Investigating the distribution of verbs based on the theory of experimental linguistic trans-role processes of Halliday Case study: (Fictional books of age groups "A" to "D")
Subject Areas : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیazam Dehghani Ahmad abadi 1 , Aida Firooziyan Pour Esfahani 2 , nasrin ghadamgahi sani 3
1 - Islamic Azad University of South Tehran
2 - English Department, Imam Reza International University, Mashhad, Iran
3 -
Keywords: Children’s literature, Functional grammar, experiential metafunction, A to D ages. ,
Abstract :
The functional linguistics is one of the main three approaches of theoretical linguistics in which function and meaning are considered simultaneously. The present article has chosen the Halliday’s functional Grammar (1994) as the framework. Halliday considers three main metafunctions for language and believes that the child in his/her language development process, gradually learns each of them and little by little assimilates his/her language to that of adults. In the present article, after a brief mention of the importance of stories in the process of language learning, the researchers will introduce the experiential metafunction of language and its effects on the process of language learning. For this purpose, the researchers semantically analyzed several stories of the A to D ages. The results of the research suggest that the verbs included in the studied story books have not been distributed according to linguistic and psychological principles. The irregular distribution of processes proves this very claim.
1- انجم شعاع، نسیبه و کریمیان زاده، اعظم (1395). بررسی تأثیر داستان گویی در درک عمیق کودکان از مفاهیم مربوط به ساعت. ارائه شده در کنفرانس های آموزش ریاضی ایران.
2- ترکمان، منوچهر (1382). مقدمات زبان آموزی، ویژۀ مراکز آموزش قبل از دبستان. تهران: انتشارات مدرسه.
3- حافظی، علیرضا (1380). ادبیات کودک، ادبیات تدریج است: بحثی در روان شناسی مخاطب کودک و نوجوان. پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، 7(26)، 13- 3.
4- خیرآبادی، رضا و خیرآبادی، معصومه (1396). تحلیل روابط معنایی واژگان به کاررفته در ادبیات داستانی کودکان ایرانی. مجله علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، 8 (1)، 44- 23.
5- دبیرمقدم، محمد (1378). زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی. انتشارات سمت: تهران.
6- دوبو، ماکس. (1383). کودکان تحقیق گر، آموزش چالش گر. ترجمۀ سعید فضایلی هاشمی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
7- کوکبی، مرتضی و چراغی، زهره (1392). بررسی واژگان خوانداری کودکان دبستانی و مقایسۀ آن ها با واژگان نوشتاری آنان. مجلۀ علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، 4(2)، 148- 127.
8- لطف¬آبادی، حسین (1365). روانشناسی رشد زبان. مشهد: نشر معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی.
9- محمدی، محمد (1378). چهار محور سازندۀ متن ادبی کودکان. پژوهشنامۀ کودکان و نوجوانان، 16، 17- 12.
10- نجفی، آزاده. (1386). بررسی توزیع فرآیندهای فرانقش تجربی زبان در کتاب «بخوانیم»: پایه¬های اول تا پنجم دبستان. پایان نامه کارشناسی ارشد. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
11- Butler, C. S. (2003). Structure and Function: A Guide to Three Major Structural-Functional Theories: Part 2: From clause to discourse and beyond (Vol. 64). John Benjamins Publishing.
12- Dale, P. (1972). Language Development, Structure and Function. Copyright by the Dryden press Inc.
13- Halliday. M.A.K. (1994). An Introduction to Functional Grammar. 2nd ed. London: Edward Arnold.
14- Halliday, M.A.K. & Matthiessen, C. (2004). An Introduction to Functional Grammar, 3rd ed. Britain: Arnold.
15- Halliday, M.A.K. & Webster, J. (2006). The Language of Early Child, vol.4 (collected works of M.A.K. Halliday). London: Continuum International Publishing Group.
16- Thompson, Geoffrey. (1997). Introducing Functional Grammar. London: Arnold.
مجله ادبیات فارسی، دوره 20، شماره 38، تابستان 1403، صفحه 77-59
بررسي توزیع افعال بر اساس نظرية فرآیندهای فرانقش تجربی زباني هليدي
مورد بررسي: (کتابهای داستانی گروههای سنی« الف» تا «د»)
اعظم دهقاني احمدآبادي1، آيدا فيروزيان پور اصفهاني2*، نسرين قدمگاهي ثاني3
1دستيار آموزشي گروه زبان انگليسي، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران.
2* استادیار گروه زبان انگليسي، دانشگاه بينالمللي امام رضا (ع)، مشهد، ایران.
3 استاديار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاداسلامی، مشهد، ایران.
نویسندة مسئوول: Firooziyan@imamreza.ac.ir
تاریخ دریافت: 14/3/1403 / تاریخ پذیرش: 06/05/1403
چکیده
کودکان در گروههای سنی مختلف، از نظر درک مفاهیم مرتبط با فرآیندهای فرانقش تجربی زبان با یکدیگر متفاوت هستند و در مواردی، در روند درک این مفاهیم، با مشکلات و دشواریهایی روبرو میشوند. از اینرو، ضروری مینماید که در داستانها و ادبیات کودکان، به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای آموزش زبان، به میزان درک کودکان از این فرآیندها توجه نشان داده شود و میان میزان این درک و توزیع و ارائۀ انواع مختلف فرآیند در این کتابها، هماهنگی برقرار شود. بر این اساس، پژوهش حاضر کوشیده است تا با در نظر گرفتن ویژگیهای ذهنی کودکان و مراحل رشد شناختی آنان در ردههای سنی مختلف، چگونگی توزیع انواع فرآیند را در کتابهای داستانی گروههای سنی مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. تحقیق حاضر که به روش تحلیل محتوا و با هدف تبیین و بررسی چگونگی توزیع فرآیندهای فرانقش تجربی زبان صورت گرفته است، به بررسی منتخبی از کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان گروههای سنی «الف» تا «د» میپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش، ضمن صحه گذاردن بر پراکندگی نامتناسب و نامنظم فرآیندهای موجود در کتابهای مورد بررسی، نشان میدهند که توزیع افعال مندرج در این کتابها، با رشد ذهنی و شناختی کودکان متناسب نبوده و ادبیات کودکان و نوجوانان در راستای آموزش زبان در قالب داستان، همچنان از کاستیهایی مطرح در مقاله برخوردار است.
كليد واژه: ادبيات داستاني کودک و نوجوان، فرانقش تجربي زبان، هلیدی.
1- مقدمه
بر پایۀ یافتههای روانشناسی، میتوان چنین ادعا نمود که زبان و گفتار یکی از جنبههای اصلی رشد در انسان به شمار میآید. زبان بهطور ذاتی، به عنوان مهمترین ابزار برقراری ارتباط، برای بیان تعداد نامحدود و نامعینی از معانی، از طریق نظامی محدود مورد استفاده قرار میگیرد. زبان راهی برای ابراز خواستهها و نیازها، تبادل اطلاعات و بیان احساسات و درک دیگران است. (دال1، 1972: 40).
زبان برای کودکان نیز به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی به شمار میرود. در واقع، کودکان به واسطۀ زبان کنترل میشوند؛ بر این اساس، یکی از مهمترین اهداف آموزش زبان مادری به کودک در طول سالهای اولیۀ زندگی، آگاهی کودک به زبان بهعنوان مهمترین ابزار ارتباطی او با همنوعان خویش است (لطفآبادی، 1365: 49). كودك در فرايند يادگيري زبان، درمييابد كه به وسيلة زبان ميتواند ارتباط بهتر و موثرتري در بيان احساسات، عواطف و نيازهاي خود با همنوعان خود برقرار كند. در «آموزش هر چه توانایی درک مفاهیم در کودک بیشتر باشد، امکان رشد فرهنگی و شخصیتی نیز در او بیشتر میشود» (نجفی، 1386: 4). همچنانکه میدانیم، یادگیری زبان به صورت شگفتانگیزی در سنین اولیۀ کودکی صورت میگیرد، بنابراين برنامههای این دورۀ سنی باید به گونهای تنظیم شوند که زمینههای مناسبی را برای رشد کودک در تمامی جنبههای جسمی، عاطفی، اجتماعی، شناختی و خصوصاً رشد زبان و گفتار فراهم آورند. بر این اساس، «آموختن زبان به کودکان در سنین اولیۀ کودکی، نیاز به توجه و دقت مستمر و کافی دارد تا ساختار محکمی برای زبان و سخنگویی او فراهم آورده شود»
(ترکمان، 1382: 10). در این مسیر، کتابهای داستانی به عنوان یکی از متغیرهای محیطی میتوانند نقش مهمی در رشد و پرورش همهجانبۀ کودکان، خصوصاً در زمینۀ پیشرفت زبانیشان ایفا نمایند.
