Evaluation of the effectiveness of common treatments to control the wood-borer beetle Melanophila picta Pall. on unfruitful trees in the green space of Tehran city
zeynab keykhosravi 1 , Neda Kheradpir 2 , Asghar Saleh 3
1 - PhD Student, Department of Entomology, Varamin-Pishva Branch, Islamic Azad University, Varamin, Tehran, Iran
2 - Assistant Professor, Department of Plant Protection, College of Agriculture, Varamin-Pishva Branch, Islamic Azad University, Varamin, Iran
3 - District 2 Mayor, District 17 Municipality, Tehran, Iran
Keywords: Banding, fir and willow, green space, Melenophila picta,
Abstract :
Despite extensive spraying against the wood-eating pest Melanophila picta Pall. on unfruitful trees in urban green spaces, managing this pest is difficult. In this research, an innovative method was compared to the solutions proposed by the organization of parks and green spaces of Tehran Municipality on willow and poplar trees during 2018-2019. The treatments were trunk banding, Dursban 1%, combined and control. The investigated traits were the average larval galleries, the percentage of branch diebacks, and the average mortality of adults. The highest mortality, 1.05±0.84 adults, was in the combined treatment with a significant difference to other treatments, the highest number of galleries, 28.57±0.72, was for the combined treatment and the lowest number of galleries were obtained for both banding, 18.93±0.59, and Dusrsban, 18.29±0.32; Therefore, in the combined treatment, by trapping the pesticide inside the truck, in addition to adults mortality, it stressed the larvae and intensified their activity, so increased the number of galleries. Also, the percentage of dieback branches increased in the combined treatment, which is influenced by the intense larval activity inside the trunk and the increase of larval galleries. The lowest average percentage of dieback branches was 20.22%, with a significant difference in the combined treatment. The results of this research showed that the combined treatment is more efficient compared to the chemical and mechanical method alone. Due to the removal of Dursban from the list of valid pesticides, it is suggested to use an alternative poison to control M. picta in the combined treatment.
اکبریان، ج.، آرمیده، ش.، میر¬فخرایی، ش. و زرگران، م. 1392. مطالعه نوسانات جمعیت سوسک چوبخوار صنوبر(Col.: Buprestidae) Melanophila picta Pall در اثر تغییرات درصد رطوبت نسبی در ارومیه. دومین همایش ملی تغییر اقلیم و تاثیر آن بر کشاورزی و محیط زیست، ارومیه.
اکبریان، ج.، پور¬ميرزا، ع.، ولي¬زادگان، ا. و سالاري، ا. 1383. مطالعه برخي از ويژگيهاي رفتاري سوسك چوبخوار صنوبر Melanophila picta Pall. دانش کشاورزی 14(14): 113-132.
اکبریان، ج.، پور¬ميرزا، ع.، خواجهای، ا. و ولی¬زادگان، ا. 1385.كارايي روشهاي مبتني بر ويژگيهاي رفتاري در كاهش انبوهي جمعيت سوسك چوبخوار صنوبر Melanophila picta Pall. علوم و صنایع کشاورزی 20(1): 12-20.
بـاب¬مـراد، م.، عـبـایـی، م. و زیـنـالی، س. 1386. زیــسـت¬شـنـاســی ســوســک چوبخوار Melanophila (= Trachypteris) picta (Col.: Buprestidae) در کرج. آفات و بیماریهای گیاهی 75(2): 55-72 .
تحریری¬ادبی، س.، صادقی، س.ا. و باقری، ر. 1391. تأثیر دورههـای مـخـتـلـف آبـیـاری و کـلـنهـای صنوبر بر تراکم سوسک برگخوار صنوبر Chrysomerla populi (Col.: Chrysomelidae) و سوسک چوبخوار صنوبر Melanophila picta (Col.: Buprestidae). تحقیقات حمایت و حفاظت جنگل¬ها و مراتع ایران 10(2): 108-117.
حقیقیان، ف.، صادقی، س.ا. و طالبی، م. 1385. بررسی حساسیت و مقاومت کلنهای مختلف صنوبر نسبت به سوسک چوبخوار صنوبر Melanophila picta در اسـتان چهار¬محال و بختیاری. هفدهمیـن کنگره گیاهپـزشکی ایران، 11 تا 14 شهریور، کرج، ایران.
زرگران، م.، پور¬فرهادی، ل. و عباس¬پور، آ. 1392. معرفی سوسک چوبخوار صنوبر Melanophila picta Pall و روشهای کنترل آن. اولین همایش ملی مهندسی و مدیریت کشاورزی، محیط زیست منابع طبیعی پایدار. 22 اسفند 1392، همدان، ایران.
صفر¬زاده، ف. و عسکریان¬زاده، ع. 1397. نوسـانـات جـمعـیت و مـدیـریـت تلـفیـقی سـوسـک چـوبـخوار صنوبر، Melanophila picta روی بید مـجنون در محـوطـه دانشـگاه شاهـد، تهران. پژوهشهای کاربردی در گیاهپزشـکی 7(1): 29-39.
کیخسروی، ز.، خردپیر، ن.، صالح، ا. و صیفوری، س. 1401. مقایسه چند تیمار در مدیریت سوسک چوبخوار Melanophila picta Pall روی درختان بید در فضای سبز شهری. بیست و چهارمین کنگره گیاهپزشکی ایران. تهران. 15-12 شهریور 1401. مؤسسه تحقیقات گیاه¬پزشکی کشور، تهران، صفحه 83.
Avtzis, D.N. 1999. Control of the most dangerous insects of Greek forests and plantations. Proceedings of Integrated Management and Dynamics of Forest Defoliating Insects, Victoria, British Columbia, Canada. Pp: 1-6.
Batt, A.M. 2006. Survey of some entomological parasitoids and predators attacking fruit and wood tree borers in Egypt. Egyptian Journal of Agricultural Research 84(4): 1079- 1093.
Cavalcaselle, B. 1972. Ecologia ed etologia di alcuni Buprestidi nocivi al pioppo nell'Italia centromeridionale. Redia 53: 67-122.
De Tillesse, V., Nef, L., Charles, J., Hopkin, A. and Augustin, P. 2001 Damaging Poplar Insecs: Internationally Important Species. FAO, International Poplar Commission. 106 pp.
Ghobari, H., Yurkuvich Kalashian, M. and Nozari, J. 2016. Contribution to the knowledge of the jewel beetles (Coleoptera: Buprestidae) fauna of Kurdistan Province (Iran), part 2. Subfamilies Buprestinae and Agrilinae. Iranian Journal of Animal Biosystematics 12(2): 157-166.
Gul, A. and Chaudhry, M.I. 1980. Efficacy of granular insecticides against flat-headed poplar borer Melanophila picta Pall (Buprestidae, Coleoptera). The Pakistan Journal of Forestry 30(2): 81-83.
Hashemi Khabir, Z. and Sadeghi, S.E. 2012. Determination of Melanophila picta Pall (Col.: Buprestidae) damage rate in Populus alba/ Medicagi sativa agroforestry system. Munis Entomology and Zoology 7(2): 920-925.
