The Concept Recognition of Livability with emphasis on raise of Physical – Spatial Structure (Case Study: Rasht City’s Central District)
Subject Areas : City architectمیر نوید میرحق جو 1 , شادی پاکزاد 2 , وحید بیگدلی راد 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
2 - گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
3 - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین
Keywords: Urban Livability, The City’s Central District, Neighborhood, Physical-Spatial Structure,
Abstract :
Currently, urban centers, due to social, economic, environmental and physical issues, have become a place with various problems where life is difficult and wear and tear is not only a physical issue but also an economic and social process. With the aim of recognizing the concept of livability, this research has tried to investigate the current situation of the central part of Rasht city, study its features and attributes, and by systematically describing its current situation, explain the reasons and why of the problematic situation, its dimensions, and sustainable living conditions. Draw a human-centered and livable city for all its residents. The research method is practical in terms of purpose and causal in nature with extensive library and field studies. The general purpose of the research is to identify and analyze the existing livability of the neighborhoods in the central part of Rasht city and to understand the causes, processes and areas affecting the livability and the improvement of spatial and physical structure. Based on the findings of the research and data analysis, the average level of livability dimensions of the central part of Rasht city is lower than the assumed average. The social dimension with an average of 2.46 has a more favorable situation and the environmental dimension with an average of 2.084 has a more critical situation than other dimensions. According to the opinions of experts, specialists and city managers, the influence of macro factors of infrastructure and urban services with an average of 3.63 is the highest and macro environmental factors with an average of 3.10 have the lowest impact on the livability of the central part of Rasht city. Also, the social index with an average of 3.95 is the highest and the economic index with an average of 3.72 is the least favorable for measuring the livability of the central part of Rasht city. Pearson's correlation test showed that there is a significant and positive relationship between the independent variable of the three dimensions of livability and the dependent variable of physical-spatial structure. By analyzing the path of the independent variable on the dependent variable, it showed that the environmental variable with a coefficient of 0.625 and the economic variable with a coefficient of 0.411 have the least impact on the physical-spatial structure of the neighborhoods in the central part of Rasht city.
بازشناسی مفهوم زیست پذیری با تاکید بر ارتقاء ساختار فضایی- کالبدی
( نمونه موردی: بخش مرکزی شهر رشت)
میرنوید میرحق جو1*، شادی پاکزاد2، وحید بیگدلی راد3
تاریخ دریافت: 13/12/1402 تاریخ پذیریش: 28/12/1402
چکیده:
امروزه مراکز شهری در اثر مسائل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی به یك مکان با مشکلات گوناگون تبدیل که زندگی در آن دشوار و فرسودگی آن علاوه بر موضوع کالبدی یک فرآیند اقتصادی و اجتماعی نیز می باشد. این پژوهش با هدف بازشناسی مفهوم زیست پذیری تلاش نموده وضع موجود بخش مرکزی شهر رشت را بررسی، ویژگی و صفات آن را مطالعه و با توصیف منظم وضعیت فعلی آن، دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مسئله و ابعاد آن و شرایط زیست پایدار را تبیین و شهری انسان محور و قابل زیست را برای همه ساکنان آن ترسیم نماید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت علّی با مطالعات گسترده کتابخانه ای و میدانی می باشد. هدف کلی پژوهش شناخت و تحلیل وضعیت موجود زیست پذیری محلات بخش مرکزی شهر رشت و درک علل، فرایندها و زمینه های موثر بر وضعیت زیست پذیری و ارتقاء ساختار فضایی و کالبدی است. براساس یافته های پژوهش و تحلیل داده ها میزان میانگین موجود ابعاد زیست پذیری محلات بخش مرکزی شهر رشت از میانگین مفروض پایین تر است. بعد اجتماعی با میانگین46/2 از وضعیت مطلوبتر و بعد زیست محیطی با میانگین 084/2 وضعیت بحرانی تری نسبت به ابعاد دیگر را دارا می باشد. بر اساس نظرات خبرگان، متخصصان و مدیران شهری تاثیر عوامل کلان زیرساخت وخدمات شهری با میانگین63/3 بیشترین و عوامل کلان زیست محیطی با میانگین 10/3 کمترین تاثیر را بر زیست پذیری بخش مرکزی شهر رشت دارد. همچنین شاخص اجتماعی با میانگین 95/3 بیشترین و شاخص اقتصادی با میانگین 72/3 کمترین مطلوبیت را برای سنجش زیست پذیری بخش مرکزی شهر رشت را دارند. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیر مستقل ابعاد سه گانه زیست پذیری و متغیر وابسته ساختار فضایی-کالبدی رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. بتحلیل مسیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته نشان داد متغیر زیست محیطی با ضریب 625/0 بیشترین و متغیر اقتصادی با ضریب 411/0 کمترین تاثیر برساختار فضایی-کالبدی محلات بخش مرکزی شهر رشت دارد.
واژگان کلیدی:
زیست پذیری شهری، بخش مرکزی شهر، محله، ساختار فضایی-کالبدی.
1- دانشجوی دکتری شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران ( مسئول مکاتبات).
2- استادیار گروه شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
3- دانشیار گروه شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
- پژوهش حاضر برگرفته از رساله دکتری نگارنده اوّل با موضوع «تبیین الگوی زیست پذیری با تاکید بر ارتقاء ساختار فضایی کالبدی، نمونه موردی بخش مرکزی شهر رشت» می باشد که به راهنمایی نگارنده دوّم و مشاوره نگارنده سوّم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین انجام شده است
1. مقدمه
یکیاز اساسی ترین مسائل شهری درحال حاضر شرایط نامطلوب اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی در بخش مرکزی شهرهاست. مراکز شهری، محل شکلگیری هسته اولیه هرشهر میباشد که لایههای بیرونی و پیکره شهر به تدریج و درطی زمان دراطراف آن تکوین یافته است. مشکلات بافت قدیمی شهر، از جمله بالا بودن هزینه تعمیر و نگهداری، عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری، فقدان یا نقص سامانه های ارتباطی، پایین بودن درآمد ساکنان، رشد و تداوم بیکاری و... می باشد. هر چند توسعه شهری سبب شده هسته مرکزی شهرها تا حدی اهمیت خود را به نفع مراکز جدید از دست بدهند اما این مراکز اهمیت تاریخی فرهنگی و هنری و شهرسازی خود را از دست نداده اند. رشت از جمله شهرهايي است كه به علت وجود آثار با ارزش تاريخي در بافت قديم و همچنين وجود رودخانه هاي زرجوب و گوهررود قابليت پيشرفت و توسعه را دارا است. تفاوت قابل ملاحظه ای به لحاظ وضعیت اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... در بین محله های بخش مرکزی شهر وجود دارد درنتیجه زیست پذیری و شرایط زندگی از یک محله به محله دیگر متفاوت است. بنابراین زیست پذیری محله ها عنصری حیاتی برای شکوفایی و توسعه شهرهاست و از محله های زیست پذیر می توان به شهر زیست پذیر دست یافت. راهكار اجرايي اين طرح جهت بازگشت حيات مجدد به بافت، الگوي توسعه پايدار والگوي توسعه درون زاي شهري است. با امعان نظر به قلمرو مکانی تحقیق حاضر که بخشمرکزی شهر رشت است و مسائل آن همچون خروج جمعیت و نرخ رشد منفی این بخشنسبت به دهههای گذشته، بافت فرسوده و روبه زوال و عدم نوسازی بنا، ناامنی، مشکلاتترافیکی و دسترسی نامناسب و... ، زیستپذیری بهعنوان زیرمجموعهای از نظریه توسعه پایدار دراین تحقیق مورد توجه است. نظريه زيست پذيري شهري تمامی شرايط توسعه پايدار شهر را در بر می گیرد اما با اين تفاوت که شهر زيست پذير در اکنون اتفاق می افتد و در نهايت منجر به پايداري شهري در طول زمان می شود. مساله اساسی پژوهش حاضر این است که، بخش مرکزی شهر که زمانی مهمترین محلات اصلی وحیاتی شهر را در بر داشته، چرا و طی چه فرایندی و تحت تاثیر چه عواملی دچار افت، زیست پذیری شده اند؟ هدف کلی شناخت و تحلیل وضعیت موجود زیست پذیری در محلات بخش مرکزی شهر رشت و درک علل، فرایندها و زمینه های موثر در رابطه با ارتقاء وضعیت زیست پذیری و بهبود ساختار فضایی کالبدی می باشد. دراین پژوهش به الویت بندی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، و جمعیتی، مرتبط با زیست پذیری هسته مرکزی شهر رشت و طبقه بندی برمبنای وضعیت موجود پرداخته می شود تا در نهایت اهمیت مطلوب و عدم مطلوب بودن هر محله مشخص گردد.
2. پیشینه پژوهش
گسترش ايده زيست پذيري را مي توان آمريكا دانست. واژه شهر زيست پذير براي اولين بار در1970توسط بنياد ملي هنر آمريكا به منظور دستيابي به ايده برنامه ريزي شهري مدنظر آنان، كه مطالعات گسترده اي در خصوص زيست پذيری شهرهاي آمريكا انجام گردید، مطرح شد. در اروپا مطالعات مرتبط با ارائه تعريف درخصوص شهر زيست پذير حداقل به 1975باز مي گردد، زماني كه مجله Landscape مجموعه اي از مقالات كوتاه متخصصان و دانشگاهيان را درخصوص ايجاد شهرهاي زيست پذير منتشرکرد. درادبيات پژوهشي داخلي نيز زيست پذيري شهر، به عنوان يكي از نوين ترين مباحث در تئوري هاي اخير شهرسازي و برنامه ريزي شهري مطرح و از 1389بدان توجه شده است (حیدری، 1395، ص.11). طرفداران زیستپذیری در کار خود از نوشتههای صاحبنظران شهری و انسانگرای قدیمیتر قرن بیستم مانند لوئیس مامفورد، ویلیام اچ ویت، جینجاکوبز و برنارد رودوفسکی الهام میگیرند (ام ویلر،1393، ص. 24).
