در سال زیان قبل از مالیات داشته باشد عدد یک و در غیر اینصورت عدد صفر می گیرد.گاهی شرکت ها زیان پس از کسر بهره و قبل از کسر مالیات دارند نظر به اینکه در این شرایط ممکن است شرکت مالیاتی نپردازد در نتیجه این عامل می تواند بر انگیزه شکاف مالیاتی اثر بگذارد.
6.یافته های پژوهش:
6-1.آمار توصیفی:
یکی از مهم ترین استفاده ای که می توان از جدول توصیفی داشت قضاوت در مورد نرمال یا غیر نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون جارک_ برا است . با توجه به اینکه احتمال آماره جارک- برا کمتر از 05/0 است نتایج جدول نشان می دهد که به جز متغیر حاکمیت شرکتی جامع که دارای توزیع نرمال است بقیه متغیرها توزیع نرمال ندارند و نیز شکاف مالیاتی به دلیل بیشترین ضریب تغییرات دارای کمترین ثبات و پایداری است. و وقفه انتشار صورت های مالی به دلیل کمترین ضریب تغییرات دارای بیشترین ثبات و پایداری در طی دوره پژوهش است.
جدول3-جدول آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
جارک_برا | احتمال آماره جارک_برا | کشیدگی | چولگی | ضریب تغییرات | انحراف معیار | میانه | میانگین | متغیر |
131/3421 | 0.0000 | 4/474867 | -0/464894 | 0/2539042 | 2/070610 | 8/097122 | 8/155083
| لگاریتم شکاف مالیاتی |
4286363 | 0.0000 | 316.4833 | 15.25153 | 5.7372633 | 229158.4 | 3285.000 | 39942/11 | شکاف مالیاتی |
53/73837 | 0/0000 | 2/158727 | 0/366048 | 0/6596203 | 0/950311 | 1/000000 | 1/440694 | کیفیت حسابرسی مستقل |
4/643108 | 0/0981 | 2/674372 | -0/018874 | 0/2488628
| 1/345827 | 5/000000 | 5/407907 | حاکمیت شرکتی |
113/4014 | 0.0000 | 3/184781 | 0/804733 | 0/7242156 | 5/546500 | 6/000000 | 7/658631 | اثر تعاملی* |
32/05137 | 0/0000 | 2/230033 | -0/192962 | 0/278076
| 25/58836 | 95/00000 | 92/01929 | وقفه انتشار صورت مالی |
85/43487 | 0/0000 | 2/601665 | -0/674279 | 0/0687183 | 0/307725 | 4/553877 | 4/478062 | لگاریتم وقفه انتشار صورت مالی |
23027/81 | 0/0000 | 25/62245 | 2/300705 | 0/4027849 | 0/230428 | 0/582191 | 0/572087 | اهرم مالی |
15206/02 | 0/0000 | 19/65270 | 4/318877 | 4/5414047 | 0/210208 | 0/000000 | 0046287 | وضعیت سودآوری |
*منظور از اثر تعاملی، تعامل بین کیفیت حسابرسی مستقل و حاکمیت شرکتی است.
6-2.مانایی متغیرهای پژوهش:
نتایج جدول نشان می دهد که همه متغیرهای پژوهش با توجه به اینکه احتمال آماره شان کمتر از 05/0 است مانا هستند.
جدول4-جدول آزمون مانایی متغیرهای پژوهش
نتیجه
| دیکی فولر | ایم پسران و شین | لیون لین چو | متغیر |
مانا | 0/0000 | 0/0001 | 1/0000 | شکاف مالیاتی |
مانا | 0/0001 | 0/0294 | 0/0000 | کیفیت حسابرسی مستقل |
مانا | 0/0000 | 0/0000 | 0/0000 | حاکمیت شرکتی |
مانا | 0/00000 | 0/007 | 0/0000 | اثر تعاملی |
مانا | 0/0000 | 0/0000 | 0/0000 | وقفه انتشار صورت مالی |
مانا | 0/0008 | 0/1290 | 0/0000 | اهرم مالی |
مانا | 0/0023 | 0/0490 | 0/0000 | وضعیت سودآوری |
6-3.همبستگی اسپیرمن:
جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای پارامتریک از آزمون همبستگی پیرسون و برای متغیرهای ناپارامتریک از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده می شود. با توجه به اینکه متغیرهای مستقل این پژوهش از توزیع غیر نرمال پیروی می کنند در نتیجه از آزمون همبستگی اسپیرمن برای بررسی همبستگی بین متغیرهای مستقل استفاده شده است. در جدول زیر احتمال آماره متغیرهای مستقل ارائه شده است. نتایج جدول نشان می دهد که هیچ همبستگی جدی بین متغیرهای مستقل وجود ندارد لذا مدل های طراحی شده برای آزمون فرضیه ها از این نظر نیز مطلوب هستند.