Haynes, K.F. 1988. Sublethal effects of insecticides on the behavioral responses of insects. Annual Review of Entomology 33: 149-168.
Khamraev, A.Sh. and Davenport, C.F. 2004. Identification and control of agricultural plant pests and diseases in Khorezm and the Republic of Karakalpakstan, Uzbekistan. ZEF Work Papers for Sustainable Development in central Asia, No. 8. 132 pp.
Lund, A.E., Hollingworth, R.M. and Shankland, D.L. 1979. Chlordimeform: plant protection by a sublethal, noncholinergic action on the central nervous system. Pesticide Biochemistry and Physiology 11(1-3): 117-128.
گیاهپزشکی کاربردی، جلد 12، شماره 2، سال 1402
Evaluation of the effectiveness of common treatments to control the wood-borer beetle Melanophila picta Pall. on unfruitful trees in the green space of Tehran city
زینب کیخسروی 1*، ندا خردپیر2 و اصغر صالح3
دریافت: 12/8/1402 پذیرش: 16/10/1402
چکیده
علیرغم سمپاشیهای گسترده برعلیه آفت چوبخوار Melanophila picta Pall. روی درختان غیرمثمر در فضای سبز شهری، مدیریت این آفت مشکل است. در این تحقیق، روش ابتکاری در مقایسه با راهکارهای پیشنهادی از سوی سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران بر روی پایههای بید و صنوبر طی سالهای 99-1398 بررسی شد. تیمارها عبارت بودند از باندینگ تنه، تیمار با دورسبان 1%، تیمار ترکیبی و شاهد بدون تیمار. صفات مورد بررسی عبارت بودند از میانگین دالان لاروی، درصد شاخه خشک و میانگین تلفات بالغین قبل و بعد از تیمار. بیشترین میانگین تلفات در تیمار ترکیبی ۸۴/۰ ± 05/1 حشره بالغ با اختلاف معنیدار نسبت به سایر تیمارها، بیشترین تعداد دالان برای تیمار ترکیبی با ۷۲/۰± 57/28 دالان و کمترین تعداد دالان برای دو تیمار باندینگ، ۵۹/۰± 93/18 دالان و دورسبان، ۳۲/۰± 29/18 دالان بهدست آمد؛ لذا در تیمار ترکیبی، با محبوس کردن سم درون تنه، علاوه بر تلفات بالغین باعث استرس لاروها و تشدید فعالیت آنها و در نتیجه افزایش تعداد دالان شد. همچنین درصد شاخه خشک در تیمار ترکیبی افزایش داشت که متأثر از تشدید فعالیت لارو درون تنه و افزایش تعداد دالان لاروی است. کمترین میانگین درصد شاخههای خشکیده، 22/%20، با اختلاف معنیدار در تیمار ترکیبی بود. نتایج این تحقیق نشان داد تیمار ترکیبی در مقایسه با روش شیمیایی و مکانیکی به تنهایی کارآمدتر است. با توجه به حذف دورسبان از فهرست سموم معتبر، در تیمار ترکیبی، پیشنهاد میشود سم جایگزین برای مهار M. picta استفاده گردد.
واژگان کلیدی: نایلونکشی، صنوبر و بید، فضای سبز، Melanophila picta
مقدمه
سوسک چوبخوار صنوبر Melanophila picta Pall. یکی از آفات مهم و درجه اول درختان غیرمثمر محسوب میشود. این حشره در شرق روسیه، منطقه اورال شرق دریای خزر، آسیای میانه، ایران، ترکمنستان، چین، شرق اروپای میانه، قفقاز، آسیای صغیر، سوریه و آفریقای شمالی انتشار دارد(Cavalcaselle, 1972) . در ایران این حشره يكي از آفات مهم درختان تبريزي Populus nigra L.، در ارومیه محسوب میشود و فعاليت حشرات كامل در نيمه اول خرداد ماه آغاز و تا اواخر شهريور ماه ادامه مييابد (اکبریان و همکاران، 1383).
سوسک M. picta به درختان بید، صنوبر، نارون و زبان گنجشک حمله میکند (تحریری ادبی و همکاران، 1391). سوسک چوبخوار M. picta از درختان صنوبر در استان البرز شهر کرج و استان اصفهان، استان لرستان شهر خرمآباد، استان کرمان شهر رفسنجان، استان خوزستان و همچنین در استانهای مرکزی و آذربایجان از درختان تبریزی و کبوده و در مناطق جنوبی و غربی کشور از روی درختان صنوبرگزارش شدهاست (بابمراد و همکاران، 1386).
1- دانشجوی دکتری حشرهشناسی کشاورزی، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا، ورامین، ایران
2- استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، داتشگاه آزاد اسلامی، واحد ورامین-پیشوا، ورامین، ایران
3- شهردار ناحیه 2، شهرداری منطقه 17، تهران، ایران
نویسنده مسئول مکاتبات: zeynab.keykhosravi@yahoo.com
علاوه بر آن، این گونه با نام علمی Trachypteris picta decostigma Fabricius, 1787 نیز شناخته میشود و بهعنوان یکی از گونههای اصلی خانواده Buprestidae در استان کردستان گزارش گردید (Ghobari et al., 2016). مهمترین آفت درختان بید در فضای سبز شهری، سوسکهای چوبخوار هستند که سبب خشک شدن شاخهها یا مرگ کامل این درختان میشوند. مدیریت تلفیقی سوسک چوبخوار صنوبر، روی بیدمجنون در دانشگاه شاهد واقع در جنوب تهران در سال ۱۳۹۵ بررسی شد. بنابر نتایج، روش سمپاشی با کلرپیریفوس ۵/۱ در هزار همراه با روغن ولک و سوپر جاذب بهعنوان تیمار ترکیبی برای کنترل M. picta مؤثر بود (صفرزاده و عسکریانزاده، 1397).