2-1- مرور برخی مطالعات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش
- ریحانه مهره کش و دیگران در مقاله سال 1401 با عنوان شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری محلات شهری (مطالعه موردی محلات مناطق 1، 5 و 8 شهر اصفهان) بیان نموده پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت توصیفی تحلیلی که با ترکیبی از روش های تحقیق کیفی وکمی انجام گرفته هدف پژوهش کاربرد تحلیل عاملی در شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری محلات شهری است. ابتدا زیست پذیری از دیدگاه نظری و سپس ویژگی های مناطق شهر اصفهان مورد سنجش و بررسی قرارگرفت. یافته ها نشان داد بین مناطق شهری اصفهان ازنظر زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به سطح بندی انجام گرفته، محلات جلفا و رزمندگان دارای بیشترین سطح زیست پذیری هستند که علت قرارگیری این محلات در یک طبقه مشابهت فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی آنهاست.
- سعیده علیجانی در رساله دکتری سال 1398 با عنوان تحلیل زيست پذيری شهری تهران نمونه موردی منطقه 22 بیان نمود تحقیق در ديدگاهی جديد بر اهمیت شرايط محیط زيست در شهر زيست پذير می پردازد. در بین مؤلفه هاي محیط زيست، اقلیم و شرايط آب و هوايی مهمترين و بیشترين نقش را بر ارتقاء کیفیت زيست پذيري دارد. نتایج تحقیق نشان داد ملاحظات محیطی در راستاي ارتقاء کیفیت زيست پذيري و توسعه پايدار در طراحی فضاهاي شهري از سوي طراحان، برنامه ريزان شهري و سازندگان در منطقه 22 صورت نگرفته است.
- سی. هیگز و دیگران در مقاله سال 2022 با عنوان شاخصهای فضایی مرتبط با خط مشی برای زیستپذیری و پایداری شهری: مقیاس از محلی به جهانی بیان نموده پژوهش چالشها و درسهای یک برنامه تحقیقاتی مشترک 5 ساله را تشریح و یک گردش کار نرمافزاری را برای محاسبه شاخص ترکیبی زیستپذیری شهری نواحی مسکونی در سراسر ملبورن به21 شهر بزرگ استرالیا و 25 شهر جهانی در زمینه های مختلف بسط میدهد. اندازهگیری شاخص فضایی مرتبط با خط مشی از محیط مصنوع و طبیعی، از برنامهریزی شهری در تمام سطوح دولت حمایت میکند. تجزیه و تحلیل توزیع فضایی در داخل شهرها و تأثیرات آن بر افراد و جوامع، برای اطمینان از عادلانه بودن تصمیمات برنامه ریزی بسیار مهم است.
- شای پالگی در رساله دکتری دانشگاه کلرادو بولدر امریکا سال2020 با عنوان دستیابی به زیست پذیری وکاهش مخاطره: ارتباط تصمیم گیری جابجایی با پیامد های نقل مکان جوامع پس از فاجعه، بیان نموده بسیاری دولت ها تلاش میکنند تا با نقل مکان جمعیت آسیبپذیر، خطرات آینده را کاهش دهند. تحقیق بر نقل مکان انبوه پس از فاجعه متمرکز، و مطالعه با مقایسه و پیوند اجرا و نتایج در سیزده جامعه جابجا شده در فیلیپین، پس از طوفان هایان در سال 2013، به این شکاف پرداخته. تحقیق بررسی کرد که چه شرایطی برای کمک به جابجایی موفق جوامع و زیست پذیری در ترکیب برای ارتقای یک محیط ساخته شده و اجتماعی مناسب ارائه شده است. نتایج، مفروضات متعارف را در مورد سرعت و مقیاس ترجیحی پروژههای نقل مکان و نحوه بهترین مدیریت انتقال ذینفعان جابجایی به چالش کشید.
3. چارچوب نظری پژوهش
3-1-زیست پذیری
طی چند دهه گذشته درک گسترده ای از زیست پذیری پدید آمده، از بسیاری جهات زیست پذیری می تواند طیف گسترده ای از موضوعات مربوط به کیفیت زندگی و رفاه افراد را در نظر دارد.(Tan et al, 2016, p. 3) زيست پذيري، كيفيت زندگي، استانداردهاي زندگي يا خوشبختي عمومي جمعيتي كه در يك مكان مثل شهر زندگي مي كنند تعريف مي شود (Okulicz, 2013, p. 433). در فرهنگ انگليسي اكسفورد (livability)، به معناي داراي ارزش زندگي و مناسب براي زندگي تعريف شده (Shamsuddin et al., 2012, p. 170). زیست پذیری علاوه بر نیاز به طراحی شهری که فرهنگ، سنت ها و تنوع اجتماعی را در نظر می گیرد، جامعه ای فعال و پایدار را تشویق می کند..(Mushtaha et al., 2020, p. 873) زیست پذیری کیفیت رابطه محیطی فرد است، اینکه چقدر محیط ساخته شده و خدمات موجود نیازها و انتظارات ساکنان را برآورده می کند. (Mouratidis, 2020, p. 266). و به سیستم شهری نسبت داده می شود که در آن سلامت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه شهروندان مورد توجه باشد. (صاحبی و دیگران، 1401، ص 76). میزان زیست پذیری با نحوه و میزان مشارکت ساکنان آن شهر در تصمیم گیری برای برآوردن نیازهای خـود تعیین می شود. (خضرلو و دیگران، 1401، ص 37). زیست پذیری از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر یا از یک زمان به زمان دیگر متفاوت است (مهره کش و دیگران، 1401، ص 2). جوهره زیست پذیری یک شهر در فضای عمومی آن شکل می گیرد. (ثاقبی و دیگران، 1401، ص 341). رتبه بندی زیستپذیری شهرها بر اساس دیدگاه های بهداشتی، فرهنگی، زیست محیطی، آموزشی و زیرساختی محاسبه میشود.( Saeed et al., 2022 , p.2). ساخت شهرهای زیست پذیر گامی مهم برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و برآورده کردن آرزوی ساکنان برای زندگی بهتر است. (Tang et al., 2022 ,p. 1) و به عملکردهای مبتنی بر رفتار و تعامل بین مشخصه های زیست محیطی و شخصی نیز مرتبط می شود. (نیک پور و دیگران، 1399. ص. 10). مفهوم زيست پذيري در كنار پايداري به عنوان يك شعار در گفتمان عمومي و برنامه ريزي است (Matthias Ruth et al., 2014, p. 19). که هدف توسعه ویژگی اجتماعی کالبدی دیدار همسایگی از انتظارات ساکنان است (Kotulla et al., 2019, p. 4). مرورتعاریف مشترکاتی چون تامین رفاه و رضایت ساکنین، کیفیت زندگی، تامین نیازها، دستیابی به زندگی مطلوب را نشان میدهد، ومجموعه ویژگیهای عینی و ذهنی که جذابیت ومطلوبیت یک مکان را عرضه میکنند، زیستپذیری تلقی شده . (امویلر، 1393، ص. 54).
2-3-زیست پذیری فضاهای شهری
فضای شهری چیزی نیست جز فضای زندگی روزمره شهروندان که هر روز به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه در طول راه، از منزل تا محل کار ادراك می شود (پاکزاد، 1376 .ص. 32 ). فضای شهری از مقوله فضا مستثنی نیست. بدین معنی که ابعاد اجتماعی و فیزیک شهر رابطه ای پویا با یکدیگر دارند و شامل دو فضای اجتماعی و فیزیکی می شود(مدنی پور، 1379.ص. 48). فضای شهری صحنه ای است که داستان زندگی جمعی در آن بیان می شود فضایی است که به همه مردم اجازه می دهد که به آن دسترسی داشته باشند و در آن فعالیت کنند. (خادمی و دیگران، 1385 .ص. 2).
3-3- ابعاد زيست پذيري
دخالت مؤلفه های متنوع اجتماعی، اقتصادی، كالبدی و زیست محیطی از یک سو و برداشت های مختلف مردم از مفهوم زیست پذیری از سوی دیگر، سبب پیچیدگی و درك دشوار این موضوع شده است (ایراندوست و دیگران، 1394.ص. 106). ویلر نشان داد سه عنصر محیطی، اقتصادی، و اجتماعی اساس زیست پذیری را شکل می دهند (song., 2011, p. 5) سه بعد اصلی ذكر شده برای زیست پذیری كاملاٌ به یکدیگر وابسته بوده و از هم مستقل نیستند. به طور مثال سلامتی محیط نمی تواند در خوشبختی جامعه مورد معامله قرار بگیرد و یا برعکس (Stein., 2002, p. 4).
شکل 1- ابعاد زیست پذیری ماخذ: (Vos et al, 2005 & Bell et al,2008)
بل و مورس توضیح می دهند كه شاخص های زیست پذیری را می توان به چهار دسته تقسیم كرد: جنبه های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، و نهادی (Morse et al., 2008, p. 128). به طورکلی، زيست پذيري به سه بعد وابسته به هم: اقتصاد، اجتماع و محيط زيست تقسيم مي شود. اگر كاركرد هر يك از اين سه با اختلال مواجه گردد، سكونتگاههاي انساني مي توانند به سرعت دچار اضمحلال گردد. اين ابعاد سه گانه طلايي اهدافي مانند بهره وري اقتصادي، عدالت اجتماعي و حفاظت محيطي را دنبال مي كند (خراسانی، 1390، ص. 45). سه بعد اصلي ذكر شده براي زيست پذيري كاملاً به يكديگر وابسته بوده و از هم مستقل نيستند. به طور مثال سلامتي محيط نمي تواند در خوشبختي جامعه مورد معامله قرار بگيرد ( علی اکبری و دیگران، 1396، ص. 7).
