Evaluation of vital drivers affecting urban development based on the view of new urbanism in metropolises of Iran (Case study: Tabriz metropolis)
massome ghasemi
1
(
Tabriz university
)
mohammad hassan yazdani
2
(
Geography & urban planning Department, University of Mohaghegh Ardabili
)
Alireza Mohammadi
3
(
Ardabil university
)
Rasol Ghorbani
4
(
Tabriz university
)
Keywords: urban development, new urbanism, Tabriz Metropolis, vital drivers,
Abstract :
Over the past 20 years, new urbanism has become one of the most prominent urban design movements in the United States. Others have found that neo-urbanism is potentially the most influential architectural movement in the United States in the post-Cold War era. New urbanism has emerged as a new approach to urban design and planning in its critique of contemporary urban planning, which has a scattered, inhuman, and mechanistic pattern. The goal of neo-urbanism is to create a suitable environment on a human scale that is responsive to modern urban developments and developments in line with the goals of sustainable development. The rapid growth of the city of Tabriz in recent years has created many needs in neighborhoods and urban textures and the creation of new textures, including marginal textures. Existence of worn-out and suburban textures and the influence of traditional and modernist ideas and stereotyped imitations in preparing urban development plans and creating new urban textures have caused many problems in Tabriz that these problems can be considered as the most important reasons for unsustainable development of Tabriz. In this regard, considering that the new urbanism approach is one of the most important examples of sustainable urban development, we have tried to identify the effective factors in urban development based on this view and introduce vital drivers among them. To this end, with an applied-development approach using common methods in futures studies, including the Delphi method and cross-sectional analysis method, and using MICMAC software, among the 41 effective factors identified by the Delphi group, 15 factors as vital drivers of urban development of Tabriz was discovered based on the view of new urbanism.
_||_
ارزیابی پیشرانهای حیاتی موثر بر توسعه شهری بر مبنای دیدگاه نوشهرگرایی در کلانشهرهای ایران (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)
چکیده:
نوشهرگرایی بهعنوان یک رویکرد جدید طراحی و برنامهریزی شهری در انتقاد به شهرسازی دوران معاصر که دارای الگویی پراکنده، غیرانسانی و ماشینی است شکلگرفته است. هدف نوشهرگرایی خلق یک محیط مناسب در مقیاس انسانی است که پاسخگو به تحولات و پیشرفتهای مدرن شهری و توسعهای در راستای اهداف توسعهی پایدار باشد. رشد سریع شهر تبریز در طی سالهای اخیر باعث ایجاد نیازهای فراوانی در محلات و بافتهای شهری و ایجاد بافتهای جدید ازجمله بافتهای حاشیهای شده است. وجود بافتهای فرسوده و حاشیهای شهر و نفوذ تفکرات سنتی و مدرنیستی و تقلیدهای کلیشهای در تهیه طرحهای توسعه شهری و ایجاد بافتهای جدید شهری باعث ایجاد مشکلات عدیده در شهر تبریز شده است که این مشکلات را میتوان بهعنوان مهمترین دلایل توسعه ناپایدار شهر تبریز دانست. در این راستا با عنایت به اینکه رویکرد نوشهرگرایی بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق بارز توسعه پایدار شهری است سعی شده عوامل مؤثر در توسعه شهری بر مبنای این دیدگاه شناسایی شده و از میان آنها پیشرانهای حیاتی معرفی شود. بدین منظور با یک رویکرد کاربردی-توسعهای با استفاده از روشهای متداول در آیندهپژوهی از جمله روش دلفی و روش تحلیل اثرات متقاطع و با استفاده از نرمافزار MICMAC از میان ۴۱ عامل مؤثر شناساییشده توسط گروه دلفی ۱۵ عامل بهعنوان پیشرانهای حیاتی مؤثر بر توسعه شهر تبریز بر مبنای دیدگاه نوشهرگرایی کشف شد.
واژگان کلیدی: توسعه شهری، پیشران حیاتی، کلانشهر تبریز، نوشهرگرایی
مقدمه:
هزاره سوم دورهای از سکونت بشر بر روی زمین است که برای نخستین بار در تاریخ بشر اکثریت جمعیت جهان شهرنشین هستند و آنچه قطعی است، شهرها در آینده به دلیل نقش دوسویه در ایجاد تنشهای زیستمحیطی و تغییر جهت بهسوی توسعه پایدار با چالشهای متعددی در راستای ایجاد تعادل میان شهر و طبیعت برای حفظ حیات در کره زمین مواجه خواهد بود؛ بنابراین اگر شهرها همچنان بدون توجه به مفهوم پایداری، گسترش و رشد یابد و یا به عبارتی شهرنشینی همچنان باعث ناپایداری در نظام طبیعت شود، زندگی بر روی کره زمین در آینده به یک بحران حیاتی تبدیل خواهد شد. لذا لازم است تا با نگاه به پیچیدگیها و تغییرات جهان، به ساخت هوشمندانه آینده شهرها اندیشه شود و در این خصوص، ترسیم چشماندازهای بزرگ و الهامبخش از شهر پایدار بهمثابه آینده، میتواند ترسیمگر مسیری دارای بینش و بصیرت باشد که شهر باید در آینده در شرایط ناپایدار جهان کنونی طی کند (Rafipour ;2016:3). در این راستا به دلیل اهمیت زندگی شهری و ظهور کلانشهرها بهعنوان دستگاههای پیچیده آیندهنگاری، نقش بسزایی در سرنوشت آنها دارد (Zand Hessami, 2016:57).