در وضعيت آب و هوایي شهرستان اروميه در استان آذربایجان غربی، فعاليت حشرات کامل M. picta از نيمه اول خرداد ماه آغاز شده و تا اواخر شهریور ماه ادامه دارد. الگوی پراکنش جمعيت حشره بهصورت تجمعی یا موضعی است. حشرات کامل از فاصله بيش از 300 متر بهسوي درختان ميزبان جلب شده و داراي پروازهاي سریع بوده، قدرت تحرك و تجسس زیادي دارند (اکبریان و همکاران، 1383). سوسک چوبخوار صنوبر M. picta درختان میزبان را در شرایط ضعف فیزیولوژیک مورد حمله قرار میدهد و بیشترین نقاط مورد حمله، ارتفاع 5/1 متری از تنه در سمت آفتابگیر درختان حاشیه اضلاع جنوبی و غربی عرصههای صنوبرکاری میباشد (اکبریان و همکاران، 1392). لاروهای جوان از محل اتصال تخم به پوست تنه درخت، نفوذ کرده و از پوست و سرشاخه جدید درختان تغذیه میکنند. این لاروها با تغذیه در ناحیه برونچوب، دالانهایی حداکثر به طول 10 سانتیمتر ایجاد میکنند. سوسکهای M. picta زمستان را بهصورت لاروهای سنین بالا و به حالت غیرفعال درون دالانهای لاروی سپری میکنند. لاروها اوایل بهار سال بعد مجدداً فعال شده و شروع به تغذیه مینمایند. پیش شفیرهها از اواخر فروردین تا اوایل اردیبهشت درون اتاقک شفیرگی دیده میشوند. شفیرهها بهطور متوسط بعد از 6/0 ± 18/15 روز به حشره کامل تبدیل میشوند. این آفت در شرایط آب و هوایی استان البرز و شهرستان کرج یک نسل در سال دارد. در همین مطالعه، نسبت جنسی حشرات ماده به نر 14/1 بهدست آمد، افراد بالغ این گونه از دهه دوم اردیبهشت ظاهر شدند و خروج آنها تا دهه اول تیر ادامه یافت. نقطه اوج جمعیت بالغ این گونه در هفته دوم خرداد گزارش شدهاست (بابمراد و همکاران، 1386).
لاروهای M. picta با تغذیه از چوب درختان صنوبر باعث کاهش مقاومت آنها شده و درختان آلوده به این آفت در اثر وزش بادهای شدید دچار شکستگی میشوند. از راههای مؤثر و مفید در مبارزه و کنترل این آفت میتوان به آبیاری به موقع، کاشت نهال سالم، شخم عمیق و مناسب محل کاشت، جلوگیری از زخمی شدن ریشه نهالها، از بین بردن آفات ریشهخوار قبل از کاشت نهالها، استفاده از تلههای چسبنده در جلب حشرات کامل و تقلیل جمعیت این آفت و همچنین مبارزه با لاروهای این آفت از طریق بستن تنه درختان آلوده با نایلون و قرصگذاری و نهایتاً بریدن درختان آلوده اشاره نمود (زرگران و همکاران، 1392). Avtzis (1999) بهترین راه مدیریت این آفت خطرناک را در جنگلهای یونان، تیمار ناحیه طوقه با سم دیازینون معرفی کرد. در تحقیق دیگری بهترین راه مدیریت این آفت روشهای پیشگیرانه بیان گردید و توصیه شد تا کشت در خاکهای اشباع از آب و در پایان فصل زمستان انجام گیرد؛ همچنین تیمار تنه درختان با سموم شیمیایی طی دوره رشد نیز پیشنهاد شد (De Tillesse et al., 2001). حقیقیان و همکاران (1385) بیان نمودند که انتخاب ارقام مقاوم صنوبر بهترین راهکار برای جلوگیری از استقرار و افزایش جمعیت M. picta است. در مطالعه دیگری، حذف پایههای آلوده تنها راه مدیریت این آفت در جنگلهای صنوبر بیان گردید (Khamraev and Davenport, 2004). اکبریان و همکاران (1385) استفاده از ورقهای درخشان آلومینیوم را بهترین راهکار برای پیشگیری از حمله و خسارت سوسک چوبخوار صنوبر معرفی کردند. Batt (2006) استفاده از زنبور پارازیتوئید Habrobracon pectoralis و سوسک شکارگر Tenebrioides mauritanicus را از جمله راهکارهای مدیریتی مؤثر علیه M. picta دانست.
تحقیق بر روی روشهای شیمیایی مدیریت سوسک چوبخوار صنوبر دارای پیشینه قابل ملاحظهای است. در یکی از قدیمیترین پژوهشها، نشان داده شد که میتوان از ترکیب دیازینون و تیودان به صددرصد تلفات جمعیت نایل شد (Gul and Chudhry, 1980). در یک پژوهش روشهای مختلف مدیریت این آفت مورد مقایسه قرار گرفتند. تیمارها عبارت بودند از سمپاشی با کلرپیریفوس ۵/۱ در هزار همراه با روغن ولک دو در هزار، ترکیب سوپر جاذب، تیمار ترکیبی (سمپاشی و سوپر جاذب) و ترکیب دورکننده با نام تجاری گریز نتایج نشان داد که در روش ترکیبی، میزان خشکیدگی شاخههای درخت صفر بود؛ در حالیکه در تیمار شاهد بدون مدیریت، بیش از ۱۸ درصد خشکیدگی دیده شد (صفرزاده و عسکریانزاده، 1397). در بررسی تیمارهای مختلف در جلوگیری از تخمریزی آفت بر اساس تعداد چکیده شیره گیاه، نتایج نشان داد که اثربخشی تیمارهای دورکننده (ترکیب تجاری گریز)، توری پارچهای و کود وین هیومیک بر اساس آزمون توکی هیچگونه اختلاف معنیداری نداشتند ولی در تیمار شاهد، تعداد چکیده بهطور معنیداری بیشتر بود. بنابراین کنترل آفت بهوسیله سمپاشی درخت در زمان خروج حشره بالغ یا استفاده از ترکیبات دورکننده و تقویت گیاه و تأمین آب گیاه، نقش موثری در جلوگیری از تضعیف این درختان و پیشگیری از حمله سوسک چوبخوار دارد (عسگریانزاده و صفرزاده، 1397).
در اول خرداد ماه سالهای 1386-1388 درختان تبریزی با چهار روش بستن تور دور تنه، نصب تله چسبنده قائم در سمت آفتابگیر تیمار شدند. به روش رهاسازی و شکار مجدد در زمان خروج حشره کامل و همچنین شمارش شیره قرمز رنگ چکیده از تنه آلوده درختان تبریزی در زمان رخنه لاروهای سن اول، نوسانات جمعیت سوسک چوبخوار صنوبر بررسی شد. مهمترین عامل مؤثر بر نوسانات جمعیت این گونه، تغییر شرایط دما گزارش گردید (اکبریان و همکاران، 1392). در تحقیق اکبریان و همکاران (1385) نتايج تیمار با حشرهكش تماسي آلفاكرون به جهت از دست دادن دوام و خـواص شیمیایی در برابر آفتاب، قابليت جايگزيني چسب تله را نداشت. در آزمايش مقايسه اثر جلبكنندهها، بين تيمارهاي ژرانيول، فرومون جنسي مادههاي باكره، تقطير پوست تبريزي (حاوی كايرمون پيلين) و شاهد (فاقد مواد جلبكننده)، اثر تقطير در جلب حشرات كامل M. picta بيشتر از ساير جلبكنندهها بود (اکبریان و همکاران، 1385). تله نقرهاي رنگ حاوي 50 گرم چسب بادوام، به عنوان یک روش مستقل و یا تلفیقی در کاهش انبوهی جمعیت، در صورتی كه در ارتفاع 5/1 متری طوقه درخت ميزبان نصب گردد، بيشتر از ساير رنگها و شكلهاي تله در شكار اين آفت كارايي داشت (اکبریان و همکاران، 1385). در مطالعه دیگری تأثیر فاصـله کاشت و نوع کاشـت بـر مـیزان خـسارت M. picta در سیستم کشت ترکیبی جنگل سپیدار و یونجه بررسی گردید. نتایج نشان داد که وجود یونجه پای درختان سپیدار میتواند تا حدود زیادی از تعداد سوراخهای لاروی بکاهد. همچنین، افزایش فاصله کاشت نیز اثر معنیدار بر کاهش جمعیت افراد بالغ نشان داد (Hashemi Khabir and Sadeghi, 2012).
