Prioritization of the role of woman in family based on Islamic approach A case study: Kimiya (a TV. Serial)
Subject Areas : Media Management
1 - هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
Keywords: Kimiya serial, woman role, mother role, citizen role, wife role,
Abstract :
The aim of the present study was to investigate if the serial Kimiya was successful in representing the protagonist (Kimiya) in her three functions as: as wife, mother and citizen. The second purpose was the prioritization of these functions from the audience viewpoint by descriptive survey method. In this regard participants were randomly chosen from master degree students of human sciences and technical engineering College in Dezfoulazad University. Among them 205 were purposeful random sampling chosen based on stratified sampling Morgan table. We collocated date by library and field study method. We, first determined the three functions of woman; wife, mother and citizen based on Islamic resources. Thus a questionnaire was made as a tool for data collecting with the three functions of woman as its main components. The scale reliability was consented by religion scholars and family thinkers. Scale validity was estimated at 87% by Cronbach alpha coefficient. After carrying out the poll, the data was analyzed by Spss and T test and Friedman Test. Despite the religion scholars who prioritize the function of woman as wife, first, mother, second and citizen, third, participants in this study believe that the function of woman as wife and citizen was more than average and as mother, below average. So, according to the audience the main function of woman in this serial is citizen, a function which is considered a minor one by Islamic scholars.
_||_
اولویت بندی نقش زن در خانواده بر اساس رویکرد اسلامی
مطالعه موردی: سریال تلوزیونی «کیمیا»
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان دستیابی نقش اصلیِ زن سریال کیمیا به نقشهای سهگانه همسری، مادری و شهروندی و نیز اولویت بندی آنها از منظر بینندگان به شیوه توصیفی- پیمایشی صورت گرفت. جامعه مورد نظر، دانشجویان دوره کارشناسی اشد دانشکده های علوم انسانی و فنی مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 438 نفر بود که از این میان، 205 نفر به صورت تصادفی هدفمند بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در ابتدا بر مبنای مطالعات کتابخانهای منابع اسلامی، نقشهای سهگانهی همسری، مادری و شهروندی، نشانگرهای آن و اولویت بندی نقش ها از منظر دینی شناسایی شدند. به این ترتیب ابزار گردآوری داده ها به صورت پرسشنامه ای در سه مولفه اصلیِ زن تدوین گردید. سپس روایی ابزار از طرف صاحبنظران حوزه دین و خانواده تأیید و پایایی ابزار نیز با ضریب آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید. پس از نظرسنجی، داده ها با نرم افزارSPSS و آزمون t و فریدمن تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که گرچه در اولویتبندی نقش زن از منظر دینی، نقش همسری، مادری و شهروندی به ترتیب دراولویت اول، دوم و سوم قرار میگیرند اما از دیدگاه شرکت کنندگان این پژوهش، بازیگر اصلی زن سریال کیمیا، در نقش های همسری و شهروندی بالاتر از حدمتوسط و در نقش مادری پایین تر از حد متوسط بوده است. به این ترتیب به اعتقاد بینندگان این سریال، نقش شهروندیِ (فعال اجتماعیِ) زن در میان نقش های سه گانه، از اولویت بسیار بالاتری برخوردار بوده است. این در حالی است که مطابق با رویکرد اسلامی و دینی، نقش شهروندیِ زن فرع بر نقش های همسری ومادری اوست.
کلیدواژه ها: نقش زن، نقش همسری، نقش مادری، نقش شهروندی، رویکرد اسلامی، سریال کیمیا
مقدمه
خانواده به عنوان کهنترین و پردامنهترین نظام در جوامع بشرى، مناسبترین و مطمئنترین بستر و زمینه براى تأمین نیازهاى جسمانى، معنوی و تربیتى اعضاى خود است. محیط خانواده مکتب بسیار ارزنده و سازنده ای است، به طوری که منشأ بسیاری از صفات خداپسندانه است. در صورتی که انسان متوجه این امر باشد و از فرصت استفاده کند، می تواند هم خودسازی کند و هم دیگران را تربیت نماید (مظاهری، 1387). خانواده ی بهنجار بهترین الگو برای حفظ سلامت جسمانی افراد و رسیدن به شاخص های سلامت است. در آغاز، زن و مرد، با قرار دادن قوای شهوانی و عاطفی خود در مسیر قانونی روابط زناشویی، به سلامت جسمی و روانی می رسند. در مرحله بعد و با پیدا شدن فرزندان، والدین با نخستین واکنش های رضایتمندانه و آگاهانه در نوزادانشان، پاداش عاطفی و روانی بزرگی را از سوی آنان دریافت می کنند و خود نیز همواره از نظر روانی به آنان یاری می رسانند. تنها در خانواده است که هر انسان برای نخستین بار می تواند احساس کند که دوست داشته می شود و این مسئله در رشد عاطفی و روانی هر کس سهمی به سزا دارد (علاسوند، 1390). در خانواده، سه دسته انسان اصلاح می شوند؛ یکی مردها، که پدران این خانوادهاند؛ یکی زنها، که مادران خانواده هستند و دیگری فرزندان که نسل بعدی این جامعه هستند. اگر خانواده در جامعهای نباشد، همه تربیتهای بشری و همه نیازهای روحی انسانها ناکام خواهد ماند، زیرا طبیعت و ساخت بشری به گونهای است که جز در محیط خانواده و در آغوش پدر و مادر، آن تربیت سالم و بی عیب و عقده و آن بالندگی لازم روحی پیدا نخواهد شد (خامنهای، 1396).
نظام خانواده، مثل دیگر نظامهاى اجتماعى و انسانی داراى یک «سازمان» است. در یک سازمان، هر شخص بر اساس سلسله مراتب تعیین شده، جایگاه و نقش مشخصى دارد که نشانهی میزان و تأثیرگذاری او بر دیگران، یا فرمانبرداری و تاثیرپذیری او از دیگران است. در نظام خانواده نیز هر فرد بر اساس جایگاه و نقش معینی که برای او تعیین شده است، در راه بالندگی و سلامت و سعادت خانواده به ایفا و انجام تکالیف و وظایف خود میپردازد. پیداست که در صورت عدم قرار گرفتن صحیح افراد خانواده –علی الخصوص والدین- درجایگاههای مناسب خود، این سازمان آنچنان که باید، به وضعیت و اهداف ایدهآل نخواهد رسید.
در این میان، زن به عنوان یک انسان، موجودى الهى و شایسته نیل به همه کمالات است. قرآن کریم درباره خلقت و انسانیت زن و مرد، نگرش واحدى دارد و هدف آفرینش آدمیان را که عبودیت، حیات طیبه و رضوان الهى است به صورت عام مطرح کرده است. اسلام زن را در ارزشهاى انسانى مانند ایمان، عمل صالح، علم و دانش، تقوا و پارسایى و هجرت و جهاد همانند مرد قلمداد مىکند. افزون بر این، اسلام رعایت حرمت و احترام زن را در جامعه لازم شمرده و حضور اجتماعى و نظارت بر اعمال و رفتار جامعه اسلامى (امر به معروف و نهى از منکر) را به عنوان حق و وظیفه زنان نیز معرفى مىکند. اسلام ارزش فوقالعادهاى براى وظایف زن در امور مربوط به همسردارى و مادرى و تربیت فرزندان قائل است و حسن اجراى این وظایف را همسنگ و هموزن تمام فضایل و کمالات متصور براى مردها مىداند.
اگرچه از نگاه دینی، زن و مرد در انسان بودن هیچ تفاوت و تمایزی با یکدیگر ندارد، اما آنها برای هدف خاص و ویژهای آفریده شدهاند. بر این اساس، از منظر دین اسلام، زنان و مردان هر یک واجد نقشهای انحصاری خود هستند، که در صورت رعایت این نقشها، میتوان کارکرد خوب و مناسبی از خانواده انتظار داشت. در این میان، میتوان به جایگاه زنان در نقش «همسری» و «مادری» در خانواده اشاره داشت. خداوند بنا به نقشهای جنسیتی زن، عواطف و احساسات را در او غالب و ویژه قرار داده است تا در نقش همسری، به لحاظ انسی و عاطفی، آرامبخش شوهر خود باشد و با انجام وظایفش، در یک سطح طولی تابع دستورات الهی و بعد به شوهر خود تمکین کند. زن در نقش مادری نیز بهعنوان انسانی پاک و مظهری از جمال الهی تداومدهنده نسل انسانی و تربیتکننده فرزندان نیکو، شایسته و مفید برای آینده اجتماع بشری است. همان گونه که لقمه و غذا و شیر مادر در تربیت فرزند تأثیر مستقیم دارد، اندیشه و تربیت و رفتار مادر نیز در روح فرزند تأثیرات غیرقابل انکاری دارد که مسئولیت زنان را در این بُعد بسیار والا و بزرگ می نماید. به این سبب، برای زحمات مادر، پاداش های عظیمی همانند ثواب جهاد و شهادت قرار داده شده است (مظاهری، 1391). همچنین زنان در جامعه نیز با حفظ معیارهای دینی و اخلاقی چون عدم تبرج، داشتن حیا، عفاف و پوشش میتوانند تأثیرگذار بوده و نقش یک «شهروند و فعال اجتماعی» مؤثری را ایفا کنند.
