Analytical comparison of human reason divine creation and Artificial intelligence Man made
Subject Areas : Intellectual explorations
1 - Islamic lifestyle Quranic Research Center,Ahvaz Branch,Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
Keywords: Artificial intelligence, intellect, divine knowledge, creation,
Abstract :
The widespread development and increasing capabilities of artificial intelligence have led some scientists to believe in the dominance of artificial intelligence over human intelligence and intellect. However, considering the verses of the Quran (Al-A'laa: 1-2) and (Al-An'am: 102) and many other verses that identify God as the sole creator of the universe, as well as God's infinite knowledge (Al-Baqarah: 29) (Al-An'am: 101) of which human knowledge is a mere reflection, and the verses of human dignity: verses that speak of God blowing His spirit into man (Al-Hijr: 29 and Sad: 72) and appointing man as His vicegerent on earth and creating the creatures of the earth for man (Al-Baqarah: 30, Sad: 26, Fatir: 39, Al-An'am: 165, Yunus: 14, Yunus: 73, Al-A'raf: 69, Al-A'raf: 84, Al-Naml: 62), and philosophical arguments that view the universe as a reflection of God's will to be and a cause that is the very essence of dependence on its absolute cause, and considering the verses that identify man as the greatest creation and the most perfect of them (Al-Sajdah: 7) and (At-Tin: 4) to the extent that he is introduced as God's vicegerent on earth (Al-Baqarah: 30), human achievements are the result of human action and man is their efficient cause and the effect of the Most High as the absolute cause, an effect that derives all its power from the sole creator of the universe. Therefore, artificial intelligence, which is a product of man and human achievement, cannot be superior to human intelligence, which is a creation of the Lord of the Worlds. The research method is qualitative and comparative, and the results indicate the invalidity of the superiority of artificial intelligence over human intellect.
مقایسه تحلیلی عقل انسانی مخلوق الهی و هوش مصنوعی مصنوع انسان
چکیده: سیدحسام الدین حسینی1
با توجه به توسعه فراگیر استفاده از هوش مصنوعی و افزایش قابلیت های روزافزون آن تا آنجا که برخی از دانشمندان را معتقد به سلطه هوش مصنوعی بر هوش و عقل انسانی کرده است و با توجه به آیات (اعلی:1-2) و (انعام:102) و آیات فراوان دیگری که خداوند را یگانه خالق عالم هستی بر می شمرد و علم نامحدود الهی(بقره:29)(انعام:101) که علم انسان پرتوی از علم او است و آیات کرامت انسان: آیاتی که از دمیدن روح خداوند در انسان(حجر: 29 و ص: 72)و قرار داده شدن انسان به جانشینی خداوند در روی زمین و آفریدن موجودات زمین برای انسان (بقره: 30: ص:26، فاطر: 39 ،انعام: 165،یونس: 14،یونس:73،اعراف:69. اعراف:84 . نمل: 62) و براهین فلسفی که عالم هستی را پرتوی از اراده هستی بخش خداوند و معلولی که عین ربط و سراسر نیاز به علت تامّه خویش است می داند و با توجه به آیاتی که انسان را برترین مخلوق و کامل ترین آنها بر می شمرد (سجده:7) و (تین:4) تا آنجا که او را خلیفه خداوند در زمین معرفی می کند(بقره:30)، دستاوردهای بشری معلول فعل انسانی و انسان علت معدّه آن دستاوردها و معلول حق متعال به عنوان علت تامه است معلولی که تمام توانمندی خود را از یگانه خالق عالم هستی دارد بنابر این هوش مصنوعی که معلول انسان و دستاوردی بشری است نمی تواند بر هوش انسانی که مخلوق رب العالمین است برتری داشته باشد. روش پژوهش کیفی و مقایسه ای است و نتایج حاصله حکایت از بطلان برتری هوش مصنوعی بر عقل انسانی دارد.