داستانگویی از دیرباز به عنوان ابزاری برای انتقال فرهنگ، عادات و سنن، تجربیات و تاریخ از نسلی به نسل دیگر، نقش مهمی در آموزش و پرورش نسلها داشته است. با وجود پیشرفت تکنولوژی و ازدیاد روزافزون وسایل ارتباطی، زبان سادۀ قصه همچنان نقش بسیار مهمی در بیان مسائل آموزشی و زبان دارد. قصهها و داستانها، یکی از روشهای مؤثر در تسهیل و تعمیق آموزش به کودکان به شمار میروند. میل ذاتی کودکان به داستان، ذهن خلاق و تصویرساز آنان، فضای صمیمی و مسرتبخش داستان، همگی از مواردی هستند که باعث میشوند یادگیری زبان با کمک داستان نه تنها جذابتر، بلکه عمیقتر و مفهومیتر شود (انجم شعاع و کریمیانزاده، 1395). داستانها باید بتوانند از طریق ایجاد تجربههای صحیح، به افزایش واژگان گفتاری و گنجینۀ لغات کودک یاری رسانند. بنابراین، میتوان گفت که «وارد کردن واژههای تازه به عرصۀ ادبیات کودک و در نتیجه، توسعۀ دایرۀ واژگانی او، نه تنها مفید، بلکه بر عهده و تکلیف نویسنده است؛ اما شرایطی دارد؛ نخست آنکه باید در سطح فهم و درک کودک باشد و بر مفاهیم و مصادیق بیرون از حوزۀ ادراک او دلالت نداشته باشد؛ دوم آنکه، چندپهلو و مبهم نباشد و روشن و دقیق معنی را برساند. به دیگر بیان، رعایت این نکات نه فقط متن را آسان و در خور فهم کودک و او را با کلمات جدید آشنا میسازد، بلکه عملاً به پرورش ذهن و زبان او یاری میرساند» (حافظی، 1380: 10). گنجينه لغات كودك يكي از ارزشمندترين داشتههاي اوست با كمك به غنيسازي آن، فرزنداني توانمندتر كه از قدرت بيان و درك بالاتري برخوردارند؛ پرورش مييابند. درك مطلب يكي از مهارتهايي است كه تسلط بر آن، كودكان را در برقراري ارتباط و يادگيري، به موفقيت روزافزون ميرساند. توجه و دقتنظر نسبت به متن، گستردگي گنجينة لغات نيز توانايي برقراري ارتباط معنايي بين واژهها و جملات، از عوامل اصلي درك مطلب بالا هستند.
1-1- بيان مسأله
از آنجاییکه نگارش متن برای مخاطبان کودک از حساسیت بالایی برخوردار است، نویسندگان باید نسبت به ویژگیهای زبانی نوشتههای خود، بهگونهای که برای کودکان قابل فهم باشند، دقت کافی را مبذول نمایند. گزینش واژههای متناسب با سن و به کارگیری ترکیبات صحیح در ایجاد شفافیت معنایی و بالا بردن قابلیت درک برای مخاطبان کودک از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به ماهیت متون ادبی، بهویژه داستانهای کودکان که خیالپردازی در آنها نقش عمدهای ایفا میکند، بهرهگیری از واژههای مناسب، متن را برای کودک دلنشینتر کرده و درک آنرا برای او که دایرۀ واژگانش محدود است، آسانتر میکند. «برای اینکه پیام متن ادبی قابل فهم و معنا باشد، باید زبان یا رمزهای زبانی مشترکی بین مؤلف و مخاطب وجود داشته باشد. در صورت عدم فهم زبانی مشترک، رابطهای ایجاد نمیشود و اگر زبان مشترک باشد، اما معنای پیام روشن نباشد، ارتباط ناقص ایجاد میشود» (خیرآبادی، 1396: 24). بنابراین، مؤلف متن ادبی کودکان، برای آنکه مخاطبانش پیام او را درک نمایند و نیز به منظور گسترش دامنۀ لغات کودکان، باید در انتخاب واژگان، همواره ویژگیهای ذهنی و مراحل رشد شناختی آنان را مد نظر قرار دهد. «وجود کتاب مناسب و درخور ویژگیهای ذهنی و شناختی کودک، میتواند در ارتقاء و گسترش رشد زبان و زبانآموزی کودکان بسیار مؤثر واقع گردد. کتاب کودک و نوجوان هم از نظر موضوع و از هم از نظر سبک نگارش، نباید از محدودۀ تواناییهای ذهنی او فراتر باشد. اگر واژگان به کار رفته در متن کتاب در حد تواناییها و قابلیتهای زبانی کودک نباشد، در انتقال مفاهیم و تجارب به کودک موفق نخواهد بود. به عبارتی، واژگانی که برای کودک ناآشناست، نمیتواند ابزار و رسانۀ مناسبی برای انتقال پیامها و مفاهیم آموزشی و اجتماعی به کودک باشند؛ زیرا نمیتوانند با کودک ارتباط مؤثر برقرار نمایند» (کوکبی و چراغی، 1392: 128- 127). بنابراین، نظر بر نقش بسزا و مؤثر ادبیات کودک و نوجوان در پرورش مهارتهای زبانی کودکان، داشتن معیارها و اصولی مشخص برای نقد و بررسی کتابهای داستانی کودک و نوجوان امری ضروری به شمار میرود.
1-2- سؤالهاي تحقيق
1-توزيع افعال در داستانهاي كودك و نوجوان انتخاب شده در اين پژوهش، بر اساس نظرية فرانقش تجربي هليدي به چه صورت است؟
2-آيا داستانهاي كودك و نوجوان از اين نظر در وضعيت مطلوبي قرار دارند؟
1-3- فرضيههاي تحقيق
1- بر اساس اين پژوهش، توزیع افعال مندرج در این کتابها، معمولا با رشد ذهنی و شناختی کودکان متناسب نبوده و ساختار زباني كتابهاي ادبیات کودکان و نوجوانان در راستای آموزش زبان در قالب داستان، همچنان داراي ضعفهايي است؛ كه نياز به بحث و بررسي دارند.
2-پژوهش و بررسي در کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان، نشان ميدهد اين آثار در تکامل فرآیند زبانآموزی کودکان و نوجوانان صددرصد مفید واقع نميگردد، زیرا فرآیندها در اين كتابهاي داستاني، به طور یکنواخت و منظم پراکنده نشدهاند.
1-4- روش تحقيق
گفتنی است که مطلوبترین جامعۀ آماری جهت به انجام رساندن پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل تمامی کتابهای داستانی منتشر شده توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای گروههای سنی مختلف میباشد؛ اما از آنجا که دسترسی به تمامی این کتابها و بررسی تمامی فرآیندهای مندرج در آنها به دلیل حجم عظیم فرآیندها، کاری بس دشوار به نظر میرسید، محققین بر آن شدند تا از میان تمامی کتابهای داستانی منتشر شده برای گروههای سنی مختلف توسط ناشران مختلف خصوصاً کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تعداد مشخصی را به عنوان جامعۀ نمونه انتخاب نمایند. بنابراین، به منظور جمعآوری دادهها، با استفاده از روش تصادفی نظاممند، تعداد 12 کتاب داستان متعلق به هر چهار گروه سنی مورد نظر («الف» تا «د») انتخاب گردید. نام این کتابها عبارتند از:
- گروه سنی «الف»: به کبوتر اجازه نده اتوبوس براند، لولوی قشنگ من، قصۀ یک گربه و پنج موش؛
- گروه سنی «ب»: چه خوب! چه بد!، لاکپشت و میمون نادان، قصۀ خاله رعنا و عمه نساء؛
- گروه سنی «ج»: زیباترین آواز، باران، باران، باران، آهوی گردن دراز؛
- گروه سنی «د»: خرسی که میخواست خرس باقی بماند، آی ابراهیم و خفتگان بیدار.