جدول5-جدول آزمون همبستگی اسپیرمن متغیرهای مستقل
وضعیت سودآوری | اهرم مالی | وقفه انتشار صورت مالی | اثر تعاملی | حاکمیت شرکتی | کیفیت حسابرسی مستقل | متغیر |
|
|
|
|
| 1 | کیفیت حسابرسی مستقل |
|
|
|
| 1 | 0/0000 | حاکمیت شرکتی |
|
|
| 1 | 0/0000 | 0/0000 | اثر تعاملی |
|
| 1 | 0/0181 | 0/0000 | 0/0000 | وقفه انتشار صورت مالی |
| 1 | 0/1419 | 0/0000 | 0/0779 | 0/0000 | اهرم مالی |
1 | 0/0000 | 0/0002 | 0/6608 | 0/0151 | 0/4671 | وضعیت سودآوری |
6-4.آزمون ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی سریالی:
نتایج جدول وجود ناهمسانی واریانس را برای مدل اول و دوم با توجه به اینکه احتمال آماره والد تعدیل شده کمتر از 05/0 است ونیز وجود خودهمبستگی را برای مدل اول و دوم با توجه به اینکه احتمال آماره وولدریج کمتر از 05/0 است تایید می کند.
جدول 6- جدول آزمون ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی سریالی جمله خطا
نتیجه | احتمال آماره Wooldridge | نتیجه | LR احتمال آماره | مدل |
خودهمبستگی وجود دارد | 0/0011 | ناهمسانی واریانس وجود دارد | 0/0000 | مدل اول |
خودهمبستگی وجود دارد | 0/0009 | ناهمسانی واریانس وجود دارد | 0/0000 | مدل دوم |
6-5.آزمون اف لیمر و هاسمن:
نتایج جدول نوع مدل پژوهش فرضیه اول را از نظر روش پنل واز نظر الگوی اثر ثابت با توجه به اینکه احتمال آماره F و Hausman کمتر از 05/0 است و نیز مدل پژوهش فرضیه دوم را از نظر روش پنل و از نظر الگوی اثر ثابت با توجه به اینکه احتمال آمارهF و Hausman کمتر از 05/0 است تایید می کند.
جدول 7-جدول آزمون اف لیمر و هاسمن مدل اول و دوم پژوهش
نتیجه | احتمال آماره Hausman | نتیجه | احتمال آماره F | مدل |
Fixed | 0/0016 | Panel | 0/0000 | مدل اول |
Fixed | 0/0181 | Panel | 0/0000 | مدل دوم |
6-6.آزمون فرضیه های پژوهش:
6-6-1. بررسی آزمون فرضیه اول پژوهش:
فرضیه اول پژوهش بدین صورت است: بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه ی معناداری وجود دارد.
با توجه به نتایج به دست آمده از جدول مدل اول پژوهش دارای مشکل ناهمسانی واریانس است بنابراین باید از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(EGLS) تخمین جهت آزمون مدل استفاده گردد.از طرفی با توجه به اینکه مدل اول پژوهش دارای مشکل خود همبستگی سریالی است اما آماره دوربین واتسون در بازه 5/1 الی 5/2 قرار دارد از پارامتر(ar1) استفاده نشده است نتایج حاصل از آزمون مدل اول پژوهش در جدول قابل مشاهده است.