4-3- دیدگاه های همسو با مفهوم زیست پذیری
در چند دهه اخیر، تعدادی اقدامات برنامهریزی و طراحی شهری جدید ظهور کردهاند که جهتگیری توسعه مدرن و رایج قرن بیستم را به چالش میکشند. پایداری، روستا شهری، کیفیت زندگی رشد هوشمند و نوشهرگرایی از جمله این مفاهیم هستند. مطالعه و تحلیل تعاریف و شاخصهای ارائه شده در زمینه زیستپذیری نشان میدهد این مفهوم با مفاهیم و رویکردهای یاد شده همپوشانی دارد. جملگی به عنوان پاسخهایی انتقادی به سیاست های شهری نامطلوب و اثرات جانبی منفی آن توسعه یافتهاند و در کنار یکدیگر به پیریزی مبنایی برای برنامهریزی پایدار کمک میکنند. به عبارت دیگر همه پاسخی برای حل مسائل افت و زوال بخش مرکزی شهر هستند (larice., 2005).
5-3- الگوی توسعه شهر زیست پذیر
الگوی فوق مبتنی بر زندگی سالم شهروندان می باشد. در این الگو، می توان حركت آسان پیاده، دوچرخه، حمل و نقل عمومی و حتی با اتومبیل زمانی كه انتخاب دیگری وجود ندارد، داشت. شهر زیست پذیر، شهری است برای همه مردم بدان معنی كه شهر باید جذاب، با ارزش، ایمن برای كودكان و سالمندان باشد نه فقط برای كسانی كه در آنجا كسب درآمد می کنند و سپس در حومه و مناطق اطراف زندگی می كنند. .(Hahlweg., 1997)شهرهای زیست پذیر مکان هایی برای زندگی اجتماعی، ارتباط و دیالوگ هستند این شهرها به خلق معماری، منظر خیابان و طراحی فضای عمومی توجه دارند حضور ساكنان شهر در قلمرو عمومی و در قلب شهر را تسهیل می كند. .(Crowhurst et al., 1987, p. 3).
6-3- تحولات مرکز شهر در فرایند شهرنشینی شتابان
یكی از مباحث بنیادی در شكل گیری نظریه ها و دیدگاههای علمی معاصر در حوزه مطالعات شهری، اهمیت و تحولات عنصر یا مشخصه، مرکزیت در شهرها و بین شهرها بوده است. همواره بحث مرکزیت در مطالعات شهری از دو جنبه مورد تأکید و توجه بوده است، یک از حیث موقعیت مرکزی شهر (در سطح منطقه یا کشور) و دیگری شناسایی و مطالعه مراکز شهری و انواع کارکردهای آنها. در مطالعات شهری اهمیت ویژه ای برای هر دو جنبه یعنی هم موقعیت مرکزی و کانونی شهرها و هم برجستگی کارکردها و فعالیت های بخش مرکزی درون شهرها دیده می شود (شالین، 1372.ص. 46) مرکزیت درون شهری در ساختار فضایی شهر نقش عمده ای دارد ومعیار تعیین کننده نوع ساختار فضایی شهر بوده و قوت و ضعف مرکزیت می تواند کل ساختار فضایی شهر را تحت تأثیر قرار دهد. در فرایند شهرنشینی شتابان بعد از پیرامون، مرکز شهر دومین بخش شهر است که تحت تأثیر مستقیم تحولات ناشی از این فرایند قرار می گیرد. یكی از این تحولات، افزایش تراکم، ارزش زمین و رفت وآمدهای روزانه از مرکز به پیرامون است. نتیجه، تغییر الگوی سكونت و فعالیت در شهر است که به صورت های مختلفی نمایان می شود. (اسولیوان، 1386.ص. 91).
3-7- رويكرد زيست پذيري و نظريه توسعه پايدار
گرچه امروزه بعد از چندين سال از طرح مقوله پايداري، منتقداني به تناقض در اصالت اين موضوع صحبت هايي به ميان مي آورند، اما اين پاردايم در حوزه هاي مختلف از قدرت قابل ملاحظه اي برخوردار است و هنوز هم نظريات پيشرو در حوزه مسائل شهري، بسياري از ايده هاي خود را مبتني بر اصول پايداري شكل مي دهند. لذا بايد قبول كرد پايداري مسيري است كه شهرسازي را به اهداف عالي تر سوق مي دهد. ديدگاه پايداري در شهرسازي در ساليان اخير در كشور ما مورد توجه قرار گرفته، ليكن به دليل نگاه تمركز گرايانه برنامه ريزي در كشور، هنوز در سطوح خردتر جامعه مثل محلات فرسوده شهري به طور جدي مورد ملاحظه قرار نگرفته است. پايداري به بهبود و حفظ توامان آسايش و رفاه مردم و اكوسيستم بستگي دارد. اين هم پيوندي بنيادين نظام انساني به عنوان جزء مكمل اكوسيستم در طرح ساده و در عين حال (تخم مرغ پايداري ) تشريح شده است. با توجه به تخم مرغ پايداري مي توان اظهار نمود كه مردم يكي از مكمل هاي اكوسيستم بوده و رفاه و آسايش يكي به آسايش ديگري بستگي دارد. از اين رو مي توان اظهار نمود توسعه پايدار متضمن حفظ و آسايش هر دو نظام بوده است. بنابر اين رابطه ميان شهر زيست پذير و شهر پايدار كاملاً محرز است. (صباغي،1392. ص. 48) اگر كيفيت زندگي را معادل زيست پذيري بدانيم، توانايي تقويت اين كيفيت را مي توان پايداري ناميد. زيست پذيري قابليت هاي يك مكان يا جامعه در پاسخگويي به نيازهاي شهروندان فعلي خود بدون به خطر انداختن توانايي نسل هاي آينده براي دستيازي به طيف گسترده از نيازهاي انسان مي باشد (Stein.,2002, p. 4) پايداري آينده نگري را درپيش دارد (رابطه انسان- محيط در آينده سازگار باشد)، زيست پذيري بر مفهوم (در اينجا درحال حاضر تمركز دارد) (camp Van camp., 2003, p.11 ) وجوه زيست محيطي در شهر پايدار بسيار اهميت دارد، حال آنكه در شهر زيست پذير آستانه رضايت اجتماعي و ارزش هاي هويتي داراي اهميت بيشتري هستند (بندرآباد،1390 . ص. 103).
8-3- شاخص های شهر زیست پذیر
انتخاب شاخص در زیستپذیری برای مطالعه وضعیت آن بسیارحیاتی ومهم می باشد. شاخصها از یک سو ابزاری برای شناخت دقیق شرایط موجود درجامعه دریک مقطع زمانی هستند و از سوی دیگر نشان دهنده تصویر روندها ودگرگونیهایی که طیدوره مشخص رخداده است. شاخصه های زیست پذیری براساس مطالعات مختلف عبارتند از آموزش و کيفيت آن، بهداشت و سلامت، مسکن مطلوب و متنوع، اقتصاد و اشتغال، امنيت، زیرساخت های شهری، دسترسي به نيازهای روزمره، حمل و نقل متنوع و مطلوب، کاربری های مختلط، عوامل فرهنگي و تاریخي، تراکم مردم و ساختمان ها، تنوع و خلاقيت، فضای سبز و پارک، پياده محوری، پاکيزگي، کيفيت هوا و آلودگي، تفریح و فراغت، چشم اندازهای زیبا، تعامل اجتماعي و کرامت و هویت و حس تعلق به مکان. ( محلوجی و دیگران، 1400. ص. 11).
9-3- ويژگي شاخص های سنجش زيست پذيري
شاخص ها مدل هایی برای تسهیل درك یک موضوع پیچیده می باشند (وسیفال و دویلا، 1390. ص. 33). شاخص زيست پذيري، سيستمي است كه براي مانيتورينگ كيفيت زندگي در يك محيط و در يك بازه زماني مشخص و با استفاده از معيارهاي اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي. شاخص هاي زيست پذيري بـه شهروندان، سياست گذاران و مجريان كمك مي كند كه ميزان پيشرفت جامعه را در بهبود شاخص هاي اجتماعي نشان دهند. به منظور به دست آوردن شاخص هاي مناسب براي زيست پذيري يك سكونتگاه بهتر است اين مفهوم را به عنوان يك سلسله مراتب از نيازها در نظر بگيريم كه با نيازهاي اساسي شروع و با نيازهاي بالاتر تكميل مي شود. بررسي تاريخچه مطالعات نشان می دهد كه نخستين تلاش براي سنجش زيست پذيري سكونتگاه بر مبناي بررسي وضعيت مسكن، آب، بهداشت، نور و هوا بوده. (علی اکبری و دیگران، 1396، ص. 5). نكته مد نظر كاربرد شاخص هاي منفرد و شاخص هاي تركيبي با یکدیگر است. بهره گرفتن از شاخص هاي اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي بدون در نظر گرفتن پيوند بين آنها موجب نگرش تك بعدي و مشكلات عميقي گرديده. ( زنگنه و دیگران، 1397، ص. 34).
