Economic Analysis of Input Utilization Patterns in Wheat Production in the Ziwiyeh Region of Saqqez County
Subject Areas : Sustainable production technologies
Dawood Aminpoor
1
,
Mohammad ali Asaadi
2
*
1 - PhD Student, Department of Agricultural Economics, Payam Noor University, Karaj, Tehran, Iran
2 - PhD, Department of Agricultural Economics, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran
Keywords: Production function, Cobb Douglas, Spring fertilizer, Wheat, Saqqez, Ziwiyeh region,
Abstract :
Nowaday, the issue of production has become one of the most fundamental issues in the field of the country's economy. The importance of the agricultural sector as one of the main pillars of the country's growth and development as well as optimal production in this sector is very important. In this regard, the present research has been conducted with the aim of investigating the role and position of wheat production inputs as a strategic and vital product in the consumption basket of Ziwiyeh region of Saqqez city. The required data were collected by referring to the Jihad Agricultural Department of the city and the country's water demand system in the crop year of 2021-2022. In order to economically evaluate the inputs involved in wheat production, various production functions including Cobb-Douglas, transcendental, translog and generalized quadratic functions were estimated and finally Cobb-Douglas function was selected as the superior production function. The results showed that the sum of the partial tensions or the estimated coefficients of Cobb-Douglas production function was 0.953, which shows the decreasing return to scale in this production function. Also, the factors of cultivated area, spring fertilizer, autumn fertilizer and farmer's capital have a positive and significant effect on production, while the labor force has a negative effect. Spring fertilizer with the greatest effect and economic value of 27,945 Tomans was recognized as the most important input. According to the results, it is recommended to make appropriate policy and planning in order to increase the productivity of wheat production factors in the region.
Abtahi, S.Y., & Eslami, M.A. (2010). Provincial comparison of technical efficiency of dry wheat production in Iran. Agricultural Extention and Education Research, 3(2), 26-36. (In Farsi).
Ahirwar, R. F., Verma, A. K., & Shekhawat, L. S. (2015). Cost and income structure of wheat cultivation in Vindhyan Plateau of Madhya Pradesh. Economic Affairs, 60(1), 83-88.
Akighir, D. T., & Shabu, T. (2011). Efficiency of Resource use in Rice Farming Enterprise in Kwande Local Government Area of Benue State, Nigeria. Int. J. Hum. Soc. Sci. 1(3): 215-220.
Asaadi, M. A., Vakilpoor, M. H., Mortazavi, S. A., & Nemati Faraj, T. (2019). Estimating the economic value of water using willingness to pay of potato farmers and the value of marginal product. Iranian Journal of Soil and Water Research, 50(4), 1023-1037. (In Farsi).
Asaadi, M.A., Khalilian, S., & Mosavi, S. H. (2019). Assessment of water economic value in wheat and rapeseed farms (Case Study: Qazvin plain irrigation network). Water Resources Engineering, 12(40), 137-148. (In Farsi).
Azamzadeh Shurki, M. A., Khalilian, S., & Mortazavi, S. A. (2011). Selection Production Function and Estimate Important Coefficient of Energy in Agricultural Sector. Agricultural Economics and Development, 19(76), 205-229. (In Farsi).
Dhehibi, B., Haithem, B., & Mohamed, A. (2012). Input and output technical efficiency and total factor productivity of wheat production in Tunisia. Afr. J. Agr. Resour. Econ. 7, 70-78
Ghaderzadeh, H., & Jazayeri, A. (2018). Determination of economic value of water and its demand function production for alfalfa crop in kurdistan province (Case study: Dehgalan plain). Agricultural Economics Research, 10(39), 23-54.
Golzari, Z., Eshraghi, F., & Keramatzadeh, A. (2017). Estimating the economic value of water in wheat production in Gorgan County. Journal of Water Research in Agricultural, 30(4), 457-466. (In Farsi).
Gray, E. M., Sheng, Y. Oss-Emer, M. and Davidson, A. (2012). Agricultural productivity: trends and policies for growth. Agricultural Commodities, 2(1), 166-179.
Hosseinzad, J., & Salami, H. (2007). Selecting the production function to estimate the economic value of agricultural water, a case study of wheat production. Agricultural Economics and Development, 12(48), 53-73. (In Farsi).