جدول8-جدول آزمون نتایج مدل اول پژوهش
نام متغیرها | ضرایب | آماره t | احتمال آماره t |
کیفیت حسابرسی مستقل | -0/065186 | -2/186711 | 0/0290 |
وقفه انتشار صورت مالی | 0/589609 | 3/639102 | 0/0003 |
اهرم مالی | -0/055739 | 0/295956 | 0/7673 |
وضعیت سودآوری | 0/040356 | 0/206299 | 0/8366 |
عرض از مبدا | 5/638709 | 7/656074 | 0/0000 |
ضریب تعیین تعدیل شده | 0/924009 | ||
ضریب تعیین | 0/933251 | ||
آماره دوربین واتسون | 1/729243 | ||
آمارهF | 100/9782 | ||
احتمال آماره F | 0/0000 |
نتایج مربوط به احتمال آماره F000000/0 کمتر از 05/0 است پس نشان می دهد که مدل در حالت کلی معنادار بوده و آماره دوربین واتسون729243/1 نیز در بازه ی مطلوب قرار گرفته است. نتایج مربوط به ضریب تعیین تعدیل شده نشان می دهد که در دوره پژوهش 92/0از تغییرات شکاف مالیاتی تحت تاثیر کیفیت حسابرسی مستقل و متغیرهای کنترلی است. همچنین نتایج نشان می دهد با توجه به اینکه احتمال آماره t کیفیت حسابرسی مستقل 0290/0کمتر از 05/0 است لذا بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به اینکه احتمال آماره t وقفه انتشار صورتهای مالی 0003/0کمتر از 05/0 است لذا بین وقفه انتشار صورت های مالی و شکاف مالیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هیچ گونه رابطه معناداری بین اهرم مالی و متغیر مجازی وضعیت سودآوری با شکاف مالیاتی مشاهده نشد.
6-6-2.بررسی آزمون فرضیه دوم پژوهش :
فرضیه دوم پژوهش بدین صورت است: اثر تعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی معنادار است.
با توجه به نتایج به دست آمده از جدول مدل دوم پژوهش نیز دارای مشکل ناهمسانی واریانس است بنابراین باید از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(EGLS) تخمین جهت آزمون مدل استفاده گردد. از طرفی با توجه به اینکه مدل دوم پژوهش نیز دارای مشکل خودهمبستگی سریالی است اما آماره دوربین واتسون در بازه 5/1 الی 5/2 قرار دارد از پارامتر (ar1) استفاده نشده است. نتایج حاصل از آزمون مدل دوم پژوهش در جدول زیر قابل مشاهده است.
جدول9:جدول آزمون نتایج مدل دوم پژوهش
نام متغیرها | ضرایب | آماره t | احتمال آماره t |
کیفیت حسابرسی مستقل | -0/284801 | -2/518310 | 0/0120 |
حاکمیت شرکتی | 0/052678 | 2/002362 | 0/0455 |
اثر تعاملی | 0.042708 | 2.985813 | 0/0029 |
وقفه انتشار صورت مالی | 0/553420 | 3/580858 | 0/0004 |
اهرم مالی | -0/041950 | -0/209559 | 0/8341 |
وضعیت سودآوری | 0/019973 | 0/105185 | 0/9163 |
عرض از مبدا | 5/498257 | 7/769554 | 0/0000 |
ضریب تعیین تعدیل شده | 0/889144 | ||
ضریب تعیین | 0/902841 | ||
آماره دوربین واتسون | 1/778719 | ||
آمارهF | 65/91793 | ||
احتمال آمارهF | 0/0000 |
نتایج مربوط به احتمال آماره F000000/0کمتر از 05/0 است پس نشان می دهد که مدل در حالت کلی معنادار بوده و آماره دوربین واتسون778719/1 نیز در بازه مطلوب قرار گرفته است. نتایج مربوط به ضریب تعیین تعدیل شده نشان می دهد که در دوره پژوهش 88/0از تغییرات شکاف مالیاتی تحت تاثیر کیفیت حسابرسی مستقل و کیفیت حاکمیت شرکتی و اثر تعاملی کیفیت حسابرسی مستقل در حاکمیت شرکتی این دو متغیر و نیز متغیرهای کنترلی است. همچنین نتایج نشان میدهد که با توجه به اینکه احتمال آماره tکیفیت حسابرسی مستقل 0120/0کمتر از 05/0 است. لذا بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه منفی ومعناداری وجود دارد. با توجه به اینکه احتمال آماره t کیفیت حاکمیت شرکتی 0455/0کمتر از 05/0 است بین کیفیت حاکمیت شرکتی و شکاف مالیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین با توجه به اینکه احتمال آمارهt اثر تعاملی کیفیت حسابرسی مستقل در حاکمیت شرکتی0029/0 کمتر از 05/0 است. اثرتعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی مثبت و معنادار است. با توجه به اینکه احتمال آمارهt وقفه انتشارصورت های مالی 0004/0کمتر از 05/0 است لذا بین وقفه انتشار صورت های مالی و شکاف مالیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هیچ گونه رابطه معناداری بین اهرم مالی و متغیر مجازی وضعیت سودآوری با شکاف مالیاتی مشاهده نشد.