3-10- مرور شاخصهای زیست پذیری مورد استفاده محققان و جمع بندی ازآنها
سهگروه اصلی شاخص که مورد استفاده اکثر محققان قرارگرفته عبارتند از شاخص عینی، شاخص ذهنی و شاخص رفتاری (شاهیوندی ودیگران، 1394، ص. 15). ازسوی شاخصها به چهارگروه اصلیاجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی قابل دسته بندیاند. بنا برگفته مارثمن ولیدمیجر، اساس زیستپذیری ارزیابی مطلوب ساکنان از محیط زندگیشان است، ازاین رو مردم و مکان دوسوی قلمرو زیستپذیری هستند و زیستپذیری برتجربه انسان از مکان تاکید کرده. مهمترین عناصر زیستپذیری در نواحی شهری براساس منابع ذکرشده عبارتند از: (فضاهایعمومیجذاب وقابل پیادهروی)، (سرعت، حجم وازدحام کم اتومبیل)، (مسکن مناسب ومعقول، باطراحی وقیمت مناسب)، (مدارس، مغازهها وخدمات خوب ودر دسترس)، (پارکها وفضاهای بازدر دسترس)، (محیط پاکیزه)، (چشماندازهای متنوع، خوانا وزیبا)، (مکانهایامن وقابل استفاده برایهمه)، (مکانهایی باتاکید برفرهنگ، تاریخ واکولوژی بومی ومحلی)، (تاکید بر جوامع و تعاملاتانسانی) (ام ویلر،1393، ص.12). ابعاد و شاخصهای پژوهشحاضر درچارچوب ابعاد اصلی زیست پذیری بخش مرکزی شهر رشت با توجه به مطالعات مشابه به شرح ذیل می باشد.
جدول 1- ابعاد و شاخصهای پژوهشحاضر درچارچوب ابعاد اصلی زیست پذیری بخش مرکزی شهر رشت با توجه به مطالعات مشابه: ماخذ نگارنده 1402.
ابعاد | شاخص | گویه (سنجه) |
اجتماعی
| هویت و حستعلق به مکان | 1.حستعلقبه محله 2. تمایلبه ادامه سکونت درمحله 3. احساس هویت |
اعتماد ومشارکت و همبستگی | 1.تمایل به حضور در مراسم مذهبی و اجتماعی 2.مشارکت داوطلبانه در امور عمرانی 3.اعتماد به تصمیمات شورایشهر و شهرداری | |
تفریحواوقات فراغت | 1.پارکخوبدرمحله2.فضایبازیامنومناسببرایکودکان3.سینما4.کتابخانهدرمحله 5.رستوراندرمحله6.فضاوامکانات مناسبورزشیدرمحله | |
امنیت فردی و اجتماعی | 1.احساس امنیت در فضای خصوصی 2. احساس امنیت در فضای عمومی 3. عدم وجود فضاهای متروکه و بایر 4. میزان حضور پلیس | |
زیست محیطی | بهداشت عمومی | 1.آلودگیصوتی2.کیفیتجمعآوریزباله3. حیواناتموذی4.. کیفیت شبکه فاضلاب و آب سطحی |
فضای سبز | 1.کیفیت فضای سبز2. تنوع فضای سبز3. سرانه فضای سبز | |
فضایعمومی | 1.سرزندگیفضاهایعمومی2.زیباییو روشنایی نورپردازی فضاهای عمومی3.جذابیت وکیفیت فضاهای عمومی4. کیفیت و زیبایی بصری نمای بناها5. مطلوبیت مبلمان شهری | |
اقتصادی | اشتغال و درآمد | 1.میزان اشتغال 2. رضایتمندی از شغل 3. رضایتمندی از درآمد |
مسکن | 1.قیمت مسکن 2. کیفیت مسکن3. قدمت مسکن 4.. توانایی بهسازی مسکن5. نوع مالکیت مسکن | |
حمل و نقل عمومی | 1.رضایت مندی از دسترسی به حمل و نقل عمومی 2. رضایتمندی از هزینه حمل و نقل عمومی 3. رضایت مندی از کیفیت حمل و نقل عمومی | |
فضایی کالبدی | بهداشت و درمان | 1.در دسترس بودن درمانگاه و بیمارستان ، 2. کیفیت خدمات درمانگاه و بیمارستان، 3. در دسترس بودن داروخانه، 4. رضایت از عملکرد اورژانس 115. |
امکانات و زیرساخت | 1. کیفیت ارائه خدماتی چون: آب ، برق ، گاز و خطوط تلفن، 2.امکانات و خدمات اینترنت ، 3.تنوع کالا و خدمات، 4. وجود فروشگاههای زنجیره ای و بزرگ، 5. وجود بانک ها به تعداد کافی، | |
حمل ونقل | 1.مناسب بودن ساعت کار حمل و نقل عمومی، 2.مناسب بودن تعداد ایستگاه های حمل و نقل عمومی، 3.کیفیت مسیر پیاده رو ها، 3.کیفیت مسیر های حمل و نقل عمومی، 4.دسترسی آسان به بزرگراه و سایر محلات شهر . |
3-11- ساختار فضایی شهر
در بعُد جغرافیایی، ساختار فضایی حاصل فرایندهای تاریخی، کالبدی و شرایط متحول اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده و متشكل از عناصر و عواملی است که چگونگی استقرار و نحوه ارتباط میان آنها را با درجه معینی از انتظام و ظرفیت عملكردی بیان می کند (داداش پور ودیگران، 1394. ص. 67)، انتظام موجود در ساختار فضایی حاصل تأثیر نیروهای طبیعی و انسانی است (250 Small et al., 2001, p.). ساختار فضایی شهر، الگوهای کاربری اراضی، فرم، شكل و طرح حوزه های شهری و نحوه توزیع فعالیت ها، عناصر و اجزای ترکیب دهنده شهر است (نظریان، 1370.ص .22) ساختار فضایی شهر توزیع نواحی مسكونی و فعالیت های اقتصادی در فضا است (2015, p. 135 , Burgalassi et al) توزیع فعالیت های اقتصادی در برخی موارد تنها تعیین کننده ی شكل شهر است هرچند ممكن است در ارتباط با نقل وانتقالات شهری نیز باشد، اما شكل و تعاملات شهری با یكدیگر تعیین کننده ی ساختار فضایی شهر است (Bourne., 1982, p. 36). ساختار فضایی شهر مجموعه اي مركب از يک ستون فقرات و شبکه اي به هم پیوسته از كاربري ها و عناصر مختلف و متنوع شهري است كه شهر را در كلیت آن انسجام می بخشد و تار وپودش در همه گستره شهر تا انتهايی ترين اجزاي آن يعنی محله هاي مسکونی امتداد می يابد (عبدالهی ترکمانی و دیگران، 1398. ص. 28).
12-3- تبیین مفهوم محله
مفهوم محله در شهرنشيني قبل از اسلام وجود داشته وعوامل اجتماعي اقتصادي به ويژه طبقات مختلف اجتماعي، به طور عمده تعيين كننده مرزبندي محله مسكوني بوده. بعد از ورود اسلام به ايران تا دوره پهلوي اول مفهوم محله به عنوان يكي از عناصر اصلي ساختار فضايى و اجتماعى شهرهاي ايران استمرار يافته و در مقياس محلات روابط اجتماعى قوى بين ساكنان وجود داشته. (ثقه الاسلامی، 1392، ص. 35). محله مفهومی کهن که در ایران همواره از جریانات کلان، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی موجود در شهرها تاثیر پذیرفته (معصومی، 1390، ص. 49). محله در قانون تقسیمات کشوری به مجموعه ساختمان های مسکونی وخدماتی، تعریف شده که ساکنان آن از لحاظ بافت اجتماعی خود را اهل آن محل می دانند.(سلیمانی و دیگران، 1385، ص. 30). به اعتقاد لینچ، محله به دلیل برخورداری از برخی خصوصیات مشترک و خاص، قابل شناسایی و به روش های مختلف، فرد به طور ذهنی ورود به آن را حس می کند. به اعتقاد حبیبی محله ها ساخت و بافت اصلی شهر را تشکیل می دهند. عواملی نظیر هویت قابل تشخیص، ادراک ساکنین، نام و مرزهای کالبدی، معرف محله است ( مفیدی شیمرانی ودیگران، 1395، ص. 6).
4- روش پژوهش
با امعان نطر به موضوع این پژوهش، تحقیق در جستجوی تبیین ویژگی ها و صفات و بازشناسی مفهوم زیست پذیری شهری به عبارت دیگر وضع موجود بخش مرکزی شهر رشت را بررسی و به توصیف منظم ونظام دار وضعیت فعلی آن می پردازد و ویژ گی ها و صفات آن را مطالعه و ارتباط بین متغیرها را بررسی خواهد نمود و به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مسئله و ابعاد آن می پردازد. لذا نوع روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت علّی می باشد و با توجه به پیچیدگی موضوع، اطلاعات محدود و غیربومی در خصوص موضوع روش پژوهش آمیخته (کمی- کیفی) میباشد. در پژوهش حاضر برای بازشناسی مفهوم زیست پذیری در رابطه با ارتقاء ساختار فضایی کالبدی بخش مرکزشهر رشت، ازداده های آماری فضایی و غیرفضایی هم استفاده می نماید و شناسایی سازوکارهای حاکم بر زیست پذیری و ساختار فضایی کالبدی بخش مرکزی شهر رشت در ارتباط با نظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور ایران و منطقه مورد مطالعه به صورت اسنادی، مشاهده و مصاحبه انجام می گیردتا تصویر کامل و عمیقی از عوامل کلان وخرد دخیل در زیست پذیری بخش مرکزی شهر رشت با رویكرد ارتقاء ساختار فضایی کالبدی پدید آید. در اين پژوهش جهت دستيابي به اهداف مورد نظر پژوهش، پرسشنامه بر اساس ادبيات حاكم بر زيست پذيري استفاده گردید. که شامل پرسشنامه ساکنان قلمرو تحقیق و پرسشنامه مصاحبه خبرگان، متخصصان و مدیران (دخيل در امر شهر و برنامه ريزي شهري ) بوده است. بر مبناي تئوري هاي فوق و شاخص هاي مطروحه آن، معيارهاي زيست پذيري بخش مرکزی شهر در رابطه با ارتقاء ساختار فضایی کالبدی از طريق تحلیل نظري و محتوايي تئوري ها با هدف شكل دهي مناسب مباحث، مطابق مدل مفهومي ذيل خواهد بود.
