Representation of social damages in TV series (content Analysis of Sabalan channel between 2006 – 2016)
Subject Areas : Media Management
1 - Media Researcher
Keywords: constructive, Social damages, Sabalan channel, representation, TV series,
Abstract :
Abstract This paper aims to study social damages represented in Sabalan TV series during the process of ten years (2006-2016) have been completed. Basis of the work is based on the trend study and with content analysis which has followed by a known issue (social damages) in an identified format from media structure (TV series). Series accordingly considered that as a mirror reflex realities of Ardabil society or is the part of reality that construct life of people with images that is not true. Family dis function is the major cause of injury presented. the most important research findings determine the type of media representation in Sabalan channel. The results show that Sabalan channel in representation of social damages in some scenes, the representation are the real, including women's issues, family problems, violence, the provision of suitable breeding, increasing social damages, emphasizing the interaction and dialogue and in some other scenes, a kind of constructive and hyper reality are dominant. Constructive representation of men's vulnerability and the persistence of women in this regard, the middle class vulnerability, while the lower classes are more vulnerable than other classes, are among the most important issues to be mentioned. Keywords: representation, constructive, social damages, trend study, TV series
_||_
بازنمایی آسیبهای اجتماعی در سریالهای تلویزیونی (تحلیل محتوای سریالهای شبکه سبلان اردبیل در طی سالهای 95-1385)
محمدباقر سپهری1
چکیده
مقاله حاضر با هدف مطالعه آسیبهای اجتماعی بازنمایی شده در سریالهای شبکه سبلان در طی روندی دهساله (1395–1385) به انجام رسیده است. مبنای کار براساس روش تحلیلمحتوا است که سیر یک موضوع مشخص(آسیبهای اجتماعی) را در قالبی معین از ساختار رسانهای (سریالهای تلویزیونی) دنبال کرده است. سریالها بر این اساس مدنظر قرار گرفته که آیا آیینهوار به بازتاب و انعکاس واقعیتهای جامعه اردبیل پرداخته یا اینکه قسمتی از واقعیت را برش زده و با ارایه تصویری برساختگرایانه از زندگی مردم، ایماژهای ارایه شده، با واقعیات موجود در جامعه زاویه داشته است. مهمترین یافتههای پژوهش نوع بازنمایی رسانهای در سریالهای شبکه سبلان را مشخص میکند: مهمترین آسیبهای اجتماعی بازنمایی شده، اختلافات خانوادگی و مشکلات زنان میباشد. مردان بیش از زنان در معرض آسیب بوده اند با اینحال مردان بعنوان عاملان آسیبها نیز بازنمایی شدهاند. عدم کارایی خانواده مهمترین عامل ایجاد آسیبها معرفی شده است یافتهها نشان میدهد که شبکه سبلان در بازنمایی آسیبهای اجتماعی اردبیل، در برخی صحنهها، بازنمایی از نوع واقعی بوده که از جمله آنها مشکلات زنان، مشکلات خانوادگی، خشونت، ارایه الگوهای اصلاحی مناسب، افزایش آسیبهای اجتماعی، تاکید بر تعامل و گفتگو برای منعطف کردن رفتارهای جامعه هستند و در برخی دیگر بازنمایی از نوع برساختی و فراواقعی بوده است. بازنمایی برساختی آسیبپذیری مردان و مسکوت ماندن زنان در این زمینه، آسیبپذیری طبقه متوسط در حالیکه طبقات پایین بیش از سایر طبقات در معرض آسیب قرار دارند، از جمله موارد مهم قابل ذکر هستند.
کلمات کلیدی: بازنمایی، آسیبهای اجتماعی، سریالهای تلویزیونی، تحلیل محتوا، شبکه سبلان اردبیل
مقدمه
در میان رسانهها، تلویزیون قدرتمندترین و پرمخاطبترین رسانهای (پورسیف، 1395) است که در امر فعالیتهای رسانهای مسیر منسجم اما پرتلاطمی را با توجه به رقبای سنتی و مدرن میپیماید. در چنین وضعیتی تلویزیون برای سرپا ماندن و از دست ندادن مخاطبان بیشمار خود از قالبهای متنوع در برنامههای خود بهره میگیرد و با ایجاد تنوع موضوعی و برنامهای در پی بازنمایی جامعه در برآیند رسانهای خود است. تلویزیون دارای قالبهای متنوعی همچون نمایش، گزارش، میزگرد، فیلم و سریال میباشد که سریال یکی از پرمخاطبترین و محبوبترین ژانرهای تلویزیونی بشمار میرود. پژوهشها نیز میزان بالای مخاطب سریالهای تلویزیونی را تایید میکنند. نتایج نظرسنجیها اقبال عمومی نسبت به سریالها را نشان میدهند. طبق نظرسنجیها میزان تماشای سریال در طی سالهای 85 تا 95 از جمله برنامههای پرمخاطب بوده است2.
سریالها با توجه به ادامهدار بودن، میتواند مخاطبانش را در طی زمانی چندماهه یا حتی چندین سال مشتری تلویزیون نماید. هرچند که سریالها دارای نقش تفریحی و سرگرمی هستند اما نقش آموزشی آن نیز مهم بوده و درراستای ذهنیتدهی به جامعه قدرت فراوانی دارند. در سریالهای تلویزیونی با توجه به مطرح شدن موضوعات روزمره زندگی انسانها، اتفاقات و رخدادهای طبیعی یا خارقالعاده، آسیبها و تهدیدها و یا فرصتهای پیشرو برای نقشآفرینان دارای جذابیت بوده و مخاطبان را مشتاق به سیر تلویزیون و سریال میکند. یکی از موضوعات مهم و حساسی که سریالها دارای پتانسیل پرداخت به آنها هستند، آسیبهای اجتماعی است. آسیبهای اجتماعی چراغ خطری است که نشان از نقایص یا کمبودهای جامعه دارد و معمولا دارای علل و عوامل مختلف است. گسترش آسیبهای اجتماعی از جمله مسایل اجتماعی عمدهای است که امروزه بسیاری از جوامع را که خصوصا درگیریهای سنت و مدرنتیه در آنها تمامی ندارد و بسیاری از آسیبهای اجتماعی هم بخاطر همین سیر تحول میباشد، گریبانگیر آنها شده است. (فکوهی، 1395). آسیبهایی همچون فقر، سرقت، خشونت، طلاق، اختلافات خانوادگی، مواد مخدر از جمله مواردی هستند که سریالهای تلویزیونی قابلیت پرداخت به آنها را داشته و اقبال عمومی مخاطبان نیز حاکی از علاقه آنها به چنین ژانرهایی است. بنابراین شناخت و ارایه راهکار برای کاهش یا از بین بردن آسیبهای اجتماعی باید از طریق نهادهای مختلف اجتماعی صورت گیرد که نهاد رسانه و خصوصا تلویزیون میتواند نقش مهمی در شناساندن و بازتاب آنها در جامعه داشته باشد. در واقع تلویزیون با برجسته کردن آسیبهای اجتماعی در موقعیتهای مختلف زندگی مردم با ارایه راهکارهایی درپی کاهش آن برآمده و با ایجاد چارچوبی مناسب در جهت رفع و حل آن برآید چراکه ذهنیت مخاطبان و آگاهیهای بدست آمده توسط آنها از همین رسانه به واقعیت میپیوندد.
از آنجا که فیلم و{سریال} در هر جامعهای برآیند واقعیتهای اجتماعی همان جامعه است. بنظر ژاروی برای نفوذ به لایههای درونی یک جامعه به غیر از تحقیقات میدانی، هیچ چیز به اندازه مطالعه و تحلیل فیلم و سریالهایی که در همان جامعه تولید میشود، ارزشمند نیست (Jarvie, 1998, p 58). سریالها از مهمترین نظامهای فرهنگی-زبانی است که میتوان از طریق آن به واقعیتهای جامعه هدف نزدیک شد و آنها را فهمید. لذا هدف مقاله، بررسی بازنمایی کلی آسیبهای اجتماعی در سریالها در طی ده سال اخیر است که از طریق شبکه سبلان پخش شدهاند. در واقع این مقاله به دنبال بررسی و پاسخ به این سوال است که در طی دوره زمانی ده ساله (1395 تا 1385) کدام آسیبهای اجتماعی به چه میزان و چگونه به تصویر کشیده شدهاند تا دریابیم که سریال بعنوان یک ژانر اثرگذار تا چه حد توانسته مسایل و مشکلات جامعه اردبیل را برجسته ساخته و چه راهکارهایی برای کاهش آنها ارایه کرده است.