7.نتیجه گیری:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس است. بدین منظور دوفرضیه تدوین گردید. فرضیه اول به این شرح بود: بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. این یافته مطابق با مبانی نظری است بنابراین هرچقدر کیفیت حسابرسی مستقل بیشتر باشد شکاف مالیاتی کمتر خواهد بود. این یافته مطابق با نتایج پژوهش شجاع لله کائی و نیک کار(1396) و مخالف با نتایج پژوهش خواجوی و کیامهر(1394) است. بر اساس نتایج فرضیه اول پیشنهاد می شود، طبق تبصره 2 ماده 10 دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس مصوب 86/5/8 شورای عالی بورس که بیان می کند موسسات حسابرسی مجاز نیستند بعد گذشت 4 سال دوباره سمت حسابرسی مستقل و بازرس قانونی شرکت واحدی را بپذیرند لذا به سازمان امور مالیاتی پیشنهاد می شود در جهت تشخیص صحیح مالیات به مساله دوره تصدی و استمرار رابطه بین موسسات حسابرسی و شرکت ها توجه بیشتری کنند. همچنین به شرکت ها پیشنهاد می شود برای اعتبار بخشی و افزایش کیفیت سود گزارش شده می توانند از حسابرسان متخصص و شاغل در سازمان حسابرسی و نیز موسسه های دارای رتبه الف استفاده کنند تا از این طریق اعتماد سرمایه گذاران را کسب کنند.
فرضیه دوم پژوهش به این صورت بیان شده بود که اثرتعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی معنادار است. یافته ها نشان داد بین حاکمیت شرکتی و شکاف مالیاتی رابطه مثبت و معنادار است. هرچند انتظار می رفت تا رابطه منفی و معنادار مشاهده شود اما نتایج مثبت و معنادار را نشان داد. این یافته مخالف با مبانی نظری و همچنین مخالف با نتایج خوشکار و همکاران(1400)، دیدار و همکاران(1393) و آرمسترانگ و همکاران(2015) است. شاید یکی از علت های آن هم وزن بودن تمام متغیرهای به کار گرفته در حاکمیت شرکتی باشد. همچنین نتایج نشان داد که اثر تعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی مثبت و معنادار است. هرچند انتظار می رفت تا رابطه منفی و معنادار مشاهده شود اما نتایج مثبت و معنادار را نشان داد این یافته نیز مخالف با مبانی نظری است. و به این مفهوم است که حاکمیت شرکتی به گونه ای درست در ایران رعایت نمی شود. با توجه به اینکه نظام راهبری در شرکت های ایران پیچیده و موارد خاص خود را دارد (مانند دخالت دولت در انتخاب هیات مدیره و تاثیر نخبگان سیاسی در نظام راهبری شرکتی) و عدم ابراز هزینه ها و علی الخصوص هزینه های مالیاتی باعث گردیده است که نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر با مبانی نظری و پژوهش های مشابه در کشورهای پیشرفته کاملا همسو نباشد. در ایران و در اکثر شرکت های بزرگ و علی الخصوص شرکت هایی که در آن دولت تاثیر گذار است بعد از انتخابات (مانند انتخابات ریاست جمهوری) حاکمیت شرکت ها دستخوش تسویه حساب سیاسی گردیده و هیات مدیره و به تبع آن مدیر عامل تغییر می یابد در این میان هزینه های مالیاتی و سایر مسایل از این دست کمتر مورد علاقه مدیران برای مدیریت است و مسایلی همچون تغییرات در سیستم و تغییر حسابرس بیشتر جلب توجه می نماید. بر اساس نتایج فرضیه دوم پیشنهاد می شود، هر چه در معیار های، ساز وکارهای حاکمیت شرکتی بهبود حاصل گردد موجب ارتقا و بهبود در مدیریت شرکت میشود. لذا به سازمان بورس اوراق بهادار و سازمان امور مالیاتی پیشنهاد میشود از تأثیری که ساز وکارهای حاکمیت شرکتی بر شکاف مالیاتی دارد درک عمیقی داشته و جهت جلوگیری از شکاف مالیاتی برنامه ریزی مناسبی داشته باشند. همچنین به مراجع ذی صلاح و سازمان بورس اوراق بهادار پیشنهاد می شود در جهت تدوین و استقرار و ضمانت اجرای حاکمیت شرکتی اقدامات لازم را انجام دهند.