کلمات کلیدی: هوش مصنوعی،عقل،علم الهی،مخلوق
مقدمه
توسعه و گسترش فضای مجازی و احاطه آن بر زندگی بشری و استفاده روز افزون از نرم افزارها و سخت افزارهای کامپیوتری و رباتیک و هوش مصنوعی به گونه ای است که تدریجا تمام عرصه های زندگی بشر را در بر می گیرد. حاکمیت این فضا علاوه بر برکات و فرصت های فراوان، تهدیدهایی نیز در بر دارد که از آن جمله اسارت انسان در ماشینیسم و حاکم شدن فرهنگ فضای مجازی بر فضای حقیقی زندگی انسان است تا آنجا که برخی می پندارنددر آینده ای نه چندان دور هوش مصنوعی می تواند بر انسان و هوش انسانی سلطه یابد، بر این اساس تبیین دیدگاه محدودیت و مخلوقیت انسان و دستاوردهای انسانی که در واقع مخلوقِ مخلوق هستند و هوش مصنوعی نیز از جمله آنها است می تواند گرایش و رویکرد انسان به فرهنگ ها و سنت های اصیل و عمیق الهی و دینی را در عصر حاکمیت سکولاریسم تحقق بخشد. بر اساس مبانی عقلی و نقلی، مکتب متعالی اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین ادیان و قرآن به عنوان تنها متن کاملا وحیانی سه سوال به شرح زیر مطرح می شود: سوال اصلی: در مقایسه عقل انسانی به عنوان مخلوق خداوند و هوش مصنوعی به عنوان مخلوق بشری کدامیک بر دیگری برتری خواهد یافت؟ سوال فرعی اول: اشتراکات و تفاوت های عملکردی عقل بشری و هوش مصنوعی در چیست؟ سوال فرعی دوم: عقل بشری چگونه می تواند از هوش مصنوعی و سلطه او در امان باشد؟ و در پاسخ به سوالات فوق فرضیات زیر مطرح می شوند:
فرضیه اصلی: به نظر می رسد در مقایسه عقل انسانی به عنوان مخلوق خداوند و هوش مصنوعی به عنوان مخلوق بشری آفرینش الهی قطعا می تواند بر آفرینش بشری برتری داشته باشد. فرضیه فرعی اول: عقل بشری و هوش مصنوعی هر دو در بازافزایی اطلاعات و محاسبه و استنتاج اشتراک دارند اما در نحوه استفاده و تسلط بر نظام آفرینش، انسان و عقل انسانی تمایز دارد. فرضیه فرعی دوم: عقل بشری با تکیه بر روح و معنویت و در استفاده از بعد معنوی و افاضات الهی و ابتکارات عقلانی و علمی، بر هوش مصنوعی تمایز و برتری دارد
1- شرح اصطلاحات و مفاهیم:
هوش مصنوعی: هوش مصنوعی یا artificial intelligence که به طور مخفف AI گفته می شود، شاخه ای از علوم رایانه است که هدف اصلی آن تولید ماشینهای هوشمندی است که توانایی انجام وظایفی که نیازمند به هوش انسانی است را داشته باشد. هوش مصنوعی در حقیقت نوعی شبیه سازی هوش انسانی برای کامپیوتر است و منظور از هوش مصنوعی در واقع ماشینی است که به گونه ای برنامه نویسی شده که همانند انسان فکر کند و توانایی تقلید از رفتار انسان را داشته باشد. این تعریف می تواند به تمامی ماشین هایی اطلاق شود که بگونهای همانند ذهن انسان عمل میکنند و میتوانند کارهایی مانند حل مسئله و یادگیری داشته باشند. و به زبان ساده، هوش مصنوعی به توانایی تفکر یا یادگیری کامپیوتر یا ماشین گفته میشود. برای اینکه فردی هوشمند و دارای هوش تلقی شود، باید یادگیری اتفاق بیوفتد و فرد آموزش ببیند. (عامراندیش،بی تا)
عقل انسانی: یکی از منابع شناخت و معرفت در وجود انسان، عقل است. عقل دریچه ای است که انسان از طریق آن با فضای گسترده تر و عمیق تری از فضای حسی آشنا می شود. عقل عبارت است از مرکز فکر و اندیشه، و از ویژگی های آن، ترکیب، تجزیه، تجرید، انتزاع، تعمیم و تعمیق مفاهیم ذهنی است. عقل در اصل به معناى بسته و نگه داشتن است، هنگامى که عرب مىگوید «عَقِلَ البعیر» (المعجم الوسیط 1363: 616) به این معناست که زانوى شتر را بست علامه طباطبایى(ره) ذیل آیه «کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهَُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» (بقره/242) مىفرماید: اصل در معناى عقل بستن و نگهداشتن است و این با ادراکى که انسان دل بر آن مىبندد، مناسب است و چیزى که با آن درک مىکند نیز عقل نامیده مىشود. همچنین به قوّهاى که یکى از قواى انسانى است و به واسطه آن خیر و شر و حق و باطل از یکدیگر تشخیص مىدهد، عقل مىنامند و مقابل آن جنون و سفه و حمق و جهل است که هرکدام به اعتبارى استعمال مىشود. استعمال لفظ عقل بر ادراک از این نظر است که در ادراک دل بستن به تصدیق وجود دارد و خدا جبلّى انسان قرار داده که حق و باطل