در مطالعات کیخسروی و همکاران (1401) بر روی سوسک چوبخوار M. picta در شهر تهران روی درختان بید از تیمارهای باندینگ تنه (دیکلروس3 در هزار+ بردوفیکس 5 در هزار+ پودر مل + چسب مایع)، دورسبان یک درصد، ترکیبی (دورسبان یک درصد+ بنومیل 5 در هزار+ باندینگ) و شاهد بدون تیمار استفاده گردید. نتایج نشان داد که میانگین تعداد دالانهای لاروی بین تیمارها اختلاف معنیدار داشت و بیشترین تعداد دالان ثبت شده مربوط به تیمار ترکیبی برابر با ۷۲/۰± ۳/۳۲ دالان و کمترین تعداد دالان مربوط به دو تیمار باندینگ با ۵۹/۰±۰۸/۲۱ دالان و تیمار دورسبان با ۳۲/۰± ۵/۲۱دالان بهدست آمد (کیخسروی و همکاران، 1401).
برخی از حشرهکشها اثرات ویژهای بر تحرک و رفتار عمومی حشرات بر جای میگذارند؛ بهطوریکه ممکن فعالیت حشره را تحریک کرده و یا کاهش دهند؛ همچنین ممکن است اثر سم ناهماهنگیهایی در پرواز و راه رفتن حشرات ایجاد کرده، باعث ایجاد تشنج و تداخل در فعالیت عادی بندپایان، تغییر در میزان تولیدمثل، تغییر در رفتار جستجوگری، شدت تغذیه و یا بروز و توقف مهاجرت گردد (Haynes, 1988). در مطالعهای مشاهده گردیـد که فعـالیت حشره بالغ M. sexta در برخورد با سم کلردیمفرم افزایش یافت و همچنین سرعت پرواز حشره بالغ در پاسخ به اثر سم شیمیایی تشدید شد (Lund et al., 1979).
این پژوهش بر اساس دستورالعملهای گیاهپزشکی سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران با روش ابتکاری ترکیب نایلونکشی همراه با سموم پیشنهادی سازمان طی دو سال مقایسه شده است. علیرغم حذف سموم بنومیل و دورسبان از فهرست سموم معتبر، همچنان این سموم جزو دستورالعمل هر ساله سازمان حفاظت از بوستانها و فضای سبز به شهرداریهای مناطق 22 گانه شهر تهران برای مبارزه با آفات توصیه میگردد. این پژوهش بر مبنای ارائه یک راهکار جدید به منظور کاهش مقدار مصرف سموم شیمیایی برای کنترل آفت چوبخوار در مدیریت شهری انجام شده است. روش کار بررسی تیمارهای متداول و ارائه دستورالعملی بود که بتواند تلفات جمعیت سوسک M. picta را برای نخستین بار به تصویر بکشد. علیرغم تأکید مدیران بر تیمار تنه درختان با سموم شیمیایی، در این تحقیق سعی شده است تا با هدف تدوین یک برنامه مدیریتی جامع بر علیه سوسک چوبخوار صنوبر، جمعبندی اجرایی و علمی در راستای حفظ سرانه فضای سبز ارائه گردد.
مواد و روشها
این پژوهش طی سالهای 1398 و 1399 به مدت دو سال بر روی پایههای آلوده بید و صنوبر در بوستان قرآن به مساحت 11 هزار متر مربع در ناحیه دو واقع در منطقه 17 شهرداری تهران با هدف یافتن بهترین راهکار مؤثر در تمامی تیمارهای توصیه شده از سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران برای اجرای آزمایش بر روی درختان بید و صنوبر برای مهار طغیانی آفت نامبرده بهکار گرفته شد. تیمارهای این مطالعه بر اساس گروهبندی جدول 1 انجام شد.
این گروهبندی طی مدت دو سال بر اساس سطح آلودگی درختان بید و صنوبر از ابتدای بهار تا پایان اسفند ماه انجام شد. از نیمه دوم اردیبهشت ماه تیمارهای مورد آزمایش با مشاهده اولین حشرات بالغ و یا براده چوب بر روی تنه درختان مورد آزمایش آغاز شد. مشاهدات زیستی شامل تعداد دالان لاروی، تعداد حشرات بالغ مشاهده شده و تعداد شاخه خشک طی فصول رویش، بهطور هفتگی و ماهانه قبل و بعد از اجرای عملیات بررسی و شمارش شدند.
از هر دو میزبان درختان بید و صنوبر چهار گروه پنجتایی صنوبر و چهار گروه سهتایی درخت بید انتخاب گردید. در مجموع 32 اصله درخت با سن تقریبی بین 15 تا 18 سال مورد پایش قرار گرفتند. فاصله بین هر دو درخت یک الی دو متر انتخاب شد. هشت تیمار به شرح جدول 1 جهت بررسی و مقایسه در این آزمایش استفاده گردید. درختانی که در مرحله آستانه خسارت آفت چوبخوار M. picta قرار داشتند، جهت تیمار بر اساس تعداد دالان (چوبخوار) در گروهبندی تیمار تنه قرار گرفتند (جدول 1).
تنهها از ناحیه طوقه تا ارتفاع 5/1 متری بهصورت هفتگی و ماهانه در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان در نواحی آلوده تنه بازدید شدند. بخشهای مختلف تنه شامل پوست، ناحیه بین پوست و چوب، و همچنین دالانهای لاروی در ناحیه برونچوب بازدید و ثبت شدند. در ماههای گرم هر هفته به منظور ردیابی و مشاهده احتمالی افراد بالغ سوسک M. picta و تعداد دالان بر اساس سوراخ جدید با علامتگذاری ناحیه آلوده با اسپری رنگی آماربرداری شد.