Mala, S. N., & Akbay, C. K. (2022). Input use, cost structure and economic analysis of wheat production in the Northern Region of Iraq. Custos e agronegócio online, 18(1), 250-270.
Medellin-Azuara, J., Harou, J. J., & Howitt R.E. (2010). Estimating economic value of agricultural water under changing condition and the effects of spatial aggregation. Journal of Science of the Total Environmental, 408, 5639-5648.
Omidi, A., Shabanzadeh, M., & Khanali, M. (2018). Productivity Study of Agriculture Inputs for Wheat Planting, Case study: Mehran plain. Agricultural Mechanization and Systems Research, 19(70), 97-110.
Piri, H., & Heidari, M. (2018). Estimated demand and economic value of water in production of forage sorghum in Sistan. Journal of Agricultural Economics Researches, 10(2), 121-134. (In Farsi).
Rostami Meskoupaee, F., Keramatzadeh, A., Jolaee, R., & Kashiri, H. (2015). Economical survey of input application in Gorgan׳ s cotton production. Iranian Journal of Cotton Researches, 3(1), 15-31. (In Farsi).
15 پژوهشهای علوم کشاورزی پایدار/جلد 4/شماره 3/پاييز 1403/ ص 64-51
https://sanad.iau.ir/journal/sarj/
https://doi.org/10.71667/sarj.2024.1187471
تحلیل اقتصادی الگوی بهرهبرداری از نهادههای تولید گندم در شهرستان سقز
داوود امین پور1، محمدعلی اسعدی 2*
1-دانشجوی دکتری، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه پیام نور، کرج، تهران، ایران
2- دانش آموخته دکتری، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
* ايميل نویسنده مسئول: a.asaadi68@yahoo.com
(تاریخ دریافت: 27/07/1403- تاريخ پذيرش: 18/09/1403)
چکیده
امروزه موضوع تولید به یکی از اساسیترین مباحث در زمینهی اقتصاد کشور مبدل شده است. اهمیت بخش کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی رشد و توسعه کشور و نیز تولید بهینه در این بخش، بسیار حائز اهمیت است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش و جایگاه نهادههای تولید گندم به عنوان یک محصول استراتژیک و حیاتی در سبد مصرفی منطقه زیویه شهرستان سقز در استان کردستان انجام شده است. دادههای مورد نیاز از طریق مراجعه به اداره جهاد کشاورزی شهرستان و سامانه نیاز آبی کشور در سال زراعی 1-1400جمع آوری شد. به منظور بررسی اقتصادی نهادههای دخیل در تولید گندم، توابع تولید مختلفی شامل کاب-داگلاس، ترانسندنتال، ترانسلوگ و تابع درجه دوم تعمیمیافته تخمین زده شد و در نهایت، تابع کاب-داگلاس به عنوان تابع تولید برتر انتخاب گردید. نتایج نشان داد که مجموع کششهای جزئی یا ضرایب تخمینی تابع تولید کاب داگلاس 953/0 بدست آمد که نشان از بازده نزولی نسبت به مقیاس در این تابع تولید میباشد. همچنین عوامل سطح زیرکشت، کود بهاره، کود پاییزه و سرمایه کشاورز به طور مثبت و معنیداری بر تولید اثر میگذارند، در حالیکه نیروی کار اثر منفی داشته است. کود بهاره با بیشترین تأثیر و ارزش اقتصادی 27945 تومان، مهمترین نهاده شناخته شد. با توجه به نتایج، توصیه میشود سیاستگذاری و برنامهریزی مناسبی به منظور افزایش بهرهوری عوامل تولید گندم در منطقه صورت گیرد.