افزایش روزافزون جمعیت در شهرها و استقرار خدمات و تسهیلات مختلف در آنها، از چالشهای اساسی روزگار کنونی است؛ لذا توجه به ابعاد مختلف توسعهی شهری و طرح برنامه توسعه مناسب برای شهرهای امروز اهمیتی دوچندان یافته است (shafaati, 2010: 10). امروز شهرسازی با تبعیت از الگوی کلاسیک توسعه و پیروی کورکورانه از مدلهای کلیشهای توسعه شهری- که نسبت به شرایط و خصوصیات بومی بیاعتنا است- نهتنها شرایط ناپایداری را در شهرها پدید آورده، بلکه ناپایداری مناطق اطراف را نیز به دنبال داشته است (Bahrainy, 1999:279). از سوی دیگر توسعه و پراکنش فضایی شهرها باعث کمبود، گرانی زمین و مسکن، تخریب باغها و اراضی کشاورزی، فرسودگی و تهی شدن بافت قدیم، تنزل اعتبارات فرهنگی و هویت تاریخی شهر، دستاندازی شهر بر روی مناطق ناپایدار و نواحی بالقوه خطرناک، از بین رفتن جنبههای زیبایی شناسانه شهر، ظهور و گسترش مناطق حاشیهنشین، ادغام روستاهای پیرامون و تغییر نقش آنها، شده و قابلیت زیستمحیطی را به مخاطره انداخته است. از سویی عدم انطباق توسعهی فضایی شهر با ظرفیت زیرساختها و فضاهای شهری و به عبارتی عدم حاکمیت برنامههای اصولی شهرسازی بر گسترش شهر، منجر به عقبماندگی روند شهرسازی از شهرنشینی بیرویه شده است و شهر را از منظر توسعهی پایدار شهری به زیر سؤال برده است (Pourmohammadi, 2010:1). حال سؤال این است که یک شهر پایدار مطابق توصیفات فوقالذکر، ازلحاظ کالبدی باید چه فرمی داشته باشد؟ یعنی ارکان اصلی شهر نظیر فرم شبکههای عبوری، کاربری زمین، تراکمها، کیفیت و کمیت مسکن، شکل محلات و ... باید به چه صورت باشند تا شهری پایدار داشته باشیم؟ استفان ویلر در مقاله خود در سال ۱۹۹۸ چارچوبی ارائه میکند که میتواند به درک بهتر شکل یک شهر پایدار کمک کند. عناصر تشکیلدهنده این چارچوب شامل کاربری فشرده و کارآمد زمین، استفاده کمتر از اتومبیل در عین دسترسی مناسب، استفاده بهینه از منابع، آلودگی و ضایعات کمتر، احیاء سیستمهای طبیعی، مسکن و محیط زندگی خوب، اکولوژی اجتماعی سالم و اقتصاد پایدار، مشارکت و مداخله اجتماعی و حفاظت از فرهنگ و استعدادهای بومی میشود . اکثر ویژگیهای ذکرشده در تحقیقات مختلف برای یک فرم کالبدی پایدار را میتوان در الگوی نوشهرگرایی یافت. درواقع این الگو یکی از بهترین مصادیق فرمی و کالبدی رشد پایدار شهری است که نتایج اجرا آن در شهرها محدود به نتایج کالبدی نمیشود.
در طول ۲۰ سال گذشته، شهرسازی نوین (نوشهرگرایی) به یکی از برجستهترین جنبشهای طراحی و طراحی شهری در ایالاتمتحده تبدیلشده است (Hirt, 2009:48)؛ برخی دیگر دریافتهاند كه نوشهرگرایی بهطور بالقوه تأثیرگذارترین جنبش معماری در ایالاتمتحده در دوران پس از جنگ سرد است (Muschamp,1996:27) و بهطور بالقوه در حال حاضر یكی از تأثیرگذارترین طرحهای برنامهریزی است (Talen,2002: 165). هدف اصلی شهرسازی نوین تغییر محیطهای ساختهشده بهمنظور پرورش روشی متفاوت برای زندگی است. این جنبش بهعنوان یک نقد زیستمحیطی و زیباییشناختی از گسترش نواحی حومه شهر شروع شد از آن زمان به ترویج اصول طراحی خود بهعنوان رفع پایداری برای مشکلات مرتبط با شهرنشینی معاصر در ایالاتمتحده و پسازآن تکاملیافته است .(Trudeau, 2018: 52) درواقع نوشهر گرایی به عنوان یک رویکرد جدید طراحی و برنامهریزی شهری در انتقاد به شهرسازی دوران معاصر که دارای الگویی پراکنده، غیرانسانی و ماشینی است شکلگرفته است. هدف نوشهر گرایی خلق یک محیط مناسب در مقیاس انسانی است که پاسخگو به تحولات و پیشرفتهای مدرن شهری و توسعهای در راستای اهداف توسعهی پایدار باشد (آرندت، 1387). آنچنانکه گفته شد تغییرات گسترده در سطوح جهانی و شرایط خاص کشورهای درحالتوسعه بخصوص کشورمان ایرانشهرها را به سمت ناپایداری سوق میدهد. در این میان یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان و محققان حوزه برنامهریزی شهری ارائه راهکارها و راهبرهایی جهت سوق دادن توسعه شهرها به سمت پایداری است. این مهم دستیافتنی نیست مگر با استفاده از فرمها و الگوهای پایداری منجمله نوشهرگرایی که با توجه به شرایط نامطمئن و قطعی جوامع استفاده از رویگرهای آیندهپژوهی و پرهیز از روشهای سنتی پیشبینی ضرورتی اجتنابناپذیر است.
رشد سریع شهر تبریز در طی سالهای اخیر باعث ایجاد نیازهای فراوانی در محلات و بافتهای شهری و ایجاد بافتهای جدید ازجمله بافتهای حاشیهای شده است. وجود بافتهای فرسوده و حاشیهای شهر و نفوذ تفکرات سنتی و مدرنیستی و تقلیدهای کلیشهای در تهیه طرحهای توسعه شهری و ایجاد بافتهای جدید شهری باعث ایجاد مشکلات عدیده در شهر تبریز شده است که این مشکلات را میتوان بهعنوان مهمترین دلایل توسعه ناپایدار شهر تبریز دانست. وجود چنین مشکلات از طرفی و اهمیت استفاده از روشهای آیندهپژوهی جهت ترسیم چشماندازهای توسعه شهری ضرورت پژوهشی با محوریت آیندهپژوهی توسعه شهری بر مبنای نظریات و مکاتب جدید شهرسازی مبتنی بر توسعه پایدار و بازگشت به سنتهای و احیای ساختار محلهای و هویت شهری از قبیل نوشهرگرایی را اثبات میکند.
پیشینه تحقیق:
مفهوم شهرسازی جدید تقریبا از سال ۱۹۹۵ از جمله موضوعات مورد توجه بین محققان حوزه های مرتبط بوده است. طی بررسی آقای سالمیستو در رساله دکتری خود که بازه زمانی ۱۹۹۵-2017 را پوشش می دهد؛ بالاترین زمان اوج مقالات منتشر شده در مورد این تئوری سال ۲۰۰۳ ، دومین بالاترین زمان اوج سال ۲۰۱۳ و سومین اوج ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ بوده است (salmistu, 2018: 79). در ایران توجه به این تئوری قدمت زیادی ندارد و تقریبا طی ۲دهه اخیر تحقیقاتی در مورد این موضوع انجام شده است؛ بررسیهای صورت گرفته درزمینهٔ پیشینه تحقیق نشانگر این است که هیچ پژوهشی با عنوان این رساله در داخل یا خارج از کشور انجام نگرفته است ولی جهت آشنایی با موضوعات مرتبط با موضوع از کلیدواژههای نوشهرگرایی، توسعه پایدار شهری و آیندهپژوهی و توسعه شهری برای جستجوی منابع علمی مرتبط استفادهشده است.