8.پیشنهادات:
پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی موضوعات زیر مورد بررسی قرار گیرد:
1- پیشنهاد می شود در پژوهش دیگری از سایر روش های محاسبه متغیرهای حاکمیت شرکتی بر رابطه کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی انتخاب شود.
2- پیشنهاد می شود اثر کیفیت حاکمیت شرکتی در رابطه بین کیفیت حسابرسی مستقل و شکاف مالیاتی برای شرکت های زیان ده در مقایسه با شرکت های سود ده با استفاده از متغیر مجازی پژوهش و بررسی شود.
منابع
احمدی لویه، افشین، نیکومرام، هاشم و بنی مهد، بهمن. (1400). حق انتخاب حسابرس و اجتناب مالیاتی بر اساس نظریه انتخاب گلاسر. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت 10(38), 1-16.
باباجانی، جعفر و عبدی،مجید(1389)،«رابطه حاکمیت شرکتی و سود مشمول مالیات شرکتها»پژوهش های حسابداری مالی،شماره5،ص65-86
بدری،احمد.(1387).«مبانی و ضرورت حاکمیت شرکتی».مجموعه مقالات حاکمیت شرکت،نشر بورس اوراق بهادار تهران(مدیریت آموزش)،5-17
حساس یگانه، یحیی و رضایی، شهروز.(1397). مدلی برای تاثیرمسئولیت اجتماعی و هزینه های مدیریت مالیات شرکت براجتناب و فرار مالیاتی. مطالعات تجربی حسابداری مالی, 15(58), 27-58. doi: 10.22054/qjma.2018.9425
حساس یگانه،یحیی(1384).«نقش سرمایه گذاران نهادی در حاکمیت شرکتهای سهامی»،ماهنامه حسابدار،انجمن حسابداران خبره ایران،شماره های 164 و 165
حساس یگانه،یحیی،رئیسی،زهره و حسینی،سید مجتبی.(1388).«رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران».فصلنامه علوم مدیریت ایران ،4(13)،100-75
حساس یگانه،یحیی،معیری،مرتضی.(1387).«حاکمیت شرکتی حسابرسی و کمیته حسابرسی»23(5)،66-57
خرم آبادی، مهدی، لشگرآراء، سهیلا و پورغلامرضا، ندا. (1401). بررسی نقش کیفیت حاکمیت شرکتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی. پژوهش های راهبردی بودجه و مالی, 3(1), 125-97.
خواجوی، شکراله، و کیامهر، محمد. (1394). بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پژوهشنامه مالیات، 23(26 (مسلسل 74))، 87-108. SID. https://sid.ir/paper/89694/fa
خوشکار، فرزین، اسلامی ساراب، مجیدو کرمی، علی. (1400). نقش تعدیلگر مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی. نشریه علمی رویکردهای پژوهشی نوین مدیریت و حسابداری, 5(19), 384-401.
دیدار، حمزه، منصورفر، غلامرضا و کفعمی، مهدی، ) 1393 (، بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی برشکاف مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره 21 ، شماره 4، ص 409-430
رحمانیان کوشککی، عبدالرسول و بادیاب، آرش. (1402). تاثیر حاکمیت شرکتی، سودآوری و اندازه شرکت بر ارزش شرکت با نقش میانجی سرمایه فکری. مطالعات اخلاق و رفتار در حسابداری و حسابرسی, 3(1), 89-114.