به منظور جمعآوری دادههای مورد نیاز پژوهش، متون داستانی پارهای از کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان- ردههای سنی «الف» تا «د»- انتخاب شد و نوع هریک از افعال بهکار رفته در متن، با توجه به تقسیمبندیهای ارائه شده توسط هلیدی (1994) از فرآیندها، مشخص شد و ضمن بیان تعداد کل فرآیندهای مندرج در هرکتاب داستان، به بررسی بسامدی توزیع و پراکندگی انواع فرآیند پرداخته شد.
1-5- اهميت و ضرورت تحقيق
نتایج حاصل از این پژوهش میتوانند به نویسندگان کودک و نوجوان در تهیه و تألیف کتابهای درسی و غیردرسی متناسب با تواناییهای گروههای سنی مختلف در زمینۀ انتخاب واژگان مناسب برای آموزش مفاهیم و عبارات ناآشنا به آنان، مفید واقع گردد. لذا مقالۀ حاضر، با در نظر گرفتن اهمیت موضوع، به بررسی چگونگی توزیع و تحلیل معنایی افعال مندرج در متون تعدادی از کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان (گروههای سنی «الف» تا «د») به عنوان یکی از پیشتازان نشر کتاب کودک و نوجوان در ایران، بر پایۀ نظریۀ نقشگرای نظامند هلیدی (1994) میپردازد. بر این اساس، میتوان چنین ادعا نمود که در این پژوهش، همزمان دو هدف دنبال خواهد شد. يكي يادگيري نقش تجربي زبان و ديگر شناسايي روندي رو به رشد افعال بر اساس ملاكهاي معنايي كودك و نوجوان است.
1-6- پيشينة تحقيق
مایکل الکساندر کرک وود هلیدی2 در نیمۀ دوم قرن بیستم شاخهای از نقشگرایی را با عنوان «دستور نقشگرای نظامند»3 ارائه داد. این دستور از همان آغاز، با اهداف کاربردی تدوین شد. هلیدی (1994) ادعا میکند که با استفاده از اصول این نظریه میتوان به تجزیه و تحلیل متون مختلف از جمله متون آموزشی، علمی، محاورهای، ادبی و عمومی پرداخت. افزون بر این، در تحلیل متون انتخابی، میتوان اهداف متعددی را دنبال نمود. به گفتۀ هلیدی، تحلیل انشاهای دانشآموزان، تحلیل مکالمۀ دانشآموزان با معلم، تحلیل مکالمۀ بزرگسالان با کودکان و کودکان با کودکان با استفاده از این شیوه میسر میگردد و از طریق آن میتوان کیفیت آموزش را بهبود بخشید (هلیدی، 1994: XV).
هلیدی در نظریۀ خود، ضمن معرفی فرانقشهای زبانی توضیح میدهد که کودک چگونه رفتهرفته با روابط اجتماعی آشنا میشود. به گفتۀ هلیدی، زبان اولین و مهمترین منبع معناسازی محسوب میشود (بوتلر4، 2003: 414). هلیدی (1994) بر این باور است که فراگیری زبان با گسترشهای معناییای که کودک به تدریج انجام میدهد، ممکن میگردد و این گسترش معنایی با کمک نقشهای زبانیای که کودک در مراحل مختلف رشد خود در خلال ارتباطات زبانی با آنها آشنا میشود، انجام میپذیرد. از نظر نقشگرایان، زبانآموزی از طریق یادگیری نقشهای زبانی در سنین مختلف امکانپذیر میشود. در نظر گرفتن چنین نکاتی اهمیت دقت در تدوین و انتخاب محتوای متون آموزشی به کودکان، از جمله کتابهای داستانی به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای کمکی برای آموزش زبان، را روشن میسازد. سازماننیافتگی و پریشانی آموزش مفاهیم زبان مادری، موجبات پریشانی ذهن و زبان کودکان را فراهم میآورد. به گفتۀ هلیدی (1994)، کودک از همان آغاز تولد، دانش ناخودآگاه خود را از آنچه که به کمک زبان میتواند انجام دهد، گسترش میبخشد، اما در نهایت این آموزش زبان است که در عمیق کردن و وسعت بخشیدن به این دانش به او یاری میرساند (هلیدی و وبستر5، 2006: 267).
در این راستا، دوبو6 (1383) با ارائۀ مبانی عقلانی و نظری برای یاد دادن و یاد گرفتن، رشد مهارتهای تحقیقاتی کودکان را توضیح میدهد و در ادامه، به این مسأله میپردازد که افزایش قدرت یادگیری علمی و تحقیقاتی کودکان و پرورش روحیۀ چالشگری در آنها به این امر بستگی دارد که کودک از لحاظ زبانی مفاهیمی را که به وی ارائه میشود همانطور که واقعاً هستند درک کند، یعنی مفاهیم زبانی ارائه شده به وی، با توجه به رشد ذهنی، عینی و فراشناختیای که دارد، نظم داده شود. وی به نقل از تو7 (1977) استدلال میکند که از کودکانی که مهارتهای زبانی را کسب کردهاند، بهتر میتوان خواست توضیحات خود را بیان کنند و نظراتشان را منعکس نمایند (رك. دوبو، 1383: 143؛ نجفی، 1386: 6). از اینروست که گفته میشود در تهیۀ مطالب آموزشی و غیرآموزشی، باید همواره ویژگیهای یادگیرنده از جنبههای گوناگون رشدی- شناختی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، اهمیت و ضرورت آشنایی معلمان، مؤلفان و دستاندرکاران آموزش زبان به کودکان با علم روانشناسی رشد، به دلیل نقش اساسی زبان در رشد نظام شناختی کودک و ارتباط مستقیم زبانآموزی با فعالیتهای ذهنی او، امری بدیهی مینماید. بر این اساس میتوان گفت، نه تنها فعالیتهای عالی ذهن، بلکه حتی تحول عواطف و رشد شخصیت و چگونگی زندگی اجتماعی و فرهنگی افراد در ارتباط با رشد زبانشان است (لطفآبادی، 1365: 10).
2- مبانی نظری
آنچه در اينجا حائز اهميت است نظر هليدي در مورد نظام صوري زبان است: (نقشگرایی هلیدی به وجود نظام صوری زبان قائل بوده و آن را تابع نقش ارتباطی و کاربرد زبان میداند؛ این نظریه بر این اعتقاد است که صورت در بافتهای متفاوت، نقشهای متفاوت پیدا میکند (ر.ك. دبیرمقدم، 1378: 41). در این دستور، برای زبان چهار فرانقش8 در نظر گرفته میشود که عبارتند از:
الف- فرانقش تجربی9: با توجه به این فرانقش، گوینده به بیان دنیای درون و برون خود و نیز تجربیات موجود میپردازد. البته کانون توجه پژوهش حاضر نیز بررسی همین فرانقش در کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان است.
ب- فرانقش بینافردی10: گوینده با بیان هر بندی، به دنبال ایجاد ارتباط با شنونده است و ایجاد ارتباط هم نیاز به یک سری عوامل دارد که در ساختار وجهی کلام محقق میشود. این عوامل شامل فاعل و عنصری به نام زمانداری است که گزاره را تشکیل میدهند و آنرا قابل صدق و کذب یا رد و قبول میکند.
ج- فرانقش متنی11: در این فرانقش ساختار مبتدا - خبری مدنظر است؛ یعنی نحوۀ شکلگیری بند با توجه به واژگان به کار رفته در آن بررسی میشود؛
د- فرانقش منطقی12: این فرانقش به رابطۀ بین بندهای مختلف در یک متن میپردازد. به همین دلیل، قلمروی آن کل متن است.