اسلامی پریخانی (۱۳۹۷) در رساله دکتری خود با عنوان تبیین نوشهرگرایی در شکلگیری حس مکان در محلات شهری (مطالعه موردی محله هفتحوض شهر تهران) به بررسی حس مکان در محله هفتحوض منطقه ۸ شهرداری تهران با استفاده از دیدگاه نوشهرگرایی پرداخته است. روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی و ابزار مورداستفاده پرسشنامه است. نتایج تحقیق نشان میدهد که اصول دهگانه نوشهرگرایی بهطور مستقیم بر حس مکان تأثیر داشته و بر اساس ضریب تعیین بهدستآمده در تحلیل رگرسیون چندگانه، اصول نوشهرگرایی ۷۸ درصد از تغییرات حس مکان را در محله هفتحوض تهران تبیین نموده است.
صفوی (۱۳۹۷) در مقالهای تحت عنوان کاربست اصول نوشهرگرایی مطابق با شناسههای شهر ایرانی اسلامی (مطالعه موردی: محله مسکونی و قدیمی رباطکریم) به بررسی امکان بهکارگیری اصول نوشهرگرایی در سازگاری با اصول شهرسازی ایرانی اسلامی در طراحی محلههای امروز میپردازد. این مقاله با رویکردی کیفی بهمرور ادبیات نظری در این حوضه پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ایدههای شهرسازی ایرانی اسلامی فرای کالبد و زمان است و اصول و قواعد آن امروزه در شعارهای یکی از مطرحترین نهضتهای طراحی شهری یعنی نوشهرگرایی مشاهده میشود .
رضایی جعفری (۱۳۹۷) در مقالهای تحت عنوان ارزیابی قابلیت پیاده مداری فضاهای شهری با رویکرد نوشهرگرایی (نمونه موردی: محله کیانپارس شهر اهواز) به بررسی قابلیت پیاده مداری محله کیانپارس اهواز با استفاده از رویکرد نوشهرگرایی پرداخته است. این تحقیق ۳۲ شاخص پیاده مداری رویکرد نوشهرگرایی مستخرج از مطالعات نظری پیشین را با روش پیمایشی مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که محله کیانپارس شهر اهواز از مجموع ۳۲ شاخص موردبررسی تنها در ۵ شاخص ازنظر قابلیت پیاده مداری مناسب و واجد شرایط تشخیص دادهشده است و در بقیه شاخصها فاقد قابلیت مناسب برای پیادهروی هست .
رنجبر (۱۳۹۷) در مقالهای با عنوان تحلیلی بر تحققپذیری اصول و معیارهای نوشهرسازی در بافتهای قدیمی شهری (مطالعه موردی: منطقه ۱۰ شهر تهران)، امکان تحققپذیری اصول و معیارهای نوشهرگرایی را در بافتهای قدیمی شهری موردبررسی قرار داده است. روش پژوهش این مقاله توصیفی تحلیلی است و از مطالعات میدانی و پرسشنامه در کنار مطالعات اسنادی برای جمعآوری اطلاعات استفادهشده است. نتایج نشان می دهد محلات این منطقه شاخصهای نوشهرگرایی را تا حدودی دارا هستند ولی نه بهطور کامل درنتیجه راهکارهایی برای جبران این کمبودها ارائه میدهد.
سومر (۲۰۰۰) در مقالهای با عنوان از ساحل به سمت جنوب: تلاش نوشهرگرایی برای نجات بافت داخلی شهر با رویکردی مروری چارچوبی را ارائه داده که روشهای نوشهرگرایی در مقیاس محله را توصیف میکند. نتایج نشان میدهد كه شهرسازی نوین حداقل سه شیوه متفاوت دارد: سبك زیباییشناسی، طراحی شهری و مجموعهای از سیاستهای كاربری اراضی. سبک زیباییشناسی به معماری نوین سنتی و متنی اشاره دارد.
گارد (۲۰۰۴) در مقالهای با عنوان نوشهرگرایی بهعنوان رشد پایدار؟ یک موضوع جانبی و تأثیرات آن بر سیاستهای عمومی با یک رویکرد کیفی و استفاده از مصاحبه عمیق از ۱۱ نفر از طراحان، توسعهدهندگان و برنامه ریزان درگیر در پروژههای نوشهرگرایی در ایالاتمتحده آمریکا به بررسی تأثیرات اجرای پروژههای نوشهرگرایی بر روی سیاستهای عمومی پرداخته است و نتایج این تحقیق نشان میدهد تلاش برای ارتقاء مسكن ارزانقیمت، بازگرداندن مراكز شهری موجود در مناطق شهری و سازماندهی مجدد حومههای پراکنده در مناطق محله یا بهندرت انجامشده است یا هرگز در توسعه پروژههای نوشهرگرایی مورداستفاده قرار نگرفته است.
بالولا (۲۰۱۰) در رساله دکتری خود با عنوان طراحی شهری و سیاستهای برنامهریزی: بنیادهای نظری و چشمانداز نوشهرگرایی در پرتغال طراحی شهری در شهر آوورا در پرتغال را با توجه به اصول طراحی محلات نوسنتی نوشهرگرایی تحلیل کرده است. یافته ها نشان میدهد که اگرچه به نظر میرسد که هر دو متخصص و افراد مجرد از اصول طراحی شهری نوسنتی شهری حمایت میکنند، برگههای ارائهشده در ارزیابیهای آنها کاملاً متناقض هستند. علاوه بر این، چندین موضوع بهعنوان موانع اساسی در جهت بهبود سیستم برنامهریزی فعلی مطرحشده است.
پودوبنیک (۲۰۱۱) در مقالهای با عنوان ارزیابی دستاوردهای اجتماعی و محیطی نوشهرگرایی: شواهدی از پورتلند به بررسی اجتماعی و محیطی محلات منتخب شهر پرتلند از منظر نوشهرگرایی پرداخته است. روش تحقیق مقاله از نوع پیمایشی و ابزار آن مصاحبه است. بهطور خلاصه، این مطالعه نشان میدهد که ایستگاه Orenco (محله چهارم) در دستیابی به اهداف اجتماعی خود، در تشویق پیادهروی و استفاده گاهبهگاه از حملونقل انبوه بسیار مؤثر است اما در افزایش اعتماد اولیه به حملونقل انبوه برای رفتوآمد مؤثرتر است.
ترودیو (۲۰۱۳) در مقالهای با عنوان تیپولوژی محلات نوشهرگرایی به بررسی پروژههای نوشهرگرایی در کشور آمریکا پرداختهاند. در این مقاله با استفاده ازنظر سنجی ۱۰۶ پروژه (واحدهمسایگی) نوشهرگرایی با استفاده از یک خوشهبندی پیشنهادی جغرافیایی در سطح کشور آمریکا موردنظر سنجی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد تفاوت معنیداری در شاخصهای موردمطالعه در خوشههای پیشنهادی وجود دارد.