پیشینه تحقیق
پژوهش "نقش وسايل ارتباط جمعي در پيشگيري، بروز و كنترل آسيبهاي اجتماعي" توسط فوزیه شهاب برای مرکز پژوهش سازمان صداوسیما در سال 1389 به انجام رسیده است. هدف اصلي پژوهش تعیین نقش صداوسيما در بروز، كنترل و پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي در ايران و راهكارهاي لازم براي آن است که با بهرهگيري از دو روش اسنادي و مصاحبة نيمه ساخته شده انجام شده و طي آن با 17 نفر از كارشناسان مصاحبه شده است. از مهمترین یافتههای آن عبارتند از: بيشترين توان رسانة ملي بايد صرف پيشگيري شود. در راديو و تلويزيون بايد به جاي توصيف آسيبهاي اجتماعي، به تحليل و معرفي پيامـد آسيبها پرداخت. مهارتهاي زندگي بويژه به كودكان، نوجوانان و جوانان آموزش داده شود. مهارتهاي فرزندپروري به والدين آموزش داده شود. چهرهسازي و شخصيتپردازي فرد آسيب ديده (براي مثال معتاد) در سريالها و فيلمها با نظر كارشناسي و افراد متخصص صورت گيرد. از برنامهسازان متخصص استفاده شود. رسانه ملي با بهرهگیري از شگردهاي تبليغي و آفـرينشهاي هنري از طريـق اطلاعرساني، آگاهسازي، هشيارسازي و آموزش ميتواند در كنترل و پيشگيري از آسيبهاي اجتمـاعي مـؤثر واقـع شود.
پژوهش "بازنمایی آسیبهای اجتماعی در آثار سینمایی رسول ملاقلیپور" بعنوان پایاننامه کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد اسلامی توسط محمدصادق قاسمی در سال 1391 به انجام رسیده است. هدف از پژوهش، مطالعه و بررسی آسیبهای اجتماعی در آثار سینمایی ملاقلیپور است که پژوهشگر با متمرکز شدن بر فرایند آسیبشناسی اجتماعی و مطالعه خاستگاه اختلالها، بینظمیها و نابسامانیهای اجتماعی سعی در بررسی رویکرد فیلمساز و الگوی ذهنی وی بوده است. این پژوهش، کیفی و از روش اسنادی و تکنیک تحلیل محتوای فیلم بهره گرفته است. طبق یافتههای تحقیق، پژوهشگر تاثیرپذیری فیلمساز از شرایط آنومیک و نابهنجار اجتماعی– اقتصادی جامعه خود را تایید میکند و با ارایه مفاهیمی چون همدردی، همدلی، همزبانی، گفت و گو، عشق و محبت را در قاب تصویر مورد توجه و تامل قرارداده است. این پژوهش نقش و اهمیت آثار سینمایی را در فرایند اجتماعی شدن افراد جامعه بازگو کرده و نشان داده چگونه فعالیتهای عملی و آفرینشگری انسانها با ساختارهای اجتماعی دارای ارتباط متقابل است.
پژوهش "شناسایی و بررسی اولویتهای آسیبهای اجتماعی در استان اردبیل و راهکارهای رسانهای کنترل، پیشگیری و مقابله با آن از دیدگاه صاحبنظران" توسط رباب مومنمقدم برای صداوسیمای مرکز اردبیل در سال 1394 انجام شده است. هدف پژوهش شناسایی و بررسی اولویتهای آسیبهای اجتماعی در استان اردبیل و ارایه راهکارهای رسانهای بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی و توصیفی و روش جمعآوری دادهها کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختار یافته است. از تحلیل دادهها و مصاحبههای صورت گرفته، 8 مورد از آسیبهای اجتماعی استان اردبیل عبارت بودند از: 1- نزاع و درگیری فردی 2- خرید و فروش و حمل و نگهداری مواد مخدر 3- مزاحمت برای نوامیس و اعتیاد سنتی 4- سرقت قطعات خودرو 5- بیکاری 6- تصادفات و تخلفات راهور 7- روابط نامشروع 8- جرائم مالی و اقتصادی؛ بر اساس یافتههایی که این پژوهش دارد این است که اولین و مهمترین وظایف رسانه در مقابله با آسیبهای اجتماعی ارتقاء آگاهیهای انسانی است و شگرد رسانه در کنترل غیر رسمی آنها است. رسانه ملی با آفرینش تعلق اجتماعی و استحکام پیوندهای اجتماعی و سرمایه اجتماعی میتواند به این مهم دست یابد. در این راستا راهکارهای رسانهای پیشگیری، کنترل و مبارزه با این آسیبها به صورت پیشنهادهای برنامهای در ساختار و قالبهای تلویزیونی و رادیویی و با توجه به نوع برنامهها و قابلیتها و نوع مخاطبان برنامههای رسانه استانی (صدا و سیمای مرکز اردبیل) ارائه شده است.
در یک جمعبندی کوتاه آنچه که از مطالعه پژوهشها که مرتبط با پژوهش حاضر هستند، بدست آمد این است که با آنکه در حوزه آسیبهای اجتماعی پژوهشهایی صورت گرفته اما خط مشی آنها، گفتمان حاکم بر آنها و تئوریها و منابع مورد استفاده یا مرتبط نیستند و یا منابع مشابه در اغلب پژوهشها مشاهده میشود که آسیبی بر پیکره پژوهش کشور محسوب میشود. مواردی هم که در ارتباط با حوزه رسانه و آسیبهای اجتماعی به نگارش درآمده اغلب مطالب کلیشهای هستند. مشکل دیگری که پژوهشها با آنها مواجه بودهاند، عدم همکاری مسئولانی است که در نهادهای رسمی مسئولیت دارند که آسیبهای اجتماعی در حوزه آنها قرار دارد و از طرف دیگر در برخی موارد امنیتی کردن این مسایل باعث شده تا آسیبها گستردهتر شوند و کتمان و رسانهای نکردن آنها آسیبی به مراتب خطرناکتر از آسیبهای دیگر باشد. نهایتا این پژوهش در نظر داشت تا با توجه به رویکرد بازنمایی رسانهای که در آن مدعی است تمامی واقعیتها انعکاس نمییابد بلکه برساخت اجتماعی واقعیت تاثیر میگذارند و با تاکید بر ساخت رسانهای واقعیت که بازنمایی معنی میشود در پی نشان دادن این بود که آیا آنچه در جامعه جریان دارد در سریالهای تولید و پخش شده در شبکه سبلان نیز وجود دارد. آیا شبکه سبلان به مثابه آینه واقعیتهای اجتماعی را انعکاس داده یا برساختی اجتماعی از واقعیت ارایه داده که با واقعیتهای اجتماعی جامعه اردبیل همخوانی ندارد. جسارت پرداختن با این شیوه یکی از مزیتهای مهم مقاله است که پژوهشهای دیگر فاقد آن است یا با ملاحظهکاری فراوانی روبروست.
رسانهها و آسیبهای اجتماعی
در عصر ارتباطات، وسایلارتباطجمعی پیچیدهترین و کارآمدترین وسایل انتقال و القای افکار و اندیشهها هستند که بدنبال تسخیر نرم و آرام جوامع هستند. طی دهههای اخیر توسعه و رشد تکنولوژي ارتباطات و اطلاعات، پیچیدگی و کارآمدي این ابزار را افزایش داده و از طرفدیگر، توسعه و پیچیدگی جوامع بشری، حیات رسانه را در عرصه مناسبات و فعالیتهای اجتماعی غیرقابلاجتناب کرده است. ژان كازنو درباره وسايل ارتباط جمعي مينويسد: اين انديشه در نظر مردم رواج يافته است كه وسايل ارتباط جمعي قدرتي فوق تصور دارند و ميتوانند تمامي رفتارها را هدايت كنند. اين عده بر سازوكارهايي چون هدايت از راه دور، آدمکسازي، اثر بلع و بويژه تأثير بازتابهاي شرطي تاكيد ميكنند و معتقدند كه دروني كردن هنجارها، موجبات فراهم آمدن آشتي انسان با خواست جامعه میشود (خوشفر، 1387).