اما در جهان امروز، وسايل ارتباط جمعي با انتقال اطلاعات و شكلدهي افكار عمومي، در توسعه و تغيير فرهنگ و تمدن بشري نقش بزرگي بر عهده دارند، به گونهاي كه كمتر حادثه و جريان مهم اجتماعي را ميتوان يافت كه رسانهها در پيدايش و شكلگيري آن هيچ نقش مهمي ايفا نكرده يا دستكم در گسترش، نشر يا كنترل آن سهمي نداشته باشند. در تبیین چگونگی اثرگذاری رسانهها، به نظریه یادگیری بندورا1 میتوان اشاره کرد. در نظریه یادگیری بندورا (1977) بر عواملی چون تقلید، تقویت، تقویت جانشینی، یادگیری اجتماعی و تبادل اجتماعی تأکید شده است. (معدن دار، 1389: ج1) تقویت سه نقش عمده را در یادگیری ایفا میکند. نخست آنکه رسانه میتواند به تقویت رفتار درست کمک کند. دوم اینکه نقش یک مشوّق «انگیزشی» را برای تبدیل یادگیری به عملکرد دارد. سوم آنکه آنچه از راه مشاهده آموخته شده است، پنهان باقی میماند تا اینکه مشاهدهکننده، دلیلی برای استفاده از آن بیابد (هرگنهان2، 1385). کارکرد اساسی و بنیادین رسانهها عبارت است از: بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان که اغلب دانش و شناخت ما از جهان به وسیله رسانهها ایجاد میشود. درک ما از واقعیت نیز به واسطه و به میانجیگری روزنامهها، تلویزیون، تبلیغات و فیلمهای سینمایی و ... شکل میگیرد. رسانهها جهان را برای ما به تصویر میکشند. رسانهها این هدف را با انتخاب و تفسیر خود در کسوت دروازبانی و به وسیله عواملی انجام میدهند که ار ایدئولوژی اشباع هستند (واتسون3 و همکاران، 2006). در حوزه فرهنگ، رسانههای جمعی برای غالب مردم، کانال اصلی بازنمایی و بیان فرهنگی، منبع اصلی تصاویر واقعیت اجتماعی و اصول شکل دادن و حفظ هویت اجتماعی هستند و زندگی اجتماعی با استفاده روزمره از رسانه الگو میگیرد و محتوای آن در اوقات فراغت مخاطب تزریق میشود (مک کوآیل4، 2010).
در بین رسانههاي جمعي، راديو و تلويزيون از نظر آموزش غيررسمي و الگوسازي، جايگاه ويژهاي دارند. تلويزيون به دليل برد گسترده مخاطبانش، يكي از بهترين وسايل آموزشي و فرهنگي است كه امروزه در اختيار كشورها و جوامع مختلف قرار دارد. این رسانه، با استفاده همزمان و هماهنگ از تصوير و صدا، تأثير انكارناپذيري بر مخاطبان خود ميگذارد و به سبب گيرايي و جذابيتهاي خاص خود، نقش و سهم بيشتري در انتقال الگوهاي رفتاري و فرهنگسازي دارد. در این میان زن با اهداف متفاوتی در این رسانه به ایفای نقش پرداخته است که پژوهشهایی مختلف نحوه این حضور را بررسی نمودهاند. به عنوان نمونه روچه در مطالعهای با عنوان ستاره های زن سینمای اسپانیا به تحلیل محتوای نقش و پرستیژ زنان و مردان در فیلمهای تولیدی سینمای اسپانیا در فاصله زمانی سالهای 1995 و 2005 پرداخته است. وی بیان میدارد که پرستیژ شغلی مردان بالاتر از زنان است و هنوز بازنمایی کلیشهای از برتری مردان در فیلمها به چشم میخورد (به نقل از آقابابایی، 1386). جی. بوفکین5 نیز در پژوهشی تحت عنوان بازنمایی زنان در فیلمهای مدرن در 50 فیلم عامه پسند در سال 1996 به این نتیجه رسیده است که تصاویر ارائه شده از زنان تحت تأثیر تصورات قالبی و سنن موجود در جامعه است (به نقل از راودراد و زندی، 1385). اما در تلویزیون ایران و در بسیاری از مجموعه های تلوزیونی نقش زن با هدف تأثیرگذاری بر جامعه زنان و ارائه الگوی مناسب زن اسلامی – ایرانی همواره به تصویر کشیده شده است. یکی از سریالهای پرمخاطب تلوزیون که در سال 1394 در 110 قسمت از شبکه اول سیما پخش شد، سریال «کیمیا» بود. همچنان که از نام این مجموعه تلوزیونی بدست میآید، قهرمان آن دختر/زنی است به نام کیمیا که با ایفای نقشهای مختلف در خانواده و سطح اجتماع، در صدد است که شخصیت مناسب، کامل و درخوری از یک زن ارائه دهد. حال با توجه به اهداف این سریال، پژوهش حاضر در پی تعین میزان دستیابی نقش اصلیِ زن سریال کیمیا به نقش های سه گانه همسری، مادری و شهروندی و نیز اولویت بندی آنها از منظر بینندگان این سریال پرمخاطب می باشد. در این پژوهش، مراد از نقش زن در نظام خانواده، موقعیتی است که زن در خانه دارد و توقعات و کارهایى است که به تناسب این موقعیت و جایگاه، از او انتظار میرود. منظور از واژهی «زن» در عنوان مقاله، به لحاظ وضع موجود خانواده (خانواده هستهاى، که مرکب از شوهر، زن و فرزندان میباشد) است.
مفهوم خانواده در اسلام
خانواده از ابتداي تاريخ، تاكنون در بين تمامي جوامع بشري به عنوان اصليترين نهاد اجتماعي، زيربناي اصلي جوامع بوده است. با این وجود، مفهوم خانواده از آن دسته مفاهيمي است كه در علوم اجتماعي و تربیتی داراي تعاريف متعددي است و تعريف واحدی ندارد. هر يك از انديشمنداني كه در حوزه مطالعات خانواده به فعاليت پرداخته يا در اين حوزه انديشيدهاند، آن را به گونهاي متفاوت تعريف كردهاند. مهمترين دليل تنوع و گوناگونيهاي موجود در تعريف اين مفهوم عبارت است از ابعاد متنوع و مؤلفههاي فراواني كه در دلِ اين مفهوم نهفته است. اين تنوع و تكثرِ ابعادِ مستتر در مفهومِ خانواده سبب شده است هر يك از انديشمندان، متناسب با ديدگاهي كه به آن نظر دارند، بخش يا بخشهاي خاصي از اين مؤلفهها را برجسته سازند و آن را به عنوان مؤلفههاي اصلي بر سازنده مفهوم خانواده مطرح كنند. براي مثال، برخي افراد، ويژگيهاي زيستشناختي موجود در نهاد خانواده را در مركز تعريف خود از اين مفهوم قرار دادهاند. برخي به بعد كاركردي خانواده توجه كرده و برخي ديگر به بعد اجتماعي يا بعد ساختاري آن توجه بيشتري داشتهاند. از سوي ديگر، خانواده، نهادي به شدت متكي بر مؤلفههاي فرهنگي است. ازاينرو، از فرهنگي به فرهنگ ديگر، داراي تعاريف متفاوتي است. همچنین، بايد به تعاريف ارائه شده از مفهوم خانوده در طول زمان و تغييرات ناشي از گذشت زمان اشاره كرد. در دورههاي زماني و تاريخي مختلف، ابعاد متفاوتي از مفهوم خانواده برجسته شده و بنا بر ملزومات دورههاي مختلف، تعاريف از خانواده، مؤلفههاي مختلفي به خود گرفته است. براي مثال، تعريف از خانواده در زمان كنوني با تعريف اين مفهوم در دوره زماني انقلاب صنعتي و همچنين با تعريف آن در دوره پيشامدرن از حيات بشر متفاوت است. در اين دورههاي زماني، باز مؤلفههاي ساختي-كاركردي مختلفي داراي مهمترين نقش و اهميت در تعريف مفهوم خانواده هستند، با اين حال، نقش زمان و دورههاي زماني مختلف در برجسته كردن ابعاد مختلف اين مفهوم قابل توجه و شايسته بررسي است.
در متون اسلامی نیز خانواده از اهمیت بسزایی برخوردار است، به طوری که در اسلام هیچ بنیانی در نزد خداوند، دوست داشتنیتر از ازدواج نیست (صدوق، 1380). خانواده طبیعیترین واحد تولیدمثل و فراگیرترین واحد اجتماعی است که نیروی انسانی جامعه را فراهم میآورد.برخلاف دین مسیحیت که تجرّد را مقدم بر ازدواج و ازدواج را تنها بهعنوان راهی برای فرار از بدکاری به رسمیت میشناسد (کتاب مقدس، نامهی اول پولس به قرنتیان7: 1-3)، در پرتو آیات و روایات دین اسلام پرداختن به اين بناي مقدس و بنيادين و حمايت و هدايت آن به جايگاه واقعي و متعالياش همواره سبب اصلاح جامعه بزرگ انساني شده و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حيات حقيقي و سقوط به ورطه هلاكت و ضلالت بوده است. اسلام به عنوان مكتبي انسانساز، بيشترين عنايت را به تكريم، تنزيه و تعالي خانواده دارد و اين نهاد مقدس را كانون تربيت و مهد مودّت و رحمت معرفي ميكند. دین اسلام هدف از تشكيل خانواده را تأمين نيازهاي مادي، عاطفي و معنوي انسان از جمله دستيابي به سكون و آرامش برميشمارد. دستيابي به اين اهداف والا و حفظ و حراست دقيق و مستمر از آنها، نيازمند توجه جدي به نهاد خانواده و اجرا كردن قوانين مربوط به آن در اسلام است.
دراسلام خانواده حاصل نوعی از قرابت سببی است به عنوان مثال به سبب ازدواج، دو نفر با هم قرابت پیدا مىکنند. بنابراین مبناى نکاح، قرابت از نوع سبب است که با آن خانواده تشکیل مىگردد. درباره نکاح نیز تعریف یکى از حقوقدانهاى بزرگ کشور آورده مىشود: «نکاح عقدى است که به موجب آن زن و مردى به منظور تشکیل خانواده و شرکت در زندگى با هم متحد مىشوند. نکاح از عقودى است که جنبه مالى و غیرمالى هر دو را داراست زیرا از طرفى در اثر عقد نکاح مرد موظف مىشود که نفقه زن و سایر اعضاى خانواده را بپردازد و مالى را به عنوان مهریه به زن بدهد و از سوى دیگر زن و مرد مکلف مىشوند که براى تثبیت مبانى خانواده و تربیت فرزندان با هم همکارى کنند» (کاتوزیان، 1393). نکاح، چون عقد است باید شرایط اساسی سایر عقود را دارا باشد یعنی زن و مرد باید قاصد (قصدکننده) و بالغ و عاقل و رشید باشند و جهت عقد نیز مشروع باشد ولى آنچه عقد نکاح را از سایر عقود ممتاز کرده همان جنبههاى عاطفى اخلاقى آن است.در نگاه قرآن و فرهنگ اسلام، خانواده نه تنها محل تـولید نـسل، تنظیم روابط جنسی، محافظت و تأمین عاطفه اسـت (چراغی کوتیانی، 1388)، بلکه جایگاه پرورش روحیه و شخصیت سالم انسانهاست.اصول حـاکم بـر خـانواده ایـمانی در نـگاه قـرآن را میتوان چنین دانست: مودت و رحمت6، امنیت و آرامش7، تراضی و مشورت میان زوجین،8 مشورت میان سایر اعضاء خانواده9، اصلاح امور10، گذشت و برقرار کردن صلح11، پرهیز از خودکامگی12، مراقبت معنوی ازخود و افراد خانواده13، معاشرت به معروف14.