جدول 1- گروهبندی درختان آلوده جهت تیمارهای آزمایشی در سالهای 1398 و 1399
Table 1. Grouping of infected trees for experimental treatments in 2019 and 2018
گیاه میزبان Host plant | تیمار Treatments | تعداد اصله No. of trees | زمان تیمار Time of treatment |
صنوبر Spruce | Dursban 1% (Chlorpyrifos EC 40.8%) | 5 | نیمه دوم خرداد First half of June |
باندینگ تنه Trunk banding | 5 | نیمه اول اردیبهشت Second half of April | |
ترکیبی Combined Dursban 1% + Benomyl 5000ppm + Nylon cover | 5 | نیمه دوم خرداد First half of June | |
شاهد Control | 5 | - | |
بید Willow | Dursban 1% (Chlorpyrifos EC 40.8%) | 3 | نیمه دوم خرداد First half of June |
باندینگ تنه Trunk banding | 3 | نیمه اول اردیبهشت Second half of April | |
ترکیبی Combined Dursban 1% + Benomyl 5000ppm + Nylon cover | 3 | نیمه دوم خرداد First half of June | |
شاهد Control | 3 | - |
پس از گذشت یک هفته از تیمار، نمونهبـرداری از تـنه درختان آغاز شد. به طوریکه در تیمـار بـانـدینـگ تـنه (دیکلروس 3 در هزار+ بردوفیکس 5 در هزار + پودر مل + چسب مایع)، تیمار سمپاشی و تیمار ترکیبی (دورسبان یک درصد + بنومیل 5 در هزار +یلونکشی) و شاهد، میزان تلفات افراد بالغ، دالانهای جدید بر اساس تعداد سوراخ لاروی در سطح تنه و میزان براده ریخته شده از دالانها بهصورت هفتگی و در طول فصل زراعی، تعداد شاخه خشک ایجاد شده از هر درخت تیمار شده شمارش شد و جمعبندی در طول ماه ثبت شد. به جهت جلوگیری از رشد قارچهای بیمارگر و ساپروفیت در فضای زیر نایلون و روی پوست تنه درختان، از بنومیل در تیمار ترکیبی همراه با دورسبان استفاده گردید (شکل 1)؛ از سوی دیگر، این قارچکش خاصیت اختلاطپذیری خوبی با دورسبان دارد.
شکل 1- نایلونکشی تنه درختان و فرار حشرات فضای سم و نایلون بعد از یک هفته
Fig. 1. Nylon covering the tree trunks and the escape of insects from the space of poison and nylon after a week
دادهها در قالب نرمافزار SPSS v.26 با استفاده از آزمون GLM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و میانگینها با استفاده از آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. از آنجاکه ترکیبات سازنده باندینگ (رنگ) در بازار کیفیت و کارایی کنترل آفات چوبخوار را ندارد، دستورالعمل باندینگ طبق توصیه سازمان حفاظت از بوستانها و فضای سبز شهری تهیه و مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج
آنالیز دادههای ثبت شده در هر تیمار بر روی درختان هر دو گونه نشان دهنده وجود اختلاف معنیدار بین تیمارهای مورد مطالعه بود (جدول 2). همانطور که در جدول 2 مشاهده میشود، تیمارها بر روی پایههای درخـت بـید باعـث اختلاف معنیدار بر روی صفات مورد بررسی شدهاند؛ بهطوریکه در پایههای بـیـد صفت میانگین دالان لاروی (271/57=F و 00/0= Sig.)، میانگین مرگ و میر افراد بالغ (048/61=F و 00/0= Sig.) و میانگین شاخههای خشکیده (773/4=F و 003/0= Sig.) اختلاف معنیدار نشان دادند. همچنین در پایههای صنوبر صفت میـانگین دالان لاروی (534/54=F و 00/0= Sig.)، میانگین مرگ و میر بالغین (296/107=F و 00/0= Sig.) و میانگین شاخههای خشکیده (959/4=F و 006/0= Sig.) اختلاف معنیدار نشان دادند. به منظور بررسی اثر گونه گیاه میزبان بر کارآیی راهکار مدیریتی، دادهها از این حیث نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که در صفت میانگین دالان لاروی بین گونه صنوبر و بید اختلاف معنیدار وجود داشت (279/11=F و 00/0= Sig.)؛ ولی از نظر میانگین مرگ و میر بالغین (018/0=F و 997/0= Sig.) و میانگین شاخههای خشکیده (395/0=F و 757/0= Sig.)، تیمارها هیچ اختلاف معنیداری متناسب با گیاه میزبان نشان ندادند.
نتایج آزمون دانکن دادهها تحت تیمارهای مختلف (شاهد، ترکیبی، باندینگ تنه و سم دورسبان) بر روی شاخصهای ارزیابی (شاخه خشک، تلفات بالغین، میانگین دالان لاروی) در جدول 3 نشان میدهد که هر یک از تیمارها بهصورت کاملاً محسوس اثرات خود را بر روی شاخصها نشان داده است.
جدول 2- آنالیز واریانس دادههای حاصل از صفات مورد بررسی بر روی درختان بید، صنوبر و اثر متقابل تیمار با گیاه میزبان
Table 2. Variance analysis of the data obtained from the investigated traits on willow and poplar trees and the interaction effect of the treatment with the host plant
منبع تغییرات Source | متغیر وابسته Dependent Variable | مجموع مربعات Sum of Squares | درجه آزادی df | میانگین مربعات Mean Square | F | Sig. |
بید Willow | دالان لاروی Larvae galleries | 3401.522 | 3 | 1133.841 | 57.271 | 0.00 |
مرگ و میر Mortality | 26.131 | 3 | 8.710 | 61.048 | 0.00 | |
شاخه خشکیده Branch dieback | 2.133 | 3 | 0.711 | 4.773 | 0.003 | |
صنوبر Spruce | دالان لاروی Larvae galleries | 4887.513 | 3 | 1629.171 | 54.534 | 0.00 |
مرگ و میر Mortality | 46.878 | 3 | 15.626 | 107.296 | 0.00 | |
شاخه خشکیده Branch dieback | 6.553 | 3 | 2.184 | 4.959 | 0.006 | |
اثر متقابل تیمار و گیاه میزبان Host plant- treatment interaction | دالان لاروی Larvae galleries | 872.952 | 3 | 290.984 | 11.279 | 0.000 |
مرگ و میر Mortality | 0.063 | 3 | 0.021 | 0.018 | 0.997 | |
شاخه خشکیده Branch dieback | 0.657 | 3 | 0.219 | 0.395 | 0.757 |
جدول 3- نتایج مقایسه میانگینها با آزمون دانکن بر روی دادههای حاصل از هر دو گیاه میزبان
Table 3. The results of Duncan's test on the data obtained from both host plants
تیمار Treatment | مرگ و میر Adult mortality |
| شاخه خشکیده Dieback branch |
| دالان لاروی Larvae galleries | |||||||
تعداد No. | a | b |
| تعداد No. | a | b |
| تعداد No. | a | b | c | |
Dursban | 96 | 0.0521 |
|
| 96 | 0.1146 |
|
| 192 | 18.2917 |
|
|
باندینگ Banding | 192 | 0.0833 |
|
| 96 | 0.2917 | 0.2917 |
| 96 | 18.9375 | 18.9375 |
|
شاهد Control | 96 | 0.0938 |
|
| 192 |
| 0.4375 |
| 96 |
| 19.9167 |
|
ترکیبی Combined | 96 |
| 1.0521 |
| 96 |
| 0.4479 |
| 96 |
|
| 28.5729 |
مقادیر دارای حروف متفاوت (a، b و c) دارای تفاوت معنیدار آماری در سطح احتمال 5 درصد بر اسـاس آزمون آمـاری دانکن میباشند.