ترودیو (۲۰۱۶) در مقالهای با عنوان آیا در شهرسازی جدید تنوع وجود دارد؟ تجزیهوتحلیل ویژگیهای جمعیتی محلات نوشهرگرایی در ایالاتمتحده به بررسی ویژگیهای فرهنگی و اقتصادی ۷۰ محله نوشهرگرا در ایالاتمتحده پرداخته است. بدین منظور چهار معیار سن، نوع خانواده، درآمد و نژاد در محلات نوشهرگرا در ایالاتمتحده موردبررسی قرارگرفته است. در این مقاله از شاخص 1SDI برای بررسی تنوع در سطح محله استفادهشده و از شاخصهای آنتروپی و عدم تشابه بهعنوان روشهای تجزیهوتحلیل آماری استفادهشده است. یافتهها نشان میدهد که محلههای نوشهرگرا تنوع نژادی کمتری دارند، اما ممکن است تنوع درآمدی بالاتری داشته باشند.
ایروانی (۲۰۱۹) در مقاله خود با عنوان تأثیر شهرسازی نوین بر سلامت عمومی به بررسی نقش چند اصل از اصول نوشهرگرایی بر سلامت عمومی میپردازد. این مطالعه دادههای ۲ ساله (۲۰۱۶ و ۲۰۱۷) مرتبط با بهداشت و سلامتی را برای مناطق جغرافیایی منتخب در ایالاتمتحده را در رابطه با سلامتی افراد بررسی کرده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بهوضوح نشاندهنده رابطه بسیار قوی بین اتصالات و قابلیت پیادهروی بهعنوان متغیر مستقل و سلامت بهعنوان متغیر وابسته است.
استانیسلاو (۲۰۱۹) در مقالهای با عنوان ارزیابی قابلیتهای زندگی و ارزیابی ارزشهای طراحی توسعه پایدار محلهای: مناطق حومهای ونوشهرگرایی؛ به بررسی شاخصها و ارزشهای طراحی پایدار در دو محله از منطقه از سنت لوئیس ایالاتمتحده آمریکا پرداخته است. مهمترین ابزار تحقیق پرسشگری و تحلیل کمی اطلاعات و ویژگیهای فیزیکی است. نتایج نشان میدهد که چیدمان محله، وقتی متشکل از افزایش مرکزیت (مرکز محله) و دسترسی از طریق فضای عمومی مناسب در کنار حضور بیشتر مکانهای خردهفروشی و تفریحی با ترافیک کمتر خودرو و ایمنتر شدن برای عابران پیاده باشد، سطح بهبودیافتهای از زندگی را ارائه میدهد.
مهمترین مزیت این تحقیق را نسبت به سایر تحقیقات، میتوان استفاده از آخرین دیدگاههای تئوریک در حوزه توسعه پایدار شهری، نوشهرگرایی و آیندهپژوهی و استفاده از نرمافزارها و روشهای مختلف آماری در حوزه آیندهپژوهی از قبیل Mic Mac, Scenario Wizard و نرمافزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی از قبیل AutoCAD, Arc GIS, Google Earth…. در تحلیل اطلاعات مکانی و توصیفی دانست.
روش بررسی:
این تحقیق ازنظر نوع جز تحقیقات کاربردی-توسعه ای و ازنظر روش جز تحقیقات اکتشافی هست. با توجه به ماهیت اکتشافی پژوهش دست یافتن به روابط و شناسایی متغیرهای موثردر پدیدهها قبل از انجام آن میسر نیست لذا فرآیند تحقیق بهطورکلی از دو مرحله؛ شناسایی عوامل مؤثر در توسعه شهر از منظر نوشهرگرایی، شناسایی پیشرانهای حیاتی و مؤثر تشکیل میشود.
گردآوری اطلاعات در این تحقیق در دو قالب کتابخانهای و پرسشگری صورت گرفته است. مطالعات کتابخانهای که بر اساس ماهیت موضوع از انواع اسناد موجود شامل کتابها، مقالات و مجلات، پایاننامهها و سایتها و پایگاههای اطلاعاتی و آمارها و دادههای سازمانهای مرتبط استفاده میشود. با توجه به استفاده از روشهای آیندهپژوهی مهمترین ابزار تحقیق مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از روشهای کارشناس محور (روش دلفی)، روشهای مبتنی بر آیندهپژوهی منجمله روش تحلیل اثرات متقاطع (CIB) و نرمافزارهای پشتیبان سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت توصیف و نمایش محدوده موردمطالعه استفاده میشود. در حوزه نرمافزاری نیز جهت تحلیلهای فوق از نرمافزارهای AutoCAD map, Arc GIS, Google Earth,… جهت تحلیل و نمایش اطلاعات مکانی و از نرمافزار Mic Mac در حوزه آیندهپژوهی استفادهشده است.
نتایج و بحث:
با توجه به ماهیت روش تحقیق این مقاله از دو مرحله کلی تشکیل میشود. در مرحله اول اقدام به برآورد و بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی شده است. همچنین با دیدی سامانمند و ساختاری سعی شده است تمامی عوامل دخیل در توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و با استفاده از روابط ایجادشده بین این عوامل، عوامل کلیدی و پیشران که مهمترین عوامل میباشند، استخراج نماید، لذا در مرحله بعدی جهت نائل شدن به این امر، ابتدا با استفاده از روش دلفی و تحلیل عوامل مستخرج در نرمافزار MICMAC، ارتباط عوامل دخیل در توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی را مورد تحلیل قرار داده و نهایتاً عوامل کلیدی استخراج میشوند.
- نظرسنجی از خبرگان توسط روش دلفی:
در این روش از متخصصان و کارشناسان حوزه موردمطالعه درخواست میشود که نظریات و قضاوتهای خود را درباره موضوع ارائه دهند. در این راستا، در پژوهش حاضر جهت شناسایی متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی، از روش دلفی، استفادهشده است که ابتدا به جستوجوی انتخاب متخصصان و کارشناسان و مجریان دخیل در حوزه موردمطالعه پرداختهشده و بعد از انتخاب آنها، فرایند انجام پرسشگری و استخراج نظرات آنها در رابطه با توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی انجامگرفته است؛ و درنهایت بعد از پایش متغیرها، ۴۱ متغیر در قالب ۶ گروه (اجتماعی، اقتصادی، سیاسی –نهادی، کالبدی، مکانی –زیستمحیطی و حملونقل) که در ادامه در جدول شماره ۱ ارائه شده است، بهعنوان متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی انتخابشدهاند.