با پذیرش این اصـول به عنوان اصول دوامدهنده و قوامدهنده خانواده به این نتیجه میرسیم که مفهوم خانواده در اسلام عبارتست از مسئولیتشناسی و مسئولیتپذیری هر یک از مرد و زن در خانواده که در تـقسیم این مسئولیتها، مرد و زن دارای نقشهای متفاوتی هستند. در بین نقشهای متعددی که دین اسلام برای زن قائل شده است، برخی از آنها مقدم بر برخی دیگر هستند. از این رو، شناخت صحیح نقشهای زن در خانواده و نیز اولویتبندی صحیح آنها بر اساس ملاکهای دینی میتواند ضامن ایجاد خانوادهای سالم و پویا باشد.
مهم ترین نقش زن در خانواده در رویکرد اسلامی
نگاه ارزشمدارانه نسبت به زن در سرتاسر قرآن نمایان است به گونهای که هر جا از مردان مؤمن و صالح سخن به میان میآورد، زنان مؤمنه و صالحهرا در کنار آنها مطرح کرده است (احزاب/35، حدید/18، فتح/5، توبه/71 -72). در قرآن کریم سخن از تأخر زمانی در خلقت زن وجود دارد اما ترتب ارزشی، آنچنان که کتاب مقدس به آن تصریح میکند، مطرح نشده است. آنچه درنگاه قرآنی موجب تمایز ارزشی انسانها در پیشگاه الهی است، تقوا است و نه جنسیت (حجرات/13). اگر چه زن و مرد در خلقت و ارزش با یکدیگر برابر بوده و از این حیث تقدم و تأخری بین آنها نیست، اما بدیهی به نظر میرسد که هر یک از زن و مرد ـ که بـراساس تـکوین از ویژگیهای فیزیولوژیک و احساسات و عواطف متمایز برخوردارندـ بایستی نقش مکمل را برای آن دیگری ایفا نماید.
مفهوم «نقش» به وظایف و انتظاراتی گفته میشود که برای هر فرد بر حسب پایگاهی که به دست آورده، تعیین شده است. از این رو منظور از «نقش زن» در مقاله حاضر، انتظاراتی است که میتوان از یک زن در شرایط گوناگون داشت.
1- زن به عنوان همسر: ایجاد سکونت و آرامش برای همسر
آرامش و صفای خانواده علاوه بر این که در پرورش صحیح فرزندان فوقالعاده مؤثر است، محیطی گرم و صمیمی برای ابراز عشق همسران نسبت به یکدیگر پدید میآورد و ایشان را کمک میکند که به صورتی شایسته و درست به وظایف خویش عمل نمایند. ازجمله عوامل مؤثر در ایجاد صفا و صمیمیت، سازگاری زن با شوهر و صبر و شکیبایی او در همسرداری و خانهداری است.
ایجاد سکون و آرامش مردان در کنار همسر خود، مهمترین و اصلیترین هدف ازدواج و تشکیل خانواده برشمرده شده است. (روم/21؛)15وجود صفا، یکرنگى و صمیمیت در خانواده، علامت توفیق ازدواج در رسیدن به اصلیترین هدف بوده و نشانه آن است که زن و مرد هر دو به وظایف خود در برابر همسر، عمل میکنند. در این میان، با توجه به وجود عواطف بسیار قوى در زنان، نقش آنان در تأمین بهداشت روانى خانواده چشمگیرتر است. زن میتواند روحیه خسته و ناامید همسرش را در برابر مشکلات تغییر دهد و یا دست کم، سنگ صبور ناراحتیها و آلام او باشد.هم چنان که میتواند در تضعیف روحیه همسرش نقش مؤثرى داشته، او را از خود رنجانده و موجبات تزلزل نظام خانواده را فراهم کند.
علامه طباطبايي آرامش در آیهی مزبور را طرفيني دانسته و به آن جنبه حسي و جنسي داده است:
براي سود رساندن به شما از جنس خودتان هماننداني آفريد؛ چرا كه هر یک از زن و مرد به وسائلي از امر توليد مثل مجهز است كه با همراهي جنس ديگر كارش به ثمر ميرسد و با كار هر دو، مسئله توليد و تكثير نسل به انجام ميرسد. بر اين اساس، هركي نقصي دارد و به قرين خود نيازمند است و از مجموع اين دو، یك واحد تام حاصل ميشود و به جهت همين نياز و نقص، هر یك به سمت ديگري حركت ميکند و زماني كه وصلت حاصل شد، آرام ميگيرد؛ زيرا هر ناقصي به كمال خود مايل است و هر نيازمندي به چيزي كه رفع نياز كند ،ميل دارد. اين همان ميل جنسي است كه در اين دو قرين قرار داده شده است (طباطبایی، 1417، ج16: 166).
زن با رعایت اخلاق همسرداری میتواند در درجهی اول آرامبخش همسر و در درجهی دوم محیط خانواده و فرزندان باشد. از همین رو، پیامبر اکرم (ص) جهاد زن را شوهرداری او دانسته است16 (حرعاملی، 1409، ج 14) در تقسيم نقشها گويا چنان مدنظر بوده است كه خانه و خانواده وجهه اصلى همت زن باشد. تقاضاى على (ع) و فاطمه (س) از پيامبر اكرم براى تقسيم فعاليتها و احاله كارهاى خانه به فاطمه (س) و كارهاى بيرون از منزل به على (ع) (همان، ج14)، معادل دانستن همسردارى شايسته زنان و صبر بر مشكلات ناشى از آن با جهاد مردان، (همان، ج 11) بالاترين سعادت مرد مسلمان را برخوردارى از همسر شايسته دانستن، (همان، ج14) بهشت را زيرقدم مادران توصيف نمودن و بر باردارى، وضع حمل و شيردهى فرزندان ثوابهاى فراوان مقرر نمودن، (همان، ج15) نشانگر جايگاه نقشهاى زنان است؛ همانگونه كه خطابهاى بسيارى در ترغيب مردان به ايفاى نقشهاى ويژه از جمله شركت در جهاد رسيده است.
در این رابطه روایات و احادیث فراوانی از معصومین (ع) وجود دارد که هر یک به اهمیت نقش زن به عنوان همسر میپردازند.الگوی دینی همسری آن است که همهی کارکردهای مورد انتظار از زوجیت در آن دیده شود. در این الگو مهارتهای ارتباطی اهمیت دارند. اساس ماهیت زوجیت، پیوند و ارتباط است. بنابراین هر آنچه ارتباط زن و شوهر را تعمیق کند در این الگو وجود دارد و هر آنچه به این ارتباط آسیب میرساند در آن دیده نمیشود. مهارت کلامی در این زمینه نقش مهمی دارد و گفتوگوهای زن و شوهر باید به غنیسازی فضای انس و الفت کمک کند. در این الگو، زن و شوهر لباس یکدیگرند. این استعار به عیبپوشی و کمک به یکدیگر در رفع نیازهای غریزی و جنسی بازمیگردد. راهکارهایی وجود دارد که شایسته است از سوی زن انجام گیرد تا موجب ایجاد رضایت شوهر خود و در نتیجه تأمین آرامش روحی و جسمی برای او شود. برخی از این راهکارها عبارتند از: ابراز محبت و توجه کردن به شوهر17،خوشرو و خوش زبان بودن، رعایت اخلاق حسنه، عدم استفاده از کلمات توهینآمیز و یا مورد استهزا قرار دادن همسر به خاطر نقایص یا معایب او، نیکی کردن به همسر و خانوادهی او، آراستن18و پاسخ دادن به تمایلات جنسی همسر.
2- زن به عنوان مادر: تربیت فرزند
یکی از مهمترین، سازندهترین و ارزشمندترین نقشهایی که زن میتواند ایفا کند، نقش مادری است. در آموزههای دینی، مادری یک ارزش بهشمار میآید که به دلیل ویژگیهای زیستی و روانی، بر عهدهی زنان نهاده شده است. نقش مادری تنها در وضع حمل و شیر دادن خلاصه نمیشود، بلکه یک سلسله مسئولیتهای پرورشی و تربیتی بر عهدهی مادر گذاشته شده است که ثمرهی آن در هدایت کل جامعهی بشری خود را نمایان میکند. همانگونه که لقمه و غذا و شیر مادر در تربیت فرزند تأثیر مستقیم دارد، اندیشه و تربیت و رفتار مادر نیز در روح فرزند تأثیرات غیرقابل انکاری دارد که مسئولیت زنان را در این بُعد بسیار والا و بزرگ مینماید. به این سبب، برای زحمات مادر، پاداشهای عظیمی همانند ثواب جهاد و شهادت قرار داده شده است.(مظاهری، 1391) در حقیقت، زن در نقش مادر به نحو دانسته یا نادانسته فرهنگ، معرفت، تمدن و ویژگیهای اخلاقی یک قوم و جامعه را با جسم، روح و اخلاق و رفتار خود، به فرزند منتقل میکند. یکی از مهمترین وظایفی که در داخل خانه و خانواده به عهدهی زنان است، مسألهی «تربیت فرزند» است.
بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبت او پرورش پیدا کند. زنانی که فرزند خود را از چنین موهبت الهی محروم میکنند، اشتباه میکنند. هم به ضرر فرزندشان و هم به ضرر خودشان و هم به ضرر جامعه اقدام کردهاند؛ اسلام این را اجازه نمیدهد (خامنهای، 1396). اصولا تغذیه با شیر مادر از حقوق طفل بر پدر و مادر است و از زمان آغاز تولد کودك شروع میشود. امروزه پژوهشهاي پزشکی تأیید میکند که شیر مادر، کاملترین و مناسبترین غذا براي نوزاد است. کودکانی که از بدو تولد تا دوسال تمام با شیر مادر تغذیه میشوند، نسبت به سایر کودکان ضریب سلامتی جسمی و بهره هوشی بالاتري دارند.