Values in each column followed by different letters (a, b and c) are significantly different at 5% probability level, using Duncan’s Multiple Range Test.
با توجه به آنالیز دادهها در جدول 3 مجموع دو گونه درخت صنوبر و بید در مقایسه با تیمارها و ارزیابی شاخصها آنالیز شد و بیشترین اثر در بین تیمارهای مورد آزمایش بر روی تیمار ترکیبی در شاخص تولید دالان (تونل) لاروی به میزان 57/28 و همچنین بیشترین تلفات در تیمار ترکیبی به میزان 05/1 بهدست آمد.
جدول 4- درصد شاخههای خشک طی دو سال تحت تیمار شاهد، دورسبان، ترکیبی، باندینگ
Table 4. Percentage of branch dieback in two years under the treatment of control, Dursban, combined and banding
باندینگ Banding | ترکیبی Combined | دورسبان Dursban | شاهد Control |
|
48.33 | 11.31 | 34.68 | 44.03 | Poplar صنوبر )Populus nigra( |
23.99 | 8.91 | 19.98 | 28.78 | Willow بید (Salix sp.) |
72.32 | 20.22 | 40.20 | 72.81 | Total treatmentتیمار نهایی |
با توجه به درصد شاخه خشک در مقایسه با تیمارهای مختلف (جدول4)، میزان شاخه خشک در تیمار باندینگ در مجموع دادههای حاصل از هر دو میزبان درخت صنوبر و بید، بیشترین سطح به میزان 33/48 درصد در تیمار باندینگ صنوبر بدون اختلاف معنیدار با شاهد و کمترین تعداد شاخه خشک در تیمار ترکیبی به میزان 91/8 در تیمار ترکیبی بر روی پایههای بید با اختلاف معنیدار نسبت به سایر تیمارها بوده است.
بیشترین خروج حشرات کامـل از اواسط خرداد ماه صورت گرفت. نقطه اوج ظهور بر اساس سوراخهای خروج حشرات بالغ M. picta در هفته سوم خرداد ماه ملاحظه شد و اوایل تیر ماه به اوج خود رسید. در شکل 2 نمودار سمت راست درختان بید و سمت چپ درختان صنوبر را نشان میدهد که در هر دو نمودار بالاترین میانگین افراد بالغ مرده مشاهده شده با اختلاف معنیدار مربوط به تیمار ترکیبی بوده است.
شکل 2- میانگین تلفات حشرات بالغ تحت تیمارهای مختلف در درختان صنوبر (چپ) و بید (راست)
Fig. 2. The average mortality of adults under different treatments in spruce (left) and willow (right).
بیشترین پیشرفت تعداد دالان لاروی، قبل و بعد از تیمار، مربوط به تیمار ترکیبی به مقدار 57/28 دالان و کمترین دالانزایی به میزان 29/18 دالان مربوط به تیمار دورسبان بود (شکل 3).
شکل 3- میانگین تعداد دالانهای لاروی در درختان صنوبر (چپ) و بید (راست) تحت تأثیر تیمارهای آزمایش
Fig. 3. The mean of larval tunnels in spruce (left) and willow (right) under the experimental treatments.
مقایسه میانگین شاخه خشک در نیمار ترکیبی با تیمارهای شاهد و باندینگ نشان دهنده وجود اختلاف معنیدار بود؛ بهطوریکه در هر دو درخت صنوبر و بید، در تیمار ترکیبی، کمترین درصد شاخه خشک طی فصل زراعی مشاهده گردید. تیمارهای دورسبان به تنهایی و باندینگ اختلاف معنیداری با تیمار شاهد نشان ندادند. دادهها نشان دهنده کارآیی تیمار ترکیبی در مقایسه با سایر تیمارهای متداول از نظر درصد شاخه خشک بود (شکل 4). بهعلاوه اختلاف معنیداری بین تعداد شاخه خشک در تیمار ترکیبی با دورسبان در بید مشاهده نشد.
شکل4- میانگین شاخه خشک تحت تیمارهای مختلف در درختان صنوبر (چپ) و بید (راست)
Fig. 4. Mean of dry branches under different treatments in spruce (left) and willow (right) trees.
بحث
در این تحقیق افزایش میزان تلفات بالغین و تعداد دالانهای لاروی همراه با میانگین شاخههای خشک نشان دهنده پیچیدگی بومشناسی چوبخوار صنوبر در ارتباط با عوامل غیرزنده مورد استفاده برای مدیریت آفت است. افزایش شاخه خشک در تیمار باندینگ نشان دهنده این نکته است که تیمار باندینگ یا در اصل مدیریت مکانیکی، به تنهایی روش مطمئنی برای کنترل آفت M. picta نیست. در عوض کمترین درصد شاخههای خشک در تیمار ترکیبی در هر دو گیاه به تنهایی و در دادههای مجموع مشاهده گردید که میتواند نشان دهنده اثربخشی این روش در مقایسه با سایر روشهای متداول باشد.
با افزایش میانگین دالان در تیمار ترکیبی میتوان این طور نتیجه گرفت که در تیمارهای سمپاشی تنه و نایلونکشی، با محبوس کردن سم درون تنه درخت، علاوه بر تلفات حشرات کامل شرایط استرسزایی برای لاروهای M. picta مهیا گردیده و در نتیجه بر شدت فعالیت لاروها با هدف رهایی از شرایط سمی افزوده گردید و منجر به افزایش تعداد دالان لاروی شده است. در تحقیق صفرزاده و عسکریان زاده (1397) تیمار توری پارچهای به منظور تعیین زمان ظهور حشرات انجام گرفت که هیچگونه فعالیت لاروی در تابستان سال بعد را گزارش نداد؛ اما در تحقیق حاضر، تیمار نایلونکشی بعد از تیمار سم، تلفات حشرات کامل را در نسل اول تیر ماه به دنبال داشت و نسل بعدی سوسک ملانوفیلا در شهریور در تیمارهای نایلونکشی گزارش نشد؛ همچنین، صفرزاده و عسکریانزاده (1397) در تیمار با دورسبان (کلرپیریفوس 5/1 در هزار به همراه روغن ولک 2 در هزار) بر علیه M. picta هیچگونه شاخه خشکی اعلام نکردند؛ یافتههای این تحقیق با نتایج تیمار ترکیبی در مطالعه حاضر، به لحاظ تعداد شاخه خشک مطابقت دارد و بر کارآیی روش ترکیبی در مقایسه با سایر روشها تأکید میکند. با این حال، با توجه به اینکه تعداد دالان لاروی در تیمار ترکیبی افزایش نشان داده ولی در مقابل درصد شاخه خشک کاهش معنیدار در مقایسه با سایر تیمارهای متداول داشته است، احتمالاً افزایش تعداد دالان لاروی تأثیر معنیداری بر روی سلامت گیاه ندارد و یا احتمالاً میانگین دالان لاروی، شاخص قابل اعتمادی