Predicting the Relapse of Obsessive-Compulsive Disorder Based on the Physical-Psychological Components of Corona Anxiety and Emotional Self-Regulation in Patients with Obsessive-Compulsive Disorder

Subject Areas : Psychology

Behzad Behrooz ¹ (razi univrsity)

Received: 2024-02-20 Accepted : 2024-03-10 Published : 2024-06-27

Keywords: obsessional symptoms, corona anxiety, emotional self-regulation.,

Abstract :

Obsessive illness is one of the severe problems and disorders, the cause of which is challenging to recognize and treat. Therefore, the research was conducted with the aim of predicting the relapse of obsessive-compulsive disorder based on the physical-psychological components of corona anxiety and emotional self-regulation in patients with obsessive-compulsive disorder. The research method was descriptive-correlation. Among the women suffering from obsessive compulsive disorder who referred to Parham Clinic in Kermanshah in 2023, 200 people were selected using the available sampling method and obsessive-compulsive questionnaire (Hodgson and Rachman, 1977), corona anxiety (Alipour et al., 2018) and emotional self-regulation (Gross and John, 2003) they completed. Data analysis was done with the methods of descriptive statistics, Pearson correlation coefficient and multivariate regression with the help of SPSS version 26 statistical software. The results showed that corona anxiety (r=0.29 and p=0.014) and its components have a positive and significant correlation with the recurrence of obsessive-compulsive symptoms (p<0.05). Also, emotional self-regulation (r=-0.48 and p=0.018) and its dimensions were able to negatively and significantly predict the recurrence of obsessive-compulsive symptoms. Regression analysis using the simultaneous method also showed that predictor variables together predicted 31% of the variance of recurrence of obsessive-compulsive symptoms. Considering these results, it seems that by improving emotional self-regulation and controlling the anxiety of Corona, it is possible to reduce the recurrence of obsessive-compulsive symptoms in these patients.

Full-Text:



 

Journal of Psycho Res and Edu Studies Volume 1, Issue 4- winter 2024 - Pages 46-57

---

 

 

Predicting the Relapse of Obsessive-Compulsive Disorder Based on the Physical-Psychological Components of Corona Anxiety and Emotional Self-Regulation in Patients with Obsessive-Compulsive Disorder

Behzad Behrouz1* 

1- Master of Family Counseling, Faculty of Social Sciences, Razi University, Razi, Iran

 

OPEN ACCESS Research Article   *Correspondence Behzad Behrouz* [e-mail]   Received: 20 Feb 2024 Accepted: 10 March 2024 Published: winter  2024 Citation: Behrouz, B. (2024). Predicting the Relapse of Obsessive-Compulsive Disorder Based on the Physical-Psychological Components of Corona Anxiety and Emotional Self-Regulation in Patients with Obsessive-Compulsive Disorder. Journal of Psycho Research and Educational Studies, 1(4): 46-57

Abstract Obsessive illness is one of the severe problems and disorders, the cause of which is challenging to recognize and treat. Therefore, the research was conducted with the aim of predicting the relapse of obsessive-compulsive disorder based on the physical-psychological components of corona anxiety and emotional self-regulation in patients with obsessive-compulsive disorder. The research method was descriptive-correlation. Among the women suffering from obsessive compulsive disorder who referred to Parham Clinic in Kermanshah in 2023, 200 people were selected using the available sampling method and obsessive-compulsive questionnaire (Hodgson and Rachman, 1977), corona anxiety (Alipour et al., 2018) and emotional self-regulation (Gross and John, 2003) they completed. Data analysis was done with the methods of descriptive statistics, Pearson correlation coefficient and multivariate regression with the help of SPSS version 26 statistical software. The results showed that corona anxiety (r=0.29 and p=0.014) and its components have a positive and significant correlation with the recurrence of obsessive-compulsive symptoms (p<0.05). Also, emotional self-regulation (r=-0.48 and p=0.018) and its dimensions were able to negatively and significantly predict the recurrence of obsessive-compulsive symptoms. Regression analysis using the simultaneous method also showed that predictor variables together predicted 31% of the variance of recurrence of obsessive-compulsive symptoms. Considering these results, it seems that by improving emotional self-regulation and controlling the anxiety of Corona, it is possible to reduce the recurrence of obsessive-compulsive symptoms in these patients. Key words: obsessional symptoms, corona anxiety, emotional self-regulation.

 

فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال اول، شماره چهارم، زمستان 1402- صفحات 46- 57

---

 

 

پیش‏بینی عود نشانگان وسواس بر اساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا

و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی

بهزاد بهروز*1

1- کارشناس ارشد مشاوره خانواده، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، رازی، ایران.

دسترسي آزاد مقاله علمي پژوهشي نويسنده مسئول*: بهزاد بهروز [e-mail]   تاريخ دريافت: 1/12/1402 تاريخ پذيرش: 20/12/1402 تاريخ انتشار: زمستان 1402 استناد: بهروز، بهزاد. ( 1402). پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری، 1(4): 46-57.

چکیده بیماری وسواس یکی از مشکلات و اختلالات ناتوان‏کننده است که ماهیت پیچیده و ناهمگونی دارد. بنابراین پژوهش با هدف پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. از بین زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعه‏کننده به مرکز مشاوره و رواندرمانی در شهر کرمانشاه در سال 1402 با روش نمونه‏گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شد و مقیاس وسواسی-جبری (هادگسون و راچمن، 1977)، اضطراب کرونا (علیپور و همکاران، 1398) و خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) را تکمیل نمودند. تحلیل داده­ها با روش‏های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با کمک نرم­افزار آماری SPSS 26 انجام شد. نتایج نشان داد اضطراب کرونا (29/0=r و 014/0=p) و مؤلفه‏های آن با عود نشانگان وسواس همبستگی مثبت و معناداری دارد (05/0>p). همچنین، خودنظم بخشی هیجانی (48/0-=r و 018/0=p) و ابعاد آن توانستند به طور منفی و معناداری عود نشانگان وسواس را پیش‏بینی کنند. تحلیل رگرسیون به روش همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش‏بین با هم 31 درصد واریانس عود نشانگان وسواس را پیش‏بینی ‏کرده‏اند. با درنظر گرفتن این نتایج، به نظر می‏رسد با بهبود خودتنظیمی هیجانی و کنترل اضطراب کرونا می‏توان در جهت کاهش عود نشانگان وسواس در این بیماران سود جست.   واژگان کلیدی: نشانگان وسواس، اضطراب کرونا، خودنظم بخشی هیجانی.