جدول شماره ۱: شاخصهای توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی
ردیف | شاخص | زیر شاخص | ردیف | شاخص | زیر شاخص |
۱ | اجتماعی | ترکیب اقشار اجتماعی | ۲۳ |
| تنوع مسکن |
۲ | مشارکت شهروندان در تهیه طرح توسعه شهر | ۲۴ | مرز و لبه محلات | ||
۳ | هویت | ۲۵ | مرکز محلات | ||
۴ | روابط اجتماعی | ۲۶ | توسعه متراکم | ||
۵ | سرمایههای اجتماعی | ۲۷ | دانهبندی قطعات | ||
۶ | عدالت اجتماعی | ۲۸ | معماری شهری | ||
۷ | محله محوری | ۲۹ | منظر شهری | ||
۸ | حیات شبانه شهر | ۳۰ | طراحی اکولوژیک | ||
۹ | حاشیهنشینی | ۳۱ | عدالت فضایی و توزیعی | ||
۱۰ | سیاسی و نهادی | حقوق شهروندی | ۳۲ | مکانی و زیستمحیطی | حفاظت از عوارض طبیعی |
۱۱ | حکمروایی شهری | ۳۳ | مدیریت بحران | ||
۱۲ | پارلمان شهری | ۳۴ | حفاظت از خاک و اراضی کشاورزی | ||
۱۳ | تفکر برنامهریزی | ۳۵ | آلودگی هوا | ||
۱۴ | بازآفرینی شهری | ۳۶ | حملونقل | شبکه ترافیکی پیوسته | |
۱۵ | دولت الکترونیک و شهر هوشمند | ۳۷ | فرم کالبدی معابر | ||
۱۶ | اقتصادی | سلامت اقتصادی | ۳۸ | جذابیت پیادهروها | |
۱۷ | قدرت خرید | ۳۹ | حملونقل عمومی و متنوع | ||
۱۸ | قیمت زمین و مسکن | ۴۰ | مسیرهای دوچرخه | ||
۱۹ | کالبدی | اختلاط کاربریها | ۴۱ | دسترسی به ایستگاههای حملونقل | |
۲۰ | سازگاری کاربریها |
|
| ||
۲۱ | فضای سبز و باز |
|
| ||
۲۲ | فضاهای عمومی و اجتماعی |
|
|
ماخذ:نگارندگان بر اساس نظرات گروه دلفی
- تحلیل تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متغیرها:
شیوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی، حاکی از میزان پایداری و یا ناپایداری سیستم است. در حوزه روش تحلیل اثرات متقاطع ساختاری، تحت نرمافزار MICMAC درمجموع دو نوع پراکنش تعریفشده است که به نام سیستمهای پایدار و سیستمهای ناپایدار معروف هستند
آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی متغیرهای مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی میتوان فهمید، وضعیت پایداری سیستم است. متغیرها دارای دو نوع تأثیر هستند، تأثیرات مستقیم و تأثیرات غیرمستقیم که در زیر بهتفصیل توضیح داده میشود.
- ارزیابی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم متغیرها:
جهت تحلیل تأثيرات مستقیم متغیرها، هرکدام از روابط متغیرها توسط نرمافزار MICMAC سنجیده میشود. با توجه به جدول زیر، میزان و درجه تأثیرات مستقیم متغیرها بر همدیگر بهدستآمده است و همچنین به دلیل اینکه شیوه توزیع و پراکنش متغیرهای مؤثر در صفحه پراکندگی، حاکی از پایداری سیستم است، پس بنابراین، ۳ دسته متغیر (تأثیرگذار، متغیرهای تأثیرپذیر، متغیرهای مستقل) قابلشناسایی هستند که توضیح داده میشود.جدول شماره ۲: تأثیرات مستقیم متغیرها
ردیف | معیار | تأثیرگذاری | تأثیرپذیری | ردیف | معیار | تأثیرگذاری | تأثیرپذیری |
۱ | ترکيب اقشار اجتماعي | ۱۰ | ۲۹ | ۲۲ | فضاي عمومي و اجتماعي | ۲۸ | ۲۷ |
۲ | مشارکت شهروندان در تهيه طرح توسعه | ۲۵ | ۲۰ | ۲۳ | تنوع مسکن | ۲۴ | ۲۴ |
۳ | هويت | ۱۰ | ۳۴ | ۲۴ | مرز و لبه محلات | ۲۰ | ۱۶ |
۴ | روابط اجتماعي | ۹ | ۳۰ | ۲۵ | مرکز محلات | ۴۱ | ۲۰ |
۵ | سرمایههای اجتماعي | ۱۲ | ۳۱ | ۲۶ | توسعه متراکم | ۳۹ | ۹ |
۶ | عدالت اجتماعي | ۱۴ | ۵۱ | ۲۷ | دانهبندی قطعات | ۱۷ | ۱۶ |
۷ | محله محوري | ۲۵ | ۵۱ | ۲۸ | معماري شهري | ۱۵ | ۱۸ |
۸ | حقوق شهروندي | ۱۱ | ۲۱ | ۲۹ | منظر شهري | ۱۴ | ۲۵ |
۹ | حيات شبانه در شهر | ۱۲ | ۲۰ | ۳۰ | طراحي اکولوژيک | ۱۷ | ۲۵ |
۱۰ | حاشیهنشینی | ۳۹ | ۲۳ | ۳۱ | عدالت فضايي و توزيعي | ۱۴ | ۲۰ |
۱۱ | سلامت اقتصادي | ۲۴ | ۹ | ۳۲ | حفاظت از عوارض طبيعي | ۲۶ | ۱۶ |
۱۲ | قدرت خريد | ۸ | ۱۶ | ۳۳ | مديريت بحرانهای طبيعي | ۱۶ | ۱۰ |
۱۳ | قيمت زمين و مسکن | ۱۲ | ۱۳ | ۳۴ | حفاظت از خاک و اراضي کشاورزي | ۱۰ | ۱۳ |
۱۴ | حکمروايي شهري | ۳۳ | ۱۶ | ۳۵ | آلودگي هوا | ۱۳ | ۱۹ |
۱۵ | پارلمان شهري | ۱۵ | ۱۲ | ۳۶ | شبکه ترافيکي پيوسته | ۳۶ | ۹ |
۱۶ | تفکر برنامهریزی | ۴۵ | ۱۳ | ۳۷ | فرم کالبدي معابر | ۱۲ | ۱۵ |
۱۷ | بازآفريني شهري | ۱۵ | ۲۶ | ۳۸ | کيفيت پیادهرو | ۲۴ | ۱۴ |
۱۸ | دولت الکترونيک و شهر هوشمند | ۱۷ | ۲۲ | ۳۹ | حملونقل عمومي و متنوع | ۳۶ | ۱۶ |
۱۹ | اختلاط کاربریها | ۴۱ | ۲۲ | ۴۰ | مسيرهاي دوچرخه | ۱۵ | ۱۶ |
۲۰ | سازگاري کاربریها | ۹ | ۱۱ | ۴۱ | ایستگاههای حملونقل | ۲۰ | ۱۶ |
۲۱ | فضاي باز و سبز | ۲۲ | ۳۱ |
| جمع | ۸۴۵ | ۸۴۵ |
ماخذ:نگارندگان بر اساس نظرات گروه دلفی
1- متغیرهای تأثیرگذار:
متغیرهایی که درصد تأثیرگذاری آنها نسبت به تأثیرپذیری آنها بسیار بالاتر هستند، متغیرهای تأثیرگذار نامیده میشوند؛ و این متغیرها در شمال غربی پلان تأثیرگذاری - تأثیرپذیری قرار میگیرند. این متغیرها بیشتر تأثیرگذار بوده و کمتر تأثیرپذیر میباشند؛ بنابراین سیستم بیشتر به این متغیرها بستگی دارد. متغیرهای تأثیرگذار بحرانیترین مؤلفهها میباشند، زیرا که تغییرات سیستم وابسته به آنها است و میزان کنترل بر این متغیرها بسیار مهم است. از طرف دیگر، این متغیرها، بهعنوان متغیرهای ورودی سیستم میباشند. متغیرهای زیر با توجه به موقعیت قرارگیری آنها در پلان تأثیرگذاری تأثیرپذیری متغیرهای تأثیرگذار شناخته میشوند.