برای سنجش یک تیمار مدیریتی برای سوسکهای پوستخوار نیست و بهتر است در کنار این عامل، شاخصهای دیگری مانند درصد شاخه خشک و همچنین میانگین تلفات فرم قابل مشاهده حشره را نیز در نظر گرفت. احتمالاً افزایش دالانهای لاروی در لایه سطحی تنه درخت بوده و پس از تیمار، لاروها کمتر به لایه کامبیوم و بیشتر به لایه سطحی تنه خسارت وارد میکنند؛ در نتیجه، پس از تیمار، لاروها بیشتر به سمت لایههای سطح تنه درخت حرکت کرده و میانگین تعداد دالان افزایش یافته و بهطور همزمان، لایه کامبیوم و آوندهای داخلی کمتر آسیب دیده و درصد شاخههای خشک پس از تیمار ترکیبی کاهش مییابد. این یافتهها با نتایج زرگران و همکاران (1392) مطابقت دارد. این محققین در مبارزه با لاروهای این آفت از روش بستن تنه درختان آلوده با نایلون و قرصگذاری و نهایتاً بریدن درختان آلوده استفاده کردند؛ این درحالی است که فعالیت لاروها در درون تنه در اوج خرداد و تیر در مناطق جنوبی با بستن نایلون سم محبوس شده و علاوه بر گزارش تلفات حشرات بالغ، فعالیت مراحل لاروی به دلیل استرس ناشی از سم و تلاش برای گریز از سم بیشتر شد و طی دو سال هیچگونه گزارشی از فعالیت این آفت در این بوستان بر روی درختان تیمار شده گزارش نشد. در این تحقیق، افزایش تعداد دالان لاروی در تیمار ترکیبی مشاهده گردید؛ احتمالاً در تیمار ترکیبی، نایلونکشی تنه، مانع از تجزیه سم طی طول زمان شده و درختانی که حاوی مراحل لاروی و شفیرگی بودهاند، طی 14 روز بر اثر مسدود بودن تنه با نایلون و نفوذ سم به قسمتهای عمیقتر تنه درختان باعث تشدید فعالیت لاروی شده و حتی لاروهای سن آخر به منظور پرهیز از سم، دالانهای جدید ساختهاند و بهطور کل قرار گرفتن در شرایط استرسزا باعث بروز واکنشهای هیجانی و آشفتگی در حشره شده است. همین امر باعث شد تا پس از بازگشایی نایلون (شکل 1)، تلفات قابل ملاحظهای از حشرات کامل سوسک چوبخوار نیز بهدست آمد.
صفرزاده و عسکریانزاده (1397) در منطقه کرج، در بررسی نحوه خسارت بر اساس سوراخهای خروج حشرات بالغ M. picta، اولین ظهور حشره را در اردیبهشت اعلام کردند و اوایل خرداد به اوج خود رسید و این در حالی است که در منطقه جنوبی تهران، اولین ظهور حشرات بالغ، در خرداد اتفاق افتاد و اوایل تیر به اوج خود رسید که نشان دهنده سازگاری اقلیمی چوبخوار M. picta با درختان صنوبر و بید و متوسط دمایی منطقه است.
مشاهدات نشان داد که حشرات ماده M. picta شکافهاي ریز موجود در سطح پوست تنه درخت صنوبر در جهت آفتابگير تنه را جهت تخمگذاري انتخاب ميکنند که با یافتههای اکبریان و همکاران (1383) مطابقت داشت.
بر اساس نتایج این مقاله، فضای سبز شهری به دلیل کشت گیاهانی مانند بید، صنوبر و سپیدار، زیستگاه مناسبی برای طغیان آفات چوبخوار مانند M. picta محسوب میشود. بهطوریکه دسترسی به تنوع گونه گیاهی میتواند حشرات چوبخوار را با اقلیم منطقهای سازگار کند. تقریباً نیمی از درختان معابر تحت تنشهای فیزیکی و شیمیایی هستند که طی سالیان متمادی بر اثر عدم مدیریت آبیاری و عدم تقویت درختان دچار تنشهای فیزیولوژیک شده و همین امر در پاسخ به تنشها باعث رها شدن کایرومون از درختان شده که این ویژگی باعث جذب حشرات چوبخوار میشود. تمامی این موارد فعالیت چوبخوار را در جهت مسیر طغیان در یک خیابان و یا کوچه بهصورت نقطهای یا کپهای فراهم میکند.
با توجه به اینکه حشره کامل چوبخوار M. picta در روزهای گرم آفتابی فعالیت میکند، پایش کارشناسی این آفت در فصل تابستان بسیار مهم است. همچنین حشرات کامل M. picta به تقطير پوست درخت تبریزي صنوبر حاوي پوپولين بيشتر از سایر مواد جلبکننده علاقمند هستند، لذا باید پایشهای اولیه را ابتدا از درختان تبریزی در هر منطقه آغاز کرد و سپس درختان بید را در الویت بررسی مراحل زیستی این حشره قرار داد.
همانطور که کیفیت زیستگاه بر جمعیت حشرات تأثیرگذار است باید در سطح فضای سبز با تقویت سالیانه و بهکارگیری اصول تغذیه فصلی درختان، متناسب اقلیم منطقه از طغیان آفات چوبخوار جلوگیری کرد. تهیه نقشه کانونهای آلوده در هر منطقه و شناسایی گونههای گیاهی مقاوم متناسب با اقلیم هر منطقه تهران میتواند در پایشهای مستمر و تعیین شدت خسارت و انتخاب اقدامات کاربردی بر مدیریت آفات چوبخوار مؤثر باشد.
نتایج این مقاله بر شناخت رفتار حشره در میزبانهای مختلف در سطح فضای سبز شهری تأکید بیشتری میکند زیرا هجوم این آفت در میزبانهای مختلف فضای سبز ممکن است متناسب با چرخه زندگی حشره در فصول گرم سال متفاوت باشد؛ بههمین ترتیب نتایج فعالیت آفت در درختان بید و صنوبر متفاوت بود. همچنین تأثیر اقلیم در شهرهای مختلف میتواند بر روی زمان ظهور حشره کامل در ابتدای بهار تأثیرگذار باشد. توصیه میشود حفظ تنوع پوشش گیاهی در سطح فضای سبز و سرانه نگهداشت بهطور کامل رعایت شود و در سطح فضای سبز پوششهای گیاهی متناسب و متنوع با اقلیم در شهرها در طراحیها استفاده گردد.
به تدریج به منظور کاهش هزینههای نگهداشت فضای سبز و حفظ سلامت کارگر و شهروندان علاوه بر سمپاشی در ساعات اولیه صبح، کاهش مقدار مصرفی سموم توصیه شد. بررسی نتایج شکار حشرات نشان داد که استفاده از سم دورسبان به مقدار 2 در هزار+ بنومیل 1 در هزار+ نایلونکشی باز هم نتایج مثبتی را در مهار گسترده چوبخوار ملانوفیلا ایجاد کرده و با از بین بردن نسل آفت طی دو سال متوالی، جمعیت این سوسک را کاهش داد. دلیل اصلی این فرآیند استفاده از نایلونکشی و عملکرد مثبت قارچکش در حفظ سلامت درخت و جلوگیری از رشد قارچ زیر نایلون است.
