the comparative study of correspondence between the film products for children and the requirements of this age group
Subject Areas : Media Managementneda shafaghat 1 , سید رضا نقیب السادات 2
1 - Public Relations Officer
2 - استاد دانشگاه علامه طباطبایی تهران
Keywords: child learning, children film, age requirements, child,
Abstract :
The title of the present research is "the comparative study of correspondence between the film products for children and the requirements of this age group". we have used the context analyzing method with its implicative form through categorical- assessment methods, and we studied on the children films which are broadcast from the channel 2 of IRIB in the 70s and80s as the population, and among the published children movies, Among the films released by the child, twelve available films are selected as samples. The scenes of each film are selected as the analyzing unit, and have been coded and analyzed. After the research, we realized that there is very low correspondence between children film products and their age requirement, The lack of attention to the character allegory in children films plays a key role in the attractiveness and Lack of attention to the rhythm of the scene, which plays an important role in influencing the message and increasing the attractiveness of the movie, is one of the most significant cases. The relevance of the components, such as: the subject, color and music of films published by the child's age and the response to the needs of children, are the ones that are considered in the making of a child's movie.
_||_
مطالعه تطبیقی همخوانی تولیدات سینمایی کودک با اقتضائات سنی
چکیده
مقاله حاضر تحت عنوان مطالعه تطبیقی همخوانی تولیدات سینمایی کودک با اقتضائات سنی این گروه می باشد.امروزه وسايل ارتباط جمعي همچون يك نهاد اجتماعي عمل مي كنند و بر كار توسعه ارزش و هنجارهايي مي پردازند كه آنها را بر جامعه و ديگر نهادهاي اجتماعي پيوند مي زند. اين وسايل به صورت نسبي از تعاريف و تصاوير واقعيت هاي اجتماعي براي افراد و گروههاي اجتماعي در آمده اند. كه ارزش ها و داوري هاي هنجاري آنها را تحت تاثير قرار داده و خود هنجارساز شده اند.با در نظر گرفتن این موضوع که یکی از تأثیرات بسیار مهم رسانه های جمعی خصوصا تلویزیون برروی کودکان می باشد و با توجه به حساسیت سنی کودکان، مطالعه ویژه ی ساخت تولیدات سینمایی کودک باید از اهمیت و دقت بالایی برخوردار باشد.همچنین تحقیق و پژوهش در این مورد می تواند در بهبود کیفیت و حل مشکلات در این زمینه کمک شایانی کند. سوال مطرح در این زمینه این است که آیا بین محتوای فیلم های کودک ساخت کشور ایران و پخش شده از گروه کودک سیمای جمهوری اسلامی ایران با اقتضائات سنی آنان تطابق وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال در این پژوهش از روش تحلیل محتوا با شکل استنباطی آن با دو تکنیک مقوله ای – ارزیابی استفاده شده و فیلم های کودک پخش شده از شبکه دوم سیما در دهه های 80-70 به عنوان جامعه آماری درنظر گرفته شده و در بین فیلم های کودک منتشر شده 12 فیلم از بین فیلم های در دسترس به عنوان نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری تلفیقی ، ترکیبی ، با دو تکنیک چند مرحله ای و هدفمند صورت گرفته است.صحنه های هرفیلم به عنوان واحد تحلیل انتخاب و صحنه های فیلم ها کدگذاری و تحلیل شده است.
پس از انجام پژوهش مشخص شد بین تولیدات سینمایی کودک با شرایط سنی آنان تطابق بسیار پایین وجود دارد و بیشتر مولفه های موضوع ، رنگ و موسیقی فیلم های منتشر شده پاسخ گوی نیازهای کودک بوده و کودکان را راهنمایی و هدایت می کنند.
عدم توجه به مجاز شخصیت در فیلم های کودک که جذابیت و تاثیر گذاری فیلم برای کودک را افزایش می دهد ،و فقدان توجه به ریتم صحنه در تاثیر پیام و افزایش جذابیت از جمله موارد قابل توجه می باشد.
کلمات کلیدی:فیلم کودک، اقتضائات سنی، کودک، یادگیری کودک
مقدمه
برکودک انسان روزگار به آهستگی می گذرد .بنابراین بزرگترها حق دارند که کودکی را زمانی دراز تصور کنند از آنچه بر آنها در آن روزگار گذشته است . کودک ، تکامل نیافته وتعلیم پذیر متولد می شود.او نیاز به جامعه بشری دارد تا چنان ساخته شود که بتواند به مقتضیات زندگی پاسخ دهد، اما جامعه نیز برای بقای خود به کودکان احتیاج دارد. ارکان شخصیت کودک زمانی پایه گذاری خواهد شد که او ناخودآگاه روح و فضای جامعه ای را که به آن تعلق دارد، در خود جذب کند. در این صورت رفتار او به طور گسترده با شرایطی که در محیط وجود دارد انطباق پیدا می کند.(جان ویزی ، 1381، ترجمه فرجاد، ص1)
کودکان امروز در جهان ارتباطات و جامعه مدرن بدنیا می آیند و آموزش آنها فقط محدود به زمان ومکان خاصی نیست ، آنها هر لحظه در معرض آموزش هستند، با فشار دادن دکمه ای وارد دنیای جعبه جادویی می شوند، از رایانه و سایر وسایل ارتباط جمعی استفاده می کنند و این وسایل نقش مهم و تعیین کننده ای را در روابط افراد جامعه و گروههای موجود دارد و از سویی بر اساس یافته های روانشناسی و علوم تربیتی، دوره پیش از دبستان نیز در رشد و تربیت کودکان نقش اساس و تعیین کننده ای دارد، در این دوران حساس و مهم ، یادگیری کودکان عمیق تر، سریع تر و آسان تر انجام میشود و توانایی آنان در جنبه های مختلف رشد شکوفا میشود. از مهمترین کارکرد رسانه ها، کمک به روند فرهنگ پذیری است. فرهنگ پذیری عبارت است از جریان انتقال اندیشه ها، هنجارها، باورها و معیارها و نمونه های رفتاری موجود در فرهنگ جامعه به افراد آن، نهاد خانواده و سپس نهاد تعلیم و تربیت ، اولین مراکز انتقال مفاهیم به کودکان می باشند و اگر این مفاهیم در موازات هم و در یک راستا قرار بگیرند ، در تکامل رشد عاطفی ، اجتماعی، اخلاقی و... به کودکان کمک بسیار موثری خواهند کرد
بیان مسئله پژوهش
نتايج سرشماري سال 1390 مركز ملي آمار ايران نشان مي دهد كه حجم انبوهي از مخاطبان رسانه ي تلويزيون در ايران را كودكان و نوجوانان تشكيل مي دهند.