هلیدی (1994) بر این باور است که کودک در روند زبانآموزی، به تدریج هر یک از این فرانقشها را میآموزد و رفتهرفته گفتار خود را به گفتار بزرگسالان نزدیک میکند. مطالعات میدانی نشان داده است که رشد واژگان در کودک روند قابل پیشبینیای را طی مینماید. افعالی که به نوعی به فرآیندهای ذهنی اشاره دارند (نظیر فکر کردن، باور داشتن، دانستن و ...) برای زبانآموزان خردسال مشکلات خاصی را پدید میآورند. بنابراین، چنانچه در آموزش زبان مادری، از الگوی رشد معنا در ذهن کودک پیروی شود، امکان بروز اختلال و عدم درک مفاهیم در یادگیریهای بعدی وی کاهش خواهد یافت. علاوه بر این، به گفتۀ هلیدی، فرآیند رشد زبان در کودک، تنها شامل رشد ساختارها نیست؛ بلکه رشد متوالی و رو به رشد قابلیتهای معناسازی در کودک است که در نهایت رشد زبانی را برای او به همراه خواهد داشت (بوتلر، 2003: 414).
در بخش بعدی، بهطور مختصر پس از معرفی فرانقش تجربی زبان، انواع فرآیند این فرانقش را معرفی خواهیم نمود.
2-1- فرانقش تجربي زبان
همانگونه كه از زبان براي تعامل با ديگران بهره میگیریم، براي سخن گفتن دربارۀ جهان نيز از آن سود میجوییم؛ چه جهان بيروني شامل چيزها، رويدادها، ويژگيها و چه جهان دروني شامل افكار، باورها، احساسات و... . هنگامي كه از اين منظر به زبان بنگریم، بر «محتواي» پيام تأكيد كردهايم، تا هدف گوينده از گفتن پيام؛ هر چند كه تعيين مرز دقيق ميان محتواي پيام و هدف پيام، امكانپذير نيست؛ زیرا گوينده براي بيان تجارب خود از جهان، دارای اختیارات و انتخابهاي گوناگون است و هر گزینه تا حد بسيار زيادي به هدف وي بستگي دارد (تامسون13، 1997: 29). به بيان ديگر، از منظر تجربي، زبان براي ارجاع به اشياء و چيزهاي جهان و بيان عملكرد و رابطۀ آنها با يكديگر از مجموعۀ چندین انتخاب، بهره ميگيرد. در سادهترين سطح، زبان، ديدگاهِ ما را نسبت به جهان به صورت مجموعهاي از رويدادهاي در حال جريان (افعال) كه شامل چيزهايي (اسامي) ميشود كه ميتواند ويژگي خاص (صفت) داشته باشد، بيان ميكند كه اين همه خود ميتواند داراي جزئيات پسزمينهاي از قبيل زمان، مكان و حالت (قيود) باشد. بنابراين، يك جمله داراي فعل، اسم، صفت و قيد است. چنانچه بخواهيم از برچسبهاي نقشي استفاده نماییم، ميتوانيم محتواي يك پيام را در قالب فرآيندهايي تعريف كنيم كه شامل شركتكنندههايي است كه در فرآيندهايي كه در موقعيت مشخصي رخ ميدهد، دخيل هستند (نجفی، 1386: 30- 29). هماکنون به طور مفصل به شرح هر یک از فرآیندها میپردازیم:
2-1-1- فرآيندهاي اصلي
در فرايندهاي اصلي به تفاوت تجارب بروني و دروني اشاره مي شود: «دنياي ما دنياي تجربههاست. نكتۀ قابل تأمل در مورد تجربههاي بشري اين است كه همواره تفاوتي اساسي بين تجارب بروني و دروني وجود دارد» (هلیدی و متیسن14، 2004: 170). نمونۀ برجستۀ تجربیات بروني، اعمال و وقايع هستند. بهطور کلی، ترتيببندي تجربیات دروني مشكلتر است، اما تاحدودي ميتواند بازتابي از دنياي خارج باشد. دستور زبان بين اين دو جهان خط انفصال ميكشد؛ يعني به صورتي نسبتاً واضح، تجربههاي خارجي (فرآيندهاي جهان خارج) را از تجربههاي دروني (فرآيندهاي جهان درون) متمايز ميكند. مقولههاي دستوري مربوط به اين تمايزات به صورت فرآيندهاي «مادي»15 بند و فرآيندهاي «ذهني»16 بند نمايان ميشوند. علاوه بر اين دو نوع فرآيند، نوع سومي از فرآيندها نيز معرفي ميشود. ما به عنوان يك انسان بايد بتوانيم ميان تجربههاي خود ارتباط برقرار كنيم - يعني بخشي از يك تجربه را به بخش ديگر پيوند بزنيم - و در همين جاست كه فرآيند «رابطهاي»17 شكل ميگيرد. سه فرآيند مادي، ذهني و رابطهاي انواع اصلي فرآيندها در نظام گذرايي هستند. هم اكنون به طور مفصل به شرح و بررسي هر يك از فرآيندها ميپردازيم:
2-1-1-1- فرآيند مادي
فرآيند مادي، شامل اعمال فيزيكي است كه نشاندهندۀ كنش يا رخدادي در جهان بيرون است. اين فرآيند بزرگترين و متنوعترين فرآيند در نظام گذرايي به شمار ميرود.
2-1-1-2- فرآيند ذهني
بين آنچه در دنياي بيرون از ذهن رخ ميدهد و آنچه در دنياي درون ذهن ميگذرد، تفاوتهاي بارزي وجود دارد. درحاليكه بندهاي مادي مربوط به تجربۀ ما از دنياي مادي است، بندهاي ذهني مربوط به تجربۀ ما از دنياي آگاهيهاي دروني ماست. يك بند ذهني، مربوط به تغيير در جريان رويدادهايي است كه در دنياي درون ما رخ ميدهد (ر.ك. هلیدی و متیسن، 2004: 197).
2-1-1-3- فرآيند رابطهاي
فرآيند رابطهاي، فرآيند بودن است كه پلي ميان دنياي مادي و دنياي ذهني برقرار میکند. فرآيند رابطهاي ميان دو مفهوم ارتباط ایجاد کرده و نقش فرآيند در اين قبيل بندها نشان دادن وجود همين رابطه است. نقش فرآيند رابطهاي پيوند زدن ميان مفاهيم و تجربيات است.
2-1-2- فرآيندهاي فرعي
علاوه بر فرآیندهای اصلی، انواع ديگر فرآيندها نيز شناسايي شدهاند كه در مرزها قرار ميگيرند و حالت بينابيني دارند. این نوع فرآیندها، فرآیندهای فرعی نامیده میشوند: در مرز دو فرآيند مادي و ذهني فرآيندهاي «رفتاري» قرار ميگيرند. در مرز فرآيندهاي ذهني و رابطهاي فرآيندهاي «بياني» هستند و بالاخره در مرز فرآيندهاي رابطهاي و مادي فرآيندهاي «وجودي» قرار گرفتهاند (ر.ك. هلیدی، 1994: 108).
2-1-2-1- فرآيند رفتاري
فرآيندهاي رفتاري بيانگر رفتارهاي روانشناختي و فيزيولوژيكي (غالباً انسان) هستند. رفتارهايي نظير نفس كشيدن، سرفه كردن، لبخند زدن، خيره شدن و... جزء این دسته از فرآیندها قرار میگیرند. (همان: 109).
2-1-2-2- فرآيند بياني
از ميان فرآيندهاي فرعي، فرآيند بياني مهمترين آنهاست. فرآيندهاي بياني شامل افعالي هستند كه به نوعي گفتن يا بيان كردن را ميرسانند. گفتن يك چيز، عمل فيزيكي است كه فعاليت ذهني را منعكس ميكند. افعالي نظير پيشنهاد كردن، ادعا كردن، ارزيابي كردن، مناظره كردن و ... كه به نوعي بيان كردن گفتهاي را ميرسانند، همگي فرآيندهاي بياني هستند. (همان: 110).
2-1-2-3- فرآيند وجودي
در فرآيندهاي وجودي، وجود داشتن يا اتفاق افتادن چيز يا عملي بيان ميشود. اين وجود داشتن يا اتفاق افتادن توسط افعالي چون بودن، استن، وجود داشتن و اتفاق افتادن تبلور پيدا ميكند. از آنجایی كه اين فرآيند ميتواند اتفاق يا حادثهاي را بيان كند، نزديك به فرآيندهاي مادي است و از طرف ديگر، چون بيانگر وجود يا بودن چيزي است شبيه فرآيندهاي رابطهاي است. فرآيندهاي وجودي نقش مهمي در متنهاي گوناگون دارند، مثلاً در داستانپردازي و قصهگويي شروع قصه با يك بند وجودي است. بندهاي وجودي در ابتداي يك متن داستاني ذهن شنونده را براي دريافت اطلاعات جديد آماده ميكنند و از پيش به وي ميفهمانند كه چيزي وجود دارد. (همان: 111).