شکل2- مدل مفهومی پژوهش ماخذ: نگارنده 1402
4-1- شهر رشت
شهر رشت، مرکز استان گیلان و در 49 درجه و 35 دقیقه و 45 ثانیه طول شرقی و 37 درجه و 16 دقیقه و 30 ثانیه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و مساحت آن حدود 10240 هکتار می باشد. رودخانه زرجوب از جهت شرق و شمال شرقی و گوهررود از جانب جنوب و غرب، شهر رشت را در میان گرفته اند. فاصله رشت از تهران 325 کیلومتر است (باباپور، 1389. ص.36 ). اولین آمار معتبر و قابل استناد از جمعیت رشت به سال 1335 ه.ش بر می گردد. سرشماری عمومی نفوس و مسکن این سال، جمعیت شهر را معادل 109491 نفر گزارش کرده است. طبق آخرین آمار منتشر شده توسط سایت مرکز آمار ایران که بر اساس سرشماری سال 1395 صورت پذیرفته است جمعیت شهر رشت به 679995 نفر رسیده است. (مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری 1395 تا 1335).
2-4- محدوده مورد پژوهش
شهر رشت با جمعیت 679995 نفر و مساحت حدود 10240 هکتار، از5 منطقه شهری، 15 ناحیه و55 محله تشکیل شده که 10محله بخش مرکزی شهر مورد مطالعه قرارخواهند گرفت که عبارتند ازمحلات بازار، باقرآباد، پیرسرا، استادسرا، آفخرا، چله خانه، چهاربرادران، صیقلان، ساغریسازان، رودبارتان. محدوده مورد مطالعه این پژوهش بافت قدیم بخش مرکزی شهر رشت با مساحت تقریبی416 هکتار و جمعیت 59220 نفراست.
4-2- جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری.
پس از محاسبه حجم کل نمونه 382 نفر و تعداد به نسبت جمعیت از بین ساکنین ده محله بخش مرکزی شهر رشت تعداد سهمیه هر محله محاسبه و بطور تصادفی انتخاب گردید.
شکل2- نقشه موقعیت شهر رشت در ایران و استان و شهرستان ماخذ: نگارنده 1402.
شکل3- نقشه محدوده محلات بخش مرکزی شهر رشت ماخذ : مطالعات بافت فرسوده شهر رشت 1393.
شکل4- نقشه کاربری وضع موجوذ بخش مرکزی شهر رشت ماخذ: طرح جامع شهر رشت 1388.
4-4- چگونگی روند توسعه شهر رشت و ارتباط آن با مسأله مورد پژوهش
شهر رشت در دوره صفویه و به علت شرایط و موقعیت ویژه ای که داشت به عنوان مرکز گیلان انتخاب شد. با اهمیت سیاسی، اداری و اقتصادی که از این دوره شهر رشت پیدا کرده بود رشد شهر نیز آغاز گردید. به عبارت دیگر این شهر در زمان شاه عباس واجد جنبه های شهری شد. او برای از بین بردن ملوک الطوایفی و سرکوبی دو ناحیه حاکم نشین گیلان (لاهیجان و فومن) به رشت که وضعیت آن برای تجارت فوق العاده مناسب بود مرکزیت بخشید و آنجا را حاکم نشین گیلان کرد و با افزودن به وسعت آن باعث شد که شهر از شکل قصبه خارج شده و به مکان تجارت ابریشم تبدیل گردد. نقش تجاری شهر به همراه مرکزیت اداری سیاسی، از عمده ترین عوامل توسعه شهر در قرن 11 هجری قمری می باشد. مجموع اقدامات توسعه ای که در این دوره انجام شد منجر به شکل گیری استخوان بندی اولیه محلات و بازار شهر بود. شهر رشت در دوره قاجار اگر چه توسعه یافت ولی توسعه آن از نظر سطح، چندان قابل توجه نبود و بهتر است گفته شود که در داخل محدوده قدیم (دوره صفویه) اصلاحاتی بعمل آمد و خرابی ها ترمیم شد. بازار شهر در این دوره بیش از هر چیز جلب توجه میکرد، بطور ی که قسمت اعظم شهر را بازار تشکیل می داد. در این دوره بازار و ارتباط آن با بندر پیربازار نقش اساسی در پویایی شهر رشت داشته است. بازار فعال و سرزنده شهر موجب رونق محلات شهر شده بود. پس از انقلاب مشروطیت و تسلط رضاخان، دولت مرکزی تنها تعیین کننده سبک معماری و شهرسازی قلمداد می شد. در این دوره چهرة رشت بدلیل تغییراتی که در آن داده شده شکل تازه ای به خود گرفت. در آغاز کار پهلوی اول با احداث چند خیابان، شهر شکل دیگری بخود گرفت. احداث این خیابان ها موجب شد که شهر در مسیر آنها توسعه پیدا کند و بازار به حاشیه خیابان ها کشانده شود. ساختمان های مسکونی که در محلات قدیمی بصورت متراکم ساخته می شدند در احداث خیابان ها احداث گردید و متعاقب آن محلات جدید بوجود آمد. در فاصله سال های 1327 - 1304 شمسی توسعه شهر بیشتر در امتداد خیابان های امام و شریعتی ادامه یافت، زیرا در مسیر خیابان های فوق الذکر کارخانجاتی از قبیل بلورسازی، حریربافی، گونی بافی، یخسازی و همچنین بیمارستان ها و مدارس ساخته شد. در این دوره اولین طرح جامع شهر رشت تهیه شد و در آن، تغییرات محسوسی در شبکه معابر شهر داده شد. همان طور که پیش تر اشاره شد، با ازدیاد جمعیت و گسترش شهر و ورود ماشین، فضای مرکز قدیمی شهر و طرح فیزیکی آن جوابگوی احتیاجات و وضع جدید نبوده و بناچار قسمت زیادی از احتیاجات جدید به بیرون از بازار و به اطراف خیابان های اصلی و جدید در امتداد شرقی غربی و شمالی- جنوبی رخنه کرده و منجر به تشکیل مراکز تجاری جدید در اطراف این خیابان های اصلی شده است. بنابراین سیاست های تجدد طلبانه دولت مرکزی و استفاده از سبک های خارجی در شهرسازی و معماری، ساختار کالبدی فضایی شهر رشت را دچار دگرگونی های اساسی کرد. در این دوره ساختمان های با کارکردهای تجدد طلبانه که جملگی نماد مدرنیسم هستند از جمله (ساختمان بلدیه، ساختمان تلگراف و پست، ساختمان هتل ایران، ساختمان استانداری) در بخش مرکزی شهر شکل گرفتند. همچنین ساخت کارخانجات در حاشیه خیابانهای جدید االحداث و مشاغل ناشی از آنها از جمله عوامل اساسی پویایی شهر در این دوره هستند. در این میان طرح های توسعه شهری نیز نقش مهمی در پویایی کالبدی فضایی محدوده مورد پژوهش داشته است، به طوری در اثر پیشنهادات طرح جامع اول، توسعه شهر به سمت شمال هدایت شد اما در طرحهای دوم و سوم جهت توسعه شهر بیشتر به سمت جنوب هدایت شد.
5- بحث و نتایج
5-1- بررسی زیست پذیری محلات بخش مرکزی شهر رشت
1-1-5- بررسی و تحلیل بوسیله آزمون t تک نمونه ای، زیست پذیری چهار بعد اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، فضایی-کالبدی، محلات بخش های مرکزی شهر رشت
نتایج حاصل از جدول (2) که برای تحلیل میزان ابعاد زیست پذیری محله های بخش مرکزی شهر رشت تهیه شده است نشان می دهد که میزان میانگین بدست آمده 4 بعد از میانگین مفروض پایین تر است. بنابراین می توان نتیجه گرفت محلات بخش مرکزی شهر رشت زیست پذیر نمی باشد. در بین ابعاد، بعد اجتماعی با میانگین464/2و دارای مقدار t 363/140 از وضعیت زیست پذیری بهتری نسبت به دیگر ابعاد برخوردار است و بعد زیست محیطی با میانگین 084/2 و مقدار t 371/171 وضعیت بحرانی تری نسبت به دیگر ابعاد را دارا می باشد. به عبارتی می توان گفت ابعاد محلات بخش مرکزی رشت نامطلوب تلقی می شوند. در این گروه از مؤلفه ها، همه آنها دارای سطح معناداری کمتر از 0.05 می باشند که تفاوت معنی داری بین هر یک از مولفه ها با میانگین مفروض می باشد.