اين قشر از مخاطبان همواره در معرض پيام هاي سریع اين رسانه ی فراگير (تلویزیون) قرار مي گيرند، رسانه اي كه پيامهايش انتقال دهنده ارزشها و ضد ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي است و به طور اجتناب ناپذيري شخصيت كودكان را تحت تاثير قرار مي دهد.از جمله برنامه ها و محصولات فرهنگي كه كودكان بسيار به آن علاقه نشان مي دهند فيلم هاي سينمايي كودك است.تلويزيون و به خصوص فيلم هاي سينمايي به عنوان يكي از ابزارهاي تاثير گذاري روي كودكان است.
با توجه به پيچيدگي هاي دنياي امروز و شكل گيري زندگي ماشيني و مشكل شدن شرايط زندگي و کاستن تعاملات بين فردي، كودكان فيلم هاي سينمايي را به عنوان يك وسيله تاثير گذار در زندگي خود جاي مي دهند و به الگوبرداري و همذات پنداري با شخصيت هاي اين فيلم هاي سينمايي مي پردازند و چون اين فيلم هاي سينمايي جذابيت هاي خاص كودكانه را نيز به نمايش مي گذارند تاثيرگذاري بيشتري روي آنها دارند.
اين موضوع مطرح است كه توليد كننده هاي اين نوع برنامه ها علاوه بر تاكيد بر جذابيت توليدات سينمايي كودك تا چه حد بر انطباق آن با شرايط سني كودكان توجه مي كنند و محتواي آن را مناسب با شرايط سني كودك مي سازند. زيرا كودكان در سنين حساس قرار دارند و از اين برنامه ها الگوبرداري مي كنند.
با توجه به اينكه مقاله حاضر، تحليل محتواي توليدات سينمايي كودك پخش شده از تلويزيون مي باشد و به مطالعه انطباق اين توليدات با شرايط سني كودكان مي پردازد زيرا كودكان در حساس ترين رده هاي سني قرار دارند به خصوص كودكان زير 5 سال،به همين جهت الگوبرداري بين آنها بسيار شايع مي باشد به طوري كه شخصيت هاي تلويزيوني را همانند دوست و همذات خود مي پندارند و به الگوبرداري از آنها مي پردازند و نوعي شكل گيري شخصيت و رفتار در كودكان اتفاق مي افتد.
متغييرهاي مورد بررسي در اين مقاله بررسي فيلم هاي تلويزيوني كودك از طريق متغيرهاي رسانه اي كه بيشتر فرمي و محتوايي است و متغيرهاي روانشناختي كه بيشتر ناظر بر اهداف است مانند تاثير گذاري روي امور روحي و رواني كودك، اقتضائات آموزشی و مسائل تربيتي كودك را در رده سنی زیر 5 سال بررسي مي كند.
با توجه به اینکه فيلم هاي سينمايي كودك يكي از قالب هاي دلپذير برنامه هاي كودك است كه لطافت در روايت اثر و ظرافت هاي ساختاري آن با ويژگي هاي روحي و تخيلي سرشار كودكان همگون است.
اين قالب رسانه اي به لحاظ ويژگي هاي ساختاري خود رابطه اي نزديك با كودكان و نوجوانان برقرار مي كند و به خاطر قابليت هاي خاص خود در ذهن كودكان دنياي مشابه با زندگي واقعي خلق مي كند كه جذابيت آن با استفاده از انواع تكنيك هاي توليدي تشديد مي شود و از اين طريق و با شكستن مرزهاي واقعيت و به تصوير كشيدن تخيلات كودكانه مخاطبان خود را به دنيايي فراواقعي رهنمون مي سازد.
از اين رو كودكان فيلم هاي سينمايي را به عنوان يكي از بهترين قالب برنامه اي رسانه تلويزيون مورد توجه فراوان قرار مي دهند.
همانند سازي كودكان با شخصيت هاي سينمايي يكي از مهم ترين عوامل جذب مخاطبان كودك براي تماشاي توليدات سينمايي است.
متخصصان علوم رفتاري و روانشناسي همانند سازي را فرآيند مستمري مي دانند كه طي آن كودكان رفتارهاي تازه را تحت تاثير تجارب جاشيني فرا مي گيرند. اكثر روانشناسان (صرف نظر از تعريفي كه براي همانندسازي در اجتماع دارند آن را فرآيندي مهم و اساسي در اجتماعي شدن كودكان قلمداد كرده و بر اين باورند كه الگوبرداري ذهن از همان سالهاي آغازين زندگي شروع مي شود كه دوره اي مهم در شكل گيري شخصيت هر فرد به شمار مي آيد و در همين سنين است كه الگوبرداري از طريق مشاهده شكل مي گيرد.(خليفه،1378،ص 126)
با توجه به ويژگي هاي منحصر به فرد و قدرت تاثيرگذاري فيلم های سينمايي كودك،بايد خاطر نشان كرد كه كودكان در كشور ما برنامه هاي سازمان صدا و سيما را به عنوان منبعي براي تماشاي اين برنامه هاي جذاب انتخاب مي كنند.
از سوي ديگر نمي توان انكار كرد كه سازمان و برنامه هاي آن به مثابه الگويي ارزشي براي افراد جامعه قلمداد مي شود و در كنار اين رسالت است كه مي بايست در جستجوي رضايت مردم و برآورده كردن نيازهاي آني آنان باشد. اين مسئوليت را نيز بر عهده دارد كه آموزش بدهد و ارزش هاي اخلاقي و مذهبي را در برنامه هاي مختلف خود گنجانده و از انتقال ارزش هاي متضاد با ارزش هاي كشورمان پرهيز كند.