واژههاي کليدي: تابع تولید، کاب داگلاس، کود بهاره، گندم، سقز، زیویه
مقدمه
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و محدودیتهای نهادی و منابع تولید در بخش کشاورزی، ضرورت بهبود بهرهوری و استفاده بهینه از عوامل تولید بیش از پیش احساس میشود. این امر با عنایت به سهم قابل توجه بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی و اشتغال و نیز جایگاه حیاتی آن در تأمین امنیت غذایی و خودکفایی محصولات استراتژیک، از اهمیت ویژهای برخوردار است (Omidi et al., 2018). این بخش به عنوان یکی از ارکان مهم اقتصادی، علاوه بر تأمین مواد غذایی، زمینهساز رشد سایر بخشها از جمله صنعت نیز میباشد (Rostami Meskoupaee et al., 2015). دولتها اغلب از طریق سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی تلاش میکنند تا عرضه محصولات یا مصرف نهادههای تولیدی را در راستای اهداف برنامهریزی شده تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به وابستگی تغییرات عرضه محصولات کشاورزی به نوسانات نهادهها و محصول، لازم است تحلیل آثار سیاستها با در نظر گرفتن همزمان تغییرات نهادهها و تولید محصولات صورت پذیرد.
گندم به عنوان یکی از مهمترین محصولات کشاورزی، سهم عمدهای از سطح زیرکشت و تولیدات بخش کشاورزی را به خود اختصاص داده و نقش محوری در تأمین نیازهای غذایی دارد (Abtahi & Eslami, 2010). بنابراین، دستیابی به سطح مطلوب تولید این محصول مستلزم توجه به شرایط آب و هوایی مناطق مختلف و ميزان مصرف بهینه نهادههاي مختلف در توليد است تا از اتلاف منابع جلوگیری شده و زمینه رشد بیشتر تولید فراهم شود. در این راستا، بررسی کارایی فنی کشت گندم در مناطق مختلف و شناسایی ظرفیتهای موجود، گامی ضروری به منظور افزایش تولید این محصول استراتژیک به شمار میرود.
برای بررسی ارزش اقتصادی نهادههای مشارکتکننده در تولید محصولات کشاورزی و تحلیل شرایط تولید برای برنامهریزی دقیق در آینده، برآورد تابع تولید این محصولات ضرورت ویژهای دارد و میتواند به طور قابل توجهی مؤثر و مفید باشد. انتخاب فرم دقیق این تابع به حد زیادی به شرایط تولید بستگی دارد. معمولاً، اقتصاددانان علاوه بر بهرهگیری از تجربیات مشابه، انتخاب فرم تابع را بر مبنای توجیه آماری آن انجام میدهند. تعیین فرم دقیق این تابع، از نظر برنامهریزی و توسعه اقتصادی، بسیار مهم و از اجزای اساسی برنامهریزی اقتصادی محسوب میشود. با تخمین تابع تولید در کشاورزی و بهرهگیری از اطلاعات حاصل از آن، میتوان، توان تولید بخش کشاورزی را مشخص کرد و آن را با عملکرد واقعی مقایسه نمود (Asaadi et al., 2019a). این مقایسه امکان ریشهیابی و شناسایی مشکلات کلان موجود در این بخش را فراهم میکند و درک جامعی از عوامل اصلی تشکیلدهنده آن را ارائه میدهد. همچنین، برآورد تابع تولید این امکان را ایجاد میکند که نقش و اهمیت هر یک از نهادههای تولید بهطور مجزا مشخص گردد. این اطلاعات، امکان تصمیمگیری و سیاستگذاری در زمینه بهرهگیری از نهادهها، محاسبه بهرهوری جزئی و کل نهادههای تولید، قیمتگذاری نهادهها و بهطور کلی برنامهریزی تولید و تدوین استراتژیهای توسعه را فراهم میآورد (Azamzadeh Shurki et al., 2011). از طرف دیگر، مشکلات و چالشهای موجود در کشاورزی با این اطلاعات میتواند توضیح داده و حل گردد.
در فصل زراعی 1402-1401، از مجموع حدود 6 میلیون هکتار سطح زیرکشت گندم در کشور، حدود 5/12 میلیون تن گندم برداشت شد. استان کردستان یکی از مهمترین مراکز تولید گندم در کشور و حدود ۱۱ درصد تولید کل کشور را به خود اختصاص داده است. در این استان از کل مساحت 5/589 هزار هکتار زیر کشت، 557 هزار هکتار به صورت دیم و 5/32 هزار هکتار به صورت آبی به کشت گندم اختصاص یافته است. همچنین با تولید 320/1 میلیون تن گندم در سال 1402، رتبه دوم کشور را در تولید این محصول استراتژیک به خود اختصاص داده است. شهرستان سقز با چهار بخش اصلی سرشیو، مرکزی، امام و زیویه یکی از مهمترین نواحی تولید گندم در استان کردستان است. پژوهش حاضر در یک مطالعه موردی، با تعیین بهرهوری متوسط و نهایی و همچنین تعیین ارزش اقتصادی نهادههای تولید گندم از طریق تابع تولید، به بررسی نقش اقتصادی و اهمیت هر نهاده در تولید این محصول استراتژیک در بخش زیویه پرداخته است.