3- تجزیه و تحلیل دادهها
در این بخش، دادههای زبانی و نتایج آماری حاصل از بررسی و تحلیل دقیق چگونگی توزیع فرآیندها در کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان ردههای سنی «الف» تا «د» به تفکیک ارائه خواهد شد.
3-1- نمونهها و فراوانی انواع فرآیند در ردههای سنی مختلف
در این بخش، پس از ارائۀ نمونههایی از هریک از فرآیندهای اصلی و فرعی، توزیع درصد فراوانی فرآیندها در ردههای سنی مختلف به تفکیک آورده شده است.
3-1-1- نمونههایی از انواع فرآیند در ردۀ سنی «الف»
الف- فرآیند مادی
- حالا کبوتر پشت فرمان نشسته! (به کبوتر اجازه نده اتوبوس براند)
- بزی سرش را بالا گرفت. (لولوی قشنگ من)
- دم سفید یواش یواش از لانه بیرون آمد. (قصۀ یک گربه و پنج موش)
ب- فرآیند ذهنی
- کاری را که دوست دارم، بکنم. (به کبوتر اجازه نده اتوبوس براند)
- لولو با دهان باز خیره به او نگاه کرد. (لولوی قشنگ من)
- این را فهمیدند که گربه خوابیده. (قصۀ یک گربه و پنج موش)
پ- فرآیند رابطهای
- این بزرگترین آرزوی من است. (به کبوتر اجازه نده اتوبوس براند)
- بزی بهترین دوست لولوی سرخرمن بود. (لولوی قشنگ من)
- اولی سیر بود. (قصۀ یک گربه و پنج موش)
ت- فرآیند رفتاری
- بزی خیالش که راحت شد، بع بع خندید. (لولوی قشنگ من)
- پنج تا موش ترسیدند. (قصۀ یک گربه و پنج موش)
ث- فرآیند بیانی
- باور کن راست میگویم. (به کبوتر اجازه نده اتوبوس براند)
- بزی گفت: «خوابت برده». (لولوی قشنگ من)
- چهارمی گفت: «گردو و شیر نداریم». (قصۀ یک گربه و پنج موش)
ج- فرآیند وجودی
- یکی بود، یکی نبود. (قصۀ یک گربه و پنج موش)
جدول زیر، تعداد کل بندها و توزیع فراوانی هریک از شش فرآیند را در کتابهای داستانی مورد بررسی در ردۀ سنی «الف» نشان میدهد.
جدول 1- توزیع درصد فراوانی فرآیندها در ردۀ سنی «الف»
نوع فرآیند | مادی | رفتاری | رابطهای | بیانی | وجودی | ذهنی | |
فراوانی مطلق | 187 | 7 | 42 | 50 | 6 | 58 | |
درصد فراوانی نسبی | 53.1% | 2% | 12.4% | 14.2% | 1.7% | 16.5% | |
تعداد کل فرآیندهای مورد بررسی: 350 |
ترتیب توزیع فرآیندها برحسب درصد در گروه سنی «الف»:
مادی> ذهنی > بیانی> رابطهای> رفتاری> وجودي
در ارتباط با توزیع فرآیندها در ردۀ سنی «الف» میتوان گفت، با توجه به این که کودکان در سنین پایینتر، از نظر منطق و توانایی درک، در سطح نسبتاً پایینتری نسبت به کودکان بزرگتر از خود برخوردار هستند، بررسی و تحلیل دادهها حاکی از آن بود که فرآیند مادی در هر سه کتاب داستان مورد بررسی در گروه سنی «الف»، همواره بیشترین درصد فراوانی نسبی و فرآیندهای رفتاری و وجودی به طور نسبی کمترین درصد فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. قابل ذکر است که اینگونه توزیع با توجه به روند طبیعی رشد واژه و درک معنا قابل پیشبینی بوده است. یافتۀ خلاف انتظار از تحلیل دادهها، بسامد نسبتاً بالای فرآیندهای ذهنی در ردۀ سنی «الف» است. که این مورد با ویژگی اصلی رشد مرحلهای که اشاره به مرحلهای و تدریجی بودن فرآیند رشد دارد، مطابقت پیدا نمیکند.
3-1-2- نمونههایی از انواع فرآیند در ردۀ سنی «ب»
الف- فرآیند مادی
- روی درخت پریدم. (چه خوب! چه بد!)
- سراغ میمون رفت. (لاکپشت و میمون نادان)
- خاله رعنا جورابهایش را پوشید. (قصۀ خاله رعنا و عمه نساء)
ب- فرآیند ذهنی
- کرگدن صدای افتادن سنگ را شنید. (چه خوب! چه بد!)
- من سهم خودم را همین الان میخواهم. (لاکپشت و میمون نادان)
- عمه نساء حدس زد. (قصۀ خاله رعنا و عمه نساء)
پ- فرآیند رابطهای
- حالا کرگدن اینجاست. (چه خوب! چه بد!)
- این یک درخت موز است. (لاکپشت و میمون نادان)
- آن شب نوبت خاله رعنا بود. (قصۀ خاله رعنا و عمه نساء)
ت- فرآیند رفتاری
- بها که به ببر نگاه میکرد، گفت: «میخواهی من را بخوری؟» (چه خوب! چه بد!)
- او با صدای بلند خندید. (لاکپشت و میمون نادان)
- عمه نساء از دیدن خاله رعنا خوشحال شد. (قصۀ خاله رعنا و عمه نساء)
ث- فرآیند بیانی
- بها گفت: «صبر کن تا برایت بگویم». (چه خوب! چه بد!)
- میمون از درد فریاد زد. (لاکپشت و میمون نادان)
- گربۀ نازش را صدا کرد. (قصۀ خاله رعنا و عمه نساء)
ج- فرآیند وجودی
- بها گفت: «ولی آن طرف رودخانه یک تمساح بود». (چه خوب! چه بد!)
- ناگهان دید چیزی روی آب است. (لاکپشت و میمون نادان)
- کسی نبود تا با او حرف بزند. (قصۀ خاله رعنا و عمه نساء)
جدول 2- توزیع درصد فراوانی فرآیندها در ردۀ سنی «ب»
نوع فرآیند | مادی | رفتاری | رابطهای | بیانی | وجودی | ذهنی | |
فراوانی مطلق | 267 | 50 | 52 | 82 | 7 | 42 | |
درصد فراوانی نسبی | 53.4% | 10% | 10.4% | 16.4% | 1.4% | 8.4% | |
تعداد کل فرآیندهای مورد بررسی: 500 |
ترتیب توزیع فرآیندها برحسب درصد در گروه سنی «ب»:
مادی> بیانی > رابطهای> رفتاری> ذهنی> وجودی
برای داشتن تصویری گویاتر از الگوی رخداد و توزیع فرآیندها، نمودار 2 قابل ارائه میباشد.
خصوصیات گروه سنی ج:
نمودار 2- توزیع کلی فرآیندها در گروه سنی «ب»
همچنانکه در نمودار قابل مشاهده میباشد، در گروه سنی «ب» نیز فرآیندهای مادی دارای بیشترین فراوانی و فرآیندهای وجودی کمترین فراوانی نسبی را به خود اختصاص دادهاند. نکتۀ قابل توجه در این نمودار، فراوانی نسبی فرآیندهای ذهنی در گروه سنی «ب» هست که برخلاف انتظار، نسبت به گروه سنی «الف»، کاهش پیدا کرده است. به بیان دقیقتر، براساس ویژگیهای شناختی کودکان در گروه سنی «ب»، در مورد فرآیندهای ذهنی چنین انتظار میرود که فراوانی این نوع فرآیند در کتابهای داستانی مناسب برای گروه سنی بالاتر، افزایش تدریجی یابد.