باید به این موضوع نیز توجه شودکه توليدات سينمايي كودك با شرايط سني آنها مناسبت داشته باشد و کودکان را تحت تاثير مثبت قرار دهد.
بنابراين تحقيق و پژوهش در زمينه بررسي توليدات سينمايي كودك باشرايط سني آنان امري اجتناب ناپذير است كه دستاوردهاي اين مقاله علمي مي تواند در روند توليدات سينماي كودك نقش مثبتي را ايفا مي كند.
با توجه به گفته های بالا هدف اصلی مقاله حاضر" شناخت تطبيقي همخواني توليدات سينمايي كودك بااقتضائات سنی اين گروه" می باشد که در درون آن برخی اهداف جزئی را نیز بررسی میکند.
سابقه پژوهش
هیچ گونه موضوع مشابهی در مورد پیوستگی و ارتباط میان تولیدات سینمایی کودک با اقتضائات سنی پیدا نشده، به عبارت دیگر موضوع "مطالعه تطبیقی همخوانی تولیدات سینمایی کودک با اقتضائات سنی این گروه" سابقه ای ندارد لیکن موضوعاتی نظیر:
1 - ) والت دیزنی) و کلیشه سازی برای کودکان از اعظم ده صوفیانی که به بررسی و تحلیل محتوای جنسیتی پیام های ارایه شده در انیمیشن ها پرداخته است.
2- بررسی رابطه انیمیشن های تلویزیونی و رفتار کودکان(12-7) از ندا نجاتی نصر است که به بررسی انیمیشن ها روی کودکان پرداخته است و این تحقیق با روش پرسشنامه صورت گرفته است.
3- بررسی میزان انطباق نظام ارزشی انیمیشن های پخش شده از شبکه های 2 و 5 با نظام ارزشی سازمان صدا و سیما در حوزه کودک و نوجوان می باشد که توسط فایق حسینی صورت گرفته و به بررسی ارزش های موجود در انیمیشن های کودکان و انتقال آن به کودکان و شکل گیری شخصیت کودکان را مطالعه کرده است.
4- تاثیرو نقش وسایل ارتباط جمعی در زندگی کودکان 6 تا 12 سال (1370):کودک و تلویزیون از دیدگاه محققان، ارتباط کودک و تلویزیون در سنین مختلف، کودک و نقش تفریحی و آموزشی وسایل ارتباط جمعی پرداخته است.
5- بررسی کیفی برنامه های کودک تلویزیون وتاثیر بر کودکان(71-1370)این رساله به تاریخچه تلویزیون به عنوان وسیله سرگرمی و پر کردن فراغت، تلویزیون و ارزش ها پرداخته است.
پایان نامه ها با حجم نمونه آماری کم و محدودیت هایی که دارند، تنها توانسته اند به نکاتی از قبیل علاقه زیاد کودکان به تلویزیون، اختصاص بیشترین اوقات فراغت کودکان به آن، یادگیری کودکان از دروس آموزشی تلویزیون و تفاوت میزان علاقه مندی دختران وپسران به انواع برنامه ها و نظایر آن اشاره کنند.البته در هیچ کدام از تحقیقات تعریف سنی دقیقی از نوجوانان و کودکان نشده و به تفکیک تحقیق صورت نگرفته است.
معدود تحقیقات پژوهشی ، اگر چه در حجم نمونه ای بالاتر از 800 نفر صورت گرفته اند و متنوع تر و دقیق تر از دسته اول هستند ولی باز هم در محدوده معینی از جمله علاقه به تلویزیون ، میزان تماشا، نوع برنامه های مورد علاقه و تاثیر سن و جنس بر آنها حرکت کرده اند و به نکاتی از این قبیل اشاره داشته اند:
-کودکان به تلویزیون علاقه دارند.
-کودکان روزانه تا 4 ساعت تلویزیون تماشا می کنند.
-کودکان در روزهای جمعه و تعطیل وقت بیشتری صرف تماشای تلویزیون می کنند.
-جنسیت کودکان در علاقه به تلویزیون تاثیر ندارد.
-با افزایش سن تا 12 سالگی میزان تماشای کودکان نیز افزایش می یابد.
خانم دکتر فرخنده مفیدی در آبان سال 1372 شماره 82 در فصلنامه تعلیم و تربیت مقاله ای را تحت عنوان تاثیر تلویزیون و فیلم به کودکان نوشته اند که به بحث و بررسی آن پرداخته اند.
خانم فرشته مجیب نیز پژوهشی تحت عنوان مقایسه برنامه های کودک شبکه 1 سیمای جمهوری اسلامی با یکی از برنامه های کانالهای ماهواره در سال 1376 انجام دادند که در آن به مقایسه پیامهای برنامه ها، فضاها و مجریان برنامه ها به روش تحلیلی- توصیفی پرداخته شد و نتایج تحقیق نشاندهنده این مطلب بود که برنامه های کودک ماهواره دارای پیام های اجتماعی و عاطفی بیشتری بود و بار مذهبی برنامه ها کم بود و برنامه های کودک ماهواره از تنوع موضوع و فضاهای بیشتری برخوردار بود.
البته پژوهش های متعددی نیز توسط صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران انجام گرفته است که عمدتا به نظر خواهی و مصاحبه در مورد برنامه های خاص تلویزیون صورت گرفته اند.(گوگونانی، 1376، 7
تلويزيون،جايگاه آن درعصر امروز:
تلويزيون رسانه بسيار نيرومندي است كه در ابعاد مختلف آموزشي ، هنري ، اطلاعاتي ، صنعتي و گذران اوقات فراغت ، از توان فوق العاده اي برخوردار است كه اگر در خدمت انسان ها ، خصوصاً كودكان و نوجوانان قرار گيرد ، زمان فراغت كودك از بي حاصلي در آمده ، كارا ، بارور و فرهيخته خواهد شد.