 

 

پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا--------------------------------------------- بهروز             48

بیان مسئله

وسواس یکی از مبهم‏ترین و در عین حال ناتوان کننده‏ترین اختلالات روانی است (مونته مارانو، کیم و آنتونی¹، 2023) که افراد مبتلا به این اختلال از افکار، تصاویر و یا تکانه‏های تکراری در مورد رویدادهای ترسناک اما اغراق‏آمیز و نامتحمل عذاب می‏کشند و احساس می‏کنند که نمی‏توانند از اجرای آیین‏های کلیشه‏ای اجتناب کنند، آیین یا اعمالی که قرار است از پریشانی آن‏ها کاسته و به طرز جادویی مانع از اتفاقی شود که از رخ دادنش می‏ترسند (چیانگ و پوردون²، 2023). برآورد شیوع مادام العمر برای اختلال وسواس در مطالعات همه گیرشناسی به دلیل تفاوت‏های روش‏شناختی متفاوت است، با این وجود مطالعات شیوع شناختی این نوع از اختلال را در زنان و جنسیت مؤنث بیش از مردان گزارش کرده‏اند (هودپوهی، مک کلاین و اوسپورن³، 2022). در طی چند دهۀ گذشته برای توصیف رفتارهای مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی توضیحات فراوانی ارائه شده است. از آن‏جا که دیدگاه‏ها دربارۀ این اختلال و علل آن هنوز در حال تحول است، لذا متخصصان قادر به تعیین علل زیستی-پزشکی مشخص و یگانه‏ای نبوده‏اند (اهرمانن، آلن و مورنو⁴، 2022)، اما یافته‏ها حاکی از آن است که بیماری وسواس چندعاملی بوده و عوامل خطرزای متعددی در ایجاد و تشدید آن نقش دارند و مستلزم تلاش‏هایی براساس الگوی زیستی-روانی-اجتماعی-معنوی جهت مدیریت اختلال و کاهش بارِ اجتماعی، بهداشتی و خانوادگی آن می‏باشد (فینبرگ⁵ و همکاران، 2020).

 نتایج پژوهشی نشان می‏دهد شروع علائم در اختلال وسواس معمولاً تدریجی است، اگرچه برخی از بیماران یک شروع ناگهانی همراه با رویدادهای تسریع‏کننده مانند فشار روانی-هیجانی، افزایش مسئولیت و اضطراب مرتبط با سلامتی را گزارش می‏دهند (دلکاساله، سوریس، پادووانو، سیماکو، فاراکوتی⁶ و همکاران، 2019). از دیگرسو، از جمله اختلالاتی که همایندی بالایی را در شرایط بالینی با اختلال وسواس فکری-عملی نشان می‏دهند، می‏توان به اضطراب و افسردگی اشاره کرد (لونن، گران، کالاگان و اِگان⁷، 2023). نگاهی به شواهد مطالعاتی در این زمینه نیز نشان می‏دهد در دوره‏های تاریخی مختلف، سلامتی و زندگی انسان توسط بیماری‏های ویروسی-عفونی تهدید شده است و توجه محققان متمرکز بر مطالعۀ کاهش شیوع و درمان این بیماری‏ها بوده است. با این‏حال مطالعات کمی در مورد تأثیرات روان‏شناختی این بیماری‏ها انجام‏ شده است (رحیم زادگان و عطادخت، 1399).

 یکی از این بیماری‏ها، کرونا ویروس⁸ است که اضطراب ابتلای به آن در جمعیت‏های مختلف در سطح جامعه شایع می‏باشد (وانگ، هو و یانگ⁹، 2023). این در حالی است که علائم بیماران روان‏پزشکی مانند وسواس در شرایط استرس‏زا و نیازمند به تحمل ابهام شدت یافته و بیماران وسواسی در مقایسه با سایر بیماران و افراد دیگر جامعه، حساسیت اضطرابی بالاتری را گزارش می‏کنند (ردی، سودهیر، مانجولا، آروموگام و نارایاناسوامی¹⁰، 2020). اضطراب کرونا¹¹ بدلیل ناشناخته بودن این ویروس و ایجاد ابهام شناختی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی می‏تواند باعث افزایش نشخوار فکری و خطاهای ادراکی شده، در نتیجه رفتارهای ایمنی فرد مختل شده و علائم بیماری وسواس افزایش پیدا می‏کند (هاجک و کوینگ¹²، 2023).

 

 

فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری  زمستان  1402 1(4): 46- 57 ----------------------------------------- بهروز                    49      

از سوی دیگر، دُبی، بیسواس، قوش، چاتری، دُبی¹³ و همکاران (2020) در پژوهشی نشان دادند اضطراب کرونا علاوه بر اینکه می‏تواند با شدت یافتن علائم بیماری‏های روان‏پزشکی متعدد (اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی، حملات پانیک و ...) همراه باشد، منجر به ناسازگاری‏های فردی و بین‏فردی می‏شود از دیگر سو، افراد مبتلا به علائم وسواسی در شناسایی هیجان‏ها و نام‏گذاری آن مشکل دارند و برای گریز از این وضعیت دشوار دست به مکانیزم‏های دفاعی می‏زنند تا از این هیجان فرار کنند (خواجه‏زاده و صباحی، 1400). توانایی تنظیم و مدیریت هیجان شامل فرایندهایی است که در آن، افراد هیجان‏های خود و نیز چگونگی ابراز آن را تحت تأثیر قرار می‏دهند از این رو توانایی تنظیم هیجان پایین، یکی از مشکلات افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری تلقی می‏گردد (سالگوئرو و راموس-سجودو¹⁴، 2023). فرآیندهای تنظیم هیجان افراد بر دریافت و ادراک اینکه چه هیجاناتی را تجربه می‏کنند، چه موقع آنها را تجربه می‏کنند و چگونه آن‏ها را بیان می‏نمایند، تأثیر می‏گذارد و این فرآیند تنظیم هیجان به صورت ساختار و سعی در نظر گرفته می‏شود (آریکان و کومرو¹⁵، 2023). در این زمینه رمضان‏نیا، زارع و علیزاده‏فرد (1401) نشان داد برخورداری از راهبردهای مثبت هیجانی با باورهای وسواسی رابطه منفی و معناداری دارد. در مجموع شیوع بالای اختلال وسواس در میان جمعیت‏های مختلف و تحمیل هزینه‏های مالی، بهداشتی و اجتماعی فراوان به افراد و دولت، ضرورت بررسی و کنترل هرچه بیشتر علائم این بیماران را برجسته می‏سازد. بنابراین با توجه به طرح مبانی نظری و آثار مخرب و فراوان ناشی از کرونا، پژوهش حاضر با هدف پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد.