3- زن به عنوان شهروند: فعالیت اجتماعی
با توجه به اینکه ﻋﻠﺖﻛﻠﻲﺗﺸﺮﻳﻊاﺣﻜﺎم عبادی، رساندن انسان به ﻣﻘﺎماﻧﺴﺎنﻛﺎﻣﻞبوده اﺳﺖ (جوادی آملی، 1393، ج3) ﭘﺲ ﻫﺪف آﻳﺎت قرآن ﺑﻪ ﻓﻌﻠﻴـﺖ رﺳـﺎﻧﺪن ﻫﻤـﺔ اﺳﻤﺎ و صفاتی است ﻛﻪ در اﻧﺴﺎن ﺑﻪ ودﻳﻌﺖ ﻧﻬﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. (همان) ﺑﻪ اﻋﺘﺒﺎر وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي زن و ﻣﺮد در خلقیات و ﺑﺮوز ﺻـﻔﺎت زﻧﺎﻧـﻪ و ﻣﺮداﻧﻪ اﻳﻦ ﺗﺠﻠﻴﺎت ﺻﻮر ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ و ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎ و ﻧﻘﺶآﻓﺮﻳﻨﻲﻫﺎﻳﻲ در ﺣﻴﺎت ﺑﺸﺮي ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ که ﻧﻈﺎم ﺣﻴﺎت اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ آنها ﻗﻮام و دوام ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ و ﻛﻤﺎل ﻫﺮ ﺟﻨﺴﻲ ﺑﻪ آن ﻣﻌﻨﺎ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ بستر ﻣﻌﻨﺎﻛﺮدن آﻳﺎﺗﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎ وﺗﻔﺎوتﻫﺎيﺟﻨﺴﻴﺘﻲ اﻳﻦ دو ﺟﻨﺲ را ﺑﻴﺎن ﻛﻨﻨﺪ.
تقریبا در تمام موارد، مخاطب آیات قرآن در مسائل اجتماعی مردان هستند. به عبارت دیگر، ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺴﻴﺎري از وﻇﺎﻳﻒ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﺮ دوش ﻣﺮد ﻧﻬﺎده و آن را ﺑﺮ زن واﺟﺐ ﻧﺸﻤﺮده ﺗـﺎ ﺑـﺮاي زﻧﺎن اﻳﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﻓﺮاﻫﻢ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻓﺎرغ از ﺗﻈﺎﻫﺮات اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و در ﺧﻠﻮت ﺧـﺎﻧﻮاده و ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از ﺳﺮﻣﺎﻳﺔ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻛﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ او ﻋﻄﺎ ﻛﺮده، در ﺟﻬﺖ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻢ و ﺗﻌـﺎﻟﻲ روح اﻧﺴـﺎﻧﻲ ﺷـﻮﻫﺮ و ﻓﺮزﻧﺪان، یعنی اﻓﺮاد جامعه، خدمت ﻛﻨﺪ و اﻟﺒﺘﻪ از ﺳﺮ ﻣﻬﺮ و رﺣﻤﺖ و ﺑﺎ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﻓﻀـﻴﻠﺖ اﺧـﻼص ﺑﭙﺬﻳﺮد ﻛﻪ اﺛﺮﮔﺬاري اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ او در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺮد ﻧﻤﻮد ﻛﻤﺘﺮي دارد. آﻧﭽﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻮرد دﻗﺖ و ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺮآن زن را از ﻗﺒﻮل مسئولیتﻫـﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻨﻊ ﻧﻨﻤﻮده، وﻟﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺮدان ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ تأﻣﻴﻦ اﻗﺘﺼﺎدي ﺧﻮد و ﺧـﺎﻧﻮاده را ﺑﺮ زن واﺟﺐ ﻧﻜﺮده است (طباطبایی، 1417، ج2). ﺑـﻪ ﺑﻴـﺎن دﻳﮕـﺮ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻔﺎوت ﺧﻠﻘﺖ و به ﺗﺒﻊ آن ﺗﻔﺎوت احکام زن و ﻣﺮد، نقش اجتماعی را بیشتر بر عهده مرد قرار داده و از این لحاظ مردان را بر زنان ترجیح داده است (نساء، 34).
با مطالعه آﻳﺎت ﻗﺮآن و اﻟﮕﻮﻫﺎي ﺗﺎرﻳﺦ اسلام از زنان، ﻣﻲﺗﻮان ﺗﺤﻠﻴﻞﻛﺮد ﻛﻪ ﭼﺮا ﺧﺪاوﻧﺪ در ﻗﺮآن و ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺑﻴﺎن اﺣﻜﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ، صرفاً ﻣﺮدان را ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻗﺮار داده اﺳﺖ. ﺧﺪاوﻧﺪ اﺟﺮاي اﺣﻜﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﻪ ﻣﺮدان ﺳﭙﺮده و در ﺧﺎﻧﻮاده ﻗﻴﻤﻮﻣﻴﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ زﻧﺎن را ﺑﻪ ﻣﺮدان واﮔﺬار ﻛﺮده اﺳـﺖ «الرجالُ قوّامون علی انساء بما فضل الله بعضهم علی بعض» (همان) و ﻧﻘـﺶﻫـﺎي اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ زﻧﺎن را ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاي ﺗﻌﺮﻳﻒﻛﺮده ﻛﻪ ﺑﺎ وﺟﻮد ارزﺷﻤﻨﺪي وﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺎﻻ، ﻧﻤﻮد و بروز اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﭼﻨﺪاﻧﻲ ﻧﺪارد. ﺑﻪ ﺑﻴﺎﻧﻲ، ﻋﺪم ﺗﺨﺎﻃﺐ ﺑﺎ زﻧﺎن ﺑﺮاي آﻣﻮزش و اﻟﻘﺎي ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻘﺸﻲ ﺑﻪ زﻧﺎن است. قرآن زﻧﺎﻧﻲ ﭼﻮن ﺳﺎره، ﻫﺎﺟﺮ، ﻣﺮﻳﻢ، ﻣﺎدر حضرت موسی(ع) و آﺳﻴﻪ را در ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﻌﺮﻓـﻲ ﻣـﻲﻛﻨـﺪ ﻛﻪ ﻣﻘﺎم ﺑﻠﻨﺪ ﻋﻠﻤﻲ، ﻣﻌﺮﻓﺘﻲ و اﻳﻤﺎﻧﻲ داﺷﺘﻪاﻧﺪ و ﻧﻘـﺶﻫـﺎي ﺣﺴـﺎس و ﺳﺮﻧﻮﺷـﺖﺳـﺎزي ﺑـﺮاي ﺟﺎﻣﻌﺔ بشری ایفا ﻛﺮده اند، درحالی که ﻣﻨﺼﺐ ﻣﺸﻬﻮري در اﺟﺘﻤﺎع نداﺷﺘﻪاﻧﺪ. حضرت ﻓﺎﻃﻤﻪ زﻫـﺮا (س) و زﻳﻨﺐ ﻛﺒﺮي (س) ﻧﻴﺰ در ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﻼم ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻘﺸﻲ اﻳﻔﺎ ﻛﺮدﻧﺪ. اﻳـﻦ ﺑـﺪان ﻣﻌﻨـﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ دین اسلام، زﻧﺎن را از ورود ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎي اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ و ﭘـﺬﻳﺮﻓﺘﻦ ﻧﻘـﺶﻫـﺎي آﺷـﻜﺎر و ﺷـﻬﺮه ﻣﻨـﻊ ﻛﺮده ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻠﻜﻪ این امر را صرفاً ﺑﺮ آنان واﺟـﺐ ﻧﻔﺮﻣـﻮده است.
از نکات بالا می توان به این نتیجه دست یافت که فعالیت اجتماعی زن در جامعه صرفاً امری ثانوی برای یک زن مسلمان محسوب می شود که می تواند پس از نقش های مهم زن، از جمله نقش بسیار مهم همسرداری و نیز مادری، قرار گیرد. در آیات قران و همچنین در روایاتی که از معصومین نقل شده است، نمی توان به موردی برخورد که نقش اجتماعی زن، و به عبارتی فاعلیت زن در جامعه، را در صدر نقش های زن قرار داده باشد. اساساً نقش اجتماعی زن و حضور او در عرصه جامعه از نقش های ثانوی زن محسوب می شود.
جایگاه رسانه و اولویت بندی نقش زن
جامعه شناسان بر قدرت بیشتر رسانه تلویزیون در مقابل سایر رسانه ها تاکید می ورزند و در برخی موارد، از تلویزیون به عنوان پرقدرت ترین رسانه نام می برند (اعزازی، 1373) بزرگترین دلیل این قدرت، طیف گسترده مخاطبان می باشد.تلویزیون جزئی از زندگی روزمره آدمیان دنیای امروز را تشکیل می دهد، اما از این نکته هم نباید غافل شد که ارزش ها، علایق، وابستگی ها و نقش اجتماعی مخاطبان در استفاده از رسانه ها، نقش مهمی را ایفا می کند (نیکو و همکاران، 1381). مخاطب برنامه های تلویزیون بودن صرف تماشای تلویزیون در زمان و مکان خاص نیست بلکه عوامل پیشین، حین و پسین در درک مخاطب نقش بسزایی دارد که شرایط فیزیکی و اجتماعی مختلفی در آن دخیل هستند.
برخی از اندیشمندان کاربردهای اجتماعی تلویزیون را اینگونه عنوان کرده اند: الف) آسان سازی ارتباط: نمایش تجربه ها، زمینه های مشترک، ورود به گفتگو ها، کاهش دل نگرانی، فراهم آوردن موضوع برای گفتگو و مشخص کردن ارزش ها. ب) وابستگی/روی گردانی: تماس یا روی گردانی جسمی و کلامی، همبستگی خانوادگی، آرامش دهنده به خانواده، کاهش برخورد، نگهداری پیوندها. ج) آموزش اجتماعی: تصمیم گیری، نمومه برداری رفتاری، حل دشواری ها، انتقال ارزش ها، مشروع سازی،پراکندن دانسته ها، جایگزین آموزش مدرسه ای. د) کارآمدی/چیرگی: انجام نقش اجتماعی، تقویت نقشه، عرضه داشت نقش های جایگزین، اعتبار روشنفکرانه، اعمال قدرت، دروازه بانی خبر، آسان سازی گفتمان (لال، ترجمه نکودست، 1379).
برنامه های تلویزیون در بیشتر خانواده ها به نوعی تغییرات در عادت ها ایجاد می کند.ساعات خواب، روابط خانوادگی، غذا خوردن و ساعات تفریح و اوقات فراغت و...تغییر می کند (مارتینز، ترجمه ارجمند، 1354) هماهنگ کردن زمان غذاخودن با برنامه های تلویزیون و یا بیدار ماندن برای دیدن بعضی برنامه ها از اثرات آشکار تلویزیون بر برنامه خانواده می باشد.