اين جنبه مثبت كاركرد تلويزيون است كه در صورت محقق شدن ، مفيد بودن اين رسانه را اثبات مي كند ولي جنبه ديگر كاركرد تلويزيون ، جنبه منفي آن است . بدآموزي هايي كه ممكن است از طريق ارائه برنامه هاي مختلف صورت گيرد از آن جمله است . علاوه بر آن كاهش محرك جسمي ، تأثير پذيري مفرط در كودك ، تشعب و تنوع عقايد ، دست يازي به حريم آموزشي و ايجاد جدايي و فاصله بين اعضاي خانواده از آن جمله است.(محسني ، 1379 ، ص317)
بررسي رابطه رسانه تلويزيون ويادگيري درنظام آموزشي كشور توسط كودك
بيشترين يادگيري از تلويزيون درسالهاي اوليه استفاده كودك از آن صورت مي گيرد، مي توان گفت كه سنين سه تا هشت سالگي سنيني هستند كه درتلويزيون باكمترين ميزان رقابت روبروست.لوح ضميركودك نسبتاً پاك است وتقريباً هرتجربه اي براي وي تازگي دارد واز اين رو در ذهن وي جذب وثبت مي شود چنانكه همه ميدانيم تلويزيون از قدرت فوق العاده اي درجلب توجه كودكان برخورداراست پس از شروع دوره دبستان تلويزيون از نظر جلب توجه وعلاقه كودكان بارقابت بيشتري با نظام آموزشي قرارميگردوبايد اين دونظام درراستاي يكديگر باشند واهداف ومحتواي يكديگر را همپوشي كنند تاكودكي كه دراين سنين همه چيز اطرافش را واقعي مي پندارد تا بتواند به يادگيري هماهنگ نه متناقض از محيط اطراف خويش وشخصيت خود دست يابد.(شرام،1375،ص120)
کودک و سینما(انواع فیلمها)
فیلم و سینما بایستی همچون خیال زلال کودکان سالم و پاک بوده واز سوداگریهای تجاری بهدور باشد. رنگ،موسیقی،دکور و صحنه آرایی ،دوربین و دیگر عوامل فنی ساخت فیلم با توجه به ویژگیهای خاص فیلم های کودکان بکار گرفته می شود بافت دراماتیک (در فیلم های داستانی)شخصیت پردازی و عناصر خیال نیز با رعایت به این اصول صورت می پذیرد.
خیلی ها از سر تفنن آمده اند فیلمی ساخته اند و رفته اند و کم بوده اند کسانی که در قلمرو فیلم کودک باقی بمانند به تجربیات و دانش سینمایی خود بیافزاید و بعنوان فیلمساز خاص کودکان جا بیفتند.در این جا فیلمهای کودکان و نوجوانان را می توانیم اینگونه تقسیم بندی کنیم:
الف)فیلم برای کودکان و نوجوانان ب)فیلم درباره کودکان و نوجوانان ج)فیلم به بهانه کودکان و نوجوانان
د)فیلم با حضور کودکان و نوجوانان ه)فیلمهای عروسکی و نقاش متحرک د) فیلم های کمدی و شادی آور
فیلم های کودکان و نوجوانان
گرچه امروزه برخی در پذیرش همه ی نظریات پیاژه را در باب رشد عقلانی کودکان و نوجوانان تردید دارند،(که شاید یکی از مهم ترین علل این مساله تاثیر تحولات سال های اخیر خصوصا تحولات رسانه ای و ارتباطی بر رشد عقلانی کودکان است)،اما کماکان می توان به عموم کشفیات او درباره نوع ادراک و ارتباطات کودکان استناد کرد.به اعتقاد پیاژه تفکر کودکان دارای ویژگی در هم انباشتی است.یعنی گرایش به گردهم آوردن چندین چیز یا رویداد به ظاهر بی ارتباط با یکدیگر به صورت یک کل مغشوش.ویژگی دیگر تفکر کودکان(خصوصا در سنین پایین)گسیختگی است، یعنی ناتوانی دیدن ارتباط های موجود بین چند چیز یا چند رویداد و ناتوانی درک رابطه جز وکل و روابط ترتیبی.همه این گرایش ها متاثر از طرح عمومی تفکر کودک هستند، که حاکی از ناتوانی کودک (خصوصا در سنین پایین)در توجه به چندین جنبه یک وضیعت به طور همزمان و در آن واحد است.به نظر پیاژه نقش زبان در شکل گیری تفکر کودک نقش محدودی است(اگرچه به هیچ عنوان نمی توان آن را نادیده گرفت)و زبان، فعالیت های ذهنی کودک را به طور کامل شکل نمی دهد.تفکر کودک اغلب به صورت غیر کلامی است.به این ترتیب و در یک نگاه اجمالی به حاصل تحقیقات و نظریات پیاژه، می توان به این نتیجه رسید که قسمت قابل توجهی از ارتباط یک کودک یا یک فیلم را ارتباطی بصری شکل می دهد و داستان، گفتگو و دیگر عناصر غیر بصری فیلم کمتر مورد توجه او قرار می گیرند.کودک در حین تماشای یک فیلم بیش از هرچیز می خواهد "ببیند" و دیدن چیزی را هم ترجیح می دهد که دیدن آن را کمتر تجربه کرده است و با آن چه در زندگی عادی و روزانه اش می بیند، تفاوت داشته باشد.از نظر پیاژه تفکر دوره نوجوانی را در چارچوب چندین ویژگی می توان مورد مطالعه قرار داد . یکی از این ویژگی های این است که نوجوان واقعیت را نسبت به محتمل بودن در مرتبه دوم قرار می دهد.پیاژه اضافه می کند که در قصه های عاطفی، نوجوانان دیگر محدود به آدم ها نیستند، بلکه می توان هیجان های خود را به سوی آرمان های انتزاعی نیز متمایل کنند.به نظر می رسد که نوجوانان بیش از آن که مایل به دیدن فیلم هایی رئا لیستی باشند، از فیلم هایی فانتزی، علمی – تخیلی و یا رمانس هایی با ماجراجویی ها و شخصیت های عجیب و غریب و خلاصه ی کلام فیلم های غیر رئالیستی لذت می برند.