را در علوم نظرى، و خیر و شر و منفعت و مضرّت را در علوم عملى تشخیص دهد. البته ما منکر نقش مغز در ادراک نیستیم، بلکه آن را ابزار نفس در ادراکات حسى، وهمى و عقلى مىدانیم، همانگونه که چشم بیننده نیست، بلکه ابزار دیدن است و گوش شنونده نیست، بلکه ابزار شنیدن است، مغز نیز مدرک نیست، بلکه ابزار درک است و بهترین راهنماى ما در قبول این مطلب پدیده مرگ است که اعضا علىرغم سلامتشان هیچ فعالیتى از خود انجام نمىدهند و به طور کلى، مرز جدایى موجود زنده از جماد نفس است، چه در گیاه و چه حیوان و انسان، لکن نفس مراتبى دارد که ادنى مرتبه آن نفس گیاهى است که کار تغذیه و تنمیه و تولید را انجام مىدهد. در مرتبه بعد نفس حیوانى است که علاوه بر اینها حس و حرکت ادارى و ادراک وهمى هم دارد. در مرتبه سوم نفس ناطقه انسان است که علاوه بر همه اینها ادراکات عقلى، قلبى و وحیانى هم دارد؛ یعنى انسان با داشتن نفس ناطقه، هم مدرک کلیات است و افعالش را با اختیار، اندیشه و تفکّر انجام می دهد و هم مکتسب عرفان که به این اعتبار آن را دل گویند و هم گیرنده وحى؛ یعنى با داشتن عقل سلیم و قلب لطیف و طى مراتب کمالات انسانى، به درجهاى از شایستگى مىرسد که قلب او کانون تابش انوار ملکوتى و سینه او مخزن اسرار وحى الهى مىشود.(طباطبایی،1373ج2ص371)
2-عقل موهبتی الهی : عقل و عقلانیت، فیضی ربانی است که در حیات انسانی در نهایت کمال تجلی یافته است و انسان را از همه موجودات عالم آفرینش برتری بخشیده است چنانکه امام صادق علیه السلام عقل انسان را نور الهی و برترین مخلوق خداوند می دانند: الإمام الصادق عليه السلام: إنَّ اللهَ عز و جل خَلَقَ العَقلَ وهُوَ أوَّلُ خَلقٍ مِنَ الرّوحانِيّينَ عَن يَمينِ العَرشِ مِن نورِهِ، فَقالَ لَهُ: أدبِر فَأَدبَرَ، ثُمَّ قالَ لَهُ: أقبِل فَأَقبَلَ، فَقالَ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى: خَلَقتُكَ خَلقًا عَظيمًا وكَرَّمتُكَ عَلى جَميعِ خَلقي. ( خداوند، خرد را كه نخستين آفريدۀ روحانى او در سمت راست عرش خود است، از نور خود آفريد. آن گاه بدو گفت: «پشت كن». او نيز پشت كرد. پس فرمود: «روى آور». خرد نيز روى آورد. پس از آن، خداوندِ تبارك و تعالى فرمود: تو را آفريدهاى بزرگ آفريدم و بر تمام آفريدههايم ارجمند داشتم.)(کلینی: 14/21/1) و در قرآن کریم در آیات متعدد انسان را بر سایر مخلوقات برتری بخشیده است: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلا»(اسراء:70) «ما آدميزاد را گرامي داشتيم و آنها را در خشكي و دريا (بر مركب هاي راهوار) حمل كرديم و از انواع روزي ها پاكيزه به آنان روزي داديم و آنها را بر بسياري از موجوداتي كه خلق كرديم برتري بخشيديم» و به همین سبب عالم هستی را به تسخیر انسان درآورده است: «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأرْضِ»(لقمان:20)«آیا ندیدید که خداوند آنچه در آسمان و زمین است را به تسخیر شما درآورده است» و انسان را جانشین خود در زمین قرار داده است: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأرْضِ خَلِيفَةً...»(بقره:30)«و به یاد آور آن هنگام را که خدا به فرشتگان گفت می خواهم در زمین جانشینی برای خود قرار دهم....»زیرا انسان تنها موجودی است که ظرفیت و توانایی خلافت و جانشینی الهی در زمین و ولایت بر عالم هستی را دارد:. إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولا(احزاب:72) «ما امانت (تعهّد، تكليف، و ولايت الهيّه) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند امّا انسان آن را بر دوش كشيد او بسيار ظالم و جاهل بود، (چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد» در این آیه شریفه مراد از امانت عبارت است از ولايت الهى، و مراد از عرضه داشتن اين ولايت بر آسمانها و زمين، و ساير موجودات مقايسه اين ولايت با وضع آنهاست. و معناى آيه اين است كه: اگر ولايت الهى را با وضع آسمانها و زمين مقايسه كنى، خواهى ديد كه اينها تاب حمل آن را ندارند و تنها انسان مىتواند حامل آن باشد، و معناى امتناع آسمانها و زمين، و پذيرفتن و حمل آن به وسيله انسان اين است كه در انسان استعداد و صلاحيت تلبس آن هست، ولى در آسمانها و زمين نيست. (طباطبایی،1373،ج16ص526).