با آنكه سريالهاي خانوادگي بخش شايان توجهي از جدولهاي پخش برنامههاي تلويزيوني در ايران را به خود اختصاص ميدهند، تحقيقات اندكي در مورد آنها انجام گرفته است؛ و در بسياري از اين تحقيقات نيز تنها به توصيف ميزان بيننده و ديگر شاخصهاي جمعيتشناختي اكتفا شده و تحليل نظري جامعي درباره مفاهيم، الگوها و تصاويري كه تلويزيون از خانواده ايراني نمايش ميدهد، صورت نگرفته است. علاوه بر فيلمها و سريالهاي خانوادگي، برخي برنامههاي تركيبي با عناوين مربوط به خانواده نيز عموما تصويري جهتدار (از نظر اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، قومي و...) از خانواده ايراني ارائه ميكنند. البته از اين اصل مهم نيز نبايد چشمپوشي كرد كه بسياري از اين برنامهها و حتي سريالها با طرح موضوعات جديد و ارائه اطلاعات روزآمد موجب آگاهي اعضاي خانواده، به ويژه زنان از مهارتهاي اجتماعي، حقوق مدني و شهروندي و... ميشوند و راههاي زندگي موفق و سالم را آموزش ميدهند. بنابراين، ميتوانند تاثير بسيار مثبتي بگذارند و زمينهساز توسعه فرهنگي و اجتماعي در سطح كلان باشند. برآيند كلي و بخشي از مهمترين يافتههاي تحقيقات انجام شده در اين گستره (دراني 1375، عليپور 1382، الياسي 1382 و سروري زرگر 1389) عبارتند از:
ـ در بيشتر برنامههاي تلويزيون، مفاهيم اجتماعي بيشتر در روابط افراد با يكديگر و كمتر در ابعاد روابط اجتماعي مطرح ميشوند. نمايش گذشته بسيار ابتدايي و بدون آگاهيهاي اجتماعي و فني به نمايش درميآمد. نمايش خانوادههاي سنتي معمولاً با تأكيد بر ويژگيهاي منفي آن مطرح ميشود.
ـ در برنامههاي تلويزيوني، خانوادههاي هستهاي در اكثريت هستند و تعداد فرزندان خانواده يك تا دو نفر است. خانوادهها با خويشاوندان و سپس همسايگان در ارتباطند كه در هر دو رابطه، زنان حلقه اتصال روابط به شمار ميروند. روابط اعضاي خانواده با يكديگر بيشتر تحت سلطه روابط به شكل سببي است. هر چند مردان و پسران گاهي در كارهاي خانه كمك ميكنند، اما اين كارها معمولاً بر عهدة زنان است.
ـ تصميمگيريهاي خانوادگي به صورت اشتراكي است، اما الگوي پدر مقتدر و مادر مقتدر هم ديده ميشود كه اقتدار مادري بدون علت و بيشتر به صورت اخلاق بد مادر تجلي مييابد.
ـ در برخي سريالها، خانه به جاي آنكه به صورت مكاني صميمانه و عاطفي به نمايش درآيد، محل نمايش مشاجرات بين اعضاي خانواده است. اين نوع رابطه در دو سطح مشاهده ميشود: در سطح افقي؛ در ميان افرادي كه در خانواده پايگاه اجتماعي برابر دارند، مثل زن و شوهر و خواهران و برادران و در سطح عمودي و بر اساس سلسله مراتب خانوادگي. بدين ترتيب كه از جانب اعضايي كه پايگاه اجتماعي بالاتري دارند (والدين)، نسبت به اعضاي فرودست و در مواردي هم از پايين به بالا، نوعي ضديت بيدليل به تصوير كشيده ميشود.
ـ همدلي و پشتيباني اعضاي خانواده از يكديگر، بيشتر در حيطه رسيدگي به مسائل جسماني و سلامت و تغذيه است. كمبود پشتيبانيهاي عاطفي و احساسي از جانب همه اعضاي خانواده كمتر مورد تأكيد است.
ـ در بيشتر فيلمها، نقش مادري به عنوان مهمترين نقش زن، چندان مورد توجه نيست، اما از نقش كدبانوگري و آشپزي او تعريف و تمجيد ميشود. با آنكه زنان به شوهران خود اعتراض ميكنند، اما كمتر به نقش نانآوري آنان معترض بودند و تمجيد از مرد با توجه به ايفاي مناسب نقش پدري به عنوان مهمترين وظيفه و نقش مرد در خانواده كمرنگ است.
ـ تلويزيون در برخي از سريالها، الگوهاي خانواده غربي را تبليغ و ترويج ميكند. اين امر با پخش برخي سريالهاي خارجي با تمهاي فمينيستي تشديد ميشود. نمايش خانوادههاي تكوالدي در تلويزيون با هنجارهاي و ارزشهاي خانوادة ايراني و اسلامي در تضاد است.
ـ نمايشهاي دعواها و مناقشههاي خانوادگي در سريالها، اين نگرش را به مخاطبان القا ميكند كه محيط خانوادگي دور از جنجال و تنش عملاً وجود ندارد و دعوا جزئي از روابط خانوادگي است.
ـ تمسخر اعضاي خانواده و بياحترامي آنان نسبت به هم در برخي مجموعههاي طنز، سبب به هم ريختن چهارچوب روابط احترامآميز و مؤدبانه اعضاي خانوادهها ميشود.
ـ توطئه اعضاي خانواده براي همديگر به ويژه توطئه فرزندان عليه والدين در برخي مجموعههاي داستاني، محيط صميمي خانوادهها را بر هم زده و ممكن است مناسبات بين نسلي والدين ـ فرزندان را دچار مشكل سازد.
در زمینه نقش زن در خانواده از نگاه رسانه تلویزیون و از منظر اسلام نیز تحقیقات اندکی صورت گرفته است. به گونه ای که پژوهشگر به تحقیقی در راستای پژوهش حاضر و مشابه آن از منظر هدف و متودولوژی دست پیدا نکرد. از این رو در ادامه مرتبط ترین پژوهش ها در زمینه نقش زن در خانواده از منظر رسانه ارائه میگردد:
v داودآبادي و احمدي(1395) در مطالعه ای ضمن بيان مباني نظري بازنمايي نقش زن در سينماي دفاع مقدس، به بررسي حضور واقعي زن در جنگ پرداخته، با بهره گيري از روش تحليل كيفي، چگونگي بازنمايي حضور زنان، در سينمايي دفاع مقدس را مورد كنكاش قرار داده است. سوال اصلي پژوهش اين بوده است كه بازنمايي نقش زن در سينماي دفاع مقدس تا چه ميزان به واقعيت حضور زن در دفاع مقدس و نقش وي به عنوان كنش گر اصيل توجه داشته است؟ يافته ها حاكي از آن بوده است كه بازنمايي در سه عرصه : فعاليت زنان در پشت جبهه، حضور در ميدان نبرد و نيز نقش زنان پس از جنگ به صورت كامل انجام نشده و در برخي عرصه ها، زن به عنوان كنش گر اصيل نه تنها بازنمايي نشده، بلكه بيشتر به سمت كليشه سازي و طبيعي سازي سوق پيدا كرده است.
v موسوی لر و لیلیان(1394) در پژوهشی به بررسی چگونگي بازنمايي زنان سنتي و مدرن در آگهي هاي تلويزيوني ايران (از مهر 1390 تا مهر 1391) به روش نمونهگیری تصادفی پرداختند. آگهيهاي پخش شده در يك سال مربوط به تمام انواع محصولات در هفت گروه طبقه بندي شده، بوده است. در گام اول، ميزان حضور زنان و مردان در آگهيها مشخص و سپس نقش زنان در آگهيها با توجه به تعريف زن مدرن و سنتي نقد شده است. در اين پژوهش، مشخص شده كه در 40 درصد كل آگهيها، شخصيت زني وجود نداشته است و در باقي تبليغات، مردان معادل 59 درصد، زنان 17 درصد و مردان و زنان با هم 23 درصد حضور داشته اند. در نمايش زنان، معمولاً نقش زن سنتي اولويت داشته است. دليل اين وضعيت، علاوه بر مسائل فرهنگي، حاكميت سليقه و تفكري است كه زن درحاشيه، مصرف گرا و غيرمتفكر را بيشتر ميپسندد و به نشان دار شدن آگهيهايي منجر شده است كه شخصيت زن داشتند.
v هاشميان فر و خدايي(1394) مطالعهای با هدف بررسي الگوهاي ارائه شده در سريال هاي ماهواره اي، در زمينه حضور زنان در خانواده و نقش آن در امنيت خانواده، به روش تحليل محتواي كيفي يكي از سريال هاي ماهواره اي فارسي زبان انجام داده است. به اين منظور با انجام مصاحبه در ميان زنان متاهل اصفهان، پرطرفدارترين سريال در حال پخش شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان را مشخص کرده و با استفاده از نمونهگيري، سكانسبندي و نشانه شناسي سكانس هاي انتخابي، نشانه هاي محتوايي مشخص و پس از آن واحدهاي معنايي (نشانه ها) خلاصه و كدگذاري نموده است. كدهاي مشخص شده با بازبيني هاي مكرر هر كدام در يك يا چند زيرمقوله قرار گرفتند و با تشكيل مقوله ها و تركيبي از آنها تم هاي محتوايي مربوط به پژوهش شناسايي شدند که از آن جمله مي توان تقبيح خانه داري، ستايش اشتغال براي زنان، جايگزين كردن رابطه همسري با رابطه هاي دوستانه، پر تنش نشان دادن محيط هاي خانوادگي، بي توجهي به مادران خانه دار و بي اهميت نشان دادن خانواده اشاره نمود.