روش اجرای پژوهش

این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به مرکز مشاوره و رواندرمانی شهر کرمانشاه در سال 1402 بودند. با روش نمونه­گیری در دسترس و بر طبق فرمول (8M +  50≤ N) از تاباجنیک و فیدل¹⁶ (2007) حجم نمونه، تعداد 200 نفر انتخاب شدند. فرایند نمونه‏گیری بدین صورت انجام شد که از بین زنانی که به کلینیک پیوند مراجعه و شکایت اصلی آنها مشکلات مرتبط با وسواس بود دعودت به عمل آمد تا در پژوهش شرکت نمایند. بدین منظور ابزارهای پژوهش به زنان داده شد و از آنها درخواست شد به تمامی سئوالات با دقت پاسخ دهند و هیچ سئوالی را بدون پاسخ باقی نگذارند. کلیه ملاحظات اخلاقی همانند حفظ شأن افراد، بیان واضح و شفاف هدف پژوهش، حق انصراف شرکت‏کنندگان از پژوهش در مرحله نمونه‏گیری، ارائه نتایج به ذی‏ربطان جهت اتخاذ تصمیمات مناسب، اطمینان به شرکت‏کنندگان جهت محرمانه ماندن اطلاعات آنان بدون درج نام و مشخصات به شرکت‏کنندگان در پژوهش ارائه شد. داده‏های پژوهش با استفاده از ابزارهای زیر جمع­آوری شد:

 

 

 

 

پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا------------------------------------ بهروز                50            

ابزار پژوهش

-پرسشنامه وسواسی-جبری مادزلی¹⁷

در این پژوهش به منظور غربالگری افراد دارای علائم وسواس فکری-عملی از 30 سئوالی که توسط هادگسون و راچمن¹⁸ در سال 1977 به منظور پژوهش در مورد نوع و حیطه وسواس ساخته شد، استفاده شد. پرسشنامه مذکور 4 زیرمقیاس وارسی (9 گزینه)، شست و شو (11 گزینه)، کندی (7 گزینه) و شک و تردید (7 گزینه) را شامل می شود. نحوه پاسخدهی به سئوالات در این پرسشنامه به صورت دو گزینه درست و غلط می‏باشد. هر پاسخ که با کلید همخوانی دارد نمره یک دریافت می‏کند و در غیر این صورت نمره آن صفر است. این پرسشنامه به گونه‏ای طراحی شده است که یک فرد کاملاً وسواس دقیقاً به نیمی از سؤالات پاسخ مثبت و به نیم دیگر پاسخ منفی می‏دهد و دامنه نمرات کل پرسشنامه بین صفر تا 30 است. کسب نمرات بالا در این پرسشنامه نشان دهنده بالا بودن وسواسی-جبری در فرد است. بدین صورت که کسب نمره 15 و بالاتر نشان دهنده علائم وسواسی-جبری در آزمودنی است. سازندگان پرسشنامه ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از این زیرمقیاس‏ها را به ترتیب 70/0، 80/0، 70/0 و 70/0 و برای کل پرسشنامه 89/0 گزارش کرده‏اند (هادگسون و راچمن، 1977). در پژوهش داخل کشور پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 78/0 بدست آمد (یوسفی و منیرپور، 1400). پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه حاضر 79/0 بدست آمد.

-پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا¹⁹

 این پررسشنامه توسط علی‏پور، قدمی، علیپور و عبدالله‏زاده (1398) تهیه شد و دارای 18 سؤال و خرده مقیاس علائم روانی با سؤالات(1 تا 9) و علائم جسمانی با سؤالات(10 تا 18) است. نمره‏گذاری مقیاس در طیف لیکرت 4 درجه­ای صورت می­­گیرد و به گزینه هرگز صفر نمره، گزینه گاهی اوقات 1 نمره، گزینه بیشتر اوقات 2 نمره و گزینه همیشه 3 نمره تعلق می‏گیرد. دامنه نمرات بین صفر تا 54 می باشد و نمره 0 تا 16 بیانگر عدم اضطراب یا اضطراب خفیف، نمره 17 تا 29 نشان دهنده اضطراب متوسط و نمره 30 تا 54 نشان دهنده اضطراب شدید بیماری کرونا است. در پژوهش توسط سازندگان مقیاس اضطراب کرونا روایی آن با روش تحلیل عاملی تأیید شد که مقدار خطای ریشه­ی مجذور میانگین تقریب 086/0 به دست آمد. همچنین پایایی مقیاس نیز با روش آلفای کرونباخ بررسی و ضرایب برای علائم روانی 88/0، علائم جسمانی 86/0 و کل مقیاس 99/0 بدست آورده­اند (علی­پور و همکاران، 1398). در پژوهش داخل کشور شاخص‏های روایی محتوایی هر 9 سئوال براساس نظر 8 متخصص بیشتر از 80/0 و در دامنه مطلوب محاسبه شد و پایایی به روش همبستگی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاس علائم روانی 83/0، علائم جسمانی 88/0 و برای اضطراب کرونای کلی 89/0 بدست آمد (سلیمانی، افزود، صادقی و سلم آبادی، 1400). در پژوهش حاضر پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 75/0 و برای زیرمقیاس علائم روانی 73/0 و علائم جسمانی 70/0 به دست آمد.