پژوهشهای متعددی در ارتباط با مسائل مرتبط با تولید و تخمین تابع تولید بویژه در بخش کشاورزی انجام گرفته است. (Asaadi et al., 2019b) ارزش اقتصادی آب کشاورزی در مزارع سیبزمینی در همدان را بررسی کردند. نتایج نشان داد متوسط ارزش اقتصادی آب از روش تابع تولید 2461 ریال در هر مترمکعب و از روش تمایل به پرداخت 3452 ریال در هر مترمکعب است. (Omidi et al., 2018) بهرهوری نهادههای کشاورزی در کشت گندم دشت مهران را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد، بیشترین بهرهوری نهایی مربوط به سطح زیر کشت و کمترین آن مربوط به ماشینآلات است. مصرف نهاده ماشینآلات در مرحله غیراقتصادی و سایر نهادهها در مرحله اقتصادی تولید قرار داشتند. همچنین کوچک بودن قطعات زمین مانع از استفاده بهینه از ماشینآلات و صرفههای مقیاس شده و منجر به افزایش هزینههای تولید شده است. (Piri & Heidari, 2018) ارزش اقتصادی آب کشاورزی از دید تقاضاکنندگان در مزارع سورگوم علوفهای در سیستان را بررسی کردند. نتایج نشان داد تابع کاب-داگلاس به عنوان تابع برتر تولید انتخاب شد. کشش خودقیمتی تقاضای مشتقشده آب 25/2 بود که نشاندهنده اثربخشی سیاستهای قیمتی در کنترل مصرف آب است.
ازجمله مطالعات خارج کشور نیز میتوان به پژوهش (Mala & Akbay, 2002) اشاره نمود که با هدف بررسی ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی تولید گندم انجام دادند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد میانگین عملکرد گندم 8/508 کیلوگرم در هکتار بوده و این محصول برای کشاورزان سودآور میباشد. تحلیل هزینهها نیز حاکی از آن بود که هزینههای برداشت محصول و کود عمدهترین هزینههای تولید هستند. همچنین، بر اساس تجزیه و تحلیل رگرسیون، متغیرهای اندازه مزرعه، آبیاری، میزان بذر، میزان سموم و تاریخ کاشت بیشترین تأثیر معنیدار را بر میزان تولید گندم داشتند. (Ahirwar et al., 2015) در پژوهش خود ساختار هزینه و درآمد تولید گندم را در منطقه فلات ویندیان هند مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادند. یافتههای آنها نشان داد که هزینههای کشت گندم در مزارع بزرگتر، در مقایسه با مزارع متوسط و کوچک، بیشتر بوده است. همچنین، نسبت سود به هزینه در مزارع کوچک، بالاتر از مزارع متوسط و بزرگ گزارش شده است. (Grat et al., 2012) تغییرات بهرهوری در بخش کشاورزی استرالیا را طی 33 سال بررسی کردند. نتایج نشان داد، بهرهوری سالانه 2/1 درصد رشد داشته است، اما این رشد در بخشهای مختلف متفاوت بوده است. به طور میانگین، مصرف نهادهها سالانه 8/0 درصد کاهش یافته که با رشد مثبت بهرهوری منجر به رشد 4/0 درصدی تولیدات شده است. (Dhehibi et al., 2012) به بررسی عوامل موثر بر تولید گندم در تونس پرداختند. نتایج نشان داد نیروی کار کمترین تاثیر و مزارع متوسط کمترین کارایی را دارند. (Akighir & Shabu, 2011) کارایی منابع تولید برنج در نیجریه را بررسی کردند. نتایج نشان داد، کشاورزان در استفاده از نهادهها منطقی عمل میکنند. (Medellin-Azuara et al., 2010) ارزش اقتصادی آب کشاورزی را به عنوان ابزار مدیریت آب معرفی کردند. آنها ارزش اقتصادی آب در مکزیک را 413/0 دلار در هر مترمکعب برآورد کردند.