در میان رسانهها، تلویزیون جامعترین و جذابترین وسیله ارتباط جمعی است که هم امکان حضور و پخش آن در همهجا، و هم ماهیت آن در مقابل دیگر رسانهها اهمیت دارد. تواناییها و قابلیتهایی که تلویزیون از ابعاد فناورانه برخوردار است چنان است که در مقایسه با رسانههای دیگر، قادر است متونی نزدیک و مشابه زندگی واقعی انسانها ارائه کند و به این دلیل تصاویر تلویزیونی، مخاطب را به مشارکت کامل برمیانگیزد (کازنو، 1387، ص 47). قدرت و تاثیر تلویزیون باعث شده تا این رسانه در ارتباط خود با جامعه از چارچوبی بنام بازنمایی رسانهای استفاده کند. چارچوبی که ادعا دارد تلویزیون نه تنها انعکاس واقعیت و بازتاب جامعه نیست بلکه رویکردی کمتر واقعگرایانه دارد که معانی را میسازد و واقعیت را بصورت رمز درآورده و به صورت نمادين و نه مبتني بر واقعيت، انعكاس ميدهد و این عمل معناسازی را به واسطه نظامهای بازنمایی مفاهیم، نشانهها، زبان و گفتمان انجام میدهد (Hall, 1997). یکی از واقعیتهای رسانهای در عرصه بازنمایی، نقش و کارکرد استراتژیک درامهای دنبالهدار تلویزیونی است امروزه در شبکهها و سازمانهای بزرگ تلویزیونی جهان، سریالها از یک کالای صرفا تجاری و سرگرمکننده فراتر رفتهاند و به ابزارهایی برای انتشار و آموزش سبک زندگی، مکاتب فکری و ایدئولوژیها و بازسازی تاریخ تبدیل شدهاند که در چارچوب رویکرد بازنمایی قرار می گیرند.
نظریه بازنمایی
از نظر ریچارد دایر مفهوم بازنمایی در رسانهها عبارت است از "ساختی که رسانههای جمعی از جنبههای مختلف واقعیت مثل افراد، مکانها، اشیاء، هویتهای فرهنگی ایجاد میکنند. تجلی بازنماییها ممکن است به صورت گفتاری، نوشتاری یا تصاویر متحرک باشد" (آذربخش، 1392، ص 87).
از آنجایی که توانایی به تصویر کشیدن تمامی جهان با توجه به پیچیدگیهایش امکانپذیر نیست برای همین "ارزشهای خبری، فشارهای پروپاگاندایی، تهییج، تقابل معنا در قالب مجموعهای از پیچیدگیهای فنی و محتوایی ارایه میشوند که برایناساس، بازنمایی عنصری محوری در ارایه تعریف از واقعیت محسوب میشود" (Watson and Hill, 2006, p 248).
هال، بازنمایی را بخشی از چرخه فرهنگی میداند که معنا و زبان را به فرهنگ ربط میدهد Hall, 1997)). وی بازنمایی را در سه دسته بازتابی، تعمدی و برساختی قرار میدهد. رویکرد انعکاسی یا بازتابی تاکید دارد که دوربین در حال نشان دادن واقعیت است. قدرت فهم و درک واقعیت وجود دارد و چیز ناملموسی در جهان خارج وجود ندارد. رویکرد تعمدی که میگوید هیچ عمل بازتابی از جهان خارج وجود ندارد و آنچه دوربین نشان میدهد اراده و قصد مخفیانهای است که در پشت تصاویر پنهان شده است. و رویکرد برساختی معتقد است که دوربین منعکسکننده واقعیات نیست بلکه در پی ایجاد نمایشی از واقعیت است. طبق این رویکرد، سیاستهای نمایشدهنده و صاحب رسانهها تعیینکننده تصاویر و شیوههای به تصویر درآوردن گروههای خاص است.
بنظر هال رویکرد سوم با ویژگی عمومی و اجتماعی زبان انطباق دارد. برایناساس، چیزها معنای خودبسندهای ندارند بلکه انسانها، معانی را میسازند و این عمل را بواسطه نظامهای بازنمایی مفاهیم و نشانهها انجام میدهند. این رویکرد، وجود جهان مادی را انکار نمیکند ولی اعتقاد دارد که آنچه حامل معنا است جهان مادی نیست بلکه نظام زبانی است یا نظامی که انسانها برای بیان مفاهیم از آنها استفاده میکنند، حامل معنا هستند که با بحث آلفرد شوتز درباره عدم وجود حقیقت بصورت ناب و سرراست همخوانی دارد. شوتز معتقد است تمام حقایق از حقایق بیرونی و خارجی مشتق میشوند و محصولی از گزینش بین یک بافت جهانشمول هستند که این گزینش از طریق فعالیتهای اذهان صورت میگیرد (Rojek, 2007). بنابرین حقایق فوق همواره در معرض تفسیر قرار دارند و حتی گاهی اوقات با انتزاع ساختگی از بافت خود متمایز میشوند یا به عنوان وضعیتی ویژه یا خاص تصور میشوند. در هر کدام از این حالتها، فاکتها افقهای معنایی درونی و بیرونی خود را حمل میکنند. این دیدگاه شوتز همانند نگاه گودمن است. از نظر گودمن "جهان برساخته اجتماعی است که از طریق اشکال مختلف دانش، از دانشروزمره گرفته تا اشکال متفاوت علم و هنر ساخته میشود" (Flick, 2005, p 31). بنابرین واقعیت همیشه چیزی در ارتباط با دنیا است و علیرغم اینکه جهان مادی به شکل خودبسنده وجود دارد، اما همیشه بواسطه دیدگاههای مختلف و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی شکل میگیرد. ساخت اجتماعی واقعیت بر نقش عوامل زمینهای در شکل دادن به شناسایی سوژهها از جهان مادی متکی است. عوامل زمینهای در قالب ایدئولوژی، اراده معطوف به قدرت، خواستهها و امیال گروهی و بسیاری از مولفههای دیگر نمود مییابند و آنچه از واقعیت شکل میگیرد را در چارچوب امری برساختی ارایه میدهند. بنابراین "چیزی به نام تجربه خالص، عریان و عینی درباره جهان واقعی وجود ندارد و با وجودی که دنیای عینی وجود دارد اما قابلیت درک آن به نظامهایی مانند زبان بستگی دارد" (استریناتی، 1384، ص 153).
بازنمایی از ساختارهایی چون واژه و لغت فراتر میرود و سوالی مطرح میکند مبنی براینکه چگونه گروهها و آنچه که در رسانه وجود خارجی پیدا میکنند، به وسیله تولیدات رسانهای بازنمایی شده است؟ این سوال به چگونگی رسانهها و ژانرهای مختلف آن ربط دارد و در عینحال معانی یا اثرات ضمنی سیاسی وسیعی را با خود به همراه دارد. درواقع، بازنمایی تصویری از واقعیت بیرونی را دستکاری شده به مخاطب تحویل میدهد. بازنمایی همه امور جهان را کپیبرداری از واقعیت میکند و در این میان محتوا و پیام ارایه شده، کپی شده از کپی واقعیت است؛ دراین میان، رسانهها زبان ارائه بازنمایی از واقعیت را یدک میکشد و از خصیصه مهمی همچون چندزبانی برخوردار است. مثلا رسانه تلویزیون، هم از تصویر برخوردار است و هم از صدا. برای همین هم با زبان تصویر و هم با زبان گفتار و با ترکیب آنها میتواند به بازنمایی واقعیت بپردازد. یکی از مسایل پر رمز و راز دنیای امروز، آسیبهای اجتماعی است که گریبانگیر جوامع شده و رسانهها را با چالش مواجه ساخته است. چالشی که در رموز بازنمایی شده رسانهها یا بازتابی از واقعیت جامعه و یا برساختی از آن میباشد.