v شاهنوشي و تاكي(1390) در مطالعهای ضمن مروري بر نقش زن، در طي دوره هاي مختلفي كه سينماگران براي سينماي ايران قائل اند، به بررسي سه فيلم شاخص در مورد زن از يك كارگردان مرد (داريوش مهرجويي) با استفاده از تحليل محتواي كيفي و كمي فيلم ها پرداختهاست. يافته هاي پژوهش ضمن تاييد حضور معنادار زن در اين آثار با توجه به نام زنانه هر كدام، نشان مي دهد كه فيلم ساز به ارائه تصويري متفاوت از زن در هر يك از فيلم ها روي آورده و براساس آن، اقتدار يا انفعال هر كدام از شخصيت هاي اصلي زن را با بهره گيري از ديالوگ ها و كنش هاي بازيگران، به نمايش گذارده است. بيشترين حضور زن نقش اول اين سه فيلم در خانواده و تعامل موثر آن با افراد خانواده حكايت از اهميت نقش زن در خانواده ايراني دارد. همچنين مشكلات و مسائل مربوط به زنان در فضاي خانواده در طول سه فيلم متنوع بوده و فيلمساز از كپي برداريِ فيلم هاي قبلي خود اجتناب ورزيده است. بانو نمونه يك شخصيت مستقل در اداره خانه و پرهيز از انزواطلبي در غياب و طرد همسر، سارا نمونه يك شخصيت استوار در برابر مشكلات مالي و حالي مرد خانواده و طغيان در برابر ناسپاسي همسر و ليلا نمونه زني صبور و درعين حال منفعل در برابر سنت هاي خانوادگي.
v حسن لي و حقيقي(1389) در مطالعه ای به بازخواني نقش زن در اپيزودهاي سه گانه نمايش نامه شب هزار و يكم بهرام بيضايي پرداخته است. حاصل این مطالعه نشان داده است كه در آن ها، هم راه با دست بردن در گفته هاي موجود از داستان هاي كهن و بازآفريني آن ها، نقش زن در كانونِ توجه قرار گرفته و با نقش هاي اساطيري آناهيتا پيوند خورده است؛ هرچند به رغم اين پيوند، زنان اين نمايش نامه نقش هاي واقعي و طبيعي خود در سامانه ي حاكم را نيز به خوبي بازي مي كنند. آن ها نمادِي روشن از يك يا چند ويژگي برجسته ي انساني اند كه پيوسته در پيكار و كش مكش با سامانه ي موجود به سر مي برند.
v راودراد و زندي(1385) در پژوهشی با روش تحقيق اسنادي و تكنيك تحليل محتواي كمي، درصدد پاسخگویی به این سوال بوده است كه با توجه به تفاوت سياست هاي فرهنگي در دو دوره قبل و بعد از خرداد 76، بازنمايي زنان در سينماي اين دو دوره داراي چه تفاوت هايي در مضامين و محتوا مي باشد؟ چهارچوب نظري مورد استفاده، نظريه بازتاب در جامعه شناسي هنر بوده است. اين نظريه مبتني بر اين فرضيه است كه هنر آيينه جامعه و منعكس كننده ويژگي هاي آن است. يافته ها نشان داده است كه بازنمايي زن در دو دوره مورد بررسي تغييرات و تحولات چشمگيري كرده است و اين تغييرات در موارد مختلفي چون: ميزان حضور زنان در فيلم ها، كيفيت مشاغل، نوع پوشش، طبقه اجتماعي، نوع بهره گيري از محصولات فرهنگي، نوع مهارت هاي فردي، مضامين ديالوگ ها، ميزان تحصيلات، اعتقادات، زبان، مكانيسم حل مشكلات شخصي و خانوادگي و غيره بوده است. نتيجه كلي اينكه تغيير در سياست گذاري هاي فرهنگي در سينماي ايران باعث شكل گيري گونه متفاوتي از بازنمايي زن در فيلم هاي بعد از سال 1376 شده است.
روش شناسی پژوهش
شیوه پژوهش حاضر از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه مورد نظر در این مطالعه، دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشکده های علوم انسانی و فنی- مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 438 نفر بود که برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی هدفمند از نوع قضاوتی استفاده شد. در این شیوه نمونه گیری، از یک طرف قصد پژوهشگر انتخاب مواردی است که با توجه به هدف پژوهش، اطلاعات زیادی داشته باشند. به این صورت که پژوهشگر، با توجه به آشنایی قبلی با جامعه برای رسیدن به هدف خود (یعنی درک عمیق پدیده مورد نظر) افرادی را انتخاب می کند که اطلاعات و درک آن ها در زمینه مورد بررسی بسیار زیاد و عمیق است. لذا هدفمندی روش نمونهگیری از آن جهت انتخاب شد که پژوهشگر باید به افرادی مراجعه میکرد که حداقل 70 درصد مجموعه تلویزیونی کیمیا را مشاهده کرده باشند. از طرفی این شیوه نمونهگیری مستلزم انتخاب یک نمونه تصادفی با استفاده از روشهای تحقیق کمی است (گال، بورگ و گال، ترجمه نصر و همکاران، 1395). بنابراین حجم نمونه بر اساس جدول مورگان، 205 نفر برآورد گردید که با توجه به این که در تحقیقات پیمایشی تعداد نمونه 100 نفر برای انجام پژوهش کافی است و نیز با عنایت به گستره زمانی به کار رفته برای اجرا (یک نیمسال تحصیلی)، این تعداد در نهایت به عنوان نمونه تحقیق درنظر گرفته شد. جزئیات گروه نمونه در جدول 1 ارائه شده است. جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. به این صورت که در ابتدا بر مبنای مطالعات کتابخانهای حوزه منابع اسلامی، نقشهای سهگانهی همسری، مادری و شهروندی، نشانگر های آن و اولویت بندی نقش ها از منظر دینی شناسایی شدند. به این ترتیب ابزار گردآوری داده ها به صورت پرسشنامه ای در سه مولفه اصلیِ زن در نقش «همسری» با 9 گویه، زن در نقش «مادری» با 9 گویه و زن در نقش «شهروندی (فعال اجتماعی)» با 7 گویه تدوین گردید. سپس جهت احراز روایی، پرسشنامه در اختیار تنی چند از متخصصین و صاحبنظران حوزه دین و خانواده (17 نفر) قرار گرفت و روایی آن تأیید گردید. پایایی ابزار نیز پس از یک پایلوت اولیه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید که نشان از پایایی بالای ابزار دارد. در ادامه، پرسشنامه در اختیار نمونه 205 نفری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول جهت اطلاع از نظرات آنان در زمینه مؤلفه ها و نشانگرهای نقش اصلیِ زن و اولویت بندی نقش ها در سریال کیمیا قرار گرفت. داده های حاصل از نظرسنجی با استفاده از نرم افزار SPSS21 و آزمون t و فریدمن مورد تحلیل قرار گرفت.
اهداف پژوهش
هدف کلی پژوهش حاضرتعیین میزان دستیابی نقش اصلیِ زن سریال کیمیا به وظایف یک زن در نقش های همسری، مادری و شهروندی و نحوه اولویت بندی نقش ها از منظر بینندگان سریال می باشد که بر اساس مؤلفه های نقشِ زن، اهداف ویژه زیر در نظر گرفته شده است:
· نقش اصلیِ زن سریال کیمیا تا چه میزان به وظایف یک زن در نقش «همسری» از منظر بینندگان سریال دست یافته است؟
· نقش اصلیِ زن سریال کیمیا تا چه میزان به وظایف یک زن در نقش «مادری» از منظر بینندگان سریال دست یافته است؟
· نقش اصلیِ زن سریال کیمیا تا چه میزان به وظایف یک زن در نقش «شهروندی» از منظر بینندگان سریال دست یافته است؟
· نحوه اولویت بندی نقش های همسری، مادری و شهروندیِ نقش اصلی زن سریال از منظر بینندگان آن چگونه بوده است؟
یافتههای پژوهش
پس از مرور مختصر بر اطلاعات جمعیت شناختی در قالب جدول، در ادامه یافته های پژوهش بر اساس سؤالات پژوهشی ارائه می گردد:
الف. اطلاعات جمعیت شناختی:
پژوهش حاضر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول انجام گرفت(که آمار دانشجویان آن به تفکیک جنسیت به قرار زیر در جدول شماره 1 است: ) فراوانی آنها به تفکیک جنسیت در جدول شماره 1 آمده است.
جدول 1. توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر اساس جنسیت
جامعه و نمونه جنسیت | جامعه | نمونه |
مرد | 190 | 107 |
زن | 248 | 98 |
کل | 438 | 205 |
همان گونه که در جدول 1 مشاهده می شود، از 438 نفر اعضای جامعه تعداد 205 نفر حجم نمونه بر اساس جدول مورگان برآورد گردید که از مجموع کل حجم نمونه 205 نفر شرکت کننده در پژوهش، تعداد 107 نفر مرد و 98 نفر زن بوده اند.
ب. بررسی یافته ها:
سؤال کلی پژوهش حاضر این است که میزان دستیابی نقش اصلیِ زن سریال کیمیا به وظایف یک زن در نقش های همسری، مادری و شهروندی و نحوه اولویت بندی نقش ها از منظر بینندگان سریال چگونه بوده است؟ جهت پاسخ به این سؤال، در ادامه یافته ها به تفکیک سؤالات ویژه ارائه می گردد:
سؤال اول پژوهش: نقش اصلیِ زن سریال کیمیا تا چه میزان به وظایف یک زن در نقش «همسری» از منظر بینندگان سریال دست یافته است؟
جدول2. آزمون t تک گروهی برای بررسی تفاوت بین میانگین نمره نقش همسری و میانگین معیار
| میانگین معیار(نظری) | میانگین واقعی | انحراف معیار | درجه آزادی | T | سطح معناداری | اختلاف میانگین ها |
نقش همسری | 2.5 | 2.6168 | 0.30555 | 204 | 5.473 | 0.0001 | 0.11680 |
با توجه به جدول فوق و با تاکید بر میزان t بدست آمده (5.473) که در سطح خطای 0.05 معنیدار است، میتوان چنین عنوان کرد که بین میانگین واقعی (2.6168) که از تقسیم میانگین نمرات سوالات مولفه نقش همسری بر تعداد سوالات آن (9 سوال) بدست آمده، و میانگین معیار(2.5)که از جمع رتبههای طیف(4و3و2و1) تقسیم بر تعداد آنها (4) بدست آمده، تفاوت معنیداری وجود دارد. بدین ترتیب، از آنجایی که میانگین واقعی بدست آمده بیشتر از میانگین معیار است، میتوان با اطمینان 95% به این نتیجه رسید که از دیدگاه بینندگان سریال کیمیا، بازیگر اصلی این سریال (کیمیا) نقش همسری را بالاتر از حد متوسط ایفا کرده است.