 

 

 

فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری  زمستان  1402 1(4): 46- 57 ----------------------------------------- بهروز                51      

-پرسشنامه تنظیم هیجان²⁰ 

 در این پژوهش به منظور سنجش تنظیم هیجان از پرسشنامه تنظیم هیجان که توسط گروس و جان²¹ (2003) طراحی شده است، استفاده شد. پرسشنامه فوق در برگیرنده 10 سئوال است که دو زیرمقیاس کلی را مورد اندازه‏گیری و سنجش قرار می‏دهد. دو زیرمقیاس عبارتند از ارزیابی مجدد شناختی (سئوالات 1، 3، 5، 7، 8، 10) و فرونشانی هیجانی (سئوالات 2، 4، 6، 9) که نحوه پاسخدهی به سئوالات آن به شیوه طیف لیکرت 7 درجه‏ایی است که به گزینه کاملاً مخالفم= 1 نمره تا کاملاً موافقم= 7 نمره اختصاص داده می‏شود. دامنه نمرات بین 10 تا 70 است و پرسشنامه مذکور نمره‏گذاری معکوس ندارد. سازندگان مقیاس همبستگی درونی براي ارزیابی مجدد 79/0 و سرکوبی 73/0 به‏‏دست آمده است (گروس و جان، 2003). در پژوهش داخل کشور نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 82/0 بدست آمد (عابدینی، اکبری، صادقی و اسدی مجره، 1400). در پژوهش حاضر پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 80/0 و برای زیرمقیاس ارزیابی مجدد 73/0 و علائم جسمانی سرکوبی 68/0 به دست آمد.به‏منظور تحلیل داده‌‏ها در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف‏معیار و در بخش آمار استنباطی از ضریب همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی با نرم‏افزار آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد.

یافته­ها

      بررسی یافته‏های جمعیت‏شناختی نشان داد که میانگین (±انحراف‏معیار) سنی در افراد نمونه 12/38 (± 26/10) می‏باشد. همچنین، نتایج نشان داد که بیشتر افراد شرکت کننده در پژوهش، در وضعیت تأهل قرار داشتند. وضعیت تحصیلات آزمودنی‏ها نیز نشان داد که بیشتر شرکت کنندگان در پژوهش، در وضعیت تحصیلی دیپلم قرار داشتند.

جدول 1-میانگین و انحراف معیار و ضریب همبستگی متغیرهای پژوهش در افراد نمونه

متغیر پژوهش	تعداد	میانگین	انحراف معیار	همبستگی پیرسون (r) با رابطه وسواس
وسواس	200 نفر	48/26	76/5	-
علائم روانی کرونا	200 نفر	86/22	08/6	**16/0
علائم جسمانی کرونا	200 نفر	27/18	11/4	**14/0
نمره کل اضطراب کرونا	200 نفر	13/41	19/10	**29/0
ارزیابی مجدد شناختی	200 نفر	19/28	06/7	**12/0-
فرونشانی هیجانی	200 نفر	17/32	28/10	**24/0
خودنظم بخشی هیجانی	200 نفر	36/60	34/17	**48/0-
				**05/0>P

در جدول شماره 1 اطلاعات توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ارائه شده است. با توجه به نتایج میانگین نمره کل وسواس برابر با 48/26 و انحراف معیار برابر با 76/5 بوده است. در بین مؤلفه‏های اضطراب کرونا نیز علائم روانی کرونا دارای میانگین 86/22 و علائم جسمانی کرونا دارای میانگین 27/18 است. در نهایت نتایج نشان داد میانگین ارزیابی مجدد شناختی 19/28، فرونشانی هیجانی

 

 

پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا--------------------------------------------- بهروز          52      

17/32 و میانگین نمره کل خودنظم بخشی هیجانی 36/60 بوده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد بین عود نشانگان وسواس در زنان  با نمره کل اضطراب کرونا همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد  (29/0=r و 05/0>P)، به  این معنا که وقتی  فرد

دارای اصطراب کرونا باشد احتمال عود نشانگان وسواس افزایش می‏یابد و برعکس. همچنین، بین عود نشانگان وسواس در زنان با خودنظم بخشی هیجانی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (48/0-=r و 05/0>P).

      پیش از انجام تحلیل رگرسیون ابتدا پیش فرض‏های آن بررسی شد. نتایج آزمون کلموگراف-اسمیرنوف تک نمونه­ای نشان داد که توزیع نمرات متغیرهای پژوهش با 95 درصد اطمینان طبیعی است. از آن‏جایی سطوح معناداری آماره­های نرمال بودن بزرگ‏تر از 05/0 هستند (05/0<P)، لذا توزیع نمرات دارای توزیع نرمال است. برای برقراری نرمال بودن داده­ها، شاخص‏های کجی و چولگی نباید بیشتر از 1± باشد. از آن‏جایی که شاخص‌های مربوط به کجی و چولگی متغیرهای این پژوهش خارج از محدوده 1± نیست. براین اساس می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که توزیع داده‌های مربوط به آن‌ها نرمال است. اگر مقدار آماره­ی دوربین واتسون بین 5/1 الی 5/2 قرار داشته باشد، می‏توان استقلال خطاها را پذیرفت و تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره را دنبال کرد. 

از آن‏جایی که آماره­های دوربین واتسون بین 5/1 الی 5/2 است و نشان دهنده­ آن است همبستگی بین خطاها رد می­شود یعنی خطاها دارای همبستگی نیستند. وقتی تولرانس(ضریب تحمل) به صفر نزدیک می­شود، همخطی چندگانه بزرگی وجود دارد و خطای استاندارد ضرایب رگرسیون بزرگ خواهد شد. مقادیر تولرانس(ضریب تحمل) در این مطالعه نشان داد هیچ یک از ضریب تحمل­ها نزدیک به صفر نیستند و در نتیجه مشکلی در تحلیل رگرسیون ایجاد نمی­گردد. عامل تورم واریانس نیز معکوس ضریب تحمل بوده و هر قدر افزایش یابد(بزرگ‏تر از 10) باعث می­شود ضرایب رگرسیون افزایش یافته و رگرسیون را برای پیش‏بینی نامناسب می‏سازد. مقادیر مربوط به عامل تورم واریانس نشان می­دهد هیچ کدام از شاخص­ها بسیار بزرگ‏تر از 10 نیستند و نزدیک به آن می‏باشند در نتیجه مشکلی در استفاده از رگرسیون خطی وجود ندارد. از آن‏جایی که وجود همخطی چندگانه در متغیرهای پیش­بین مشاهده نشد، می‏توان از آزمون­های پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده نمود و نتایج آن قابل اطمینان است.