3-1-3- نمونههایی از انواع فرآیند در ردۀ سنی «ج»
الف- فرآیند مادی
- حتماً پرندهها به باغ آمدهاند. (زیباترین آواز)
- خیری به دنبال آب دوید. (باران، باران، باران)
- چشمهها دوباره پر از آب شد و علفهای سبز و شیرین از زمین بیرون آمدند. (آهوی گردن دراز)
ب- فرآیند رفتاری
- صبح زود پسرک با آواز بسیار قشنگی از خواب بیدار شد. (زیباترین آواز)
- آن روز از دیدن آن همه آب احمد ترسید. (باران، باران، باران)
- آهوها دسته دسته برای تماشا آمدند و به گردن دراز او خندیدند. (آهوی گردن دراز)
پ- فرآیند رابطهای
- این قشنگترین آواز دنیاست. (زیباترین آواز)
- عبدالسلام گفت: «بیفایده است». (باران، باران، باران)
- من چون تنها هستم هنوز کمی آب و غذا برایم باقی مانده است. (آهوی گردن دراز)
ت- فرآیند بیانی
- پسرک با شادی فریاد کشید: «خوش آمدید». (زیباترین آواز)
- اسلم گفت: «سیل به خانه شما هم زد». (باران، باران، باران)
- آهوی بزرگ جواب داد: «با این گردن دراز هیچ گلهای تو را راه نخواهد داد». (آهوی گردن دراز)
ث- فرآیند وجودی
- ننه مریم فکر کرد: «چه چیزها در دنیا وجود دارد که او از آن بیخبر است؟» (باران، باران، باران)
- یکی بود، یکی نبود. (آهوی گردن دراز)
ج- فرآیند ذهنی
- فکر میکنم آنها هستند که قشنگترین آوازها را میخوانند. (زیباترین آواز)
- خیری باران را خیلی دوست داشت. (باران، باران، باران)
- اما ابر بزرگ خواب بود و صدای آهو را نمیشنید. (آهوی گردن دراز)
نتایج بررسی و تحلیل توزیع انواع فرآیند در رده سنی «ج» در جدول زیر آورده شده است:
جدول 3- توزیع درصد فراوانی فرآیندها در ردۀ سنی «ج»
نوع فرآیند | مادی | رفتاری | رابطهای | بیانی | وجودی | ذهنی | |
فراوانی مطلق | 333 | 45 | 68 | 107 | 12 | 69 | |
درصد فراوانی نسبی | 52.5% | 7.09% | 10.7% | 16.8% | 1.8% | 10.8% | |
تعداد کل فرآیندهای مورد بررسی: 634 |
ترتیب توزیع فرآیندها برحسب درصد:
مادی> بیانی > ذهنی> رابطهای> رفتاری> وجودی
نمودار مرتبط با نحوۀ توزیع انواع فرآیند در ردۀ سنی «ج» به صورت زیر خواهد بود:
نمودار 3- توزیع کلی فرآیندها در ردۀ سنی «ج»
بررسی دقیق توزیع فرآیندها در این رده سنی نشان میدهد که فرآیندهای مادی و رفتاری نسبت به ردههای سنی قبلی کاهش یافته است و برعکس فرآیندهای ذهنی، وجودی و رابطهای مطابق با انتظار افزایش پیدا کرده است. اما همچنان، فرآیند وجودی کمترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داده است. همچنین، فرآیند مادی همچنان از بیشترین پراکندگی برخوردار است. فرآیند ذهنی نسبت به رده سنی «ب» با افزایش همراه بوده که با توجه به رشد تدریجی ذهنی کودک قابل قبول مینماید. در این گروه سنی، سایر فرآیندها از توزیع نامتعادلی نسبت به یکدیگر برخوردار هستند و این عدم تعادل در توزیع فرآیندها و در نظر نگرفتن رابطۀ مهم میان این فرآیندها و ویژگیهای شناختی کودکان و نوجوانان در این رده سنی میتواند منجر به کاهش کیفی درک شود.
3-1-4- نمونههایی از انواع فرآیند در ردۀ سنی «د»
الف- فرآیند مادی
- درختان برگ میریختند و غازهای وحشی رو به جنوب پرواز میکردند. (خرسی که میخواست خرس باقی بماند)
- جواد امروز ظهر آمد. (آی ابراهیم)
- سه قرن از آن روزی که آن شش تن از شهر بیرون رفتند و دیگر برنگشتند، گذشت. (خفتگان بیدار)
ب- فرآیند رفتاری
- همه خندیدند، جناب رئیس هم خندید. (خرسی که میخواست خرس باقی بماند)
- ما نگران شدیم، نگران ابراهیم آقا. (آی ابراهیم)
- تیبونس لبخندی زد. (خفتگان بیدار)
پ- فرآیند رابطهای
- ما اینجا یک کارگر خیلی تنبل داریم که ادعا میکند خرس است. (خرسی که میخواست خرس باقی بماند)
- گفتی خوبی از خودش است. (آی ابراهیم)
- چوپان گفت: «اسمم کشفوطط است و از خانوادهای خداپرست هستم». (خفتگان بیدار)
ت- فرآیند بیانی
- خرس با اندوه جواب داد: «نه!» (خرسی که میخواست خرس باقی بماند)
- من به دهانت نگاه میکردم و تو یک ریز حرف میزدی. (آی ابراهیم)
- ملیخا با تعجب پرسید: «گفتی با ما میآید؟» (خفتگان بیدار)
ث- فرآیند وجودی
- شب روز دوم خیس و یخزده به تنها متلی رسید که درآن دور و برها بود. (خرسی که میخواست خرس باقی بماند)
- توی محله هیچکس نبود، تنها تو بودی. (آی ابراهیم)
- دیگر بتخانهای در شهر نبود. (خفتگان بیدار)
ج- فرآیند ذهنی
- بوی برف را در هوا شنید. (خرسی که میخواست خرس باقی بماند)
- وقتی شبها با آوای موجهای کارون گوش میکنم، صدای تو را میشنوم، به آسمان مینگرم، تو را میبینم. (آی ابراهیم)
- بالاخره دقیانوس به عنوان بزرگترین دشمن خداپرستان شناخته شد. (خفتگان بیدار)
جدول 4، فراوانی انواع فرایند را در ردۀ سنی «د» نشان میدهد.
جدول 4- توزیع درصد فراوانی فرآیندها در ردۀ سنی «د»
نوع فرآیند | مادی | رفتاری | رابطهای | بیانی | وجودی | ذهنی | |
فراوانی مطلق | 1118 | 92 | 247 | 344 | 42 | 343 | |
درصد فراوانی نسبی | 51.1% | 4.2% | 11.2% | 15.7% | 1.9% | 15.6% | |
تعداد کل فرآیندهای مورد بررسی: 2186 |
ترتیب توزیع فرآیندها برحسب درصد:
مادی> بیانی > ذهنی> رابطهای> رفتاری> وجودی
براساس تحلیلهای صورت گرفته، نمودار توزیع کلی فرآیندها در ردۀ سنی «د» بصورت زیر است:
نمودار 4- توزیع کلی فرآیندها در ردۀ سنی «د»
همانگونه که در نمودار نشان داده شده، در این رده سنی، مطابق با انتظار، فرآیندهای مادی نسبت به گروه سنی «ج» کاهش داشته و از طرف دیگر، فرآیندهای ذهنی افزایش تدریجی یافتهاند و این درحالی است که سایر فرآیندها از توزیع نامتناسب برخوردار هستند.
3-2- ارزیابی توزیع هر فرآیند از رده سنی «الف» تا «د»
در این بخش، توزیع هر یک از فرآیندها در ردههای سنی مختلف، به تفکیک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
3-2-1- توزیع فرآیند مادی از رده سنی «الف» تا «د»
جدول 5- توزیع درصد فراوانی فرآیند مادی در ردههای سنی مختلف
د | ج | ب | الف | گروه سنی |
51.1% | 52.5% | 53.4% | 53.4% | درصد فراوانی مادی |
نتایج این جدول، در نمودار 5 به تصویر کشیده شده است.
|
|
نمودار 5- توزیع درصد فراوانی فرآیند مادی در ردههای سنی مختلف
فرآیند مادی، در هر چهار گروه سنی همواره بیشترین درصد فراوانی نسبی را به خود اختصاص داده است. بررسی دقیقتر نشان میدهد که هرچه از گروه سنی «الف» به سمت «د» پیش میرویم، از فراوانی فرآیند مادی کاسته میشود که چنین توزیعی قابل پیشبینی و مطابق با روند طبیعی رشد واژه و درک معنا میباشد.