جدول 2. خروجی آزمون t تک نمونه ای چهار بعد اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، فضایی-کالبدی، زیست پذیری محلات بخش های مرکزی شهر رشت
میانگین مفروض: 3 | وضعیت زیست پذیری | ||||||
مقدارT | درجه آزادی | سطح معناداری | اختلاف میانگین | آمار توصیفی | |||
تعداد نمونه | میانگین مشاهده شده | ||||||
اجتماعی | 140.363 | 381 | 0.000 | 0.069 | 382 | 2.464 | نامطلوب |
زیست محیطی | 171.371 | 381 | 0.000 | 0.035 | 382 | 2.084 | نامطلوب |
اقتصادی | 150.368 | 381 | 0.000 | 0.058 | 382 | 2.225 | نامطلوب |
فضایی- کالبدی | 173.897 | 381 | 0.000 | 0.063 | 382 | 2.419 | نامطلوب |
2-1-5- بررسی و تحلیل بوسیله آزمون t تک نمونه ای، زیست پذیری کلی محلات بخش مرکزی شهر رشت
نتایج حاصل از جدول (3) که برای تحلیل میزان زیست پذیری محله های بخش مرکزی شهر رشت تهیه شده است نشان می دهد که تعداد نمونه ی ما 382 نفر و میانگین آن برابر با 303/2 و دارای مقدار t 891/173 است. بنابراین بین میانگین مشاهده شده با میانگین مفروض تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت با بررسی سطح معناداری (Sig)حاصل شده که کمتر از مقدار 05/0 به دست آمده است آشکار می گردد. بررسی میانگین نشان داد که میانگین مشاهده شده کمتر از میانگین مفروض است و این تقاوت از جنبه آماری تایید می شود (P<0.05) بنابراین وضعیت زیست پذیری محله های بخش مرکزی شهر رشت در سطح نامطلوبی قرار دارند
جدول 3. خروجی آزمون t تک نمونه ای در زیست پذیری کلی محلات بخش مرکزی شهر رشت
بعد | میانگین مفروض: 3 | وضعیت زیست پذیری | |||||
مقدارT | درجه آزادی | سطح معناداری | اختلاف میانگین | آمار توصیفی | |||
تعداد نمونه | میانگین مشاهده شده | ||||||
زیست پذیری کلی | 173.891 | 381 | 0.000 | 0.052 | 382 | 2.303 | نامطلوب |
نتایج حاصل از جدول (3) که برای تحلیل میزان زیست پذیری محله های بخش مرکزی شهر رشت تهیه شده است نشان می دهد که تعداد نمونه ی ما 382 نفر و میانگین آن برابر با 303/2 و دارای مقدار t 891/173 است. بنابراین بین میانگین مشاهده شده با میانگین مفروض تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت با بررسی سطح معناداری (Sig)حاصل شده که کمتر از مقدار 05/0 به دست آمده است آشکار می گردد. بررسی میانگین نشان داد که میانگین مشاهده شده کمتر از میانگین مفروض است و این تقاوت از جنبه آماری تایید می شود (P<0.05) بنابراین وضعیت زیست پذیری محله های بخش مرکزی شهر رشت در سطح نامطلوبی قرار دارند.
3-1-5- بررسی وتحلیل با آزمون ANOVAواریانس یکطرفة زیست پذیری در بین محلات بخش مرکزی شهر رشت
جدول 4. نتایج آزمون ANOVAتحلیل واریانس یکطرفة زیست پذیری در بین محلات بخش مرکزی شهر رشت
متغیر | منابع تغییرات | مجموع مربع انحرافات (SS) | درجه آزادی (df) | میانگین مربع انحرافات (MS) | مقدارF | سطح اطمینان (Sig) |
زیست پذیری | بین گروهی | 53236.588 | 9 | 5915.206 | 207.673 | 0.000 |
درون گروهی | 10595.752 | 372 | 28.602 | |||
کل | 63852.610 | 381 |
|
همانطوری که در جدول (4) ملاحظه می شود، سطح معناداری که در سطح 5 درصد برابر با 0/000 شده است، بنابراین بدین وسیله مشخص می شود که بین ابعاد مختلف زیست پذیری در سطح محلات بخش مرکزی شهر رشت تفاوت معناداری وجود دارد. اما، اینکه تفاوت در کجاست و وضعیت زیست پذیری در سطح محله ها چگونه است، از آزمون تعقیبی توکی جدول(4-5) استفاده شده است که بیانگر کیفیت میانگین نمرات زیست پذیری در بین محلات می باشد که محلات را باتوجه به همگنی میانگین ها در طبقات مختلف دسته بندی می کند. مطابق با جدول (5) همانگونه که مشاهده می گردد باتوجه به میانگین نمرات زیست پذیری، در حالت کلی محلة رودبارتان با میانگین 071/2 نامطلوبترین و محلة چله خانه با میانگین 787/2 مطلوبترین محلات باتوجه به زیست پذیری نسبت به یکدیگر می باشند.
جدول 5. نتایج آزمون تعقیبی توکی کیفیت میانگین نمرات زیست پذیری در بین محلات بخش مرکزی شهر رشت
نام محله | تعدادنمونه | طبقات | ||||
نامطلوب | نسبتاً نامطلوب | متوسط | نسبتاً مطلوب | مطلوب | ||
رودبارتان | 67 | 2.071 |
|
|
|
|
ساغریسازان | 63 | 2.108 |
|
|
|
|
پیرسرا | 51 |
| 2.215 |
|
|
|
استادسرا | 24 |
| 2.229 |
|
|
|
بازار | 11 |
| 2.265 | 2.265 |
|
|
صیقلان | 30 |
| 2.281 | 2.281 |
|
|
آفخرا | 22 |
|
| 2.330 | 2.330 |
|
باقرآباد | 49 |
|
|
| 2.384 |
|
چهاربرادران | 9 |
|
|
|
| 2.686 |
چله خانه | 56 |
|
|
|
| 2.787 |
شکل5- نقشه نمایش فضایی وضعیت مطلوبیت زیست پذیری محلات بخش مرکزی شهر رشت (ماخذ: یافته های پژوهش 1402).
4-1-5- تحلیل رگرسیون چند متغیره وتحلیل مسی ر ارتقاء ساختار فضایی کالبدی محلات بخش مرکزی شهر رشت
در این پژوهش برای بررسی تغییرات متغیر ارتقاء ساختار فضایی کالبدی به عنوان متغیر وابسته با متغیرهای ابعاد سه گانه زیست پذیری به عنوان متغیر های مستقل از رگرسیون چند متغیره بهره گرفته می شود. این آزمون میزان تأثیر مستقیم متغیرهای مستقل بر ارتقاء ساختار فضایی-کالبدی را نشان می دهد. در این آزمون متغیر ساختار فضایی-کالبدی به عنوان متغیر وابسته و چهار بعُد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، زیست پذیری محلات بخش مرکزی شهر رشت به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. پس از مشخص شدن رابطه ی معناداری میان شاخص ساختار فضایی-کالبدی به عنوان متغیر وابسته با شاخص های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان متغیر های مستقل به تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر رابطه متغیرهای مستقل با متغیر ساختار فضایی-کالبدی پرداخته شود. در مرحله اول نتایج بدست آمده جدول (6) از نظر ساکنان و تحلیل آن نشان می دهد که ساختار فضایی- کالبدی محلات بخش مرکزی شهر رشت با ابعاد زیست پذیری دارای 788/0 همبستگی می باشد. همچنین مقدار محاسبه شده برای F عدد 895/206 بیانگراین است که ترکیب خطی متغیرهای مستقل توانایی تبیین و پیش بینی تغییرات متغیر وابسته ساختار فضایی-کالبدی را از دیدگاه ساکنان دارد.
جدول6- رگرسیون متغیرهای مستقل در ارتباط با متغیر وابسته ساختار فضایی-کالبدی
Model | ضریب همبستگی چندگانه R | ضریب تعیین R | ضریب تعیین تعدیل شدهR | اشتباه معیار |
3 | 0.788 | 0.622 | 0.618 | 2.746 |
جدول7- معنا داری رگرسیون متغیرهای مستقل در ارتباط با متغیر وابسته ساختار فضایی-کالبدی(ANOVA)
Model | مجموع مربعات | درجه آزادیdf | میاانگین مربعات | F | سطح معناداریSig |
اثر رگرسیون | 4681.915 | 3 | 1560.638 | 206.895 | 0.000 |
باقیماانده | 2851.302 | 378 | 7.543 | - | - |
کل | 7533.217 | 381 | - | - | - |
براساس ضریب استاندارد شده β تاثبر متغیر های مستقل بر متغیر وابسته نشان می دهد که تاثیر آماری معنا داری بر میزان ساختار فضایی- کالبدی دارند. همچنین متغیر اقتصادی با ضریب تاثیر 4115/0 بیشترین و متغیر زیست محیطی با ضریب تاثیر 1928/0 کمترین تاثیر را در ساختار فضایی-کالبدی محلات بخش مرکزی شهر رشت دارد. بنابراین ابعاد اصلی زیست پذیری اثرات مثبتی بر شکل گیری ساختار فضایی- کالبدی بخش مرکزی شهر رشت دارد.