آسیبهای اجتماعی در آیینه تلویزیون
در حوزه آسيبهاي اجتماعي، رسانهها تأثير و كاركردهاي مثبت و منفي فراواني دارند. در میان رسانه ها، تلويزيون با آگاهسازي و اطلاعرساني در زمينه وقوع جرايم و انحرافات اجتماعي در پيشگيري و كنترل انحرافات اجتماعي نقش مؤثري ايفا ميكنند. تلویزیون به مثابه يكي از متوليان سلامت در جامعه، نقشی مهم در آموزش مهارتهاي زندگي به افراد جامعه و توانمندسازي آنان دارد. مهارتهاي زندگي، هم بعنوان يكي از راهكارهاي ارتقاي سلامت رواني و هم بعنوان ابزاري براي پيشگيري از آسيبهاي روانی-اجتماعي مبتلابه جامعه نظير اعتياد، خشونت، خودکشي و موارد مشابه قابل استفادهاند.
البته رسانهها با وجود كاركردهاي مثبت در زمينه اطلاعرساني، پيشگيري از جرم و دادن آگاهي بـه مردم، داراي كاركردهاي منفي نيز هستند. رسانهها بويژه تلویزیون، با توليد برنامههاي جنايي باعث میشوند تا مخاطبان با قهرمان جنايي، احساس همدلي كنند كه گاه اين احساس به هويت يگانه منتج ميشود و در اثر اين حركت ذهني، مخاطب آن قهرمان را به عنوان الگو و مرجع برميگزيند و جنايت او را ارزشي مثبت تلقي ميكند. ذكر جزئيات رفتارهاي جنايي و شيوههايي كه مجرمان براي ارتكاب جرم از آن استفاده ميكنند، براي كساني كـه مستعد ارتكاب جرم هستند، نوعي آموزش ترفندها و مهارتهاي ارتكاب جرم محسوب ميشود (امجدیان، 1395، ص 16). نمايش مداوم خشونت و جرم در رسانههاي تصويري باعث بيتفاوتي انسانها و كرخت شدن آنان ميشود.
اگر ناهنجاري در نظر افراد جامعه، امري زشت و غيرمنطقي جلوه كند، ميزان ارتكاب انحراف اجتماعي و خروج از هنجارهاي جامعه كاهش خواهد يافت؛ اما انعكاس پيدرپي كجرويهاي اجتماعي در تلویزیون باعث كاهش نفرت از انحرافات و عادي شدن نابهنجاري در جامعه ميشود، زيرا فرد درمييابد كه هنجارهاي اجتماعي كه به نظر وي غيرقابل تخطي بودند، قابل شكستن و تخلف هستند، ازاينرو، انگيزه ارتكاب جرم در فرد تقويت ميشود. ذكر انواع انحرافات از رسانهها و اعلام رشد سرسامآور آن، منجربه ايجاد روحيه سوءظن و شك نسبت به ساير افراد جامعه ميشود و اعتماد اجتماعي را تضعيف ميكند كه در نتيجه، مشكلات عديدهاي را در مراودات اجتماعي ايجاد خواهد كرد. شبکههای تلویزیونی ازطريق تبليغات گسترده تجاري، در واقع تمايل به كالاپرستي و مصرفزدگي و گرايش به زيادهخواهي را تشديد ميكنند و بنوعي، موجب از بين رفتن تعادل رواني انسانها ميشوند (نیرومند، 1391). برخي از شبکهها خصوصا در قالب سریالها با ارائه تصاوير تحقيرآميز از نظام عدالتكيفري، تأثير كنترل بيروني (پليس و دستگاه قضايي) را كاهش ميدهند.
بنابراین رسانهها و خصوصا تلویزیون در هر جامعهای که فعالیت کنند میتوانند بعنوان آیینهای از آن جامعه باشند تا به انعکاس واقعیتهای موجود در آن جامعه دست زنند یا اینکه با برشی از واقعیت موجود در جامعه در پی برساختن آنچه که از واقعیت تعریف کردهاند، به مخاطبان تحمیل کنند.
روششناسی
برای بررسی محتوای پیامهای موجود در یک متن میتوان از روش تحلیلمحتوا استفاده کرد. در این روش محتوای پیامها به طور عینی و نظامدار بررسی میشود. تحلیلمحتوا روشی مناسب برای پاسخ دادن به سؤالهایی درباره محتوای یک پیام است. ارل ببی در این باره معتقد است: تحلیلمحتوا شاخصی است که بوسیله آن میتوان فرایندهایی را که به تولید پیام منجر شده و فرایندهایی را که پس از مصرف پیام اتفاق میافتد، ارزیابی کرد (ببی، 1386، ص 211). مقاله حاضر با استفاده از روش تحليلمحتوا، بازنمایی آسیبهای اجتماعی را بعنوان محتوای سریالهایی که طی ده سال گذشته (1385 الی 1395) توسط شبکه سبلان تولید و پخش شده، مورد بررسي قرار داده است.
واحد تحلیل و واحد ثبت، صحنه است. صحنه مکان فیلمبرداری است. در یک صحنه به فضای حاکم بر آن، بازی بازیگر، دیالوگها و اتفاقاتی که در آن صورت میگیرد، پرداخته میشود. صحنه از یک یا چند پلان تشکیل میگردد که ممکن است داخلی یا خارجی و یا روز یا شب باشد. به عبارت دیگر کنشی بیوقفه در داستان فیلم که معمولا در یک مکان خاص و طی یک محدوده زمانی مشخص روی میدهد. گاه صحنه در بیش از یک محل رخ میدهد مانند تعقیب که در مناطق مختلفی صورت میگیرد. صحنه میتواند شامل یک و یا چند نما باشد.
جامعه آماری، تمامی سریالهایی است که در طی سالهای 95-1385 توسط شبکه سبلان تولید و پخش شده است. این سریالها عبارتند از 1- گونچیخان (74 صحنه) 2- آجینفس (115 صحنه) 3- خانه وکیل (121 صحنه) 4- سایهای در تاریکی (73 صحنه) 5- آقای وکیل (115 صحنه) 6- درزیخانا (88 صحنه) 7- هتل قوجالار (92 صحنه) 8- بیزیم آپارتمان (70 صحنه) 9- ققنوس (85 صحنه) 10- یاغیش باغریندا (48 صحنه) است. با توجه به اینکه سریالهای فوق جمعا 266 قسمت هستند که نزدیک به 5 هزار و 320 صحنه وجود داشت که بخاطر بالا بودن میزان جامعه آماری از نمونهگیری استفاده شد. برای دسترسی به حجم نمونه با توجه به اینکه سریالهای مختلف هر کدام قسمتهای متفاوتی داشتند و از 45 تا 17 قسمت متغیر بود برای اینکه سهم متعادلی برای هرسریال در نظر گرفته شود از نمونهگیری سهمیهای استفاده شد که شامل 49 قسمت شد و نمونه بدست آمده از ضریب کوکران بیش از 800 نمونه شد که طی کدگذاری صحنههای انتخابی, در نهایت 881 صحنه مورد کدگذاری قرار گرفت.
در مقاله حاضر برای محاسبه ضریب قابلیت اطمینان، 20 درصد از مطالب مورد بررسی (تقریبا 180 صحنه) انتخاب و توسط دو کدگذار مجددا کدگذاری شدند. سپس اعداد به دست آمده از درصد توافق مشاهده شده و درصد توافق مورد انتظار در فرمول ویلیام اسکات3 گذارده شد. نتایج نشان داد که میزان دو کدگذاری رقم 95 درصد را نشان میدهد که حاکی از قابلیت اعتماد و اطمینان آن است.
متغیر اصلی مورد بررسی آسیب اجتماعی است که به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد رسمی و غیررسمی جامعه قرار نمیگیرد و درنتیجه با منع قانونی ویا قبح اخلاقی و اجتماعی روبهرو میگردد. به همین دلیل کجروان سعی دارند کجرویهای خود را از دید ناظران، قانون اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان سازند. زیرا در غیر اینصورت با پیگرد قانونی، تکفیر اخلاقی و طرد اجتماعی مواجه میشوند (ستوده، 1389). توجه به این نکته مهم است که مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، مثلاً طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوما آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. در مواردی، مددکار به زوج پیشنهاد میكند، طلاق بگیرد، چون یک راه نجات است. اما طلاق میتواند زمینهساز گرفتاریهای دیگر مثل فرار بچهها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدیگری، توزیع موادمخدر و سرقت باشد. در این مطالعه منظور از آسیبهای اجتماعی گونههای مرتبط با آن یعنی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی وسیاسی است که در ذیل آنها آسیبهایی چون فقر، بیکاری، خشونت، مهاجرت، اعتیاد و مشکلات زنان مطرح میشود.