3-برتری هوش و عقل انسانی بر هوش مصنوعی
3-1-خداوند ربّ العالمین است: ربوبیت و تدبیر و آفرینش عالم از خدایی سرچشمه می گیرد که خود را برترین معرفی می کند: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى (اعلی:1-2) (منزّه شمار نام پروردگار بلندمرتبهات را همان خداوندى كه آفريد و موزون ساخت،) و او خدایی است که آفرینش هر موجودی را به بهترین شکل ممکن آن به انجام می رساند: الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ(سجده:7) ( او همان كسى است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد) و به تبع آن آفرینش انسان را بهترین شکل ممکن در آفرینش می داند: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تین:4) ( كه ما انسان را در بهترين شکل و نظام آفريديم،) نکته مهم این است که این سخنان در قرآنی بیان شده که تنها معجزه جاودان خداوند در عالم هستی است: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون(حجر:9)« ما قرآن را نازل كرديم و ما بطور قطع نگهدار آنيم» و دلایل عقلی و قرآنی معجزه بودن قرآن شامل :خاتمیت اسلام و قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین نسخه وحیانی کلام الله که در دست بشر است و تنها طریق هدایت انسان به کمال حقیقی در راستای هدف خلقت اوست و لطف پروردگار به بندگانش در ارائه استوارترین طریق راهنمایی بشر در جهت برخورداری از عدل الهی و اثبات حقانیت اسلام که از طرف پیامبر امّی برای هدایت همه انسان ها در گذر زمان در اختیار بشر قرار گرفته است پشتوانه ادعای ما است(حسینی،1397ص18) بر این اساس امکان ندارد دستاوردی بشری چون هوش مصنوعی که ساخته انسان است بر خود انسان که ساخته خداوند متعال است برتری یابد و بر او مسلط شود زیرا لازمه آن خدا شدن انسان و توانمندی او در آفرینش موجودی برتر از آفریده خداوند متعال است. انسان می تواند چیزهای جدیدی اختراع کند از جمله در همه ی حوزه های تکنولوژی هوش مصنوعی، اما هوش مصنوعی می تواند فقط داده را بگیرد، آن را مقایسه کند و با ترکیب و نمایش آن همگام شود و بر اساس ترتیب های قبلی روند آن را پیش بینی کند. هوش مصنوعی برای فعالیت های تکراری که مرزها و حواشی آن ها مشخص است و می تواند به وسیله ی داده نمایش داده می شوند، خوب است و برای فعالیت هایی که تصمیم گیری عقلانی دارند، ضعیف عمل میکند زیرا منشا عقل ملکوت است و از عالمی فراتر از ماده است به همین سبب در مقابل هوش انسانی برای فعالیت هایی که نیاز به تصمیم گیری با عقل دارد مناسب است گرچه توانمندی آن در پردازش داده ها از سرعت کم تر و خطا پذیرتری برخوردار باشد. انسان می تواند به راحتی براساس غریزه یا عقل تصمیم گیری کند اما چنین آموزشی برای الگوریتم هوش مصنوعی شاید صدها سال به طول بینجامد. تفکر انتزاعی، به کار گیری عقل و انتقال دانش از جایی به جای دیگر مواردی هستند که هوش مصنوعی ضعف عملکردی دارد. هوش مصنوعی می تواند هر مسأله ای را در صورت تبدیل به مجموعه داده حل کند. هم چنین در تشخیص تصویر، در صورتی که یک شبکه ی عصبی عمیق داشته باشید، ساختار اصلی الگوریتم های یادگیری عمیق، برچسب های کافی به تصاویر می چسباند که می تواند داده های موجود در آن را با پیچیده ترین راه ها مقایسه کند و روابط و الگوها را که هر نوع از اشیا را توصیف می کند، بیابند. پس از آن از این اطلاعات برای برچسب گذاری اشیا در تصاویری که قبلا مشاهده نشده اند استفاده میکند. همین فرایند در تشخیص صدا هم اتفاق می افتد. با دریافت نمونه های کافی از صدای فرد، یک شبکه ی عصبی می تواند الگوهای معمول در صدای فرد را پیدا کند و در صورتی که صداهای ضبط شده متعلق به او را تشخیص دهند اما این ویژگی ها هر چه هم پیشرفته باشد در سیطره عقل انسان که موهبتی الهی است می باشد، عقلی که می تواند موجب کمال معنوی بشر در حدی باشد که ملک و ملکوت را به تسخیر درآورد و در اماته و احیاء مخلوقات به اذن الهی نقش ایفاء کند چنانکه در اولیاء و انبیاء الهی به منصه ظهور رسیده است و در قرآن کریم در موارد متعدد به این افراد اشاره شده است در خطاب به حضرت عیسی (مائده:110) در خطاب به حضرت ابراهیم (بقره:260) در خطاب به حضرت سلیمان(نمل:15) و آل ابراهیم(نساء:54) و سایر انسان ها(یونس:62) که همه بیانگر خلافت و جانشینی انسان و سیطره او بر کل جهان هستی است.