از جمع مطالب فوق چنین بر می آید که هم کودکان و هم نوجوانان به فیلم هایی با تصویری که با زندگی عادی و روزمره شان تفاوت داشته باشند و برایشان بدیع و غریب جلوه کند، توجه بیشتری نشان می دهند. حتی اگر این فیلم ها ، فیلم هایی علمی – تخیلی برای بزرگسالان باشند و درک روایت و روابط علی – معلولی حوادث برای کودک و نوجوان دشوار و یا ناممکن باشد، باز هم کودکان و نوجوانان به لحاظ بصری با این فیلم ها ارتباط برقرار می کنند و از تماشای فضاها و شخصیت های غیر واقعی آن لذت می برند.(جینزبرگ،1371،ص65)
تعریف متغیرهای مورد بررسی
همذات پنداری کودک با شخصیت ها
با استفاده از گفتگوهای متن فیلم که بین شخصیت های مثبت و منفی در می گیرد ، بیننده می تواند با شخصیت های مثبت همدلی و همذات پنداری و نسبت به شخصیت های منفی، ابراز خصومت و دشمنی کنند.(اسدی و دیگران،1388، ص168)
خوانندگان خردسال یاد می گیرند شخصیت هایی را که در داستان حضور مداوم دارند باز شناسند. خردسال و نوجوان، به دلیل آن چه موبیوس "مجاز شخصیت" می خواند شخصیت های "باور پذیر" را به واسطه ی داستان باز می شناسد و با آن ها همذات پنداری می کنند.
مجازهای شخصیت و قراردادهای "شناسایی" کودکان را قادر می سازند شخصیت های خاصی را که در داستان حضور مداوم دارند بازشناسند و با آن ها همذات پنداری کنند.
در داستان اسباب بازی ها، وودی همیشه لباس کابوی ها را به تن دارد، باز لایت یر را همیشه با لباس فضانوردی و کلاه کاسکت و پوتین می بینیم.
"مجازهای شخصیت" نه فقط باعث شناسایی شخصیت ها می شوند بلکه به نقش های این شخصیت ها هم عینیت می بخشند. (فرض الهی،1387،ص57)
ریتم فیلم کودک
در فیلم های مربوط به بخش کودکان و نوجوانان به لحاظ حال و هوای این سنین ریتم های کند کمتر قابل تحمل است و باید حادثه های مختلف در فیلم گنجانده شود تا کودک بتواند آنها را تعقیب کند. البته این امر شامل این نمی شود که فیلم در نقاط مختلف بدون ضرورت دارای ریتم تند و کند شود و به اصطلاح ریتم بیفتد یا بالا رود (حال با هر ترفندی همچون تدوین و موسیقی و نظایر آن)، بلکه این مهم باید با قاعده های از پیش تعیین شده صورت گیرد. همچنین ریتم های بسیار تند خشونت بار که با استرس همراهند اثری مخرب دارد. کند شدن ریتم فیلم جز در تعلیق و مواردی از این دست برای کودک قابل تحمل نیست زیرا کودک هر لحظه تشنه دیدن حادثه و سکانس هایی است که بتواند او را با خود همراه کند(اخوت،ایران تاژ، ارواحی،امیری،1391)
موسیقی فیلم کودک
با توجه به جنبه های ناخودآگاهی آن مورد بسیار مهمی برای فیلم از هر ژانر و طیف است. بنابراین تعریف این امر برای سینمای کودک بسیار ضروری است.موسیقی فیلم باید مرتبط با حال و هوای فیلم باشد. یعنی صرفا یک موسیقی شاد نمی تواند کودک را ارضا کند. کودک همان طور که در آن سکانس به خصوص موسیقی را می شنود تصاویر را نیز می بیند و تمام اینها باید با کلیتی که وی در پیش از آن دیده است و بعد از آن نیز می بیند هماهنگ باشد. این کلیت شامل لوکیشن و فضای کلی فیلم، نوع و جنس حوادث، زمان از نظر تاریخی و البته مهم ترین بخش یعنی بازیگر و حال و هوای وی است. موضوع مهم دیگر در انتخاب موسیقی که حتما باید با نظر کارشناسان این امر صورت گیرد نوع سازبندی آهنگ است که باید بنا بر سن مخاطب انجام گیرد. همچنین شعر و ترانه باید با مضامین مورد علاقه کودک سراییده و با زبان مورد فهم وی گفته شود. شعرها باید متناسب با حوادث و جو حاکم بر فیلم باشند. همچنین تکنیک سرایش و همنشینی ترانه بهتر است بسیار ساده و روان صورت گیرد زیرا جابه جایی عناصر جمله در ترانه های سنگین باعث می شود که کودک نتواند همگام با هر عبارت ترانه پیش رود.(همان)
چارچوب نظری پژوهش
با در نظر گرفتن پژوهش حاضر رویکردها و نظریه هایی که برای تحلیل و تبیین تحقیق درنظر گرفته شده است عمدتا شامل این دو دیدگاه می باشد:1-نظریه استفاده و رضامندی2-نظریه برجسته سازی
1-نظریه استفاده و رضامندی :در واقع ، هدف مشخص این نظریه دستیابی به ماهیت تجربه مخاطب بود.در این زمینه ، کتز از روی مطالعه ای در 1951، دریافت که کودکان بسته به سن و گروه اجتماعی که به آن تعلق داشتند، با هدف های مختلف از رسانه ها استفاده می کردند، برخی به عنوان منبع بازی و سرگرمی ، و برخی دیگر از داستان های آن برای خیالپردازی و رویابافی بهره می گرفتند.وی نتیجه گرفت که افراد مختلف از پیام ارتباطی واحد، برای هدف های متفاوت بهره می گیرند(سرورین و تنکارد،1997).گرچه پاره ای از مواضع نظریه استفاده و رضامندی همچنان پرسش برانگیز است، اما روشنگری های خوبی را در خصوص رابطه مردم و رسانه ها داشته است.این نظریه می کوشد با یک رویکرد انسان گرایانه ای مصرف رسانه ای را بر حسب برآورده سازی نیازهای اجتماعی و روان شناختی افراد توضیح دهد(بلومروکتز،1974).