جدول 2-ضرایب استاندارد و غیراستاندارد رگرسیون شدت علایم وسواس براساس اضطراب کرونا

متغیرهای پیش­بین	ضرایب غیر استاندارد		ضرایب استاندارد	t	سطح معناداری
	B	خطای استاندارد	ضرایب بتا (β)
ثابت(Constant)	13/35	430/8	-	641/12	022/0
عامل روانی اضطراب	601/1	460/0	144/0	441/1	009/0
عامل جسمانی اضطراب	714/1	504/1	105/0	666/2	015/0

753/15=F ؛223/0 = تعديل شده ؛ 225/0= ؛ 475/0=       R

      بر اساس ضریب تعیین تعدیل شده 22/0 درصد از واریانس عود نشانگان وسواس براساس اضطراب کرونا تبیین شد. همچنین، نتایح تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که مقدار F به‏دست آمده برابر با 753/15 است که در سطح آلفای کوچک‏تر از 05/0 معنادار بوده و نشان می‏دهد که ابعاد اضطراب کرونا می‏توانند تغییرات مربوط به عود نشانگان وسواس در زنان مبتلا به وسواس را به خوبی تبیین کنند و نشان دهنده مناسب بودن مدل رگرسیونی ارائه شده است. در نهایت ضرایب استاندارد و غیراستاندارد رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان نشان داد عامل روانی اضطراب کرونا (05/0P< و 144/0 =β) و عامل جسمانی اضطراب کرونا (05/0P< و 105/0 =β) می‏توانند عود نشانگان وسواس در زنان مبتلا به وسواس را پیش­بینی کنند. 

 

فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری  زمستان  1402 1(4): 46- 57 ----------------------------------------- بهروز                53      

جدول 3-ضرایب استاندارد و غیراستاندارد چندمتغیره عود نشانگان وسواس براساس خودنظم بخشی هیجان

متغیرهای پیش­بین	ضرایب غیر استاندارد		ضرایب استاندارد	T	سطح معناداری
	β	خطای استاندارد	ضریب بتا (β)
ثابت(Constant)	839/45	865/13	-	774/62	035/0
ارزیابی شناختی	503/1-	955/1	121/0-	765/8-	012/0
فرونشانی هیجانی	664/2	883/1	132/0	692/5	008/0

161/19=F ؛321/0 = تعديل شده ؛ 328/0= ؛ 573/0=        R

 بر اساس ضریب تعیین تعدیل شده 32/0 درصد از واریانس عود نشانگان وسواس براساس خودنظم بخشی هیجان تبیین شد. همچنین، نتایح تحلیل واریانس یک راهه نشان داد مقدار F به‏دست آمده برابر با 161/19 است که در سطح آلفای کوچک‏تر از 05/0 معنادار بوده و نشان می‏دهد ابعاد خودنظم بخشی هیجان می‏توانند تغییرات مربوط به عود نشانگان وسواس در زنان مبتلا به وسواس را به خوبی تبیین کنند و نشان دهنده مناسب بودن مدل رگرسیونی ارائه شده است. در نهایت ضرایب استاندارد و غیراستاندارد رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان نشان داد ارزیابی شناختی (05/0P< و 121/0- =β) و فرونشانی هیجانی (05/0P< و 132/0 =β) می­توانند عود نشانگان وسواس را پیش­بینی کنند.

جدول 4- ضرایب رگرسیون چندمتغیره بین متغیرهای پژوهش

متغیر ملاک	متغیرهای پیش‏بین	بتای استاندارد	مقدار ثابت	مجذور 2R	مقدار t	P
نشانگان وسواس	اضطراب کرونا	31/0	44/52	31/0	72/5	013/0
	خودنظم بخشی هیجانی	24/0			92/10	010/0

      تجزیه و تحلیل داده‏های پژوهش با روش رگرسیون چندمتغیره ورود همزمان که نتایج آن در جدول شماره 4 ارائه شده است، نشان می‏دهد که متغیرهای پیش‏بین (اضطراب کرونا-خودنظم بخشی هیجانی) توان تبیین نمرات عود نشانگان وسواس را در بین زنان مبتلا به وسواس فکری-عملی داشته‏اند. مقدار بتا برای متغیر اضطراب کرونا برابر 31/0، و مقدار بتا برای متغیر خودنظمی هیجانی برابر با 24/0 و در سطح (001/0=P) معنادار است. همچنین، نتایج جدول شماره 4 نشان می‎دهد که متغیرهای پیش‏بین با هم توان تبیین 39 درصد از تغییرات مربوط به عود نشانگان وسواس را داشته‏اند. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش حاضر تأیید می‏شود. 

بحث و نتیجه گیری

      پژوهش حاضر با هدف پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد. نتایج نشان داد که بین علائم جسمانی اضطراب کرونا و علائم روانی اضطراب کرونا با عود نشانگان وسواس در شرکت‏کنندگان به‏ترتیب رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. این یافته از پژوهش با نتایج مطالعات

 

 

 

 

پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا--------------------------------------------- بهروز       54      

پیشین مانند مطالعه اوزون، سیرین، بوستانسی و اِکیسی²² (2023)، آمبروزینی، تروزولی، ویسمارا، ویتلا و بیولکاتی²³ (2022)، لی، ژانگ، وانگ، یانگ، ژانگ²⁴ و همکاران (2020)، امیرآبادی و عبداللهی (1401) و ذوقی، آجیل چی، یوسفی‏راد و دهقان‏منظم (1399) همسومی‏باشد. در تبیین یافتۀ حاضر می‏توان گفت ترس یک مکانیسم دفاعی است که فرد در برابر موقعیت‏های خطرناک نشان می‏دهد و شامل واکنش‏های اساسی لازم برای زنده ماندن از این شرایط تهدیدآمیز است. با این حال ترسی که متناسب با شرایط فعلی نباشد ممکن است منجر به مشکلات روان‏شناختی گوناگونی مانند علائم وسواس شود. اختلال وسواس فکری-عملی یکی از شایع‏ترین و مقاوم‏ترین مشکلات روان‏شناختی مطرح می‏باشد. با توجه به اینکه رعایت بهداشت فردی (شست و شوی مداوم دست‏ها، استفاده از ماسک و دستکش) و حفظ فاصله اجتماعی از مهم‏ترین روش‏ها در پیشگیری و جلوگیری از شیوع هر چه بیشتر ویروس کووید-19 است، خطر ابتلا به وسواس‏های عملی و احتکار طی همه‏گیری ویروس کرونا بسیار محتمل تلقی می‏شود.