3-2-یگانگی خدا در خالقیت : با توجه به آیاتی که خداوند را بهترین و برترین خالق معرفی می کند: أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ (الصافات:125) و ....فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ(المومنون:14) و به همین دلیل هرگونه شریک را در آفرینش برای خداوند نفی می کند از سوی دیگر بر اساس آیه: قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً(کهف:109)(بگو اگر دریاها برای (نوشتن) کلمات پروردگارم مرکّب شوند، دریاها پایان می گیرند پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد، هر چند همانند آن (دریاها) را به آن اضافه کنیم) بی نهایت بودن علم الهی که علم بشری پرتوی از آن است مبنایی بر احاطه بشر و علم بشری بر جهان هستی بر اساس اراده الهی است به گونه ای که خداوند در این آیه برای مجسّم ساختن عدد بی نهایت، و نزدیک ساختن معنی علم بی پایان خدا و گستردگی فوق العاده جهان هستی به افکار ما، در اینجا به بیان بسیار فصیح و بلیغی دست زده است و از اعداد زنده و جاندار استفاده کرده. عدد زنده آن است که فکر ما را به همراه خود تا آنجا که پیش می رود ببرد و واقعیّت را آنچنان که هست در نظرها تجسّم بخشد، روح داشته باشد، عظمت داشته باشد و زبان داشته باشد. قرآن به جای اینکه بگوید مخلوقات خداوند در پهنه هستی از عددی که یکصد کیلومتر صفر در کنار آن باشد فوق العاده بیشتر است، می گوید: اگر تمام درختان روی زمین قلم شوند، و همه دریاها مرکّب، تمام این قلمها می شکند و از بین می رود، و همه این مرکّب ها تا آخرین قطره پایان می یابند، امّا حقایق عالم هستی و اسرار و رموز آن، و موجودات این جهان و معلومات پروردگار پایان نمی پذیرد.( مکارم شیرازی، ج 12، ص 574 و 575) در این مثال دریا، نمایانگر علم بشری است که انسان آن را زیاد و گسترده می پندارد حال آن که - با وجود وسعت آن - بسیار محدود است. و کلمات الهی نمایانگر علم الهی است که حدّ و اندازه ای ندارد و بشر نهایت آن را درک نمی کند، بلکه اساسا تلقّی درستی از آن ندارد و نمی تواند آن را به نگارش درآورد تا چه رسد به آن که بخواهد حقیقت آن را دریابد.»( سیدقطب، ج 4، ص 2296 و 2297.) وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُوم(حجر:21) ظاهر جمله" وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ" با در نظر داشتن عموميتش كه از سياق نفى آن استفاده مىشود، و نيز با در نظر گرفتن تاكيدش به كلمه" من" شامل تمامى موجودات كه اطلاق" شىء" بر آن صحيح باشد مىشود، بدون اينكه حتى يك فرد از آن استثناء باشد و نکته دیگر استفاده از كلمه" شىء" است، و كلمه مذكور از عمومى ترين الفاظ است كه هيچ فردى از موجودات از دائره شمول آن بيرون نمىماند. و مقصود از «نزول» همان خلقت اشیاء است. در جمله" وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ" نزول را كه بنا شد به معناى خلقت باشد توأم با قدر كرده، اما توأمى لازم كه به هيچ وجه انفكاكش ممكن نيست، براى اينكه آن را با تعبير حصر (جز به قدر معلوم نازل نكرديم) افاده فرموده." و بايى" كه بر سر قدر است يا باء سببيت است و يا باء آلت و يا مصاحبت، ولى هر چه باشد نتيجه يكى است، و مىرساند كه كينونت و ظهور اشیاء به وجود، توأم با همان حدود و اندازههاى معلومى است كه دارد، پس وجود اشیاء وجودى است محدود، و چطور محدود نباشد با آنكه خداى تعالى فرموده:" إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ" «سجده:54» و اگر وجود اشیاء محدود نباشد محاط خدا واقع نمىگردد، زيرا چيزى كه حد و نهايت ندارد محال است محاط واقع شود. إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر(قمر:49)(طباطبایی،1373ج12ص210)
3-3- جهان مخلوق معلول خدا و عین ربط به او در وجود و بقاء:
بر طبق مبانی فلسفه اسلامی وجود بر دو قسم است : موجودی که وجودش «فی نفسه» است و آن را اصطلاحاً وجود مستقل یا محمولی یا «وجود نفسی» میگویند. دیگر موجودی است که وجوش «فی غیره» است و آن را وجود رابط مینامند. مثلاً در قضیه «حسن ایستاده است» علاوه بر وجود حسن و وجود ایستادن، چیزی دیگر نیز وجود دارد و آن عبارت از چیزی میباشد که لفظ «است» بر آن دلالت میکند، که ربط ایستادن به حسن است. این ربط به گونهای است که متکی به دو طرف یعنی موضوع (حسن) و محمول (ایستاده) است. اگر آن دو طرف نباشد، وجود رابط به تنهایی تحقق پیدا نمیکند، بنابر این معلوم میشود «وجود رابطی» به وجودی اطلاق میشود که بدون«وجود مستقل» وجود ندارد. (شیروانی، 1377ج1ص110) .شهید مطهری در این باره گفته است: این که گفته شده همة وجودات وجود رابطاند و وجود مستقل فقط ذات باری تعالی است، مربوط به حقیقت وجود عینی و خارجی است و مراد از آن این است که هر معلول نسبت به علت هستی بخش خود (باری تعالی) وجود شیء است، و ایجاد شیء عین اضافه و نسبت و ارتباط است، زیرا هر معلول وجودش عین تعلق و وابستگی به علتش است، نه این که ذاتی دارد و تعلقی که تعلقش به علت غیر از ذاتش باشد، بلکه ذاتش عین تعلقش به علت است.( مطهری، 1325ج10ص74) بنابر این نه تنها وجود آدمیان بلکه وجود عالم و آدم و از جمله تمام افعال انسان وجودشان نسبت به حضرت حق تعالی، عین ربط، فقر، نیاز و وابستگی است. اگر لحظهای عنایت حق از آن سلب شود، از هستی ساقط میشوندآنچنان که در قرآن از زبان حضرت ابراهیم فرموده است: أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُون وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُون(صافات:95-96).« (ابراهيم) گفت: آيا چيزى را كه خود مىتراشيد مىپرستيد؟. در حالى كه خداوند، شما و چيزهايى را كه مىسازيد آفريده است.» برای تقریب به ذهن : وقتی منظره زیبایی را در ذهن و قوه خیال خود میسازید و تصور میکنید، آن منظره چنان به توجه نفس شما وابسته است که اگر لحظهای توجه نفس از آن گرفته شود، آن منظرة زیبا محو و نابود میشود و دیگر وجود و تحقق در ذهن شما ندارد. عالم و آدم نیز وجودشان نسبت به خداوند شبیه این مثال است، گرچه وابستگی جهان به حق تعالی فراتر از این مثالها است. «أَوَلَمْ یَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ»(فصلت:53) آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟!.