حاشیهنشینی، حکمروایی شهری، اختلاط کاربریها، فضاهای عمومی و اجتماعی، مرکز محلات، توسعه متراکم، حفاظت از عوارض طبیعی، شبکه ترافیکی پیوسته و حملونقل عمومی و متنوع متغیرهایی هستند که بسیار مهم و تأثیرگذار میباشند.
۲ - متغیرهای تأثیرپذیر:
این متغیرها در قسمت جنوب شرقی پلان تأثیرگذاری – تأثیرپذیری قرار دارند و میتوان آنها را متغیرهای نتیجه نیز نامید. این متغیرها از تأثیرپذیری بسیار بالا از سیستم و تأثیرگذاری بسیار پایین در سیستم برخوردار هستند. متغیرهای زیر با توجه به موقعیت قرارگیری آنها در پلان تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، متغیرهای تأثیرپذیر شناخته میشوند:
هویت، روابط اجتماعی، سرمایههای اجتماعی، عدالت اجتماعی، محله محوری و فضاهای سبز و باز.
۳- متغیرهای مستقل:
این متغیرها در قسمت جنوب غربی پلان تأثیرگذاری - تأثیرپذیری قرار دارند. متغیرهای زیر(تصویر شماره۲) با توجه به موقعیت قرارگیری آنها در پلان تأثیرگذاری – تأثیرپذیری متغیرهای مستقل خوانده میشوند:
ترکيب اقشار اجتماعي، مشارکت شهروندان در تهيه طرح توسعه، مرز و لبه محلات، دانهبندی قطعات، معماري شهري، منظر شهري، طراحي اکولوژيک، عدالت فضايي و توزيعي، حيات شبانه در شهر، سلامت اقتصادي، قدرت خريد، قيمت زمين و مسکن، مديريت بحرانهای طبيعي، حفاظت از خاک و اراضي کشاورزي
آلودگي هوا، پارلمان شهري، فرم کالبدي معابر، کيفيت پیادهرو، بازآفريني شهري، دولت الکترونيک و شهر هوشمند، مسيرهاي دوچرخه، ایستگاههای حملونقل و سازگاري کاربریها.
تصویر شماره ۲: پلان تأثیرگذاری مستقیم متغیرها
تصویر شماره ۳: نمودار روابط مستقیم متغیرها
- ارزیابی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری غیرمستقیم متغیرها:
در این روش هرکدام از روابط متغیرها توسط نرمافزار به توانهای ۲، ۳، ۴، ۵ و ... رسانده و بر این اساس اثرات غیرمستقیم متغیرها سنجیده میشود. در تحلیل صفحه پراکندگی تأثیرات غیرمستقیم متغیرهای مؤثر بر توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی، همانند صفحه پراکندگی تأثیرات مستقیم متغیرها میتوان این دسته از متغیرها را در سیستم شناسایی کرد: ۱-متغیرهای تأثیرگذار ۲-متغیرهای تأثیرپذیر یا نتیجه سیستم ۳-متغیرهای مستقل. آنچه از مقایسه نتایج تحلیل اثرات مستقیم و غیرمستقیم بهدستآمده این است که این ۳ دسته از متغیرها را در سیستم با کمترین تغییرات و جابجایی در ارزیابی تأثیرات غیرمستقیم متغیرها تکرار شدهاند که در جدول زیر میزان تأثیرات غیرمستقیم متغیرها و نمودار زیر پراکندگی انواع متغیرها را نشان داده است.
ردیف | معیار | تأثیرگذاری | تأثیرپذیری | ردیف | معیار | تأثیرگذاری | تأثیرپذیری |
۱ | ترکيب اقشار اجتماعي | ۲۷۷۸ | ۱۴۷۰۸ | ۲۲ | فضاي عمومي و اجتماعي | ۱۱۲۹۹ | ۹۱۱۷ |
۲ | مشارکت شهروندان در تهيه طرح توسعه | ۹۹۴۲ | ۱۱۳۷۷ | ۲۳ | تنوع مسکن | ۹۰۳۲ | ۸۲۳۹ |
۳ | هويت | ۲۷۷۰ | ۱۶۷۹۰ | ۲۴ | مرز و لبه محلات | ۷۹۳۷ | ۶۲۶۴ |
۴ | روابط اجتماعي | ۲۳۱۷ | ۱۳۹۳۸ | ۲۵ | مرکز محلات | ۱۵۹۹۵ | ۷۵۹۱ |
۵ | سرمایههای اجتماعي | ۴۲۸۸ | ۱۵۸۴۱ | ۲۶ | توسعه متراکم | ۱۳۵۲۰ | ۲۵۸۱ |
۶ | عدالت اجتماعي | ۵۵۱۴ | ۱۹۹۰۳ | ۲۷ | دانهبندی قطعات | ۵۸۶۲ | ۴۵۷۷ |
۷ | محله محوري | ۹۶۱۶ | ۱۹۷۳۵ | ۲۸ | معماري شهري | ۴۳۸۳ | ۵۲۷۷ |
۸ | حقوق شهروندي | ۵۱۷۲ | ۱۱۱۲۵ | ۲۹ | منظر شهري | ۴۳۹۷ | ۷۸۰۸ |
۹ | حيات شبانه در شهر | ۵۰۷۲ | ۸۵۵۹ | ۳۰ | طراحي اکولوژيک | ۵۳۶۵ | ۷۷۷۷ |
۱۰ | حاشیهنشینی | ۱۴۶۲۵ | ۸۲۳۰ | ۳۱ | عدالت فضايي و توزيعي | ۶۳۷۶ | ۶۸۹۱ |
۱۱ | سلامت اقتصادي | ۸۱۷۸ | ۲۵۸۸ | ۳۲ | حفاظت از عوارض طبيعي | ۷۸۳۰ | ۶۷۶۸ |
۱۲ | قدرت خريد | ۳۱۳۰ | ۵۰۰۴ | ۳۳ | مديريت بحرانهای طبيعي | ۶۸۸۰ | ۲۸۵۳ |
۱۳ | قيمت زمين و مسکن | ۴۷۶۷ | ۲۹۸۰ | ۳۴ | حفاظت از خاک و اراضي کشاورزي | ۳۵۳۷ | ۵۴۱۳ |