3-2-2- توزیع فرآیند رفتاری از رده سنی «الف» تا «د»
جدول 6- توزیع درصد فراوانی فرآیند رفتاری در ردههای سنی مختلف
د | ج | ب | الف | گروه سنی |
4.2% | 7.09% | 10% | 2% | درصد فراوانی رفتاری |
نمودار 6، درصد فراوانی فرآیند رفتاری را نشان میدهد.
نمودار 6- توزیع درصد فراوانی فرآیند رفتاری در ردههای سنی مختلف
نمودار توزیع فرآیند رفتاری نشان میدهد که این نوع فرآیند در هر چهار گروه سنی همواره درصد کمی را به خود اختصاص دادهاند. با توجه به این که فرآیند رفتاری همزمان با پیشرفت رشد شناختی کودک و خروج از مرحلۀ عملیات عینی، روند رو به کاهش منظمی همانند فرآیند مادی میتوانند داشته باشد، بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد که توزیع این فرآیند در دادههای مورد بررسی نظم خاصی از خود نشان نمیدهد.
3-2-3- توزیع فرآیند رابطهای از رده سنی «الف» تا «د»
جدول 7- توزیع درصد فراوانی فرآیند رابطهای در ردههای سنی مختلف
د | ج | ب | الف | گروه سنی |
11.2% | 10.7% | 10.4% | 12.5% | درصد فراوانی رابطهای |
یافتههای جدول 7، در قالب نمودار 7 به تصویر در آمده است.
نمودار 7- توزیع درصد فراوانی فرآیند رابطهای در ردههای سنی مختلف
بر اساس نمودار 7، فرآیند رابطهای همواره در چهار گروه سنی، نسبت به فرآیند وجودی و رفتاری درصد بیشتری را به خود اختصاص دادهاند. نکتۀ شایان توجه این که، کاهش فراوانی فرآیند رابطهای از گروه سنی «الف» (12.5%) به گروه سنی «ب» (10.4%)، در نگاه اول نشاندهندۀ آن است که با افزایش سن، کودک و رشد شناختی وی به تدریج به مرحلۀ عملیات صوری نزدیک میشود. کاهش فرآیند رابطهای فضا را در اختیار سایر فرآیندها و به ویژه فرآیندهای ذهنی قرار میدهد که چنین توزیعی قابل پیشبینی و انتظار است.
اما نگاهی دقیقتر به نمودار آماری مربوط به توزیع فرآیندهای رابطهای از گروه سنی «ب» تا «د» نشان میدهد که این کاهش، روند منظم و از پیش تعیینشدهای نداشته است. به بیاندیگر، این نوع فرآیند از گروه سنی «الف» تا «ب» کاهش و از گروه سنی «ب» تا «د» افزایش داشته است. نمودار فوق، عدم رعایت نظمی از پیش تعیینشده را در معرفی و ارائۀ فرآیندهای رابطهای نشان میدهد.
3-2-4- توزیع فرآیند بیانی از رده سنی «الف» تا «د»
جدول 8- توزیع درصد فراوانی فرآیند بیانی در ردههای سنی مختلف
د | ج | ب | الف | گروه سنی |
15.7% | 16.8% | 16.4% | 14.2% | درصد فراوانی بیانی |
درصد فراوانی فرآیند بیانی در ردههای سنی «الف»، «ب»، «ج» و «د» بصورت نمودار 8 قابل ارائه میباشد.
نمودار 8- توزیع درصد فراوانی فرآیند بیانی در ردههای سنی مختلف
فرآیند بیانی در گروههای سنی «الف»، «ب» و «ج» با افزایش نسبتاً منظمی همراه است. اما در گروه سنی «د» با کاهش نسبی این فرآیند روبرو میشویم. در معرفی افعال بیانی بیشتر نوع فعل و آموزش کاربرد این نوع فرآیند، مثلاً آموزش نقل قول یا داستانگویی اهمیت دارد تا بسامد آن. نوع واژههایی که برای معرفی فرآیند بیانی در گروه سنی «د» به کار رفته است، مشکلتر و البته متنوعتر از سایر افعال معرف این نوع فرآیند در سایر گروههای سنی میباشد. به بیان دیگر، در سه گروه سنی «الف»، «ب» و «ج» بیشتر از فعل «گفت» استفاده شده است و این درحالی است که در گروه سنی «د» اغلب فرآیندهای بیانی چون «نقل شده است»، «توصیه کردند»، «فریاد زدند» و ... به تدریج در اختیار کودکان قرار میگیرد که این موضوع خود درخور توجه است.
3-2-5- توزیع فرآیند وجودی از رده سنی «الف» تا «د»
جدول 9- توزیع درصد فراوانی فرآیند وجودی در ردههای سنی مختلف
د | ج | ب | الف | گروه سنی |
1.9% | 1.8% | 1.4% | 1.7% | درصد فراوانی وجودی |
نمودار مرتبط با توزیع این فرآیند به قرار زیر خواهد بود.
نمودار 9- توزیع درصد فراوانی فرآیند وجودی در ردههای سنی مختلف
درصد فراوانی این نوع فرآیند در گروه سنی «الف» 1.7% و در گروه سنی «ب» 1.4% میباشد که همانطور که ملاحظه میشود، فراوانی نسبی آن از رده سنی «الف» به «ب» کاهش پیدا کرده است که شاید بتوان دلیل آنرا وجود عبارات معروفی چون «یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود» که اغلب در آغاز داستان کودکان رده سنی «الف» مشاهده میشود، دانست. لازم به ذکر است که از آنجایی که این نوع افعال مشکلی برای درک ایجاد نمیکنند، درج بیشتر آنها در کتابهای داستانی گروه سنی «الف» مانعی ندارد.
3-2-6- توزیع فرآیندهای ذهنی از رده سنی الف تا د
جدول 10- توزیع درصد فراوانی فرآیند ذهنی در ردههای سنی مختلف
د | ج | ب | الف | گروه سنی |
15.6% | 10.8% | 8.4% | 16.5% | درصد فراوانی وجودی |
نتایج این جدول در نمودار زیر به تصویر کشیده شده است.
نمودار 10- توزیع درصد فراوانی فرآیند ذهنی در ردههای سنی مختلف
همچنان که در نمودار 10 مشهود است، آنچه روند منظم رو به افزایش فرآیندهای ذهنی را دچار مشکل میکند، توزیع نامتناسب این فرآیند در گروه سنی «الف» است. بر طبق آنچه تاکنون در مورد فرآیندهای ذهنی گفته شد، انتظار میرود درصد فراوانی نسبی فرآیند ذهنی در رده سنی «الف» کمتر از سایر ردههای سنی باشد که این موضوع با ویژگی اصلی رشد مرحلهای که همان مرحلهای و تدریجی بودن جریان فرآیند رشد است، هماهنگی ندارد. اما افزایش درصد افعال ذهنی در گروه سنی «ج» و «د» متناسب با قرار گرفتن کودک در پایان مرحلۀ عملیات عینی و ورود وی به دنیای منطق صوری است.
نتیجهگیری
در این جستار بر آن بودیم تا در چارچوب نظریۀ «دستور نقشگرای نظامند هلیدی» که به گفتۀ خود وی در تحلیل متون مختلف آموزشی و غیرآموزشی کاربرد دارد، به تحلیل معنایی کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان گروههای سنی «الف» تا «د» بپردازیم. با توجه به تحلیلی که از دادهها ارائه شد و نتایجی که به دست آمد، در کل میتوان توزیع فرآیندها را اینگونه ارزیابی کرد:
1- فرآیندهای مادی در هر چهار ردۀ سنی همواره بیشترین درصد فراوانی نسبی را به خود اختصاص دادهاند که چنین توزیعی قابل پیشبینی و مطابق با روند طبیعی رشد واژه و درک معنا است. زیرا کودکان در رده سنی «الف» و «ب» در آغاز مرحلۀ عملیات عینی قرار دارند و به تدریج هر چه بر سن آنان افزوده میشود، از مرحلۀ پیش عملیاتی یا دنیای عینیات خود خارج میشوند. بنابراین مطابق با انتظار، تعداد فرآیندهای مادی با افزایش رده سنی کاهش مییابد.