4-نظریه کارکردگرایی(Functionalism): کارکردگرایی به معنی همسان دانستن عملکرد هوش مصنوعی و هوش انسانی است و بر این پایه استوار است که ذهن انسان و عملکرد آن را امری مادی و فیزیکی می انگارد اولین کسی که نظریه کارکرد گرایی را مطرح کرده است هیلاری پاتنم (Hilary Putnam) است. نظریه کامپیوتری بودن ذهن در کتب متعددی مطرح شده است: آشنایی مقدماتی با فلسفه ذهن(خاتمی1381) و فلسفه ذهن یک راهنمای مقدماتی(ریونزکرافت1387) و در آمدی به فلسفه ذهن(مسلین1391)براساس کارکردگرایی ذهن نه دقیقا امری ذهنی است و نه دقیقا امری فیزیکی بلکه باید آن را به طور انتزاعی تر کارکرد یا برنامه ای دانست که در سخت افزار مغز اجرا می شود و ورودی های حسی را به خروجی های رفتاری تبدیل می کند(مسلین1391ص33). اساسا کارکردگرایان معتقدند که نسبت میان نفس و بدن همانند نسبت میان سخت افزار و نرم افزار یک کامپیوتر است(قاضوی1400) نظریه کارکردی ذهن با چند برهان فلسفی ابن سینا بر تجرد نفس مردود می شود: 1-جسم در گذر زمان دچار تغییر و تحول و رشد و نقصان می شود اگر فرایند تعقل در انسان مادی باشد باید این دگرگونی ها در تعقل تاثیرگذار باشد در حالیکه اینچنین نیست(ابن سینا1375ج3ص273). 2-محال بودن انطباع کبیر در صغیر دلیل دیگری بر تجرد نفس است(مصباح یزدی،1390ج2ص262).3-ابن سینا با نظریه انسان معلق در فضا که فرض را بر این می گیرد که اگر انسانی در فضا معلق باشد و هیچ چیزی را حس نکند وجود و هستی خود را بدون واسطه ادراک می کند و این امر دلالت بروجود نفسی غیر از بدن مادی دارد.(ابن سینا 1375ص80). رویکرد پوزیتیویستی که زمینه دیدگاههای فلسفه ذهن غربی است در باب حقیقت انسان است دچار اشکالات متعددی از قبیل: خودشکن بودن اصل تحقق پذیری تجربی، بی معنایی بسیاری از سخنان و گفتمان های انسان مانند هنر،زیبایی شناسی،احساسات،شعر،احکام اخلاقی و نیز بی معنایی علم و گزاره های علمی و گزاره های کلی و متافیزیکی است(شیروانی،1391ص104).بر اساس حکمت سینوی ملاک هویت شخصی امری مجرد است که ثبات شخصیت انسان را در دو زمان مختلف بر عهده دارد(قاضوی1398ص41). بنا بر این چگونه می توان نظریه برتری هوش مصنوعی را بر هوش و عقل انسانی پذیرفت؟انسانی که عقلانیت او با توجه به مبانی فلسفی که بیان شد منشای روحانی و الهی دارد و در موضعی فراتر از مادیت و محدودیت های مادی قرار دارد امکان ندارد که زمانی تحت سلطه و سیطره دستاوردی چون هوش مصنوعی مادی قرار گیرد.
5-تفاوت و تشابه هوش مصنوعی و هوش انسانی
تکنولوژیهای مدرن هوش مصنوعی در حال حاضر میتوانند متن، تصویر، ویدیو، موسیقی، کد نرمافزاری و دیگر رسانهها را شبیه به انسان تولید کنند. این مهارتهای ادراکی در موارد زیر با هوش انسانی تفاوت و در مواردی تعارض دارد:
5-1-یادگیری: هوش مصنوعی دادهها را گرفته و قوانینی برای تبدیل آن به اطلاعات قابل استفاده تولید میکند. این قوانین الگوریتم نام دارند و روند انجام کار را قدم به قدم مشخص میکنند و در مقایسه با هوش انسانی سرعت یکی نقاط قوت هوش مصنوعی و به طور کلی کامپیوترها است. هوش مصنوعی میتواند اطلاعات زیادی را در کسری از ثانیه پردازش کند و حتی محاسبات دشوار را به سرعت انجام دهد. این در حالی است که انجام همین کار برای انسان شاید ساعتها یا حتی روزها زمان ببرد. انسان از لحاظ دقت پردازش اطلاعات هم توان همپایی با هوش مصنوعی(AI) را ندارد. با دقت بالایی دادهها و آمار را پردازش کرده و در عین کاهش خطاها، بهرهوری را نیز افزایش میدهد.