2-نظریه برجسته سازی: نظریه برجسته سازی مدعی تاثیر رسانه ها بر شناخت و نگرش مردم و تعیین اولویت های ذهنی آنان از طریق انتخاب و برجسته سازی بعضی از موضوعات و رویدادها در قالب خبر و گزارش خبری است.به این معنا که رسانه ها با برجسته ساختن بعضی از موضوع ها و رویدادها ، بر آگاهی و اطلاعات مردم تاثیر می گذارند.گرچه نمی توانند تعیین کنند که مردم "چگونه"بیندیشند ، اما می توانند تعیین کنند که "درباره چه"بیندیشند.
منظور از برجسته سازی رسانه ها این است که رسانه ها،به ویژه در اخبار و گزارش های خبری و برنامه های مستند، این قدرت را دارند که توجه عموم را به مجموعه ای از مسایل و موضوعات معین و محدود معطوف سازند و از مسایل و موضوعات دیگر چشم پوشی کنند.حاصل کار این می شود که بعضی از مسایل خاص توسط توسط بسیاری از مردم در بستر عمومی و خارج از قلمرو رسانه ها به بحث گذاشته می شود ، در حالی که به مسایل و موضوعات دیگر توجه نمی شود.(سولیوان،هارتلی،ساندرزوفیسک،26،1385)
بنابراین ، فرایندهای برجسته سازی، رقابتی تکوینی در میان حامیان موضوعات برای جلب توجه "محققان رسانه ای "،"عموم"و"نخبگان سیاسی" است.
اگر فرض اصلی برجسته سازی را بپذیریم که اولویت های ذهنی مردم یا موضوعات و رویدادهایی که عامه بدان توجه دارند و می اندیشند، تابعی از عملیات برجسته سازی رسانه هاست، پرسشی که مطرح می شود این است که عوامل تاثیر گذار بر برجسته سازی رسانه ها چیست؟یا به عبارتی ، چه کسی اولویت رسانه ها را تعیین می کند؟
شومکر و ریز (1991)پنج دسته اصلی از اثر بر محتوای رسانه ها را به ترتیب مطرح کرده اند:
1.اثرهای ناشی از فرد فرد کارکنان رسانه
2.اثرهای مربوط به رویه های رسانه
3.نفوذهای سازمانی برمحتوا
4.اثر و نفوذ سازمان های برون رسانه ای بر محتوا
5.اثر ایدیولوژی(سورین و تانکارد،354،1381)
دانیلیان و ریز (1989)یکی از اثرهای مهم بر اولویت رسانه ها را محتوای سایر رسانه ها به ویژه رسانه های نخبه می دانند که آن را برجسته سازی "بین رسانه ای می خوانند ( مهدی زاده ،62،1389)
سوالها
سوالهای موضوع حاضر با توجه به عنوان مقاله می تواند شامل موارد زیر باشد:
سوالهاي تك متغيره
موضوع تولیدات سینمایی کودک چگونه است؟
سبک تولیدات سینمایی کودک چگونه است؟
رنگ صحنه در تولیدات سینمایی کودک چگونه است؟
استفاده از مجاز شخصیت در تولیدات سینمایی کودک به چه صورت است؟
شیوه ارائه در تولیدات سینمایی کودک به چه صورت است؟
سوال های رابطه
آیا بین محتوای تولیدات سینمایی کودک با اقتضائات سنی آن رابطه وجود دارد؟
-آیا بین نوع ارتباطات انسانی(شیوه ارتباط)به کار رفته در تولیدات سینمایی کودک با اقتضائات سنی آن رابطه وجود دارد؟
-آیا بین نوع پیام ارایه شده در تولیدات سینمایی کودک با اقتضائات سنی آن رابطه وجود دارد؟
-آیا بین شخصیت غالب در تولیدات سینمایی با اقتضاعات سنی رابطه وجود دارد؟
روش شناسی
این مقاله به روش تحلیل محتوا با شکل استنباطی آن و با دو تکنیک مقوله ای – ارزیابی انجام گرفته است.
جامعه آماری در این مقاله فیلم های کودک پخش شده از شبکه دوم سیما در دهه های 80-70 می باشد.
در این مقاله نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری تلفیقی، ترکیبی، با دو تکنیک چند مرحله ای و هدفمند انجام شد.به این ترتیب که از کل فیلم های مورد بررسی که جامعه آماری را تشکیل می داده است، کل صحنه ها که برابر با 400 صحنه بوده است، مورد بررسی قرار گرفت.لازم به ذکر است فیلم ها نیز با استفاده از تکنیک نمونه گیری تصادفی انتخاب شد.
توصیف یافته ها
با توجه به جدول فراوانی شماره(1)،به لحاظ موضوع صحنه از جمع 400 صحنه مورد بررسی،بیشترین صحنه به موضوع فرهنگی (تربیتی – آموزشی) با 243 صحنه ( 60.8 درصد) وکمترین صحنه به موضوع رمانتیک ( عاطفی-عشقی) با14 صحنه ( 3.5 درصد) اختصاص داشته اند.
جدول شماره (1) توزیع فراوانی صحنه های کد گذاری شده بر حسب موضوع صحنه
موضوع صحنه | فراوانی | درصد |
رمانتيک(عاطفي-عشقي) | 14 | 3.5 |
سرگرمي و تفريحي | 47 | 11.8 |
اجتماعي | 77 | 19.3 |
فرهنگي(تربيتي-آموزشي) | 243 | 60.8 |
ساير | 19 | 4.8 |
جمع | 400 | 100.0 |
با توجه به جدول فراوانی شماره (2)، به لحاظ ریتم صحنه از 400 صحنه مورد بررسی، بیشترین صحنه به ریتم کند با208 صحنه (52.0 درصد ) و کمترین صحنه به ریتم کند با 87 صحنه (21.8 درصد) ریتم تند اختصاص داشته اند.
جدول شماره (2):توزیع فراوانی صحنه های کد گذاری شده بر حسب ريتم صحنه
ريتم صحنه | فراوانی | درصد |
کند | 208 | 52.0 |
تند | 87 | 21.8 |
نه کند- نه تند | 105 | 26.3 |
جمع | 400 | 100.0 |
با توجه به نمودار شماره (1) به لحاظ شیوه ارائه داستان از جمع 400 صحنه مورد بررسی بیشترین صحنه به شیوه ارائه داستانی با 206 صحنه (51.5 درصد) وکمترین صحنه به شیوه ارائه سایر با 3 صحنه (0.8 درصد) اختصاص داشته اند.