رحمتی نودهی، رسول(1394). روزنامه دنیای اقتصاد-شماره 3535
رحیمی کیا اقبال، محمدی شاپور، غضنفری مهدی.(1394). تشخیص فرار مالیاتی با استفاده از سیستم هوشمند ترکیبی. پژوهشنامه مالیات. ۲۳ (۲۶) :۱۳۶-۱۶۴
سلیمی نوه ،اسدا ا...، (1388)،" بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی با ریسک شرکتهاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" ،پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه ازاد تهران
شجاع للـه کائی، طاهره و نیککار، بهزاد. (1396). بررسی رابطه میان معیارهای نظام راهبری شرکتی و کیفیت حسابرسی با اجتناب از پرداخت مالیات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت, 6(24), 41-56.
عبداله میلانی، مهنوش، اکبرپور روشن، نرگس.(1391). فرار مالیاتی ناشی از اقتصاد غیررسمی در ایران. پژوهشنامه مالیات. ۲۰ (۱۳) :۱۴۱-۱۶۸
عفری، علی و طاهری فرد، احمد رضا. (1400). بررسی شاخصهای حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی. مجله اقتصادی-ماهنامه بررسی مسایل و سیاستهای اقتصادی21(1), 5-26.
مجتهدزاده،ویدا و آقایی،پروین(1383)،عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی مستقل از دیدگاه حسابرسان مستقل و استفاده کنندگان ،بررسی های حسابداری و حسابرسی،شماره38،صص53-76
نمازی محمد، صادق زاده مهارلوئی محمد.(1396). پیشبینی فرار مالیاتی با استفاده از الگوریتمهای دادهکاوی درخت تصمیم . حسابداری مالی. ۹ (۳۶) :۷۶-۱۰۱
نمازی، نوید رضا و حسن اسماعیل پور، ) 1400 (، "تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزش افزوده شرکتها با تأکید بر نقش میانجی مسؤلیت اجتماعی"، پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، دوره 13 ، شماره(4پیاپی52 ) ، صص 150-115
نمازیان، علی، پور حیدری، امید و زینلی، حدیث. (1401). بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی وکیفیت حاکمیت شرکتی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. راهبرد مدیریت مالی, 10(4), 177-196. doi: 10.22051/jfm.2022.34226.2471
نمازیان، علی، پورحیدری، امیدو زینلی، حدیث. (1400). بررسی تأثیر نرخ مؤثر مالیاتی و کیفیت حاکمیت شرکتی بر فرار مالیاتی و فساد مالیاتی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی, 28(3), 507-532. doi: 10.22059/acctgrev.2021.313990.1008470
نونهال نهر،علی اکبر،جبارزاده کنگرلویی،سعید و پورکریم،یعقوب.(1389)،"رابطه بین کیفیت حسابرس و قابلیت اتکای اقلام تعهدی".بررسی های حسابداری و حسابرسی،شماره 61،صص55-70
یاراحمدی، حسین، طاهری نیا، مسعود، گیوکی، ابراهیم و طالب نیا، قدرت اله. (1400). دلایل شکاف بین درآمد مشمول مالیات ابرازی و درآمد مشمول مالیات تشخیصی شرکت های غیرتولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش سرمایهگذاری 10(40), 707-727.
Abdelfattah, T., & Aboud, A. (2020). Tax avoidance, corporate governance, and corporate social responsibility: The case of the Egyptian capital market. Journal of International Accounting, Auditing and Taxation, 38, 100304. https://doi.org/10.1016/j.intaccaudtax.2020.100304
Abdullah, et al. (2008) Predicting Corporate Failure of Malaysia’s Listed Companies Comparing Multiple Discriminant Analysis Logistic Regression and the Hazard Model. International Research Journal of Finance and Economics, 15, 201-217.
Armstrong, C. S. , Blouin, J. L. , Jagolinzer, A. D. , & Larcker, D. F. (2015). Corporate governance, incentives, and tax avoidance. Journal of Accounting and Economics, 60 (1) ,1-17.