۱۴ | حکمروايي شهري | ۱۳۰۴۹ | ۸۳۷۰ | ۳۵ | آلودگي هوا | ۴۵۰۴ | ۶۶۸۸ |
۱۵ | پارلمان شهري | ۵۸۳۹ | ۶۰۹۱ | ۳۶ | شبکه ترافيکي پيوسته | ۱۵۵۲۴ | ۳۱۰۴ |
۱۶ | تفکر برنامهریزی | ۱۹۵۲۹ | ۷۳۴۴ | ۳۷ | فرم کالبدي معابر | ۵۵۸۶ | ۴۱۶۵ |
۱۷ | بازآفريني شهري | ۵۹۵۲ | ۱۲۱۸۶ | ۳۸ | کيفيت پیادهرو | ۱۱۰۰۷ | ۴۰۸۰ |
۱۸ | دولت الکترونيک و شهر هوشمند | ۷۵۶۲ | ۶۸۹۱ | ۳۹ | حملونقل عمومي و متنوع | ۱۴۹۹۸ | ۴۵۰۴ |
۱۹ | اختلاط کاربریها | ۱۶۴۶۵ | ۷۹۳۷ | ۴۰ | مسيرهاي دوچرخه | ۶۲۴۵ | ۴۴۷۹ |
۲۰ | سازگاري کاربریها | ۴۲۳۹ | ۴۰۸۰ | ۴۱ | ایستگاههای حملونقل | ۸۵۶۱ | ۴۵۰۳ |
۲۱ | فضاي باز و سبز | ۸۱۱۰ | ۱۱۳۹۶ |
| جمع | ۸۴۵ | ۸۴۵ |
جدول شماره ۳: میزان تأثیر غیرمستقیم متغیرها
ماخذ:نگارندگان بر اساس نظرات گروه دلفی
تصویر شماره ۴: پلان تأثیرات غیرمستقیم متغیرها
تصویر شماره ۵: نمودار تحلیل روابط غیرمستقیم متغیرها
- موقعیت و وضعیت عوامل مؤثر بر توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی:
در نمودار میک مک در این قسمت، ابتدا به بررسی وضعیت عوامل دخیل در توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی و به تحلیل کلی سیستم پرداخته شد. طبق مباحث پیشین، ۴۱ عامل شناسایی شد و تأثیرات آنها برهم سنجیده شد؛ و نهایتاً ۱۵ عامل بهعنوان پیشرانهای کلیدی مؤثر توسعه شهری تبریز بر مبنای رویکرد نوشهرگرایی استخراج شد که همه این ۱۵ عامل در هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم تکرار شدند. عوامل کلیدی با توجه به ترتیب وزنشان به شرح جدول زیر میباشند.
جدول شماره ۵: پیشرانهای کلیدی
رتبه | متغیر | تأثیر مستقیم | متغیر | تاثیرغیر مستقیم |
---|---|---|---|---|
۱ | تفکر برنامهریزی | ۵۳۲ | تفکر برنامهریزی | ۵۹۵ |
۲ | اختلاط کاربریها | ۴۸۵ | اختلاط کاربریها | ۵۰۲ |
۳ | مرکز محله | ۴۸۵ | مرکز محله | ۴۸۸ |
۴ | حاشیهنشینی | ۴۶۱ | حاشیهنشینی | ۴۴۶ |
۵ | توسعه متراکم | ۴۶۱ | توسعه متراکم | ۴۱۲ |
۶ | شبکه ترافیکی پیوسته | ۴۲۶ | شبکه ترافیکی پیوسته | ۴۷۳ |
۷ | حملونقل عمومی و متنوع | ۴۲۶ | حملونقل عمومی و متنوع | ۴۵۷ |
۸ | حکمروايي شهری | ۳۹۰ | حکمروايي شهری | ۳۹۸ |
۹ | فضاهای عمومي و اجتماعی | ۳۳۱ | فضاهای عمومي و اجتماعی | ۳۴۴ |
۱۰ | حفاظت از عوارض طبیعی | ۳۰۷ | حفاظت از عوارض طبیعی | ۲۳۸ |
۱۱ | مشارکت شهروندان در تهیه طرح توسعه | ۲۹۵ | مشارکت شهروندان در تهیه طرح توسعه | ۳۰۳ |
۱۲ | محله محوري | ۲۹۵ | محله محوري | ۲۹۳ |
۱۳ | سلامت اقتصادی | ۲۸۴ | سلامت اقتصادی | ۲۴۹ |
۱۴ | تنوع مسکن | ۲۸۴ | تنوع مسکن | ۲۷۵ |
۱۵ | جذابیت پیادهروها | ۲۸۴ | جذابیت پیادهروها | ۳۳۵ |
ماخذ:نگارندگان بر اساس نظرات گروه دلفی
نتیجهگیری:
در این مقاله باهدف تعیین پیشرانهای حیاتی مؤثر بر توسعه شهری بر مبنای دیدگاه نوشهرگرایی ابتدا با استفاده از روشهای متداول در آیندهپژوهی منجمله روش دلفی عوامل مؤثر در این امر پس از تشکیل جلسات متعدد گروههای خبره و انجام مصاحبه و تکمیل پرسشنامه عوامل مؤثر استخراجشده و در مرحله بعدی با استفاده از روش تحلیل اثرات متقاطع و استفاده از نظرات گروه دلفی روابط بین متغیرها تحلیل و بررسیشده و درنهایت با استفاده از نرمافزار میگ مک میزان تأثیرات متغیرها در قالب نمودارهای تاثیرگذاری-تاثیرپذیری نمایش و بالاخره ۱۵ عامل از میان ۴۱ عامل موردبررسی به شرح زیر بهعنوان پیشرانهای حیاتی انتخابشدهاند.
تفکر برنامهریزی، اختلاط کاربریها، مرکز محله، حاشیهنشینی، توسعه متراکم، شبکه ترافیکی پیوسته، حملونقل عمومی و متنوع، حکمروايي شهری، فضاهای عمومي و اجتماعی، حفاظت از عوارض طبیعی، مشارکت شهروندان در تهیه طرح توسعه، محله محوري، سلامت اقتصادی، تنوع مسکن و جذابیت پیادهروها.