2- فرآیندهای رفتاری پس از فرآیندهای وجودی کمترین درصد فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. توزیع نامتناسب این فرآیند در رده سنی «الف» میباشد که نسبت به سایر ردههای سنی بسامد اندکی را به خود اختصاص داده است و در سایر ردههای سنی به طور نسبتاً منظمی مطابق با انتظار با کاهش این فرآیند روبرو میشویم.
3- فرآیندهای رابطهای در چهار رده سنی با کاهش و افزایش بیهدفی همراه میباشد و فراوانی مطلق تقریباً در هر چهار رده سنی نزدیک به یکدیگر هستند که در نهایت میتوان گفت توزیع این فرآیند نامنظم است.
4- فرآیندهای بیانی نیز به طور نامنظم و غیرقابل پیشبینی در ردههای سنی مختلف پراکنده شدهاند.
5- فرآیندهای وجودی بسیار اندک و بسامد نسبی آنها در همۀ ردههای سنی بیش از 1 و کمتر از 2 میباشد که این بسامد اندک نسبت به بسامد سایر فرآیندها تعجببرانگیز است.
6- فرآیندهای ذهنی برخلاف انتظار در رده سنی «الف» از بسامد بالایی برخوردار هستند. زیرا انتظار میرود درصد فراوانی نسبی فرآیند ذهنی در گروه سنی «الف» کمتر از گروه سنی «ب» باشد و این خود بیانگر توزیع نامتناسب این فرآیند در رده سنی مذکور میباشد.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت، اگر چه همۀ داستانها با گسترش طرح و شاخ و برگ بخشیدن به آن خلق میشوند، لیکن نحوۀ بهکارگیری پیرنگ آنها با توجه به گروه سنی خوانندگان آن متفاوت است. نویسندهای که سر و کارش با کودکان میافتد، بالاجبار، برای ارتباط با مخاطبان خویش، زبان کودکی میگشاید و آنکه برای گروههای سنی بزرگتر مینویسند، پیرنگ داستان خویش را نیز براساس نیازهای سنی همان گروه به کار میگیرد.
بنابراین، در کل میتوان چنین ارزیابی نمود که براساس بررسیهای مقالۀ حاضر، علیرغم مشاهدۀ نظم ظاهری در فراوانی برخی فرآیندهای زبانی در متون زبانیای که از طریق کتابهای داستانی در اختیار کودکان گذاشته میشود، توجه چندانی به چگونگی معرفی فرآیندهای زبانی و رعایت تعادل و تناسب در معرفی این فرآیندها با توجه به ویژگیهای شناختی کودک نشده است و در نتیجه محتوای این کتابها نمیتواند به طور کامل در یادگیری فرانقش تجربی زبان، نقش موثر و بسزایی داشته باشد. لذا شاید بتوان چنین ادعا کرد که کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان منتشر شده، در تکامل فرآیند زبانآموزی کودکان و نوجوانان نمیتواند بصورت صددرصد مفید واقع گردد، زیرا سازماندهی این کتابها به گونهای میباشد که فرآیندها به طور یکنواخت و منظم پراکنده نشدهاند.
در پایان بحث، گفتنی است که داستانگویی و قصهخوانی از جمله برنامهها و فعالیتهای طرحریزیشدهای است که تأثیر مستقیمی بر زبان و خصوصاً رشد واژگانی و گنجینۀ لغات کودکان دارند. بر این اساس، آموزشهای تدارک دیده شده بسیار تأثیرگذار خواهد بود. با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش، مهمترین پیشنهادی که میتوان مطرح نمود، منظور کردن معیارهای روانشناختی در تهیه و تدوین داستانهای کودکان به منظور بهبود مهارتهای واژگانی و زبانی کودکان مفيد است.
منابع
1- انجم شعاع، نسیبه و کریمیانزاده، اعظم (1395). بررسی تأثیر داستانگویی در درک عمیق کودکان از مفاهیم مربوط به ساعت. ارائه شده در کنفرانسهای آموزش ریاضی ایران.
2- ترکمان، منوچهر (1382). مقدمات زبانآموزی، ویژۀ مراکز آموزش قبل از دبستان. تهران: انتشارات مدرسه.
3- حافظی، علیرضا (1380). ادبیات کودک، ادبیات تدریج است: بحثی در روانشناسی مخاطب کودک و نوجوان. پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، 7(26)، 13- 3.
4- خیرآبادی، رضا و خیرآبادی، معصومه (1396). تحلیل روابط معنایی واژگان بهکاررفته در ادبیات داستانی کودکان ایرانی. مجله علمیپژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، 8 (1)، 44- 23.
5- دبیرمقدم، محمد (1378). زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی. انتشارات سمت: تهران.
6- دوبو، ماکس. (1383). کودکان تحقیقگر، آموزش چالشگر. ترجمۀ سعید فضایلی هاشمی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
7- کوکبی، مرتضی و چراغی، زهره (1392). بررسی واژگان خوانداری کودکان دبستانی و مقایسۀ آنها با واژگان نوشتاری آنان. مجلۀ علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، 4(2)، 148- 127.
8- لطفآبادی، حسین (1365). روانشناسی رشد زبان. مشهد: نشر معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی.
9- محمدی، محمد (1378). چهار محور سازندۀ متن ادبی کودکان. پژوهشنامۀ کودکان و نوجوانان، 16، 17- 12.
10- نجفی، آزاده. (1386). بررسی توزیع فرآیندهای فرانقش تجربی زبان در کتاب «بخوانیم»: پایههای اول تا پنجم دبستان. پایاننامه کارشناسی ارشد. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
11- Butler, C. S. (2003). Structure and Function: A Guide to Three Major Structural-Functional Theories: Part 2: From clause to discourse and beyond (Vol. 64). John Benjamins Publishing.
12- Dale, P. (1972). Language Development, Structure and Function. Copyright by the Dryden press Inc.
13- Halliday. M.A.K. (1994). An Introduction to Functional Grammar. 2nd ed. London: Edward Arnold.
14- Halliday, M.A.K. & Matthiessen, C. (2004). An Introduction to Functional Grammar, 3rd ed. Britain: Arnold.
15- Halliday, M.A.K. & Webster, J. (2006). The Language of Early Child, vol.4 (collected works of M.A.K. Halliday). London: Continuum International Publishing Group.
16- Thompson, Geoffrey. (1997). Introducing Functional Grammar. London: Arnold.
Investigating the distribution of verbs based on the theory of experimental linguistic trans-role processes of Halliday
Case study: (Fictional books of age groups "A" to "D")
Azam Dehghani Ahmadabadi1, Aida Firozianpour Esfahani2*, Nasrin Gadmagahi Thani3
1Teaching Assistant, Department of English Language, South Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2*Assistant Professor, Department of English, Imam Reza International University (AS), Mashhad, Iran.
Responsible author: Email: Firooziyan@imamreza.ac.ir
3Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Mashhad Branch, Islamic Azad University, Mashhad, Iran.
Abstract
The functional linguistics is one of the main three approaches of theoretical linguistics in which function and meaning are considered simultaneously. The present article has chosen the Halliday’s functional Grammar (1994) as the framework. Halliday considers three main metafunctions for language and believes that the child in his/her language development process, gradually learns each of them and little by little assimilates his/her language to that of adults. In the present article, after a brief mention of the importance of stories in the process of language learning, the researchers will introduce the experiential metafunction of language and its effects on the process of language learning. For this purpose, the researchers semantically analyzed several stories of the A to D ages. The results of the research suggest that the verbs included in the studied story books have not been distributed according to linguistic and psychological principles. The irregular distribution of processes proves this very claim.
Key words: Children’s literature, Functional grammar, experiential metafunction, A to D ages.
[1] Dale, P.ه
[2] 1 M.A.K. Halliday
[3] 2 Systemic Functional Grammar
[4] Butler, C. S.
[5] Webster, J.
[6] 3 De Boo, M.
[7] 4 Tough
[8] 5 Metafunction
[9] 6 Experiential
[10] 7 Interpersonal
[11] 8 Textual
[12] 1 Logical
[13] Thompson, G
[14] Matthiessen, C.
[15] 4Material processes
[16] 5 Mental processes
[17] 6Relational processes