5-2-استدلال: هوش مصنوعی با همین مهارت خود الگوریتم مناسب را برای رسیدن به هدف مطلوبش انتخاب میکند. سرعت و قدرت تصمیمگیری به وضوح یکی از برتریهای هوش مصنوعی(AI) است. به ویژه در موقعیتهای داده محور تصمیمات سریع و دقیقی را ارائه میکند. از آنجایی که هوش مصنوعی به دادههای زیادی دسترسی دارد، الگوریتمهای آن به خوبی دادهها را پردازش و تجزیهوتحلیل کرده و تصمیمات بهتری میگیرند.
با این حال هوش انسانی انعطافپذیری بیشتری دارد. انسانها در تصمیمات خود فاکتورهای مختلفی مثل اخلاقیات را در نظر میگیرند و مباحثی مثل اخلاق را به سختی میتوان به دادههای قابلدرک برای هوش مصنوعی تبدیل کرد. تصمیمگیری در ذهن انسان با توجه به مولفههای ذهنی گرفته میشود و تنها بر اساس دادهها و اعداد و ارقام نیستند اما هوش مصنوعی(AI) کاملاً عینی با مسائل مختلف رفتار میکند. (AI) از دادههایی که در اختیار دارد استفاده میکند تا تجزیه و تحلیلهای لازم را انجام دهد.
5-3-خود اصلاحی: این مهارت برای اصلاح و تقویت مداوم الگوریتمها طراحی شده تا دقت نتایج رفته رفته بیشتر شود. هوش احساسی را میتوان توانایی درک و مدیریت احساسات خود و دیگران تعریف کرد و همین مهارت انسانی در زمینههایی مثل مشاوره، مربیگیری و رهبری به کار میآید. نحوه ارتباط، دلسوزی و همزاد پنداری اهمیت بالایی در این حرفهها دارند. حیرتانگیز است اگر تکه آهنی بر هوش احساسی انسانها غلبه کند. هوش مصنوعی امروزی با وجود پیشرفت هایی که در تقلید از احساسات انسانی پیدا کرده و با اینکه عاشقانههای انسان و هوش مصنوعی همین حالا به واقعیت تبدیل شدهاند، اما AI هنوز توان همپایی با انسان را ندارد. حتی اگر هوش مصنوعی به بهترین نحو هوش احساسی را تقلید کنم هم آیا میتوان نامش را احساس گذاشت؟
5-4-خلاقیت: با اینکه استفاده از واژه خلاقیت برای ماشین درست به نظر نمیآید اما هوش مصنوعی با استفاده از شبکههای عصبی، سیستمهای قانونمحور، روشهای آماری و دیگر ترفندها میتواند تصاویر، متن یا موسیقی جدیدی را برپایه اطلاعات گذشته تولید کند. خلاقیت برگ برنده انسانها در مقابل رایانه است. الگوریتمهای هوش مصنوعی براساس یک سری قوانین و پارامترها طراحی شدهاند و توان نوآوری چندانی ندارند. هوش مصنوعی برخلاف انسان نمیتواند خارج از جعبه فکر کند. هوش انسانی اما مظهر خلاقیت است و از آنجایی که هیچ قید و بند محدود کنندهای جلو دارش نیست همواره به نوآوری میپردازد و همین مهارت انسانی پایه و اساس تجربههای دلپذیری مثل هنر، موسیقی و نوشتجات است.
5-5-اخلاق: هوش انسانی (HI) یکی از مولفههای تصمیمگیری خود را اخلاق قرار میدهد و معمولاً اخلاق و وجدان است که تصمیمها را هدایت میکند. اما در هوش مصنوعی(AI)هیچ منشور اخلاقی یا وجدانی وجود ندارد.
5-6-احساسات و همدلی: یکی از ویژگیهای بارز هوش مصنوعی و تفاوت با هوش انسانی، نداشتن احساسات و همدلی است. معمولاً احساسات در تصمیمگیریهای انسانی بسیار تاثیرگذار و موثر است و این در حالی است که هوش مصنوعی اصلاً چیزی به عنوان احساسات را درک نمیکند.
5-7-زندگی اجتماعی: انسان به صورت کلی یک موجود اجتماعی است و در تعاملات اجتماعی میتواند دادههای مدنظر خود برای سازگاری را به دست بیاورد و به خودآگاهی برسد. این در حالی است که هوش مصنوعی(AI) توانایی انتخاب و ایجاد یک ساختار اجتماعی را ندارد.
5-8-وظیفه گرائی: هوش مصنوعی(AI) معمولاً وظیفهی بهینهسازی سیستمها را برعهده دارد و سعی میکند و نمیتواند مانند مغز انسان فکر کرده و خلاقیت برای کارهای جدید ایجاد کند هوش انسانی (HI)به طور کلی برای خلاقیت و نوآوری ایجاد شده است زیرا این موضوع به سازگاری بسیار کمک میکند.