در پژوهشهای بررسیشده، ارزش اقتصادی آب کشاورزی، بهرهوری نهادههای تولید، کارایی مصرف منابع و عوامل موثر بر تولید محصولات کشاورزی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعات نشان میدهد ارزش اقتصادی آب و بهرهوری نهادهها در مناطق مختلف، متفاوت است. همچنین کشاورزان در استفاده از نهادهها منطقی عمل میکنند. از طرفی اندازه مزرعه و شرایط اقلیمی بر بهرهوری و کارایی تولید تاثیرگذار است. بنابراین سیاستگذاریهای مناسب در زمینه قیمت آب و نهادهها و توجه به شرایط منطقهای میتواند به افزایش بهرهوری و کارایی تولید محصولات کشاورزی کمک کند.
مواد و روشها
این پژوهش در بخش زیویه شهرستان سقز که دومین شهرستان پرجمعیت استان کردستان با حدود 3/236 هزار نفر جمعیت است، انجام شد. بخش زیویه در شرق شهرستان سقز واقع شده و شامل 45 روستا با حدود 5/33 هزار نفر جمعیت میباشد. دادههای مورد استفاده در این پژوهش مربوط به سال زراعی 1-1400میباشد که از طریق مراجعه حضوری به اداره منابع آب و جهاد کشاورزی شهرستان و سامانه نیاز آبی کشور، برای محصول گندم جمعآوری شده است. ابتدا دادهها در Excel سازماندهی شدند. سپس با استفاده از SPSS آمار توصیفی محاسبه گردید و در نهایت آمار استنباطی در محیط نرمافزاری Eviews تجزیه و تحلیل شدند.
تابع تولید
تابع تولید یک مفهوم کلیدی در علم اقتصاد است و رابطه بین مقادیر مختلف نهادهها و ستادههای تولیدی را نشان میدهد. تابع تولید رابطه فنی بین حداکثر میزان تولید یک محصول با استفاده از مجموعهای از عوامل تولید را مشخص میکند (Golzari et al., 2017). در تابع تولید، میزان تولید کل به عنوان متغیر وابسته و مقدار عوامل تولید به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته میشوند. شکل تحلیلی تابع تولید به صورت زیر است:
(1) | Q = f(X1, X2, ..., Xn) |
در رابطه (1)، Q مقدار تولید کل، Xها بردار مقادیر نهادههای تولید هستند و فرض بر این است که n عامل در تولید مشارکت دارند. برای تخمین تابع تولید میتوان از فرمهای مختلفی استفاده کرد که به دو دسته انعطافپذیر و انعطافناپذیر تقسیم میشوند. از جمله توابع انعطافپذیر میتوان به ترانسلوگ، درجه دوم تعمیمیافته و لئونتیف تعمیمیافته و از جمله توابع انعطافناپذیر میتوان به کاب-داگلاس و ترانساندنتال اشاره کرد (Asaadi et al., 2019b). انعطافپذیری در اشکال تابعی به معنای وجود پارامترهای آزاد در تابع برای ارائه تقریب درجه دوم از هر تابع دلخواه است. به عبارت دیگر انعطافپذیری به مفهوم توانایی تابع در ارائه تقریب درجه دوم از هر تابع دلخواه در نقاط مختلف دامنه تابع است. (Hosseinzad & Salami, 2007).
متغیرهای توضیحی مورد استفاده در این پژوهش شامل سطح زیرکشت برحسب هکتار (sz)، نیروی کار برحسب نفر روز (N)، بذر مصرفی برحسب کیلوگرم (b)، کود بهاره (kb) و کود پاییزه (kp) برحسب کیلوگرم و سرمایه کشاورز بر حسب میلیون تومان (s) میباشد. تولید گندم برحسب کیلوگرم (Y) نیز در این پژوهش به عنوان متغیر وابسته تعیین شد. لازم به ذکر است، به دلیل همخطی شدید بین بذر مصرفی و سطح زیرکشت، متغیر بذر مصرفی از مدل حذف گردید. همچنین با توجه به اینکه مزارع مورد مطالعه به صورت دیم کشت میشوند، متغیر مصرف آب در مدل وارد نشده است.