نتیجهگیری
با توجه به عدم اعتبار برخی از سموم شیمیایی طی سالهای اخیر، تحقیقات متعددی برای شناسایی ترکیب جایگزین برای سم دورسبان در جریان است؛ با توجه به نتایج این تحقیق احتمالاً آفتکش دیکلروس به مقدار 2 در هزار و قارچکش کاربندازیم به جای بنومیل، با قابلیت اختلاط و سپس نایلونکشی تنه قابل توصیه و نتیجه بخش خواهد بود؛ این پیشنهادات نیز نیازمند بررسی بیشتر است. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه میتوان اینطور نتیجه گرفت که احتمالاً سمپاشی تنه درختان با دورسبان به تنهایی راهکار مؤثری در مهار M. picta نیست؛ چراکه دورسبان یک درصد و باندینگ تنه طی دو سال آزمایش اثربخشی خوبی نداشته است و تنها روش ترکیبی بهخاطر تلفات حشرات بالغ و حفظ شاخههای سالم دارای اثربخشی نسبی در مدیریت M. picta را داشته است. پیشنهاد میشود در مسئله نگهداشت فضای سبز شهری با توجه به تغییر اقلیم در مناطق مختلف تهران روشهای دیگری علاوه بر روشهای متداول جهت مدیریت این آفت مورد بررسی قرار گیرد.
منابع References
اکبریان، ج.، آرمیده، ش.، میرفخرایی، ش. و زرگران، م. 1392. مطالعه نوسانات جمعیت سوسک چوبخوار صنوبر(Col.: Buprestidae) Melanophila picta Pall در اثر تغییرات درصد رطوبت نسبی در ارومیه. دومین همایش ملی تغییر اقلیم و تاثیر آن بر کشاورزی و محیط زیست، ارومیه.
اکبریان، ج.، پورميرزا، ع.، وليزادگان، ا. و سالاري، ا. 1383. مطالعه برخي از ويژگيهاي رفتاري سوسك چوبخوار صنوبر Melanophila picta Pall. دانش کشاورزی 14(14): 113-132.
اکبریان، ج.، پورميرزا، ع.، خواجهای، ا. و ولیزادگان، ا. 1385.كارايي روشهاي مبتني بر ويژگيهاي رفتاري در كاهش انبوهي جمعيت سوسك چوبخوار صنوبر Melanophila picta Pall. علوم و صنایع کشاورزی 20(1): 12-20.
بـابمـراد، م.، عـبـایـی، م. و زیـنـالی، س. 1386. زیــسـتشـنـاســی ســوســک چوبخوار Melanophila (= Trachypteris) picta (Col.: Buprestidae) در کرج. آفات و بیماریهای گیاهی 75(2): 55-72 .
تحریریادبی، س.، صادقی، س.ا. و باقری، ر. 1391. تأثیر دورههـای مـخـتـلـف آبـیـاری و کـلـنهـای صنوبر بر تراکم سوسک برگخوار صنوبر Chrysomerla populi (Col.: Chrysomelidae) و سوسک چوبخوار صنوبر Melanophila picta (Col.: Buprestidae). تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران 10(2): 108-117.
حقیقیان، ف.، صادقی، س.ا. و طالبی، م. 1385. بررسی حساسیت و مقاومت کلنهای مختلف صنوبر نسبت به سوسک چوبخوار صنوبر Melanophila picta در اسـتان چهارمحال و بختیاری. هفدهمیـن کنگره گیاهپـزشکی ایران، 11 تا 14 شهریور، کرج، ایران.
زرگران، م.، پورفرهادی، ل. و عباسپور، آ. 1392. معرفی سوسک چوبخوار صنوبر Melanophila picta Pall و روشهای کنترل آن. اولین همایش ملی مهندسی و مدیریت کشاورزی، محیط زیست منابع طبیعی پایدار. 22 اسفند 1392، همدان، ایران.
صفرزاده، ف. و عسکریانزاده، ع. 1397. نوسـانـات جـمعـیت و مـدیـریـت تلـفیـقی سـوسـک چـوبـخوار صنوبر، Melanophila picta روی بید مـجنون در محـوطـه دانشـگاه شاهـد، تهران. پژوهشهای کاربردی در گیاهپزشـکی 7(1): 29-39.
کیخسروی، ز.، خردپیر، ن.، صالح، ا. و صیفوری، س. 1401. مقایسه چند تیمار در مدیریت سوسک چوبخوار Melanophila picta Pall روی درختان بید در فضای سبز شهری. بیست و چهارمین کنگره گیاهپزشکی ایران. تهران. 15-12 شهریور 1401. مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، تهران، صفحه 83.
Avtzis, D.N. 1999. Control of the most dangerous insects of Greek forests and plantations. Proceedings of Integrated Management and Dynamics of Forest Defoliating Insects, Victoria, British Columbia, Canada. Pp: 1-6.
Batt, A.M. 2006. Survey of some entomological parasitoids and predators attacking fruit and wood tree borers in Egypt. Egyptian Journal of Agricultural Research 84(4): 1079- 1093.
Cavalcaselle, B. 1972. Ecologia ed etologia di alcuni Buprestidi nocivi al pioppo nell'Italia centromeridionale. Redia 53: 67-122.
De Tillesse, V., Nef, L., Charles, J., Hopkin, A. and Augustin, P. 2001 Damaging Poplar Insecs: Internationally Important Species. FAO, International Poplar Commission. 106 pp.
Ghobari, H., Yurkuvich Kalashian, M. and Nozari, J. 2016. Contribution to the knowledge of the jewel beetles (Coleoptera: Buprestidae) fauna of Kurdistan Province (Iran), part 2. Subfamilies Buprestinae and Agrilinae. Iranian Journal of Animal Biosystematics 12(2): 157-166.
Gul, A. and Chaudhry, M.I. 1980. Efficacy of granular insecticides against flat-headed poplar borer Melanophila picta Pall (Buprestidae, Coleoptera). The Pakistan Journal of Forestry 30(2): 81-83.
Hashemi Khabir, Z. and Sadeghi, S.E. 2012. Determination of Melanophila picta Pall (Col.: Buprestidae) damage rate in Populus alba/ Medicagi sativa agroforestry system. Munis Entomology and Zoology 7(2): 920-925.
Haynes, K.F. 1988. Sublethal effects of insecticides on the behavioral responses of insects. Annual Review of Entomology 33: 149-168.
Khamraev, A.Sh. and Davenport, C.F. 2004. Identification and control of agricultural plant pests and diseases in Khorezm and the Republic of Karakalpakstan, Uzbekistan. ZEF Work Papers for Sustainable Development in central Asia, No. 8. 132 pp.
Lund, A.E., Hollingworth, R.M. and Shankland, D.L. 1979. Chlordimeform: plant protection by a sublethal, noncholinergic action on the central nervous system. Pesticide Biochemistry and Physiology 11(1-3): 117-128.