5-9-کیفیت عملکرد: عملکرد هوش مصنوعی در دیدگاه طرفداران برتری آن در آینده بر هوش انسانی با دیدگاه عدم برتری هوش مصنوعی بر هوش انسانی چه در حال و چه در آینده از این جهت که هوش مصنوعی در پردازش و بازیابی و اصلاح و تکامل بخشی به اطلاعات و داده ها با هوش انسانی اشتراک دارد اتفاق نظر دارند اما در این جهت که اولا تصمیمات هوش مصنوعی بر مبنای عواطف و احساسات درونی و ابعاد معنوی نیست و ثانیا امر اخلاقی در هوش مصنوعی معنی و مفهومی ندارد با یکدیگر اختلاف نظر دارند. مغز انسان از حافظه، قدرت پردازش و توانایی شناختی خود برای فهم مسائل استفاده میکند ولی AI به دادهها و دستورالعملها متکی است. ثالثا: مغز انسان با استفاده از تجربیات مختلف و استفاده از استدلال انتزاعی یادگیری خود را انجام میدهد. این در حالی است که دانش در ماشینها با استفاده از اطلاعات و آموزشهای مکرر به دست میآید. همچنین سرعت یادگیری در ماشینها بسیار بالاتر از انسان است.
نتیجه گیری:
در این پژوهش سعی بر آن است که با تکیه بر قرآن و عقل و نقل این دیدگاه که معتقد است هوش مصنوعی با توجه به قابلیت بازافزایی خویش روزی بتواند بر انسان و عقل انسانی سلطه یابد و او را به خدمت گیرد مهر بطلان زند. توسعه جهان بینی توحیدی و ربوبیت حق تعالی بر عالم هستی و اثبات کلام حق متعال در قرآن که فرموده است: وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (توبه:40) و نفی شریک برای خداوند در تدبیر و ربوبیت عالم و توجه به سبک زندگی اسلامی و کنترل و مدیریت فضای مچازی به عنوان ابزازی برای معیشت بهتر انسان. عقل و عقلانیت، فیضی ربانی است که در حیات انسانی در نهایت کمال تجلی یافته است و او را از همه موجودات عالم آفرینش برتری بخشیده است. خداوند یگانه خالق عالم هستی است و انسان کامل ترین مخلوق اوست. علم انسانی پرتوی از علم حق متعال است. هوش مصنوعی دستاوردی بشری است و سلطه آن بر انسان امری محال است زیرا معلول ذاتا از علت خویش در رتبه وجودی پایین تری قرار دارد و انسان به عنوان علت اعدادی آن متکی به علت العلل یعنی حق متعال جلّ و علی است.
منابع:
ابن سینا،حسین بن عبدالله، شرح الاشارات والتنبیهات،قم ،البلاغه 1375
----------------، الشفا، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی1404.
حسنالزیات، احمد، المعجم الوسیط، تهران انتشارات صادق،1387
حسینی، سیدحسام الدین، اعجاز استدلالی قرآن کریم،اهواز، انتشارات آیات،1397
خاتمی،محمود،آشنایی مقدماتی با فلسفه ذهن،تهران جهاد دانشگاهی،1381.
ریونزکرافت،ایان،،فلسفه ذهن یک راهنمای مقدماتی،ترجمه حسین شیخ رضایی،تهران،صراط1387.
سرل،جان آر ،ذهن،مغز علم،ترجمه امیر دیوانی، قم ،بوستان کتاب،1382.
سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی،فی ظلال القرآن،دارالشروق،بیروت1412
شریعتی، فهیمه ؛ اکبرزاده توتونچی، محمدرضا، مقایسه ماهوی هوش انسانی با هوش مصنوعی از منظر فلسفه اسلامی با تاکید بر حکمت متعالیه ملاصدرا،راهگشایی در فهم جایگاه عقول برتر، مجله حکمت معاصر پاییز و زمستان1401، سال سیزدهم - شماره212.
شیروانی،علی،مباحثی در کلام جدید، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه 1390
-------- ترجمه و شرح نهایة الحکمة، تهران، انتشارات الزهرا، ۱۳۷۷.
طباطبایی،سیدمحمدحسین،ترجمه تفسیرالمیزان، قم، انتشارات اسلامی، 1374
عامر اندیش، https://amerandish.com/EI4Xq
قاضوی،سید محمد نظریۀ کامپیوتری ذهن و برخی لوازم آن از منظر حکمت سینوی،مجله: معرفت» آذر1400 - شماره 288
کلینی، محمدبن یعقوب، دارالتعارف للمطبوعات ، بيروت۱۴۱۱ق.
مسلین،کیت ،درآمدی به فلسفه ذهن،ترجمه مهدی ذاکری،قم،پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی1391.
مطهری،مرتضی،مجموعه آثار، ج ۱۰، قم،نشر صدرا، ۱۳۲۵.
مکارم شیرازی،ناصر،تفسیرنمونه،دارالکتب الاسلامیه،تهران1374
[1] -استادیار مرکز تحقیقات پژوهش های قرآنی سبک زندگی اسلامی واحد اهواز ، دانشگاه آزاد اسلامی ، اهواز ، ایران