2-2. انواع توابع تولید به کار رفته در این پژوهش
تصریح درست فرم تابعی در تخمین تابع تولید اهمیت زیادی دارد. انتخاب نادرست نوع تابع میتواند منجر به برآورد پارامترهایی شود که ارتباط واقعی بین متغیرها را نشان نمیدهد (Ghaderzadeh & Jazayeri, 2018). توابع تولید مختلفی در اقتصاد وجود دارد که برخی کاربرد بیشتری داشته و در مطالعات تجربی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. یک تابع تولید برای نمایش نظریه تولید نئوکلاسیک، باید دارای ویژگیهایی همچون یکنواختی، تقعر، ضرورت، متناهی بودن، پیوستگی و دوبار قابل مشتقپذیری باشد. این ویژگیها چارچوب کلی رفتار تابع تولید را مشخص میکنند. در جدول (1) شکل عمومی و بعضی از خصوصیات تعدادی از اشکال توابع آمده است.
جدول 1. شکل و خصوصیات تعدادی از اشکال توابع تولید (Asaadi et al., 2019b)
نام تابع | شکل تبعی | تولید نهایی نهاده i ام | تعداد پارامترها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کاب داگلاس |
|
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ترانسندنتال |
|
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ترانسلوگ |
|
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
درجه دوم تعمیمیافته |
|
|
|
متغیر | سطح زیر کشت (هکتار) | کود بهاره (کیلوگرم) | بذر مصرفی (کیلوگرم) | کود پاییزه (کیلوگرم) | عملکرد (کیلوگرم) | ||||
میانگین | 78/9 | 71/126 | 6/176 | 74/65 | 3/2418 | ||||
ماکزیمم | 50 | 350 | 250 | 150 | 5840 | ||||
مینیمم | 3 | 55 | 120 | 30 | 900 | ||||
منبع: یافتههای پژوهش |
|
|
|
به منظور تعیین بهترین مدل تابع تولید، فرمهای مختلف توابع انعطافناپذیر که از پرکاربردترینها در بخش کشاورزی هستند، مورد برازش و بررسی قرار گرفتند. در این راستا، توابع با استفاده از آزمونها و معیارهای اقتصادسنجی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای مقایسه توابع برآورد شده، از معیارهای ضریب تعیین، درصد معنداری ضرایب، همخطی در توابع برآورد شده، آزمونF، آزمون دوربین-واتسون، آزمون جارک-برا، آزمون وایت1 و آزمون ریست-رمزی استفاده شد. نتایج حاصل از مقایسه الگوهای مختلف برای محصول گندم، در جدول (3) گزارش شده است. با توجه به نتایج جدول (3)، درصد معناداری ضرایب توابع تولید ترانسلوگ و درجه دوم تعمیم یافته پایین است. اما نکته قابل توجه، بالا بودن ضریب تعیین این دو تابع در حالی است که اکثر ضرایب آنها معنیدار نشدهاند که نشاندهنده وجود همخطی بین متغیرها است. در مقابل، ضریب تعیین توابع تولید کاب-داگلاس و ترانسندنتال به ترتیب 85 و 80 درصد است. از طرفی، درصد معنیداری ضرایب کاب-داگلاس 100 درصد و ترانسندنتال 80 درصد میباشد.
بررسی نرمال بودن توزیع اجزای اخلال برآورد شده با استفاده از آماره جارک-برا انجام شد. آزمون جارک-برا بر اساس توزیع کای-دو و با توجه به مقادیر چولگی و کشیدگی اجزای اخلال محاسبه میشود. این آزمون فرض صفر را بر نرمال بودن توزیع متغیر مورد بررسی قرار میدهد. بنابراین اگر مقدار محاسبه شده آماره از مقدار بحرانی جدول کای-دو بزرگتر باشد، فرض نرمال بودن رد میشود. بر اساس نتایج جدول (3)، سطح احتمال این آماره در تمام الگوهای برآورد شده بالاتر از 5 درصد است که در این صورت فرض نرمال بودن رد نمیشود. برای اطمینان بیشتر از انتخاب تابع برتر، از آماره F که معنیداری کلی رگرسیون را برای چهار تابع نشان میدهد، استفاده شد. نتایج این آماره در سطح یک درصد برای همه الگوها معنیدار بود. همچنین مقدار آماره ضریب تعیین نیز نشاندهنده خوبی برازش تمام توابع است.