هدف و سوالات
با توجه به اینکه هدف کلی را بررسی و مطالعه آسیبهای اجتماعی بازنمایی شده در سریالهای پخش شده شبکه سبلان در طی سالهای 1395–1385 تشکیل میدهد، بنابراین سوال اصلی مقاله میزان و نحوه بازنمایی آسیبهای اجتماعی در سریالهای شبکه سبلان طی ده سال اخیر میباشد و سوالات جزیی عبارتند از: 1- کدام آسیبهای اجتماعی در سریالهای پخش شده از شبکه سبلان در طی 95-1385 مطرح شدهاند؟ 2- دربرگیری و گروههای اجتماعی مرتبط با آسیبهای اجتماعی کدامها هستند؟ 3- کدام الگوهای اصلاحی برای آسیبهای اجتماعی مطرح شدهاند؟ 4- نحوه برخورد با آسیبهای اجتماعی چگونه بازنمایی شدهاند؟ 5- عوامل موثر بر ایجاد آسیبهای اجتماعی و مقصران آسیبهای اجتماعی چگونه بازنمایی شدهاند؟
یافتهها
در این قسمت به یافتههای پژوهش اشاره و سپس به تحلیل آنها پرداخته میشود.
1- آسیبهای اجتماعی مطرح شده
طی بررسیهای انجام یافته (مومن مقدم، 1394، شفیعی، 1395) آسیبهای اجتماعی اولویتدار در استان اردبیل طی سالهای 87 تا 95 را اغلب نزاع و درگیری، اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر، بیکاری، مزاحمت به نوامیس و خیانتهای همسران، مشروبات الکلی و سرقت و دزدی تشکیل دادهاند. در طی این سالها سریالهای تلویزیونی پخش شده به برخی آسیبهای اولویتدار استان اردبیل پرداخته و به برخی دیگر از آنها نپرداختهاند. در سریالهای مورد بررسی، در 376 صحنه و 7/42 درصد هیچیک از آسیبهای اجتماعی بازنمایی نشده است. با اینحال آسیب اجتماعی "اختلافات خانوادگی" در 56 مورد از صحنهها و 3/6 درصد بیش از سایر آسیبها بازنمایی شده است و "مشکلات زنان" و "توطئه، نیرنگ و حقهبازی" هر کدام به ترتیب با 55 مورد و 2/6 درصد و 54 مورد، 1/6 درصد در مکانهای بعدی قرار دارند. (جدول شماره 1)
2- دربرگیری آسیبهای اجتماعی بازنماییشده
طبق نتایج بدست آمده، 7/42 درصد ازصحنهها فاقد دربرگیری آسیبهای اجتماعی است و 8/34 درصد دیگر ازصحنههایی که آسیبهای اجتماعی وجود دارد، دارای دربرگیری "عمومی" است؛ عمومی یعنی همه مردم جامعه را میتواند دربرگیرد. در 3/14 درصد از صحنهها "خانواده" و در 7 درصد دیگر "فرد" مقوله دربرگیری آسیبهای اجتماعی را شکل داده است. (جدول شماره 2)
3- بازنمایی الگوی اصلاحی برای آسیبهای اجتماعی
یکی از وظایف مهم رسانهها نشان دادن مشکل یا آسیب و ارایه راهحل برای آن در جهت تعالی جامعه است. بررسیها نشان میدهد که در بیش از 70 درصد صحنهها الگویی اصلاحی برای رفع یا از بین بردن آسیب اجتماعی ارایه نشده است و در 5/7 درصد از صحنهها میتوان شاهد الگویی اصلاحی بنام "گفتگو و تعامل" برای حل آسیب و مساله بود. در جریان گذاشتن، همکاری کردن یا اطلاع دادن به "پلیس و نیروی انتظامی" الگوی دیگری است که در 3/4 درصد از صحنه ارایه شده است. (جدول شماره 3)
4- بازنمایی نحوه برخورد با آسیبهای اجتماعی
نحوه برخورد با آسیبها در کمتر از نیمی از صحنهها برجسته شدهاند و با آنکه ذهنیت برآن است که مقولاتی چون ارایه راهحل در اواخر سریال اتفاق میافتد اما نتایج نشان میدهد که با آنکه در بیش از 60 درصد از صحنهها نحوه برخوردی با آسیبهای اجتماعی وجود ندارد. اما در 9/27 درصد از صحنهها "ارایه راهحل" بعنوان نحوه برخورد با آسیبهای اجتماعی عنوان شده است. با توجه به اینکه در صحنهها نحوه برخورد با آسیب مدنظر بود سعی براین بود تا در هر صحنه اگر در این زمینه موردی مطرح شده مورد توجه قرار گیرد که در بیش از یک چهارم صحنهها راهحل برای کاهش یا از بین بردن آسیب مطرح شده است. "سرپوش گذاشتن و بیاعتنایی به آسیب" با 4 درصد و "توجیه آسیب" نیز با 9/3 درصد در مکانهای بعدی هستند. (جدول شماره 4)
5- بازنمایی عوامل موثر بر ایجاد آسیبهای اجتماعی
در 6/50 درصد از صحنهها عامل موثر بر ایجاد آسیباجتماعی نشان داده نمیشود. در 9/8 درصد از صحنهها "عدم کارایی خانواده" به عنوان عامل موثر، بازنمایی شده است و پس از آن، "فقر اقتصادی و کمبود امکانات" با 5/5 درصد بیش از سایر گزینهها تکرار شدهاند. "ثروت زیاد و سوءاستفاده از آن" و "بلندپروازیها و ارضا نشدن نیازها" هر کدام به ترتیب با 1/4 و 4 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. همچنین گزینههای "عدم آگاهی از آسیب" و"نظارت نادرست بر عملکردها" هر کدام به ترتیب با 6/1 و 4/1 درصد کمتر از بقیه بعنوان عاملان موثر بازنمایی شدهاند. (جدول شماره 5)
6- بازنمایی عاملان آسیبهای اجتماعی
در 8/54 درصد از صحنههای مورد بررسی از سریالهای شبکه سبلان، هیچگونه اشارهای به عاملان آسیبهای اجتماعی نشده است. اما در 9/21 درصد از صحنهها "مردان" بعنوان عاملان آسیبهای اجتماعی بازنمایی شدهاند و "خانواده" از این حیث، 9/14 درصد را بخود اختصاص داده است. همچنین "دوستان و آشنایان" و "دولت" هر کدام به ترتیب با 1/4 و 4/2 درصد در رتبههای بعدی هستند. (جدول شماره 6)
بحث و نتیجهگیری
وجوه مهم و اساسی در بازنمايي واقعيت توسط رسانهها، در این است كه آنها هیچوقت وسیلهای خنثي و ابزاری بيطرفانه در ارائة تصوير، مطلب و گفتمان آن بشمار نمیآیند. رسانه به زبان و معنا اتکا دارد و زبان و معنا هم در چارچوبهای گفتمانی معمولا با قدرت سروکار داشته و به آن متکی است. بنابراین بازنمايي حوادث و وقایع (آسیبهای اجتماعی) بوسیله رسانهها، جدا از مباحث اخلاقي و غيراخلاقي آن، سمتوسو و جهتگیری ايدئولوژيك دارد و در راستاي تضعيف (یا از بین بردن) يا تثبيت و تحکیم قدرت و گفتمان ويژهاي پیش میرود (Hall, Jhally, 2007, p 32). برايناساس، درك ما از بازنمايي آسیبهای اجتماعی در صداوسیما در وهله اول ادراكي است كه توسط این رسانه ايجاد شده و در وهله دوم درك و فهم مذکور وابسته به گفتمان ويژهاي است كه رسانه در خدمت آن قرار گرفته است.