نمودار شماره(1)
با توجه به جدول فراوانی شماره (3)، به لحاظ تناسب رنگ صحنه با گروه سنی ، از 400 صحنه مورد بررسی ، بیشترین صحنه تناسب رنگ با گروه سنی با 322 صحنه (80.5 درصد) وجود دارد و کمترین صحنه تناسب رنگ با گروه سنی با 78 صحنه (19.5 درصد ) وجود ندارد.
جدول شماره (3):توزیع فراوانی صحنه های کد گذاری شده بر حسب تناسب رنگ صحنه با گروه سني
تناسب رنگ صحنه با گروه سني | فراوانی | درصد |
وجود دارد | 322 | 80.5 |
وجود ندارد | 78 | 19.5 |
جمع | 400 | 100.0 |
با توجه به جدول فراوانی شماره (4)،به لحاظ مجاز شخصیت ، از جمع 400 صحنه مورد بررسی ، بیشترین صحنه مجاز شخصیت با 205 صحنه (51.3 درصد )وجود ندارد و کمترین صحنه مجاز شخصیت با 195 صحنه( 48.8 درصد) وجود دارد می باشد.
جدول شماره (4):توزیع فراوانی صحنه های کد گذاری شده بر حسب مجاز شخصيت در صحنه
مجاز شخصيت در صحنه | فراوانی | درصد |
وجود دارد | 195 | 48.8 |
وجود ندارد | 205 | 51.3 |
جمع | 400 | 100.0 |
تحلیل یافتههای تحقیق
در این بخش به منظور آزمون رابطه متغیرها از آزمون خیدو استفاده شده است.با توجه به یافتههای به دست آمده:
با توجه به آزمون کای اسکوئر شماره (1) محاسبه شده به میزان 093/77 و درجه آزادی 4 ، با 1 درصد خطا و 99 درصد اطمینان رابطه دو متغیر معنادار است.به عبارت دیگر بین دو متغیر موضوع صحنه و تناسب با گروه سنی رابطه وجوددارد.
جدول شماره (1):آزمون کای اسکوئر
آزمون کای اسکوئر | درجه آزادی | سطح معناداری |
77.093 | 4 | .000 |
با توجه به آزمون کای اسکوئر شماره (2) محاسبه شده به میزان 229/5 و درجه آزادی 1 ، با 5 درصد خطا و 95 درصد اطمینان رابطه دو متغیر معنادار است.به عبارت دیگر بین دو متغیر شیوه ارتباط و تناسب با گروه سنی رابطه وجود دارد.
جدول شماره (2):آزمون کای اسکوئر
آزمون کای اسکوئر | درجه آزادی | سطح معناداری |
5.229 | 1 | .022 |
- با توجه به آزمون کای اسکوئر شماره (3) محاسبه شده به میزان 355.774 و درجه آزادی 1 ، با 1 درصد خطا و 99 درصد اطمینان رابطه دو متغیر معنادار است..به عبارت دیگر بین دو متغیر محتوای صحنه و تناسب با گروه سنی رابطه وجود دارد.
جدول شماره (3):آزمون کای اسکوئر
آزمون کای اسکوئر | درجه آزادی | سطح معناداری |
355.774 | 1 | .000 |
نتیجه گیری
پس از انجام تحلیل محتوا متوجه شدیم که سیاست حاکم در تولید فیلم های کودک تلاش برای شناخت و درک و توجه به مسائل کودک بوده است ولی در این زمینه تا حد بسیار پایینی موفق عمل شده است.
با نگاهی به متغیر های مستقل موضوع صحنه فیلم متوجه می شویم که برنامه سازان فیلم کودک به موضوع های فرهنگی (آموزشی – تربیتی) توجه زیادی نشان داده اند و این نشان دهنده توجه آنها به کودکان و نیازهای تربیتی و آموزشیشان می باشد و طبق نظریه برجسته سازی پیام که تصمیم گیران برای فرد بیننده، فرستندگان پیام هستند.آنان توجه مخاطبان را بیشتر به سمت این موضوع ها و سبک ها هدایت نموده و همچنین بنابر رویکرد ساختاری- کارکردی فعالیت رسانه های همگانی در جامعه برای رفع نیازهایی چون تداوم، نظم، یکپارچگی، انگیزه، هدایت و سازگاری می باشد، در نتیجه رسانه های جمعی مثل تلویزیون وظیفه دارد چیزی تولید نماید و به مسائلی توجه نماید که کمک به این نظم و تداوم نماید و همچنین در جهت هدایت و سازگاری افراد جامعه موثر باشد. از آن جایی که در جامعه ی ما خانواده و تربیت کودک همیشه ارزش و اعتبار داشته و دارد توجه به این مسائل و موضوع های اجتماعی کمک به تداوم و نظم و یکپارچگی جامعه می نماید.
به دلیل موضوع وسبک انتخاب شده در فیلم ها ریتم بیشتر فیلم های کودک کند می باشدکه این موضوع تا حدی ضعف فیلم های کودک را نشان می دهد زیرا از لحاظ روانشناسی ریتم کند صحنه ،کودکان را بی رغبت به تماشای فیلم می کند.
تاکید شیوه ارائه داستانی فیلم های کودک بنا بر نظریه خشنودی که نیازها و اقتضائات سنی کودک را شناسایی کرده و با توجه به نیاز آنها به این شیوه در جهت خشنودی و رفع نیاز آنها گام برمی دارند.فیلم سازان تلاش دارند تا با استفاده از داستان جذابیت در صحنه را بالا برده و هر چه بیشتر و بهتر تأثیر گذار باشند.