[1] White
جدول 3. مقایسه توابع مختلف تولید برازش شده برای محصول گندم
نام تابع | تعداد کل ضرایب به همراه عرض از مبدأ | تعداد ضرایب معنیدار (در سطح 10 درصد) | درصد معنیداری | آماره JB | آماره F | آماره R2 |
کاب داگلاس | 5 | 5 | 100 | 43/0 | ***2/391 | 85/0 |
ترانسندنتال | 10 | 8 | 80 | 55/0 | ***9/439 | 80/0 |
ترانسلوگ | 20 | 4 | 20 | 66/1 | ***4/260 | 98/0 |
درجه دوم تعمیمیافته | 20 | 6 | 30 | 81/1 | ***9/290 | 98/0 |
مأخذ: یافتههای پژوهش (*** معنیداری در سطح 1 درصد) |
|
|
|
|
در بررسی فرض استقلال متغیرهای توضیحی توابع تخمینی، از شاخص عامل تورم واریانس (VIF) استفاده شد. هر چه مقدارVIF کمتر باشد، میزان همخطی کمتر و دقت رگرسیونی بیشتر است. اگر مقدار VIF کمتر از 10 باشد، میتوان نتیجه گرفت که مدل رگرسیونی فاقد همخطی است. بر اساس مقادیر محاسبه شده VIF برای توابع تخمینی، در مورد تابع کاب-داگلاس به دلیل مقادیر کمتر از 10 شاخص مذکور، مشکل همخطی وجود ندارد؛ اما در سایر توابع تخمینی، همخطی مشکل اساسی محسوب میشود. با توجه به حجم زیاد مطالب، از گزارش جزئیات شاخص VIF سایر توابع خودداری شده است.
جدول 4. عامل تورم واریانس (VIF) ضرایب تابع تولید کاب- داگلاس
پارامتر |
|
|
|
|
|
VIF | 6/5 | 7/1 | 8/6 | 9/6 | 5/1 |
آماره / تابع | کاب- داگلاس | ترانسندنتال | ترانسلوگ | درجه دوم تعمیم یافته |
آزمون White ( | 28/6 | **74/49 | **74/43 | **24/71 |
آزمون D.W | 87/1 | 8/1 | 9/1 | 2 |
آزمون (F) | 81/0 | 71/2 | 09/2 | 63/2 |
درجه آزادی (df) | 5 | 10 | 20 | 20 |
منبع: یافتههای پژوهش (** معنیداری در سطح 5 درصد) |
|
|
بر اساس معیارهای اقتصادسنجی آزمونهای انجام شده، تابع کاب-داگلاس نسبت به سایر توابع، تصریح مناسبتری برای مدلسازی رابطه بین نهادهها و ستانده در تولید محصول گندم در منطقه زیویه شهرستان سقز دارد. بنابراین این تابع به عنوان الگوی برتر و مناسبترین فرم تابعی برای برآورد تابع تولید گندم در این منطقه انتخاب میشود. جدول (6) نتایج برازش تابع تولید با فرم ترانسندنتال را نشان میدهد:
جدول 6. نتایج برآورد تابع تولید کاب داگلاس برای محصول گندم
نام متغیر | کاب- داگلاس | آماره t | ||
عرض از مبدا (C) | ***11/6 | 71/25 | ||
سطح زیرکشت ( | ***26/0 | 566/6 | ||
نیروی کار ( | **1/0- | 199/2- | ||
کود بهاره ( | ***3/0 | 537/9 | ||
کود پاییزه ( | ***21/0 | 246/6 | ||
سرمایه ( | ***083/0 | 745/2 | ||
منبع: یافتههای تحقیق ( ***، ** و * به ترتیب بیانگر معنیداری در سطح 1، 5 و 10 درصد) |
(2) | MPkb =3/0 (kb) -1 Y Y= kb= MPkb =3/0 (5/1562) -1 ˟ 12667 = 43/2 |
(3) | MPN =1/0- (8/19) -1 ˟ 12667 = 98/63- MPkp =21/0 (33/972) -1 ˟ 12667 = 73/2 MPsz =26/0 (78/9) -1 ˟ 12667 = 75/336 MPs =083/0 (5/13) -1 ˟ 12667 = 87/77 |
بر اساس تحلیل صورت گرفته روی تابع تولید گندم، افزایش هر یک از نهادههای تولید، تأثیر متفاوتی بر میزان تولید دارند. با توجه به اطلاعات ارائه شده، ارزش اقتصادی هر کدام از نهادههای تولید گندم با ضرب کردن مقدار تولید نهایی حاصل از افزایش یک واحد آن نهاده در قیمت هر کیلوگرم گندم (11500 تومان) در سال زراعی 1401 محاسبه میشود.