جدول8-ضرایب میزان شدت اثرگذاری متغیرهای مستقل در ارتباط با متغیر وابسته ساختار فضایی-کالبدی (Coefficient)
Model | ضریب غیر استاندارد | ضریب استاندارد | t | سطح معنا داری Sig | |
B | Std.Error | β بتا | |||
عرض از مبدا | 3.0957 | 1.3119 | - | 2.3596 | 0.000 |
اقتصادی | 0.5271 | 0.0601 | 0.4115 | 8.7662 | 0.000 |
اجتماعی | 0.3105 | 0.0504 | 0.2875 | 6.1512 | 0.000 |
زیست محیطی | 0.3006 | 0.0665 | 0.1928 | 4.5132 | 0.000 |
حال برای دستیابی به مدل نهایی و رسم دیاگرام مسیر متغیر اقتصادی که بیشترین ضریب تاثیر خروجی تحلیلی رگرسیونی را داشت به عنوان متغیر وابسته وارد مدل می شود. ضریب تعدیل شده نشان می دهد که 6/54 درصد تغییرات متغیر اقتصادی از طریق ترکیب خطی متغیرهای اجتماعی، زیست محیطی تبیین شده. درنهایت پس از سه مرحله تحلیل رگرسیون، پس از مشخص شدن ضرایب کلیه ی مسیرهای تفکیکی، نمودارهای قبلی با هم ترکیب و نمودار نهایی اثرگذاری متغیرهای مستقل ابعاد زیست پذیری بر متغیر وابسته ساختار فضایی-کالبدی محلات بخش مرکزی شهر رشت بر اساس پرسشنامه ساکنان به شرح ذیل است.
شکل6- نمودار نهایی تحلیل مسیر متغیر ساختار فضایی-کالبدی (ماخذ: نگارنده، 1402).
2-5- جمع بندی نظرات خبرگان، متخصصان و مدیران شهری درباره شاخص ها و عوامل خرد وکلان موثر بر زیست پذیری بخش مرکزی شهر رشت
6- نتیجه گیری
یکی از اساسی ترین مسائل شهری درحال حاضر شرایط نامطلوب اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی در بخش مرکزی شهرهاست. دیدگاه مدرنیزم، جداییگزینیکاربریها، حومه نشینی، گسترش معابر و حمل ونقل اتومبیلمحور، طرحها و سیاستهای مختلف شهری و ...، عواملی بودند که به افت کیفیت محیطی، کاهش سرزندگی، کاهش رونق زندگی اجتماعی، زوال فیزیکی-کالبدی و کارکردی و دریک کلام افت زیستپذیری در بخشمرکزی شهرها منجر شده است. براین مبنا، امروزه رویکردهای مختلفی برای این شرایط مطرح گردیده که تاکید بر بخش درونیشهر و جلوگیری از رشد پراکنده را مورد توجه قرارمیدهند. با امعان نظر به قلمرو مکانی تحقیق حاضر که بخش مرکزی شهر است و مسائل آن همچون خروج جمعیت و نرخ رشد منفی این بخشنسبت به دهههای گذشته، بافت فرسوده و روبه زوال و عدم نوسازی بنا، ناامنی، مشکلاتترافیکی و دسترسی نامناسب و... ، زیستپذیری به عنوان زیرمجموعهای از نظریه توسعه پایدار دراین تحقیق مورد توجه قرار گرفت. نظريه زيست پذيري شهري تمامی شرايط توسعه پايدار شهر را در بر می گیرد اما با اين تفاوت که شهر زيست پذير در اکنون اتفاق می افتد و در نهايت منجر به پايداري شهري در طول زمان می شود. مفهوم زيست پذيري شهر از برخورد سه محور اصلی اقتصادي، اجتماعی و محیط زيست خلق می شود. زیستپذیری اصول و شاخصهای مختلفی از جمله فضاهای عمومی، کاربری مختلط، تنوع حمل ونقل، امنیت، مشارکت، هویت و حستعلق به مکان، پیادهروی و.... را موردتوجه قرار میدهد. براین مبنا پژوهش حاضر زیستپذیری محلات بخشمرکزی شهر را در سه محوراصلی شناخت عوامل و زمینههای موثر بر وضعیت موجود زیستپذیری و پیامدهای فضایی-کالبدی را مورد توجه قرارداد. مروري بر مدلهاي ارائه شده در زمينه كيفيت محيط زندگي و رضايتمندي سكونتي نشانگر وجود اتفاق نظر در ضرورت كاربرد تؤامان شاخص هاي عيني و ذهني در بررسي ومطالعه تعامل فرد با محيط مي باشد. شاخص هاي مورد مطالعه در چهار گروه اجتماعي، اقتصادي، زيست محيطي وفضایی کالبدی قابل دسته بندي اند. بر اساس مباحث نظري مرتبط با علل موثر بر افت زيست پذيري اين بخش، عوامل توليد و بازتوليد آن را مي توان به دو دسته عوامل كلان و خرد تقسيم نمود. نحوه ارتباط عوامل كلان و خرد در زیست پذیری با شناخت نيروهاي پيش برنده اي كه موجب زوال بخش مرکزی شهر مي شوند، ارتباط دارد. نيروهاي تغيير دهنده اصلي، زيست محيطي، كالبدي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي هستند براي اتخاذ استراتژي مناسب در زيست پذيري بخش مرکزی شهر، نياز است تا وضعيت آن، بدان گونه كه هست شناخته شودو تنها اطلاعات فيزيكي بناها كافي نيست. داشتن اطلاعاتي درباره تركيب و وضعيت گروه هاي اجتماعي-اقتصادي، تعداد و نوع مهاجرت ها به داخل يا خارج از بخش مرکزی، ميزان و كيفيت خدمات اجتماعي موجود، طرز تلقي و ذهنيت ساكنين براي اقامت در اين بخش، سليقه و علائق مردم در انتخاب محل زندگي و غيره كمك خواهند كرد تا راه حل هاي زيست پذيري محلات بخش مرکزی شهر را بازشناخت.
منابع و ماخذ:
1- اکبری، نعمت اله؛ مویدفر، روزیتا (1396). تحلیل زیست پذیری در بافت فرسوده شهر اصفهان ، فصلنامه اقتصاد و مدیریت شهری، شماره21، ص50-33.
2- ایراندوست، کیومرث، عیسی لو، علی اصغر، شاهمرادی، بهزاد(1394). شاخص زیست پذیری در محیط های شهری (بخش مرکزی شهر قم)، ص 102-120.
3- ام ویلر، استفان (1393) ، برنامهریزی برای پایداری ایجاد جامعهای زیستپذیر متعادل و اکولوژیک، ترجمه: محمود جمعهپور، شکوفه احمدی، انتشارت علوم اجتماعی، تهران.
4- بندر آباد، علیرضا. (1390). شهر زیست پذیر از مبانی تا معانی، تهران، انتشارات آذرخش.
5- بحرینی، سید حسین (1377) ،فرآیند طراحی شهری، انتشارات دانشگاه تهران.
6- براون، لستر(1381) اقتصاد زيست محیطی، انتشارات هواي تازه.
7- پاکزاد، جهانشاه،(1376) ،طراحی شهری چیست، مجله آبادی، ویژه طراحی شهری،ستل هفتم، شماره25 ،ص 36-30 ،تهران، انتشارات مرکز مطالعات و شهرسازی معماری ایران.
8- پور طاهری مهدی (1393) کاربرد روش های تصمیم گیری چندشاخصه درجغرافیا انتشارات سمت چاپ چهارم تهران
9- عميد الاسلام ثقه الاسلامي، بهناز امين زاده (1392). بررسى تطبيقى مفهوم واصول به كاررفته درمحله ايرانى و واحد همسايگى غربى، هويت شهر شماره 13، سال 7، ص 45-33.
10- ثاقبی، محمد؛ مافی، عزت اله (1401). ارزیابی سنجش زیست پذیری وعوامل موثرآن شهربجنورد، نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، سال 22، شماره 67 ،ص 350-335.
11- جیكوبز، جين (1398). مرگ و زندگي شهرهاي بزرك آمريكايي، ترجمه حميد رضا پارسي پور و آروز افلاطوني، انتشارات دانشگاه تهران،تهران.
12- جعفري اسدآبادي،حمزه ،(1393) قابليت زيست پذيري شهرها در راستاي توسعه پايدار شهري(مطالعه موردي كلا: نشهر تهران)؛ پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه خوارزمي.
13- حیدری، تقی. (1395). تحلیل زیست پذیری بافت های فرسوده شهری ( مورد پژوهی: بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان). پایان نامه دکتری.. دانشگاه خوارزمی.
14- حیدری، تقی، شماعی، علی (1396). تحلیل عوامل موثربرزیست پذیری بافت فرسوده شهر(بخش مرکزی زنجان). فصلنامه فضای جغرافیایی، سال 17، شماره 57، ص 25-1.
15- خضرلو، آرام و عابدینی، اضغر، (1401). مطالعه تطبیقی زیست پذیری در بافت جدید و قدیمی شهرها نمونه مورد مطالعه: شهر ارومیه، مطالعات شهری، 11(42)، ص 35-48.
16- خراسانی،محمدامین. (1391). تبیینزیستپذیری روستاهای پیرامونشهری بارویکرد کیفیتزندگی شهر ورامین، رسالهدکتری ، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران.
17- رفعیان، مجتبی؛ حسین وو، علی(1390) ؛ حكمرانی خوب شهري از منظر نظريات شهرسازي، انتشارات طحان/يله
18- زنگنه، مهدی؛ خاوری، عاطفی (1397). سنجش و ارزیابی زیست پذیری سکونتگاه های شهری مناطق مرزی، تربت جام، فصلنامه شهر پایدار، دوره1، شماره 2، ص 31-46.
19- سلیمانی مهرنجانی، محمد، تولایی، سیمین، (1395). زيست پذيري شهري: مفهوم، ابعاد و شاخص ها، پژوهش هاي جغرافيا برنامه ریزي شهری، دورة 4 ، شمارة 1. ص 27-50.
20- شالین، کلود(1372). دینامیک شهری. مشهد: انتشارات معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی.
21- شاهچراغی، آزاده، بندرآباد، علیرضا (1396). محاط در محیط کاربرد روان شناسی محیطی درمعماری و شهرسازی، انتشارات سازمان جهاد دانشگاهی تهران.