سؤال دوم پژوهش:نقش اصلیِ زن سریال کیمیا تا چه میزان به وظایف یک زن در نقش «مادری» از منظر بینندگان سریال دست یافته است؟
جدول 3. آزمون t تک گروهی برای بررسی تفاوت بین میانگین نمره نقش مادری و میانگین معیار
| میانگین معیار(نظری) | میانگین واقعی | انحراف معیار | درجه آزادی | T | سطح معناداری | اختلاف میانگین ها |
نقش مادری | 2.5 | 2.4883 | 0.41392 | 204 | 0.403- | 0.687 | 0.01165- |
با توجه به جدول فوق و با تاکید بر میزان t بدست آمده (0.403-) که در سطح خطای 0.05 معنی دار نیست، می توان چنین عنوان کرد که بین میانگین واقعی (2.4883) که از تقسیم میانگین نمرات سوالات مولفه نقش مادری بر تعداد سوالات آن (9 سوال) بدست آمده، و میانگین معیار (2.5) که از جمع رتبه های طیف (4و3و2و1) تقسیم بر تعداد آنها (4) بدست آمده، تفاوت معنیداری وجود ندارد. گرچه میانگین واقعی بدست آمده کمتر از میانگین معیار است، ولی می توان با اطمینان 95% به این نتیجه رسید که از دیدگاه بینندگان سریال کیمیا، بازیگر اصلی این سریال (کیمیا) نقش مادری رادر حد متوسط ایفا کرده است. البته چنان که از جدول فوق بدست میآید، میزان ایفای این نقش، کمی از حد متوسط قابل انتظار پایینتر بوده است.
سؤال سوم پژوهش: نقش اصلیِ زن سریال کیمیا تا چه میزان به وظایف یک زن در نقش «شهروندی» از منظر بینندگان سریال دست یافته است؟
جدول 4. آزمون t تک گروهی برای بررسی تفاوت بین میانگین نمره نقش شهروندی و میانگین معیار
| میانگین نظری | میانگین واقعی | انحراف معیار | درجه آزادی | T | سطح معناداری | اختلاف میانگین ها |
نقش شهروندی | 2.5 | 3.7470 | 0.33833 | 204 | 52.773 | 0.0001 | 1.24704 |
با توجه به جدول فوق و با تاکید بر میزان t بدست آمده (52.773) که در سطح خطای 0.05 معنی دار است، میتوان چنین عنوان کرد که بین میانگین واقعی (3.7470)که از تقسیم میانگین نمرات سوالات مولفه نقش شهروندی بر تعداد سوالات آن (7 سوال)بدست آمده، و میانگین معیار(2.5) که از جمع رتبه های طیف(4و3و2و1) تقسیم بر تعداد آنها(4) بدست آمده، تفاوت معنیداری وجود دارد.از آنجایی که میانگین واقعی بدست آمده بیشتر از میانگین معیار است، می توان با اطمینان 95% به این نتیجه رسید که از دیدگاه بینندگان سریال کیمیا، بازیگر اصلی این سریال (کیمیا) نقش شهروندی (فعال اجتماعی) را بسیار بالاتر از حد متوسط ایفا کرده است.
سؤال چهارم پژوهش:نحوه اولویتبندی نقشهای همسری،مادری و شهروندی از منظر بینندگان سریال چگونه بوده است؟
جدول5. میانگین،انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره پاسخ دهندگان به مولفه های نقشهای همسری، مادری و شهروندی بازیگر اصلی سریال تلوزیونی کیمیا
تعداد | بیشترین نمره | کمترین نمره | انحراف استاندارد | میانگین | مؤلفه |
205 | 4.00 | 1.44 | 0.30555 | 2.6168 | نقش همسری بازیگر اصلی |
205 | 4.00 | 1.00 | 0.41392 | 2.4883 | نقش مادری بازیگر اصلی |
205 | 4.00 | 1.57 | 0.31833 | 3.7470 | نقش شهروندی بازیگر اصلی |
بر اساس جدول 2، از بین نقشهای سهگانه زن در خانواده، در سریال کیمیا، بالاترین میانگین (3.7470) متعلق به نقش شهروندی (فعال اجتماعی) کیمیا بوده و کمترین میانگین (2.4883) متعلق به نقش مادری کیمیا بوده است.
جدول 6. آزمون فریدمن برای اولویت بندی نقش های سه گانه بازیگر اصلی سریال کیمیا از نظر بینندگان این سریال
مقدار ضریب(خی دو) | درجه آزادی | سطح معنی داری | سطح خطا |
298.269 | 2 | 0.001 | 05/0 |
به منظور مقایسه بین میانگین رتبه های بازیگر اصلی سریال کیمیا در نقش های همسری، مادری و شهروندی (فعال اجتماعی) از نظر بینندگان این سریال، از آزمون فریدمن استفاده شده است.با توجه به اطلاعات حاصل از جدول فوق و با تاکید بر c2 بدست آمده که در سطح 0.05 معنی دار است، می توان با اطمینان 95% به این نتیجه رسید که بین میانگین رتبه های نقش های سه گانه بازیگر اصلی سریال(نقش همسری، نقش مادری و نقش شهروندی) از دیدگاه بینندگان این سریال تفاوت معنی داری وجود دارد.جهت بررسی بیشتر و اولویت بندی این عوامل به جدول رتبه بندی فریدمن مراجه می کنیم.
جدول 7. رتبه بندی فریدمن برای نقش های سه گانه بازیگر اصلی سریال کیمیا از نظر بینندگان این سریال
| میانگین رتبه | اولویت بندی |
نقش همسری | 1.91 | 2 |
نقش مادری | 1.20 | 3 |
نقش شهروند | 2.89 | 1 |
همانگونه که در جدول فوق مشاهده می شود، طبق رتبه بندی آزمون فریدمن، از دیدگاه بینندگان سریال کیمیا، در این سریال نقش شهروندی بازیگر اصلی با میانگین رتبه (2.89) بالاترین اولویت و نقش مادری بازیگر اصلی با میانگین رتبه (1.20) کمترین اولویت را داشته است.
نتیجهگیری
بنابر آنچه گفته شد، خانوادهی نمونه و موفق، خانوادهای است که محل امن و آرامش برای اعضای بوده و مودت و رحمت بر آن حاکم باشد.زن مسلمان پس از ازدواج میتواند در سه موقعیت و جایگاه مختلف، ایفای نقش کند و تأثیرگذار باشد: نقشهای «همسری»، «مادری» و «شهروندی». بنابراین ضروری است که زن مسلمان به جایگاه خود و نقشهایی که میتواند در حوزهی روابط خانوادگی ایفا کند، آگاهی داشته باشد تا با علم به این موضوع بتواند در جهت سامان دادن به خانواده و روابط خانوادگی حاکم بر آن تأثیرگذار و سازنده باشد. همچنین نهادهای گوناگون اجتماعی، خصوصاً نهادهای آموزشی و فرهنگی باید در جهت آگاهی دادن به زنان جامعه و تبیین اهمیت نقش زنان در خانواده عمل کنند. در این راستا، رسانهها خصوصاً رسانههای دیداری چون سیما و سینما به واسطهی تأثیرگذاری بیشتری که بر مخاطب دارند، میتوانند نقش بسیاری در زمینه به تصویر کشیدن نقش زنان در خانواده و اهمیت آن در اعتلای خانواده داشته باشند.
در پژوهش حاضر، طبق مطالعات کتابخانهای، نقشهای سهگانهی همسری، مادری و شهروندی بیان شده واولویتبندی آنها از منظری دینی مشخص گردید که بر این اساس، نقش همسری (تبعّل) در اولویت اول، نقش مادری در اولویت دوم و نقش شهروندی در اولویت سوم قرار میگیرند. پس از مشخص شدن اولویتبندی نقشهای زنان، از 205 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول درباره میزان نقش همسری، مادری و شهروندی بازیگر اصلی مجموعه تلوزیونی «کیمیا» و نیز اولویتبندی آنها در سریال مزبور نظرخواهی شد.
بر اساس نتایج به دست آمدهبازیگر اصلی سریال کیمیا، نقش شهروندی (فعال اجتماعی) را بسیار بیشتر از حد متوسط (میانگین 3.7470) ایفا نموده است. همچنین کیمیا، نقش همسری را در رتبه دوم (میانگین: 2.6168) کمی بیشتر از حد متوسط و نقش مادری را در رتبه سوم (میانگین: 2.4883) ایفا نموده است. حداکثر نمره قابل کسب 4 بوده است. نتایج پژوهش حاضر با یافته های حاصل از متون دینی سازگاری ندارد. چرا که به استناد پارهای از منابع دینی از قبیل: قرآن کریم (روم/21) و تفسیر علامه طباطبائی از آن آیه شریفه (1417، ج16)، و حرّعاملی ( 1409) نقش همسریِ زن و به استناد مظاهری (1391)، خامنهای (1396)، نقش مادری زن پر رنگ تر و بارزتر است و اتفاقا بر اساس برخی منابع دینی از قبیل: قرآن کریم (نساء، 34)، طباطبایی (1417، ج2) نقش شهروندی (فعال اجتماعی) زن فرع بر دو نقش همسری و مادری اوست. بنابراین اینگونه می توان نتیجه گرفت که نقشهای انجام گرفته در این سریال از سوی بازیگر اصلی، با اولویتبندی دینی نقشهای زن سازگاری نداشته است. همچنین یافتههای پژوهش حاضر با پژوهشهای دراني (1375)، عليپور (1382)، الياسي (1382)، سروري زرگر (1389) و هاشميان فر و خدايي (1394) همخوانی دارد.
در خصوص نقشهای مختلف زن در خانواده و جامعه محصولات سینمایی بسیار متفاوتی ساخته شده است. به نظر میرسد لازم است بر شناخت جایگاه و نقش زن در خانواده با رویکرد دینی تأکید بیشتری شده و برنامههایی که مطابق با این دیدگاه باشد تولید شود. با این نگاه میتوان با نقشهای مختلف زن از منظری دینی آشنا شد. از طرفی از آنجا که بر اساس نظریه های رسانه، نقش های تلوزیونی در ذهن مخاطب بسیار تأثیرگذار و ماندگار است و به عنوان الگو رفتارهای افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد، به جاست که برنامه سازان این رسانه پرمخاطب با دقت نظر بیشتری به ساخت مجموعه های تلوزیونی مبادرت نمایند چراکه در رابطه با موضوع این پژوهش، ارائه نقشی تک بعدی- یا حداقل با پررنگ تر نمودن یک بعد- از زن، نمود رفتارهای تک بعدی از سوی زنان جامعه تقویت می شود.