همانطور که پیشتر بیان شد، با توجه به تابع تولید کاب-داگلاس، ضرایب متغیرهای مستقل نشاندهنده کشش تولید نسبت به آن عامل تولید است. در میان عوامل تولیدی گندم، کود بهاره با داشتن بیشترین مقدار (3/0)، بالاترین سطح بهرهوری را در میان سایر نهادهها دارد (جدول 7 و 8). همچنین با توجه به جدول (8) مقدار استفاده از نهادهی کود بهاره در ناحیهی دوم اقتصادی قرار دارد. ناحیه دوم تولید از نقطهای آغاز میشود که تولید متوسط نهاده به حداکثر خود میرسد؛ یعنی جایی که تولید نهایی نهاده با تولید متوسط آن برابر میشود و تا نقطهای ادامه مییابد که تولید نهایی به صفر میرسد. در این ناحیه، اگرچه منحنیهای تولید متوسط و تولید نهایی نزولی هستند، اما مقادیر آنها در تمامی سطوح همچنان مثبت باقی میمانند. همچنین در این ناحیه، تولید متوسط در هر سطح از مصرف نهاده بیشتر از تولید نهایی متناظر است. ناحیه اول تولید، که با افزایش تولید نهایی همراه است، به معنای عدم استفاده کامل از ظرفیتهاست و بنابراین هنوز جای افزایش مصرف نهاده وجود دارد. از سوی دیگر، در ناحیه سوم، افزایش مصرف نهاده موجب کاهش تولید میشود. به همین دلیل، ناحیه دوم به عنوان ناحیهای اقتصادی و منطقی برای تولید در نظر گرفته میشود، زیرا استفاده از نهاده در این ناحیه همچنان منجر به افزایش بهرهوری میشود.
جدول 7. تولید نهایی، تولید متوسط و کشش تولید نهادههای گندم بر مبنای تابع کاب- داگلاس
نهادهها | تولید (بهرهوری جزئی) متوسط | تولید (بهرهوری) نهایی | کشش تولید |
سطح زیر کشت | 21/0 | 34/508 | 26/0 |
نیروی کار | 84/1649 | 48/181- | 11/0- |
کود بهاره | 9/20 | 27/6 | 3/0 |
کود پاییزه | 6/33 | 05/7 | 22/0 |
سرمایهی کشاورز | 77/2419 | 84/200 | 083/0 |
منبع: یافتههای تحقیق
|
|
|
جدول 8. شاخصهای بهرهوری کود بهاره در تولید گندم بر مبنای تابع کاب- داگلاس
بهرهوری نهایی (Mp) | حداکثر | 27/17 | ||
حداقل | 34/1 | |||
میانگین | 27/6 | |||
کشش تولیدی کود بهاره (Epkb) | 3/0 | |||
ناحیه تولید | دوم | |||
منبع: یافتههای تحقیق |
|
کشش قیمتی نهاده کود بهاره بصورت رابطه (4) بدست آمده است.
(4) | (الف (ب |
-
Investigation of Morphological- Agronomic Diversity in Some of Tomato Cultivars in Khash Region
Print Date : 2021-05-22
The rights to this website are owned by the Raimag Press Management System.
Copyright © 2021-2025