Bradshaw, M., Liao, G., & Ma, M. S. (2019). Agency costs and tax planning when the government is a major shareholder. Journal of Accounting and Economics, 67(2-3), 255-277. https://doi.org/10.1016/j.jacceco.2018.10.002
Célimène, F., Dufrénot, G., Mophou, G., & N'Guérékata, G. (2016). Tax evasion, tax corruption and stochastic growth. Economic Modelling, 52, 251-258. https://doi.org/10.1016/j.econmod.2014.10.055
DeAngelo, L. 1981. Auditor size and audit quality. Journal of Accounting and Economics, 3, 297−322.
Fakhfakh, I., & Jarboui, A. (2020). Audit certification, earnings management and risk governance: a moderated-mediation analysis. Journal of Financial Reporting and Accounting, 18(2), 277-299. https://doi.org/10.1108/JFRA-01-2019-0015
Fama,E.F.,& Jensen,M.C.(1983).seperation of ownership and control.Journal of law and Economics,26(12),301-325
Hassan, Y., Hijazi, R., & Naser, K. (2017). Does audit committee substitute or complement other corporate governance mechanisms: Evidence from an emerging economy. Managerial Auditing Journal, 32(7), 658-681. https://doi.org/10.1108/MAJ-08-2016-1423
International Journal of Business and Social Science, Vol. 2, No. 10, PP. 38-46
Kanagaretnam, K., Lobo, G. and Whalen, D. (2007) Does Good Corporate Governance Reduce Information Asymmetry around Quarterly Earnings Announcements? Journal of Accounting and Public Policy, 26, 497-522. https://doi.org/10.1016/j.jaccpubpol.2007.05.003
Nazir, M.S. & Afza, T. (2018). Does managerial behavior of managing earnings mitigate the relationship between corporate governance and firm value? Evidence from an emerging market. Future Business Journal, 4(1), p. 139-156
OECD(2004b), Corporate Governance: Corporate Governance: A Survey of Developments in OECD Countries. Paris: Organization for Economic Cooperation and Development
Sudibyo, Y. A. , Jianfu, S. (2016). Political connections, state ownership enterprise and tax avoidance: evidence from Indonesia. Corporate Ownership and Control, 13 (3) , 279-283.
Watkins, A. L., Hillison, W. and Morecroft, S. E., (2004), Audit quality: asynthesis of theory and empirical evidence, Journal of Accounting Literature, 23: 153-193.
Zureigat, Q. (2011), "The Effect of Ownership Structure on Audit Quality: Evidence from Jordan".
Examine the moderating impact corporate governance on the relationship between auditing quality and tax gap by companies listed in Exchange and Forward
Abstract
Method: Multivariate regression method based on combined data was used for data analysis. The research sample includes 1230 company-year observations for the years 1387 to 1396. And they were analyzed using Excel and iViews software.
Findings: The research findings indicate that there is a negative and significant relationship between the quality of independent auditing and the tax gap, but the moderating effect of corporate governance on the relationship between the quality of independent auditing and the tax gap is positive and significant.
Conclusion: The tax affairs organization should pay more attention to the issue of tenure and the continuity of the relationship between audit institutions and companies in order to correctly diagnose taxes. Also, companies can use expert auditors working in the audit organization to give credibility and increase the quality of the reported profit. And also use A-rated institutions to gain the trust of investors. According to the result of the second hypothesis, corporate governance is not properly observed in Iran and it is better to improve the corporate governance criteria as a monitoring tool.
Key words: corporate governance, tax gap, tax avoidance, quality of financial statements, conflict of interest, quality of independent audit.
[1] 1 Fama & Jensen
[2] Enron
[3] Worldcom
[4] Parlumat
[5] Artoranderson
[6] Auditing Quality
[7] Sarbanes Oxley ACT
[8] Corporate Governance
[9] Stakeholder
[10] 4 Kanagaretnam et al
[11] 5IFAC
[12] 1 Economic Cooperation and Development Organization ( OECD)
[13] 1 Zureigat
[14] Generally accepted accounting principles
[15] 1 Watkins et al
[16] 2 Tax
[17] 1 Fakhfakh & Jarboui
[18] 2 Abdelfattah & Aboud
[19] 3 Bradshaw et al
[20] 1 Nazir & Afza
[21] 2 Sudibyo& Jianfu
[22] 3 Armstrong et al