اغلب اندیشمندان و کارشناسان حوزه جامعه و رسانه، به تاثیر رسانهها در کنترل یا گسترش آسیبهای اجتماعی تاکید کردهاند. از اینرو بدلیل گسترش تکنولوژی و نفوذ رسانهها در زندگی مردم، توجه به نقش رسانه درحوزه آسیبهای اجتماعی چشمگیر است. برخی از کارشناسان و فعالان حوزه رسانه معتقدند که رسانه ملی بعنوان فراگیرترین رسانه همگانی، همواره در راستای دستیابی به این هدف گام برداشته و با تولید آثار مختلف در حوزههای اجتماعی پرداخته است. آثاری که بسیاری از آنها حتی زمینهساز بروز گفتمانها و شکلگیری مباحث جدید در این حوزهها شده است. اما برخی دیگر اعتقاد دارند که صداوسیما در رسالت خود موفق نبوده و دارای ضعفهایی در حوزه اطلاعرسانی و آموزشدهی میباشد. از جمله پتانسیلهای صداوسیما در این مسیر، سریالهای تلویزیونی است که میتواند در زمینه ارایه راهکار برای کاهش آسیبهای اجتماعی موثر باشد. سریالها با توجه به عامهپسند بودن و داشتن مخاطبان زیاد یکی از قالبهایی است که ظرفیت آموزش جامعه علیرغم سرگرمکنندگی آن دارد. پژوهشها (شهاب، 1389؛ قاسمی، 1391؛ مومنمقدم، 1394) نشان میدهند نقش و اهمیت فیلم و سریال در فرایند اجتماعی شدن افراد جامعه انکارناپذیر بوده و فعالیتهای عملی و آفرینشگری انسانها با ساختارهای اجتماعی دارای ارتباط متقابل است. یکی از وظایف اصلی مجموعهسازی در تلویزیون فارغ از وجوه سرگرمکنندگی آن، بازنمایی واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی و بیان آسیبهای مرتبط با این حوزههاست. برنامههای نمایشی از ظرفیت بالایی برای انجام این رسالت و ماموریت رسانهای برخوردار هستند. مجموعههای تلویزیونی به واسطه خلق موقعیتهای دراماتیک و بهرهگیری از عناصر بصری از حیث روانشناختی، دامنه و عمق، تاثیر بیشتری بر مخاطب دارند و میتوانند به فرهنگسازی و هنجارپذیری افکار عمومی کمک کنند.
یکی از موارد بسیار مهمی که در جامعه امروز مشهود است وجود آسیبها و مشکلات اجتماعی است که وظیفه صداوسیما را بعنوان رسانه ملی سنگینتر کرده است. در این میان استان اردبیل بعنوان بخشی از ایران مستثنی از این مشکلات و آسیبها نبوده و با آسیبهای اجتماعی عدیدهای مواجه است. طبق آمارهای رسمی و غیررسمی طی ده سال اخیر، آسیبهای اجتماعی هر سال افزایش قابل توجهی داشته است. آسیبهایی که طی ده سال گذشته در استان اردبیل بالاترین میزان را داشتهاند بیکاری، نزاع و درگیری (خشونت)، دزدی و سرقت، طلاق، اعتیاد و مواد مخدر، مشروبات الکلی، حاشیهنشینی میباشند و مورد مهمی که اخیرا به این مشکلات افزوده شده، افزایش روابط نامشروع و خیانت همسران (مومنمقدم، 1394) است که وجود چنین آسیبهایی برای جامعه اردبیل میتواند ضربات و خسارات اجتماعی و فرهنگی جبرانناپذیری ایجاد کند. توجه به الگوی خطی مساله اجتماعی، سپس تبدیل آن به آسیب و نهایتا عدمحل آنها، باعث ایجاد بحران اجتماعی خواهدشد. برای مثال طلاق در استان اردبیل طی دو دهه قبل کمتر از ده درصد بوده اما طی سالهای 95-1385 روند پرشتابی داشته که در طی دو سال اخیر با ثبت 28 درصد4 استان اردبیل را جزو پنج استان اول کشور قرار داده، نشان میدهد که این استان وارد مرحله آسیب شده و حتی در مرز بحران قرار دارد. مورد دیگر نزاع و درگیری و افزایش خشونتهای فردی، خانوادگی است که در اردبیل نه تنها کاهش نیافته بلکه طی ده سال اخیر روندی روبهرشد داشته است. البته از مهمترین علتهای آن رشد بیکاری در استان و ثبت رکورد 27 درصدی5 میزان بیکاری است که از دیدگاه روانشناختی عامل ناهنجاری بوده و باعث افزایش خشونت میشود. مساله دیگر که از مرزهای مسالهدار شدن و آسیببودن فراتر رفته و بحرانی اجتماعی را درپی خواهد داشت، مساله خیانت همسران است. شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین عوامل موثر بر آن میباشد و در بالا رفتن میزان طلاق نیز تاثیر مستقیمی داشته است. عدم حل این مسایل و عدم پرداخت رسانهای یا پرداخت ضعیف به این مساله نمیتواند کمکی به حال جامعه باشد.
با وجود اینکه تمامی سریالهای مورد بررسی با مضامین اجتماعی بوده اما نزدیک به نیمی از صحنههای مورد بررسی هیچگونه اشارهای به آسیبهای اجتماعی نشده است و در صحنههایی که آسیبها مطرح شدهاند، مواردی هستند که آسیبهای اولویتدار جامعه محسوب نمیشوند یا سریالهایی هم که نسبت به آسیبهای اولویتدار پرداختهاند سطحی بوده و نگاه عمیق جامعهشناختی و روانشناختی کمتر صورت گرفته است. آنچه پژوهشها نشان میدهند، صداوسیما در پرداختن به آسیبهای اجتماعی درست عمل نمیکند و با وجود آسیبهای اجتماعی فراوان، اما به مسایلی کمتر حساس و دارای درجه اهمیت پایین میپردازد و این موارد هم با حرفهایگری کمتری صورت میگیرد (شهاب، 1389). عدم اشاره یا نگاهی سطحی به مشکلات خانوادگی، مشکلات زنان، توطئه و نیرنگ، سرقت و خشونت، آسیبهایی جدی (مومن مقدم، 1394) هستند و در اردبیل نیز باعث خسارتهای اجتماعی و فرهنگی میشوند اما پرداخت رسانهای به این آسیبها از عمق زیادی برخوردار نیست. در واقع نمیتوان بازنمایی واقعگرایانهای را در سریالها مشاهده نمود. یعنی برشی از واقعیت اجتماعی در کادر دوربین قرار میگیرد اما چنان سطحی یا احساسی برخورد میشود که نمیتوان امیدوار به اصلاح جامعه بود هر چند در این زمینه، نهادها و دستگاههای زیادی مرتبط هستند اما رسانه میتواند تاثیر بیشتری در این زمینه داشته باشد. باید واقعیات اجتماعی را نه بر اساس بازنمایی برساختی که بر اساس بازنمایی واقعی انجام داد. بررسی مواردی از یافتههای تحقیق و مقایسه آن با جامعه، وضعیت موجود را بهتر نمایان میسازد. آسیبهایی چون طلاق، حاشیهنشینی، نزاع و درگیری در طبقات پایین بیشتر است و خیانت همسران اغلب در طبقات بالا و مرفه مشاهده شده است.6 در حالیکه آسیبهای اجتماعی بازنمایی شده اغلب در طبقات متوسط بازنمایی شده که با واقعیات جامعه اردبیل سازگاری کمتری دارد. از جمله مهمترین تغییرات در میان گروههای سنی در اردبیل این است که آسیبهای اجتماعی در میان نوجوانان اردبیل بشدت افزایش نشان میدهد بطوری که طی ده سال اخیر میزان جرائم در میان آنها 400 درصد و میزان دستگیرشدگان 118 درصد افزایش داشته است7. این روند افزایش در طی دهه اخیر نسبت به دهههای قبل بیشتر بوده اما در سریالهای مورد بررسی، نوجوانان و کودکان کمترین درصد بازنمایی را داشتهاند. در اغلب صحنهها مردان بعنوان افرادی که آسیبپذیر بوده یا با آسیبهای اجتماعی مرتبط بودهاند، بازنمایی شده در حالیکه در جامعه اردبیل مشکلات زنان و آسیبهای مرتبط با زنان طی سالهای اخیر رشد داشته است و از طرفی در سریالها مشکلات زنان برجسته شده که از این نظر بازنمایی واقعی در سریالها بوقوع پیوسته اما بازنمایی جنسیت شکلی واقعی بخود نگرفتهاند.