رنگ در فیلم های کودک عامل مهمی است زیرا باعث ترغیب و جذب کودکان به فیلم های مناسب سنیشان و تاثیر گذاری بیشتر روی آنان دارد وبا اشاره به نظریه برجسته سازی که فیلم سازان با رنگ صحنه و لباس شخصیت ها بسیاری از مسائل در ذهن مخاطبان خود برجسته و جهت دهند.آنان از رنگ های شاد برای نشان دادن شخصیت های خوب و قهرمان در صحنه و رنگ های سرد و ضد قهرمان برای شخصیت های بد استفاده می کنند تا کودکان را به انجام خوب ها جذب کنند.
به لحاظ موسیقی در صحنه که بیشتر موسیقی شاد مد نظر فیلم ساز بوده و با توجه به نظریه خشنودی نیاز مخاطب را شناخته و در جهت رفع نیاز او برآمده اند و همچنین به اثر گذاری بهتر پیام با موسیقی توجه کرده است. فیلم سازان موسیقی شاد را همراه با انجام کارهای خوب در صحنه نمایش می دهند تا در ذهن کودک ماندگارتر باشد.
معنادار بودن رابطه بین متغیر موضوع فیلم با اقتضائات سنی کودک نشان از توجه فیلم سازان به اوضاع اجتماع و نیازهای تربیتی و آموزشی کودک دارد و طبق نظریه برجسته سازی آن ها در صدد ارائه وجه غالبی از پیام هستند که مایلند در مخاطب اثر بگذارد و به همین دلیل.
کودکان به علت حساس بودن در سنین زیر 5 سال و تاثیر پذیری فوق العاده آنان از فیلم های کودک بهتر است موضوعات مطرح در فیلم ها بیشتر به نیازهای سنی کودک توجه کنند .در بیشتر صحنه های فیلم ها بیشتر موضوعاتی مانند خواستگاری، ارث و میراث بود که بهتر است به جای این موضوعات بیشتر به مسائل در ارتباط با موضوعات همخوان با سن کودک پرداخته شود.
نوع مجاز شخصیت در فیلم های کودک بسیار مهم است زیرا به نوعی تاثیر گذاری فیلم بر روی کودک را افزایش می دهد.این موارد از مشکلاتی است که در همخوانی تولیدات سینمایی کودک با اقتضاعات سنی آنها وجود دارد.
این در حالی است که از سازندگان تولیدات سینمایی کودک انتظار می رود که به همخوانی تولیدات با شرایط سنی کودک توجه بیشتری داشته باشند زیرا در جامعه پذیر کردن و پرورش افراد جامعه می توانند مفید تر باشند و با مطالعه بیشتر و ساخت برنامه های متناسب تر برای کودکان در تشویق آنان به تماشای فیلم های کودک ساخت داخل کشور تلاش خود را انجام دهند.
منابع
-اسدی، ناصر و دیگران."هویت فرهنگی در مجموعه های تلویزیونی ایرانی".فصلنامه ی پژوهش های ارتباطی، سال شانزدهم، شماره 2، پیاپی 58.
-اخوت، صبا، ایران تاژ، آتنا،ارواحی، علیرضا،امیری، مهرداد."سیمای روانشناختی(بررسی فیلم های کودک و نوجوان)"،روزنامه شرق ، شماره1555،خرداد 91.
_ جینزبرگ، هربرت و ادبر، سیلویا.(1371).رشد عقلانی کودک از دیدگاه پیاژه (ترجمه فریدون حقیقتی و فریده شریفی).تهران:انتشارات فاطمی..
_ فرض الهی، امیر.(1387).آسیب شناسی سینمای کودک و نوجوان.انتشارات سروش.
_ ساروخانی، باقر.(1387).کودکان و رسانههای جمعی (تحقیقی در باب گفتمان برنامههای کودک تلویزیون).انتشارات:مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
_ شرام، ویلبرو لایل، جک و پارکز ب، ادوین.(1375).تلویزیون در زندگی کودکان ما (ترجمه محمود حقیقت کاشانی).تهران:مرکز تحقیقات مطالعه و سنجش برنامههای صدا و سیما.
_کازنو، ژان.(1376).قدرت تلویزیون (ترجمه علی اسدی)، تهران:انتشارات سروش.
_معتمدنژاد، کاظم.(1383).مطالعات و تحقیقات انتقادی در ارتباط جمعی.تهران: واحد مطالعات و ارزشیابی برنامههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
_ ویزی، جان.(1381).آموزش و پرورش در جهان نو (ترجمه محمد علی فرجاد).تهران:انتشارات رسانه الکترونیک.
- Dahlar,M.W.Bukatk.Danuto(1995).Child development.article.p3-17.
-Jerly L.Salvaggio and Jennings Bryant.(1989).Media us in the Information Age,Hilsdate:Lawrence Erlbaum Associates Inc.
-Denis Mcquail,(1987).Mass communication Theory An Introduction,Sage p233.
- Judith van Evra.(1996).Television & Child development.p11.-
-Parker.(1961).Television,in the lives of our children,Stanford university press,p12-14.
Abstract
The title of the present research is "the comparative study of correspondence between the film products for children and the requirements of this age group". Today, media acts as a social institution and develop the values and norms and connect them to the society and other social institutes. These tools have been emerged relatively from the definitions and figures of social realities for individuals and social groups, which influence their normal judgments and values, making norms themselves. Considering the point that one of the most important effects of media, specially television, is on the children, and regarding their age-based sensitivity, studying for producing the children film products should be done with utmost importance and care. Also, research and inquiry on this issue can help significantly improve the quality and solve the problems. The question in this field is: is there a correspondence between the content of children movies made and broadcast by Iran, and their age requirements? For answering this question, we have used the context analyzing method with its implicative form through categorical- assessment methods, and we studied on the children films which are broadcast from the channel 2 of IRIB in the 70s and as the population, and among the published children movies, twelve films from the available films are discussed as the desired sample through combinative and incorporative sampling with two multi-stage and purposeful techniques. The scenes of each film are selected as the analyzing unit, and have been coded and analyzed.
After the research, we realized that there is very low correspondence between children film products and their age requirement, and the most published films of the colors and music videos released respond to the children's needs and guide them.
Neglecting the character allegory in children movies which can increase the effectiveness of the movie, and lacking the sufficient remarks about rhythm and increase the attractiveness of the message, including the impact is significant.
Key words: children film, age requirements, child, child learning