 در واقع می‏توان گفت فشار و استرسی که ویروس کووید-19 ایجاد می‏کند افرادی را که زمینۀ لازم برای ابتلا به وسواس فکری-عملی دارند را دچار مشکل کرده است. تا جایی‏که این نظافت و تمیزی به‏صورت افراطی صورت می‏گیرد و روند عادی آن‏ها را مختل می‏سازد. علاوه بر یادآوری مکرر در مورد اهمیت نظافت و بهداشت فردی توسط منابع مختلف، تصور می‏شودطی همه‏گیری ویروس کووید-19 و لزوم اجرای فاصله‏گذاری اجتماعی درنظر گرفتن اختلال احتکار و ترید و شک وسواسی که بخش‏های مهمی از گسترۀ اختلال وسواس هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس وقتی فرد مبتلا به وسواس درگیر بیش‏برآورد تهدید/مسئولیت افراطی، باورهای مربوط به اهمیت افکار مزاحم و نیاز به کنترل افکار مزاحم و کمال‏گرایی/تحمل‏ناپذیری عدم قطعیت‏ می‏گردد به این ترتیب احتمال شدت یافتن میزان اضطراب و متعاقباً تشدید علائم وسواس در وی بالا می‏رود (ذوقی و همکاران، 1399). از سوی دیگر مطابق با نظریه شناختی وقتی فرد مبتلا به وسواس تحت فشار و استرس ناشی از یک واقعه غیرقابل کنترل قرار می‏گیرد ممکن است تجربه هیجانات منفی در وی افزایش یابد. این استرس و ترس بالا می‏تواند با استفاده از راهبردهای مقابله‏ای ناکارآمد و اجتنابی در فرد دارای علایم وسواس همراه شده و به این ترتیب چرخه رفتار و افکار وسواسی در فرد شدت یافته، به این ترتیب احتمال تشدید علایم وسواسی در فرد مبتلا افزایش می‏یابد (بناتی، آلبرت، ماینا، فیوریلو، کلبر²⁵ و همکاران، 2020).

 نتایج دیگر یافتۀ پژوهش نشان داد که بین نمره کل خودنظم بخشی هیجانی و ابعاد آن با عود نشانگان وسواس در بین شرکت‏کنندگان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ارزیابی شناختی و فرونشانی هیجانی می­توانند نشانگان وسواس را پیش­بینی کنند. یافته حاضر مبنی بر ارتباط نظم جویی هیجانی با عود نشانگان وسواس در مطالعات پیشین مانند فرناندز-ماز، مورنو-آمادور، مارزو، فالکو، مولینا-تورس²⁶ و همکاران (2023)، اوزترک، اوزیورت، توران، توفان و آکای²⁷ (2023)، هونگ، ژو و یو²⁸ (2022)، رحمتی، تارویردی زاده و کوچک انتظار (1402)، رمضان‏نیا، زارع و علیزاده‏فرد (1401) و اصلانی‏فر، سوداگر و بهرامی (1398) به شکلی مستقل تکرار شده و این یافته با نتایج مطالعات پیشین همسو می‏باشد. در این مورد می‏توان گفت افراد دارای افکار وسواسی در مواجهه با شرایط ناگوار به ارزیابی تجارب ناشی از رویارویی با شرایط به وجود آمده پرداخته و بر سازنده بودن این شرایط تأکید می‏کنند که این تأکید موجب تکرار نحوه رویارویی به نوبه خود باعث مخدوش شدن حافظه فرد می‏شود. این یافته را می‏توان براساس نظریه راچمن، این طور تبیین کرد که چون آخرین بخش از سازوکار خود تداوم بخش در

      

فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری  زمستان  1402 1(4): 46- 57 ----------------------------------------- بهروز                55   

وسواس نوع دیگری از سوگیری و تحریف شناختی است که در آن با سپری شدن یک چرخه وارسی ایمن، مسئولیت فرد افزایش می‏یابد، ارزیابی مجدد به منزله یک چرخه وارسی ایمن بخش نقشی را ایفا می‏کند که به بیشتر شدن مسئولیت فرد می‏انجامد. احساس مسئولیت کردن یکی از ابعاد اصلی افکار وسواسی است. در واقع در شرایطی که احساس مسئولیت بیشتر می‏شود فرد دچار افکار وسواسی هم می‏شود (فرناندز-ماز و همکاران، 2023).

از دیگرسو می‏توان بیان کرد که وسواس را یک سازوکار خود تداوم بخش پدید می‏آورد که در بخش نخست، هیجانات منفی و آشفتگی در استفاده از راهبردهای هیجانی ناشی از احساس خطر، فرد را به جست و جوی ناموفق برای اطمینان از عدم وقوع آن می‏کشاند. سپس در بخش دیگر، بر اثر تکرار اقدامات برای اطمینان‏یابی، حافظه شخص برای وارسی مخدوش شده و دستیابی به اطمینان کاهش می‏یابد. به طوری که فر هر چه بیشتر به تکرار مبتلا شود، اطمینان وی به حافظه کمتر می‏شود و به تبع آن تجربه هیجانات ناخوشایند و استفاده از راهبردهای ناکارآمد هیجانی افزایش می‏یابد. به طور کلی می‏توان براساس نظر گرانفسکی، تبیین نمود که وقتی فرد از نظر روانی دارای ناراحتی است و با موقعیت‏های تنش‏زا در محیط زندگی روبه رو می‏شود به دلیل اینکه هیجانات منفی از قبیل خشم و اضطراب و استرسی در وی بیشتر از افراد عادی درک و تجربه شده است .

لذا احتمال تجربه ترس و وحشت در وی بالاتر رفته و برای رهایی از این نگرانی به سمت روش‏های ناکارآمد هیجانی از قبیل نشخوار فکری، خودتحقیرسازی، تعمیم افراطی و نادرست، و سایر خطاهای شناختی و هیجانی خواهد رفت و این در حالی است که همین روش‏های ناکارآمد مواجه‏ای خود منجر به تشدید علایم و افزایش وسواس می‏شود.