با یک دید تحلیل به معیارهای فوق میتوان دریافت دلیل انتخاب این معیارها بر اساس نظرات گروه دلفی در شرایط توسعه شهر تبریز است. چنانچه برخی از معیارها جز معیارهای اصلی منشور نوشهرگرایی هستند مانند توسعه متراکم و برخی معیارها با توجه به شرایط خاص شهر تبریز و کمبودهای این شهر در حوزه توسعه پایدار شهری است مانند پدیده حاشیهنشینی که تهدیدی جدی برای توسعه پایدار این شهر است. با توجه به اینکه یکی از مهمترین رویکردهای این دیدگاه در توسعه شهری توسعه متراکم و درونزا است هر پدیدهای مثل حاشیهنشینی که منجر به توسعه پراکنده و ناموزون شهر باشد میتواند از عوامل مؤثر درتهدید توسعه شهر باشد. از سایر عواملی که در شهر تبریز در چنین شرایط هستند میتوان به تفکر برنامهریزی، حملونقل عمومی، حکمروایی شهری، حفاظت از عوارض طبیعی، مشارکت شهروندان در تهیه طرحهای توسعه، سلامت اقتصاد شهری و کیفیت و جذابیت پیادهروها است. با دقت در وضعیت شهر تبریز نسبت به این پیشرانهای ذکرشده میتوان به این نتیجه رسید که در طراحی سناریوهای توسعه آتی شهر تبریز در نظر گرفتن این عوامل و ارائه راهبرهای متناسب با آن میتواند راهگشای توسعه پایدار این شهر در سالهای پیش رو بود.
منابع :
1. Rafipour, Saeid ;2016; Explaining the alternative futures of a sustainable city with emphasis on environmental ethics, a case study of Tehran metropolis; PhD thesis, Tarbiat Modares University, Tehran.
2. Zand Hessami Hesam, Shahramfar ShivaIdentifying; 2016; Effective Dimensions on Urban Planning Futurism with Economic Approach (Case Study: Sustainable Development of Qazvin City); Journal of Urban Economics and Management; Volume; Issue 15; Page(s) 55-73.
3. Bahrainy, Hossen; 1999; modernism, postmodernism, and after in urban design and planning, University of Tehran Press, first edition, Tehran.
4. POURMOHAMMADI M.R, JAME KASRA M; 2010; THE EVALUATION OF INSTABILITY IN THE SPATIAL DEVELOPMENT OF TABRIZ METROPOLITAN URBAN-REGIONAL STUDIES AND RESEARCH (UNIVERSITY OF ISFAHAN) ; Volume 1, Number 4; Page(s) 1 To 18.
5. shafaati, Arezoo ; 2010; Infil DEVELOPMENT, Towards a Optimal Urban Development Strategy (Case Study: Historical and Cultural Axis of Tabriz Metropolis), Pourmohammadi, Mohammad Reza; University of Tabriz, Master Thesis, Department of Geography and Urban Planning, Faculty of Humanities.
6. Safavi Seyed Ali, Rezaiee Mahmood, Sadatmandi Mojgan; 2019; Modern Urbanism Principles in Islamic-Iranian Measures of Urban Planning (Case Study: Robat Karim Residential Area); Human Geography Research; Volume 50, Issue 4; Pages 929-944.
7. Rezaee Ja’afri Kamran, Malaki Saeid , Gashtil Ma’soumeh; 2018; Evaluating the Walkability of Urban Spaces Based on New Urbanism Approach (Case Study: Kianpars Neighborhood in Ahvaz City) ; Journals of Urban Development studies, Volume 2, Number 6; Page(s)61-74.
8. Ranjbar Farkhondeh, ZIVYAR PARVANEH, SARVAR RAHIM; 2018; An Analysis of the Realization of the Principles and Standards of New urbanism for the restructuring of urban old texture (Case study: District 10 of Tehran) ; GEOGRAPHY , Volume 16 , Number 57 ; Page(s) 48 To 65.
9. Eslami Parikhani Sadif, (2015), Explaining New Urbanism in the Formation of a Sense of Place in Urban Areas (Case Study of Haft Hawz neighborhood of Tehran), PhD Thesis, Faculty of Humanities, Zanjan University.
10. Arendt, Randall; 2008; Charter of New Urbanism. Translated by Alireza Danesh and Reza Basiri Mozhdehi, Urban Planning and Processing Company, First Edition, Tehran, 1-192.
11. Balula, L. D; 2010; Urban design and planning policy: theoretical foundations and prospects for a new urbanism in Portugal; Doctora dissertation, Rutgers University-Graduate School-New Brunswick.
12. Garde, A. M; 2004; new urbanism as sustainable growth? A supply side story and its implications for public policy. Journal of Planning Education and Research, ۲۴(۲), ۱۵۴-170.
13. Hirt, S; 2009; Premodern, modern, postmodern? Placing new urbanism into a historical perspective, Journal of Planning History ۸ (۳): ۲۴۸–۲۷۳.
14. Iravani, H, Rao, V (۲۰۱۹): The effects of New Urbanism on public health, Journal of Urban Design, ۱-18.
15. Muschamp, H; 1996; Can new urbanism find room for the old? New York Times, 2, 27.
16. Podobnik, B; 2011; assessing the social and environmental achievements of New Urbanism: evidence from Portland, Oregon, Journal of Urbanism: International Research on Placemaking and Urban Sustainability, 4:2, 105-126.
17. Rebecca R. Sohmer & Robert E. Lang ; 2000; From seaside to Southside: New urbanism's quest to save the inner city, Housing Policy Debate, 11:4, 751-760.
18. Salmistu Sirle; 2018; THE THEORY AND PRACTICE OF CONTEMPORARY PLACE RELATED CONCEPTS IN URBAN PLANNING, PhD Thesis, Michigan State University.
19. Stanislav, A. & Chin, J. T; 2019; Evaluating livability and perceived values of sustainable neighborhood design: New Urbanism and original urban suburbs. Sustainable Cities and Society, 47, 1-37.
20. Talen, E; 2002; the social goals of new urbanism. Housing Policy Debate 13: 165–188.
21. Trudeau, D. & Kaplan, J; 2016; Is there diversity in the New Urbanism? Analyzing the demographic characteristics of New Urbanist neighborhoods in the United States. Urban Geography, 37(3), 458-482.
22. Trudeau, D; 2013; a typology of New Urbanism neighborhoods. Journal of Urbanism: International Research on Placemaking and Urban Sustainability, 6(2), 113-138.
23. Trudeau, D; 2018; Patient capital and reframing value: Making New Urbanism just green enough. In Just green enough (Vol. 227, No. 238, pp. 227-238). ROUTLEDGE in association with GSE Research.
[1] Sustainable Development Indicators