عدم کارایی خانواده و فقر اقتصادی از جمله عوامل موثر بر ایجاد آسیبهای اجتماعی بازنمایی شده که با وجود درصدهای کمتر اما واقعیتی است که در سریالها نمود واقعی پیدا کرده است. در واقع از جمله مسایل مهمی که باعث ایجاد آسیبها در جامعه اردبیل شده، عدم سرمایهگذاریهای اقتصادی و آمار بالای بیکاری است و از طرف دیگر خانوادهها نیز با نگاه سنتی نسبت به وضعیت نیمه مدرن امروز، با پارادوکس تربیتی مواجه هستند که باعث شده تا آسیبها رشد روزافزون داشته باشد. این مساله در سریالهای مورد بررسی، براساس بازنمایی واقعیات شکل گرفته است. در واقع در بازنمایی برساختی، هدف، ارایه تصویری ذهنی از واقعیت است که گرچه به طور کلی بیارتباط با واقعیت بیرونی نیست، اما تصویری گزینشی از واقعیت است. به معنای دیگر، برساخت واقعیت، دوباره چیدن و گزینش جنبههایی از واقعیت بیرونی است. در حالیکه در بازنمایی واقعی، رسانه باید آینهوار به بازتاب و انعکاس واقعیات اجتماعی بپردازد و سپس با ارایه راهحل و اطلاع نسبت به مسایل و مشکلات آن جامعه، در تعالی آن گامهای اساسی بردارد.
بازنمایی واقعیات با رویکرد واقعی و نشاندادن وضعیت موجود در جامعه و ارایه راهحل و راهبرد برای کاهش مسایل اجتماعی از یکطرف و استفاده از پتانسیلهای نهادهای فرهنگی خصوصا رسانهها و در راس آنها صداوسیما میتواند در ایجاد جامعهای با مشکلات کمتر یاریرسان باشد. افزایش آسیبهای اجتماعی به 29 آسیب مختلف8 باعث ایجاد وضعیت حاد برای جامعه میشود که این مساله در استان اردبیل نیز با توجه به شرایطی که پدید آمده در حادتر شدن جامعه اردبیل نقش بسزایی داشته است.
این وضعیت باعث می شود تا نقش و کارکرد صداوسیما بخصوص شبکه استانی سبلان بعنوان تنها رسانه رسمی، بیشتر و حساستر باشد. با توجه به اینکه مخاطبان شبکه استانی اردبیل معمولا بین 65 تا 70 درصد9 متغیر بوده که همین درصد بالا نشان میدهد در میان رسانههای گوناگون، شبکه سبلان دارای بیشترین و بهترین فرصت، جهت ارایه پیامهای متنوع خود در قالب آموزش مخاطبان است. دراین زمینه از جمله ساختارهای برنامهسازی که پرمخاطب بوده و میتواند در ارتباطبا آسیبهای اجتماعی مثمرثمر باشد، استفاده از قالب سریال است. تولید سریال با توجه به محبوب بودنش در میان مخاطبان میتواند برای جامعه موثر بوده و در کاهش آسیبهای اجتماعی تاثیر فراوانی داشته باشد. اما تولید سریال نباید از سطحی بودن رنج ببرد و مسئولان و سیاستگزاران رسانه ملی باید با حساسیت بیشتر در بازنمایی واقعی مسایل اجتماعی تلاش کنند.
پیشنهادها و راهکارها
1- ساخت و تولید سریالهای متعدد با موضوعات گوناگون مرتبط با آسیبهای اجتماعی و بررسی موضوعی و کالبدشکافی آن در طول سریال. 2- پرداخت هنرمندانه و غیرمستقیم به آسیبهایی همچون خیانت همسران، مشروبات الکلی، روسپیگری و... 3- تغییر در سیاستهای سازمان صداوسیما در موضوعاتی چون خشونت، مسایل جنسی و... با در نظر گرفتن اصول اسلامی و با مجوز گرفتن از علما و مسئولان نظام. 4- برجستهکردن تاثیرات اجتماعی سریالها از جنبه آسیبهای اجتماعی که اغلب با رویکردی فردگرایانه بازنمایی شدهاند. 5- تاکید بر پژوهشهای اصولی و صحیح درباره موضوعات برای تولید سریال. 6- همکاری با امور اجتماعی استانداری، بهزیستی، پزشکی قانونی و نیروی انتظامی درجهت شناسایی آسیبهای اولویتدار برای تولید سریال. 7- ساخت سریالهای طولانی قسمت هم از جنبه تاثیرگذاری و جذب مخاطبان هم در بحث کاهش هزینههای مالی و مبارزه با سریالهای ماهوارهای. 10- پرهیز از حاکم شدن نگاههای سیاسی و ایدئولوژیک در سریالها میتواند جلوی خودسانسوری را گرفته و در بروز خلاقیتها بسیار موثر باشد. 11- با توجه به گسترش شبکههای ماهوارهای و شبکههای مجازی، صداوسیما از ملاحظهکاری، محافظهکاری و خاصگرایی پرهیز کرده و واقعیات اجتماعی و مسایل و مشکلات آن را در جهت اصلاح جامعه و کاهش آسیبها با تولید سریال بنمایش بگذارد. 12- از مهمترین مشکلاتی که عوامل سریالساز در استان اردبیل با آن مواجه هستند، اعتراض و جلوگیری مسئولان استانی از بنمایش گذاشتن مسایل اجتماعی استان است (به نقل از مدیران و تهیهکنندگان سریال در استان اردبیل). در واقع مسئولان استان بعلت عدم سوادرسانه ای، دارای تفکرات اشتباه و غیرعلمی در این زمینه هستند. پیشنهاد میشود مسئولان صداوسیما با اجازه و مجوز رسمی از مسئولان بالای نظام، برچنین موانعی غلبه کرده و راه تولید سریالها با موانع کمتر را بگشایند.