 در خصوص محدودیت‏های پژوهش حاضر می‏توان گفت، به دليل اینکه جمعیت پژوهش حاضر تنها محدود به زنان مبتلا به وسواس مراجعه‏کننده به مرکز مشاوره و رواندرمانی شهر کرمانشاه بوده است و از آن‏جا که پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می‏باشد، لذا باید از تعمیم نتایج پژوهش به دیگر جمعیت‏ها و نیز استنباط علی از نتایج آن جوانب احتیاط را رعایت کرد. همچنین، در اين پژوهش امکان و فرصت بررسی مقایسه‏ای بین زنان و مردان مبتلا به وسواس از نظر سایر سازه‏های روان‏شناختی وجود نداشت. برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای خودگزارشی (پرسشنامه) استفاده شده است، و این امر می‏تواند موجب خستگی آزمودنی‏ها و کاهش دقت آن‏ها و تا اندازه‏ای تحریف در پاسخ­گویی به سئوالات شده باشد. شیوۀ نمونه‏گیری در دسترس نیز از محدودیت‏های دیگر مطالعۀ حاضر بود. با درنظر گرفتن محدودیت‏های بیان شده، پیشنهاد می‏گردد در مطالعات آتی جامعه گسترده‏تری شامل بیماران مبتلا به وسواس اعم از زنان و مردان انتخاب و مورد بررسی قرار گیرند. علاوه بر شدت علائم وسواس سایر سازه‏های مرتبط با این بیماری مانند پیوستگی فکر-عمل، حافظه کاری، نشخوار فکری و انعطاف‏پذیری شناختی مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین پیشنهاد می‏شود در پژوهش‏های آتی علاوه بر پرسشنامه خودگزارشی در گردآوری داده‏ها از مصاحبه نیز استفاده گردد و حتی‏الامکان نمونه‏گیری به شیوۀ تصادفی انجام شود.

سپاسگزاری

بدین وسیله از مسئولین کلینیک مشاوره و رواندرمانی پیوند شهر کرمانشاه و شرکت کنندگان در پژوهش که در به انجام رساندن این مطالعه، همکاری‏های لازم را به عمل آورند، تقدیر و تشکر می‏گردد.

تعارض منافع

بنا به اظهار نویسندگان، این مقاله حامی مالی و تعارض منافع ندارد.

 

 

پیش‏بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه‏های جسمانی-روانی اضطراب کرونا--------------------------------------------- بهروز          56

منابع

اصلانی فر، لیدا؛ سوداگر، شیدا؛ بهرامی، مریم. (1398). نقش میانجیگری نظم جویی شناختی در پیش بینی نشخوار فکری براساس تحمل پریشانی در بیماران. تازه های علوم شناختی، 21(2)، 51-41. 10.30699/icss.21.2.41

امیرآبادی، علیرضا؛ عبداللهی، راضیه. (1401). مروری بر رابطه اضطراب کرونا با بروز اختلال وسواس فکری عملی در دانشجویان. هفتمین همایش بین المللی روانشناسی، علوم تربیتی و حقوق کودک در جهان اسلام.

خواجه زاده، پیمان؛ صباحی، پرویز. (1400). اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه‏های غیربالینی وسواس فکری-عملی. مجله روانشناسی بالینی، 13(4)، 14-1. 10.22075/JCP.2021.21199.1950

ذوقی، لیلا؛ آجیل چی، بیتا؛ یوسفی‏راد، الهام؛ دهقان‏منظم، علی‏اصغر. (1399). رابطه درک بیماری با باورهای وسواسی با میانجی سلامت عمومی در بیماران مراجعه کننده جهت تشخیص کرونا. فصلنامه روانشناسی تربیتی، 16(55)، 228-215.

رحمتی، مریم؛ تارویردی زاده، هاجر؛ کوچک انتظار، رویا. (1402). تدوین مدل اضطراب کرونا براساس عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجی تنظیم هیجان در دانشجویان پزشکی: یک مطالعه توصیفی. مجله علوم پزشکی رفسنجان، 22(4)، 400-385.

رحیم زادگان، شیوا؛ عطادخت، اکبر. (1399). پیش بینی اضطراب کرونا براساس انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود، در بیماران دارای اختلال وسواس فکری-عملی. مجله اندیشه و رفتار، 15(58)، 94-72. 10.61186/jrums.22.4.385

رمضان نیا، زهرا؛ زارع، حسین؛ علیزاده فرد، سوسن. (1401). مدلیابی روابط ساختاری باورهای وسواسی براساس ادراک اجتماعی، ذهنی سازی و همدلی با نقش واسطه تنظیم هیجان. پژوهش در سلامت روانشناختی، 17(3)، 46-31.

سلیمانی، ابراهیم؛ افزود، عبدالرضا؛ صادقی، میثم؛ سلم‏آبادی، مجتبی. (1400). تعیین سهم مؤلفه‏های هوش اجتماعی و تاب‏آوری در پیش‏بینی اضطراب کرونا. مجله پژوهان، 19(4)، 24-16. 10.61186/psj.19.4.16

عابدینی، مریم؛ اکبری، بهمن؛ صادقی، عباس؛ اسدی‏مجره، سامره. (1400). الگوی ارتباطی تاب‏آوری و ذهن‏آگاهی با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه تنظیم هیجان در بیماران سرطانی. روانشناسی سلامت، 10(3)، 84-67.

علی‏پور، احمد؛ قدمی، ابوالفضل؛ علیپور، زهرا؛ عبداله‏زاده، حسن. (1398). اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب بیماری کرونا در نمونه ایرانی. فصلنامه روانشناسی سلامت، 8(32)، 175-163.

یوسفی، نفیسه؛ منیرپور، نادر. (1400). پیش بینی نشانگان وسواس براساس ناگویی هیجانی و باورهای غیرمنطقی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری. مجله رویش روانشناسی، 10(12)، 168-159. 20.1001.1.2383353.1400.10.12.10.2

Ambrosini, F., Truzoli, R., Vismara, M., Vitella, D., & Biolcati, R. (2022). The effect of cyberchondria on anxiety, depression and quality of life during COVID-19: the mediational role of obsessive-compulsive symptoms and Internet addiction. Heliyon, 8(5), 2(6), 56-69. 10.1016/j.heliyon.2022.e09437

Arikan, G., & Kumru, A. (2023). A person-based approach to emotion socialization in toddlerhood: Individual differences in maternal emotion regulation, mental-health and parental sense of competence. Scientific Reports, 13(1), 13606. https://www.nature.com/articles/s41598-023-40850-x.

Benatti, B., Albert, U., Maina, G., Fiorillo, A., Celebre, L., Girone, N., … & Bernardo, O. (2020). What Happened to Patients with Obsessive Compulsive Disorder During the COVID19 Pandemic? A Multicenter Report from Tertiary Clinics in Northern Italy. Frontiers in Psychiatry, 11(6), 720-29. 10.3389/fpsyt.2020.00720. eCollection 2020.

Chiang, B., & Purdon, C. (2023). A study of doubt in obsessive-compulsive disorder. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry, 80, 101753. 10.1016/j.jbtep.2022.101753.