22- احمد شاهيوندي، محمود قلعه نويي، (1394) بررسي ویژگي هاي كالبدي واثرگذاري آن برسرزندگي وزیست پذیري محله هاي قدیم شهري، ص 28-13.
23- شهنوازي، یونس؛ انوری، محمود رضا (1401). تحلیل الگوی همبستگی بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری شهر زاهدان، فصل نامه آمایش محیط، شماره 56، ص 86-67.
24- صاحبی، مصطفی؛ فراهانی، مریم و مطهری، سعید، (1401). مدل سازی ساختاری عوامل موثر بر زیستپذیری کلان شهرکرمانشاه. جغرافیا و پایداری محیط، 44، ص 75-90.
25- صباغي،عاطفه ،(1392) تدوين سازوكار بكارگيري بازآفرينى شهرى درمواجهه با بافت فرسوده شهرى.محله جولان شهر همدان؛ پژوهش شهرى هفت حصار؛شماره 4؛ سال 1.
26- علی اکبری، اسماعیل، اکبری، مجید (1396). مدل سازی ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر زیست پذیری کلانشهر تهران، برنامه ريزی و آمايش فضا، دورة 21، شمارة 1.
27- علیجانی، سعیده. (1398). تحلیل زیست پذیری شهری تهران نمونه موردی منطقه 22. پایان نامه دکتری. دانشکده جغرافیا و برنامه ریزی شهری. دانشگاه تهران. پردیس البرز.
28- کوان، رابرت، (1395)، فرهنگ شهرسازی، ترجمه بلارک، یلدا، انتشارات پرهام نقش، تهران.
29- .لینچ، كوین(1384 )تئوری شکل شهر، ترجمه سید حسین بحرینی، تهران: انتشارا دانشگاه تهران.
30- قربانی، مهدی (1399). تحلیل اعتبارسنجی ابعاد زیست پذیری جامعه محلی (شهرستان قلعه گنج). مجله اقتصاد وتوسعه کشاورزی ایران دوره2-51، شماره2، ص244-263.
31- کوکبی، افشین؛ پورجعفر، محمدرضا و تقوایی، علی اکبر. (1384). برنامه ریزی کیفت زندگی شهری در مراکز شهری، تعاری وشاخص ها، جستارهای شهرسازی، شماره 12.
32- مهره کش، ریحانه، صابری، حمید، (1401). شناسایی شاخص های مؤثرزیست پذیری محلات شهری(مناطق 1، 5، 8 اصفهان). مجلّة جغرافیا وتوسعة فضا شهر، سال 9، شماره 2.
33- محلوجی، مهرداد؛ صابری، حمید (1400). ارزیابی عوامل زیست پذیری شهری درسکونتگاه غیررسمی، منطقه 14 اصفهان. فصلنامه جغرافیا و مطالعات محیطی، سال10، شماره34.
34- مفیدی شیمرانی، سید مجید؛ میرزائیان، پیوند. (1395) تبیین مدل توسعه پایدار محلات به منظور دستیابی به توسعه پایدار شهر: محله چیذر، فصلنامه معمار شهر، سال 3، شماره 9.
35- معصومی، سلمان. (1390). توسعه محله ای در راستای پایداری کلانشهر تهران، تهران، انتشارات جامعه و فرهنگ.
36- ماجدي، حميد؛ بندرآباد، علیرضا (1389). بررسي معيارهاي جهاني و بومي شهر زيست پذير، نشریه هويت شهر، سال هشتم، شماره 17، ، ص 76-65.
37- مدنی پور، علی، (1379) ،طراحی فضای شهری، ترجمه ی فرهاد مرتضایی، تهران، انتشارات شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
38- نیک پور، عامر؛ یار احمدی، منصوره (1399). شناسایی عوامل موثربرزیست پذیری درشهر نورآباد ممسنی. فصلنامه مطالعات ساختار وکارکرد شهری، سال4، شماره23، ص27-7.
39- وسفال، ماتیو، ویکتوریا دویلا (1390). شاخصهای شهری برای مدیریت شهرها، ترجمه همت مراد قلندری وامیر قادری وامیر حسین ممتازی، نشر دانشگاه علم وصنعت ایران.
1- Bell, S., & Morse, S. (2008). Sustainability indicators measuring the immeasurable? (2nd ed.). Earthscan
2- Francisco Benita, F., Kalashnikov, V., & Tuncer, B. (2020). A Spatial Livability Index for dense urban centers. Urban Analytics and City Science.
3- Higgs, C. et, al(2022). Policy-Relevant Spatial Indicators of Urban Liveability And Sustainability: Scaling From Local to Global, URBAN POLICY AND RESEARCH, 10.1080/08111146.2022.2076215, 1-14.
4- Kotulla, T.,Denstadli, J. M., & Oust, A. (2019). What Does It Take to Make the Compact City Liveable for Wider Groups? Identifying Key Neighbourhood and Dwelling Features. Sustainability, 11,: 1-18
5- Ruth, M., Franklin, S. R.(2014). Livability for all? Conceptual limits and practical implications. Applied Geography, 49, 18-23.
6- Larice, M,Z (2005) “great neighborhoods: the livability and morpholo gy high density neighborhoods in urban north America”, PHD.
7- Mouratidis, K. (2020). Commute satisfaction, neighborhood satisfaction, and housing satisfaction as predictors of subjective well-being and indicators of urban livability. Travel Behaviour and Society, 21, 265–278.
8- Mushtaha, E., Alsyouf, I., & Al Labadi, L, (2020). Application of AHP and a mathematical index to estimate livability in tourist districts: The case of Al Qasba in Sharjah. Higher Education Press, 872-884.
9- Moser, G., (2009). Quality of life and sustainability: Toward person–environment Congruity, Journal of Environmental Psychology, 29, 351–357.
10- Urooj, Saeed. Et, al (2022). An Integrated Approach for Developing an Urban Livability Composite Index-A Cities’ Ranking Road Map to Achieve Urban Sustainability, Sustainability Journal , 14, 8755, 1-20.
11- Okulicz, A. (2012). City Life: Rankings (Livability) vs. Perceptions (Satisfaction). Social Indicator Research, 110, 433-451.
12- Oxford Johnson, R.T (1998), the dietionary of human geography edition oxford black well.
13- Palagi, Shaye (2020). ACHIEVING RISK REDUCTION AND LIVABILITY: CONNECTING RELOCATION DECISION MAKING TO OUTCOMES AT RELOCATION COMMUNITIES, A thesis submitted to the Faculty of the Graduate School of the University of Colorado in partial fulfillment of the requirement of the degree of Doctor of Philosophy, Mortenson Center for Global Engineering Department of Civil, Environmental, and Architectural Engineering.
14- Song yang (2011), a livable city study in china: using structural Equation models, thesis submitted in statistics, Uppsala university.
15- Stein , E .Kathleen(2002), COMMUNITYand Quality of Life, NATIONAL ACADEMY PRESS ,Washington, D.C
16- Setijanti et al(2015), Traditional Settlement Livability in creating Sustainable Living, Procedia
17- Shamsuddin et al ,Shuhana(2012), Walkable Environment in Increasing the Liveability of a City, Procedia - Social and Behavioral Sciences 50 ( 2012 )
18- Tan. K. G , Tongxin Nie, Shinae Baek, (2016). Empirical assessment on the liveability of cities in the Greater China Region, Competitiveness Review, Vol 26 Iss 1 pp. 2-24. Emerald Group Publishing Limited 1059-5422.
19- Van camp et al, Irene (2003),Urban environmental quality and human well-beingTowards a conceptual framework and demarcation of concepts; a literature study, Landscape and Urban Planning 65(2003) 5–18.
Mirnavid Mirhaghjou Komele 1, Shadi Pakzad 2, Vahid Bigdeli Rad 3
1- PhD candidate , Department of Urban planning, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran.
2- Assistant Professor, Department of Urban Planning, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran.
3- Associate Professor, Department of Urban Planning, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran.
Abstract:
Currently, urban centers, due to social, economic, environmental and physical issues, have become a place with various problems where life is difficult and wear and tear is not only a physical issue but also an economic and social process. With the aim of recognizing the concept of livability, this research has tried to investigate the current situation of the central part of Rasht city, study its features and attributes, and by systematically describing its current situation, explain the reasons and why of the problematic situation, its dimensions, and sustainable living conditions. Draw a human-centered and livable city for all its residents. The research method is practical in terms of purpose and causal in nature with extensive library and field studies. The general purpose of the research is to identify and analyze the existing livability of the neighborhoods in the central part of Rasht city and to understand the causes, processes and areas affecting the livability and the improvement of spatial and physical structure. Based on the findings of the research and data analysis, the average level of livability dimensions of the central part of Rasht city is lower than the assumed average. The social dimension with an average of 2.46 has a more favorable situation and the environmental dimension with an average of 2.084 has a more critical situation than other dimensions. According to the opinions of experts, specialists and city managers, the influence of macro factors of infrastructure and urban services with an average of 3.63 is the highest and macro environmental factors with an average of 3.10 have the lowest impact on the livability of the central part of Rasht city. Also, the social index with an average of 3.95 is the highest and the economic index with an average of 3.72 is the least favorable for measuring the livability of the central part of Rasht city. Pearson's correlation test showed that there is a significant and positive relationship between the independent variable of the three dimensions of livability and the dependent variable of physical-spatial structure. By analyzing the path of the independent variable on the dependent variable, it showed that the environmental variable with a coefficient of 0.625 and the economic variable with a coefficient of 0.411 have the least impact on the physical-spatial structure of the neighborhoods in the central part of Rasht city.
Keywords:
Urban Livability, The City’s Central District, Neighborhood, Physical-Spatial Structure.