جدول شماره 1: توزیع فراوانی آسیبهای اجتماعی مطرح شده برحسب صحنه
ردیف | آسیبهای اجتماعی | فراوانی | درصد |
1 | وجود ندارد | 376 | 7/42 |
2 | اختلافات خانوادگی | 56 | 3/6 |
3 | مشکلات زنان | 55 | 2/6 |
4 | توطئه، نیرنگ و حقهبازی | 54 | 1/6 |
5 | دزدی و سرقت | 52 | 9/5 |
6 | خشونت | 47 | 3/5 |
7 | رفتارهای نامناسب | 36 | 1/4 |
8 | سایر10 | 36 | 1/4 |
9 | اعتیاد | 30 | 4/3 |
10 | دروغگویی | 29 | 3/3 |
11 | نزول و ربا | 19 | 2/2 |
12 | بیکاری | 18 | 2 |
13 | تهمت و غیبت | 17 | 9/1 |
14 | طلاق | 14 | 6/1 |
15 | خریدو فروش موادمخدر | 14 | 6/1 |
16 | مشکلات موجود در ادارات | 12 | 2/1 |
17 | قاچاق کالا | 9 | 1 |
جمع | 881 | 100 |
جدول شماره 2: توزیع فراوانی دربرگیری آسیبهای اجتماعی بازنمایی شده برحسب صحنه
ردیف | دربرگیری | فراوانی | درصد |
1 | وجود ندارد | 376 | 7/42 |
2 | عمومی | 307 | 8/34 |
3 | خانوادگی | 126 | 3/14 |
4 | فردی | 62 | 7 |
5 | گروهی | 7 | 8/0 |
جمع | 881 | 100 |
جدول شماره 3: توزیع فراوانی بازنمایی الگوی اصلاحی برای آسیبهای اجتماعی برحسب صحنه
ردیف | الگوی اصلاحی | فراوانی | درصد |
1 | وجود ندارد | 620 | 4/70 |
2 | گفتگو و تعامل | 66 | 5/7 |
3 | پلیسونیرویانتظامی | 38 | 3/4 |
4 | مراجعه به وکیل یا مشاوره با آن | 32 | 6/3 |
5 | جریمه و تنبیه | 26 | 3 |
6 | حل مخفیانه | 14 | 6/1 |
7 | همکاری با مامورین قانون | 10 | 1/1 |
8 | مراجعه به مراکزی چون ترکاعتیاد و ... | 10 | 1/1 |
9 | صبر و تحمل و سکوتکردن | 8 | 9/0 |
جمع | 881 | 100 |
جدول شماره 4: توزیع فراوانی بازنمایی نحوه برخورد با آسیبهای اجتماعی برحسب صحنه
ردیف | نحوه برخورد | فراوانی | درصد |
1 | وجود ندارد | 543 | 6/61 |
2 | ارایه راهحل | 246 | 9/27 |
3 | سرپوش گذاشتن و بیاعتنایی | 35 | 4 |
4 | توجیه آسیب | 34 | 9/3 |
5 | انکار آسیب | 23 | 6/2 |
جمع | 881 | 100 |
جدول شماره 5: توزیع فراوانی بازنمایی عوامل موثر بر ایجاد آسیبهای اجتماعی برحسب صحنه
ردیف | عوامل موثر | فراوانی | درصد |
1 | عنوان نشده است | 446 | 6/50 |
2 | عدم کارایی خانواده | 78 | 9/8 |
3 | فقر اقتصادی و کمبود امکانات | 49 | 5/5 |
4 | ثروت زیاد و سواستفاده از آن | 36 | 1/4 |
5 | بلندپروازیها و ارضا نشدن نیازها | 35 | 4 |
6 | تضعیف پیوندهای اجتماعی با دیگران | 34 | 9/3 |
7 | مشکل و فقرفرهنگی | 34 | 9/3 |
8 | همنشینی و تعامل با افراد ناباب | 33 | 7/3 |
9 | طعم، حرص و آز | 31 | 5/3 |
10 | نظام طبقات اجتماعی | 25 | 8/2 |
11 | تبعیض علیه زنان | 18 | 2 |
12 | عدم انطباق فرد با تغییرات جامعه | 14 | 6/1 |
13 | نقض قانون | 14 | 6/1 |
14 | عدم آگاهی از آسیب | 14 | 6/1 |
15 | نظارت نادرست به عملکردها | 12 | 4/1 |
جمع | 881 | 100 |
جدول شماره 6: توزیع فراوانی بازنمایی عاملان آسیبهای اجتماعی برحسب صحنه
ردیف | عاملان | فراوانی | درصد |
1 | عنوان نشده است | 483 | 8/54 |
2 | مردان | 193 | 9/21 |
3 | خانواده | 131 | 9/14 |
4 | دوستان و آشنایان | 36 | 1/4 |
5 | دولت | 21 | 4/2 |
6 | زنان | 15 | 7/1 |
7 | پزشکان | 2 | 2/0 |
جمع | 881 | 100 |
منابع و مآخذ
آذربخش، علیمحمد (1392). درآمدی بر نقش رسانهها در جریانسازی، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی
امجدیان، حسین (1395). نقش رسانهها در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و امنیت روانی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
استریناتی، دومنیک (1384). مقدمهای بر نظریههای فرهنگ عامه، ترجمه ثریا پاکنظر، چاپ دوم، تهران: گامنو
ببی، ارل (1386). روشهای تحقیق در علوم اجتماعی. ترجمه رضا فاضل، چاپ دوم، تهران: انتشارات سمت
پورسیف، علیرضا (1395). نخبهکشی ازنوع تلویزیون، ویژهنامه مجله تبار، به نقل از سایت برترینها
http://www.bartarinha.ir/fa/print/309960
دفتر برنامه کنترل موادمخدر سازمان ملل متحد
https://www.unodc.org/islamicrepublicofiran/fa
خوشفر، غلامرضا (1387). تأثير وسايل ارتباطجمعي بر اخلاق اجتماعي نوجوانان، دانشكده علوم انساني و اقتصادي دانشگاه مازندران
شفیعی، شفیع (1395). روند آسیبهای اجتماعی در استان اردبیل، اداره کل امور اجتماعی استانداری اردبیل
شهاب، فوزیه (1389). نقش وسایل ارتباط جمعی در پیشگیری، بروز و کنترل آسیب های اجتماعی، تهران: صداوسیما، مرکز پژوهش
فکوهی، ناصر (1395). چرا سنت؟چرا مدرنیته؟ به نقل از سایت انسانشناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/article/574.html
فرانکفورد، چاوا، نچمیاس، دیوید (1390). روشهای پژوهش در علوماجتماعی، مترجم فاضل لاریجانی، رضا فاضلی، تهران: سروش
قاسمی، محمدصادق (1391). بازنمایی آسیبهای اجتماعی در آثار سینمایی رسول ملاقلیپور، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی
کازنو، ژان (1387). جامعهشناسي وسايل ارتباط جمعي، ترجمه باقر ساروخاني، منوچهر محسني، تهران: اطلاعات
مومنمقدم، رباب (1394). شناسایی و بررسی اولویتهای آسیبهای اجتماعی در شهرهای استان اردبیل و راهکارهای رسانهای کنترل، پیشگیری و مقابله با آن از دیدگاه صاحبنظران، واحد پژوهش مرکز اردبیل
نیرومند، لیلا (1391). میزان تاثیرگذاری تبلیغات تجاری تلویزیون بر مصرفگرایی، مجله مطالعات رسانهای، سال هفتم، ش 16، بهار
Flick, Uwe (2005). An Introduction to Qualitative Research, Second Edition, London: Sage
Hall, S. & Jhally, S. (2007), Representation & the Media, Northampton, MA: Media Education Foundation
Hall, Stuart (1997). The Work of Representation, In Cultural Representation and Signifying Practice, London: Sage
Jarvie, Ian Charles (1998), Towards a Sociology of the Cinema, London: Reprinted by Routledg
Rojek, chris(2007). Cultural Studies, Polity Press
Watson, James and Hill, Anne (2006). Dictionary of Media and Communication Studies, 7th Edition, Hodder Arnold Publication.
Representation of Social Damages in TV series (content analysis of Ardabil Sabalan Channel Series on 2006-2016)
Mohammadbagher Sepehri
Abstract
This paper aims to study social damages represented in Sabalan TV series during the process of ten years (2006-2016) have been completed. Basis of the work is based on the trend study and with content analysis which has followed by a known issue (social damages) in an identified format from media structure (TV series). Series accordingly considered that as a mirror reflex realities of Ardabil society or is the part of reality that construct life of people with images that is not true. Family dis function is the major cause of injury presented. the most important research findings determine the type of media representation in Sabalan channel. The results show that Sabalan channel in representation of social damages in some scenes, the representation are the real, including women's issues, family problems, violence, the provision of suitable breeding, increasing social damages, emphasizing the interaction and dialogue and in some other scenes, a kind of constructive and hyper reality are dominant. Constructive representation of men's vulnerability and the persistence of women in this regard, the middle class vulnerability, while the lower classes are more vulnerable than other classes, are among the most important issues to be mentioned.
Keywords: representation, constructive, social damages, TV series, Sabalan channel
[1] . دکترای مطالعات رسانه؛ رادیو و تلویزیون، دانشگاه استانبول ترکیه (نویسنده مسئول)، ایمیل: mohammadbagher.sepehri@yahoo.com
[2] . واحد پژوهش مرکز اردبیل، 1395
[3] 1. W. Scatt
[4] . دفتر امور اجتماعی استانداری اردبیل
[5] . دفتر امور اجتماعی استانداری اردبیل
[6] . دفتر امور اجتماعی استانداری اردبیل
[7] . گزارش رییس زندان های اردبیل در جلسه هم اندیشی فرهنگی اجتماعی استان 19/11/1395
[8] مدیرکل مشارکتهای اجتماعی وزارت ورزش و جوانان، شناسایی 29 مورد آسیب اجتماعی در سطح کشور، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،http://www.yjc.ir/fa/news/5799994
[9] . واحد پژوهش مرکز اردبیل
[10] . سایر شامل مقولات مهاجرت (8 مورد، 9/0 درصد) و فقر، بی اعتمادی، بحران هویت و اخلال در نظم عمومی است که هر کدام با 7 مورد و 8/0 درصد می باشند.