Del Casale, A., Sorice, S., Padovano, A., Simmaco, M., Ferracuti, S., Lamis, D. A., ... & Pompili, M. (2019). Psychopharmacological treatment of obsessive-compulsive disorder (OCD). Current neuropharmacology, 17(8), 710-736. 10.2174/1570159X16666180813155017.

Dubey, S., Biswas, P., Ghosh, R., Chatterjee, S., Dubey, M. J., Chatterjee, S., ... & Lavie, C. J. (2020). Psychosocial impact of COVID-19. Diabetes & Metabolic Syndrome: clinical research & reviews, 14(5), 779-788. 10.1016/j.dsx.2020.05.035

 

 

 

فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری  زمستان  1402 1(4): 46- 57 ----------------------------------------- بهروز                57      

Ehrmann, K., Allen, J., & Moreno, F. A. (2022). Psilocybin for the Treatment of Obsessive-Compulsive Disorders. Current topics in behavioral neurosciences, 56, 247–259. 10.1007/7854_2021_279

Ferrández-Mas, J., Moreno-Amador, B., Marzo, J. C., Falcó, R., Molina-Torres, J., Cervin, M., & Piqueras, J. A. (2023). Relationship between Cognitive Strategies of Emotion Regulation and Dimensions of Obsessive–Compulsive Symptomatology in Adolescents. Children, 10(5), 803. 10.3390/children10050803

Fineberg, N. A., Hollander, E., Pallanti, S., Walitza, S., Grünblatt, E., Dell’Osso, B. M., ... & Menchon, J. M. (2020). Clinical advances in obsessive-compulsive disorder: a position statement by the International College of Obsessive-Compulsive Spectrum Disorders. International clinical psychopharmacology, 35(4), 173. 10.1097/YIC.0000000000000314

Hajek, A., & König, H. H. (2023). Prevalence and correlates of coronavirus anxiety in Germany: Results of a nationally representative survey. Death Studies, 47(3), 287-295. 10.1080/07481187.2022.2059722

Hong, D., Zhu, Y., & Yu, M. (2022). How health anxiety affected obsessive-compulsive symptoms during the COVID-19 pandemic in China: The mediation of difficulties in emotion regulation and the moderation of pathological personality traits. Personality and Individual Differences, 185, 111254. https://doi.org/10.1016/j.paid.2021.111254

Hudepohl, N., MacLean, J., & Osborne, L. (2022). Perinatal Obsessive–Compulsive: Epidemiology, Phenomenology, Etiology, and Treatment. Current psychiatry reports, 24(4), 229-237. 10.1007/s11920-022-01333-4.

Li, K., Zhang, H., Wang, B., Yang, Y., Zhang, M., Li, W., ... & Zhang, H. (2020). Hippocampal functional network: The mediating role between obsession and anxiety in adult patients with obsessive-compulsive disorder. The World Journal of Biological Psychiatry, 21(9), 685-695. 10.1080/15622975.2020.1733082.

Lunn, J., Greene, D., Callaghan, T., & Egan, S. J. (2023). Associations between perfectionism and symptoms of anxiety, obsessive-compulsive disorder and depression in young people: a meta-analysis. Cognitive Behaviour Therapy, 1-28. 10.1080/16506073.2023.2211736.

Montemarano, V., Kim, H. S., & Antony, M. M. (2023). A comparison of buying disorder to addictive and obsessive–compulsive disorders on impulsivity, compulsivity, and reward processing: A narrative review. Current Psychology, 1-19. 10.1007/s12144-023-05040-y 

Öztürk, Y., Özyurt, G., Turan, S., Tufan, A. E., & Akay, A. P. (2023). Emotion dysregulation and social communication problems but not ToM properties may predict obsessive-compulsive disorder symptom severity. Nordic Journal of Psychiatry, 1-10. 10.1080/08039488.2023.2251953. 

Reddy, Y. J., Sudhir, P. M., Manjula, M., Arumugham, S. S., & Narayanaswamy, J. C. (2020). Clinical practice guidelines for cognitive-behavioral therapies in anxiety disorders and obsessive-compulsive and related disorders. Indian journal of psychiatry, 62(2), 230-250. 10.4103/psychiatry.IndianJPsychiatry_773_19

Salguero, J. M., & Ramos-Cejudo, J. (2023). A multi-study examination of the relevance of the metacognitive beliefs about uncontrollability in emotion regulation and clinical symptoms. Journal of affective disorders, 340, 812-819. https://doi.org/10.1016/j.jad.2023.08.090

Uzun, M. E., Şirin, H., Bostancı, M., & Ekici, A. (2023). Investigation of anxiety, depression, obsessive-compulsive disorder, and quality of life of children of healthcare workers during the COVID-19 pandemic. Archives de Pédiatrie. 10.1016/j.arcped.2023.07.002

Wang, Y., Hu, M., & Yang, H. (2023). Cirrhosis is an independent predictor for COVID-19 mortality: A meta-analysis of confounding cofactors-controlled data. Journal of Hepatology, 2(6), 15-32. 10.1016/j.jhep.2022.09.015

 

 

---

[1] . Montemarano, Kim & Antony 

[2] . Chiang & Purdon 

[3] . Hudepohl, MacLean & Osborne 

[4] . Ehrmann, Allen & Moreno 

[5] . Fineberg 

[6] . Del Casale, Sorice, Padovano, Simmaco, Ferracuti

[7] . Lunn, Greene, Callaghan & Egan 

[8] . Coronaviruses (COVID-19)

[9] . Wang, Hu & Yang 

[10] . Reddy, Sudhir, Manjula, Arumugham & Narayanaswamy

[11] . Corona virus anxiety

[12] . Hajek & König 

[13] . Dubey, Biswas, Ghosh, Chatterjee, Dubey

[14] . Salguero & Ramos-Cejudo 

[15] . Arikan & Kumru 

[16] . Tabachnick & Fidell 

[17] . Maudsley obsessive compulsive inventory

[18] . Hodgson & Rachman 

[19] . corona disease anxiety scale

[20] . emotion regulation questionnaire (ERQ)

[21] . Gross & John 

[22] . Uzun, Şirin, Bostancı & Ekici

[23] . Ambrosini, Truzoli, Vismara, Vitella & Biolcati

[24] . Li, Zhang, Wang, Yang, Zhang

[25] . Benatti, Albert, Maina, Fiorillo, Celebre

[26] . Ferrández-Mas, Moreno-Amador, Marzo, Falcó, Molina-Torres

[27] . Öztürk, Özyurt, Turan, Tufan & Akay

[28] . Hong, Zhu & Yu 

---