[1] Albert Bandura
[2] Hergenhan
[3] Watson
[4] Mc Quail
[5] J. Bufkin
پی نوشت ها:
و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودةً و رحمةً. (روم/21)
[7] ...لتسکنوا الیها...(روم/21)
[8] فَإن أرادا فصالاً عن تـراضٍ منهما و تشاورٍ...(بقره/233)
[9] والموءمنون و الموءمنات بَعضُهم اولیاء بعضٍ یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر(توبه/71)؛ و: قَالَت إحداهما یا أبت استأجره انّ خیر من استأجرت القویّ الأمین(قصص/26) و: ...یابُنیَّ اِنـّی أری فـی المنام أنّی أذبحک فانظر ماذا تری...فلمّا أسلما...(صافات102 و 103)
[10] و اصلحوا ذات بینکم(انفال/1)
[11] و ان امراة خافت من بعلهانشوزاً أو اعراضاً فلاجناح علیهمان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر...(نساء/128)
[12] و احـضرت الأنـفس الشّح و ان تحسنوا وتتّقوا فـانّ الله کـان بما تعملون خبیر(نساء/128)
[13] یا ایها الذین آمنوا علیکم أنفسکم(مائده/105) و: یا ایها الذین آمنوا قوا أنفسکم و اهلیکم...(تحریم/6)
[14] عاشروهنّ بالمعروف(نساء/19)
[15] امـام سجاد (ع)در باب رعایت حقوق زن و مرد میفرماید: «حق همسر تو این است که بدانی خداوند او را برای آسایش و آرامش، و پرستار تو قـرار داده اسـت و بدانی که او نعمت خداست و هر یـک از شـما به سـبب هـمسرش خـدای را شکر و سپاس گوید و بـا نعمت خدا مهربانی و نیک رفتاری و مدارا کند. و شایسته است او را گرامی بداری و با وی به نرمی رفـتار کـنی و اگر چه حق تو بر او بـیشتر و واجـبتر اسـت و اطـاعت تـو بر او لازم است تـا جـایی که معصیت خدا محسوب نشود، ولی او هم بر تو حق مهربانی و رحمت دارد. (تحف العقول، 458)
[16] جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ. (حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسائلالشيعه، ج14، ص 248)
[17] امام باقر (ع) میفرماید: «ما مِنْ امْرَأَةٍ تَسْقی زَوْجَها شَرْبَةً مِنْ ماءٍ اِلّا کانَ خَیْرا لَها مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ صِیامِ نَهارِها وَ قـِیامِ لَیْلِها؛هـر زنی که با شربت آبی شوهرش را سیراب کند، این عمل او بهتر از یک سال عبادت است که روزهایش را روزه بدارد و شبهایش را به نماز ایستد. (ارشاد القلوب، ج1، 175)
[18] امـام صادق (ع) دراین رابطه میفرماید: «لا یَنْبَغی لِلْمَرْأَةِ اَنْ تُعَطِّلَ نَفْسَها؛برای زن شایسته نیست که خود را[در پیش همسرش از آرایش و جمال ظاهری] دور نگهدارد». (من لایحضره الفقیه، ج1، 123)
منابع:
قرآن کریم
اعزاری، شهلا. (1373). خانواده و تلویزیون. گناباد: نشر مرندیز
آقابابایی، احسان. (1386). بررسی نقش و پایگاه اجتماعی زن و مرد در سینمای دهه هفتاد ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان.
الیاسی، محمدحسین. (1382). بررسی جنبه های مختلف چگونگی نمایش خانواده درسریال های تلوزیونی. مرکز تحقیقات. مطالعات و سنجش برنامه ای صداوسیما.
جوادی آملی، عبدالله. (1393). تفسیر تسنیم، قم: مرکز نشر اسراء.
چراغی کوتیانی، اسماعیل. (1388). «رویکرد اسلام به چهار کارکرد مهم خانواده». معرفت. شماره 139. ص 35-64.
حرّعاملی، محمد بن الحسن. (1409ق). وسائل الشیعه. مؤسسه آل البیت علیهم السلام. قم: چاپ دوم.
حسن لي، كاووس و حقيقي، شهين. (1389). بازخواني نقش زن در اپيزودهاي سه گانه نمايش نامه شب هزار و يكم بهرام بيضايي. فصلنامه مطالعات اجتماعي – روان شناختي زنان، سال هشتم، شماره 1، ص 91 .
خامنهای، سیدعلی. (1396). زن و بازیابی هویت حقیقی.تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، چاپ دوازدهم.
داودآبادي، مهدي و احمدي، فاطمه. (1395). بازنمايي نقش زن در سينماي دفاع مقدس؛ از واقعيت تا نمايش. فصلنامه معرفت فرهنگي اجتماعي، شماره 27، ص 95 .
درانی، کمال. (1375). تحلیل سریال پدرسالار، اداره پژوهش معاونت سیما.
راودراد، اعظم و زندی، مسعود. (1385). تغییرات نقش زن در سینمای ایران، مجله رسانه جهانی، شماره 2.
سروری زرگر، محمد. (1389). نشانه شناسی بازنمایی خانواده در آگهی های بازرگانی. مرکز تحقیقات صداوسیما.
شاهنوشي، مجتبي و تاكي، علي. (1390). تحليل محتواي سه گانه مهرجويي (ليلا، سارا و بانو) پيرامون نقش زن در خانواده فصلنامه جامعه، فرهنگ، رسانه، شماره 1، ص 87 .
شرفی، محمدرضا. (1372). «خصوصیات خانوادهی متعادل». تربیت. سال هشتم. شماره هفدهم. ص 10-13
صفورایی پاریزی، محمدمهدی. (1388). «اثربخشی رعایت آموزههای اخلاق اسلامی در کارآمدی خانواده». معرفت اخلاقی. سال اول. شماره اول. ص91-118.
ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻰ، ﺳﻴﺪﻣﺤﻤﺪﺣﺴﻴﻦ. (1417). اﻟﻤﻴﺰانﻓﻰ ﺗﻔﺴﻴﺮاﻟﻘـﺮآن. ﻗـﻢ: دﻓﺘـﺮاﻧﺘﺸـﺎرات اﺳـﻼﻣﻰ ﺟﺎﻣﻌﺔ ﻣﺪرﺳﻴﻦﺣﻮزة ﻋﻠﻤﻴﺔﻗﻢ. چاپ پنجم.
علاسوند، فریبا، (1390). زن در اسلام، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ اول، ص 55.
علی پور، احمد. (1382). تحلیل محتوای سریال های ایرانی از نظر روش های تربیتی. مرکز تحقیقات. مطالعات و سنجش برنامه ای صداوسیما.
کتاب مقدس، (2005). ترجمه قدیم، انتشارات ایلام
گال، مردیت، والتر بورگ و جویس گال. (1395). روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی. (ج1). ترجمه احمدرضا نصر و همکاران. تهران: انتشارات سمت.
لال، جیمز. (1379). رسانه ها، ارتباطات، فرهنگ. ترجمه مجید نکودست. تهران: انتشارات موسسه ایران
مارتینز، ادریک ملون. (1354). تلویزیون در خانواده و جامعه نو. ترجمه جمشید ارجمند. تهران: انتشارات سروش
مظاهری، حسین.(1391). اندیشههای ناب: سیمای زن در اسلام. مؤسسهی فرهنگی مطالعاتی الزهرا. 1391.
مظاهری، حسین. (1387). خانواده در اسلام، انتشارات شفق، چاپ نوزدهم، ص 98 تا 100.
معدن دار، لیلا و عباس محمدیشکیبا. (1389). «بررسی نظرات مردم درباره الگوهای مصرف در جامعه و نقش رسانه در اصلاح آنها»، فصلنامه پژوهشهای ارتباطی. 1 (پیاپی 61).
موسوی لر، اشرفالسادات و لیلیان، شبنم. (1394). چگونگي بازنمايي زنان سنتي و مدرن در آگهي هاي تلويزيوني ايران (از مهر 1390 تا مهر 1391). مجله جلوه هنر، شماره 13، ص 13-22.
نعمتی پیرعلی، فاطمه. (1384). «جایگاه زن در خانواده درادیان جهان». بینات. شماره 48. زمستان 1384. ص 208-224.
نیکو، مینو و همکاران. (1381). شناخت مخاطب تلویزیون با رویکرد «استفاده و رضامندی». تهران:انتشارات سروش
هاشميان فر، سيد عليه و خدايي، هاجر. (1394). تحليل محتواي سريال هاي ماهواره در ارائه الگوي نقش به زنان و كاهش امنيت خانواده ها (تحليل محتواي كيفي سريال كوزي گوني پخش شده از شبكه جم.تي.وي). پژوهش نامه نظم و امنيت انتظامي، شماره 29، ص 65-100.
هرگنهان، بی. آر.(1385). مقدمهای بر نظریههای یادگیری. ترجمه: علیاکبر سیف. تهران: نشر دوران.
Mc Quail. Denis, (2010). McQuail's Mass Communication Theory, SAGE Publications.
Watson, & et al, (2006). Dictionary of Media and Communication Studies, 7th Edition, Hodder Arnold Publication.
Abstract: The aim of the present study was to investigate if the serial Kimiya was successful in representing the protagonist (Kimiya) in her three functions as: as wife, mother and citizen. The second purpose was the prioritization of these functions from the audience viewpoint by descriptive survey method. In this regard participants were randomly chosen from master degree students of human sciences and technical engineering College in Dezfoul azad university. Among them 205 were purposeful random sampling chosen based on stratified sampling Morgan table. We collocated date by library and field study method. We, first determined the three functions of woman; wife, mother and citizen based on Islamic resources. Thus a questionnaire was made as a tool for data collecting with the three functions of woman as its main components. The scale reliability was consented by religion scholars and family thinkers. Scale validity was estimated at 87% by Cronbach alpha coefficient. After carrying out the poll, the data was analyzed by Spss and T test and Friedman Test. Despite the religion scholars who prioritize the function of woman as wife, first, mother, second and citizen, third, participants in this study believe that the function of woman as wife and citizen was more than average and as mother, below average. So, according to the audience the main function of woman in this serial is citizen, a function which is considered a minor one by Islamic scholars.
Keywords: woman role, wife role, mother role, citizen role, Islamic approach to woman, Kimiya serial.